اقدامات سفیانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مهدویت/بالا}} +))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = سفیانی
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
}}


{{مهدویت}}
== مقدمه ==
==مقدمه==
بنابر آنچه در برخی [[روایت‌ها]] به آن اشاره شده است، [[سفیانی]] ابتدا بر منطقه [[شام]] [[حاکم]] می‌شود و رقیبان را از میان بر می‌دارد. سپس در راه [[عراق]]، درگیر جنگی در شمال [[سوریه]] (منطقه [[قرقیسیا]]) می‌شود که در آن [[نبرد]]، صد هزار نفر از [[ستمگران]] کشته می‌شوند. بعد از آن، [[سفیانی]] حمله خود به [[عراق]] را آغاز می‌کند و در [[کوفه]] و اطراف آن، دست به [[کشتار]] و [[غارت]] [[شیعیان]] می‌زند. او زمانی که با خبر می‌شود [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[مدینه]] است، برای مقابله با ایشان، سپاهی به [[مدینه]] می‌فرستد. هم زمان، [[حضرت مهدی]] {{ع}} از مدینه به سوی [[مکه]] رهسپار می‌شود. لشگر [[سفیانی]] که [[حضرت]] را در [[مدینه]] نمی‌یابند، دست به [[غارت]] [[شهر]] می‌زنند و سپس به سوی [[مکه]] حرکت می‌کنند که در میان راه، در سرزمین [[بیداء]] گرفتار می‌شوند<ref>غیبت، نعمانی، ص۲۷۹، باب۱۴، ح۶۷.</ref>. در روایتی که [[تفسیر عیاشی]] آن را از [[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} [[نقل]] کرده، به کشته شدن [[سفیانی]] در سرزمین [[شام]]؛ به دست [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[پیروان]] ایشان اشاره شده است <ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۴، ح۱۱۷.</ref>.<ref>[[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانه‌های قیام حضرت مهدی]]، ص ۴۸ - ۴۹.</ref>
*بنابر آنچه در برخی [[روایت‌ها]] به آن اشاره شده است، [[سفیانی]] ابتدا بر منطقه [[شام]] [[حاکم]] می‌شود و رقیبان را از میان بر می‌دارد. سپس در راه [[عراق]]، درگیر جنگی در شمال [[سوریه]] (منطقه [[قرقیسیا]]) می‌شود که در آن [[نبرد]]، صد هزار نفر از [[ستمگران]] کشته می‌شوند. بعد از آن، [[سفیانی]] حمله خود به [[عراق]] را آغاز می‌کند و در [[کوفه]] و اطراف آن، دست به [[کشتار]] و [[غارت]] [[شیعیان]] می‌زند. او زمانی که با خبر می‌شود [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[مدینه]] است، برای مقابله با ایشان، سپاهی به [[مدینه]] می‌فرستد. هم زمان، [[حضرت مهدی]]{{ع}} از مدینه به سوی [[مکه]] رهسپار می‌شود. لشگر [[سفیانی]] که [[حضرت]] را در [[مدینه]] نمی‌یابند، دست به [[غارت]] [[شهر]] می‌زنند و سپس به سوی [[مکه]] حرکت می‌کنند که در میان راه، در سرزمین [[بیداء]] گرفتار می‌شوند<ref>غیبت، نعمانی، ص۲۷۹، باب۱۴، ح۶۷.</ref>. در روایتی که [[تفسیر عیاشی]] آن را از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده، به کشته شدن [[سفیانی]] در سرزمین [[شام]]؛ به دست [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[پیروان]] ایشان اشاره شده است <ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۴، ح۱۱۷.</ref>»<ref>[[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانه‌های قیام حضرت مهدی]]، ص ۴۸ - ۴۹.</ref>.
 
