حضرت مریم (علیها السلام): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حضرت مریم در قرآن]] - [[حضرت مریم در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حضرت مریم در قرآن]] - [[حضرت مریم در تاریخ اسلامی]] - [[حضرت مریم در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط  = }}
 
== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[حضرت مریم]]، [[مادر]] [[حضرت عیسی]]، دختر [[عمران]]، از نواده‌های [[حضرت سلیمان]] بود. مادرش حنه نام داشت. [[مریم]] [[مقدس]] از [[کودکی]] در معبد [[بیت المقدس]] به [[خدمتگزاری]] و [[عبادت]] مشغول بود و تحت [[سرپرستی]] شوهر خاله‌اش زکریای [[پیامبر]] به سر می‌‌برد.
[[حضرت مریم]]، مادر [[حضرت عیسی]]، دختر [[عمران]]، از نواده‌های [[حضرت سلیمان]] بود. مادرش حنه نام داشت. [[مریم]] [[مقدس]] از کودکی در معبد [[بیت المقدس]] به خدمتگزاری و [[عبادت]] مشغول بود و تحت [[سرپرستی]] شوهر خاله‌اش زکریای [[پیامبر]] به سر می‌‌برد.


[[مریم]]، [[پاک]] و [[اهل عبادت]] بود. وقتی بزرگ شد، بی آنکه [[ازدواج]] کرده باشد، در [[محراب]] عبادتش بود که توسط [[جبرئیل]]، از [[روح]] [[الهی]] در او دمیده شد و باردار گشت و پس از مدتی [[عیسی]] {{ع}} را به [[دنیا]] آورد. [[مریم]] یکی از چهار [[زن]] [[برگزیده]] عالم [[خلقت]] است و یکی از چهار بانویی است که هنگام [[تولد]] [[حضرت زهرا]] از [[حضرت خدیجه]]، به [[کمک]] [[خدیجه]] آمدند.
[[مریم]]، [[پاک]] و اهل عبادت بود. وقتی بزرگ شد، بی آنکه [[ازدواج]] کرده باشد، در [[محراب]] عبادتش بود که توسط [[جبرئیل]]، از [[روح]] [[الهی]] در او دمیده شد و باردار گشت و پس از مدتی [[عیسی]] {{ع}} را به [[دنیا]] آورد. [[مریم]] یکی از چهار [[زن]] [[برگزیده]] عالم [[خلقت]] است و یکی از چهار بانویی است که هنگام تولد [[حضرت زهرا]] از [[حضرت خدیجه]]، به کمک [[خدیجه]] آمدند.


[[حضرت مریم]] مورد [[احترام]] [[مسلمانان]] و [[مسیحیان]] است. [[قرآن کریم]]، در [[آیات]] متعدد، [[مریم دختر عمران]] را ستوده و از او به [[پاکی]] و [[ایمان]] و [[عبادت]] و [[قداست]] یاد کرده است<ref>از جمله: آل عمران ۴۵، ۴۲، ۳۷؛ مریم ۱۸ تا ۳۲؛ مؤمنون ۵۰ و تحریم ۱۲.</ref>.
[[حضرت مریم]] مورد [[احترام]] [[مسلمانان]] و [[مسیحیان]] است. [[قرآن کریم]]، در [[آیات]] متعدد، [[مریم دختر عمران]] را ستوده و از او به [[پاکی]] و [[ایمان]] و [[عبادت]] و [[قداست]] یاد کرده است<ref>از جمله: آل عمران ۴۵، ۴۲، ۳۷؛ مریم ۱۸ تا ۳۲؛ مؤمنون ۵۰ و تحریم ۱۲.</ref>.
خط ۱۲: خط ۱۲:
[[عمران]] (پدر [[مریم]]) از [[فرزندان]] [[سلیمان بن داود]] و از بزرگان و رؤسای [[بنی‌اسرائیل]] بود و حتی در [[حدیثی]] است که وی یکی از [[پیغمبران]] بوده و به سوی [[قوم]] خود [[مبعوث]] گشته است.
[[عمران]] (پدر [[مریم]]) از [[فرزندان]] [[سلیمان بن داود]] و از بزرگان و رؤسای [[بنی‌اسرائیل]] بود و حتی در [[حدیثی]] است که وی یکی از [[پیغمبران]] بوده و به سوی [[قوم]] خود [[مبعوث]] گشته است.
درباره پدر عمران [[اختلاف]] است: برخی او را فرزند ماثان دانسته و عده‌ای نیز نام پدرش را اشهم یا یاشهم ذکر کرده‌اند.
درباره پدر عمران [[اختلاف]] است: برخی او را فرزند ماثان دانسته و عده‌ای نیز نام پدرش را اشهم یا یاشهم ذکر کرده‌اند.
[[همسر]] عمران - که طبق مشهور نامش حنّه بوده است<ref>در حدیثی نام مادر مریم مرتا یا مرثاد ذکر شده و برخی احتمال داده‌اند که آن لقب حنه بوده است. اصول کافی، ج۱، ص۴۷۹ - ۴۸۰.</ref>- سال‌ها در آرزوی داشتن [[فرزندی]] به سر می‌برد و اندک اندک از آن [[مأیوس]] شده بود تا یک [[روز]] که در زیر درختی نشسته بود پرنده‌ای را دید که با منقار خود به جوجه‌اش [[غذا]] می‌دهد. این منظره حنّه را دوباره به یاد فرزند انداخت و با [[حسرت]] و [[اندوه]] به درگاه [[خدای تعالی]] [[دعا]] کرد که [[خداوند]] این آرزویش را برآورد و فرزندی به او [[عنایت]] کند و به دنبال آن دعا، [[نذر]] کرد که اگر صاحب فرزندی شد، او را به خدمت‌کاری [[بیت‌المقدس]] بگمارد<ref>برخی از مفسران احتمال داده‌اند که حنه این نذر را پس از وفات عمران و در دوران حاملگی کرد؛ زیرا با وجود عمران، حنه استقلال و اختیاری نداشت که بدون نظر عمران او را نذر معبد کند. مجمع البیان، ج۲، ص۴۳۴ - ۴۳۷.</ref>.
[[همسر]] عمران - که طبق مشهور نامش حنّه بوده است<ref>در حدیثی نام مادر مریم مرتا یا مرثاد ذکر شده و برخی احتمال داده‌اند که آن لقب حنه بوده است. اصول کافی، ج۱، ص۴۷۹ - ۴۸۰.</ref>- سال‌ها در آرزوی داشتن [[فرزندی]] به سر می‌برد و اندک اندک از آن [[مأیوس]] شده بود تا یک [[روز]] که در زیر درختی نشسته بود پرنده‌ای را دید که با منقار خود به جوجه‌اش [[غذا]] می‌دهد. این منظره حنّه را دوباره به یاد فرزند انداخت و با [[حسرت]] و [[اندوه]] به درگاه [[خدای تعالی]] [[دعا]] کرد که [[خداوند]] این آرزویش را برآورد و فرزندی به او عنایت کند و به دنبال آن دعا، [[نذر]] کرد که اگر صاحب فرزندی شد، او را به خدمت‌کاری [[بیت‌المقدس]] بگمارد<ref>برخی از مفسران احتمال داده‌اند که حنه این نذر را پس از وفات عمران و در دوران حاملگی کرد؛ زیرا با وجود عمران، حنه استقلال و اختیاری نداشت که بدون نظر عمران او را نذر معبد کند. مجمع البیان، ج۲، ص۴۳۴ - ۴۳۷.</ref>.
 
