←اوج جدال کلامی در قرن هفتم و هشتم
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[دانش کلام اسلامی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | |||
'''علم کلام''' [[علمی]] که از [[مباحث اعتقادی]] در [[اسلام]] بحث میکند، "[[علم کلام]]" نام دارد، یعنی اینکه به چه چیزهایی باید [[ایمان]] و [[اعتقاد]] داشت، مسائلی همچون [[توحید]]، [[صفات خدا]]، [[نبوت خاصه]] و [[عامه]]، [[امامت]]، [[عدل]]، [[معاد]] و به تعبیر دیگر [[اصول دین]] و [[توحید]]، در [[علم کلام]] بحث میشود. این مباحث از نیمه دوم قرن نخست آغاز شد و موضوعاتی چون [[جبر و اختیار]] و [[عدل]] و [[قضا و قدر]] مطرح گشت و در ادامه به تفکراتِ [[اشاعره]] و [[معتزله]] کشیده شد. چون بر سر این موضوعات بحث و [[گفتگو]] و [[استدلال]] و رد میشد و در کتب خود هر بحث را با عنوانِ "[[کلام]] در فلان موضوع..." آغاز میکردند، یا اینگونه بحثها را مایه [[قدرت]] در سخن و [[استدلال]] میدانستند، اینگونه مباحث به "[[علم کلام]]" شهرت یافت و کسی را که در این [[علوم]] و موضوعات بحث میکرد یا مینگاشت، "[[متکلم]]" میگفتند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۵۴.</ref>. | |||
== تعریف علم کلام == | |||
برای علم کلام تاکنون تعاریف گوناگونی ارائه شده است که به نظر میرسد [[تبیین]] [[استاد مطهری]]، نگاه جامعتری است. ایشان میگوید: علم کلام [[علمی]] است که درباره [[عقاید اسلامی]]، یعنی آنچه از نظر [[اسلام]] باید بدان [[معتقد]] بود و [[ایمان]] داشت، بحث میکند؛ به این نحو که آنها را توضیح میدهد، درباره آنها [[استدلال]] میکند و از آنها [[دفاع]] مینماید<ref>مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ص۱۵.</ref>. | |||
در [[حقیقت]] تعریف ایشان علاوه بر [[استدلال]] و [[دفاع]] از [[عقاید]] [[دینی]]، که معمولاً در دیگر تعاریف مورد توجه است، معرفی [[اصول دین]] و توضیح آنها را نیز [[وظیفه]] [[متکلم]] و علم کلام برمیشمارد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۵.</ref>. | |||
علم کلام به عنوان [[علم]] مبین و مدافع [[عقاید]] [[دینی]] از [[جایگاه]] محوری و اساسی برخوردار است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۳.</ref>. | |||
==موضوع علم کلام== | == موضوع علم کلام == | ||
در میان [[اندیشمندان]] نظریات مختلفی درباره موضوع علم کلام ابراز شده که به نظر میرسد ذات و [[صفات الهی]] که قول قابل اعتنای بسیاری از [[متکلمین]]<ref>بنگرید به: ایجی، شرح المواقف، ص۷؛ تفتازانی، شرح المقاصاد، ص۱۸۰؛ لاهیجی، گوهر مراد، ص۴۲.</ref> است، میتواند وجه جامع همه مسائل علم کلام باشد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۵.</ref>. | |||
==[[ | == [[منزلت]] علم کلام == | ||