==اقدام‌های سفیانی پس از خروج==
== اقدام‌های سفیانی پس از خروج ==
:۱. '''تثبیت موقعیت:''' بر اساس [[روایات]] [[سفیانی]] پس از [[قیام]]، به تثبیت موقعیت خود و [[سرکوب]] [[مخالفان]] و سایر رقبا خواهد پرداخت. روایتی، [[مخالفان]] [[سفیانی]] را [[حسنی]]، [[اموی]] و قیسی نام برده است<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱ (این حدیث مرسله است).</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[منصور]] [[یمانی]]<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۲۷۵.</ref>، و در سه [[روایت]]، [[ابقع]]<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۲۷۵؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۹۱، باب۱۴، ح۶۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱. (این حدیث مرسله است).</ref>، و در روایتی، [[اصهب]] از [[مخالفان]] [[سفیانی]] برشمرده شده‌اند که همگی در [[جنگ]] با [[سفیانی]] [[شکست]] خواهند خورد. [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|"ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلَاثِ رَايَاتٍ رَايَةِ الْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ الْأَبْقَعِ وَ رَايَةِ السُّفْيَانِيِّ فَيَلْتَقِي السُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ فَيَقْتُلُهُ السُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ تَبِعَهُ ثُمَّ يَقْتُلُ الْأَصْهَب‏"}}<ref>در این هنگام سه پرچم با یک‌دیگر به نزاع برمی‌خیزند: پرچم [[ابقع]] و [[اصهب]] و [[سفیانی]]. [[سفیانی]] با [[ابقع]] مواجه می‌شود و با یک‌دیگر می‌جنگند، و [[سفیانی]] او و یارانش را می‌کشد. پس از آن [[اصهب]] را می‌کشد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸ باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. به جز [[روایت]] معتبر یاد شده که از درگیری [[سفیانی]] با [[ابقع]] و [[اصهب]] گزارش می‌دهد، سایر [[روایات]] علاوه بر این‌که خبر واحدند، اسناد معتبری نیز ندارند. بنابراین، به محتوای آنها نمی‌توان [[اطمینان]] کرد. [[سفیانی]] پس از سرکوبی [[مخالفان]] و تثبیت موقعیت خود، پنج سرزمین را [[تصرف]] خواهد کرد. [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیث]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|" السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ... فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ "}}<ref>[[سفیانی]] از [[علائم حتمی]] و قطعی است... چون مناطق پنج‌گانه را تصرف کرد، نُه ماه حکم خواهد راند؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۰، باب ۱۸، ح۱. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۳۰)</ref>. آن [[حضرت]] در [[روایت]] دیگری فرموده‌اند: {{متن حدیث|"إِنَّ السُّفْيَانِيَّ يَمْلِكُ بَعْدَ ظُهُورِهِ عَلَى الْكُوَرِ الْخَمْسِ حَمْلَ امْرَأَة"}}<ref>[[سفیانی]] پس از تصرف کردن مناطق پنج‌گانه، به مدت حمل زن (نُه ماه) حکم خواهد راند؛ الغیبة للطوسی، ص۴۴۹، ح۴۵۲.</ref>. مضمون فوق را [[روایت]] دیگری نیز تأیید می‌کند<ref>الغیبة للنعمانی، ص۳۱۶ باب ۱۸، ح۱۳.</ref>.[[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیث]] دیگری مناطق پنج‌گانه یاد شده را نام برده‌اند: {{متن حدیث|" إِذَا مَلَكَ كُوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ؛ دِمَشْقَ، وَ حِمْصَ، وَ فِلَسْطِينَ، وَ الْأُرْدُنَّ، وَ قِنَّسْرِينَ، فَتَوَقَّعُوا عِنْدَ ذَلِكَ الْفَرَج‏"}}<ref>چون [[سفیانی]] مناطق پنج‌گانه شام: دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قِنّسرین را تصرف کرد، منتظر فرج باشید؛ کمال‌الدین، ج۲، ص۶۵۱ باب۵۷،ح۱۱.</ref>. [[روایت]] پیش گفته نیز مضمون فوق را تأیید می‌کند. اما این دو [[روایت]] [[سند]] معتبری ندارند. بنابراین، [[سفیانی]] برای سرکوبی [[شیعیان]] و ممانعت از حرکت [[امام مهدی]] {{ع}} از [[شام]]، [[قیام]] خود را آغاز می‌کند، و پس از سرکوبی رقیبان، پنج سرزمین را [[تصرف]] خواهد کرد - در ادامه سیر اقدامات [[سفیانی]] را پی می‌گیریم.
:۱. '''تثبیت موقعیت:''' بر اساس [[روایات]] [[سفیانی]] پس از [[قیام]]، به تثبیت موقعیت خود و [[سرکوب]] [[مخالفان]] و سایر رقبا خواهد پرداخت. روایتی، [[مخالفان]] [[سفیانی]] را [[حسنی]]، [[اموی]] و قیسی نام برده است<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱ (این حدیث مرسله است).</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[منصور]] [[یمانی]]<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۲۷۵.</ref>، و در سه [[روایت]]، [[ابقع]]<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۲۷۵؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۹۱، باب۱۴، ح۶۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱. (این حدیث مرسله است).</ref>، و در روایتی، [[اصهب]] از [[مخالفان]] [[سفیانی]] برشمرده شده‌اند که همگی در [[جنگ]] با [[سفیانی]] [[شکست]] خواهند خورد. [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|"ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلَاثِ رَايَاتٍ رَايَةِ الْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ الْأَبْقَعِ وَ رَايَةِ السُّفْيَانِيِّ فَيَلْتَقِي السُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ فَيَقْتُلُهُ السُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ تَبِعَهُ ثُمَّ يَقْتُلُ الْأَصْهَب‏"}}<ref>در این هنگام سه پرچم با یک‌دیگر به نزاع برمی‌خیزند: پرچم [[ابقع]] و [[اصهب]] و [[سفیانی]]. [[سفیانی]] با [[ابقع]] مواجه می‌شود و با یک‌دیگر می‌جنگند، و [[سفیانی]] او و یارانش را می‌کشد. پس از آن [[اصهب]] را می‌کشد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸ باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. به جز [[روایت]] معتبر یاد شده که از درگیری [[سفیانی]] با [[ابقع]] و [[اصهب]] گزارش می‌دهد، سایر [[روایات]] علاوه بر این‌که خبر واحدند، اسناد معتبری نیز ندارند. بنابراین، به محتوای آنها نمی‌توان [[اطمینان]] کرد. [[سفیانی]] پس از سرکوبی [[مخالفان]] و تثبیت موقعیت خود، پنج سرزمین را [[تصرف]] خواهد کرد. [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیث]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|" السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ... فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ "}}<ref>[[سفیانی]] از [[علائم حتمی]] و قطعی است... چون مناطق پنج‌گانه را تصرف کرد، نُه ماه حکم خواهد راند؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۰، باب ۱۸، ح۱. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۳۰)</ref>. آن [[حضرت]] در [[روایت]] دیگری فرموده‌اند: {{متن حدیث|"إِنَّ السُّفْيَانِيَّ يَمْلِكُ بَعْدَ ظُهُورِهِ عَلَى الْكُوَرِ الْخَمْسِ حَمْلَ امْرَأَة"}}<ref>[[سفیانی]] پس از تصرف کردن مناطق پنج‌گانه، به مدت حمل زن (نُه ماه) حکم خواهد راند؛ الغیبة للطوسی، ص۴۴۹، ح۴۵۲.</ref>. مضمون فوق را [[روایت]] دیگری نیز تأیید می‌کند<ref>الغیبة للنعمانی، ص۳۱۶ باب ۱۸، ح۱۳.</ref>.[[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیث]] دیگری مناطق پنج‌گانه یاد شده را نام برده‌اند: {{متن حدیث|" إِذَا مَلَكَ كُوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ؛ دِمَشْقَ، وَ حِمْصَ، وَ فِلَسْطِينَ، وَ الْأُرْدُنَّ، وَ قِنَّسْرِينَ، فَتَوَقَّعُوا عِنْدَ ذَلِكَ الْفَرَج‏"}}<ref>چون [[سفیانی]] مناطق پنج‌گانه شام: دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قِنّسرین را تصرف کرد، منتظر فرج باشید؛ کمال‌الدین، ج۲، ص۶۵۱ باب۵۷،ح۱۱.</ref>. [[روایت]] پیش گفته نیز مضمون فوق را تأیید می‌کند. اما این دو [[روایت]] [[سند]] معتبری ندارند. بنابراین، [[سفیانی]] برای سرکوبی [[شیعیان]] و ممانعت از حرکت [[امام مهدی]] {{ع}} از [[شام]]، [[قیام]] خود را آغاز می‌کند، و پس از سرکوبی رقیبان، پنج سرزمین را [[تصرف]] خواهد کرد - در ادامه سیر اقدامات [[سفیانی]] را پی می‌گیریم.
:۲. '''[[نبرد]] [[قرقیسیا]]:''' [[سفیانی]] پس از [[سرکوب]] [[مخالفان]]، هدفی جز حمله به [[عراق]] ندارد. از این‌رو، با سپاهی بزرگ به سمت [[عراق]] رهسپار می‌شود. در میانه راه، در منطقه‌ای به نام [[قرقیسیا]] (شهری در [[سوریه]] در محل اتصال رود خابور و [[فرات]]<ref>المنجد، ص۵۴۸.</ref>) جنگی هولناک درمی‌گیرد و بسیاری کشته می‌شوند. در تعدادی از [[احادیث]]، [[پیشوایان دینی]] از [[جنگ]] [[قرقیسیا]] خبر داده‌اند. [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرموده‌اند: {{متن حدیث|" إِنَّ لِلَّهِ مَائِدَةً وَ فِي غَيْرِ هَذِهِ الرِّوَايَةِ مَأْدُبَةً بِقِرْقِيسِيَاءَ يَطَّلِعُ مُطَّلِعٌ مِنَ السَّمَاءِ فَيُنَادِي يَا طَيْرَ السَّمَاءِ وَ يَا سِبَاعَ الْأَرْضِ هَلُمُّوا إِلَى الشِّبَعِ مِنْ لُحُومِ الْجَبَّارِينَ"}}<ref>برای خداوند در [[قرقیسیا]] سفره‌ای [غذایی] است. از آسمان ندا دهنده‌ای آشکار می‌شود و آواز می‌دهد: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین، بشتابید برای سیر شدن از گوشت ستمگران!؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۷، باب ۱۴، ح۶۳.</ref>. روایتی، دو گروه درگیر این [[جنگ]] را [[فرزندان عباس]] و [[مروانی]] خوانده است<ref>الغیبة للنعمانی، ۳۱۵، باب ۱۸، ح۱۲. سند این روایت فوق به این صورت است: «أخبرنا أحمد بن هوزه الباهلی، قال: حدثنا إبراهیم بن إسحاق النهاوندی، عن عبدالله بن حماد الانصاری، عن الحسین بن أبی العلاء، عن عبدالله بن أبی یعفور قال: قال لی أبوجعفر الباقر {{ع}}: أن لولد العباس والمروانی لوقعه بقرقیساء... ثم یخرج السفیانی.» این‌حدیث به دلیل وجود ابراهیم بن اسحاق نهاوندی و... ضعیف است. (نک: رجال النجاشی، ص۱۹)</ref>، اما چهار [[حدیث]] دیگر [[سفیانی]] را یکی از طرف‌های درگیری می‌دانند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۷۸؛ عقدالدرر، ص۹۲، باب۴، فصل۲.</ref>، از جمله [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" يَظْهَرُ السُّفْيَانِيُّ عَلَى الشَّامِ، ثُمَّ يَكُونُ بَيْنَهُمْ وَقَعَتْ بقرقيسيا، حَتَّى تَشْبَعُ طَيْرَ السَّمَاءِ وَسِبَاعُ الْأَرْضَ مِنْ جيفهم "}}<ref>[[سفیانی]] بر شام غلبه می‌کند. سپس میان آنها در منطقه [[قرقیسیا]] جنگی درخواهد گرفت. در آن جنگ، آن قدر کشته می‌شوند که پرندگان آسمان و درندگان زمین از مردارشان سیر می‌شوند؛ عقد الدرر، ص۸۷، باب۴، فصل۲.</ref>. از میان [[روایات]] یاد شده، تنها این حدیثِ [[امام باقر]] {{ع}} از [[سند]] معتبری برخوردار است: {{متن حدیث|"وَ يَمُرُّ جَيْشُهُ بِقِرْقِيسَا فَيَقْتَتِلُونَ بِهَا فَيَقْتُلُ مِنَ الْجَبَّارِينَ مِائَةَ أَلْف‏"}}<ref>سپاه [[سفیانی]] به [[قرقیسیا]] می‌رسد. در آن‌جا نبردی درمی‌گیرد و از ستم‌گران صدهزار نفر کشته می‌شوند؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. از میان این [[روایات]]، به [[حدیثی]] که طرف‌های درگیر [[جنگ]] [[قرقیسیا]] را [[فرزندان عباس]] و [[مروانی]] برمی‌شمرد، به لحاظ [[خبر واحد]] بودن و ضعف [[سند]] و [[مخالفت]] با دیگر [[روایات]]، نمی‌توان [[اعتماد]] کرد. اما براساس [[روایت]] معتبر پیش گفته‌ و سایر روایاتی که مؤید این حدیث‌اند، به چند مطلب می‌توان نظر داد:
:۲. '''[[نبرد]] [[قرقیسیا]]:''' [[سفیانی]] پس از [[سرکوب]] [[مخالفان]]، هدفی جز حمله به [[عراق]] ندارد. از این‌رو، با سپاهی بزرگ به سمت [[عراق]] رهسپار می‌شود. در میانه راه، در منطقه‌ای به نام [[قرقیسیا]] (شهری در [[سوریه]] در محل اتصال رود خابور و [[فرات]]<ref>المنجد، ص۵۴۸.</ref>) جنگی هولناک درمی‌گیرد و بسیاری کشته می‌شوند. در تعدادی از [[احادیث]]، [[پیشوایان دینی]] از [[جنگ]] [[قرقیسیا]] خبر داده‌اند. [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرموده‌اند: {{متن حدیث|" إِنَّ لِلَّهِ مَائِدَةً وَ فِي غَيْرِ هَذِهِ الرِّوَايَةِ مَأْدُبَةً بِقِرْقِيسِيَاءَ يَطَّلِعُ مُطَّلِعٌ مِنَ السَّمَاءِ فَيُنَادِي يَا طَيْرَ السَّمَاءِ وَ يَا سِبَاعَ الْأَرْضِ هَلُمُّوا إِلَى الشِّبَعِ مِنْ لُحُومِ الْجَبَّارِينَ"}}<ref>برای خداوند در [[قرقیسیا]] سفره‌ای [غذایی] است. از آسمان ندا دهنده‌ای آشکار می‌شود و آواز می‌دهد: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین، بشتابید برای سیر شدن از گوشت ستمگران!؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۷، باب ۱۴، ح۶۳.</ref>. روایتی، دو گروه درگیر این [[جنگ]] را [[فرزندان عباس]] و [[مروانی]] خوانده است<ref>الغیبة للنعمانی، ۳۱۵، باب ۱۸، ح۱۲. سند این روایت فوق به این صورت است: «أخبرنا أحمد بن هوزه الباهلی، قال: حدثنا إبراهیم بن إسحاق النهاوندی، عن عبدالله بن حماد الانصاری، عن الحسین بن أبی العلاء، عن عبدالله بن أبی یعفور قال: قال لی أبوجعفر الباقر {{ع}}: أن لولد العباس والمروانی لوقعه بقرقیساء... ثم یخرج السفیانی.» این‌حدیث به دلیل وجود ابراهیم بن اسحاق نهاوندی و... ضعیف است. (نک: رجال النجاشی، ص۱۹)</ref>، اما چهار [[حدیث]] دیگر [[سفیانی]] را یکی از طرف‌های درگیری می‌دانند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۷۸؛ عقدالدرر، ص۹۲، باب۴، فصل۲.</ref>، از جمله [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" يَظْهَرُ السُّفْيَانِيُّ عَلَى الشَّامِ، ثُمَّ يَكُونُ بَيْنَهُمْ وَقَعَتْ بقرقيسيا، حَتَّى تَشْبَعُ طَيْرَ السَّمَاءِ وَسِبَاعُ الْأَرْضَ مِنْ جيفهم "}}<ref>[[سفیانی]] بر شام غلبه می‌کند. سپس میان آنها در منطقه [[قرقیسیا]] جنگی درخواهد گرفت. در آن جنگ، آن قدر کشته می‌شوند که پرندگان آسمان و درندگان زمین از مردارشان سیر می‌شوند؛ عقد الدرر، ص۸۷، باب۴، فصل۲.</ref>. از میان [[روایات]] یاد شده، تنها این حدیثِ [[امام باقر]] {{ع}} از [[سند]] معتبری برخوردار است: {{متن حدیث|"وَ يَمُرُّ جَيْشُهُ بِقِرْقِيسَا فَيَقْتَتِلُونَ بِهَا فَيَقْتُلُ مِنَ الْجَبَّارِينَ مِائَةَ أَلْف‏"}}<ref>سپاه [[سفیانی]] به [[قرقیسیا]] می‌رسد. در آن‌جا نبردی درمی‌گیرد و از ستم‌گران صدهزار نفر کشته می‌شوند؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. از میان این [[روایات]]، به [[حدیثی]] که طرف‌های درگیر [[جنگ]] [[قرقیسیا]] را [[فرزندان عباس]] و [[مروانی]] برمی‌شمرد، به لحاظ [[خبر واحد]] بودن و ضعف [[سند]] و [[مخالفت]] با دیگر [[روایات]]، نمی‌توان [[اعتماد]] کرد. اما براساس [[روایت]] معتبر پیش گفته‌ و سایر روایاتی که مؤید این حدیث‌اند، به چند مطلب می‌توان نظر داد:
#[[نبرد]] [[قرقیسیا]] واقع خواهد؛
# [[نبرد]] [[قرقیسیا]] واقع خواهد؛
#یکی از متخاصمین، [[سفیانی]] است؛
# یکی از متخاصمین، [[سفیانی]] است؛
#دو طرف درگیری، اهل باطل‌اند؛
# دو طرف درگیری، اهل باطل‌اند؛
#این [[نبرد]]، تلفات انسانی فراوانی بر جای خواهد گذاشت؛
# این [[نبرد]]، تلفات انسانی فراوانی بر جای خواهد گذاشت؛
#[[سپاه]] [[سفیانی]]، علی‌رغم تلفات سنگین، پیروز این [[نبرد]] است. [[روایات]] به انگیزه این [[نبرد]] اشاره نکرده‌اند، اما این احتمال وجود دارد که [[نبرد]] یاد شده به [[دلیل]] [[مقاومت]] [[حاکمان]] آن سرزمین در برابر زیاده‌خواهی‌های [[سفیانی]] باشد؛ چرا که [[سفیانی]] برای رسیدن به [[کوفه]]، تمام مسیر [[شام]] تا [[کوفه]] را [[تصرف]] خواهد کرد. در [[روایات]]، درباره طرفِ دیگری که در نبردِ [[قرقیسیا]] می‌رزمد، چیزی نیامده است. هم‌چنان‌که گذشت، از [[روایات]] یاد شده تنها بر [[حق]] نبودن دو گروه متخاصم را می‌توان فهمید. در [[روایت]] معتبر دیگری [[امام باقر]] {{ع}} فرموده‌اند:{{متن حدیث|"َ كَفَى بِالسُّفْيَانِيِّ نَقِمَةً لَكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ هُوَ مِنَ الْعَلَامَاتِ لَكُمْ مَعَ أَنَّ الْفَاسِقَ لَوْ قَدْ خَرَجَ لَمَكَثْتُمْ شَهْراً أَوْ شَهْرَيْنِ بَعْدَ خُرُوجِهِ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكُمْ بَأْسٌ حَتَّى يَقْتُلَ خَلْقاً كَثِيراً دُونَكُمْ "}}<ref>... [[سفیانی]] برای عذاب دشمنان شما بس است، و او برای شما یکی از علامات است. وقتی این مرد فاسق قیام کرد، باکی بر شما نیست که یک یا دو ماه درنگ کنید تا این که او تعداد زیادی از غیر شما را بکشد؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۱، باب۱۸، ح۳. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۹۳)</ref>. این [[روایت]]، هر چند به [[نبرد]] [[قرقیسیا]] تصریح نکرده است، به قرینه سایر [[روایات]]، به احتمال فراوان درباره [[جنگ]] یادشده خواهد بود، و بر این اساس، از این [[روایت]] فهمیده می‌شود که: طرفِ دیگرِ این [[نبرد]] نیز از [[دشمنان]] [[شیعه]] است. البته در روایتی که [[شیخ کلینی]] آن را در کافی [[نقل]] کرده و طبق برخی مبانی روایتی معتبر به شمار می‌رود، از [[نبرد]] هولناک [[قرقیسیا]] سخن گفته شده است. این [[حدیث]] از نظر محل درگیری ([[قرقیسیا]])، تلفات سنگین، و نیز این تعبیر که منادی ندا می‌دهد "برای خوردن گوشت ستم‌گران بشتابید" با [[احادیث]] پیش‌گفته اشتراک دارد؛ از این‌رو می‌‌توان آن را نیز از [[خانواده]] [[حدیثی]] [[روایات]] پیش‌گفته دانست، اما این [[روایت]] یک طرف این [[نبرد]] هولناک را [[قبیله]] [[قیس]] معرفی کرده است. متن [[روایت]] بدین قرار است: میسر می‌گوید: [[امام باقر]] {{ع}} از من پرسید: ای میسر، میان شما و [[قرقیسا]] چقدر فاصله است‌؟ عرض کردم: آن‌جا نزدیک ساحل [[فرات]] است. فرمود: {{متن حدیث|"أَمَا إِنَّهُ سَيَكُونُ بِهَا وَقْعَةٌ لَمْ يَكُنْ مِثْلُهَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَا يَكُونُ مِثْلُهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ مَأْدُبَةٌ لِلطَّيْرِ تَشْبَعُ مِنْهَا سِبَاعُ الْأَرْضِ وَ طُيُورُ السَّمَاءِ يُهْلَكُ فِيهَا قَيْسٌ وَ لَا يَدَّعِي لَهَا دَاعِيَةٌ قَالَ وَ رَوَى غَيْرُ وَاحِدٍ وَ زَادَ فِيهِ وَ يُنَادِي مُنَادٍ هَلُمُّوا إِلَى لُحُومِ الْجَبَّارِينَ"}}<ref>آگاه باش که به زودی در آن‌جا جنگی رخ خواهد داد که از زمان پیدایش آسمان‌ها و زمین، مانندش رخ نداده است و تا آسمان‌ها و زمین برپاست، مانندش رخ نخواهد داد. در آن‌جا سفره‌ای برای پرندگان خواهد بود؛ درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر خواهند شد. در آن، قیس به هلاکت می‌رسد و کسی برای یاری آنها فرا خوانده نمی‌شود. محمد بن یحیی می‌گوید: این حدیث را بیش از یک نفر روایت کرده‌اند و کلینی ادامه می‌دهد: او به روایت، این جمله را نیز اضافه کرد که: "منادی ندا می‌دهد: برای خوردن گوشت ستم‌گران بشتابید"؛ الکافی، ج۸، ص۲۹۵. سند این حدیث به این صورت است: محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد، عن ابن فضال، عن علی بن عقبة، عن ابیه، عن میسر. درباره وثاقت محمد بن یحیی، نک: رجال النجاشی، ص۳۵۳؛ درباره وثاقت احمد بن محمد، نک: همان، ص۸۲؛ درباره وثاقت ابن فضال، نک: همان، ص۲۵۷؛ درباره وثاقت علی بن عقبة، نک: همان، ص۲۷۱؛ درباره وثاقت عقبة بن خالد، نک: کتاب نکاح، ج۱۷، ص۵۴۸۵. درباره وثاقت میسر، نک: اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۱۳؛</ref>. اگر این [[روایت]] را به قراین پیش‌گفته، با [[روایات]] پیشین هم‌خانواده بدانیم، درمی‌یابیم طرف دیگر [[نبرد]] [[قرقیسیا]] منتسب به [[قبیله]] بنی‌قیس است. البته این نکته که در [[آخرالزمان]] شخصیتی از [[قبیله]] بنی‌قیس به [[قدرت]] برسد، گرچه به ظاهر بعید است، اما نمی‌توان به صرف استبعاد، آن را نفی کرد. البته ملاصالح مازندرانی احتمال می‌دهد این [[روایت]] به [[جنگ]] میان ابومسلم و [[مروان حمار]]، یا [[جنگ]] میان هلاکو و مستعصم [[عباسی]] اشاره داشته باشد<ref>شرح اصول الکافی، ج۱۲، ص۴۱۰.</ref>. اما این احتمال با مضمون [[روایت]] هم‌خوانی ندارد؛ زیرا جنگی که میان ابو مسلم و [[مروان حمار]]، یا هلاکو و مستعصم رخ داد، جنگی نبوده است که از ابتدای [[خلقت]] آسمان‌ها و [[زمین]]، بی‌نظیر به شمار رود.
# [[سپاه]] [[سفیانی]]، علی‌رغم تلفات سنگین، پیروز این [[نبرد]] است. [[روایات]] به انگیزه این [[نبرد]] اشاره نکرده‌اند، اما این احتمال وجود دارد که [[نبرد]] یاد شده به [[دلیل]] [[مقاومت]] [[حاکمان]] آن سرزمین در برابر زیاده‌خواهی‌های [[سفیانی]] باشد؛ چرا که [[سفیانی]] برای رسیدن به [[کوفه]]، تمام مسیر [[شام]] تا [[کوفه]] را [[تصرف]] خواهد کرد. در [[روایات]]، درباره طرفِ دیگری که در نبردِ [[قرقیسیا]] می‌رزمد، چیزی نیامده است. هم‌چنان‌که گذشت، از [[روایات]] یاد شده تنها بر [[حق]] نبودن دو گروه متخاصم را می‌توان فهمید. در [[روایت]] معتبر دیگری [[امام باقر]] {{ع}} فرموده‌اند:{{متن حدیث|"َ كَفَى بِالسُّفْيَانِيِّ نَقِمَةً لَكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ هُوَ مِنَ الْعَلَامَاتِ لَكُمْ مَعَ أَنَّ الْفَاسِقَ لَوْ قَدْ خَرَجَ لَمَكَثْتُمْ شَهْراً أَوْ شَهْرَيْنِ بَعْدَ خُرُوجِهِ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكُمْ بَأْسٌ حَتَّى يَقْتُلَ خَلْقاً كَثِيراً دُونَكُمْ "}}<ref>... [[سفیانی]] برای عذاب دشمنان شما بس است، و او برای شما یکی از علامات است. وقتی این مرد فاسق قیام کرد، باکی بر شما نیست که یک یا دو ماه درنگ کنید تا این که او تعداد زیادی از غیر شما را بکشد؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۱، باب۱۸، ح۳. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۹۳)</ref>. این [[روایت]]، هر چند به [[نبرد]] [[قرقیسیا]] تصریح نکرده است، به قرینه سایر [[روایات]]، به احتمال فراوان درباره [[جنگ]] یادشده خواهد بود، و بر این اساس، از این [[روایت]] فهمیده می‌شود که: طرفِ دیگرِ این [[نبرد]] نیز از [[دشمنان]] [[شیعه]] است. البته در روایتی که [[شیخ کلینی]] آن را در کافی [[نقل]] کرده و طبق برخی مبانی روایتی معتبر به شمار می‌رود، از [[نبرد]] هولناک [[قرقیسیا]] سخن گفته شده است. این [[حدیث]] از نظر محل درگیری ([[قرقیسیا]])، تلفات سنگین، و نیز این تعبیر که منادی ندا می‌دهد "برای خوردن گوشت ستم‌گران بشتابید" با [[احادیث]] پیش‌گفته اشتراک دارد؛ از این‌رو می‌‌توان آن را نیز از [[خانواده]] [[حدیثی]] [[روایات]] پیش‌گفته دانست، اما این [[روایت]] یک طرف این [[نبرد]] هولناک را [[قبیله قیس]] معرفی کرده است. متن [[روایت]] بدین قرار است: میسر می‌گوید: [[امام باقر]] {{ع}} از من پرسید: ای میسر، میان شما و [[قرقیسا]] چقدر فاصله است‌؟ عرض کردم: آن‌جا نزدیک ساحل [[فرات]] است. فرمود: {{متن حدیث|"أَمَا إِنَّهُ سَيَكُونُ بِهَا وَقْعَةٌ لَمْ يَكُنْ مِثْلُهَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَا يَكُونُ مِثْلُهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ مَأْدُبَةٌ لِلطَّيْرِ تَشْبَعُ مِنْهَا سِبَاعُ الْأَرْضِ وَ طُيُورُ السَّمَاءِ يُهْلَكُ فِيهَا قَيْسٌ وَ لَا يَدَّعِي لَهَا دَاعِيَةٌ قَالَ وَ رَوَى غَيْرُ وَاحِدٍ وَ زَادَ فِيهِ وَ يُنَادِي مُنَادٍ هَلُمُّوا إِلَى لُحُومِ الْجَبَّارِينَ"}}<ref>آگاه باش که به زودی در آن‌جا جنگی رخ خواهد داد که از زمان پیدایش آسمان‌ها و زمین، مانندش رخ نداده است و تا آسمان‌ها و زمین برپاست، مانندش رخ نخواهد داد. در آن‌جا سفره‌ای برای پرندگان خواهد بود؛ درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر خواهند شد. در آن، قیس به هلاکت می‌رسد و کسی برای یاری آنها فرا خوانده نمی‌شود. محمد بن یحیی می‌گوید: این حدیث را بیش از یک نفر روایت کرده‌اند و کلینی ادامه می‌دهد: او به روایت، این جمله را نیز اضافه کرد که: "منادی ندا می‌دهد: برای خوردن گوشت ستم‌گران بشتابید"؛ الکافی، ج۸، ص۲۹۵. سند این حدیث به این صورت است: محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد، عن ابن فضال، عن علی بن عقبة، عن ابیه، عن میسر. درباره وثاقت محمد بن یحیی، نک: رجال النجاشی، ص۳۵۳؛ درباره وثاقت احمد بن محمد، نک: همان، ص۸۲؛ درباره وثاقت ابن فضال، نک: همان، ص۲۵۷؛ درباره وثاقت علی بن عقبة، نک: همان، ص۲۷۱؛ درباره وثاقت عقبة بن خالد، نک: کتاب نکاح، ج۱۷، ص۵۴۸۵. درباره وثاقت میسر، نک: اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۱۳؛</ref>. اگر این [[روایت]] را به قراین پیش‌گفته، با [[روایات]] پیشین هم‌خانواده بدانیم، درمی‌یابیم طرف دیگر [[نبرد]] [[قرقیسیا]] منتسب به [[قبیله]] بنی‌قیس است. البته این نکته که در [[آخرالزمان]] شخصیتی از [[قبیله]] بنی‌قیس به [[قدرت]] برسد، گرچه به ظاهر بعید است، اما نمی‌توان به صرف استبعاد، آن را نفی کرد. البته ملاصالح مازندرانی احتمال می‌دهد این [[روایت]] به [[جنگ]] میان ابومسلم و [[مروان حمار]]، یا [[جنگ]] میان هلاکو و مستعصم [[عباسی]] اشاره داشته باشد<ref>شرح اصول الکافی، ج۱۲، ص۴۱۰.</ref>. اما این احتمال با مضمون [[روایت]] هم‌خوانی ندارد؛ زیرا جنگی که میان ابو مسلم و [[مروان حمار]]، یا هلاکو و مستعصم رخ داد، جنگی نبوده است که از ابتدای [[خلقت]] آسمان‌ها و [[زمین]]، بی‌نظیر به شمار رود.
:۳. '''حمله به [[عراق]]:''' درباره این‌که [[سپاه]] [[سفیانی]] پس از [[پیروزی]] در [[نبرد]] [[قرقیسیا]] به چه اقدامی دست خواهد زد، دو دسته [[روایت]] وجود دارد. براساس ظاهر برخی از [[روایات]]، [[سفیانی]] به صورت هم‌زمان با دو [[سپاه]] مختلف به [[مدینه]] و [[عراق]] یورش خواهد برد<ref>الغیبة للنعمانی، ص۳۱۷، باب۱۸، ح۱۷.</ref>. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} در این‌باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|"يَخْرُجُ عَلَيْهِمُ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ فِي فَوْرِ ذَلِكَ حَتَّى يَنْزِلَ دِمَشْقَ فَيَبْعَثُ جَيْشَيْنِ جَيْشاً إِلَى الْمَشْرِقِ وَ آخَرَ إِلَى الْمَدِينَةِ "}}<ref>[[سفیانی]] از سرزمین خشک قیام می‌کند... او سپاهی را به مشرق (عراق) و سپاهی را به [[مدینه]] گسیل می‌دارد؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۳۵۴.</ref>. اما دسته دیگری از [[احادیث]] به یورش [[سفیانی]] به [[عراق]] و سپس به [[حجاز]] دلالت دارند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۸۹.</ref>، از جمله [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری پس از اشاره به [[جنگ]] [[قرقیسیا]] فرموده‌اند: {{متن حدیث|"وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَةِ "}}<ref>و [[سفیانی]] سپاهی را به [[کوفه]] گسیل می‌دارد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (برای اعتبار این حدیث نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. و در ادامه، جریان حمله [[سفیانی]] به [[مدینه]] را تشریح فرموده‌اند. به قرینه [[روایات]] دسته دوم، [[روایات]] دسته اوّل تنها درباره اصل حمله [[سفیانی]] به [[حجاز]] و [[عراق]] است، نه بیان تقدّم یا تأخّر زمانی آن‌ها. یورش [[سفیانی]] به [[کوفه]] در [[روایات]] متعددی گزارش شده است<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، صص۷۸ و ۸۵ و ۸۹ و ۱۱۳ و ۲۵۳ و ۲۷۵ و ۴۸۱ و...</ref>. در بیش‌تر این [[روایات]]، از حمله [[سفیانی]] به [[کوفه]] سخن به میان آمده است، اما بدون [[تردید]] مقصود از [[کوفه]] سرزمین‌های شیعه‌نشین [[عراق]] است؛ چنان‌که برخی از [[احادیث]] بر این مطلب تصریح کرده‌اند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۸۹.</ref>. از جمله [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|"ثُمَّ لَا يَكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق‏"}}<ref>سپس [[سفیانی]] هدفی جز رفتن به سوی [[عراق]] ندارد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. البته [[کوفه]] که یکی از کهن‌ترین مناطق شیعه‌نشین و نیز [[مرکز حکومت]] [[امام مهدی]] {{ع}} است، در نظر [[سفیانی]] [[جایگاه]] ویژه‌ای خواهد داشت، و از این‌رو، آماج حملات بیش‌تری قرار خواهد گرفت. در [[احادیث]] متعددی از [[کشتار]] هولناک [[مردم]] این سرزمین به دست [[سپاه]] [[سفیانی]] گزارش شده است<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۸۵ ، ۸۹ ، ۴۸۱ و...</ref>. از جمله [[امام باقر]] {{ع}} در [[حدیث]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|" يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَيُصِيبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْياً "}}<ref>[[سفیانی]] سپاهی هفتاد هزار نفری را به [[کوفه]] گسیل می‌دارد. آنها برخی از اهل [[کوفه]] را می‌کشند، برخی را به دار می‌آویزند و برخی را اسیر می‌کنند؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبر دیگری با اشاره به در [[امان]] ماندن بانوان از شرّ [[سپاه]] [[سفیانی]]، به [[شیعیان]] سفارش فرموده‌اند که خود را از چشمان [[سپاه]] [[سفیانی]] مخفی دارند و سپس به سمت [[مکه]] روانه شوند: {{متن حدیث|"يَتَغَيَّبُ الرِّجَالُ مِنْكُمْ عَنْهُ فَإِنَّ خِيفَتَهُ وَ شِرَّتَهُ فَإِنَّمَا هِيَ عَلَى شِيعَتِنَا فَأَمَّا النِّسَاءُ فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ بَأْسٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى قِيلَ إِلَى أَيْنَ يَخْرُجُ الرِّجَالُ وَ يَهْرُبُونَ مِنْهُ فَقَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَخْرُجَ مِنْهُمْ إِلَى الْمَدِينَةِ أَوْ إِلَى مَكَّةَ أَوْ إِلَى بَعْضِ الْبُلْدَانِ ثُمَّ قَالَ مَا تَصْنَعُونَ بِالْمَدِينَةِ وَ إِنَّمَا يَقْصِدُ جَيْشُ الْفَاسِقِ إِلَيْهَا وَ لَكِنْ عَلَيْكُمْ بِمَكَّةَ فَإِنَّهَا مَجْمَعُكُمْ "}}<ref>... مردان شما خود را از او مخفی کنند؛ زیرا خشم و کینه او تنها متوجه [[شیعیان]] ماست و تنها بر کشتن آنها حریص است. اما به زنان ان‌شاء‌الله آسیبی نمی‌رسد. پرسیده شد: مردان به کجا فرار کنند؟ فرمودند: کسانی که می‌خواهند به جایی بروند به [[مدینه]] یا [[مکه]] یا بعضی از شهرهای دیگر بروند. سپس فرمودند: در [[مدینه]] چه کار دارید (به [[مدینه]] نروید) چرا که سپاه فاسق قصد آن‌جا را می‌کند. بر شما باد رفتن به [[مکه]]! آن‌جا محل اجتماع شماست؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۱، باب ۱۸، ح۳. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۱۰۱)</ref>. مضمون فوق را [[روایات]] دیگری نیز تأیید می‌کنند<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۲ و ۲۷۵.</ref>. در [[روایات]]، از [[مقاومت]] [[حاکمیت]] [[عراق]] در برابر [[سپاه]] [[سفیانی]]، سخنی به میان نیامده است. این مطلب می‌تواند معلول [[آشفتگی]] سرزمین [[عراق]] و فقدان [[حاکمیت]] مقتدر باشد، و البته تنها در یک [[روایت]] که [[سند]] معتبری دارد، از درگیری گروهی اندک با [[سپاه]] [[سفیانی]] گزارش شده است. [[امام باقر]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَهْلِ الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاءَ فَيَقْتُلُهُ أَمِيرُ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ بَيْنَ الْحِيرَةِ وَ الْكُوفَة"}}<ref>سپس مردی از موالی اهل [[کوفه]] هم‌راه با تعدادی اندک در برابر [[سفیانی]] قیام می‌کند، و فرمانده لشکر [[سفیانی]]، او را میان حیره و [[کوفه]] می‌کشد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. این احتمال نیز وجود دارد که [[نبرد]] [[قرقیسیا]] میان [[حاکمیت]] [[عراق]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] باشد<ref>تاریخ مابعدالظهور، ص۱۶۶.</ref>. انگیزه حمله [[سفیانی]] به [[عراق]] را پیش از این بیان کردیم<ref>نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۱۵۰.</ref>.
:۳. '''حمله به [[عراق]]:''' درباره این‌که [[سپاه]] [[سفیانی]] پس از [[پیروزی]] در [[نبرد]] [[قرقیسیا]] به چه اقدامی دست خواهد زد، دو دسته [[روایت]] وجود دارد. براساس ظاهر برخی از [[روایات]]، [[سفیانی]] به صورت هم‌زمان با دو [[سپاه]] مختلف به [[مدینه]] و [[عراق]] یورش خواهد برد<ref>الغیبة للنعمانی، ص۳۱۷، باب۱۸، ح۱۷.</ref>. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} در این‌باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|"يَخْرُجُ عَلَيْهِمُ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ فِي فَوْرِ ذَلِكَ حَتَّى يَنْزِلَ دِمَشْقَ فَيَبْعَثُ جَيْشَيْنِ جَيْشاً إِلَى الْمَشْرِقِ وَ آخَرَ إِلَى الْمَدِينَةِ "}}<ref>[[سفیانی]] از سرزمین خشک قیام می‌کند... او سپاهی را به مشرق (عراق) و سپاهی را به [[مدینه]] گسیل می‌دارد؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۳۵۴.</ref>. اما دسته دیگری از [[احادیث]] به یورش [[سفیانی]] به [[عراق]] و سپس به [[حجاز]] دلالت دارند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۸۹.</ref>، از جمله [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری پس از اشاره به [[جنگ]] [[قرقیسیا]] فرموده‌اند: {{متن حدیث|"وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَةِ "}}<ref>و [[سفیانی]] سپاهی را به [[کوفه]] گسیل می‌دارد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (برای اعتبار این حدیث نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. و در ادامه، جریان حمله [[سفیانی]] به [[مدینه]] را تشریح فرموده‌اند. به قرینه [[روایات]] دسته دوم، [[روایات]] دسته اوّل تنها درباره اصل حمله [[سفیانی]] به [[حجاز]] و [[عراق]] است، نه بیان تقدّم یا تأخّر زمانی آن‌ها. یورش [[سفیانی]] به [[کوفه]] در [[روایات]] متعددی گزارش شده است<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، صص۷۸ و ۸۵ و ۸۹ و ۱۱۳ و ۲۵۳ و ۲۷۵ و ۴۸۱ و...</ref>. در بیش‌تر این [[روایات]]، از حمله [[سفیانی]] به [[کوفه]] سخن به میان آمده است، اما بدون [[تردید]] مقصود از [[کوفه]] سرزمین‌های شیعه‌نشین [[عراق]] است؛ چنان‌که برخی از [[احادیث]] بر این مطلب تصریح کرده‌اند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۸۹.</ref>. از جمله [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|"ثُمَّ لَا يَكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق‏"}}<ref>سپس [[سفیانی]] هدفی جز رفتن به سوی [[عراق]] ندارد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. البته [[کوفه]] که یکی از کهن‌ترین مناطق شیعه‌نشین و نیز [[مرکز حکومت]] [[امام مهدی]] {{ع}} است، در نظر [[سفیانی]] [[جایگاه]] ویژه‌ای خواهد داشت، و از این‌رو، آماج حملات بیش‌تری قرار خواهد گرفت. در [[احادیث]] متعددی از [[کشتار]] هولناک [[مردم]] این سرزمین به دست [[سپاه]] [[سفیانی]] گزارش شده است<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۸۵، ۸۹، ۴۸۱ و...</ref>. از جمله [[امام باقر]] {{ع}} در [[حدیث]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|" يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَيُصِيبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْياً "}}<ref>[[سفیانی]] سپاهی هفتاد هزار نفری را به [[کوفه]] گسیل می‌دارد. آنها برخی از اهل [[کوفه]] را می‌کشند، برخی را به دار می‌آویزند و برخی را اسیر می‌کنند؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبر دیگری با اشاره به در [[امان]] ماندن بانوان از شرّ [[سپاه]] [[سفیانی]]، به [[شیعیان]] سفارش فرموده‌اند که خود را از چشمان [[سپاه]] [[سفیانی]] مخفی دارند و سپس به سمت [[مکه]] روانه شوند: {{متن حدیث|"يَتَغَيَّبُ الرِّجَالُ مِنْكُمْ عَنْهُ فَإِنَّ خِيفَتَهُ وَ شِرَّتَهُ فَإِنَّمَا هِيَ عَلَى شِيعَتِنَا فَأَمَّا النِّسَاءُ فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ بَأْسٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى قِيلَ إِلَى أَيْنَ يَخْرُجُ الرِّجَالُ وَ يَهْرُبُونَ مِنْهُ فَقَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَخْرُجَ مِنْهُمْ إِلَى الْمَدِينَةِ أَوْ إِلَى مَكَّةَ أَوْ إِلَى بَعْضِ الْبُلْدَانِ ثُمَّ قَالَ مَا تَصْنَعُونَ بِالْمَدِينَةِ وَ إِنَّمَا يَقْصِدُ جَيْشُ الْفَاسِقِ إِلَيْهَا وَ لَكِنْ عَلَيْكُمْ بِمَكَّةَ فَإِنَّهَا مَجْمَعُكُمْ "}}<ref>... مردان شما خود را از او مخفی کنند؛ زیرا خشم و کینه او تنها متوجه [[شیعیان]] ماست و تنها بر کشتن آنها حریص است. اما به زنان ان‌شاء‌الله آسیبی نمی‌رسد. پرسیده شد: مردان به کجا فرار کنند؟ فرمودند: کسانی که می‌خواهند به جایی بروند به [[مدینه]] یا [[مکه]] یا بعضی از شهرهای دیگر بروند. سپس فرمودند: در [[مدینه]] چه کار دارید (به [[مدینه]] نروید) چرا که سپاه فاسق قصد آن‌جا را می‌کند. بر شما باد رفتن به [[مکه]]! آن‌جا محل اجتماع شماست؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۱، باب ۱۸، ح۳. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۱۰۱)</ref>. مضمون فوق را [[روایات]] دیگری نیز تأیید می‌کنند<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۲ و ۲۷۵.</ref>. در [[روایات]]، از [[مقاومت]] [[حاکمیت]] [[عراق]] در برابر [[سپاه]] [[سفیانی]]، سخنی به میان نیامده است. این مطلب می‌تواند معلول [[آشفتگی]] سرزمین [[عراق]] و فقدان [[حاکمیت]] مقتدر باشد، و البته تنها در یک [[روایت]] که [[سند]] معتبری دارد، از درگیری گروهی اندک با [[سپاه]] [[سفیانی]] گزارش شده است. [[امام باقر]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَهْلِ الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاءَ فَيَقْتُلُهُ أَمِيرُ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ بَيْنَ الْحِيرَةِ وَ الْكُوفَة"}}<ref>سپس مردی از موالی اهل [[کوفه]] هم‌راه با تعدادی اندک در برابر [[سفیانی]] قیام می‌کند، و فرمانده لشکر [[سفیانی]]، او را میان حیره و [[کوفه]] می‌کشد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. این احتمال نیز وجود دارد که [[نبرد]] [[قرقیسیا]] میان [[حاکمیت]] [[عراق]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] باشد<ref>تاریخ مابعدالظهور، ص۱۶۶.</ref>. انگیزه حمله [[سفیانی]] به [[عراق]] را پیش از این بیان کردیم<ref>نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۱۵۰.</ref>.
:۴. '''حمله به [[مدینه]]:''' [[سفیانی]] پس از حمله به [[کوفه]] و [[تصرف]] آن‌، از حضور [[امام مهدی]] {{ع}} در [[مدینه]] مطلع می‌شود، از این‌رو، برای دستگیری آن [[حضرت]] سپاهی را به سمت [[مدینه]] گسیل می‌دارد. [[سپاه]] [[سفیانی]] برای دستگیری و کشتن [[حضرت]]، عده زیادی را دستگیر می‌کند و به [[قتل]] می‌رساند. [[امام علی]] {{ع}} در این باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|" يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بجيش إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَأْخُذُونَ مِنْ قَدَرُوا عَلَيْهِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ ، وَ يُقْتَلُ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ رِجَالًا وَ نِسَاءً فَعِنْدَ ذَلِكَ يَهْرُبُ الْمَهْدِيِّ وَ المبيض مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ "}}<ref>[[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] گسیل می‌دارد و آنها کسانی از خاندان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} را که بتوانند، دستگیر می‌کنند و از بنی هاشم مردان و زنان فراوانی را می‌کشند. در این هنگام مهدی و مبیض به سمت [[مکه]] می‌گریزند؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۹۱.</ref>. اما [[امام مهدی]] {{ع}} به صورت مخفیانه به سمت [[مکه]] حرکت می‌کند. [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|"وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّة"}}<ref>و [[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] گسیل می‌دارد. [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} از آن‌جا به سمت [[مکه]] کوچ می‌کند. به فرمانده سپاه [[سفیانی]] گزارش می‌رسد که مهدی به سمت [[مکه]] رفته است؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸ باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. هم‌چنین در [[روایات]] از [[مقاومت]] [[حاکمیت]] منطقه [[حجاز]] در برابر [[سپاه]] [[سفیانی]] سخنی به میان نیامده است. این مطلب می‌تواند به جهت فقدان [[حاکمیت]] مقتدر در سرزمین [[حجاز]] باشد، هم‌چنان‌که می‌تواند معلول توافق [[حاکمان]] [[حجاز]] و [[سفیانی]] برای [[کشتار]] [[شیعیان]] و دستگیری [[امام مهدی]] {{ع}} باشد»<ref>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۵۸ - ۱۷۰.</ref>.
:۴. '''حمله به [[مدینه]]:''' [[سفیانی]] پس از حمله به [[کوفه]] و [[تصرف]] آن‌، از حضور [[امام مهدی]] {{ع}} در [[مدینه]] مطلع می‌شود، از این‌رو، برای دستگیری آن [[حضرت]] سپاهی را به سمت [[مدینه]] گسیل می‌دارد. [[سپاه]] [[سفیانی]] برای دستگیری و کشتن [[حضرت]]، عده زیادی را دستگیر می‌کند و به [[قتل]] می‌رساند. [[امام علی]] {{ع}} در این باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|" يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بجيش إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَأْخُذُونَ مِنْ قَدَرُوا عَلَيْهِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، وَ يُقْتَلُ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ رِجَالًا وَ نِسَاءً فَعِنْدَ ذَلِكَ يَهْرُبُ الْمَهْدِيِّ وَ المبيض مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ "}}<ref>[[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] گسیل می‌دارد و آنها کسانی از خاندان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} را که بتوانند، دستگیر می‌کنند و از بنی هاشم مردان و زنان فراوانی را می‌کشند. در این هنگام مهدی و مبیض به سمت [[مکه]] می‌گریزند؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۹۱.</ref>. اما [[امام مهدی]] {{ع}} به صورت مخفیانه به سمت [[مکه]] حرکت می‌کند. [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری فرموده‌اند: {{متن حدیث|"وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّة"}}<ref>و [[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] گسیل می‌دارد. [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} از آن‌جا به سمت [[مکه]] کوچ می‌کند. به فرمانده سپاه [[سفیانی]] گزارش می‌رسد که مهدی به سمت [[مکه]] رفته است؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸ باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. هم‌چنین در [[روایات]] از [[مقاومت]] [[حاکمیت]] منطقه [[حجاز]] در برابر [[سپاه]] [[سفیانی]] سخنی به میان نیامده است. این مطلب می‌تواند به جهت فقدان [[حاکمیت]] مقتدر در سرزمین [[حجاز]] باشد، هم‌چنان‌که می‌تواند معلول توافق [[حاکمان]] [[حجاز]] و [[سفیانی]] برای [[کشتار]] [[شیعیان]] و دستگیری [[امام مهدی]] {{ع}} باشد»<ref>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۵۸ - ۱۷۰.</ref>.
*شماری از عملکردهای وحشیانه و بی‌رحمانه [[سفیانی]] عبارت‌اند از:  
 
