اختیاری یا اجباری بودن انتظار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}}' به '')
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت/بالا}}
{{مهدویت}}
{{مهدویت}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
هر کس حالت [[انتظار]] را در خود [[وجدان]] کرده باشد، [[تصدیق]] می‌کند که این حال، بدون وجود مقدماتش در [[انسان]] ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل به وجود آید، [[انتظار]] قهرا حاصل می‌شود و نیاز به امر و دستوری در مورد آن نیست. بنابراین می‌توان گفت: اصل داشتن حالت [[انتظار]] بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری نیست و اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت [[انتظار]] خود به خود به وجود می‌آید. پس امر به [[انتظار]] و [[وجوب]] آن در [[حقیقت]] به ایجاد مقدمات آن بر می‌گردد.  
هر کس حالت [[انتظار]] را در خود [[وجدان]] کرده باشد، [[تصدیق]] می‌کند که این حال، بدون وجود مقدماتش در [[انسان]] ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل به وجود آید، [[انتظار]] قهرا حاصل می‌شود و نیاز به امر و دستوری در مورد آن نیست. بنابراین می‌توان گفت: اصل داشتن حالت [[انتظار]] بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری نیست و اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت [[انتظار]] خود به خود به وجود می‌آید. پس امر به [[انتظار]] و [[وجوب]] آن در [[حقیقت]] به ایجاد مقدمات آن بر می‌گردد.  
البته [[انتظار]]، دارای شدت و [[ضعف]] است و هر درجه‌ای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایین‌ترین درجه [[انتظار]] وقتی است که [[انسان]] احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت [[انتظار]] به [[قوت]] این احتمال بستگی دارد. احتمال بالاتر، [[انتظار]] [[قوی]] تری را موجب می‌گردد و [[قوت]] این [[انتظار]] منشأ پیدایش آثاری در فرد [[منتظر]] می‌شود که این آثار در مراتب پایین‌تر به چشم نمی‌خورد. (بحث فعلی ما به درجات پایین [[انتظار]] که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست).
البته [[انتظار]]، دارای شدت و [[ضعف]] است و هر درجه‌ای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایین‌ترین درجه [[انتظار]] وقتی است که [[انسان]] احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت [[انتظار]] به قوت این احتمال بستگی دارد. احتمال بالاتر، [[انتظار]] [[قوی]] تری را موجب می‌گردد و قوت این [[انتظار]] منشأ پیدایش آثاری در فرد [[منتظر]] می‌شود که این آثار در مراتب پایین‌تر به چشم نمی‌خورد. (بحث فعلی ما به درجات پایین [[انتظار]] که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست).