خدای تعالی دعای حنّه را [[مستجاب]] فرمود و به شوهرش عمران [[وحی]] کرد که ما به تو فرزندی [[مبارک]] خواهیم داد که [[بیماران]] مبتلای به [[مرض]] خوره و پیسی را [[شفا]] بخشد و [[مردگان]] را به [[اذن خدا]] زنده کند و او را [[پیامبری]] برای بنی‌اسرائیل قرار خواهیم داد.
خدای تعالی دعای حنّه را [[مستجاب]] فرمود و به شوهرش عمران [[وحی]] کرد که ما به تو فرزندی [[مبارک]] خواهیم داد که [[بیماران]] مبتلای به [[مرض]] خوره و پیسی را [[شفا]] بخشد و [[مردگان]] را به [[اذن خدا]] زنده کند و او را [[پیامبری]] برای بنی‌اسرائیل قرار خواهیم داد.
عمران این مژده را به حنّه داد و طولی نکشید که حنّة در خود [[احساس]] [[آبستنی]] کرد و [[آرزوی دیدار]] فرزند، فروغی در چشمان او دمید و [[شادی]] و [[سرور]] [[زندگی]] آنها را فرا گرفت.
عمران این مژده را به حنّه داد و طولی نکشید که حنّة در خود [[احساس]] [[آبستنی]] کرد و آرزوی دیدار فرزند، فروغی در چشمان او دمید و [[شادی]] و [[سرور]] [[زندگی]] آنها را فرا گرفت.


حنّه طبق مژده [[عمران]]، پیش خود [[فکر]] می‌کرد که این فرزند پسری خواهد بود و خوشحال بود که نذرش هم درباره او مناسب است و پس از [[تولد]] او را به [[خدمت]] [[معبد]] و [[متولیان]] [[بیت‌المقدس]] می‌سپارد و به همین [[امید]] شب و [[روز]] خود را پشت سر می‌گذاشت.
حنّه طبق مژده [[عمران]]، پیش خود [[فکر]] می‌کرد که این فرزند پسری خواهد بود و خوشحال بود که نذرش هم درباره او مناسب است و پس از [[تولد]] او را به [[خدمت]] [[معبد]] و [[متولیان]] [[بیت‌المقدس]] می‌سپارد و به همین [[امید]] شب و [[روز]] خود را پشت سر می‌گذاشت.
در خلال این ماجرا - پیش از این که نوزاد به [[دنیا]] آید - [[مرگ]] عمران فرا رسید و [[روزگار]] [[شادی]] حنّه را به [[اندوه]] مبدل ساخت و او را با [[مصیبت]] از دست دادن شوهر رو به رو کرد و دیگر کسی آن شادی را در چهره حنه [[مشاهده]] نمی‌کرد.
در خلال این ماجرا - پیش از این که نوزاد به [[دنیا]] آید - [[مرگ]] عمران فرا رسید و [[روزگار]] [[شادی]] حنّه را به [[اندوه]] مبدل ساخت و او را با [[مصیبت]] از دست دادن شوهر رو به رو کرد و دیگر کسی آن شادی را در چهره حنه [[مشاهده]] نمی‌کرد.
دوران [[آبستنی]] به پایان رسید و [[کودک]] به دنیا آمد، اما بر خلاف [[انتظار]] حنه، نوزادش دختر بود. این هم اندوه دیگری بود که بر [[قلب]] مادر داغ دیده وارد شد؛ زیرا او [[نذر]] کرده بود فرزندش را به خدمت معبد بسپارد و دختر [[شایسته]] این کار نبود. از سوی دیگر، [[خداوند]] به عمران [[وعده]] کرده بود که [[فرزندی]] بدو [[عنایت]] خواهد کرد که به [[مقام]] [[پیغمبری]] برسد و معجزاتی از وی بروز کند. از این رو، چنان که [[خدای تعالی]] در [[قرآن]] حکایت فرموده است، از روی [[حسرت]] و اندوه رو به درگاه خدای تعالی کرده و عرض کرد: «پروردگارا! من او را دختر زاییدم.».. ولی باز هم [[نومید]] نشد و [[تصمیم]] گرفت او را به معبد ببرد و به بزرگان معبد بسپارد، به همین مناسبت نامی مناسب هم برای او [[انتخاب]] کرد و او را «[[مریم]]» نامید که به معنای [[زن]] عبادت‌کار و خدمت‌کار معبد است.
دوران [[آبستنی]] به پایان رسید و [[کودک]] به دنیا آمد، اما بر خلاف [[انتظار]] حنه، نوزادش دختر بود. این هم اندوه دیگری بود که بر [[قلب]] مادر داغ دیده وارد شد؛ زیرا او [[نذر]] کرده بود فرزندش را به خدمت معبد بسپارد و دختر [[شایسته]] این کار نبود. از سوی دیگر، [[خداوند]] به عمران [[وعده]] کرده بود که [[فرزندی]] بدو عنایت خواهد کرد که به [[مقام]] [[پیغمبری]] برسد و معجزاتی از وی بروز کند. از این رو، چنان که [[خدای تعالی]] در [[قرآن]] حکایت فرموده است، از روی [[حسرت]] و اندوه رو به درگاه خدای تعالی کرده و عرض کرد: «پروردگارا! من او را دختر زاییدم.».. ولی باز هم [[نومید]] نشد و [[تصمیم]] گرفت او را به معبد ببرد و به بزرگان معبد بسپارد، به همین مناسبت نامی مناسب هم برای او [[انتخاب]] کرد و او را «[[مریم]]» نامید که به معنای [[زن]] عبادت‌کار و خدمت‌کار معبد است.
از آن سو از وعده‌ای هم که پرودرگار [[متعال]] به شوهرش عمران داده بود [[مأیوس]] نشد و پیش خود فکر کرد اگر آن [[رسول]] و پیغمبری که [[خدا]] وعده کرده بود از من به دنیا نیامده است، بعدها از همین دختر به دنیا خواهد آمد، از این رو درباره مریم و فرزندانی که از [[نسل]] او پدید خواهد آمد، [[دعا]] کرد و گفت: من او و فرزندانش را از [[شر]] [[شیطان]] رجیم به تو می‌سپارم.
از آن سو از وعده‌ای هم که پرودرگار [[متعال]] به شوهرش عمران داده بود [[مأیوس]] نشد و پیش خود فکر کرد اگر آن [[رسول]] و پیغمبری که [[خدا]] وعده کرده بود از من به دنیا نیامده است، بعدها از همین دختر به دنیا خواهد آمد، از این رو درباره مریم و فرزندانی که از [[نسل]] او پدید خواهد آمد، [[دعا]] کرد و گفت: من او و فرزندانش را از [[شر]] [[شیطان]] رجیم به تو می‌سپارم.