#[[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} فرمود: "مردی از [[دل]] [[دمشق]] خروج می‌کند که به او [[سفیانی]] می‌گویند، همه پیروانش از تیره کلب می‌باشد، آنقدر [[کشتار]] کند که حتی شکم زن‌ها را می‌شکافد و [[کودکان]] را از دمِ تیغ می‌گذراند"<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجُ رَجُلُ يُقَالُ لَهُ السُّفْيَانِيُّ فِي عُمْقِ دِمَشْقُ وَ عَامَّةَ مَنْ يَتْبَعُهُ مِنْ كَلْبٍ فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ "}}؛ سلمی، [[عقد الدرر]]، ص ۷۳؛ متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۷۲، ح ۳۸۶۹۸؛ همو، البرهان فی علامات [[مهدی]] [[آخرالزمان]]، ص ۱۱۳؛ [[سیوطی]]، الدرالمنثور، ج ۵، ص ۲۴۱؛ همو، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۱؛ قنوجی، الاذاعه لما کان و ما یکون بین یدی الساعه، ص ۱۲۵.</ref>.
شماری از عملکردهای وحشیانه و بی‌رحمانه [[سفیانی]] عبارت‌اند از:  
#در [[حدیث]] دیگری از [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} آمده است: "آنقدر [[کشتار]] نماید که حتی شکم زن‌ها را می‌شکافد و [[کودکان]] را به [[قتل]] می‌رساند"<ref>{{متن حدیث|" فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ وَ يُقْتَلُ الصِّبْيَانِ "}}؛ مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۰۶.</ref>.
# [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} فرمود: "مردی از [[دل]] [[دمشق]] خروج می‌کند که به او [[سفیانی]] می‌گویند، همه پیروانش از تیره کلب می‌باشد، آنقدر [[کشتار]] کند که حتی شکم زن‌ها را می‌شکافد و [[کودکان]] را از دمِ تیغ می‌گذراند"<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجُ رَجُلُ يُقَالُ لَهُ السُّفْيَانِيُّ فِي عُمْقِ دِمَشْقُ وَ عَامَّةَ مَنْ يَتْبَعُهُ مِنْ كَلْبٍ فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ "}}؛ سلمی، [[عقد الدرر]]، ص ۷۳؛ متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۷۲، ح ۳۸۶۹۸؛ همو، البرهان فی علامات [[مهدی]] [[آخرالزمان]]، ص ۱۱۳؛ [[سیوطی]]، الدرالمنثور، ج ۵، ص ۲۴۱؛ همو، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۱؛ قنوجی، الاذاعه لما کان و ما یکون بین یدی الساعه، ص ۱۲۵.</ref>.
#[[امیر]] [[تقواپیشگان]] در همین رابطه می‌فرماید: "گروهی از [[اولاد]] [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} به بلاد [[روم]] پناهنده می‌شوند، [[سفیانی]] کسی را به نزد [[پادشاه روم]] می‌فرستد که بنده‌هایم را به سوی من برگردان. او نیز بر می‌گرداند، پس آنها را در [[دمشق]] گردن می‌زند"<ref>{{متن حدیث|"وَ یَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ آلِ رَسُولِ الله ِ{{صل}} اِلی بِلاَدِ الرومِ، فیبْعَثُ السفیانِی اِلی مَلِکِ الروم: رُد اِلی عَبیدی، فیرُدهُمْ اِلیهِ، فیضْرِبُ اَعْنَاقَهُمْ بِدِمَشْقَ"}}مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.</ref>.
# در [[حدیث]] دیگری از [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} آمده است: "آنقدر [[کشتار]] نماید که حتی شکم زن‌ها را می‌شکافد و [[کودکان]] را به [[قتل]] می‌رساند"<ref>{{متن حدیث|" فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ وَ يُقْتَلُ الصِّبْيَانِ "}}؛ مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۰۶.</ref>.
#[[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در ضمن شمارش کارنامه سیاه [[سپاهیان]] [[سفیانی]] می‌فرماید: "هفتاد هزار نفر را در [[بغداد]] می‌کشند و شکم سیصد [[زن]] را می‌شکافند"<ref>{{متن حدیث|" فَيُقْتَلُ بِالزَّوْرَاءِ سَبْعِينَ أَلْفاً وَ يبقر بُطُونِ ثَلَاثُمِائَةِ امْرَأَةُ حَامِلُ "}}؛ سلمی، عقد الدرر، ص ۹۲.</ref>؛
# [[امیر]] [[تقواپیشگان]] در همین رابطه می‌فرماید: "گروهی از [[اولاد]] [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} به بلاد [[روم]] پناهنده می‌شوند، [[سفیانی]] کسی را به نزد [[پادشاه روم]] می‌فرستد که بنده‌هایم را به سوی من برگردان. او نیز بر می‌گرداند، پس آنها را در [[دمشق]] گردن می‌زند"<ref>{{متن حدیث|"وَ یَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ آلِ رَسُولِ الله ِ {{صل}} اِلی بِلاَدِ الرومِ، فیبْعَثُ السفیانِی اِلی مَلِکِ الروم: رُد اِلی عَبیدی، فیرُدهُمْ اِلیهِ، فیضْرِبُ اَعْنَاقَهُمْ بِدِمَشْقَ"}}مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.</ref>.
#در برخی از [[تفاسیر]] [[عامه]]، در ذیل [[آیه]] ۵۱ از سوره سبأ آمده است: [[سفیانی]] لشکری را به [[بغداد]] می‌فرستد، بیش از ۳۰۰۰ نفر را می‌کشند و شکم بیش از ۱۰۰ [[زن]] را می‌شکافند<ref>طبری، جامع البیان، ج ۲۲، ص ۷۲؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۴، ص ۳۱۵.</ref>.
# [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در ضمن شمارش کارنامه سیاه [[سپاهیان]] [[سفیانی]] می‌فرماید: "هفتاد هزار نفر را در [[بغداد]] می‌کشند و شکم سیصد [[زن]] را می‌شکافند"<ref>{{متن حدیث|" فَيُقْتَلُ بِالزَّوْرَاءِ سَبْعِينَ أَلْفاً وَ يبقر بُطُونِ ثَلَاثُمِائَةِ امْرَأَةُ حَامِلُ "}}؛ سلمی، عقد الدرر، ص ۹۲.</ref>؛
#در برخی دیگر از [[احادیث]] [[عامه]]، از کشته شدن هفتاد هزار نفر در [[عین التمر]]<ref>نام شهری است در نزدیکی انبار در غرب کوفه، بنگرید به: یاقوت، معجم البلدان، ج ۳، ص ۷۵۹.</ref> و از [[تعدی]] به [[حریم]] سی هزار تن در [[کوفه]] سخن رفته است<ref>مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۱۰؛ سلمی، عقد الدرر، ص ۷۷.</ref>.
# در برخی از [[تفاسیر]] [[عامه]]، در ذیل [[آیه]] ۵۱ از سوره سبأ آمده است: [[سفیانی]] لشکری را به [[بغداد]] می‌فرستد، بیش از ۳۰۰۰ نفر را می‌کشند و شکم بیش از ۱۰۰ [[زن]] را می‌شکافند<ref>طبری، جامع البیان، ج ۲۲، ص ۷۲؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۴، ص ۳۱۵.</ref>.
#و در ضمن یک [[حدیث]] طولانی از [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "با هفتاد هزار نفر به سوی [[عراق]] حرکت می‌کند، در [[کوفه]]، [[بصره]] و دیگر [[شهرها]] می‌گردد، [[ارکان اسلام]] را منهدم می‌کند، [[دانشمندان]] را می‌کشد، قرآن‌ها را می‌سوزاند، مساجد را ویران می‌کند، [[محرمات]] را [[مباح]] نماید، به نوازندگی [[فرمان]] دهد، کارهای ناشایست را تجویز کند، از فرایض [[الهی]] جلوگیری نماید، از [[جور]] و [[ستم]] پروا نکند، هر کس که نامش: [[محمد]]، [[علی]]، [[جعفر]]، حمزه، [[حسن]]، [[حسین]]، [[فاطمه]]، [[زینب]]، ‌ام کلثوم، [[خدیجه]] و عاتکه باشد، به سبب [[دشمنی]] با [[خاندان رسالت]] از دم [[شمشیر]] می‌گذراند<ref>مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.</ref>. آنچه به طور فشرده از نظر خوانندگان گرامی گذشت، قطرهای از دریا، مشتی از خروار و اندکی از بسیار جنایاتی است که در [[احادیث]] [[فریقین]] پیرامون کارنامه سیاه [[سفیانی]] آمده است»<ref>[[علی اکبر مهدی‌پور|مهدی‌پور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص .</ref>.
# در برخی دیگر از [[احادیث]] [[عامه]]، از کشته شدن هفتاد هزار نفر در [[عین التمر]]<ref>نام شهری است در نزدیکی انبار در غرب کوفه، بنگرید به: یاقوت، معجم البلدان، ج ۳، ص ۷۵۹.</ref> و از [[تعدی]] به [[حریم]] سی هزار تن در [[کوفه]] سخن رفته است<ref>مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۱۰؛ سلمی، عقد الدرر، ص ۷۷.</ref>.
==اقدمات سفیانی در مصلح کل==
# و در ضمن یک [[حدیث]] طولانی از [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "با هفتاد هزار نفر به سوی [[عراق]] حرکت می‌کند، در [[کوفه]]، [[بصره]] و دیگر [[شهرها]] می‌گردد، [[ارکان اسلام]] را منهدم می‌کند، [[دانشمندان]] را می‌کشد، قرآن‌ها را می‌سوزاند، مساجد را ویران می‌کند، [[محرمات]] را [[مباح]] نماید، به نوازندگی [[فرمان]] دهد، کارهای ناشایست را تجویز کند، از فرایض [[الهی]] جلوگیری نماید، از [[جور]] و [[ستم]] پروا نکند، هر کس که نامش: [[محمد]]، [[علی]]، [[جعفر]]، حمزه، [[حسن]]، [[حسین]]، [[فاطمه]]، [[زینب]]، ‌ام کلثوم، [[خدیجه]] و عاتکه باشد، به سبب [[دشمنی]] با [[خاندان رسالت]] از دم [[شمشیر]] می‌گذراند<ref>مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.</ref>. آنچه به طور فشرده از نظر خوانندگان گرامی گذشت، قطرهای از دریا، مشتی از خروار و اندکی از بسیار جنایاتی است که در [[احادیث]] [[فریقین]] پیرامون کارنامه سیاه [[سفیانی]] آمده است»<ref>[[علی اکبر مهدی‌پور|مهدی‌پور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص.</ref>.
*با بررسی و مطالعه دقیق [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} در مورد زمان خروج [[سفیانی]] و جریان‌های هم‌زمان، آن درمی‌یابیم که این حرکت، حرکتی سریع و برق‌آسا بوده و فاصله زمانی چندانی با [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} ندارد، [[امام صادق]] {{ع}} مدت زمان خروج او را از ابتدا تا آخر ۱۵ ماه ذکر نموده‌اند که او ۶ ماه آن‌را به [[جنگ]] می‌پردازد و هنگامی که مناطق پنج‌گانه [[دمشق]]، [[اردن]]، [[حمص]]، [[حلب]] و قنسرین را [[تصرف]] کند؛ دقیقا ۹ ماه و نه یک روز بیشتر [[حکومت]] می‌کند<ref>النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۳۰۰.</ref>. برخی [[روایات]] دوره [[حکومت]] او را به اندازه مدت بارداری یک [[زن]] (یعنی ۹ ماه) دانسته‌اند و با توجه به این دوره و [[جنگ‌ها]] و فتح‌های او در آن مدت کوتاه و فرجام او به دست [[سپاهیان]] [[امام زمان]] {{ع}}، به این نتیجه می‌رسیم که این رویدادها بسیار سریع و برق‌آسا روی می‌دهد. در اینجا به اختصار و نه مفصل به ذکر کارها و اقدامات او می‌پردازیم زیرا که [[روایات]] صحیحه در مورد جزئیات آن رویدادها اختلاف‌نظر دارند.
 
