|
|
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{سیره معصوم}} | | {{مدخل مرتبط |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | موضوع مرتبط = ازدواج |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[ازدواج]]''' است. "'''[[ازدواج]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | | عنوان مدخل = ازدواج |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | مداخل مرتبط = [[ازدواج در قرآن]] - [[ازدواج در فقه اسلامی]] - [[ازدواج در جامعهشناسی اسلامی]] - [[ازدواج در معارف و سیره معصوم]] - [[ازدواج در معارف و سیره نبوی]] - [[ازدواج در معارف و سیره رضوی]] - [[ازدواج در معارف و سیره امام جواد]] - [[ازدواج در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ازدواج در قرآن]] - [[ازدواج در فقه اسلامی]] - [[ازدواج در جامعهشناسی اسلامی]] - [[ازدواج در معارف و سیره نبوی]]</div>
| | | پرسش مرتبط = |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | }} |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | == مقدمه == |
| [[تشکیل خانواده]] در [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اعتبار و ارزشی ویژه دارد. تلقی آن [[حضرت]] از [[خانواده]] و اینکه این بنیاد چگونه بنیادی است و با آن چگونه باید [[رفتار]] کرد، موجب [[شگفتی]] است. تعابیر [[رسول خدا]]{{صل}} در اهمیت این بنیاد و جایگاه آن، والاترین تعابیر است، به گونهای که هیچچیز با آن قابل [[قیاس]] نیست، چنانکه از آن حضرت [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|مَا بُنِيَ فِي الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِيجِ}}<ref>«هیچ بنایی در [[اسلام]] پایهگذاری نشده است که در پیشگاه خدای عز و جل محبوبتر و ارجمندتر از تشکیل خانواده باشد.» محمد باقر المجلسی، بحار الانوار الجامعة لعلوم الأئمة الأطهار، الطبعة الثالثة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۱۰۳، ص۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۲-۱۵۳.</ref> | | [[تشکیل خانواده]] در [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اعتبار و ارزشی ویژه دارد. تلقی آن حضرت از [[خانواده]] و اینکه این بنیاد چگونه بنیادی است و با آن چگونه باید [[رفتار]] کرد، موجب [[شگفتی]] است. تعابیر [[رسول خدا]] {{صل}} در اهمیت این بنیاد و جایگاه آن، والاترین تعابیر است، به گونهای که هیچچیز با آن قابل قیاس نیست، چنانکه از آن حضرت [[روایت]] شده است که فرمود: «هیچ بنایی در [[اسلام]] پایهگذاری نشده است که در پیشگاه خدای عز و جل محبوبتر و ارجمندتر از تشکیل خانواده باشد»<ref>{{متن حدیث|مَا بُنِيَ فِي الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِيجِ}}؛ محمد باقر المجلسی، بحار الانوار الجامعة لعلوم الأئمة الأطهار، الطبعة الثالثة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۱۰۳، ص۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۲-۱۵۳.</ref>. |
|
| |
|
| در میان همه بنیادها، بنیادی نیست که این اندازه [[محبوب]] و [[مرضی]] [[خداوند]] باشد؛ و خانواده زیباترین و رو به کمالترین مجموعهای است که در هستی وجود دارد. [[صفوان بن مهران]]<ref>صفوان بن مهران جمال از اصحاب امام صادق و امام کاظم{{عم}} و از شخصیتهای برجسته و مورد اعتماد بوده است، چنانکه شیخ مفید در کتاب الارشاد در فصل نص بر امامت امام کاظم{{ع}} از جانب امام صادق{{ع}}، آورده است که او از جمله شیوخ اصحاب حضرت صادق{{ع}} و از خواص اصحاب و از موثقان فقها و صالحان درگاه آن حضرت بوده است. ر.