اهمیت علم کلام در [[قرآن کریم]] و [[قول و فعل]] بزرگان [[دین]] به وضوح مشهود است. [[قرآن]] در اثبات [[مباحث اعتقادی]] خود [[برهان]] میآورد و از مخالفین نیز طلب [[برهان]] میکند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرماید: [[خداشناسی]] رأس همه دانشهاست<ref>صدوق، توحید، باب ۴۰، روایت ۵.</ref>. [[احترام]] فوقالعاده [[امام صادق]] {{ع}} به [[هشام بن حکم]]، دلیلی آشکار بر این امر است. [[امام صادق]] {{ع}} با مقدم داشتن هشام [[متکلم]] بر ارباب [[فقه]] و [[حدیث]] میخواست [[ارزش]] بحثهای [[اعتقادی]] را بالا ببرد<ref>مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ص۶۹ - ۶۶.</ref>. | |||
[[ابن ابی الحدید]] درباره [[جایگاه]] این [[علم]] میگوید: {{عربی| فن الکلام فن شریف یذب عن المعارف الحقة الدینیه }}<ref>طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۲۷۹.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۳.</ref>. | |||
== | == علل پیدایش == | ||
در علل پیدایش و [[گسترش علم]] [[کلام]] زمینههای مختلف داخلی و خارجی به خصوص ارتباط [[مسلمین]] با دیگر [[ملل]] و مکاتب مؤثر بوده است. | |||
[[استاد مطهری]] پیدایش علم کلام را محدود به دورهای خاص از [[تاریخ اسلام]] نمیداند، بلکه [[معتقد]] به سیر تکاملی دراینباره است که با [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و بهویژه [[نزول]] [[قرآن کریم]] آغاز و با فراز و فرودهای [[اعتقادی]] [[مسلمین]] در اطوار مختلف حیات [[اسلام]] توسعه و گسترش یافته است. | |||
== | سلسه مراتب [[تاریخی]] پیدایش و [[گسترش علم]] [[کلام]] از منظر ایشان را میتوان به این صورت تقریر نمود: | ||
{{ | # بحثهای استدلالی درباره [[اصول اسلامی]] از خود [[قرآن کریم]] آغاز شده است. [[قرآن]] رسماً به برخی از مسائل [[اعتقادی]] از قبیل [[توحید]]، [[معاد]] و [[نبوت]] [[استدلال]] میکند و [[برهان]] اقامه مینماید و از [[مخالفان]] نیز [[برهان]] مطالبه میکند. | ||
# در سخنان و گفتگوهای [[رسول اکرم]] {{صل}} با [[مخالفان]] و خطبههای [[علی]] {{ع}} نیز این مباحث تعقیب و [[تفسیر]] شده است. قطعاً اولین کسی که در مسائل [[عقلی]] [[اسلامی]] به تجزیه و تحلیل پرداخت و مسائلی درباره ذات و صفات باری، [[وحدت]] و کثرت، قدیم و حدوث، متناهی و غیر متناهی، [[جبر و اختیار]]، بساطت و ترکیب و غیر اینها بحثهای عمیقی را طرح کرد، [[امیر المؤمنین]] {{ع}} است. به همین [[دلیل]] همواره [[شیعه]] در [[علوم عقلی]] بر [[غیر شیعه]] تقدم داشته است. | |||
# اولین مسئلهای که به عنوان اصل [[اعتقادی]] در میان [[مسلمین]] مطرح شد، مسئله [[کفر]] [[فاسق]] بود که به وسیله [[خوارج]] در نیمه اول قرن اول مطرح شد. | |||
# در نیمه دوم قرن اول، پارهای از مسائل [[کلامی]] از قبیل بحث [[جبر و اختیار]] [[قضا و قدر]]، [[عدل الهی]]، صفات و ذات در میان [[مسلمین]] مطرح شد. به تدریج موارد [[اختلاف]] به یک سلسله مسائل دیگر در الهیات، طبیعیات و اجتماعیات و برخی مسائل مربوط به [[انسان]] و [[معاد]] کشیده شد. قدریون در این دورهها به نام [[معتزله]] و جبریون به نام [[اشاعره]] خوانده شدند. | |||
# [[صفآرایی]] میان بحثهای [[کلامی]] بعدها توسعه زیادی پیدا کرد و به بسیاری از مسائل [[فلسفی]] کشیده شد؛ از قبیل بحث در جواهر و اعراض و ترکیب جسم از اجزاء لایتجزی و مسئله خلأ؛ زیرا [[متکلمین]] طرح این مسائل را به عنوان مقدمهای برای مسائل مربوط به [[اصول دین]] به خصوص مسائل مربوط به مبدأ و [[معاد]] لازم میشمردند <ref>مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ص۲۰ - ۱۷ و ۶۷ - ۶۶ همو، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۵۱۷؛ همو، مقالات فلسفی، ص۳۶.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۴.</ref>. | |||
== وجه نامگذاری == | |||
"[[کلام]]" یکی از چند عنوانی است که [[علم]] [[اعتقادات]] به آن موسوم گردیده است. برخی به جای عنوان [[کلام]]، از اسمهای دیگری برای این [[علم]] استفاده کردهاند. [[خواجه طوسی]] در مقدمه نقد المحصل و ابنمیثم در مقدمه قواعد المرام [[علم اصول]] [[دین]]، و [[تفتازانی]] [[فقه اکبر]] را در شرح المقاصد به کار بردهاند. | |||
مورخین و [[متکلمین]] در بیان اینکه چرا این [[علم]] "[[کلام]]" نامیده شده، چند [[علت]] گفتهاند. مشهورترین دیدگاه نزد علمای متقدم و برخی از [[اندیشمندان]] معاصر را میتوان همین نظریه نام برد که علم کلام ریشه در [[اختلاف]] قدم و حدوث [[قرآن]] دارد<ref>هرچند موارد نقض متعددی بر این ادعا وارد است؛ از جمله اینکه این داستان در زمان مأمون و متوکل شکل گرفت، حال آنکه در زمان امام صادق {{ع}} نیز در موارد متعددی از این عنوان در مناظرات و مباحث اعتقادی استفاده شده است. (کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۶۰ - ۵۹ و ۴۱۷)</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۴.</ref>. | |||
==تعریف [[علم کلام]]== | |||
در تعریف علم کلام، فایده و [[هدف]] از تأسیس آن [[اختلاف]] زیادی وجود ندارد، [[قاضی ایجی]] در تعریف این [[علم]] میگوید: [[کلام]] [[علمی]] است که با وجود آن میتوان [[قدرت]] بر [[اثبات]] [[عقاید دینی]]، آوردن [[حجت]] و [[دفع شبهه]] را پیدا کرد. | |||
او در ذکر فواید علم کلام میگوید: فایده این علم عبارت است از: | |||
# [[پیشرفت]] از مرحلۀ [[تقلید]] به جایگاه بلند [[یقین]].... | |||
# [[راهنمایی]] علم پژوهان به بیان دلیلها، و [[الزام]] مخالفان به آوردن دلیل.... | |||
# [[حفظ]] ریشهها و [[قواعد]] [[دینی]] از [[شبهات]] منحرفین که موجب [[سست]] شدن [[عقاید]] میشود. | |||
# علم کلام جایگاه بنای دیگر [[علوم شرعی]] است، پس این علم ریشه آن [[علوم]] است. | |||
#سالمسازی [[نیت]] و [[اعتقادات]]،؛ چراکه به [[پاکی]] نیت، [[امید]] قبولی عمل میرود. | |||
او در ادامه میافزاید: و هدف اصلی این علم رساندن به [[رستگاری]] [[عالم دنیا]] و [[آخرت]] است<ref>مواقف، ج۱، ص۳۱.</ref>. | |||
[[تفتازانی]] نیز چنین میگوید: کلام، [[دانش]] به عقاید دینی از روی دلیلهای [[یقینی]] است... هدفش: شیرین نمودن طعم [[ایمان]] به واسطه یقین است، و نتیجۀ آن: [[سعادت دنیا]] و [[نجات]] عقبا است<ref>شرح مقاصد، ج۱، ص۵.</ref>. | |||