*'''اولین [[اقدام]]: به [[قتل]] رساندن [[علویان]] و [[شیعیان]] [[اهل بیت]]''' {{عم}}: [[علویان]] در طول [[تاریخ]] یا بر [[ظلم]] و [[انحراف]] شوریده‌اند یا مانند آتشفشان خاموش بوده و هر لحظه [[منتظر]] فرصت مناسب بوده و هیچ‌گاه [[آتش]] و [[انقلاب]] آنان خاموش نشده است و همواره نشانه‌های شعله و [[دود]] این [[آتش]] پدیدار بوده است. بنابراین می‌بینیم که [[حاکمان]] بدسرشت، [[علویان]] و [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{عم}} را در رأس [[مخالفان]] خود قرار می‌دادند و [[علویان]] و [[شیعیان]] این مضمون را از گفتار [[ائمه]] {{ع}} دریافته‌اند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: ما و [[خاندان]] [[ابو سفیان]] دو خانواده‌ایم که به خاطر [[خدا]] [[دشمن]] هم شدیم. ما می‌گفتیم [[خداوند]] راست می‌گوید و آنها می‌گفتند: [[دروغ]] می‌گوید، [[ابو سفیان]] با [[پیامبر]] {{صل}} جنگید، معاویة بن ابی سفیان با [[امام علی|علی]] {{ع}}، [[یزید]] بن [[معاویه]] با [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} و [[سفیانی]] هم با [[قائم]] {{ع}} می‌جنگد<ref>الشیخ الصدوق، معانی الاخبار، ص ۳۴۶.</ref>.
== اقدمات سفیانی در مصلح کل ==
*[[پیروان]] و دوستداران آنها نیز چنین سرنوشتی داشتند و راه آنان را ادامه دادند و با مشکلات و دشواری‌های بسیاری در طول [[تاریخ]] دست و پنجه نرم کردند و برای [[درک]] بهتر این [[مصیبت‌ها]]، تنها مراجعه به کتاب مقاتل الطالبیین ابو الفرج [[کفایت]] می‌کند. با مطالعه [[تاریخ]] [[تشیع]] و [[علویان]] درمی‌یابیم که اعمال و [[رفتار]] و [[کردار]] [[سفیانی]] چیز جدیدی نیست بلکه او نیز همانند [[حاکمان ظالم]] و [[ستم‌پیشه]] گذشته راه [[قتل]] و تبعید و [[شکنجه]] [[اختیار]] می‌نماید، از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] است که می‌فرماید: روزی را می‌بینم که [[سفیانی]] وارد [[کوفه]] شده و ندا می‌دهد: هرکس سر یکی از [[شیعیان]] [[علی]] را بیاورد هزار درهم جایزه می‌برد، و [[همسایه]] علیه [[همسایه]] می‌شود و می‌گوید فلانی جزو آنهاست و گردنش را می‌زند و هزار درهم می‌گیرد، و حکومتتان در آن موقع تحت سیطره فاسدان قرار می‌گیرد<ref>الشیخ الطوسی، الغیبة، ص ۴۰۵.</ref>.
با بررسی و مطالعه دقیق [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} در مورد زمان خروج [[سفیانی]] و جریان‌های هم‌زمان، آن درمی‌یابیم که این حرکت، حرکتی سریع و برق‌آسا بوده و فاصله زمانی چندانی با [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} ندارد، [[امام صادق]] {{ع}} مدت زمان خروج او را از ابتدا تا آخر ۱۵ ماه ذکر نموده‌اند که او ۶ ماه آن‌را به [[جنگ]] می‌پردازد و هنگامی که مناطق پنج‌گانه [[دمشق]]، [[اردن]]، [[حمص]]، [[حلب]] و قنسرین را [[تصرف]] کند؛ دقیقا ۹ ماه و نه یک روز بیشتر [[حکومت]] می‌کند<ref>النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۳۰۰.</ref>. برخی [[روایات]] دوره [[حکومت]] او را به اندازه مدت بارداری یک [[زن]] (یعنی ۹ ماه) دانسته‌اند و با توجه به این دوره و [[جنگ‌ها]] و فتح‌های او در آن مدت کوتاه و فرجام او به دست [[سپاهیان]] [[امام زمان]] {{ع}}، به این نتیجه می‌رسیم که این رویدادها بسیار سریع و برق‌آسا روی می‌دهد. در اینجا به اختصار و نه مفصل به ذکر کارها و اقدامات او می‌پردازیم زیرا که [[روایات]] صحیحه در مورد جزئیات آن رویدادها اختلاف‌نظر دارند.
*[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: [[سفیانی]] و همراهانش خروج می‌کنند. در آن زمان تصمیم و هدفی جز اذیت و [[آزار]] و [[قتل]] [[خاندان محمد]] {{صل}} و [[شیعیان]] آنها را ندارد، گروهی را به [[کوفه]] می‌فرستد و جمعی از [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{عم}} را به [[قتل]] رسانده و بسیاری را به دار می‌آویزد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۲.</ref>. [[احادیث]] دیگری نیز وجود دارد که بیانگر کارها و مأموریت‌هایی اعم از [[کشتار]] و تبعید [[شیعیان]] است که این [[فاسق]] انجام می‌دهد.
 