ک: أبو عبدالله محمد بن النعمان البغدادی الملقب بالمفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، صححه و أخرجه السید کاظم الموسوی المیاموی، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۷۷ ق. ص۲۷۰؛ أبوالعباس احمد بن علی بن العباس النجاشی، رجال النجاشی، تحقیق السید موسی الشبیری الزنجانی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷ ق. ص۱۹۸؛ أبوجعفر محمد بن الحسن الطوسی، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱ ش. ص۱۷۱؛ همو، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، صححه و علق علیه و قدم له حسن المصطفوی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش. ص۴۴۰-۴۴۱؛ زکی الدین المولی عنایة الله بن علی القهپائی، مجمع الرجال، الطبعة الثانیة، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۴ ش. ج۳، ص۲۱۵-۲۱۶؛ السید أبوالقاسم الموسوی الخوئی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، دار الزهراء، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۹، ص۱۲۱-۱۲۳؛ أبوطالب التجلیل التبریزی، معجم الثقات و ترتیب الطبقات، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ ق. ص۶۵.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که آن [[حضرت]] گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُعْمَرُ فِي الْإِسْلَامِ بِالنِّكَاحِ}}<ref>«هیچچیز نزد خدای عز و جل محبوبتر از خانهای نیست که با [[ازدواج]] آباد گردد.» أبوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۸۸ ق. ج۵، ص۳۲۸؛ احمد بن فهد الحلی، المهذب البارع، تحقیق آقا مجتبی العراقی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۱ ق. ج۳، ص۱۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵؛ احمد بن محمد مهدی النراقی، مستند الشیعة، الطبعة الاولی، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۱۹ ق. ج۱۶، ص۱۲.</ref>. | | در میان همه بنیادها، بنیادی نیست که این اندازه محبوب و مرضی [[خداوند]] باشد؛ و خانواده زیباترین و رو به کمالترین مجموعهای است که در هستی وجود دارد. [[صفوان بن مهران]]<ref>صفوان بن مهران جمال از اصحاب امام صادق و امام کاظم {{عم}} و از شخصیتهای برجسته و مورد اعتماد بوده است، چنانکه شیخ مفید در کتاب الارشاد در فصل نص بر امامت امام کاظم {{ع}} از جانب امام صادق {{ع}}، آورده است که او از جمله شیوخ اصحاب حضرت صادق {{ع}} و از خواص اصحاب و از موثقان فقها و صالحان درگاه آن حضرت بوده است. ر. ک: أبو عبدالله محمد بن النعمان البغدادی الملقب بالمفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، صححه و أخرجه السید کاظم الموسوی المیاموی، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۷۷ ق. ص۲۷۰؛ أبوالعباس احمد بن علی بن العباس النجاشی، رجال النجاشی، تحقیق السید موسی الشبیری الزنجانی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷ ق. ص۱۹۸؛ أبوجعفر محمد بن الحسن الطوسی، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱ ش. ص۱۷۱؛ همو، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، صححه و علق علیه و قدم له حسن المصطفوی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش. ص۴۴۰-۴۴۱؛ زکی الدین المولی عنایة الله بن علی القهپائی، مجمع الرجال، الطبعة الثانیة، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۴ ش. ج۳، ص۲۱۵-۲۱۶؛ السید أبوالقاسم الموسوی الخوئی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، دار الزهراء، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۹، ص۱۲۱-۱۲۳؛ أبوطالب التجلیل التبریزی، معجم الثقات و ترتیب الطبقات، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ ق. ص۶۵.</ref> از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده است که آن حضرت گفت: [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «هیچچیز نزد خدای عز و جل محبوبتر از خانهای نیست که با [[ازدواج]] آباد گردد»<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُعْمَرُ فِي الْإِسْلَامِ بِالنِّكَاحِ}}؛ أبوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۸۸ ق. ج۵، ص۳۲۸؛ احمد بن فهد الحلی، المهذب البارع، تحقیق آقا مجتبی العراقی، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۱ ق. ج۳، ص۱۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵؛ احمد بن محمد مهدی النراقی، مستند الشیعة، الطبعة الاولی، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۱۹ ق. ج۱۶، ص۱۲.</ref>. |
