راه‌های شناخت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = راه‌های شناخت امام مهدی چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]]
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] /  [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]]  
| مدخل اصلی =  [[راه‌های شناخت امام مهدی]]  
| مدخل اصلی =  [[راه‌های شناخت امام مهدی]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| تعداد پاسخ = 6
| پاسخ‌دهندگان = 6 پاسخ
}}
}}
'''راه‌های شناخت امام مهدی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''راه‌های شناخت امام مهدی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۱۸: خط ۱۵:
«[[انسان]] برای باریافتن به [[شناخت خداوند]]، گاه از نشانه‌های آفاقی و گاه از [[آیات]] انفسی بهره می‌برد و در مرتبه‌ای دیگر بر اساس {{متن حدیث|اعْرِفُوا اللّهَ بِاللّهِ}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۸۵؛ التوحید، صدوق، ص ۲۸۶.</ref>، {{متن حدیث|بِكَ عَرَفْتُكَ وَ اَنْتَ دَلَلْتَنى عَلَیْكَ}}<ref>اقبال الاعمال، ص ۳۳۵؛ البلد الامین، ص۲۰۵، «دعای ابی‌حمزه ثمالی در سحر».</ref>، {{متن حدیث|يَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ}}<ref>بحار الانوار، ج ۸۴، ص ۳۳۹، «نافله فجر».</ref> [[خداوند]] را از راه وجود مبارکش می‌شناسد و شاهدانه در می‌یابد که {{متن قرآن|اَو لَم یکفِ بِرَبک اَنهُ عَلی کل شی‌ءٍ شَهید}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>. چنین کسی به آنان که در پی [[آیات]] آفاقی و انفسی‌اند به زبان حال می‌گوید که چرا ذات [[حق]] را [[غائب]] می‌پندارید و با جست‌وجو در آفاق و انفس، راهی به سوی او می‌جویید، در حالی که پیش از آن دو، [[خدا]] مشهود شماست. ابتدا فرمود: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>؛ آن‌گاه [[کفایت]] [[خداوند]] برای شناختش و [[بی‌نیازی]] از [[آیات]] آفاقی و انفسی را در این‌باره یادآور شد: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref> و سپس [[دلیل]] [[کفایت]] وجود مبارک [[حق]] را برای [[شناخت]] او چنین بیان کرد: {{متن قرآن|أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>.
«[[انسان]] برای باریافتن به [[شناخت خداوند]]، گاه از نشانه‌های آفاقی و گاه از [[آیات]] انفسی بهره می‌برد و در مرتبه‌ای دیگر بر اساس {{متن حدیث|اعْرِفُوا اللّهَ بِاللّهِ}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۸۵؛ التوحید، صدوق، ص ۲۸۶.</ref>، {{متن حدیث|بِكَ عَرَفْتُكَ وَ اَنْتَ دَلَلْتَنى عَلَیْكَ}}<ref>اقبال الاعمال، ص ۳۳۵؛ البلد الامین، ص۲۰۵، «دعای ابی‌حمزه ثمالی در سحر».</ref>، {{متن حدیث|يَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ}}<ref>بحار الانوار، ج ۸۴، ص ۳۳۹، «نافله فجر».</ref> [[خداوند]] را از راه وجود مبارکش می‌شناسد و شاهدانه در می‌یابد که {{متن قرآن|اَو لَم یکفِ بِرَبک اَنهُ عَلی کل شی‌ءٍ شَهید}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>. چنین کسی به آنان که در پی [[آیات]] آفاقی و انفسی‌اند به زبان حال می‌گوید که چرا ذات [[حق]] را [[غائب]] می‌پندارید و با جست‌وجو در آفاق و انفس، راهی به سوی او می‌جویید، در حالی که پیش از آن دو، [[خدا]] مشهود شماست. ابتدا فرمود: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>؛ آن‌گاه [[کفایت]] [[خداوند]] برای شناختش و [[بی‌نیازی]] از [[آیات]] آفاقی و انفسی را در این‌باره یادآور شد: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref> و سپس [[دلیل]] [[کفایت]] وجود مبارک [[حق]] را برای [[شناخت]] او چنین بیان کرد: {{متن قرآن|أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>.


هرچه را [[انسان]] بخواهد مشاهده کند، نخست [[خدا]] را می‌بیند. قبل از آنکه [[دلیل]]، [[فهم]] [[دلیل]]، بلکه خود را که مستدل است [[ادراک]] کند، [[خدا]] را می‌فهمد. "[[شهید]]" در [[آیه]] یاد شده بر وزن فعیل و به معنای مفعول است نه فاعل<ref>ر.ک: تفسیر البحر المحیط، ج۷، ص۴۸۲؛ مجمع البیان، ج ۹ ـ ۱۰، ص۳۰.</ref>، زیرا اگر فاعل و به معنای [[شاهد]] باشد یعنی [[خداوند]] [[شاهد]] همه جا و همه چیز است<ref>التفسیر المنیر، ج۲۵، ص۱۵.</ref>، پس به نشانه‌های آفاقی و انفسی نیازی ندارد؛ این [[استدلال]] نسبت به مدعای [[آیه]]، [[برهان]] تمامی نیست، چون ادعای [[آیه]] آن است که شناسنده ذات اقدس [[حق]] از نشانه‌های آفاقی و انفسی بی‌نیاز است، بنابراین واژه [[شهید]] در [[آیه]] باید به معنی مشهود باشد تا [[برهان]] بدین‌گونه تمام شود: شما برای [[شناخت]] ذات [[حق]] به [[آیات]] آفاق و انفس نیاز ندارید، زیرا [[حق]] در بالاترین مرتبه [[ظهور]] و [[شهود]] است و اقتضای شدت در این [[وصف]]، آن است که قبل از [[شهود]] هر چیزی، او مشهود گردد.
هرچه را [[انسان]] بخواهد مشاهده کند، نخست [[خدا]] را می‌بیند. قبل از آنکه [[دلیل]]، [[فهم]] [[دلیل]]، بلکه خود را که مستدل است [[ادراک]] کند، [[خدا]] را می‌فهمد. "[[شهید]]" در [[آیه]] یاد شده بر وزن فعیل و به معنای مفعول است نه فاعل<ref>ر.ک: تفسیر البحر المحیط، ج۷، ص۴۸۲؛ مجمع البیان، ج ۹ ـ ۱۰، ص۳۰.</ref>، زیرا اگر فاعل و به معنای [[شاهد]] باشد یعنی [[خداوند]] [[شاهد]] همه جا و همه چیز است<ref>التفسیر المنیر، ج۲۵، ص۱۵.</ref>، پس به نشانه‌های آفاقی و انفسی نیازی ندارد؛ این [[استدلال]] نسبت به مدعای [[آیه]]، [[برهان]] تمامی نیست، چون ادعای [[آیه]] آن است که شناسنده ذات اقدس [[حق]] از نشانه‌های آفاقی و انفسی بی‌نیاز است، بنابراین واژه [[شهید]] در [[آیه]] باید به معنی مشهود باشد تا [[برهان]] بدین‌گونه تمام شود: شما برای [[شناخت]] ذات [[حق]] به [[آیات]] آفاق و انفس نیاز ندارید، زیرا [[حق]] در بالاترین مرتبه [[ظهور]] و [[شهود]] است و اقتضای شدت در این وصف، آن است که قبل از [[شهود]] هر چیزی، او مشهود گردد.