[[خدای سبحان]] دعای حنّه را [[مستجاب]] کرد و تقدیمی‌اش را پذیرفت و [[مریم]] را تحت [[حمایت]] و [[تربیت]] خویش قرار داد، و در [[سوره آل عمران]] به دنبال دعای مادر مریم می‌فرماید:
[[خدای سبحان]] دعای حنّه را [[مستجاب]] کرد و تقدیمی‌اش را پذیرفت و [[مریم]] را تحت [[حمایت]] و [[تربیت]] خویش قرار داد، و در [[سوره آل عمران]] به دنبال دعای مادر مریم می‌فرماید:
{{متن قرآن|فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref>.
{{متن قرآن|فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref>.
حنّه پس از نام‌گذاری مریم و دعایی که درباره او کرد، [[دل]] به [[وعده الهی]] و [[حفظ]] و [[حراست]] او محکم ساخت و نوزاد را در پارچه‌ای پیچید و به [[بیت‌المقدس]] برد و به بزرگان سپرد.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص۵۷۷.</ref>
حنّه پس از نام‌گذاری مریم و دعایی که درباره او کرد، [[دل]] به [[وعده الهی]] و [[حفظ]] و [[حراست]] او محکم ساخت و نوزاد را در پارچه‌ای پیچید و به [[بیت‌المقدس]] برد و به بزرگان سپرد<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]]، ص۵۷۷.</ref>.


== جریان تولد حضرت مریم==
== جریان تولد حضرت مریم==
خط ۳۲: خط ۳۳:
بعضی از [[مفسران]] گفته‌اند: نشانه پذیرش او این بود که هیچگاه مریم، در دوران [[خدمتگزاری]] بیت المقدس، [[عادت]] ماهیانه نمی‌دید تا مجبور نگردد از این مرکز روحانی دور شود و ممکن است قبولی این نذر و پذیرش مریم به صورت [[الهام]] به مادرش اعلام شده باشد.
بعضی از [[مفسران]] گفته‌اند: نشانه پذیرش او این بود که هیچگاه مریم، در دوران [[خدمتگزاری]] بیت المقدس، [[عادت]] ماهیانه نمی‌دید تا مجبور نگردد از این مرکز روحانی دور شود و ممکن است قبولی این نذر و پذیرش مریم به صورت [[الهام]] به مادرش اعلام شده باشد.
قرآن می‌گوید: خداوند، [[زکریا]] را به عنوان [[کفالت]] مریم انتخاب کرد؛ زیرا چنانکه در [[تاریخ]] آمده است، پدر مریم «[[عمران]]» قبل از تولد او چشم از [[جهان]] فرو بست.
قرآن می‌گوید: خداوند، [[زکریا]] را به عنوان [[کفالت]] مریم انتخاب کرد؛ زیرا چنانکه در [[تاریخ]] آمده است، پدر مریم «[[عمران]]» قبل از تولد او چشم از [[جهان]] فرو بست.
نامگذاری مریم به این نام، به وسیله مادرش به هنگام وضع حمل انجام شد، و باید توجه داشت که «مریم» در لغت آنها به معنی «[[زن]] [[عبادت]] کار» بوده است، و این نهایت [[عشق]] و علاقه این مادر پاک را برای [[وقف]] کردن فرزندش در مسیر [[بندگی خدا]]، نشان می‌دهد، و لذا به دنبال این نامگذاری، از [[خدا]] خواست که این نوزاد و فرزندانی را که در [[آینده]] از او بوجود می‌آیند، از وسوسه‌های [[شیطانی]] برکنار و در [[پناه]] [[لطف]] خود قرار دهد.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]] ص ۴۲۴.</ref>
نامگذاری مریم به این نام، به وسیله مادرش به هنگام وضع حمل انجام شد، و باید توجه داشت که «مریم» در لغت آنها به معنی «[[زن]] [[عبادت]] کار» بوده است، و این نهایت [[عشق]] و علاقه این مادر پاک را برای [[وقف]] کردن فرزندش در مسیر [[بندگی خدا]]، نشان می‌دهد، و لذا به دنبال این نامگذاری، از [[خدا]] خواست که این نوزاد و فرزندانی را که در [[آینده]] از او بوجود می‌آیند، از وسوسه‌های [[شیطانی]] برکنار و در [[پناه]] [[لطف]] خود قرار دهد<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]]، ص ۴۲۴.</ref>.