|
| |
|
| [[پیامبر اکرم]]{{صل}} جایگاه [[خانواده]] را چنین معرفی کرده است تا به [[درستی]] مشخص شود که هیچ بنیانی در هستی - از نظر ارزشی - با آن [[برابری]] نمیکند. دراینباره از [[امام باقر]]{{ع}} چنین روایت شده است: {{متن حدیث|لَيْسَ شَيْءٌ مُبَاحٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ النِّكَاحِ}}<ref>«هیچچیز مباحی در پیشگاه [[خداوند]] محبوبتر از ازدواج نیست.» مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۴؛ السید حسین الطباطبائی البروجردی، جامع أحادیث الشیعة، الطبعة الاولی، قم، ۱۴۰۹ ق. ج۲۰، ص۶.</ref>. | | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} جایگاه [[خانواده]] را چنین معرفی کرده است تا به [[درستی]] مشخص شود که هیچ بنیانی در هستی ـ از نظر ارزشی ـ با آن [[برابری]] نمیکند. دراینباره از [[امام باقر]] {{ع}} چنین روایت شده است: «هیچچیز مباحی در پیشگاه [[خداوند]] محبوبتر از ازدواج نیست»<ref>{{متن حدیث|لَيْسَ شَيْءٌ مُبَاحٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ النِّكَاحِ}}؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۴؛ السید حسین الطباطبائی البروجردی، جامع أحادیث الشیعة، الطبعة الاولی، قم، ۱۴۰۹ ق. ج۲۰، ص۶.</ref>. |
|
| |
|
| [[تشکیل خانواده]] از چنان جایگاهی برخوردار است که یکی از منازل [[رحمت الهی]] شمرده شده است؛ هم جلوه [[رحمت]] خداست و هم وسیله [[نزول]] رحمت الهی است. پیامآور رحمت و [[برکت]]، [[رسول]] [[ختمی مرتبت]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|يُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالرَّحْمَةِ فِي أَرْبَعِ مَوَاضِعَ عِنْدَ نُزُولِ الْمَطَرِ وَ عِنْدَ نَظَرِ الْوَلَدِ فِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ عِنْدَ فَتْحِ بَابِ الْكَعْبَةِ وَ عِنْدَ النِّكَاحِ}}<ref>«درهای [[آسمان]] در چهار موضع از سر [[رحمت]] گشوده میشود: هنگام [[نزول]] [[باران]]، و هنگام نگاه کردن فرزند به چهره [[پدر]] و [[مادر]]، و هنگام گشوده شدن در [[کعبه]]، و هنگام [[ازدواج]].» محمد بن محمد الشعیری، جامع الاخبار، الطبعة الاولی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ص۹۷؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۲.</ref>. | | [[تشکیل خانواده]] از چنان جایگاهی برخوردار است که یکی از منازل [[رحمت الهی]] شمرده شده است؛ هم جلوه [[رحمت]] خداست و هم وسیله نزول رحمت الهی است. پیامآور رحمت و [[برکت]]، [[رسول]] [[ختمی مرتبت]] {{صل}} فرموده است: «درهای [[آسمان]] در چهار موضع از سر [[رحمت]] گشوده میشود: هنگام نزول [[باران]]، و هنگام نگاه کردن فرزند به چهره پدر و مادر و هنگام گشوده شدن در [[کعبه]] و هنگام [[ازدواج]]»<ref>{{متن حدیث|يُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالرَّحْمَةِ فِي أَرْبَعِ مَوَاضِعَ عِنْدَ نُزُولِ الْمَطَرِ وَ عِنْدَ نَظَرِ الْوَلَدِ فِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ عِنْدَ فَتْحِ بَابِ الْكَعْبَةِ وَ عِنْدَ النِّكَاحِ}}؛ محمد بن محمد الشعیری، جامع الاخبار، الطبعة الاولی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ص۹۷؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۲.</ref>. |
|
| |
|
| بر این اساس، [[تشکیل خانواده]] پذیرا شدن [[رحمت الهی]] و عمل به [[نیکوترین]] ویژگیهای [[سنت پیامبر]]{{صل}} و [[راه و رسم]] والای آن [[حضرت]] است. [[رسول خدا]]{{صل}} سفارش میکرد که پیروانش بدو [[تأسی]] کنند و این [[سنت]] [[نیکو]] را به [[درستی]] پاس بدارند؛ و میفرمود: {{متن حدیث|النِّكَاحُ سُنَّتِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي}}<ref>«ازدواج سنت من است، پس هر که به سنت من پشت کند، از من نیست.» شمسالدین أبو بکر محمد بن احمد بن سهل السرخسی، المبسوط، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ج۴، ص۱۹۳؛ أبوبکر بن مسعود الکاشانی، بدائع الصنائع، الطبعة الاولی، المکتبة الحبیبیة، پاکستان، ۱۴۰۹ ق. ج۲، ص۲۲۹؛ جامع الاخبار، ص۹۷؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۰؛ بدین صورت نیز وارد شده است: {{متن حدیث|النکاح سنتی فمن لم یعمل بسنتی فلیس منی}}. (ازدواج سنت من است، پس هر که به سنت من عمل نکند از من نیست). علاءالدین بن حسام الدین المتقی الهندی، کنزالعمال فی أحادیث الأقوال و الأفعال، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۹ ق. ج۱۶، ص۲۷۱.