[[فیاض لاهیجی]]-شارح تجرید-هر دو تعریف را در کتاب شوارق الإلهام فی شرح [[تجرید الکلام]] خود آورده است<ref>شوارق الإلهام، ص۵.</ref>. | |||
پس هدفی که [[علمای اسلام]] به خاطر آن علم کلام را تشکیل دادهاند، [[شناخت]] [[اصول دین]] از راه [[استدلال به عقل]] و نقل است تا [[فرزندان]] این [[امت]] به ریشههایی که عقاید ایشان بر آن بنا شده، [[آگاهی]] پیدا کنند؛ چراکه تقلید در اصول دین از دیدگاه بیشتر [[علما]] -اگر نگوییم همۀ علما- جایز نیست و همانا بر هر مکلفی چارهای نیست مگر تحقیق در [[عقیده]]. | |||
پس این اول هدفی است که از تأسیس این علم و تدوین و تألیفش در نظر گرفته شده است. این علم از [[علوم ضروری]] و لازم بر تک تک [[مردم]] است.؛ چراکه این علم [[مسئول]] بیان مطالبی است که بر هر مکلفی [[التزام]] [[اعتقادی]] به آن لازم است. | |||
همان [[طور]] که [[علم فقه]] [[مسئول]] بیان امور جایز و یا غیر جایز است، از جهت عملی با وجودی که [[تقلید]] در آن امور جایز است و همچنین عهده دار بقاء [[شریعت]] در بعد [[احکام]] فرعی است، [[علم کلام]] نیز عهده دار [[حفظ]] ریشهها و پایههای [[اعتقادی]] است. | |||
طبیعی است که وقتی [[انسان]] دلیلها و [[براهین]] را به [[طور]] کامل فرا گیرد، [[قدرت]] [[دفاع]] از [[معتقدات]] خود را پیدا میکند و شبهاتی را که مطرح میشود به آسانی جواب میدهد، بلکه با قلم و زبانش دیگران را به [[عقیده]] خود [[دعوت]] میکند و از این بابت است که [[علما]] اهمیت بسیار زیادی به این [[علم]] دادهاند، و تعداد کتابهایی که از [[مذاهب اسلامی]] مختلف در این علم تألیف شده، فراوان است. | |||
علم کلام یکی از [[علوم]] اساسی [[اسلام]] میباشد، این علم ریشه در [[قرآن]] و [[روایات]] و [[عقل سلیم]] دارد، و از این علم تعبیر به «علم [[اصول دین]]» نیز میشود. | |||
این علم از [[علوم اسلامی]] مشترک بین همه فرق است، هر چند محققین قائلند به این که [[شیعیان]] مؤسس این علم هستند. | |||
[[اهل سنت]] در مسائل اصول دین به دو [[مکتب]] بزرگ «[[اشاعره]]» و «[[معتزله]]» منقسم شدند، آنها در بسیاری از مسائل [[اختلاف]] شدیدی دارند و روش استدلالاتشان با هم تفاوت وسیعی دارد، ولکن [[حقیقت]] آن است که اشاعره در بسیاری از بحثهای مورد اختلاف بین [[شیعه]] و [[اهل تسنن]] پیرو معتزله و از [[فکر]] آنان استفاده کردهاند. | |||
===اشاعره [[پیروان]] [[فکری]] معتزله=== | |||
وقتی با [[انصاف]] و کمال دقت بنگریم خواهیم دید که اهل سنت، اموری را که در مسألۀ [[امامت]] بیان میکنند، هیچ اساس و ریشهای ندارد، و نهایت چیزی که آنها مطرح میکنند توجیه [[کردار]] برخی از [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] و [[نیکو]] جلوه دادن قضایای [[تاریخی]] است. | |||
اما [[حق]] و حقیقت چیست؟ [[خدا]] و [[رسول]] از مسلمانان صدر اسلام چه توقعی دارند؟ | |||
اشاعره [[ادلۀ عقلی]] و [[نقلی]] متفق علیه را در امامت رد میکنند... و وقتی دستشان از دلیل بر مدعای خود کوتاه شد، به تکاپو افتاده و دست به دامن [[متکلمین]] [[معتزله]] میشوند؛ بیشتر مباحث امامتی که در ([[مواقف]]) و (مقاصد) -که هر دو از کتابهای بسیار مهم [[کلامی]] [[اهل سنت]] است-از [[فخر رازی]] گرفته شده است و فخر رازی در بیشتر مباحث خود از سفرۀ [[علمی]] معتزله [[توشه]] برمیگیرد. | |||