==قرعه برای نگهداری [[مریم]]==
==قرعه برای نگهداری [[مریم]]==
مادر مریم پس از وضع حمل، نوزاد خود را در پارچه‌ای پیچید، و به [[معبد]] آورد و به [[دانشمندان]] و بزرگان [[بنی‌اسرائیل]] خطاب کرد که این نوزاد برای [[خدمت]] [[خانه خدا]] [[نذر]] شده است، [[سرپرستی]] او را بر عهده بگیرید، از آنجا که مریم از خانواده‌ای بزرگ ([[خانواده]] [[عمران]]) بود دانشمندان و [[عابدان]] بنی‌اسرائیل برای سرپرستی او بر یکدیگر [[سبقت]] می‌جستند، و لذا [[تصمیم]] بر قرعه گرفتند، به کنار نهری آمدند و قلم‌ها و چوب‌هایی که به‌وسیله آن قرعه می‌زدند حاضر کردند، و نام هر یک بر یکی از قلم‌ها نوشته شد، هر قلمی در آب فرو می‌رفت برندۀ قرعه نبود، تنها قلمی که روی آب باقی می‌ماند برندۀ قرعه محسوب می‌شد، قلمی که نام «[[زکریا]]» بر آن بود در اعماق آب فرو رفت و سپس روی آب آمد و سرپرستی «زکریا» نسبت به مریم مسلّم شد، و در واقع از همه سزاوارتر بود زیرا هم [[پیامبر خدا]] بود و هم [[همسر]] خالۀ مریم.
مادر مریم پس از وضع حمل، نوزاد خود را در پارچه‌ای پیچید، و به [[معبد]] آورد و به [[دانشمندان]] و بزرگان [[بنی‌اسرائیل]] خطاب کرد که این نوزاد برای [[خدمت]] [[خانه خدا]] [[نذر]] شده است، [[سرپرستی]] او را بر عهده بگیرید، از آنجا که مریم از خانواده‌ای بزرگ ([[خانواده]] [[عمران]]) بود دانشمندان و [[عابدان]] بنی‌اسرائیل برای سرپرستی او بر یکدیگر [[سبقت]] می‌جستند، و لذا [[تصمیم]] بر قرعه گرفتند، به کنار نهری آمدند و قلم‌ها و چوب‌هایی که به‌وسیله آن قرعه می‌زدند حاضر کردند، و نام هر یک بر یکی از قلم‌ها نوشته شد، هر قلمی در آب فرو می‌رفت برندۀ قرعه نبود، تنها قلمی که روی آب باقی می‌ماند برندۀ قرعه محسوب می‌شد، قلمی که نام «[[زکریا]]» بر آن بود در اعماق آب فرو رفت و سپس روی آب آمد و سرپرستی «زکریا» نسبت به مریم مسلّم شد، و در واقع از همه سزاوارتر بود زیرا هم [[پیامبر خدا]] بود و هم [[همسر]] خالۀ مریم.
[[قرآن]] با اشاره به این داستان می‌گوید «در آن هنگام که آنها قلم‌های خود را برای تعیین [[سرپرستی مریم]] در آب می‌افکندند حاضر نبودی.
[[قرآن]] با اشاره به این داستان می‌گوید «در آن هنگام که آنها قلم‌های خود را برای تعیین [[سرپرستی مریم]] در آب می‌افکندند حاضر نبودی.
و همچنین به هنگام [[کشمکش]] و گفتگوی آنها بر سر [[کفالت]] مریم حضو نداشتی و اینها فقط از [[طریق وحی]] بر تو نازل شده است<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ}} «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]] ص ۴۲۵.</ref>
و همچنین به هنگام [[کشمکش]] و گفتگوی آنها بر سر [[کفالت]] مریم حضو نداشتی و اینها فقط از [[طریق وحی]] بر تو نازل شده است<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ}} «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]]، ص ۴۲۵.</ref>


==سرپرستی مریم با زکریا==
==سرپرستی مریم با زکریا==
مریم، تحت سرپرستی زکریا بزرگ شد و آنچنان [[غرق]] [[عبادت]] و [[بندگی خدا]] بود که به گفتۀ [[ابن عباس]]، هنگامی که نه ساله شد، روزها را [[روزه]] می‌گرفت و شب‌ها را به عبادت می‌پرداخت و آنچنان در [[پرهیزکاری]] و [[معرفت]] و [[شناسایی]] [[پروردگار]]، پیش رفت که از [[احبار]] و دانشمندان پارسای آن [[زمان]] نیز پیشی گرفت و هنگامی که زکریا در کنار [[محراب]] او قرار می‌گرفت و برای [[دیدار]] او می‌آمد، غذاهای مخصوصی کنار [[محراب]] او [[مشاهده]] می‌کرد که از آن به [[تعجب]] می‌افتاد، روزی از او پرسید: «این [[غذا]] را از کجا آوردی».
مریم، تحت سرپرستی زکریا بزرگ شد و آنچنان [[غرق]] [[عبادت]] و [[بندگی خدا]] بود که به گفتۀ [[ابن عباس]]، هنگامی که نه ساله شد، روزها را [[روزه]] می‌گرفت و شب‌ها را به عبادت می‌پرداخت و آنچنان در [[پرهیزکاری]] و [[معرفت]] و [[شناسایی]] [[پروردگار]]، پیش رفت که از [[احبار]] و دانشمندان پارسای آن [[زمان]] نیز پیشی گرفت و هنگامی که زکریا در کنار [[محراب]] او قرار می‌گرفت و برای [[دیدار]] او می‌آمد، غذاهای مخصوصی کنار [[محراب]] او [[مشاهده]] می‌کرد که از آن به [[تعجب]] می‌افتاد، روزی از او پرسید: «این [[غذا]] را از کجا آوردی».
[[مریم]] در جواب گفت: «این از طرف [[خدا]] است و او است که هر کس را بخواهد، بی‌حساب روزی می‌دهد»<ref>{{متن قرآن|فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}} «پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref>.
[[مریم]] در جواب گفت: «این از طرف [[خدا]] است و او است که هر کس را بخواهد، بی‌حساب روزی می‌دهد»<ref>{{متن قرآن|فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}} «پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref>.
اما این غذا چه نوع غذایی بوده و از کجا برای مریم آمده، در [[قرآن]] شرح داده نشده است ولی از [[روایات]] متعددی استفاده می‌شود که آن یک نوع میوه [[بهشتی]] بوده که در غیر فصل، در کنار محراب مریم به [[فرمان]] [[پروردگار]]، حاضر می‌شده است و این موضوع جای تعجب نیست که خدا از [[بنده]] پرهیزکارش این چنین [[پذیرایی]] کند!.
اما این غذا چه نوع غذایی بوده و از کجا برای مریم آمده، در [[قرآن]] شرح داده نشده است ولی از [[روایات]] متعددی استفاده می‌شود که آن یک نوع میوه [[بهشتی]] بوده که در غیر فصل، در کنار محراب مریم به [[فرمان]] [[پروردگار]]، حاضر می‌شده است و این موضوع جای تعجب نیست که خدا از [[بنده]] پرهیزکارش این چنین [[پذیرایی]] کند!.
از جمله از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده که: «روزی [[پیامبر]]{{صل}} به [[خانه]] فاطمۀ زهرا{{س}} آمد، در حالی که چند [[روز]] در خانه او غذای قابل توجهی دیده نمی‌شد، ناگاه غذای فراوان مخصوصی نزد او مشاهده کرد و از او پرسید این غذا از کجا است؟ [[فاطمه]]{{س}} عرض کرد: از نزد خدا است؛ زیرا هر کس را بخواهد بدون حساب روزی می‌بخشد، پیامبر{{صل}} فرمود: این جریان همانند جریان [[زکریا]] است که در کنار محراب مریم آمد و غذای مخصوصی در آنجا دید و از او پرسید ای مریم، این غذا از کجا است، او گفت: از ناحیه خدا است».<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]] ص ۴۲۶.</ref>
 