</ref>. | | بر این اساس، [[تشکیل خانواده]] پذیرا شدن [[رحمت الهی]] و عمل به نیکوترین ویژگیهای [[سنت پیامبر]] {{صل}} و راه و رسم والای آن حضرت است. [[رسول خدا]] {{صل}} سفارش میکرد که پیروانش بدو [[تأسی]] کنند و این [[سنت]] [[نیکو]] را به درستی پاس بدارند؛ و میفرمود: «ازدواج سنت من است، پس هر که به سنت من پشت کند، از من نیست»<ref>{{متن حدیث|النِّكَاحُ سُنَّتِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي}}؛ شمسالدین أبو بکر محمد بن احمد بن سهل السرخسی، المبسوط، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ج۴، ص۱۹۳؛ أبوبکر بن مسعود الکاشانی، بدائع الصنائع، الطبعة الاولی، المکتبة الحبیبیة، پاکستان، ۱۴۰۹ ق. ج۲، ص۲۲۹؛ جامع الاخبار، ص۹۷؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۰؛ بدین صورت نیز وارد شده است: {{متن حدیث|النکاح سنتی فمن لم یعمل بسنتی فلیس منی}}. (ازدواج سنت من است، پس هر که به سنت من عمل نکند از من نیست). علاءالدین بن حسام الدین المتقی الهندی، کنزالعمال فی أحادیث الأقوال و الأفعال، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۹ ق. ج۱۶، ص۲۷۱.</ref>. |
|
| |
|
| [[راه و رسم پیامبر]]{{صل}} در تشکیل خانواده، خود [[بهترین]] مشوق در به وجود آوردن نیکوترین بنیانها است. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ عَلَى فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَّ بِسُنَّتِي فَإِنَّ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحَ}}<ref>أبوعلی محمد بن الأشعث الکوفی، الجعفریات (الاشعثیات)، مکتبة نینوی الحدیثة، طهران، ص۸۹؛ أبوحنیفة النعمان بن محمد التمیمی، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، دارالمعارف، القاهرة، ۱۳۸۹ ق. ج۲، ص۱۸۹؛ ضیاءالدین أبوالرضا فضل الله بن علی الحسنی الراوندی، ترتیب نوادر الراوندی، الطبعة الاولی، مؤسسة البلاغ، بیروت، ۱۴۰۸ ق. ص۱۱۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۷۴؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۴۹. بدین صورت نیز وارد شده است: {{متن حدیث|مَنْ أَحَبَّ فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَ بِسُنَّتِي وَ [إنَّ] مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحُ}} (هر که آیین مرا دوست دارد البته باید از سنت من پیروی کند و در راه من گام زند، و از جمله سنتهای من ازدواج است). محمد بن ادریس الشافعی، کتاب الأم، اشرف علی طبعه و باشر تصحیحه محمد زهری النجار، دارالمعرفة، بیروت، ج۵، ص۱۵۴؛ أبو بکر عبدالرزاق بن همام الصنعانی، المصنف، عنی بتحقیق نصوصه و تخریج أحادیثه و التعلیق علیه حبیب الرحمن الاعظمی، الطبعة الثانیة، من منشورات المجلس العلمی، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۶، ص۱۶۹؛ الکافی، ج۵، ص۴۹۴؛ أبو بکر احمد بن علی الرازی الجصاص، احکام القرآن، الطبعة الاولی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ ق. ج۳، ص۴۱۴؛ أبو بکر احمد بن الحسین البیهقی، السنن الکبری، دارالمعرفة، بیروت، ج۷، ص۷۸؛ عبدالعزیز بن البراج الطرابلسی، المهذب، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۶ ق. ج۲، ص۱۷۸؛ أبو القاسم علی بن الحسن المعروف بابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق علی شیری، الطبعة الاولی، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۵-۱۴۱۹ ق. ج۶۱، ص۲۳۹؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۶؛ نور الدین علی بن أبی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۲ ق. ج۴، ص۲۵۲؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۲۷۲.</ref>.