بر این اساس، مقدماتی که حال [[انتظار]] را در فرد به درجه قابل توجه و مؤثری می‌رساند، در چهار عامل خلاصه می‌شود:  
بر این اساس، مقدماتی که حال [[انتظار]] را در فرد به درجه قابل توجه و مؤثری می‌رساند، در چهار عامل خلاصه می‌شود:  
#'''[[یقین]] داشتن به وقوع چیزی:''' یعنی اینکه [[انسان]] واقع شدن چیزی را به طور قطع و [[یقین]] بداند و هیچ [[شک]] و تردیدی در آن نداشته باشد. در این صورت [[انتظار]] وقوع آن خود به خود در شخص حاصل می‌گردد. و هر [[قدر]] این [[علم]] و [[یقین]]، قوی‌تر باشد [[انتظار]] وقوع آن هم شدیدتر است.
# '''[[یقین]] داشتن به وقوع چیزی:''' یعنی اینکه [[انسان]] واقع شدن چیزی را به طور قطع و [[یقین]] بداند و هیچ [[شک]] و تردیدی در آن نداشته باشد. در این صورت [[انتظار]] وقوع آن خود به خود در شخص حاصل می‌گردد. و هر [[قدر]] این [[علم]] و [[یقین]]، قوی‌تر باشد [[انتظار]] وقوع آن هم شدیدتر است.
#'''نزدیک دانستن وقوع آن چیز:''' ممکن است واقع شدن چیزی را [[انسان]] با قطع و [[یقین]] بداند ولی وقوع آن را در آینده‌ای دور ببیند. در این صورت حالت [[انتظار]] برای آن واقع ضعیف است و هر [[قدر]] وقوع آن را نزدیک‌تر ببیند انتظارش در مورد آن بیشتر خواهد بود.
# '''نزدیک دانستن وقوع آن چیز:''' ممکن است واقع شدن چیزی را [[انسان]] با قطع و [[یقین]] بداند ولی وقوع آن را در آینده‌ای دور ببیند. در این صورت حالت [[انتظار]] برای آن واقع ضعیف است و هر [[قدر]] وقوع آن را نزدیک‌تر ببیند انتظارش در مورد آن بیشتر خواهد بود.
#'''[[دوست]] داشتن آن وضعیتی که به وقوع آن [[علم]] دارد:''' [[انسان]] هر اندازه چیزی را که خبر از وقوعش داده‌اند بیشتر [[دوست]] بدارد، حالت انتظارش نسبت به آن شدیدتر می‌شود. چه بسا خبر قطعی از واقع شدن چیزی به [[انسان]] داده شود ولی آن چیز مطبوع و [[محبوب]] او نباشد، در این صورت قطعا انتظارش نسبت به آن کمتر و ضعیف‌تر خواهد بود.
# '''[[دوست]] داشتن آن وضعیتی که به وقوع آن [[علم]] دارد:''' [[انسان]] هر اندازه چیزی را که خبر از وقوعش داده‌اند بیشتر [[دوست]] بدارد، حالت انتظارش نسبت به آن شدیدتر می‌شود. چه بسا خبر قطعی از واقع شدن چیزی به [[انسان]] داده شود ولی آن چیز مطبوع و [[محبوب]] او نباشد، در این صورت قطعا انتظارش نسبت به آن کمتر و ضعیف‌تر خواهد بود.
#'''[[دوست]] داشتن آن کسی که خبر از آمدنش داده‌اند:''' اگر [[انسان]] به آمدن کسی [[یقین]] داشته باشد هر [[قدر]] او را بیشتر [[دوست]] بدارد، آمدنش را بیشتر [[انتظار]] می‌کشد.  
# '''[[دوست]] داشتن آن کسی که خبر از آمدنش داده‌اند:''' اگر [[انسان]] به آمدن کسی [[یقین]] داشته باشد هر [[قدر]] او را بیشتر [[دوست]] بدارد، آمدنش را بیشتر [[انتظار]] می‌کشد.  