از جمله از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده که: «روزی [[پیامبر]]{{صل}} به [[خانه]] فاطمۀ زهرا{{س}} آمد، در حالی که چند [[روز]] در خانه او غذای قابل توجهی دیده نمی‌شد، ناگاه غذای فراوان مخصوصی نزد او مشاهده کرد و از او پرسید این غذا از کجا است؟ [[فاطمه]]{{س}} عرض کرد: از نزد خدا است؛ زیرا هر کس را بخواهد بدون حساب روزی می‌بخشد، پیامبر{{صل}} فرمود: این جریان همانند جریان [[زکریا]] است که در کنار محراب مریم آمد و غذای مخصوصی در آنجا دید و از او پرسید ای مریم، این غذا از کجا است، او گفت: از ناحیه خدا است»<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]]، ص ۴۲۶.</ref>.


==[[سخن گفتن]] [[فرشتگان]] با مریم==
==[[سخن گفتن]] [[فرشتگان]] با مریم==
خط ۵۱: خط ۵۴:
جملۀ اول تنها اشاره به صفات عالی [[انسانی]] مریم می‌کند، و به عنوان [[انسان برگزیده]] از او نام می‌برد، و در جمله دوم اشاره به [[برتری]] او بر همه [[زنان]] معاصر [[زمان]] خود می‌کند. این سخن [[قرآن]] [[گواه]] بر این است که [[مریم]] بزرگترین [[شخصیت]] [[زن]] در [[جهان]] خود بوده است<ref>این موضوع با آنچه درباره بانوی [[اسلام]] [[فاطمه]]{{س}} رسیده است که او [[برترین بانوی جهان]] است منافات ندارد؛ زیرا در [[روایات]] متعدد این مضمون آمده که از [[پیغمبر اسلام]]{{صل}} و [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده: «اما مریم بانوی زنان زمان خود بود اما فاطمه بانوی همۀ [[بانوان]] جهان از اولین و آخرین است».
جملۀ اول تنها اشاره به صفات عالی [[انسانی]] مریم می‌کند، و به عنوان [[انسان برگزیده]] از او نام می‌برد، و در جمله دوم اشاره به [[برتری]] او بر همه [[زنان]] معاصر [[زمان]] خود می‌کند. این سخن [[قرآن]] [[گواه]] بر این است که [[مریم]] بزرگترین [[شخصیت]] [[زن]] در [[جهان]] خود بوده است<ref>این موضوع با آنچه درباره بانوی [[اسلام]] [[فاطمه]]{{س}} رسیده است که او [[برترین بانوی جهان]] است منافات ندارد؛ زیرا در [[روایات]] متعدد این مضمون آمده که از [[پیغمبر اسلام]]{{صل}} و [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده: «اما مریم بانوی زنان زمان خود بود اما فاطمه بانوی همۀ [[بانوان]] جهان از اولین و آخرین است».
کلمه «زنان جهان» نیز هیچگونه منافات با این سخن ندارد؛ زیرا این کلمه در قرآن و عبارات معمولی به معنی مردمی که در یک عصر و زمان [[زندگی]] می‌کنند آمده است، چنانکه درباره [[بنی‌اسرائیل]] می‌خوانیم: «و من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم» [[بدیهی]] است منظور برتری [[مؤمنان]] بنی‌اسرائیل بر [[مردم]] عصر خود بوده است.</ref>.
کلمه «زنان جهان» نیز هیچگونه منافات با این سخن ندارد؛ زیرا این کلمه در قرآن و عبارات معمولی به معنی مردمی که در یک عصر و زمان [[زندگی]] می‌کنند آمده است، چنانکه درباره [[بنی‌اسرائیل]] می‌خوانیم: «و من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم» [[بدیهی]] است منظور برتری [[مؤمنان]] بنی‌اسرائیل بر [[مردم]] عصر خود بوده است.</ref>.
[[فرشتگان]] به دنبال [[بشارت]] دادن به مریم دربارۀ [[برگزیده شدن]] از طرف [[خداوند]]، به او گفتند: «اکنون در برابر [[پروردگار]] [[خضوع]] کن، و [[سجده]] و [[رکوع]] بجا بیاور»<ref>{{متن قرآن|يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ}} «ای مریم! پروردگارت را به فروتنی فرمان بر و سجده کن و با نمازگزاران نماز بگزار» سوره آل عمران، آیه ۴۳.</ref> و این در [[حقیقت]] شکرانه‌ای در برابر آن [[نعمت]] بزرگ بود.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]] ص ۴۲۶.</ref>
[[فرشتگان]] به دنبال [[بشارت]] دادن به مریم دربارۀ [[برگزیده شدن]] از طرف [[خداوند]]، به او گفتند: «اکنون در برابر [[پروردگار]] [[خضوع]] کن، و [[سجده]] و [[رکوع]] بجا بیاور»<ref>{{متن قرآن|يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ}} «ای مریم! پروردگارت را به فروتنی فرمان بر و سجده کن و با نمازگزاران نماز بگزار» سوره آل عمران، آیه ۴۳.</ref> و این در [[حقیقت]] شکرانه‌ای در برابر آن [[نعمت]] بزرگ بود<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]]، ص ۴۲۶.</ref>.