| | راه و رسم پیامبر {{صل}} در تشکیل خانواده، خود [[بهترین]] مشوق در به وجود آوردن نیکوترین بنیانها است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که رسول خدا {{صل}} فرمود: «هرکه [[دوست]] دارد که بر [[آیین]] من باشد، البته باید از [[سنت]] من [[پیروی]] کند و در راه من گام زند، و از جمله سنتهای من [[ازدواج]] است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ عَلَى فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَّ بِسُنَّتِي فَإِنَّ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحَ}}؛ أبوعلی محمد بن الأشعث الکوفی، الجعفریات (الاشعثیات)، مکتبة نینوی الحدیثة، طهران، ص۸۹؛ أبوحنیفة النعمان بن محمد التمیمی، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، دارالمعارف، القاهرة، ۱۳۸۹ ق. ج۲، ص۱۸۹؛ ضیاءالدین أبوالرضا فضل الله بن علی الحسنی الراوندی، ترتیب نوادر الراوندی، الطبعة الاولی، مؤسسة البلاغ، بیروت، ۱۴۰۸ ق. ص۱۱۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۷۴؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۴۹. بدین صورت نیز وارد شده است: {{متن حدیث|مَنْ أَحَبَّ فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَ بِسُنَّتِي وَ [إنَّ] مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحُ}} (هر که آیین مرا دوست دارد البته باید از سنت من پیروی کند و در راه من گام زند، و از جمله سنتهای من ازدواج است). محمد بن ادریس الشافعی، کتاب الأم، اشرف علی طبعه و باشر تصحیحه محمد زهری النجار، دارالمعرفة، بیروت، ج۵، ص۱۵۴؛ أبو بکر عبدالرزاق بن همام الصنعانی، المصنف، عنی بتحقیق نصوصه و تخریج أحادیثه و التعلیق علیه حبیب الرحمن الاعظمی، الطبعة الثانیة، من منشورات المجلس العلمی، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ج۶، ص۱۶۹؛ الکافی، ج۵، ص۴۹۴؛ أبو بکر احمد بن علی الرازی الجصاص، احکام القرآن، الطبعة الاولی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ ق. ج۳، ص۴۱۴؛ أبو بکر احمد بن الحسین البیهقی، السنن الکبری، دارالمعرفة، بیروت، ج۷، ص۷۸؛ عبدالعزیز بن البراج الطرابلسی، المهذب، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۶ ق. ج۲، ص۱۷۸؛ أبو القاسم علی بن الحسن المعروف بابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق علی شیری، الطبعة الاولی، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۵-۱۴۱۹ ق. ج۶۱، ص۲۳۹؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۶؛ نور الدین علی بن أبی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۲ ق. ج۴، ص۲۵۲؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۲۷۲.</ref>. |
|
| |
|
| هرکه [[دوست]] دارد که بر [[آیین]] من باشد، البته باید از [[سنت]] من [[پیروی]] کند و در [[راه]] من گام زند، و از جمله سنتهای من [[ازدواج]] است.