اگر این چهار عامل در مورد چیزی موجود باشد، قهرا و قطعا [[انتظار]] وقوع آن هم قابل توجه خواهد بود و هیچ نیازی به امر نسبت به آن نیست. به کسی که این مقدمات برایش حاصل شده لازم نیست گفته شود: [[منتظر]] باش! چون او قطعأ [[منتظر]] است. حتی نمی‌توان از او خواست که [[منتظر]] نباشد، چرا که با وجود این عوامل او نمی‌تواند [[منتظر]] نباشد. برای آنکه حال [[انتظار حضرت مهدی]] در کسی پیدا شود، باید مقدماتش فراهم گردد. اگر مقدمات محقق باشد، [[انتظار]] هم هست. مهم‌ترین این مقدمات همان چهار عامل مذکور است: [[یقین]] به [[ظهور]] [[حضرت]]؛ هر [[قدر]] [[علم]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور امام]] بیشتر و عمیق‌تر باشد، انتظارش شدیدتر است و اگر خدای ناکرده [[شک]] و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد یا اعتقادش به آن [[سست]] و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه کم و ضعیف و [[سست]] خواهد بود و چه بسا به صفر برسد.  
اگر این چهار عامل در مورد چیزی موجود باشد، قهرا و قطعا [[انتظار]] وقوع آن هم قابل توجه خواهد بود و هیچ نیازی به امر نسبت به آن نیست. به کسی که این مقدمات برایش حاصل شده لازم نیست گفته شود: [[منتظر]] باش! چون او قطعأ [[منتظر]] است. حتی نمی‌توان از او خواست که [[منتظر]] نباشد، چرا که با وجود این عوامل او نمی‌تواند [[منتظر]] نباشد. برای آنکه حال [[انتظار حضرت مهدی]] در کسی پیدا شود، باید مقدماتش فراهم گردد. اگر مقدمات محقق باشد، [[انتظار]] هم هست. مهم‌ترین این مقدمات همان چهار عامل مذکور است: [[یقین]] به [[ظهور]] [[حضرت]]؛ هر [[قدر]] [[علم]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور امام]] بیشتر و عمیق‌تر باشد، انتظارش شدیدتر است و اگر خدای ناکرده [[شک]] و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد یا اعتقادش به آن [[سست]] و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه کم و ضعیف و [[سست]] خواهد بود و چه بسا به صفر برسد.  
[[یقین]] [[قوی]] و محکم در این مسأله رابطه مستقیم با [[ایمان]] و [[اعتقاد]] شخص به [[وعده‌های قرآن]] و [[سنت]] دارد و هر [[قدر]] این [[ایمان]] و [[اعتقاد]] راسخ‌تر و عمیق‌تر شود، خود به خود [[انتظار]] نسبت به وقوع آن هم شدیدتر خواهد شد.  
[[یقین]] [[قوی]] و محکم در این مسأله رابطه مستقیم با [[ایمان]] و [[اعتقاد]] شخص به [[وعده‌های قرآن]] و [[سنت]] دارد و هر [[قدر]] این [[ایمان]] و [[اعتقاد]] راسخ‌تر و عمیق‌تر شود، خود به خود [[انتظار]] نسبت به وقوع آن هم شدیدتر خواهد شد.  


نزدیک دانستن امر [[ظهور]]؛ ممکن است کسی به اصل [[ظهور]] [[حضرت]] [[یقین]] داشته باشد، ولی وقوع آن را در آینده‌ای دور ببیند. در این صورت انتظارش نسبت به آن [[سست]] و ضعیف می‌گردد. ولی اگر - آن چنان که در [[احادیث اهل بیت]]{{ع}} آمده است - امر [[ظهور]] را دور نپنداریم؛ آنگاه [[انتظار]] ما نسبت به آن شدیدتر می‌گردد. فرموده‌اند: "آنها ([[کافران]] و ناباوران) [[ظهور امام]] را دور می‌بینند، ولی ما آن را نزدیک می‌بینیم"<ref>{{متن حدیث| إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً}}؛بحار الانوار، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>؛ چنین [[اعتقادی]] خود به خود درجه [[انتظار]] را در [[انسان]] بالاتر می‌برد. البته [[نزدیک دانستن ظهور]] با [[استعجال]] ([[عجله]] کردن) که در [[روایات]] [[مذمت]] شده کاملا متفاوت است و لازمه آن [[پیشگویی]] در مورد [[زمان ظهور]] نیست.  
نزدیک دانستن امر [[ظهور]]؛ ممکن است کسی به اصل [[ظهور]] [[حضرت]] [[یقین]] داشته باشد، ولی وقوع آن را در آینده‌ای دور ببیند. در این صورت انتظارش نسبت به آن [[سست]] و ضعیف می‌گردد. ولی اگر - آن چنان که در [[احادیث اهل بیت]] {{ع}} آمده است - امر [[ظهور]] را دور نپنداریم؛ آنگاه [[انتظار]] ما نسبت به آن شدیدتر می‌گردد. فرموده‌اند: "آنها ([[کافران]] و ناباوران) [[ظهور امام]] را دور می‌بینند، ولی ما آن را نزدیک می‌بینیم"<ref>{{متن حدیث| إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً}}؛بحار الانوار، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>؛ چنین [[اعتقادی]] خود به خود درجه [[انتظار]] را در [[انسان]] بالاتر می‌برد. البته [[نزدیک دانستن ظهور]] با [[استعجال]] ([[عجله]] کردن) که در [[روایات]] [[مذمت]] شده کاملا متفاوت است و لازمه آن [[پیشگویی]] در مورد [[زمان ظهور]] نیست.  
[[دوست]] داشتن [[ظهور امام]]؛ کسی که به [[ظهور امام زمان]] صد در صد [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‌بیند، هر [[قدر]] آن وضعیت [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌شود. این [[دوست]] داشتن تنها زمانی به وجود می‌آید که [[مؤمنان]] تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] [[حضرت]] داشته باشند تا اینکه نه تنها از آن نترسند بلکه برای وقوعش لحظه شماری کنند. در [[قرآن]] و [[سنت]]، بشارتهای متعددی در مورد نعمتهای بینظیر [[زمان ظهور]] ذکر شده است. [[اعتقاد]] و [[باور]] محکم به این [[بشارت‌ها]] خود به خود [[انتظار]] [[مؤمن]] را نسبت به آن بالا می‌برد.[[دوست]] داشتن خود [[امام عصر]]؛ هر کس [[محبت]] و علاقه‌اش به [[امام زمان]] بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] می‌دارد و قهرا انتظارش نسبت به قدوم ایشان بیشتر و قوی‌تر خواهد بود.
[[دوست]] داشتن [[ظهور امام]]؛ کسی که به [[ظهور امام زمان]] صد در صد [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‌بیند، هر [[قدر]] آن وضعیت [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌شود. این [[دوست]] داشتن تنها زمانی به وجود می‌آید که [[مؤمنان]] تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] [[حضرت]] داشته باشند تا اینکه نه تنها از آن نترسند بلکه برای وقوعش لحظه شماری کنند. در [[قرآن]] و [[سنت]]، بشارتهای متعددی در مورد نعمتهای بینظیر [[زمان ظهور]] ذکر شده است. [[اعتقاد]] و [[باور]] محکم به این [[بشارت‌ها]] خود به خود [[انتظار]] [[مؤمن]] را نسبت به آن بالا می‌برد. [[دوست]] داشتن خود [[امام عصر]]؛ هر کس [[محبت]] و علاقه‌اش به [[امام زمان]] بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] می‌دارد و قهرا انتظارش نسبت به قدوم ایشان بیشتر و قوی‌تر خواهد بود.