==فضایل حضرت مریم==
==فضایل حضرت مریم==
خط ۷۱: خط ۷۴:
[[شیخ صدوق]] که به سندهای متعددی از رسول خدا{{صل}} روایت کرده که فرمود: [[بهترین زنان]] [[بهشت]] چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون<ref>کشاف، ج۳، ص۲۵۰؛ خصال، ج۱، ص۹۶.</ref>.
[[شیخ صدوق]] که به سندهای متعددی از رسول خدا{{صل}} روایت کرده که فرمود: [[بهترین زنان]] [[بهشت]] چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون<ref>کشاف، ج۳، ص۲۵۰؛ خصال، ج۱، ص۹۶.</ref>.
در [[حدیث]] دیگری است که فرمود: [[خدای عزوجل]] از زنان عالم چهار زن را برگزید: مریم، [[آسیه]]، [[خدیجه]] و [[فاطمه]]<ref>خصال، ج۱، ص۱۰۷.</ref>.
در [[حدیث]] دیگری است که فرمود: [[خدای عزوجل]] از زنان عالم چهار زن را برگزید: مریم، [[آسیه]]، [[خدیجه]] و [[فاطمه]]<ref>خصال، ج۱، ص۱۰۷.</ref>.
چنان‌که [[شیخ کلینی]] در [[روضه کافی]] از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده، مریم{{س}} از نظر عفت و پاکی در مرتبه‌ای است که [[خدای تعالی]] در [[روز قیامت]] او را نمونه و [[حجت]] برای زنان دیگر قرار می‌دهد و با او بر دیگران [[احتجاج]] می‌کند. [[متن حدیث]] این است:
چنان‌که [[شیخ کلینی]] در [[روضه کافی]] از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده، مریم{{س}} از نظر عفت و پاکی در مرتبه‌ای است که [[خدای تعالی]] در [[روز قیامت]] او را نمونه و [[حجت]] برای زنان دیگر قرار می‌دهد و با او بر دیگران [[احتجاج]] می‌کند. [[متن حدیث]] این است:
{{متن حدیث|عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ تُؤْتَى بِالْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّتِي قَدِ افْتُتِنَتْ فِي حُسْنِهَا فَتَقُولُ يَا رَبِّ حَسَّنْتَ خَلْقِي حَتَّى لَقِيتُ مَا لَقِيتُ فَيُجَاءُ بِمَرْيَمَ{{ع}}فَيُقَالُ أَنْتِ أَحْسَنُ أَوْ هَذِهِ قَدْ حَسَّنَّاهَا فَلَمْ تُفْتَتَنْ وَ يُجَاءُ بِالرَّجُلِ الْحَسَنِ الَّذِي قَدِ افْتُتِنَ فِي حُسْنِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ حَسَّنْتَ خَلْقِي حَتَّى لَقِيتُ مِنَ النِّسَاءِ مَا لَقِيتُ فَيُجَاءُ بِيُوسُفَ{{ع}}فَيُقَالُ أَنْتَ أَحْسَنُ أَوْ هَذَا قَدْ حَسَّنَّاهُ فَلَمْ يُفْتَتَنْ وَ يُجَاءُ بِصَاحِبِ الْبَلَاءِ الَّذِي قَدْ أَصَابَتْهُ الْفِتْنَةُ فِي بَلَائِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ شَدَّدْتَ عَلَيَّ الْبَلَاءَ حَتَّى افْتُتِنْتُ فَيُؤْتَى بِأَيُّوبَ{{ع}}فَيُقَالُ أَ بَلِيَّتُكَ أَشَدُّ أَوْ بَلِيَّةُ هَذَا فَقَدِ ابْتُلِيَ فَلَمْ يُفْتَتَنْ}}<ref>ترجمه این حدیث در سرگذشت حضرت ایوب گذشت. (روضة کافی، ص۲۳۸).</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص۵۸۰.</ref>
{{متن حدیث|عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ تُؤْتَى بِالْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّتِي قَدِ افْتُتِنَتْ فِي حُسْنِهَا فَتَقُولُ يَا رَبِّ حَسَّنْتَ خَلْقِي حَتَّى لَقِيتُ مَا لَقِيتُ فَيُجَاءُ بِمَرْيَمَ{{ع}}فَيُقَالُ أَنْتِ أَحْسَنُ أَوْ هَذِهِ قَدْ حَسَّنَّاهَا فَلَمْ تُفْتَتَنْ وَ يُجَاءُ بِالرَّجُلِ الْحَسَنِ الَّذِي قَدِ افْتُتِنَ فِي حُسْنِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ حَسَّنْتَ خَلْقِي حَتَّى لَقِيتُ مِنَ النِّسَاءِ مَا لَقِيتُ فَيُجَاءُ بِيُوسُفَ{{ع}}فَيُقَالُ أَنْتَ أَحْسَنُ أَوْ هَذَا قَدْ حَسَّنَّاهُ فَلَمْ يُفْتَتَنْ وَ يُجَاءُ بِصَاحِبِ الْبَلَاءِ الَّذِي قَدْ أَصَابَتْهُ الْفِتْنَةُ فِي بَلَائِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ شَدَّدْتَ عَلَيَّ الْبَلَاءَ حَتَّى افْتُتِنْتُ فَيُؤْتَى بِأَيُّوبَ{{ع}}فَيُقَالُ أَ بَلِيَّتُكَ أَشَدُّ أَوْ بَلِيَّةُ هَذَا فَقَدِ ابْتُلِيَ فَلَمْ يُفْتَتَنْ}}<ref>ترجمه این حدیث در سرگذشت حضرت ایوب گذشت. (روضة کافی، ص۲۳۸).</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]]، ص۵۸۰.</ref>


== عصمت حضرت مریم ==
== عصمت حضرت مریم ==
{{اصلی|عصمت حضرت مریم}}
{{اصلی|عصمت حضرت مریم}}
از برخی آیات قرآن کریم می‌توان عصمت حضرت مریم {{س}} را به دست آورد:
از برخی آیات قرآن کریم می‌توان عصمت حضرت مریم {{س}} را به دست آورد:
=== [[آیه اصطفاء]] ===
=== آیه اصطفاء ===
 
{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>. این [[آیه]] سه ویژگی اصلی برای [[مردم]] بر می‌شمارد: همسخنی با [[فرشتگان]]، [[برتری]] بر زنان عالم، و طهارت و پاکی. در زمینه هر کدام از این ویژگی‌ها، سخنان فراوانی گفته شده است.
{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>.
 