[[خدا]] که فی الأشیاء [[علی]] غیرممازجة<ref>التوحید، صدوق، ص ۳۰۶.</ref> است و حضوری نامتناهی دارد، از آن جهت که {{متن قرآن|يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ}}<ref>سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> است، نیاز ندارد او را از بیگانه جویا شویم: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>. چنین شناختی سودمندترین شناخت‌ها و برای همگان شدنی است. این راه، همان راه [[قلب]] است که پیمودنش به دانستن اصطلاحات فلسفی، کلامی یا درس‌های حوزوی و دانشگاهی نیاز ندارد و هدایتی همگانی و همیشگی است. [[نبی مکرم اسلام‌]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، مظاهر تام اسما و صفات ذات اقدس [[خداوند]] و بالاترین نشانه‌های اویند و همان‌گونه که [[خدای تعالی]] اصالتاً دارای بالاترین مرتبه [[ظهور]] و مشهودیت است، مظاهر تمام‌نمای ذات اقدسش نیز تبعاً از رتبه‌ای پایین‌تر از مشهودیت [[حق]] و [[برتر]] از غیر او برخوردارند.
[[خدا]] که فی الأشیاء [[علی]] غیرممازجة<ref>التوحید، صدوق، ص ۳۰۶.</ref> است و حضوری نامتناهی دارد، از آن جهت که {{متن قرآن|يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ}}<ref>سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> است، نیاز ندارد او را از بیگانه جویا شویم: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>. چنین شناختی سودمندترین شناخت‌ها و برای همگان شدنی است. این راه، همان راه [[قلب]] است که پیمودنش به دانستن اصطلاحات فلسفی، کلامی یا درس‌های حوزوی و دانشگاهی نیاز ندارد و هدایتی همگانی و همیشگی است. [[نبی مکرم اسلام‌]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، مظاهر تام اسما و صفات ذات اقدس [[خداوند]] و بالاترین نشانه‌های اویند و همان‌گونه که [[خدای تعالی]] اصالتاً دارای بالاترین مرتبه [[ظهور]] و مشهودیت است، مظاهر تمام‌نمای ذات اقدسش نیز تبعاً از رتبه‌ای پایین‌تر از مشهودیت [[حق]] و [[برتر]] از غیر او برخوردارند.
خط ۳۲: خط ۲۹:


«عمده راه‌هایی که در [[شناخت امام]] می‌توان از آن استفاده کرد، سه راه است:
«عمده راه‌هایی که در [[شناخت امام]] می‌توان از آن استفاده کرد، سه راه است:
*'''نص‌''': [[نص]]؛ یعنی، تعیین و تصریح [[پیغمبر]] {{صل}} که مفادش خبر دادن از [[نصب الهی]] و یا [[نصب امام]] به [[امر الهی]] است. در نوع اول [[نصب]] بدون واسطه انجام شده و فعل الهی است و [[نص]] [[پیغمبر]] {{صل}}، مثل خبر دادن از آن است. در نوع دوم فعل الهی، با واسطه [[پیغمبر]] {{صل}} است که به امر [[خدا]] انجام‌ می‌شود و استناد آن به او، مانند استناد افعال [[ملائکه]] به [[خداوند]] است.
* '''نص‌''': [[نص]]؛ یعنی، تعیین و تصریح [[پیغمبر]] {{صل}} که مفادش خبر دادن از [[نصب الهی]] و یا [[نصب امام]] به [[امر الهی]] است. در نوع اول [[نصب]] بدون واسطه انجام شده و فعل الهی است و [[نص]] [[پیغمبر]] {{صل}}، مثل خبر دادن از آن است. در نوع دوم فعل الهی، با واسطه [[پیغمبر]] {{صل}} است که به امر [[خدا]] انجام‌ می‌شود و استناد آن به او، مانند استناد افعال [[ملائکه]] به [[خداوند]] است.
*'''کرامت‌''': [[ظهور]] [[کرامت]] به دست کسی که مدعی [[امامت]] باشد، [[دلیل]] بر [[صدق]] ادعای او است و به بیان برخی از بزرگان، [[دلیل]] بر [[نص]] و [[نصب]] او از جانب [[خداوند]] است. در این مسأله دو دیدگاه هست: یکی اینکه [[کرامت]] مستقلا [[دلیل]] بر [[امامت]] است و دیگری اینکه [[دلیل]] اصلی، [[نصب]] و [[نص]] [[پیغمبر]] {{صل}} یا [[امام]] سابق است و [[کرامت]]، [[دلیل]] بر [[نصب]] است. اگر [[نص]] مفقود باشد و [[کرامت]] باشد، [[کرامت]]، دلالت می‌کند که [[نص]] بر [[صاحب]] [[کرامت]] بوده و به دست ما نرسیده است.
* '''کرامت‌''': [[ظهور]] [[کرامت]] به دست کسی که مدعی [[امامت]] باشد، [[دلیل]] بر [[صدق]] ادعای او است و به بیان برخی از بزرگان، [[دلیل]] بر [[نص]] و [[نصب]] او از جانب [[خداوند]] است. در این مسأله دو دیدگاه هست: یکی اینکه [[کرامت]] مستقلا [[دلیل]] بر [[امامت]] است و دیگری اینکه [[دلیل]] اصلی، [[نصب]] و [[نص]] [[پیغمبر]] {{صل}} یا [[امام]] سابق است و [[کرامت]]، [[دلیل]] بر [[نصب]] است. اگر [[نص]] مفقود باشد و [[کرامت]] باشد، [[کرامت]]، دلالت می‌کند که [[نص]] بر [[صاحب]] [[کرامت]] بوده و به دست ما نرسیده است.
*'''[[سیره]] عملی‌''': [[اخلاق]] و [[رفتار]]، وضع زندگی و [[علم]] و [[دانش]] یکی از [[راه‌های شناخت امام]]، برای کسانی است که اهلیت تشخیص را داشته باشند و بتوانند از [[اخلاق]]، سلوک، گفتار و برخوردهای گوناگون، [[صاحب]] این [[مقام]] را بشناسند<ref>ر.ک: [[لطف الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطف الله]]، پیرامون معرفت امام {{ع}}، صص ۷۷- ۷۸.</ref>.
* '''[[سیره]] عملی‌''': [[اخلاق]] و [[رفتار]]، وضع زندگی و [[علم]] و [[دانش]] یکی از [[راه‌های شناخت امام]]، برای کسانی است که اهلیت تشخیص را داشته باشند و بتوانند از [[اخلاق]]، سلوک، گفتار و برخوردهای گوناگون، [[صاحب]] این [[مقام]] را بشناسند<ref>ر.ک: [[لطف الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطف الله]]، پیرامون معرفت امام {{ع}}، صص ۷۷- ۷۸.</ref>.