| | تشکیل خانواده در نگاه [[پیامبر]] {{صل}} چنان والا و گرانقدر است که هیچچیز با آن [[برابری]] نمیکند و اگر جایگاه [[خانواده]] در هستی به [[درستی]] دریافت شود و این [[حقیقت]] [[ادراک]] گردد که بدون [[سلامت]] و [[صلابت]] آن، هیچ مجموعه [[انسانی]] قادر به [[سیر]] کمالی نیست، آنگاه روشن میشود که چرا [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره خانواده چنین تعابیری بیان فرموده است و چرا گسستن این مجموعه نزد [[خداوند]] از هر کاری منفورتر و مطرودتر است، چنانکه بر زبان پیامآور [[حق]] آمده است: «هیچچیز نزد [[خدای عزوجل]] منفورتر از این نیست که خانهای در [[اسلام]] با جدایی ([[طلاق]]) از هم متلاشی گردد»<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْءٍ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُخْرَبُ فِي الْإِسْلَامِ بِالْفُرْقَةِ يَعْنِي الطَّلَاقَ}}؛ الکافی، ج۵، ص۳۲۸؛ المهذب البارع، ج۳، ص۱۶۳؛ محمد بن علی بن ابراهیم الاحسائی المعروف با بن أبی جمهور، عوالی اللآلی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة، قدم له شهاب الدین المرعشی النجفی، مطبعة سید الشهداء، قم، ۱۴۰۳ ق. ج۳، ص۲۸۸؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵.</ref>. |
| [[تشکیل خانواده]] در نگاه [[پیامبر]]{{صل}} چنان والا و گرانقدر است که هیچچیز با آن [[برابری]] نمیکند و اگر جایگاه [[خانواده]] در هستی به [[درستی]] دریافت شود و این [[حقیقت]] [[ادراک]] گردد که بدون [[سلامت]] و [[صلابت]] آن، هیچ مجموعه [[انسانی]] [[قادر]] به [[سیر]] کمالی نیست، آنگاه روشن میشود که چرا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره خانواده چنین تعابیری بیان فرموده است و چرا [[گسستن]] این مجموعه نزد [[خداوند]] از هر کاری منفورتر و مطرودتر است، چنانکه بر زبان پیامآور [[حق]] آمده است: {{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْءٍ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُخْرَبُ فِي الْإِسْلَامِ بِالْفُرْقَةِ يَعْنِي الطَّلَاقَ}}<ref>«هیچچیز نزد [[خدای عزوجل]] منفورتر از این نیست که خانهای در [[اسلام]] با جدایی ([[طلاق]]) از هم متلاشی گردد.» الکافی، ج۵، ص۳۲۸؛ المهذب البارع، ج۳، ص۱۶۳؛ محمد بن علی بن ابراهیم الاحسائی المعروف با بن أبی جمهور، عوالی اللآلی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة، قدم له شهاب الدین المرعشی النجفی، مطبعة سید الشهداء، قم، ۱۴۰۳ ق. ج۳، ص۲۸۸؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| [[فروپاشی]] کانون [[خانواده]] چنان [[نکوهیده]] است که [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ يَهْتَزُّ مِنْهُ الْعَرْشُ}}<ref>«[[ازدواج]] کنید ولی جدایی حاصل نکنید که [[عرش]] [[[الهی]]]از جدایی به لرزه درمیآید.» أمین الاسلام أبوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۳ ق. ج۵، ص۳۰۴؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۸۸؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۷؛ أبوعبدالله محمد بن احمد القرطبی الانصاری، الجامع لاحکام القرآن، تصحیح أبواسحاق ابراهیم اطفیش، دارالکتب المصریة، ۱۳۷۶ ق. افست دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۱۸، ص۱۴۹؛ جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی، الجامع الصغیر فی أحادیث البشیر النذیر، الطبعة الاولی، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۱ ق. ج۱، ص۵۰۵.</ref>.