از باب نمونه: شبهاتی که در موضوع «[[عصمت]]» مطرح میکنند، از کتاب المغنی [[قاضی عبدالجبار]] بن احمد معتزلی متوفای ۴۱۵ گرفته شده، که [[سید]] [[شریف مرتضی]] متوفای ۴۳۶ در رد آن، کتاب [[الشافی فی الامامه]] را تألیف نمود<ref>الشافی، ج۱، ص۱۳۷-۳۰۰.</ref>. | |||
[[انکار]] صدور [[معجزه]] از [[امام]] و [[علم غیب]] او<ref>الشافی، ج۲، ص۲۶.</ref>؛ حمل [[نصوص امامت]] بدون فاصلۀ [[امیرالمؤمنین]] بعد از [[رسول خدا]]، به بعد از عثمان<ref>الشافی، ج۲، ص۳۰۵.</ref>. | |||
و نیز ادعای [[تفتازانی]] بر این که [[نص جلی]] در [[امامت امیرالمؤمنین]] از ساختهها و پرداختههای [[هشام بن حکم]] و [[یاران]] او است<ref>الشافی، ج۲، ص۱۱۹.</ref>. و همچنین در مباحث دیگر که بر هر محققی پوشیده نیست. | |||
برخی از اهل سنت معاصر، با علمای قدیم خود-که منکر وجود [[نص]] بر [[امامت ابوبکر]] و غیر او بوده اند-[[مخالفت]] کرده تا با این کار بتوانند [[خلافت]] کسی را که بر علی امیرالمؤمنین متقدم شده تصحیح کنند. و این عده باز این [[فکر]] را از معتزله اخذ نمودهاند.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۴۹.</ref> | |||
===اهتمام همۀ [[فرقهها]] به [[علم کلام]]=== | |||
چنان که گذشت، موضوع علم کلام، [[اصول اعتقادی]] و برای اقامۀ [[دلایل نقلی]]-از [[کتاب و سنت]]-و [[عقلی]] در مسائل [[عقیده]] میباشد، و لذا همۀ [[فرق اسلامی]] به [[تعلیم و تعلم]] این [[علم]] و تألیف کتب در آن پرداخته و [[کوشش]] کردهاند تا [[اندیشه]] خود را به [[اثبات]] رسانده و اشکالات را پاسخ دهند. | |||
کتابهایی که در علم کلام، بزرگان [[شیعه]]، [[اشاعره]] و معتزله از اهل سنت، نوشته و آثاری که در این زمینه از خود باقی گذاشتهاند غیر قابل شمارش است، علمای هر یک از دو [[فرقه]] کتابهای مفصل چند جلدی و نیز کتابهای مختصر شامل همه مباحث از [[توحید]] تا [[معاد]] تألیف نمودهاند. | |||
نکتۀ قابل توجه این که: [[اهل سنت]] چون [[امامت]] را از [[اصول دین]] نمیدانند-چنان که خواهد آمد-کتابهای مستقل زیادی در خصوص امامت ندارند، و آن چه در این باب نوشتهاند در واقع به جهت [[هجوم]] بر [[شیعیان]] بوده است، و به همین جهت ملاحظه میشود که [[علمای شیعه]] در طول [[تاریخ]] غالباً در [[مقام]] [[دفاع]] از [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} و رد حملههای [[مخالفین]] بوده و هستند.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۵۰.</ref> | |||
===دفاع [[شیعه]] و پاسخ به حملات=== | |||
از همان [[روز]] اول، موضع شیعه موضع دفاع و رد [[تهاجم]] بوده است، [[جاحظ]] کتابی به نام (العثمانیه) نوشت، سراسر آن تهاجم بر [[مکتب امیرالمؤمنین]]{{ع}}، سپس [[قاضی عبدالجبار معتزلی]] کتاب المغنی در رد [[عقائد]] شیعه و در آن [[ادله]] لفظیه را بر اساس ادله عقلیه نقد کرده است، مرحوم [[سید مرتضی]] کتاب [[الشافی]] فی الامامة را در رد کتاب المغنی تألیف نموده، که [[شیخ طوسی]] آن را تلخیص نموده است. | |||