امروزه با توجه به انبوه [[روایات معتبر]]، راه برای [[شناخت امام زمان]] {{ع}} باز است. هشتمین پیشوای [[شیعیان]] [[امام]] [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"... الامام أمین [[الله]] فی خلقه و حجته [[علی]] عباده و خلیفته فی بلاده و الداعی إلی [[الله]] و الذاب عن [[حرم]] [[الله]] الامام المطهر من الذنوب و المبرا عن العیوب المخصوص بالعلم الموسوم بالحلم [[نظام]] الدین و عز المسلمین و غیظ المنافقین و بوار الکافرین الامام واحد دهره لا یدانیه أحد و لا یعادله عالم و لا یوجد منه بدل و لا له مثل و لا نظیر مخصوص بالفضل کله من غیر طلب منه له و لا اکتساب بل اختصاص من المفضل الوهاب..."}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref>؛ "[[امام]] [[امانت]] دار الهی در میان خلقش، [[حجت]] او بر بندگانش، [[خلیفه]] او در سرزمین‌هایش، دعوت‌کننده به سوی [[خدا]] و [[دفاع]] کننده از [[حقوق]] [[واجب]] او بر [[بندگان]] است. [[امام]] [[پاک]] از [[گناه]] و به دور از عیب‌ها است.
امروزه با توجه به انبوه [[روایات معتبر]]، راه برای [[شناخت امام زمان]] {{ع}} باز است. هشتمین پیشوای [[شیعیان]] [[امام]] [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"... الامام أمین [[الله]] فی خلقه و حجته [[علی]] عباده و خلیفته فی بلاده و الداعی إلی [[الله]] و الذاب عن [[حرم]] [[الله]] الامام المطهر من الذنوب و المبرا عن العیوب المخصوص بالعلم الموسوم بالحلم [[نظام]] الدین و عز المسلمین و غیظ المنافقین و بوار الکافرین الامام واحد دهره لا یدانیه أحد و لا یعادله عالم و لا یوجد منه بدل و لا له مثل و لا نظیر مخصوص بالفضل کله من غیر طلب منه له و لا اکتساب بل اختصاص من المفضل الوهاب..."}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref>؛ "[[امام]] [[امانت]] دار الهی در میان خلقش، [[حجت]] او بر بندگانش، [[خلیفه]] او در سرزمین‌هایش، دعوت‌کننده به سوی [[خدا]] و [[دفاع]] کننده از [[حقوق]] [[واجب]] او بر [[بندگان]] است. [[امام]] [[پاک]] از [[گناه]] و به دور از عیب‌ها است.
خط ۵۶: خط ۵۳:
از آنجا که حدیثی می‌فرماید: "هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت مرده است" مورد اتفاق همه علمای اسلام می‌باشد، کمتر مسلمانی پیدا می‌شود که معتقد به وجود امام منتظر نباشد و ما معتقدیم که [[امام مهدی|مهدی صاحب الزمان]] {{ع}} در شهر سامرا متولد گردیده و وراثت [[پیامبر خاتم|نبی اکرم]] {{صل}} و وصایت و امامت به او منتهی شده است و اقتضاء حکمت الهی بر حفظ سلسله امامت تا قیامت تعلق گرفته است<ref>ابو طالب تجلیل، من هو المهدى، مؤسسه نشر اسلامى، سال ۱۴۰۹ ه.ق، ص ۹، به نقل از «تاریخ آل محمد» علامه افندى.</ref>.
از آنجا که حدیثی می‌فرماید: "هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت مرده است" مورد اتفاق همه علمای اسلام می‌باشد، کمتر مسلمانی پیدا می‌شود که معتقد به وجود امام منتظر نباشد و ما معتقدیم که [[امام مهدی|مهدی صاحب الزمان]] {{ع}} در شهر سامرا متولد گردیده و وراثت [[پیامبر خاتم|نبی اکرم]] {{صل}} و وصایت و امامت به او منتهی شده است و اقتضاء حکمت الهی بر حفظ سلسله امامت تا قیامت تعلق گرفته است<ref>ابو طالب تجلیل، من هو المهدى، مؤسسه نشر اسلامى، سال ۱۴۰۹ ه.ق، ص ۹، به نقل از «تاریخ آل محمد» علامه افندى.</ref>.


بنابراین معنای "لم یعرف" عدم اعتقاد به امامت امام و نشناختن مقام و جایگاه الهی اوست چنانکه این مطلب از مراجعه به روایات وارده کاملاً روشن می‌شود، به عنوان شاهد به روایتی در این زمینه اشاره می‌کنیم: از [[امام صادق]] {{ع}} و او هم از پدرش و او نیز از پدرانش {{ع}} نقل شده که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "هرکس فرزندم [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} را در زمان غیبتش انکار نماید به مردن جاهلیت مرده است"<ref>صافى گلپایگانى، منتخب الاثر فى امام الثانى عشر، مؤسسه حضرت معصومه {{س}}، سپهر قم، سال ۱۴۱۹ﻫ. ق، ص ۶۲۵.</ref>.
بنابراین معنای "لم یعرف" عدم اعتقاد به امامت امام و نشناختن مقام و جایگاه الهی اوست چنانکه این مطلب از مراجعه به روایات وارده کاملاً روشن می‌شود، به عنوان شاهد به روایتی در این زمینه اشاره می‌کنیم: از [[امام صادق]] {{ع}} و او هم از پدرش و او نیز از پدرانش {{ع}} نقل شده که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "هرکس فرزندم [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} را در زمان غیبتش انکار نماید به مردن جاهلیت مرده است"<ref>صافى گلپایگانى، منتخب الاثر فى امام الثانى عشر، مؤسسه حضرت معصومه {{س}}، سپهر قم، سال ۱۴۱۹ﻫ.ق، ص ۶۲۵.</ref>.


حال که منظور از معرفت، شناخت مقام و جایگاه امامت امام در زمان غیبت است، اولاً چگونه بدانیم شخص امام کیست؟ و ثانیاً این شناخت و اعتقاد را چگونه به‌دست آوریم؟ برای چنین شناختی راه‌های گوناگونی می‌توان شمرد که ما در اینجا به دو راه عمده اشاره می‌کنیم:
حال که منظور از معرفت، شناخت مقام و جایگاه امامت امام در زمان غیبت است، اولاً چگونه بدانیم شخص امام کیست؟ و ثانیاً این شناخت و اعتقاد را چگونه به‌دست آوریم؟ برای چنین شناختی راه‌های گوناگونی می‌توان شمرد که ما در اینجا به دو راه عمده اشاره می‌کنیم:
#نص: نص یعنی تعیین و تصریح و اعلام [[پیامبر خاتم|پیغمبر]] {{صل}} که مفادش خبر دادن از جعل و نصب امام به امر الهی است، اعتبار و دلالت نص بر امامت، یک امر بسیار منطقی و عرفی و خردپسند است، چرا که حاکمیت، مخصوص خداست و صاحب اختیار حقیقتی همه چیز و هر شأنی از شئون خلق، اوست. درباره امامت [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} نام و کنیه و صفات و ویژگی‌های او روایات متواتری رسیده است که در کتاب شریف منتخب الاثر صدها حدیث که در جهات مختلف در این باره در کتب فریقین ثبت گشته احصاء و تنظیم گردیده است، و کتاب "من هو المهدی" نام ۱۴۵ کتاب از کتب حدیث و تفسیر و کلام و عرفان و ... از [[اهل سنت]] را که احادیث مربوط به [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را آورده‌اند ذکر کرده است<ref>صافى گلپایگانى، همان؛ و ابو طالب تجلیل، همان، ص ۶۲-۶۸.</ref>.