| | فروپاشی کانون [[خانواده]] چنان نکوهیده است که [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: «[[ازدواج]] کنید ولی جدایی حاصل نکنید که [[عرش]] [[[الهی]]]از جدایی به لرزه درمیآید»<ref>{{متن حدیث|تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ يَهْتَزُّ مِنْهُ الْعَرْشُ}}؛ أمین الاسلام أبوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۳ ق. ج۵، ص۳۰۴؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۸۸؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۷؛ أبوعبدالله محمد بن احمد القرطبی الانصاری، الجامع لاحکام القرآن، تصحیح أبواسحاق ابراهیم اطفیش، دارالکتب المصریة، ۱۳۷۶ ق. افست دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۱۸، ص۱۴۹؛ جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی، الجامع الصغیر فی أحادیث البشیر النذیر، الطبعة الاولی، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۱ ق. ج۱، ص۵۰۵.</ref>. از این تعبیر استفاده میشود که بنیان خانواده از چنان جایگاهی در هستی برخوردار است که با تزلزل آن گویا [[عرش الهی]] میلرزد؛ و این سخن بیانگر اهمیت ویژه این بنیان در نظام هستی است<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)| سیره نبوی ج۴]]، ص ۱۷-۲۱.</ref>. |
|
| |
|
| از این تعبیر استفاده میشود که بنیان خانواده از چنان جایگاهی در هستی برخوردار است که با [[تزلزل]] آن گویا [[عرش الهی]] میلرزد؛ و این سخن بیانگر اهمیت ویژه این بنیان در [[نظام هستی]] است.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۱۷-۲۱.</ref>
| | == همسرگزینی == |
| | {{اصلی|انتخاب همسر}} |
| | [[ازدواج]] یک کمال است و در [[دین مبین اسلام]] [[ارزش]] و جایگاه والایی دارد. [[اسلام]] این بنای ارزشمند را از [[بهترین]] بنیانها معرفی میکند، [[پیامبر اسلام]] میفرماید: {{متن حدیث|مَا بُنِيَ بِنَاءٌ فِي الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّزْوِيجِ}}<ref>«هیچ بنیادی در اسلام نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست». وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳.</ref>. |
|
| |
|
| ==ازدواج در دانشنامه امام رضا==
| | [[رسول خدا]] {{صل}}، این زیباترین پیوند را یک [[سنت]] محمدی میداند و دیگران را نیز به انجام آن [[تشویق]] میکند: {{متن حدیث|مَنْ أَحَبَّ فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَ بِسُنَّتِي وَ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحُ}}<ref>«هر کس که فطرت مرا دوست دارد، از سنت من پیروی کند و ازدواج از سنت من است». مکارم الاخلاق، ج۱، ص۴۲۹.</ref>. |
| [[زناشویی]] و [[همسر]] گرفتن مرد یا [[زن]] به سبب [[عقد]] خاص با شرایط آن. در [[روایتها]] و متون منسوب به [[امام رضا]]{{ع}}، مباحث مختلفی راجع به اهمیت و [[آداب]] [[ازدواج]]، ویژگیهای همسر [[شایسته]]، [[احکام ازدواج]] و غیر اینها مطرح شده است.
| |
| «ازدواج» مصدر باب افتعال از ماده «ز و ج» است و به معنای صنف و نوع از هر چیزی است. به زن و مردی که با یکدیگر رابطه زناشویی دارند «زوجین» میگویند. ازدواج در معنای اسم مصدری یعنی جفتجفتی، جفتشدگی، زوجشدگی و اتصال نیز کاربرد دارد<ref>لسان العرب، ج۲، ص۲۹۲.</ref>. ازدواج با [[نکاح]] تقریباً هم معناست، ولی نکاح به معنای همخوابگی کردن نیز آمده است<ref>فرهنگ معاصر عربی - فارسی، ص۷۱۴.</ref>. در روایتهای منسوب به امام رضا{{ع}} همچون سایر متون [[اسلامی]]، بیشتر از مشتقات کلمه ازدواج، مثل تزویج و تزوج استفاده شده و واژه نکاح و مشتقات آن نیز به کار رفته است. گاه نیز از عباراتی کنایی مانند این استفاده میشود: «از [[سعادت]] مرد آن است که [[جامه]] از زنی سپید بر کشد»<ref>الکافی، ج۵، ص۳۳۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۸.</ref>.