و این وضعیت همچنان ادامه داشته تا [[قرن هفتم]] و هشتم، که نوبت به [[فخر رازی]] و [[ایجی]] و [[تفتازانی]] و همانند آنها رسید.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۵۱.</ref> | |||
===اوج [[جدال]] [[کلامی]] در قرن هفتم و هشتم=== | |||
امتیاز دو قرن هفتم و هشتم (بر اثر دگرگونیها و حوادث [[سیاسی]]-[[اجتماعی]] در [[سرزمینهای اسلامی]]) در [[پیشرفتهای علمی]] فراوانی است که در [[علوم]] و [[فنون]] [[دینی]] به وجود آمد. | |||
اما دربارۀ [[علم کلام]] باید گفت: در این تاریخ سه حوزۀ [[علمی]] تأسیس گردید، که در این حوزهها علمای بزرگی در علم کلام پرورش یافتند، آنها برای [[دانشمندان]] [[آینده]] [[پیشوا]] شدند و آثار گرانقدر بسیاری در این [[علم]] از ایشان به جا ماند که از آن پس مورد توجه و جایگاه بحث و [[تأمل]] علمی [[اندیشمندان]] شد. | |||
ولی تفاوت و تناقض [[فکری]] میان این [[حوزههای علمی]] باعث شد تا [[درگیریها]] و کشمکشهای [[اعتقادی]] در مؤلفات و [[مناظرات]] به وجود آید و از آن [[زمان]] تا به امروز نقد، رد و بررسیها پشت سر یکدیگر پدید آمده است.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۵۱.</ref> | |||
==نقش [[علم کلام]] در [[پیشرفت]] [[تشیع]]== | |||
همان [[طور]] که گفتیم، [[استدلال]] منطقی، بحث ریشه دار و سالم بدون [[شک]] در قلبهای جویندگان [[حقیقت]] که [[خیرخواه]] و به دنبال [[رستگاری]] باشند، تأثیرگذار خواهد بود. | |||
و به تحقیق با علم کلام و روشهای صحیح مستند به [[قرآن]] و [[سنت]]، و [[عقل]] سالم، میتوان فهمید که چرا [[مذهب امامیه]] بر همه [[فرقهها]] مقدم است. و چرا دیگر [[امتها]] باید از آن [[پیروی]] کنند.... | |||
برای روشن شدن مطلب، به شرح علت تشیع اهالی [[جبل]] عامل به نقل از یکی از علمای بزرگ آن منطقه، میپردازیم: | |||
«بعد از [[وفات رسول خدا]]{{صل}} هیچ کس پیرو علی{{ع}} نبود مگر چهار [[مرد]] [[خالص]] که: [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[ابوذر]] و [[عمار]] بودند. سپس به تبع آنها تعدادشان به [[دوازده نفر]] رسید و به مرور ایام، کم کم به هزار نفر رسیده و رو به افزایش نهاد. | |||
در [[زمان]] [[حکومت]] عثمان وقتی [[اباذر]] به [[شام]] رفت و مدتی در آنجا ماند معاویه او را به روستایی [[تبعید]] کرد. نام آن جبل عامل بود، از آن [[روز]] به بعد آنها [[شیعه]] شدند، [[اهل]] جبل عامل به همراه عدۀ کمی در [[مدینه]]، [[مکه]]، [[طائف]]، [[یمن]]، [[عراق]]، فارس، شیعه بودند و بیشترین شیعه را در آن ایام [[منطقه جبل]] عامل دارا بود»<ref>أمل الآمل فی علماء جبل عامل، ج۱، ص۱۳.</ref>. | |||