# نص: نص یعنی تعیین و تصریح و اعلام [[پیامبر خاتم|پیغمبر]] {{صل}} که مفادش خبر دادن از جعل و نصب امام به امر الهی است، اعتبار و دلالت نص بر امامت، یک امر بسیار منطقی و عرفی و خردپسند است، چرا که حاکمیت، مخصوص خداست و صاحب اختیار حقیقتی همه چیز و هر شأنی از شئون خلق، اوست. درباره امامت [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} نام و کنیه و صفات و ویژگی‌های او روایات متواتری رسیده است که در کتاب شریف منتخب الاثر صدها حدیث که در جهات مختلف در این باره در کتب فریقین ثبت گشته احصاء و تنظیم گردیده است، و کتاب "من هو المهدی" نام ۱۴۵ کتاب از کتب حدیث و تفسیر و کلام و عرفان و ... از [[اهل سنت]] را که احادیث مربوط به [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را آورده‌اند ذکر کرده است<ref>صافى گلپایگانى، همان؛ و ابو طالب تجلیل، همان، ص ۶۲-۶۸.</ref>.
#معجزه: یکی دیگر از راه‌های شناخت امام "معجزه" است. از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد که به چه علتی خداوند متعال به پیغمبران و فرستادگانش و به شما معجزه عطا کرده؟ حضرت فرمود: "به خاطر این که دلیل بر راستگویی کسی که آن را آورده باشد و معجزه علامتی است از برای خداوند که عطا نمی‌کند آن را مگر به انبیا و رسولان و حجت‌های خودش تا به وسیله آن راستی راستگو از دروغ دروغگو شناخته شود"<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، انتشارات الداورى، ج ۱، ص ۱۲۲، باب ۱۰۰.</ref>.
# معجزه: یکی دیگر از راه‌های شناخت امام "معجزه" است. از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد که به چه علتی خداوند متعال به پیغمبران و فرستادگانش و به شما معجزه عطا کرده؟ حضرت فرمود: "به خاطر این که دلیل بر راستگویی کسی که آن را آورده باشد و معجزه علامتی است از برای خداوند که عطا نمی‌کند آن را مگر به انبیا و رسولان و حجت‌های خودش تا به وسیله آن راستی راستگو از دروغ دروغگو شناخته شود"<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، انتشارات الداورى، ج ۱، ص ۱۲۲، باب ۱۰۰.</ref>.


بدیهی است که برای شناخت امری مثل معجزه راهی جز مشاهده عینی یا تواتر یا خبر افراد موثق و مورد اعتماد نیست، و در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به صورتی باورآور و شناخت‌بخش معجزات حضرت نقل شده است<ref>برگرفته از کتاب «سلسله مباحث امامت و مهدویت» حضرت آیة اللّه صافى گلپایگانى، قم، حضرت معصومه {{س}}، سال ۱۳۵۷، ج ۸، ص ۹۰.</ref>.
بدیهی است که برای شناخت امری مثل معجزه راهی جز مشاهده عینی یا تواتر یا خبر افراد موثق و مورد اعتماد نیست، و در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به صورتی باورآور و شناخت‌بخش معجزات حضرت نقل شده است<ref>برگرفته از کتاب «سلسله مباحث امامت و مهدویت» حضرت آیة اللّه صافى گلپایگانى، قم، حضرت معصومه {{س}}، سال ۱۳۵۷، ج ۸، ص ۹۰.</ref>.
خط ۷۵: خط ۷۲:


«از جمله راه‌های [[شناخت]] [[امام زمان]] عبارت‌اند از:  
«از جمله راه‌های [[شناخت]] [[امام زمان]] عبارت‌اند از:  
*'''نخست: راه [[معرفت]] [[علمی]]:''' [[تلاش]] برای [[آگاهی]] بیشتر از [[حضرت]] یا از طریق شنیدن از بزرگان و یا مطالعه‌ کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده است، مانند کتاب مکیال‌المکارم که مرحوم [[آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] تالیف کرده‌اند و طبق گفته نویسنده به [[فرمان]] خود [[امام زمان]] {{ع}}  نوشته شده است این کتاب یکدوره [[امام‌شناسی]] که ترجمه [[فارسی]] هم شده است<ref>مترجم: سید مهدی، حائری قزوینی، ناشر مهر قائم اصفهان می‌باشد.</ref>.  
* '''نخست: راه [[معرفت]] [[علمی]]:''' [[تلاش]] برای [[آگاهی]] بیشتر از [[حضرت]] یا از طریق شنیدن از بزرگان و یا مطالعه‌ کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده است، مانند کتاب مکیال‌المکارم که مرحوم [[آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] تالیف کرده‌اند و طبق گفته نویسنده به [[فرمان]] خود [[امام زمان]] {{ع}}  نوشته شده است این کتاب یکدوره [[امام‌شناسی]] که ترجمه [[فارسی]] هم شده است<ref>مترجم: سید مهدی، حائری قزوینی، ناشر مهر قائم اصفهان می‌باشد.</ref>.  
*'''دوم: راه [[شناخت]] قلبی و روحی:''' راه دوم به‌وسیله [[ارتباط روحی]] و معنوی با [[دعا]] و [[توسل]] است: همانطور که در [[زیارت جامعه]] می‌فرماید: "خدایا از تو می‌خواهم که مرا از آشنایان به [[امامان]] و به [[حق]] و [[حقوق]] آنان قرار دهی!"<ref>{{متن حدیث|"أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ"}}؛ مفاتیح‌الجنان فرازی از زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی، محمد علی]]، [[مهدویت ۱ (کتاب)|مهدویت]]، ص ۱۱۰-۱۱۷.</ref>.