*'''[[اقدام]] دوم: کشتن [[علما]] و [[مخالفان]] و مجازات سخت [[زنان]] و کودکان‌''': این ویژگی بارز مفسدان برای ترساندن [[مردم]] و ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در [[دل]] آنان است، آنها در ابتدا [[تلاش]] می‌کنند [[علما]] و [[دانشمندان]] را با خود همراه کرده و در صورت [[مخالفت]]، آنها را به [[قتل]] می‌رسانند، آنها در [[حقیقت]] می‌خواهند [[علما]] را جذب خود کنند تا جنایت‌ها و کارهای آنها را توجیه کرده و به آنها [[مشروعیت]] بخشند.
'''اولین [[اقدام]]: به [[قتل]] رساندن [[علویان]] و [[شیعیان]] [[اهل بیت]]''' {{عم}}: [[علویان]] در طول [[تاریخ]] یا بر [[ظلم]] و [[انحراف]] شوریده‌اند یا مانند آتشفشان خاموش بوده و هر لحظه [[منتظر]] فرصت مناسب بوده و هیچ‌گاه [[آتش]] و [[انقلاب]] آنان خاموش نشده است و همواره نشانه‌های شعله و [[دود]] این [[آتش]] پدیدار بوده است. بنابراین می‌بینیم که [[حاکمان]] بدسرشت، [[علویان]] و [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{عم}} را در رأس [[مخالفان]] خود قرار می‌دادند و [[علویان]] و [[شیعیان]] این مضمون را از گفتار [[ائمه]] {{ع}} دریافته‌اند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: ما و [[خاندان]] [[ابو سفیان]] دو خانواده‌ایم که به خاطر [[خدا]] [[دشمن]] هم شدیم. ما می‌گفتیم [[خداوند]] راست می‌گوید و آنها می‌گفتند: [[دروغ]] می‌گوید، [[ابو سفیان]] با [[پیامبر]] {{صل}} جنگید، معاویة بن ابی سفیان با [[امام علی|علی]] {{ع}}، [[یزید]] بن [[معاویه]] با [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} و [[سفیانی]] هم با [[قائم]] {{ع}} می‌جنگد<ref>الشیخ الصدوق، معانی الاخبار، ص ۳۴۶.</ref>.
*در [[حدیثی]] آمده است: [[سفیانی]] بدترین حاکمی است که [[علما]] و اهل [[فضیلت]] را به [[قتل]] می‌رساند و آنها را نابود می‌کند، در ابتدا از آنها کمک می‌خواهد، اگر کسی [[سرپیچی]] کند، او را به [[قتل]] می‌رساند<ref>الفتن الابن حماد، ص ۷۶.</ref>.
* [[پیروان]] و دوستداران آنها نیز چنین سرنوشتی داشتند و راه آنان را ادامه دادند و با مشکلات و دشواری‌های بسیاری در طول [[تاریخ]] دست و پنجه نرم کردند و برای [[درک]] بهتر این [[مصیبت‌ها]]، تنها مراجعه به کتاب مقاتل الطالبیین ابو الفرج [[کفایت]] می‌کند. با مطالعه [[تاریخ]] [[تشیع]] و [[علویان]] درمی‌یابیم که اعمال و [[رفتار]] و [[کردار]] [[سفیانی]] چیز جدیدی نیست بلکه او نیز همانند [[حاکمان ظالم]] و [[ستم‌پیشه]] گذشته راه [[قتل]] و تبعید و [[شکنجه]] [[اختیار]] می‌نماید، از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] است که می‌فرماید: روزی را می‌بینم که [[سفیانی]] وارد [[کوفه]] شده و ندا می‌دهد: هرکس سر یکی از [[شیعیان]] [[علی]] را بیاورد هزار درهم جایزه می‌برد، و [[همسایه]] علیه [[همسایه]] می‌شود و می‌گوید فلانی جزو آنهاست و گردنش را می‌زند و هزار درهم می‌گیرد، و حکومتتان در آن موقع تحت سیطره فاسدان قرار می‌گیرد<ref>الشیخ الطوسی، الغیبة، ص ۴۰۵.</ref>.
*[[نقل]] شده که هرکس [[نافرمانی]] کند [[سفیانی]] او را می‌کشد و با اره تکه‌تکه می‌کند، [[ابن عباس]] می‌گوید: [[سفیانی]] می‌آید و جنگی به پا می‌کند که شکم [[زنان]] را می‌درد و [[کودکان]] را در دیگ‌<ref>ابن حماد، کتاب الفتن، ص ۲۸۵.</ref> می‌جوشاند.
 
*[[امام باقر]] {{ع}} او را بدترین [[مردم]] توصیف کرده و می‌فرماید: اگر [[سفیانی]] را ببینی، او بدترین [[مردمان]] است او سرخ‌روی، با موهای بور است و هرگز [[خدا]] را [[عبادت]] نکرده است<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۳۰۶.</ref>.
[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: [[سفیانی]] و همراهانش خروج می‌کنند. در آن زمان تصمیم و هدفی جز اذیت و [[آزار]] و [[قتل]] [[خاندان محمد]] {{صل}} و [[شیعیان]] آنها را ندارد، گروهی را به [[کوفه]] می‌فرستد و جمعی از [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{عم}} را به [[قتل]] رسانده و بسیاری را به دار می‌آویزد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۲.</ref>. [[احادیث]] دیگری نیز وجود دارد که بیانگر کارها و مأموریت‌هایی اعم از [[کشتار]] و تبعید [[شیعیان]] است که این [[فاسق]] انجام می‌دهد.
*'''[[اقدام]] سوم: به اشغال درآوردن مناطق مختلف‌''': روایت‌های تاریخی حاکی از آن است که [[سفیانی]] از کشورهای [[مسیحی]] [[روم]] [اروپا] می‌آید و [[صلیب]] به گردن دارد، از [[بشر بن غالب]] [[روایت]] شده که گفته است: [[سفیانی]] با [[پیروزی]] از کشورهای غربی می‌آید و [[صلیب]] بر گردن دارد<ref>الطوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۷۸.</ref>. جنگش را از مناطق پنج‌گانه‌ای که [[روایت‌ها]] به آن اشاره شده، آغاز می‌کند. مناطق پنج‌گانه عبارتند از [[دمشق]]، [[اردن]]، [[حمص]]، [[حلب]] و قنسرین و به بیان دیگر او [[جنگ]] خود را از سرزمین [[شام]] آغاز می‌کند و بر آن چیره می‌شود سپس از آنجا به [[عراق]] و [[حجاز]] می‌رود. برخی [[روایات]] تأکید کرده‌اند که او با برخی شخصیت‌ها مانند [[اصهب]] و [[ابقع]] می‌جنگد و شاید این نام‌ها، کنایه از شخصیت‌های بزرگ [[اقوام]] این مناطق باشد. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: [[سفیانی]] با [[ابقع]] می‌جنگد و او و افرادش را به [[قتل]] می‌رساند، سپس [[اصهب]] را می‌کشد و مقصد بعدی او، [[عراق]] است. او سپاهش را از [[قرقیسیا]] عبور می‌دهد و آنها در آنجا به [[جنگ]] می‌پردازند و [[سفیانی]] [[سپاه]] دیگری به [[کوفه]] روانه می‌کند<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۲۸۰.</ref>. [[قرقیسیا]] [[شهر]] کوچکی است که در مصب رود خابور به رود [[فرات]] قرار دارد و در آنجا رود خابور به رود [[فرات]] می‌ریزد. این منطقه میان سه [[کشور عراق]]، [[ترکیه]] و [[سوریه]] قرار دارد. [[روایت‌ها]] حاکی از وقوع چندین [[جنگ]] میان [[ترک‌ها]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] و میان [[سفیانی]] و دیگر سپاه‌ها است. این [[جنگ‌ها]] بر سر گنجی واقع در رود [[فرات]] است که آن‌را کوهی از طلا و به قولی نقره دانسته‌اند و لازم به ذکر است که هیچ‌یک از طرفین [[جنگ]] به خاطر مشغول شدن به کارهای دیگر نمی‌توانند آن گنج را به دست آورند. ممکن است مراد از این گنج [[ثروت]] این منطقه اعم از وفور [[آب]] و منابع طبیعی آن باشد و البته [[خداوند]] آگاه‌تر از همه به امور است. چیزی‌که وجود این احتمال را بیشتر می‌کند نرسیدن هیچ‌یک از طرف‌های درگیر به‌ این گنج است زیرا در آن زمان این منطقه، منطقه جنگی بدون [[آرامش]] و استقرار است و این مانع آن می‌شود که گنج آن نمایان شود.
 
*[[سفیانی]] وارد [[کوفه]] می‌شود و به [[جنگ و کشتار]] می‌پردازد. [[روایت‌ها]] از مردی به نام [[شیصبانی]] نام می‌برند که در [[کوفه]] با [[سفیانی]] می‌جنگد. [[جابر جعفی]] می‌گوید: از [[امام باقر]] {{ع}} در مورد [[سفیانی]] پرسیدم فرمود: قبل از [[سفیانی]] [[شیصبانی]] از [[کوفه]] بیرون می‌آید، همچنان‌که [[آب]] از [[زمین]] می‌جوشد، او هم خروج می‌کند<ref>النعمانی الغیبة، ص ۳۰۲.</ref>. این [[فاسق]] پس از استقرار پیدا کردن، همانند دیگر [[متکبران]] [[ستم‌پیشه]] که طمعشان پایان‌ناپذیر نیست، سپاهش را به [[حجاز]] گسیل می‌دارد و بنابر برخی [[احادیث]]، [[سپاه]] او وارد [[مدینه]] می‌شود و به [[غارت]] و ویرانی و چپاول می‌پردازد. در برخی [[روایت‌ها]] چنین [[نقل]] شده است که [[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] می‌فرستد و [[دستور]] [[قتل]] هاشمیان، حتی [[زنان]] آبستن آنها می‌دهد ... الخ<ref>الفتن، ابن حماد، ص ۲۰۱.</ref>. سپس او سپاهش را به [[مکه]] اعزام می‌کند و آن نشانه [[وعده]] داده شده، یعنی فرو رفتن در [[زمین]] [[خسف بیداء]] اتفاق می‌افتد. درباره این وقایع در فصل [[نشانه‌های ظهور]] به‌طور مفصل سخن گفته‌ایم. در این هنگام [[قدرت]] [[سفیانی]] شروع به افول می‌کند تا اینکه [[امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] می‌کند و جنگ‌های [[وعده]] داده شده به [[رهبری]] او و [[یاری]] پیروانش از [[یمن]] و [[خراسان]] و [[عراق]] و دیگران آغاز می‌شود. این [[جنگ‌ها]] به [[رهبری]] کسی است که [[وعده]] [[پیروزی]] و چیرگی بر [[دشمنان]] به او داده شده است. [[سپاه]] [[سفیانی]] به تدریج از مناطق اشغالی، [[شکست]] خورده و عقب‌نشینی می‌کند. سپس آن [[نبرد]] بزرگ میان [[سپاه امام]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] به نام [[جنگ]] [[فتح]] [[قدس]] آغاز می‌شود. [[سپاه]] [[سفیانی]] از درون شروع به نابود و متلاشی شدن می‌کند و خود [[سفیانی]] نیز پس از چندین [[جنگ]] در [[شام]] و [[قدس]] به دست [[سپاه امام]] کشته می‌شود و به این ترتیب جنبش [[امام عصر]] نوینی را آغاز می‌کند»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۹۵-۲۰۰.</ref>.
'''[[اقدام]] دوم: کشتن [[علما]] و [[مخالفان]] و مجازات سخت [[زنان]] و کودکان‌''': این ویژگی بارز مفسدان برای ترساندن [[مردم]] و ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در [[دل]] آنان است، آنها در ابتدا [[تلاش]] می‌کنند [[علما]] و [[دانشمندان]] را با خود همراه کرده و در صورت [[مخالفت]]، آنها را به [[قتل]] می‌رسانند، آنها در [[حقیقت]] می‌خواهند [[علما]] را جذب خود کنند تا جنایت‌ها و کارهای آنها را توجیه کرده و به آنها [[مشروعیت]] بخشند.
 