با وجود این چهار عامل، [[انتظار]] نسبت به [[ظهور امام زمان]] خود به خود به وجود می‌آید. و در صورت نبود یا [[ضعف]] این عوامل، [[انتظار]] هم ضعیف و کم اثر می‌شود. هر چه این مقدمات قوی‌تر باشد [[انتظار]] هم شدیدتر می‌شود. بنابراین برای عمل به [[وظیفه]] [[انتظار]] [[حضرت قائم]] باید مقدمات را تقویت کرد. امر به [[انتظار]] [[حضرت]]، در [[حقیقت]] امر به ایجاد این مقدمات است<ref>[[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 41-45.</ref>.
با وجود این چهار عامل، [[انتظار]] نسبت به [[ظهور امام زمان]] خود به خود به وجود می‌آید. و در صورت نبود یا [[ضعف]] این عوامل، [[انتظار]] هم ضعیف و کم اثر می‌شود. هر چه این مقدمات قوی‌تر باشد [[انتظار]] هم شدیدتر می‌شود. بنابراین برای عمل به [[وظیفه]] [[انتظار]] [[حضرت قائم]] باید مقدمات را تقویت کرد. امر به [[انتظار]] [[حضرت]]، در [[حقیقت]] امر به ایجاد این مقدمات است<ref>[[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 41-45.</ref>.


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
* [[اختیاری یا اجباری بودن انتظار به چه معناست؟ (پرسش)]]
* [[اختیاری یا اجباری بودن انتظار به چه معناست؟ (پرسش)]]


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان انتظار فرج}}
{{پرسمان انتظار فرج}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:10037862.jpg|22px]] [[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|'''مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر''']]
* [[پرونده:10037862.jpg|22px]] [[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|'''مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
 
{{پانویس}}
{{پانویس2}}
{{امام مهدی}}
 


[[رده:امام مهدی]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:اختیاری یا اجباری بودن انتظار]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۶٬۸۹۳

ویرایش