این [[آیه]] سه ویژگی اصلی برای [[مردم]] بر می‌شمارد: همسخنی با [[فرشتگان]]، [[برتری]] بر زنان عالم، و طهارت و پاکی. در زمینه هر کدام از این ویژگی‌ها، سخنان فراوانی گفته شده است.


برخی از [[مفسرین]]، ویژگی اول؛ یعنی، [[سخن گفتن]] فرشتگان با حضرت مریم {{س}} را [[دلیل]] بر [[پیامبر]] بودن ایشان شمرده‌اند<ref>روح المعانی، ج۳، ص۱۳۶.</ref>. ویژگی دوم نیز، مورد تفسیرهای گوناگونی واقع شده است. از جمله آنکه برخی، با بهره‌گیری از پاره‌ای از [[روایات]]، [[حضرت مریم]] را [[سرور]] تمامی زنان جهان، از آغاز تا انجام، دانسته‌اند. امّا بعضی دیگر از [[مفسّران]] [[اهل سنت]]، همانند [[آلوسی]]، این دیدگاه را مورد [[نقادی]] قرار داده، با اقامه شواهد گوناگونی، چنین نتیجه می‌گیرند که [[فاطمه زهرا]] {{س}} سرور تمامی زنان جهان است. اینان حتی بین پیامبر بودن مریم و برتری [[فاطمه]] {{س}} بر او، منافاتی نمی‌بینند<ref>روح المعانی، ج۳، ص۱۳۷.</ref>.
برخی از [[مفسرین]]، ویژگی اول؛ یعنی، [[سخن گفتن]] فرشتگان با حضرت مریم {{س}} را [[دلیل]] بر [[پیامبر]] بودن ایشان شمرده‌اند<ref>روح المعانی، ج۳، ص۱۳۶.</ref>. ویژگی دوم نیز، مورد تفسیرهای گوناگونی واقع شده است. از جمله آنکه برخی، با بهره‌گیری از پاره‌ای از [[روایات]]، [[حضرت مریم]] را [[سرور]] تمامی زنان جهان، از آغاز تا انجام، دانسته‌اند. امّا بعضی دیگر از [[مفسّران]] [[اهل سنت]]، همانند [[آلوسی]]، این دیدگاه را مورد [[نقادی]] قرار داده، با اقامه شواهد گوناگونی، چنین نتیجه می‌گیرند که [[فاطمه زهرا]] {{س}} سرور تمامی زنان جهان است. اینان حتی بین پیامبر بودن مریم و برتری [[فاطمه]] {{س}} بر او، منافاتی نمی‌بینند<ref>روح المعانی، ج۳، ص۱۳۷.</ref>.


آنچه با بحث کنونی ما رابطه مستقیم دارد، ویژگی سوم است. در زمینه اینکه [[خداوند]]، مریم {{س}} را از چه چیزهایی [[پاک]] گردانیده، وجوه گوناگونی بیان شده است؛ از جمله: ناپاکی‌های زنانه، [[اخلاق]] [[ناشایست]]، [[کفر]] و [[معصیت]]، تماس با مردان، و تهمت‌های [[یهودیان]]<ref>تفسیر فخر رازی، ج۲، ص۶۷۰؛ مجمع البیان، ج۱-۲، ص۷۴۵-۷۴۶؛ الکشاف، ج۱، ص۳۶۲.</ref>. به [[عقیده]] برخی از [[مفسران]]، سزاوارتر آن است که [[آیه]] را دارای معنای عامّ شمرده،، [[حضرت مریم]] را از تمامی پلیدی‌های حسّی، [[معنوی]] و [[قلبی]]، [[پاک]] بدانیم<ref>روح المعانی، ج۳، ص۱۳۷.</ref>. مرحوم [[علامه طباطبایی]] نیز دلالت آیه بر [[عصمت]] [[مریم]] را با [[سیاق آیات]]، سازگارتر می‌دانند<ref>المیزان، ج۳، ص۲۰۵.</ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۲۷۱.</ref>
آنچه با بحث کنونی ما رابطه مستقیم دارد، ویژگی سوم است. در زمینه اینکه [[خداوند]]، مریم {{س}} را از چه چیزهایی [[پاک]] گردانیده، وجوه گوناگونی بیان شده است؛ از جمله: ناپاکی‌های زنانه، [[اخلاق]] ناشایست، [[کفر]] و [[معصیت]]، تماس با مردان، و تهمت‌های [[یهودیان]]<ref>تفسیر فخر رازی، ج۲، ص۶۷۰؛ مجمع البیان، ج۱-۲، ص۷۴۵-۷۴۶؛ الکشاف، ج۱، ص۳۶۲.</ref>. به [[عقیده]] برخی از [[مفسران]]، سزاوارتر آن است که [[آیه]] را دارای معنای عامّ شمرده،، [[حضرت مریم]] را از تمامی پلیدی‌های حسّی، [[معنوی]] و [[قلبی]]، [[پاک]] بدانیم<ref>روح المعانی، ج۳، ص۱۳۷.</ref>. مرحوم [[علامه طباطبایی]] نیز دلالت آیه بر [[عصمت]] [[مریم]] را با سیاق آیات، سازگارتر می‌دانند<ref>المیزان، ج۳، ص۲۰۵.</ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۲۷۱.</ref>


=== آیه ۵۰ سوره مومنون ===
=== آیه ۵۰ سوره مومنون ===
خط ۹۴: خط ۹۵:


{{همچنین|گستره عصمت}}
{{همچنین|گستره عصمت}}
برخی [[مفسران شیعه]] و [[سنی]]، با استناد به آیه «{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>، وجوه مختلفی را در [[تفسیر]] عبارت {{متن قرآن|طَهَّرَكِ}} بیان کرده‌ و بدین وسیله گستره عصمت حضرت مریم را مشخص نموده‌اند. اما اغلب آنها تطهیر از گناهان را نیز یکی از آن وجوه شمرده‌اند<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۷۴۶؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان، ج۲، ص۳۰؛ علی بن محمد علی دخیل، الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۱، ص۷۴؛ محمد بن حبیب الله سبزواری نجفی، الجدید فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۴؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۴، ص۳۸؛ عبدالکریم خطیب، التفسیر القرآنی للقرآن، ج۲، ص۴۴۵؛ عتیق بن محمد سورآبادی، تفسیر سورآبادی، ج۱، ص۲۸۲؛ سیدمحمود آلوسی، روح المعانی، ج۲، ص۱۴۹؛ عبدالرحمان بن علی بن جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۱، ص۲۸۱؛ احمد بن ابی اسعد رشیدالدین میبدی، کشف الاسرار، ج۲، ص۱۱۶.</ref> و برخی دیگر از مفسران نیز، به تبیین تطهیر [[مریم]] {{س}} از گناهان، از راه اطلاق عبارت یادشده یا از طریق [[سیاق آیه]] به منزله تفسیر درست این عبارت پرداخته‌اند<ref>مقاتل بن سلیمان بلخی، تفسیر مقاتل، ج۱، ص۲۷۵؛ محمد صادقی تهرانی، البلاغ، ج۱، ص۵۵؛ سید علی اکبر قرشی، احسن الحدیث، ج۲، ص۷۶؛ حسن مصطفوی، تفسیر روشن، ج۴، ص۱۹۴؛ سیدمحمد حسینی شیرازی، تقریب القرآن الی الأذهان، ج۱، ص۳۳۹؛ سیده نصرت امین اصفهانی، مخرن العرفان، ج۳، ص۱۰۸؛ سیدعلی عبدالاعلی موسوی سبزواری، مواهب الرحمان، ج۵، ص۲۸۱؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۸۹؛ احمد بن محمد بن عجیبه، البحر المدید، تحقیق حسن عباس زکی، ج۱، ص۳۵۱؛ احمد بن مصطفی مراغی، تفسیر المراغی، ج۳، ص۱۵۱؛ محمد ثناء الله مظهری، تفسیر المظهری، ج۲، ص۱۴۸؛ ج۳، ص۲۲۴؛ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۳، ص۲۲۴؛ سیدمحمد طنطاوی، تفسیر الوسیط، ج۲، ص۱۰۲؛ حسن بن محمد نیشابوری، تفسیر غرائب القرآن، ج۲، ص۱۵۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۷۸.</ref>
برخی [[مفسران شیعه]] و [[سنی]]، با استناد به آیه «{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>، وجوه مختلفی را در [[تفسیر]] عبارت {{متن قرآن|طَهَّرَكِ}} بیان کرده‌ و بدین وسیله گستره عصمت حضرت مریم را مشخص نموده‌اند. اما اغلب آنها تطهیر از گناهان را نیز یکی از آن وجوه شمرده‌اند<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۷۴۶؛ محمد بن حسن شیبانی، نهج البیان، ج۲، ص۳۰؛ علی بن محمد علی دخیل، الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۱، ص۷۴؛ محمد بن حبیب الله سبزواری نجفی، الجدید فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۴؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۴، ص۳۸؛ عبدالکریم خطیب، التفسیر القرآنی للقرآن، ج۲، ص۴۴۵؛ عتیق بن محمد سورآبادی، تفسیر سورآبادی، ج۱، ص۲۸۲؛ سیدمحمود آلوسی، روح المعانی، ج۲، ص۱۴۹؛ عبدالرحمان بن علی بن جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۱، ص۲۸۱؛ احمد بن ابی اسعد رشیدالدین میبدی، کشف الاسرار، ج۲، ص۱۱۶.</ref> و برخی دیگر از مفسران نیز، به تبیین تطهیر [[مریم]] {{س}} از گناهان، از راه اطلاق عبارت یادشده یا از طریق سیاق آیه به منزله تفسیر درست این عبارت پرداخته‌اند<ref>مقاتل بن سلیمان بلخی، تفسیر مقاتل، ج۱، ص۲۷۵؛ محمد صادقی تهرانی، البلاغ، ج۱، ص۵۵؛ سید علی اکبر قرشی، احسن الحدیث، ج۲، ص۷۶؛ حسن مصطفوی، تفسیر روشن، ج۴، ص۱۹۴؛ سیدمحمد حسینی شیرازی، تقریب القرآن الی الأذهان، ج۱، ص۳۳۹؛ سیده نصرت امین اصفهانی، مخرن العرفان، ج۳، ص۱۰۸؛ سیدعلی عبدالاعلی موسوی سبزواری، مواهب الرحمان، ج۵، ص۲۸۱؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۸۹؛ احمد بن محمد بن عجیبه، البحر المدید، تحقیق حسن عباس زکی، ج۱، ص۳۵۱؛ احمد بن مصطفی مراغی، تفسیر المراغی، ج۳، ص۱۵۱؛ محمد ثناء الله مظهری، تفسیر المظهری، ج۲، ص۱۴۸؛ ج۳، ص۲۲۴؛ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۳، ص۲۲۴؛ سیدمحمد طنطاوی، تفسیر الوسیط، ج۲، ص۱۰۲؛ حسن بن محمد نیشابوری، تفسیر غرائب القرآن، ج۲، ص۱۵۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۷۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681351.jpg|22px]] [[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|'''تاریخ انبیاء''']]
# [[پرونده:13681351.jpg|22px]] [[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|'''تاریخ انبیاء''']]
# [[پرونده:1100842.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|'''قصه‌های قرآن''']]
# [[پرونده:1100842.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|'''قصه‌های قرآن''']]
#[[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:53960800.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|'''پژوهشی در عصمت معصومان''']]
# [[پرونده:1379713.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|'''عصمت در قرآن''']]
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۰۶: خط ۱۱۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مریم]]
[[رده:مادران پیامبران]]
[[رده:مادران پیامبران]]
۱۱۳٬۶۲۹

ویرایش