در [[حدیثی]] آمده است: [[سفیانی]] بدترین حاکمی است که [[علما]] و اهل [[فضیلت]] را به [[قتل]] می‌رساند و آنها را نابود می‌کند، در ابتدا از آنها کمک می‌خواهد، اگر کسی [[سرپیچی]] کند، او را به [[قتل]] می‌رساند<ref>الفتن الابن حماد، ص ۷۶.</ref>.
 
[[نقل]] شده که هرکس [[نافرمانی]] کند [[سفیانی]] او را می‌کشد و با اره تکه‌تکه می‌کند، [[ابن عباس]] می‌گوید: [[سفیانی]] می‌آید و جنگی به پا می‌کند که شکم [[زنان]] را می‌درد و [[کودکان]] را در دیگ‌<ref>ابن حماد، کتاب الفتن، ص ۲۸۵.</ref> می‌جوشاند.
 
[[امام باقر]] {{ع}} او را بدترین [[مردم]] توصیف کرده و می‌فرماید: اگر [[سفیانی]] را ببینی، او بدترین [[مردمان]] است او سرخ‌روی، با موهای بور است و هرگز [[خدا]] را [[عبادت]] نکرده است<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۳۰۶.</ref>.
 
'''[[اقدام]] سوم: به اشغال درآوردن مناطق مختلف‌''': روایت‌های تاریخی حاکی از آن است که [[سفیانی]] از کشورهای [[مسیحی]] [[روم]] [اروپا] می‌آید و [[صلیب]] به گردن دارد، از [[بشر بن غالب]] [[روایت]] شده که گفته است: [[سفیانی]] با [[پیروزی]] از کشورهای غربی می‌آید و [[صلیب]] بر گردن دارد<ref>الطوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۷۸.</ref>. جنگش را از مناطق پنج‌گانه‌ای که [[روایت‌ها]] به آن اشاره شده، آغاز می‌کند. مناطق پنج‌گانه عبارتند از [[دمشق]]، [[اردن]]، [[حمص]]، [[حلب]] و قنسرین و به بیان دیگر او [[جنگ]] خود را از سرزمین [[شام]] آغاز می‌کند و بر آن چیره می‌شود سپس از آنجا به [[عراق]] و [[حجاز]] می‌رود. برخی [[روایات]] تأکید کرده‌اند که او با برخی شخصیت‌ها مانند [[اصهب]] و [[ابقع]] می‌جنگد و شاید این نام‌ها، کنایه از شخصیت‌های بزرگ [[اقوام]] این مناطق باشد. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: [[سفیانی]] با [[ابقع]] می‌جنگد و او و افرادش را به [[قتل]] می‌رساند، سپس [[اصهب]] را می‌کشد و مقصد بعدی او، [[عراق]] است. او سپاهش را از [[قرقیسیا]] عبور می‌دهد و آنها در آنجا به [[جنگ]] می‌پردازند و [[سفیانی]] [[سپاه]] دیگری به [[کوفه]] روانه می‌کند<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۲۸۰.</ref>. [[قرقیسیا]] [[شهر]] کوچکی است که در مصب رود خابور به رود [[فرات]] قرار دارد و در آنجا رود خابور به رود [[فرات]] می‌ریزد. این منطقه میان سه [[کشور عراق]]، [[ترکیه]] و [[سوریه]] قرار دارد. [[روایت‌ها]] حاکی از وقوع چندین [[جنگ]] میان [[ترک‌ها]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] و میان [[سفیانی]] و دیگر سپاه‌ها است. این [[جنگ‌ها]] بر سر گنجی واقع در رود [[فرات]] است که آن‌را کوهی از طلا و به قولی نقره دانسته‌اند و لازم به ذکر است که هیچ‌یک از طرفین [[جنگ]] به خاطر مشغول شدن به کارهای دیگر نمی‌توانند آن گنج را به دست آورند. ممکن است مراد از این گنج [[ثروت]] این منطقه اعم از وفور [[آب]] و منابع طبیعی آن باشد و البته [[خداوند]] آگاه‌تر از همه به امور است. چیزی‌که وجود این احتمال را بیشتر می‌کند نرسیدن هیچ‌یک از طرف‌های درگیر به‌ این گنج است زیرا در آن زمان این منطقه، منطقه جنگی بدون [[آرامش]] و استقرار است و این مانع آن می‌شود که گنج آن نمایان شود.
* [[سفیانی]] وارد [[کوفه]] می‌شود و به [[جنگ و کشتار]] می‌پردازد. [[روایت‌ها]] از مردی به نام [[شیصبانی]] نام می‌برند که در [[کوفه]] با [[سفیانی]] می‌جنگد. [[جابر جعفی]] می‌گوید: از [[امام باقر]] {{ع}} در مورد [[سفیانی]] پرسیدم فرمود: قبل از [[سفیانی]] [[شیصبانی]] از [[کوفه]] بیرون می‌آید، همچنان‌که [[آب]] از [[زمین]] می‌جوشد، او هم خروج می‌کند<ref>النعمانی الغیبة، ص ۳۰۲.</ref>. این [[فاسق]] پس از استقرار پیدا کردن، همانند دیگر [[متکبران]] [[ستم‌پیشه]] که طمعشان پایان‌ناپذیر نیست، سپاهش را به [[حجاز]] گسیل می‌دارد و بنابر برخی [[احادیث]]، [[سپاه]] او وارد [[مدینه]] می‌شود و به [[غارت]] و ویرانی و چپاول می‌پردازد. در برخی [[روایت‌ها]] چنین [[نقل]] شده است که [[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] می‌فرستد و [[دستور]] [[قتل]] هاشمیان، حتی [[زنان]] آبستن آنها می‌دهد ... الخ<ref>الفتن، ابن حماد، ص ۲۰۱.</ref>. سپس او سپاهش را به [[مکه]] اعزام می‌کند و آن نشانه [[وعده]] داده شده، یعنی فرو رفتن در [[زمین]] [[خسف بیداء]] اتفاق می‌افتد. درباره این وقایع در فصل [[نشانه‌های ظهور]] به‌طور مفصل سخن گفته‌ایم. در این هنگام [[قدرت]] [[سفیانی]] شروع به افول می‌کند تا اینکه [[امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] می‌کند و جنگ‌های [[وعده]] داده شده به [[رهبری]] او و [[یاری]] پیروانش از [[یمن]] و [[خراسان]] و [[عراق]] و دیگران آغاز می‌شود. این [[جنگ‌ها]] به [[رهبری]] کسی است که [[وعده]] [[پیروزی]] و چیرگی بر [[دشمنان]] به او داده شده است. [[سپاه]] [[سفیانی]] به تدریج از مناطق اشغالی، [[شکست]] خورده و عقب‌نشینی می‌کند. سپس آن [[نبرد]] بزرگ میان [[سپاه امام]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] به نام [[جنگ]] [[فتح]] [[قدس]] آغاز می‌شود. [[سپاه]] [[سفیانی]] از درون شروع به نابود و متلاشی شدن می‌کند و خود [[سفیانی]] نیز پس از چندین [[جنگ]] در [[شام]] و [[قدس]] به دست [[سپاه امام]] کشته می‌شود و به این ترتیب جنبش [[امام عصر]] نوینی را آغاز می‌کند»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۹۵-۲۰۰.</ref>.


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
* [[سفیانی در قیام خود چه اقدام‌های انجام می‌دهد؟ (پرسش)]]
* [[سفیانی در قیام خود چه اقدام‌های انجام می‌دهد؟ (پرسش)]]


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان خروج سفیانی}}
{{پرسمان خروج سفیانی}}


== جستارهای وابسته ==
{{مدخل سفیانی}}
{{مدخل سفیانی}}


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:13681083.jpg|22px]] [[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|'''نشانه‌های قیام حضرت مهدی''']]
{{منابع}}
* [[پرونده:151972.jpg|22px]] [[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|'''مصلح کل''']]
# [[پرونده:13681083.jpg|22px]] [[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|'''نشانه‌های قیام حضرت مهدی''']]
* [[پرونده:13681091.jpg|22px]] [[علی اکبر مهدی‌پور|مهدی‌پور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]
# [[پرونده:151972.jpg|22px]] [[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|'''مصلح کل''']]
* [[پرونده:151895.jpg|22px]] [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]
# [[پرونده:13681091.jpg|22px]] [[علی اکبر مهدی‌پور|مهدی‌پور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]
==پانویس==
# [[پرونده:151895.jpg|22px]] [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]
{{پایان منابع}}


{{پانویس2}}
== پانویس ==
{{پانویس}}


{{امام مهدی}}
[[رده:سفیانی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:اقدامات سفیانی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۲

مقدمه

بنابر آنچه در برخی روایت‌ها به آن اشاره شده است، سفیانی ابتدا بر منطقه شام حاکم می‌شود و رقیبان را از میان بر می‌دارد. سپس در راه عراق، درگیر جنگی در شمال سوریه (منطقه قرقیسیا) می‌شود که در آن نبرد، صد هزار نفر از ستمگران کشته می‌شوند. بعد از آن، سفیانی حمله خود به عراق را آغاز می‌کند و در کوفه و اطراف آن، دست به کشتار و غارت شیعیان می‌زند. او زمانی که با خبر می‌شود حضرت مهدی (ع) در مدینه است، برای مقابله با ایشان، سپاهی به مدینه می‌فرستد. هم زمان، حضرت مهدی (ع) از مدینه به سوی مکه رهسپار می‌شود. لشگر سفیانی که حضرت را در مدینه نمی‌یابند، دست به غارت شهر می‌زنند و سپس به سوی مکه حرکت می‌کنند که در میان راه، در سرزمین بیداء گرفتار می‌شوند[۱]. در روایتی که تفسیر عیاشی آن را از امام محمد باقر (ع) نقل کرده، به کشته شدن سفیانی در سرزمین شام؛ به دست حضرت مهدی (ع) و پیروان ایشان اشاره شده است [۲].[۳]