* '''دوم: راه [[شناخت]] قلبی و روحی:''' راه دوم به‌وسیله [[ارتباط روحی]] و معنوی با [[دعا]] و [[توسل]] است: همانطور که در [[زیارت جامعه]] می‌فرماید: "خدایا از تو می‌خواهم که مرا از آشنایان به [[امامان]] و به [[حق]] و [[حقوق]] آنان قرار دهی!"<ref>{{متن حدیث|"أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ"}}؛ مفاتیح‌الجنان فرازی از زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی، محمد علی]]، [[مهدویت ۱ (کتاب)|مهدویت]]، ص ۱۱۰-۱۱۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۴: خط ۸۱:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[معرفت امام زمان و تکلیف منتظران (کتاب)|معرفت امام زمان و تکلیف منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[معرفت امام زمان و تکلیف منتظران (کتاب)|معرفت امام زمان و تکلیف منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[معرفت امام زمان]]{{ع}} نیز چون برخی دیگر از [[معرفت‌ها]] از دو طریق حاصل می‌شود:
«[[معرفت امام زمان]] {{ع}} نیز چون برخی دیگر از [[معرفت‌ها]] از دو طریق حاصل می‌شود:


'''[[معرفت]] اکتسابی''': یکی از راه‌های پی بردن به مراتب و [[مقامات]] بلند [[امامان معصوم]] [[شیعه]] به طور کلی و [[امام عصر]]{{ع}} به طور خاص، مطالعه و [[تأمل]] در کتاب‌ها و مقاله‌هایی است که در این زمینه نگاشته شده است<ref>از جمله آنها به کتاب‌های زیر می‌توان اشاره کرد: الکافی، ج۱، کتاب الحجة، ص۱۶۸ - ۴۳۸؛ الهدایة، ص۵۰ - ۳۰؛ ابو جعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{عم}}، چاپ اول: قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ ه. ق؛ لطف الله صافی گلپایگانی، معرفت حجت خدا (شرح دعای اللهم عرفنی نفسک)، چاپ اول: قم، حضرت معصومه، ۱۳۷۵؛ سید محمد بنی‌هاشمی، معرفت امام عصر{{ع}}، چاپ اول: تهران، نیک معارف، ۱۳۷۵؛ سیدحسن میرجهانی طباطبایی، ولایت کلیه، تحقیق و تصحیح: سیدمحمد لولاکی، چاپ اول: قم، الهادی، ۱۳۸۲؛ «جایگاه امام معصوم{{ع}} در نسبت با کل هستی»؛ گفت‌وگو با آیت الله محمدعلی گرامی، موعود، سال اول، ش۲، خرداد و تیر ۱۳۷۶ و ش۱۳، مرداد و شهریور ۱۳۷۶؛ سیدمحمدمهدی میرباقری، «معرفت الله، معرفت ولی خداست»، موعود، سال پانزدهم، ش۷۰، آذر ۱۳۸۵؛ «معرفت امام عصر{{ع}}: اقتراح با حضور حجج الاسلام و المسلمین محمدباقر تحریری، سیدمحمدمهدی میرباقری و دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی»، موعود، سال دوازدهم، ش۸۶ و ۸۷، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۶.</ref>. همچنین [[خواندن زیارت جامعه]] [[کبیره]] و تأمل و [[تدبر]] در اوصافی که در این [[زیارت]] برای [[ائمه معصومین]]{{عم}} [[نقل]] شده، در حصول معرفت نسبت به [[مقام]] و [[جایگاه امام]] در هستی بسیار مؤثر است<ref>برخی از شرح‌های زیارت جامعه کبیره که علاقه‌مندان را در درک مفاهیم بلند مطرح شده در این زیارت یاری می‌کند، به شرح زیر است: سیدحسین همدانی درودآبادی، الشموس الطالعة فی شرح الزیارة الجامعة، تهران، مصطفوی، ۱۳۷۸ه.ق؛ احمد زمردیان، مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره، چاپ سوم: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۶؛ عبدالعلی گویا، علی و زیارت جامعه کبیره، چاپ اول: تهران، زرارة، ۱۳۷۸؛ عبدالله جوادی آملی (آیت الله)، ادب فنای مقربان: شرح زیارت جامعه کبیره، تحقیق و تنظیم محمد صفایی، چاپ اول: قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۱؛ محمدباقر تحریری، جلوه‌های لاهوتی: شرح زیارت جامعه کبیره، ۳ج، چاپ اول: تهران، دارالمعارف، ۱۳۸۴.</ref>. شاید بتوان گفت [[شناخت نشانه‌های ظهور]] نیز یکی از [[فروع]] [[شناخت امام عصر]]{{ع}} است؛ زیرا [[شناخت]] دقیق [[نشانه‌های ظهور]] سبب می‌شود [[انسان]]، [[فریب]] [[مدعیان دروغین مهدویت]] را نخورد و در دام شیادانی که ادعای "[[مهدی]]" بودن دارند، نیفتد. برای [[ظهور]] [[منجی آخرالزمان]]، [[نشانه‌های حتمی]] و تردیدناپذیری شمرده شده است که با [[مشاهده]] آنها به [[حقانیت]] آن [[منجی]] و اینکه او واقعا همان [[امام]] [[منتظر]]، یعنی [[امام مهدی]]{{ع}} است، می‌توان پی برد. بنابراین، بر همه [[منتظران]] لازم است که پس از [[شناخت کامل]] [[امام عصر]]{{ع}}، به مطالعه و [[شناسایی]] نشانه‌های ظهور نیز بپردازند<ref>برای آشنایی با نشانه‌های ظهور می‌توان به کتاب‌های زیر مراجعه کرد: سیدحسن میرجهانی، نوائب الدهور فی علایم الظهور، دو جلد در چهار مجلد، کتاب‌خانه صدر، ۱۳۶۹؛ [[علی]] کورانی، [[عصر ظهور]]، ترجمه کتاب عصر الظهور، ترجمه: [[عباس جلالی]]، چاپ پنجم: [[تهران]]، سازمان [[تبلیغات]] [[اسلامی]]، ۱۳۷۱؛ [[کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی]] ([[یوم]] الخلاص)، ترجمه: علی‌اکبر مهدی‌پور، چاپ سوم: تهران، [[آفاق]]، ۱۳۷۶، ج۲، ص۸۱۷-۸۸۷؛ [[محمد]] خآدمی شیرازی، نشانه‌های ظهور او، [[قم]]، [[مسجد مقدس جمکران]]، ۱۳۷۸.