و از این جاست که [[سید]] صدر عاملی-در بحث [[برتری]] علم کلام-می گوید: «اول کسی که به علم کلام پرداخته، مولای [[بزرگوار]] و پیشوای گذشتگان، [[صحابی]] [[رسول الله]]{{صل}} جناب [[ابوذر غفاری]]، [[رضی]] [[الله]] عنه است» سپس به شرح شیعه شدن اهالی جبل عامل به دست ابوذر غفاری میپردازد<ref>تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۳۵۱.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۶۴.</ref> | |||
==علم کلام سبب [[شکست]] [[مسلمین]]؟== | |||
روشن شد که موضوع علم کلام، [[اصول دین]] است، که آن شامل [[توحید]]، [[صفات پروردگار]]، [[نبوت]]، شرایط آن، [[پیامبر]] و [[اوصیاء]] او، [[معاد]] و غیر از این موارد میشود و [[هدف]] از آن در درجۀ اول [[شناخت]] این اصول است و مرحله بعد [[دعوت]] دیگران به این اصول از راه [[حکمت]] و موعظۀ [[نیکو]]. | |||
چگونه [[علم کلام]] باعث [[شکست]] [[مسلمین]] در مقابل [[دشمنان اسلام]] میشود؟! | |||
وقتی اصول [[عقائد]] بر [[حق]] [[استوار]] شود و [[هدف]] از [[مباحث اعتقادی]] رسیدن به [[حقیقت]] باشد و بحث کنندگان از [[مسلمانان]]-به ویژه در مرحلۀ [[گفتگو]] و [[مناظره]] با دیگر [[مذاهب]]-[[عدل]] و [[انصاف]]، [[اخلاق خوب]] را رعایت نمایند و به قواعدی که برای مناقشات [[علمی]] و مناظره قرار دادهاند پای بند باشند، علم کلام بهترین عامل [[سرافرازی]] مسلمین در برابر [[دشمنان]] و [[اتحاد]] در میان خود مسلمانان است.... | |||
اما وقتی هدف از علم کلام چیره شدن بر طرف مقابل باشد به هر قیمتی حتی با [[فحش]] و [[ناسزاگویی]]، شکی نیست که این روش راه به جایی نخواهد بود و به زودی موجب متلاشی شدن اتحاد مسلمین و پراکندگی صفوف و شکست خوردن در مقابل دشمنان میشود.... | |||
پس کسانی که میگویند: «فن علم کلام موجب [[ضعف]] است» و یا این که «یکی از عوامل سرشکستگی مسلمانان است» این جمله به شکل کلی صحیح نیست. | |||
خلاصه این که علم کلام در هیچ روزگاری موجب ضعف مسلمین و شکست خوردن ایشان نبوده است. بلکه-در هر زمانی که حقیقتا با [[پیروی]] از روشهای صحیح، این [[علم]] را به کار برده اند-از عوامل [[وحدت]] کلمۀ مسلمین و پیوستن صفوف ایشان و سرافرازی در مقابل دشمنان شده است.... | |||
و با این [[حال]] منکر آن نیستیم که همین علم را برخی وسیلۀ توجیه عقائد [[باطل]] خود کردهاند. ولی این به علم کلام اختصاص ندارد. چه بسیار از [[علوم اسلامی]] که وسیلهای برای پیاده شدن [[اهداف]] [[مخالفین]] در [[رویارویی]] با حق و [[دین اسلام]]، گردیده است.... | |||
و این مطلب موجب [[اتهام]] علم کلام نمیشود بلکه [[وظیفه]] [[مردم]] است تا بین [[عالمان]] علم کلام تفاوت گذارده و عالم بر حق را [[شناسایی]] کنند و به پیروی از او بپردازند و از طرفی عالم مغرض را شناسایی و از او دوری نمایند....<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۶۵.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
#[[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | |||
#[[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | |||
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱]] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:کلام]] | |||
[[رده:کلام |