اقدام‌های سفیانی پس از خروج

۱. تثبیت موقعیت: بر اساس روایات سفیانی پس از قیام، به تثبیت موقعیت خود و سرکوب مخالفان و سایر رقبا خواهد پرداخت. روایتی، مخالفان سفیانی را حسنی، اموی و قیسی نام برده است[۴]. در روایت دیگری، منصور یمانی[۵]، و در سه روایت، ابقع[۶]، و در روایتی، اصهب از مخالفان سفیانی برشمرده شده‌اند که همگی در جنگ با سفیانی شکست خواهند خورد. امام باقر (ع) در روایت معتبری فرموده‌اند: «"ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلَاثِ رَايَاتٍ رَايَةِ الْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ الْأَبْقَعِ وَ رَايَةِ السُّفْيَانِيِّ فَيَلْتَقِي السُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ فَيَقْتُلُهُ السُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ تَبِعَهُ ثُمَّ يَقْتُلُ الْأَصْهَب‏"»[۷]. به جز روایت معتبر یاد شده که از درگیری سفیانی با ابقع و اصهب گزارش می‌دهد، سایر روایات علاوه بر این‌که خبر واحدند، اسناد معتبری نیز ندارند. بنابراین، به محتوای آنها نمی‌توان اطمینان کرد. سفیانی پس از سرکوبی مخالفان و تثبیت موقعیت خود، پنج سرزمین را تصرف خواهد کرد. امام صادق (ع) در حدیث معتبری فرموده‌اند: «" السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ... فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ "»[۸]. آن حضرت در روایت دیگری فرموده‌اند: «"إِنَّ السُّفْيَانِيَّ يَمْلِكُ بَعْدَ ظُهُورِهِ عَلَى الْكُوَرِ الْخَمْسِ حَمْلَ امْرَأَة"»[۹]. مضمون فوق را روایت دیگری نیز تأیید می‌کند[۱۰].امام صادق (ع) در حدیث دیگری مناطق پنج‌گانه یاد شده را نام برده‌اند: «" إِذَا مَلَكَ كُوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ؛ دِمَشْقَ، وَ حِمْصَ، وَ فِلَسْطِينَ، وَ الْأُرْدُنَّ، وَ قِنَّسْرِينَ، فَتَوَقَّعُوا عِنْدَ ذَلِكَ الْفَرَج‏"»[۱۱]. روایت پیش گفته نیز مضمون فوق را تأیید می‌کند. اما این دو روایت سند معتبری ندارند. بنابراین، سفیانی برای سرکوبی شیعیان و ممانعت از حرکت امام مهدی (ع) از شام، قیام خود را آغاز می‌کند، و پس از سرکوبی رقیبان، پنج سرزمین را تصرف خواهد کرد - در ادامه سیر اقدامات سفیانی را پی می‌گیریم.
۲. نبرد قرقیسیا: سفیانی پس از سرکوب مخالفان، هدفی جز حمله به عراق ندارد. از این‌رو، با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار می‌شود. در میانه راه، در منطقه‌ای به نام قرقیسیا (شهری در سوریه در محل اتصال رود خابور و فرات[۱۲]) جنگی هولناک درمی‌گیرد و بسیاری کشته می‌شوند. در تعدادی از احادیث، پیشوایان دینی از جنگ قرقیسیا خبر داده‌اند. امام صادق (ع) در حدیثی فرموده‌اند: «" إِنَّ لِلَّهِ مَائِدَةً وَ فِي غَيْرِ هَذِهِ الرِّوَايَةِ مَأْدُبَةً بِقِرْقِيسِيَاءَ يَطَّلِعُ مُطَّلِعٌ مِنَ السَّمَاءِ فَيُنَادِي يَا طَيْرَ السَّمَاءِ وَ يَا سِبَاعَ الْأَرْضِ هَلُمُّوا إِلَى الشِّبَعِ مِنْ لُحُومِ الْجَبَّارِينَ"»[۱۳]. روایتی، دو گروه درگیر این جنگ را فرزندان عباس و مروانی خوانده است[۱۴]، اما چهار حدیث دیگر سفیانی را یکی از طرف‌های درگیری می‌دانند[۱۵]، از جمله حضرت علی (ع) فرموده‌اند: «" يَظْهَرُ السُّفْيَانِيُّ عَلَى الشَّامِ، ثُمَّ يَكُونُ بَيْنَهُمْ وَقَعَتْ بقرقيسيا، حَتَّى تَشْبَعُ طَيْرَ السَّمَاءِ وَسِبَاعُ الْأَرْضَ مِنْ جيفهم "»[۱۶]. از میان روایات یاد شده، تنها این حدیثِ امام باقر (ع) از سند معتبری برخوردار است: «"وَ يَمُرُّ جَيْشُهُ بِقِرْقِيسَا فَيَقْتَتِلُونَ بِهَا فَيَقْتُلُ مِنَ الْجَبَّارِينَ مِائَةَ أَلْف‏"»[۱۷]. از میان این روایات، به حدیثی که طرف‌های درگیر جنگ قرقیسیا را فرزندان عباس و مروانی برمی‌شمرد، به لحاظ خبر واحد بودن و ضعف سند و مخالفت با دیگر روایات، نمی‌توان اعتماد کرد. اما براساس روایت معتبر پیش گفته‌ و سایر روایاتی که مؤید این حدیث‌اند، به چند مطلب می‌توان نظر داد:
  1. نبرد قرقیسیا واقع خواهد؛
  2. یکی از متخاصمین، سفیانی است؛
  3. دو طرف درگیری، اهل باطل‌اند؛
  4. این نبرد، تلفات انسانی فراوانی بر جای خواهد گذاشت؛
  5. سپاه سفیانی، علی‌رغم تلفات سنگین، پیروز این نبرد است. روایات به انگیزه این نبرد اشاره نکرده‌اند، اما این احتمال وجود دارد که نبرد یاد شده به دلیل مقاومت حاکمان آن سرزمین در برابر زیاده‌خواهی‌های سفیانی باشد؛ چرا که سفیانی برای رسیدن به کوفه، تمام مسیر شام تا کوفه را تصرف خواهد کرد. در روایات، درباره طرفِ دیگری که در نبردِ قرقیسیا می‌رزمد، چیزی نیامده است. هم‌چنان‌که گذشت، از روایات یاد شده تنها بر حق نبودن دو گروه متخاصم را می‌توان فهمید. در روایت معتبر دیگری امام باقر (ع) فرموده‌اند:«"َ كَفَى بِالسُّفْيَانِيِّ نَقِمَةً لَكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ هُوَ مِنَ الْعَلَامَاتِ لَكُمْ مَعَ أَنَّ الْفَاسِقَ لَوْ قَدْ خَرَجَ لَمَكَثْتُمْ شَهْراً أَوْ شَهْرَيْنِ بَعْدَ خُرُوجِهِ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكُمْ بَأْسٌ حَتَّى يَقْتُلَ خَلْقاً كَثِيراً دُونَكُمْ "»[۱۸]. این روایت، هر چند به نبرد قرقیسیا تصریح نکرده است، به قرینه سایر روایات، به احتمال فراوان درباره جنگ یادشده خواهد بود، و بر این اساس، از این روایت فهمیده می‌شود که: طرفِ دیگرِ این نبرد نیز از دشمنان شیعه است. البته در روایتی که شیخ کلینی آن را در کافی نقل کرده و طبق برخی مبانی روایتی معتبر به شمار می‌رود، از نبرد هولناک قرقیسیا سخن گفته شده است. این حدیث از نظر محل درگیری (قرقیسیا)، تلفات سنگین، و نیز این تعبیر که منادی ندا می‌دهد "برای خوردن گوشت ستم‌گران بشتابید" با احادیث پیش‌گفته اشتراک دارد؛ از این‌رو می‌‌توان آن را نیز از خانواده حدیثی روایات پیش‌گفته دانست، اما این روایت یک طرف این نبرد هولناک را قبیله قیس معرفی کرده است. متن روایت بدین قرار است: میسر می‌گوید: امام باقر (ع) از من پرسید: ای میسر، میان شما و قرقیسا چقدر فاصله است‌؟ عرض کردم: آن‌جا نزدیک ساحل فرات است. فرمود: «"أَمَا إِنَّهُ سَيَكُونُ بِهَا وَقْعَةٌ لَمْ يَكُنْ مِثْلُهَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَا يَكُونُ مِثْلُهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ مَأْدُبَةٌ لِلطَّيْرِ تَشْبَعُ مِنْهَا سِبَاعُ الْأَرْضِ وَ طُيُورُ السَّمَاءِ يُهْلَكُ فِيهَا قَيْسٌ وَ لَا يَدَّعِي لَهَا دَاعِيَةٌ قَالَ وَ رَوَى غَيْرُ وَاحِدٍ وَ زَادَ فِيهِ وَ يُنَادِي مُنَادٍ هَلُمُّوا إِلَى لُحُومِ الْجَبَّارِينَ"»[۱۹]. اگر این روایت را به قراین پیش‌گفته، با روایات پیشین هم‌خانواده بدانیم، درمی‌یابیم طرف دیگر نبرد قرقیسیا منتسب به قبیله بنی‌قیس است. البته این نکته که در آخرالزمان شخصیتی از قبیله بنی‌قیس به قدرت برسد، گرچه به ظاهر بعید است، اما نمی‌توان به صرف استبعاد، آن را نفی کرد. البته ملاصالح مازندرانی احتمال می‌دهد این روایت به جنگ میان ابومسلم و مروان حمار، یا جنگ میان هلاکو و مستعصم عباسی اشاره داشته باشد[۲۰]. اما این احتمال با مضمون روایت هم‌خوانی ندارد؛ زیرا جنگی که میان ابو مسلم و مروان حمار، یا هلاکو و مستعصم رخ داد، جنگی نبوده است که از ابتدای خلقت آسمان‌ها و زمین، بی‌نظیر به شمار رود.
۳. حمله به عراق: درباره این‌که سپاه سفیانی پس از پیروزی در نبرد قرقیسیا به چه اقدامی دست خواهد زد، دو دسته روایت وجود دارد. براساس ظاهر برخی از روایات، سفیانی به صورت هم‌زمان با دو سپاه مختلف به مدینه و عراق یورش خواهد برد[۲۱]. پیامبر اکرم (ص) در این‌باره فرموده‌اند: «"يَخْرُجُ عَلَيْهِمُ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ فِي فَوْرِ ذَلِكَ حَتَّى يَنْزِلَ دِمَشْقَ فَيَبْعَثُ جَيْشَيْنِ جَيْشاً إِلَى الْمَشْرِقِ وَ آخَرَ إِلَى الْمَدِينَةِ "»[۲۲]. اما دسته دیگری از احادیث به یورش سفیانی به عراق و سپس به حجاز دلالت دارند[۲۳]، از جمله امام باقر (ع) در روایت معتبری پس از اشاره به جنگ قرقیسیا فرموده‌اند: «"وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَةِ "»[۲۴]. و در ادامه، جریان حمله سفیانی به مدینه را تشریح فرموده‌اند. به قرینه روایات دسته دوم، روایات دسته اوّل تنها درباره اصل حمله سفیانی به حجاز و عراق است، نه بیان تقدّم یا تأخّر زمانی آن‌ها. یورش سفیانی به کوفه در روایات متعددی گزارش شده است[۲۵]. در بیش‌تر این روایات، از حمله سفیانی به کوفه سخن به میان آمده است، اما بدون تردید مقصود از کوفه سرزمین‌های شیعه‌نشین عراق است؛ چنان‌که برخی از احادیث بر این مطلب تصریح کرده‌اند[۲۶]. از جمله امام باقر (ع) در روایت معتبری فرموده‌اند: «"ثُمَّ لَا يَكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق‏"»[۲۷]. البته کوفه که یکی از کهن‌ترین مناطق شیعه‌نشین و نیز مرکز حکومت امام مهدی (ع) است، در نظر سفیانی جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت، و از این‌رو، آماج حملات بیش‌تری قرار خواهد گرفت. در احادیث متعددی از کشتار هولناک مردم این سرزمین به دست سپاه سفیانی گزارش شده است[۲۸]. از جمله امام باقر (ع) در حدیث معتبری فرموده‌اند: «" يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَيُصِيبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْياً "»[۲۹]. امام باقر (ع) در روایت معتبر دیگری با اشاره به در امان ماندن بانوان از شرّ سپاه سفیانی، به شیعیان سفارش فرموده‌اند که خود را از چشمان سپاه سفیانی مخفی دارند و سپس به سمت مکه روانه شوند: «"يَتَغَيَّبُ الرِّجَالُ مِنْكُمْ عَنْهُ فَإِنَّ خِيفَتَهُ وَ شِرَّتَهُ فَإِنَّمَا هِيَ عَلَى شِيعَتِنَا فَأَمَّا النِّسَاءُ فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ بَأْسٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى قِيلَ إِلَى أَيْنَ يَخْرُجُ الرِّجَالُ وَ يَهْرُبُونَ مِنْهُ فَقَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَخْرُجَ مِنْهُمْ إِلَى الْمَدِينَةِ أَوْ إِلَى مَكَّةَ أَوْ إِلَى بَعْضِ الْبُلْدَانِ ثُمَّ قَالَ مَا تَصْنَعُونَ بِالْمَدِينَةِ وَ إِنَّمَا يَقْصِدُ جَيْشُ الْفَاسِقِ إِلَيْهَا وَ لَكِنْ عَلَيْكُمْ بِمَكَّةَ فَإِنَّهَا مَجْمَعُكُمْ "»[۳۰]. مضمون فوق را روایات دیگری نیز تأیید می‌کنند[۳۱]. در روایات، از مقاومت حاکمیت عراق در برابر سپاه سفیانی، سخنی به میان نیامده است. این مطلب می‌تواند معلول آشفتگی سرزمین عراق و فقدان حاکمیت مقتدر باشد، و البته تنها در یک روایت که سند معتبری دارد، از درگیری گروهی اندک با سپاه سفیانی گزارش شده است. امام باقر (ع) فرموده‌اند: «" ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَهْلِ الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاءَ فَيَقْتُلُهُ أَمِيرُ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ بَيْنَ الْحِيرَةِ وَ الْكُوفَة"»[۳۲]. این احتمال نیز وجود دارد که نبرد قرقیسیا میان حاکمیت عراق و سپاه سفیانی باشد[۳۳]. انگیزه حمله سفیانی به عراق را پیش از این بیان کردیم[۳۴].
۴. حمله به مدینه: سفیانی پس از حمله به کوفه و تصرف آن‌، از حضور امام مهدی (ع) در مدینه مطلع می‌شود، از این‌رو، برای دستگیری آن حضرت سپاهی را به سمت مدینه گسیل می‌دارد. سپاه سفیانی برای دستگیری و کشتن حضرت، عده زیادی را دستگیر می‌کند و به قتل می‌رساند. امام علی (ع) در این باره فرموده‌اند: «" يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بجيش إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَأْخُذُونَ مِنْ قَدَرُوا عَلَيْهِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، وَ يُقْتَلُ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ رِجَالًا وَ نِسَاءً فَعِنْدَ ذَلِكَ يَهْرُبُ الْمَهْدِيِّ وَ المبيض مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ "»[۳۵]. اما امام مهدی (ع) به صورت مخفیانه به سمت مکه حرکت می‌کند. امام باقر (ع) در روایت معتبری فرموده‌اند: «"وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّة"»[۳۶]. هم‌چنین در روایات از مقاومت حاکمیت منطقه حجاز در برابر سپاه سفیانی سخنی به میان نیامده است. این مطلب می‌تواند به جهت فقدان حاکمیت مقتدر در سرزمین حجاز باشد، هم‌چنان‌که می‌تواند معلول توافق حاکمان حجاز و سفیانی برای کشتار شیعیان و دستگیری امام مهدی (ع) باشد»[۳۷].

شماری از عملکردهای وحشیانه و بی‌رحمانه سفیانی عبارت‌اند از:

  1. رسول اکرم (ص) فرمود: "مردی از دل دمشق خروج می‌کند که به او سفیانی می‌گویند، همه پیروانش از تیره کلب می‌باشد، آنقدر کشتار کند که حتی شکم زن‌ها را می‌شکافد و کودکان را از دمِ تیغ می‌گذراند"[۳۸].
  2. در حدیث دیگری از امیرمؤمنان (ع) آمده است: "آنقدر کشتار نماید که حتی شکم زن‌ها را می‌شکافد و کودکان را به قتل می‌رساند"[۳۹].
  3. امیر تقواپیشگان در همین رابطه می‌فرماید: "گروهی از اولاد رسول اکرم (ص) به بلاد روم پناهنده می‌شوند، سفیانی کسی را به نزد پادشاه روم می‌فرستد که بنده‌هایم را به سوی من برگردان. او نیز بر می‌گرداند، پس آنها را در دمشق گردن می‌زند"[۴۰].
  4. امیرمؤمنان (ع) در ضمن شمارش کارنامه سیاه سپاهیان سفیانی می‌فرماید: "هفتاد هزار نفر را در بغداد می‌کشند و شکم سیصد زن را می‌شکافند"[۴۱]؛
  5. در برخی از تفاسیر عامه، در ذیل آیه ۵۱ از سوره سبأ آمده است: سفیانی لشکری را به بغداد می‌فرستد، بیش از ۳۰۰۰ نفر را می‌کشند و شکم بیش از ۱۰۰ زن را می‌شکافند[۴۲].
  6. در برخی دیگر از احادیث عامه، از کشته شدن هفتاد هزار نفر در عین التمر[۴۳] و از تعدی به حریم سی هزار تن در کوفه سخن رفته است[۴۴].
  7. و در ضمن یک حدیث طولانی از امیرمؤمنان (ع) روایت شده که فرمود: "با هفتاد هزار نفر به سوی عراق حرکت می‌کند، در کوفه، بصره و دیگر شهرها می‌گردد، ارکان اسلام را منهدم می‌کند، دانشمندان را می‌کشد، قرآن‌ها را می‌سوزاند، مساجد را ویران می‌کند، محرمات را مباح نماید، به نوازندگی فرمان دهد، کارهای ناشایست را تجویز کند، از فرایض الهی جلوگیری نماید، از جور و ستم پروا نکند، هر کس که نامش: محمد، علی، جعفر، حمزه، حسن، حسین، فاطمه، زینب، ‌ام کلثوم، خدیجه و عاتکه باشد، به سبب دشمنی با خاندان رسالت از دم شمشیر می‌گذراند[۴۵]. آنچه به طور فشرده از نظر خوانندگان گرامی گذشت، قطرهای از دریا، مشتی از خروار و اندکی از بسیار جنایاتی است که در احادیث فریقین پیرامون کارنامه سیاه سفیانی آمده است»[۴۶].

اقدمات سفیانی در مصلح کل

با بررسی و مطالعه دقیق احادیث اهل بیت (ع) در مورد زمان خروج سفیانی و جریان‌های هم‌زمان، آن درمی‌یابیم که این حرکت، حرکتی سریع و برق‌آسا بوده و فاصله زمانی چندانی با ظهور امام مهدی (ع) ندارد، امام صادق (ع) مدت زمان خروج او را از ابتدا تا آخر ۱۵ ماه ذکر نموده‌اند که او ۶ ماه آن‌را به جنگ می‌پردازد و هنگامی که مناطق پنج‌گانه دمشق، اردن، حمص، حلب و قنسرین را تصرف کند؛ دقیقا ۹ ماه و نه یک روز بیشتر حکومت می‌کند[۴۷]. برخی روایات دوره حکومت او را به اندازه مدت بارداری یک زن (یعنی ۹ ماه) دانسته‌اند و با توجه به این دوره و جنگ‌ها و فتح‌های او در آن مدت کوتاه و فرجام او به دست سپاهیان امام زمان (ع)، به این نتیجه می‌رسیم که این رویدادها بسیار سریع و برق‌آسا روی می‌دهد. در اینجا به اختصار و نه مفصل به ذکر کارها و اقدامات او می‌پردازیم زیرا که روایات صحیحه در مورد جزئیات آن رویدادها اختلاف‌نظر دارند.

اولین اقدام: به قتل رساندن علویان و شیعیان اهل بیت (ع): علویان در طول تاریخ یا بر ظلم و انحراف شوریده‌اند یا مانند آتشفشان خاموش بوده و هر لحظه منتظر فرصت مناسب بوده و هیچ‌گاه آتش و انقلاب آنان خاموش نشده است و همواره نشانه‌های شعله و دود این آتش پدیدار بوده است. بنابراین می‌بینیم که حاکمان بدسرشت، علویان و شیعیان اهل بیت (ع) را در رأس مخالفان خود قرار می‌دادند و علویان و شیعیان این مضمون را از گفتار ائمه (ع) دریافته‌اند. امام صادق (ع) می‌فرماید: ما و خاندان ابو سفیان دو خانواده‌ایم که به خاطر خدا دشمن هم شدیم. ما می‌گفتیم خداوند راست می‌گوید و آنها می‌گفتند: دروغ می‌گوید، ابو سفیان با پیامبر (ص) جنگید، معاویة بن ابی سفیان با علی (ع)، یزید بن معاویه با حسین بن علی (ع) و سفیانی هم با قائم (ع) می‌جنگد[۴۸].

امام باقر (ع) می‌فرماید: سفیانی و همراهانش خروج می‌کنند. در آن زمان تصمیم و هدفی جز اذیت و آزار و قتل خاندان محمد (ص) و شیعیان آنها را ندارد، گروهی را به کوفه می‌فرستد و جمعی از شیعیان اهل بیت (ع) را به قتل رسانده و بسیاری را به دار می‌آویزد[۵۰]. احادیث دیگری نیز وجود دارد که بیانگر کارها و مأموریت‌هایی اعم از کشتار و تبعید شیعیان است که این فاسق انجام می‌دهد.

اقدام دوم: کشتن علما و مخالفان و مجازات سخت زنان و کودکان‌: این ویژگی بارز مفسدان برای ترساندن مردم و ایجاد رعب و وحشت در دل آنان است، آنها در ابتدا تلاش می‌کنند علما و دانشمندان را با خود همراه کرده و در صورت مخالفت، آنها را به قتل می‌رسانند، آنها در حقیقت می‌خواهند علما را جذب خود کنند تا جنایت‌ها و کارهای آنها را توجیه کرده و به آنها مشروعیت بخشند.

در حدیثی آمده است: سفیانی بدترین حاکمی است که علما و اهل فضیلت را به قتل می‌رساند و آنها را نابود می‌کند، در ابتدا از آنها کمک می‌خواهد، اگر کسی سرپیچی کند، او را به قتل می‌رساند[۵۱].

نقل شده که هرکس نافرمانی کند سفیانی او را می‌کشد و با اره تکه‌تکه می‌کند، ابن عباس می‌گوید: سفیانی می‌آید و جنگی به پا می‌کند که شکم زنان را می‌درد و کودکان را در دیگ‌[۵۲] می‌جوشاند.