'''[[معرفت]] اکتسابی''': یکی از راه‌های پی بردن به مراتب و [[مقامات]] بلند [[امامان معصوم]] [[شیعه]] به طور کلی و [[امام عصر]] {{ع}} به طور خاص، مطالعه و [[تأمل]] در کتاب‌ها و مقاله‌هایی است که در این زمینه نگاشته شده است<ref>از جمله آنها به کتاب‌های زیر می‌توان اشاره کرد: الکافی، ج۱، کتاب الحجة، ص۱۶۸ - ۴۳۸؛ الهدایة، ص۵۰ - ۳۰؛ ابو جعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد {{عم}}، چاپ اول: قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ ه. ق؛ لطف الله صافی گلپایگانی، معرفت حجت خدا (شرح دعای اللهم عرفنی نفسک)، چاپ اول: قم، حضرت معصومه، ۱۳۷۵؛ سید محمد بنی‌هاشمی، معرفت امام عصر {{ع}}، چاپ اول: تهران، نیک معارف، ۱۳۷۵؛ سیدحسن میرجهانی طباطبایی، ولایت کلیه، تحقیق و تصحیح: سیدمحمد لولاکی، چاپ اول: قم، الهادی، ۱۳۸۲؛ «جایگاه امام معصوم {{ع}} در نسبت با کل هستی»؛ گفت‌وگو با آیت الله محمدعلی گرامی، موعود، سال اول، ش۲، خرداد و تیر ۱۳۷۶ و ش۱۳، مرداد و شهریور ۱۳۷۶؛ سیدمحمدمهدی میرباقری، «معرفت الله، معرفت ولی خداست»، موعود، سال پانزدهم، ش۷۰، آذر ۱۳۸۵؛ «معرفت امام عصر {{ع}}: اقتراح با حضور حجج الاسلام و المسلمین محمدباقر تحریری، سیدمحمدمهدی میرباقری و دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی»، موعود، سال دوازدهم، ش۸۶ و ۸۷، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۶.</ref>. همچنین [[خواندن زیارت جامعه]] [[کبیره]] و تأمل و [[تدبر]] در اوصافی که در این [[زیارت]] برای [[ائمه معصومین]] {{عم}} [[نقل]] شده، در حصول معرفت نسبت به [[مقام]] و [[جایگاه امام]] در هستی بسیار مؤثر است<ref>برخی از شرح‌های زیارت جامعه کبیره که علاقه‌مندان را در درک مفاهیم بلند مطرح شده در این زیارت یاری می‌کند، به شرح زیر است: سیدحسین همدانی درودآبادی، الشموس الطالعة فی شرح الزیارة الجامعة، تهران، مصطفوی، ۱۳۷۸ه.ق؛ احمد زمردیان، مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره، چاپ سوم: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۶؛ عبدالعلی گویا، علی و زیارت جامعه کبیره، چاپ اول: تهران، زرارة، ۱۳۷۸؛ عبدالله جوادی آملی (آیت الله)، ادب فنای مقربان: شرح زیارت جامعه کبیره، تحقیق و تنظیم محمد صفایی، چاپ اول: قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۱؛ محمدباقر تحریری، جلوه‌های لاهوتی: شرح زیارت جامعه کبیره، ۳ج، چاپ اول: تهران، دارالمعارف، ۱۳۸۴.</ref>. شاید بتوان گفت [[شناخت نشانه‌های ظهور]] نیز یکی از [[فروع]] [[شناخت امام عصر]] {{ع}} است؛ زیرا [[شناخت]] دقیق [[نشانه‌های ظهور]] سبب می‌شود [[انسان]]، [[فریب]] [[مدعیان دروغین مهدویت]] را نخورد و در دام شیادانی که ادعای "[[مهدی]]" بودن دارند، نیفتد. برای [[ظهور]] [[منجی آخرالزمان]]، [[نشانه‌های حتمی]] و تردیدناپذیری شمرده شده است که با [[مشاهده]] آنها به [[حقانیت]] آن [[منجی]] و اینکه او واقعا همان [[امام]] [[منتظر]]، یعنی [[امام مهدی]] {{ع}} است، می‌توان پی برد. بنابراین، بر همه [[منتظران]] لازم است که پس از [[شناخت کامل]] [[امام عصر]] {{ع}}، به مطالعه و [[شناسایی]] نشانه‌های ظهور نیز بپردازند<ref>برای آشنایی با نشانه‌های ظهور می‌توان به کتاب‌های زیر مراجعه کرد: سیدحسن میرجهانی، نوائب الدهور فی علایم الظهور، دو جلد در چهار مجلد، کتاب‌خانه صدر، ۱۳۶۹؛ [[علی]] کورانی، [[عصر ظهور]]، ترجمه کتاب عصر الظهور، ترجمه: [[عباس جلالی]]، چاپ پنجم: [[تهران]]، سازمان [[تبلیغات]] [[اسلامی]]، ۱۳۷۱؛ [[کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی]] ([[یوم]] الخلاص)، ترجمه: علی‌اکبر مهدی‌پور، چاپ سوم: تهران، [[آفاق]]، ۱۳۷۶، ج۲، ص۸۱۷-۸۸۷؛ [[محمد]] خادمی شیرازی، نشانه‌های ظهور او، [[قم]]، [[مسجد مقدس جمکران]]، ۱۳۷۸.
برای آشنایی بیشتر با منابع مطالعاتی موضوع نشانه‌های ظهور، ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی]]، «آخرالزمان‌شناسی در آثار اسلامی» مندرج در [[کتاب]] [[پیشگویی‌ها]] و [[آخرالزمان]] (مجموعه مقالات).</ref>.
برای آشنایی بیشتر با منابع مطالعاتی موضوع نشانه‌های ظهور، ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی]]، «آخرالزمان‌شناسی در آثار اسلامی» مندرج در [[کتاب]] [[پیشگویی‌ها]] و [[آخرالزمان]] (مجموعه مقالات).</ref>.


'''[[معرفت]] اعطایی''': در [[آموزه‌های اسلامی]] بر تأثیر [[پرهیزکاری]] و انجام [[اعمال شایسته]] در حصول معرفت [[راستین]] و نهادینه شدن آن در وجود [[آدمی]] بسیار تأکید شده است. بر اساس این آموزه‌ها انسان می‌تواند با عمل کردن به آموخته‌های خود، مرزهای دانایی‌اش را گسترش دهد و به آنچه نمی‌داند دست یابد. [[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی می‌نهد» سوره انفال، آیه ۲۹.</ref>. و در جایی دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ}}<ref>«سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref>.
'''[[معرفت]] اعطایی''': در [[آموزه‌های اسلامی]] بر تأثیر [[پرهیزکاری]] و انجام [[اعمال شایسته]] در حصول معرفت [[راستین]] و نهادینه شدن آن در وجود [[آدمی]] بسیار تأکید شده است. بر اساس این آموزه‌ها انسان می‌تواند با عمل کردن به آموخته‌های خود، مرزهای دانایی‌اش را گسترش دهد و به آنچه نمی‌داند دست یابد. [[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی می‌نهد» سوره انفال، آیه ۲۹.</ref>. و در جایی دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ}}<ref>«سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref>.


[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] و بیان مراد از "{{متن قرآن|الْكَلِمُ الطَّيِّبُ}}؛ سخن‌های [[پاکیزه]]" چنین می‌نویسد: «مراد از آن صرف لفظ نیست، بلکه لفظ بدان جهت که معنایی [[طیب]] (پاکیزه) دارد منظور است. پس در نتیجه مراد از این "کلم طیب" [[عقاید]] حقی می‌شود که [[انسان]] [[اعتقاد]] به آن را زیربنای [[اعمال]] خود قرار می‌دهد»<ref>سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، چاپ اول: تهران، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با همکاری مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۳، ج۱۷، ص۲۹.</ref>. ایشان در ادامه، به بررسی رابطه [[علم]] و عمل و تأثیر [[عمل]] [[شایسته]] در [[رفعت]] علم پرداخته و می‌نویسد: «عمل از [[فروع]] علم و آثار آن است، آثاری که هیچگاه از آن جدا شدنی نیست. هر چه عمل مکرر شود، اعتقاد [[راسخ]] تر، روشن‌تر و در تأثیرش قوی‌تر می‌گردد»<ref>سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، چاپ اول: تهران، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با همکاری مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۳، ج۱۷، ص۲۹.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} نیز در زمینه نقش عمل به دانسته‌ها در افزایش [[دانایی]] می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ عَمِلَ بِمَا يَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}<ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۱۸۹، ح۴۴.</ref>. هر کس به آنچه می‌داند، عمل کند، [[خداوند]] آنچه را نمی‌داند به او می‌آموزد. بنابراین، کسانی که در پی [[معرفت امام عصر]]{{ع}} و [[راه]] یافتن به [[ولایت]] ایشان هستند باید افزون بر مطالعه و تحقیق و [[تدبر]] در [[ویژگی‌های امامان معصوم]]{{عم}}، در [[پیروی]] از این بزرگواران و دوری از [[مخالفت]] آنها نیز بکوشند و خود را از همه آلودگی‌هایی که [[پیشوایان معصوم]] نمی‌پسندند، پیراسته سازند. در این صورت است که می‌توان [[امیدوار]] بود [[انوار]] [[معرفت]] این [[حجت‌های الهی]] در [[قلب]] ما [[راه]] یابد. در روایتی که از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است، در این زمینه چنین می‌خوانیم: {{متن حدیث|وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِيدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ الْأَكْبَرِ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۴، ح۱.</ref>. ای اباخالد! به [[خدا]] [[سوگند]] بنده‌ای ما را [[دوست]] ندارد و از ما [[پیروی]] نکند تا اینکه خدا قلبش را [[پاکیزه]] کرده باشد و خدا [[قلب]] بنده‌ای را پاکیزه نمی‌کند تا اینکه [[تسلیم محض]] ما شده و با ما [[آشتی]] کرده باشد. پس چون با ما از در آشتی درآمد، خدا از حساب سخت نگاهش دارد و [[هراس]] بزرگ [[روز رستاخیز]] ایمنش سازد.
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] و بیان مراد از "{{متن قرآن|الْكَلِمُ الطَّيِّبُ}}؛ سخن‌های [[پاکیزه]]" چنین می‌نویسد: «مراد از آن صرف لفظ نیست، بلکه لفظ بدان جهت که معنایی [[طیب]] (پاکیزه) دارد منظور است. پس در نتیجه مراد از این "کلم طیب" [[عقاید]] حقی می‌شود که [[انسان]] [[اعتقاد]] به آن را زیربنای [[اعمال]] خود قرار می‌دهد»<ref>سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، چاپ اول: تهران، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با همکاری مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۳، ج۱۷، ص۲۹.</ref>. ایشان در ادامه، به بررسی رابطه [[علم]] و عمل و تأثیر [[عمل]] [[شایسته]] در [[رفعت]] علم پرداخته و می‌نویسد: «عمل از [[فروع]] علم و آثار آن است، آثاری که هیچگاه از آن جدا شدنی نیست. هر چه عمل مکرر شود، اعتقاد [[راسخ]] تر، روشن‌تر و در تأثیرش قوی‌تر می‌گردد»<ref>سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، چاپ اول: تهران، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با همکاری مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۳، ج۱۷، ص۲۹.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در زمینه نقش عمل به دانسته‌ها در افزایش [[دانایی]] می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ عَمِلَ بِمَا يَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}<ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۱۸۹، ح۴۴.</ref>. هر کس به آنچه می‌داند، عمل کند، [[خداوند]] آنچه را نمی‌داند به او می‌آموزد. بنابراین، کسانی که در پی [[معرفت امام عصر]] {{ع}} و [[راه]] یافتن به [[ولایت]] ایشان هستند باید افزون بر مطالعه و تحقیق و [[تدبر]] در [[ویژگی‌های امامان معصوم]] {{عم}}، در [[پیروی]] از این بزرگواران و دوری از [[مخالفت]] آنها نیز بکوشند و خود را از همه آلودگی‌هایی که [[پیشوایان معصوم]] نمی‌پسندند، پیراسته سازند. در این صورت است که می‌توان [[امیدوار]] بود [[انوار]] [[معرفت]] این [[حجت‌های الهی]] در [[قلب]] ما [[راه]] یابد. در روایتی که از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده است، در این زمینه چنین می‌خوانیم: {{متن حدیث|وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِيدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ الْأَكْبَرِ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۴، ح۱.</ref>. ای اباخالد! به [[خدا]] [[سوگند]] بنده‌ای ما را [[دوست]] ندارد و از ما [[پیروی]] نکند تا اینکه خدا قلبش را [[پاکیزه]] کرده باشد و خدا [[قلب]] بنده‌ای را پاکیزه نمی‌کند تا اینکه [[تسلیم محض]] ما شده و با ما [[آشتی]] کرده باشد. پس چون با ما از در آشتی درآمد، خدا از حساب سخت نگاهش دارد و [[هراس]] بزرگ [[روز رستاخیز]] ایمنش سازد.


ناگفته نماند که در این راه باید از [[عنایت]] [[حضرت حق]] نیز مدد جوییم و -همچنان‌که در دعایی که پیش از این بدان اشاره کردیم، ملاحظه شد- از [[درگاه الهی]] نیز [[توفیق]] [[شناخت]] حجتش را درخواست کنیم تا بدین وسیله از [[گمراهی]] و [[سرگردانی]] [[نجات]] یابیم»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[معرفت امام زمان و تکلیف منتظران (کتاب)|معرفت امام زمان و تکلیف منتظران]]، ص ۸۱-۸۲.</ref>.
ناگفته نماند که در این راه باید از [[عنایت]] [[حضرت حق]] نیز مدد جوییم و -همچنان‌که در دعایی که پیش از این بدان اشاره کردیم، ملاحظه شد- از [[درگاه الهی]] نیز [[توفیق]] [[شناخت]] حجتش را درخواست کنیم تا بدین وسیله از [[گمراهی]] و [[سرگردانی]] [[نجات]] یابیم»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[معرفت امام زمان و تکلیف منتظران (کتاب)|معرفت امام زمان و تکلیف منتظران]]، ص ۸۱-۸۲.</ref>.