امام باقر (ع) او را بدترین مردم توصیف کرده و می‌فرماید: اگر سفیانی را ببینی، او بدترین مردمان است او سرخ‌روی، با موهای بور است و هرگز خدا را عبادت نکرده است[۵۳].

اقدام سوم: به اشغال درآوردن مناطق مختلف‌: روایت‌های تاریخی حاکی از آن است که سفیانی از کشورهای مسیحی روم [اروپا] می‌آید و صلیب به گردن دارد، از بشر بن غالب روایت شده که گفته است: سفیانی با پیروزی از کشورهای غربی می‌آید و صلیب بر گردن دارد[۵۴]. جنگش را از مناطق پنج‌گانه‌ای که روایت‌ها به آن اشاره شده، آغاز می‌کند. مناطق پنج‌گانه عبارتند از دمشق، اردن، حمص، حلب و قنسرین و به بیان دیگر او جنگ خود را از سرزمین شام آغاز می‌کند و بر آن چیره می‌شود سپس از آنجا به عراق و حجاز می‌رود. برخی روایات تأکید کرده‌اند که او با برخی شخصیت‌ها مانند اصهب و ابقع می‌جنگد و شاید این نام‌ها، کنایه از شخصیت‌های بزرگ اقوام این مناطق باشد. امام باقر (ع) می‌فرماید: سفیانی با ابقع می‌جنگد و او و افرادش را به قتل می‌رساند، سپس اصهب را می‌کشد و مقصد بعدی او، عراق است. او سپاهش را از قرقیسیا عبور می‌دهد و آنها در آنجا به جنگ می‌پردازند و سفیانی سپاه دیگری به کوفه روانه می‌کند[۵۵]. قرقیسیا شهر کوچکی است که در مصب رود خابور به رود فرات قرار دارد و در آنجا رود خابور به رود فرات می‌ریزد. این منطقه میان سه کشور عراق، ترکیه و سوریه قرار دارد. روایت‌ها حاکی از وقوع چندین جنگ میان ترک‌ها و سپاه سفیانی و میان سفیانی و دیگر سپاه‌ها است. این جنگ‌ها بر سر گنجی واقع در رود فرات است که آن‌را کوهی از طلا و به قولی نقره دانسته‌اند و لازم به ذکر است که هیچ‌یک از طرفین جنگ به خاطر مشغول شدن به کارهای دیگر نمی‌توانند آن گنج را به دست آورند. ممکن است مراد از این گنج ثروت این منطقه اعم از وفور آب و منابع طبیعی آن باشد و البته خداوند آگاه‌تر از همه به امور است. چیزی‌که وجود این احتمال را بیشتر می‌کند نرسیدن هیچ‌یک از طرف‌های درگیر به‌ این گنج است زیرا در آن زمان این منطقه، منطقه جنگی بدون آرامش و استقرار است و این مانع آن می‌شود که گنج آن نمایان شود.

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. سفیانی که خروجش از نشانه‌های حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
    1. نام سفیانی چیست؟ (پرسش)
    2. لقب سفیانی چیست؟ (پرسش)
    3. نسب سفیانی چیست؟ (پرسش)
    4. آیا سفیانی نماد است یا به یک شخصیت انسانی اشاره دارد؟ (پرسش)
  2. ویژگی‌های جسمانی سفیانی چیست؟ (پرسش)
  3. روش شناسایی سفیانی چیست؟ (پرسش)
  4. دین سفیانی چیست؟ (پرسش)
  5. آیا روایات سفیانی تنها در منابع شیعه آمده است؟ (پرسش)
  6. سفیانی و دجال چه تفاوت‌هایی دارند؟ (پرسش)
  7. خروج سفیانی در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
  8. اهداف قیام سفیانی چیست؟ (پرسش)
  9. ماجرای شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
  10. جنایات سفیانی چیست؟ (پرسش)
  11. سپاه سفیانی چه تعداد است؟ (پرسش)
  12. اصهب و ابقع کیستند و چه ارتباطی با خروج سفیانی دارند؟ (پرسش)
  13. آیا ظهور امام مهدی همزمان با قیام سفیانی است؟ (پرسش)
  14. سفیانی در قیام خود چه اقدام‌های انجام می‌دهد؟ (پرسش)
  15. چگونه ممکن است سفیانی چندین کشور را تصرف کند و جامعه بین الملل واکنشی نشان ندهند؟ (پرسش)
  16. حکمرانی سفیانی چقدر به طول می‌انجامد؟ (پرسش)
  17. آیا به قدرت رسیدن سفیانی بر اساس قوانین است یا کودتا؟ (پرسش)
  18. آیا این ادعا که سفیانی در ارتش سوریه دیده شده صحیح است؟ (پرسش)
  19. آیا سفیانی واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
  20. از میان قیام‌‏های یمانی و خراسانی و سفیانی کدام قیام مقدم است؟ (پرسش)
  21. وظیفه شیعیان در هنگام شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
  22. رفتار سفیانی با شیعیان اهل بیت چگونه است؟ (پرسش)
  23. پرچم زرد از آن کدام سپاه است و چه ارتباطی با سفیانی دارد؟ (پرسش)
  24. آیا سفیانی در مصر پیروانی خواهد داشت؟ (پرسش)
  25. آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آن‏که متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفه‏ای و اهل کجاست؟ (پرسش)
  26. آیا امکان دارد در زمان‌های مختلف سفیانی‌های متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
  27. قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  28. محدوده جغرافیایی قرقیسیا چه مناطقی است؟ (پرسش)
  29. نبرد قرقیسیا چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  30. سفیانی در چه منطقه‌ای با صاحبان پرچم سیاه و پرچم زرد نبرد می‌کند؟ (پرسش)
  31. سفیانی در کجا به هلاکت می‌رسد؟ (پرسش)
  32. مردمان چه مناطقی سفیانی را یاری می‌کنند؟ (پرسش)
  33. فرمانده سپاه سفیانی چه کسی است؟ (پرسش)
  34. سپاه سفیانی در کجا با سپاه خراسانی نبرد می‌کند؟ (پرسش)
  35. امام مهدی در کجا با سپاه سفیانی روبه‌رو می‌شود و به نبرد می‌پردازد؟ (پرسش)
  36. کدام یک از فرماندهان سپاه امام مهدی سفیانی را دستگیر می‌کند؟ (پرسش)
  37. فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. غیبت، نعمانی، ص۲۷۹، باب۱۴، ح۶۷.
  2. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۴، ح۱۱۷.
  3. زمانی، سید حسن، نشانه‌های قیام حضرت مهدی، ص ۴۸ - ۴۹.
  4. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱ (این حدیث مرسله است).
  5. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۲۷۵.
  6. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۲۷۵؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۹۱، باب۱۴، ح۶۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱. (این حدیث مرسله است).
  7. در این هنگام سه پرچم با یک‌دیگر به نزاع برمی‌خیزند: پرچم ابقع و اصهب و سفیانی. سفیانی با ابقع مواجه می‌شود و با یک‌دیگر می‌جنگند، و سفیانی او و یارانش را می‌کشد. پس از آن اصهب را می‌کشد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸ باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۸۱)
  8. سفیانی از علائم حتمی و قطعی است... چون مناطق پنج‌گانه را تصرف کرد، نُه ماه حکم خواهد راند؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۰، باب ۱۸، ح۱. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۳۰)
  9. سفیانی پس از تصرف کردن مناطق پنج‌گانه، به مدت حمل زن (نُه ماه) حکم خواهد راند؛ الغیبة للطوسی، ص۴۴۹، ح۴۵۲.
  10. الغیبة للنعمانی، ص۳۱۶ باب ۱۸، ح۱۳.
  11. چون سفیانی مناطق پنج‌گانه شام: دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قِنّسرین را تصرف کرد، منتظر فرج باشید؛ کمال‌الدین، ج۲، ص۶۵۱ باب۵۷،ح۱۱.
  12. المنجد، ص۵۴۸.
  13. برای خداوند در قرقیسیا سفره‌ای [غذایی] است. از آسمان ندا دهنده‌ای آشکار می‌شود و آواز می‌دهد: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین، بشتابید برای سیر شدن از گوشت ستمگران!؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۷، باب ۱۴، ح۶۳.
  14. الغیبة للنعمانی، ۳۱۵، باب ۱۸، ح۱۲. سند این روایت فوق به این صورت است: «أخبرنا أحمد بن هوزه الباهلی، قال: حدثنا إبراهیم بن إسحاق النهاوندی، عن عبدالله بن حماد الانصاری، عن الحسین بن أبی العلاء، عن عبدالله بن أبی یعفور قال: قال لی أبوجعفر الباقر (ع): أن لولد العباس والمروانی لوقعه بقرقیساء... ثم یخرج السفیانی.» این‌حدیث به دلیل وجود ابراهیم بن اسحاق نهاوندی و... ضعیف است. (نک: رجال النجاشی، ص۱۹)
  15. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۷۸؛ عقدالدرر، ص۹۲، باب۴، فصل۲.
  16. سفیانی بر شام غلبه می‌کند. سپس میان آنها در منطقه قرقیسیا جنگی درخواهد گرفت. در آن جنگ، آن قدر کشته می‌شوند که پرندگان آسمان و درندگان زمین از مردارشان سیر می‌شوند؛ عقد الدرر، ص۸۷، باب۴، فصل۲.
  17. سپاه سفیانی به قرقیسیا می‌رسد. در آن‌جا نبردی درمی‌گیرد و از ستم‌گران صدهزار نفر کشته می‌شوند؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۸۱)
  18. ... سفیانی برای عذاب دشمنان شما بس است، و او برای شما یکی از علامات است. وقتی این مرد فاسق قیام کرد، باکی بر شما نیست که یک یا دو ماه درنگ کنید تا این که او تعداد زیادی از غیر شما را بکشد؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۱، باب۱۸، ح۳. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۹۳)
  19. آگاه باش که به زودی در آن‌جا جنگی رخ خواهد داد که از زمان پیدایش آسمان‌ها و زمین، مانندش رخ نداده است و تا آسمان‌ها و زمین برپاست، مانندش رخ نخواهد داد. در آن‌جا سفره‌ای برای پرندگان خواهد بود؛ درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر خواهند شد. در آن، قیس به هلاکت می‌رسد و کسی برای یاری آنها فرا خوانده نمی‌شود. محمد بن یحیی می‌گوید: این حدیث را بیش از یک نفر روایت کرده‌اند و کلینی ادامه می‌دهد: او به روایت، این جمله را نیز اضافه کرد که: "منادی ندا می‌دهد: برای خوردن گوشت ستم‌گران بشتابید"؛ الکافی، ج۸، ص۲۹۵. سند این حدیث به این صورت است: محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد، عن ابن فضال، عن علی بن عقبة، عن ابیه، عن میسر. درباره وثاقت محمد بن یحیی، نک: رجال النجاشی، ص۳۵۳؛ درباره وثاقت احمد بن محمد، نک: همان، ص۸۲؛ درباره وثاقت ابن فضال، نک: همان، ص۲۵۷؛ درباره وثاقت علی بن عقبة، نک: همان، ص۲۷۱؛ درباره وثاقت عقبة بن خالد، نک: کتاب نکاح، ج۱۷، ص۵۴۸۵. درباره وثاقت میسر، نک: اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۱۳؛
  20. شرح اصول الکافی، ج۱۲، ص۴۱۰.
  21. الغیبة للنعمانی، ص۳۱۷، باب۱۸، ح۱۷.
  22. سفیانی از سرزمین خشک قیام می‌کند... او سپاهی را به مشرق (عراق) و سپاهی را به مدینه گسیل می‌دارد؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۳۵۴.
  23. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۸۹.
  24. و سفیانی سپاهی را به کوفه گسیل می‌دارد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (برای اعتبار این حدیث نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۸۱)
  25. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، صص۷۸ و ۸۵ و ۸۹ و ۱۱۳ و ۲۵۳ و ۲۷۵ و ۴۸۱ و...
  26. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۸۹.
  27. سپس سفیانی هدفی جز رفتن به سوی عراق ندارد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۸۱)
  28. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۸۵، ۸۹، ۴۸۱ و...
  29. سفیانی سپاهی هفتاد هزار نفری را به کوفه گسیل می‌دارد. آنها برخی از اهل کوفه را می‌کشند، برخی را به دار می‌آویزند و برخی را اسیر می‌کنند؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۸۱)
  30. ... مردان شما خود را از او مخفی کنند؛ زیرا خشم و کینه او تنها متوجه شیعیان ماست و تنها بر کشتن آنها حریص است. اما به زنان ان‌شاء‌الله آسیبی نمی‌رسد. پرسیده شد: مردان به کجا فرار کنند؟ فرمودند: کسانی که می‌خواهند به جایی بروند به مدینه یا مکه یا بعضی از شهرهای دیگر بروند. سپس فرمودند: در مدینه چه کار دارید (به مدینه نروید) چرا که سپاه فاسق قصد آن‌جا را می‌کند. بر شما باد رفتن به مکه! آن‌جا محل اجتماع شماست؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۱، باب ۱۸، ح۳. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۱۰۱)
  31. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۲ و ۲۷۵.
  32. سپس مردی از موالی اهل کوفه هم‌راه با تعدادی اندک در برابر سفیانی قیام می‌کند، و فرمانده لشکر سفیانی، او را میان حیره و کوفه می‌کشد؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۸۱)
  33. تاریخ مابعدالظهور، ص۱۶۶.
  34. نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۱۵۰.
  35. سفیانی سپاهی را به مدینه گسیل می‌دارد و آنها کسانی از خاندان پیامبر (ص) را که بتوانند، دستگیر می‌کنند و از بنی هاشم مردان و زنان فراوانی را می‌کشند. در این هنگام مهدی و مبیض به سمت مکه می‌گریزند؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۹۱.
  36. و سفیانی سپاهی را به مدینه گسیل می‌دارد. مهدی (ع) از آن‌جا به سمت مکه کوچ می‌کند. به فرمانده سپاه سفیانی گزارش می‌رسد که مهدی به سمت مکه رفته است؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸ باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۸۱)
  37. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۵۸ - ۱۷۰.
  38. «" يَخْرُجُ رَجُلُ يُقَالُ لَهُ السُّفْيَانِيُّ فِي عُمْقِ دِمَشْقُ وَ عَامَّةَ مَنْ يَتْبَعُهُ مِنْ كَلْبٍ فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ "»؛ سلمی، عقد الدرر، ص ۷۳؛ متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۷۲، ح ۳۸۶۹۸؛ همو، البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ص ۱۱۳؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج ۵، ص ۲۴۱؛ همو، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۱؛ قنوجی، الاذاعه لما کان و ما یکون بین یدی الساعه، ص ۱۲۵.
  39. «" فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ وَ يُقْتَلُ الصِّبْيَانِ "»؛ مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۰۶.
  40. «"وَ یَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ آلِ رَسُولِ الله ِ (ص) اِلی بِلاَدِ الرومِ، فیبْعَثُ السفیانِی اِلی مَلِکِ الروم: رُد اِلی عَبیدی، فیرُدهُمْ اِلیهِ، فیضْرِبُ اَعْنَاقَهُمْ بِدِمَشْقَ"»مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.
  41. «" فَيُقْتَلُ بِالزَّوْرَاءِ سَبْعِينَ أَلْفاً وَ يبقر بُطُونِ ثَلَاثُمِائَةِ امْرَأَةُ حَامِلُ "»؛ سلمی، عقد الدرر، ص ۹۲.
  42. طبری، جامع البیان، ج ۲۲، ص ۷۲؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۴، ص ۳۱۵.
  43. نام شهری است در نزدیکی انبار در غرب کوفه، بنگرید به: یاقوت، معجم البلدان، ج ۳، ص ۷۵۹.
  44. مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۱۰؛ سلمی، عقد الدرر، ص ۷۷.
  45. مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.
  46. مهدی‌پور، علی اکبر، در آستانه ظهور، ص.
  47. النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۳۰۰.
  48. الشیخ الصدوق، معانی الاخبار، ص ۳۴۶.
  49. الشیخ الطوسی، الغیبة، ص ۴۰۵.
  50. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۲.
  51. الفتن الابن حماد، ص ۷۶.
  52. ابن حماد، کتاب الفتن، ص ۲۸۵.
  53. النعمانی، الغیبة، ص ۳۰۶.
  54. الطوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۷۸.
  55. النعمانی، الغیبة، ص ۲۸۰.
  56. النعمانی الغیبة، ص ۳۰۲.
  57. الفتن، ابن حماد، ص ۲۰۱.
  58. حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۹۵-۲۰۰.