خط ۱۰۱: خط ۹۸:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:


«ابتدا لازم است به خود [[حدیث]] توجه شده، پیام‌هایی که از آن قابل برداشت است، مورد توجه قرار گیرد [[پیامبر]]{{صل}} در این [[حدیث شریف]]، با به کار بردن عبارت "[[امام]] زمانه"، هم به [[حقیقت]] و ماهیت [[مقام]] [[امام]] اشاره می‌فرماید و هم به [[وجود امام]] در هر زمان. "[[امام]]" کسی است که پس از [[پیامبر]] در [[جایگاه]] او قرار گرفته، [[وظایف]] [[پیامبر]] را در [[رهبری]] و [[هدایت مردم]] بر عهده دارد. او [[حافظ]] و نگه دارنده [[دین]] به صورت کامل و مفسّر و مبیّن [[آیات الهی]] متناسب با نیاز [[مردم]] است. او همانند [[پیامبر]]، شخصی [[معصوم]] و [[تربیت]] یافته [[پروردگار]] است که بر [[قلوب]] [[انسان‌ها]] احاطه داشته، عهده دار [[تزکیه]] و [[تهذیب]] [[نفوس]] آنان است. او کسی است که با آشنایی کامل از مقررات [[دین]]، باید در رأس [[حکومت]] [[جامعه انسانی]] قرار گیرد، تا [[اجتماع بشری]] را به درستی [[رهبری]] کند و محیطی اسلامی‌ و سالم برای رشد و تعالی افراد فراهم آورد. بلندی [[مقام]] [[امامت]] از آنجا روشن می‌شود که [[خداوند]] آن را "[[عهد]]" خود دانسته و از دسترسی انسان‌های [[ظالم]] به دور داشته است. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ }}<ref>  و (یاد کن) آنگاه را  که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی  آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref>. کلمه "[[ظالم]]" در [[آیه]] شریف، مطلق بوده و شامل هر نوع [[ظلم]] و [[گناه]]، حتی [[ظلم]] به [[نفس]] می‌شود و تمام [[عمر]] [[انسان]] را در بر می‌گیرد؛ از این رو [[امام]] باید فردی [[معصوم]] از هر نوع [[خطا]] در طول حیات خود باشد. [[پیامبر]]{{صل}} نشناختن چنین امامی‌ را مساوی با [[مرگ جاهلی]] قرار داده است؛ مرگی که [[کفر]] و [[جهالت]] و [[ضلالت]] از مشخصه‌های آن است. نقطه مقابل [[مرگ]]، [[حق]] و [[راستی]] و حرکت طبق خواست او و بر اساس [[دین]] او است. حال که نشناختن [[امام]]، [[مرگ]] غیرِ دینی است، پس شناختن او و [[پیروی]] از او، باعث می‌شود [[مرگ]] [[انسان]] طبق [[دین]] باشد و ختم به خیر و [[سعادت]] شود. روشن است که [[امام]] باید تجسم کامل [[دین خدا]] باشد؛ به عبارت دیگر، [[اسلام]] و [[قرآن]] [[ناطق]] باشد. اکنون روشن می‌شود که علاوه بر [[شناخت]] شخص [[امام]] از نظر اسم و [[نسب]]، باید به بُعد شخصیتی او که همان [[حقیقت]] [[ولایت]] و [[امامت]] است، توجه نمود»<ref>[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۲، ص ۱۱۳ - ۱۱۴.</ref>.
«ابتدا لازم است به خود [[حدیث]] توجه شده، پیام‌هایی که از آن قابل برداشت است، مورد توجه قرار گیرد [[پیامبر]] {{صل}} در این [[حدیث شریف]]، با به کار بردن عبارت "[[امام]] زمانه"، هم به [[حقیقت]] و ماهیت [[مقام]] [[امام]] اشاره می‌فرماید و هم به [[وجود امام]] در هر زمان. "[[امام]]" کسی است که پس از [[پیامبر]] در [[جایگاه]] او قرار گرفته، [[وظایف]] [[پیامبر]] را در [[رهبری]] و [[هدایت مردم]] بر عهده دارد. او [[حافظ]] و نگه دارنده [[دین]] به صورت کامل و مفسّر و مبیّن [[آیات الهی]] متناسب با نیاز [[مردم]] است. او همانند [[پیامبر]]، شخصی [[معصوم]] و [[تربیت]] یافته [[پروردگار]] است که بر [[قلوب]] [[انسان‌ها]] احاطه داشته، عهده دار [[تزکیه]] و [[تهذیب]] [[نفوس]] آنان است. او کسی است که با آشنایی کامل از مقررات [[دین]]، باید در رأس [[حکومت]] [[جامعه انسانی]] قرار گیرد، تا [[اجتماع بشری]] را به درستی [[رهبری]] کند و محیطی اسلامی‌ و سالم برای رشد و تعالی افراد فراهم آورد. بلندی [[مقام]] [[امامت]] از آنجا روشن می‌شود که [[خداوند]] آن را "[[عهد]]" خود دانسته و از دسترسی انسان‌های [[ظالم]] به دور داشته است. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ }}<ref>  و (یاد کن) آنگاه را  که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی  آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref>. کلمه "[[ظالم]]" در [[آیه]] شریف، مطلق بوده و شامل هر نوع [[ظلم]] و [[گناه]]، حتی [[ظلم]] به [[نفس]] می‌شود و تمام [[عمر]] [[انسان]] را در بر می‌گیرد؛ از این رو [[امام]] باید فردی [[معصوم]] از هر نوع [[خطا]] در طول حیات خود باشد. [[پیامبر]] {{صل}} نشناختن چنین امامی‌ را مساوی با [[مرگ جاهلی]] قرار داده است؛ مرگی که [[کفر]] و [[جهالت]] و [[ضلالت]] از مشخصه‌های آن است. نقطه مقابل [[مرگ]]، [[حق]] و [[راستی]] و حرکت طبق خواست او و بر اساس [[دین]] او است. حال که نشناختن [[امام]]، [[مرگ]] غیرِ دینی است، پس شناختن او و [[پیروی]] از او، باعث می‌شود [[مرگ]] [[انسان]] طبق [[دین]] باشد و ختم به خیر و [[سعادت]] شود. روشن است که [[امام]] باید تجسم کامل [[دین خدا]] باشد؛ به عبارت دیگر، [[اسلام]] و [[قرآن]] [[ناطق]] باشد. اکنون روشن می‌شود که علاوه بر [[شناخت]] شخص [[امام]] از نظر اسم و [[نسب]]، باید به بُعد شخصیتی او که همان [[حقیقت]] [[ولایت]] و [[امامت]] است، توجه نمود»<ref>[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۲، ص ۱۱۳ - ۱۱۴.</ref>.
}}
}}
{{پرسمان ضرورت شناخت امام مهدی}}
{{پرسمان ضرورت شناخت امام مهدی}}
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان منبع جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۱۶: خط ۱۰۷:
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(اح): پرسش‌هایی با6 پاسخ]]
[[رده:(اح): پرسش‌هایی با ۶ پاسخ]]
[[رده:(اح): پرسش‌های مهدویت با 6 پاسخ]]
[[رده:(اح): پرسش‌های مهدویت با ۶ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به ضرورت شناخت امام مهدی]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به ضرورت شناخت امام مهدی]]
۱۱۸٬۰۴۱

ویرایش