| |
|
| |
|
| اهمیت ازدواج به اندازهای است که در [[فقه]] یک کتاب مستقل به آن اختصاص داده و [[احکام شرعی]] مربوط بدان را طرح نمودهاند. امروزه نیز به غیر از [[فقیهان]] و حقوقدانان، جامعهشناسان، [[روانشناسان]] و اقتصاددانان از ابعاد دیگر به مسأله ازدواج نگریسته و هر یک مباحث مفصلی را از زوایه دید خویش مطرح ساختهاند.
| | [[تمایل]] [[جوان]] برای ازدواج، واقعیتی خدادادی است که آثار فراوانی در پی دارد. از آن جمله، پیامبر اسلام، فزونی [[مروت]] و [[نیکی]] [[سیرت]] را نتیجه ازدواج میداند و میفرماید: {{متن حدیث|زَوِّجُوا أَيَامَاكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ يُحْسِنُ لَهُمْ فِي أَخْلَاقِهِمْ... وَ يَزِيدُهُمْ فِي مُرُوَّاتِهِمْ}}<ref>«پسران و دختران مجرد خود را همسر دهید که خداوند مروتشان را افزون و سیرتشان را نیکو کند». بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۲۲.</ref>. |
| از نظر [[قرآن کریم]]، همسر از [[نعمتهای الهی]] و [[نشانه]] [[حکمت خداوند]] است<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}} «و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>. زن و شوهر از جنس یکدیگر و مکمل هم [[آفریده]] شدهاند: {{متن قرآن|خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا}}<ref>«و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید» سوره روم، آیه ۲۱؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}} «اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایستهای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹؛ {{متن قرآن|خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا...}} «شما را از تنی یگانه آفرید سپس از او همسرش را پدید آورد.».. سوره زمر، آیه ۶؛ {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا}} «پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>. [[هدف از ازدواج]] به دست آوردن [[آرامش]] و سکون<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}} «اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند -پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایستهای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹؛ {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}} «و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>، [[بقای نسل]] و فرزندآوری<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}} «و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان میآورند و به نعمتهای خداوند ناسپاسی میورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>، و گسترش [[روابط]] [[خویشاوندی]]<ref>{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا}} «و اوست که از آب بشری آفرید و او را نسبی و سببی نهاد و پروردگار تو تواناست» سوره فرقان، آیه ۵۴.</ref> است. زوجین برای یکدیگر نقش [[لباس]] برای [[انسان]] برهنه را [[بازی]] میکنند<ref>{{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ...}} «آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید.».. سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>. اساس [[زندگی]] [[زناشویی]] بر [[مودت]] و [[رحمت]] است<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}} «و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>. یافتن [[همسر]] [[شایسته]]، مطلوب انسان [[مؤمن]] و مورد درخواست او از [[پروردگار]] است<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا}} «و آنان که میگویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>.
| |
|
| |
|
| در [[قرآن شریف]] و روایتهای [[اسلامی]]، [[دستور]] به تزویج افراد بیهمسر و تلاش در جهت [[ازدواج]] آنان آمده و [[خداوند]] [[وعده]] رفع تنگنای [[اقتصادی]] بر اثر ازدواج را داده است<ref>{{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} «و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲؛ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۱۷.</ref>. افرادی که [[توانایی]] ازدواج ندارند باید [[پاکدامنی]] پیشه کنند و برقراری [[روابط]] [[نامشروع]]، هرگز جایگزین رابطه سالم ازدواج نمیگردد<ref>{{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} «و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref>. در [[احادیث]] منقول از [[امام رضا]]{{ع}}، بیهمسری و [[ترک ازدواج]] برای همیشه، نه تنها فاقد هر گونه [[فضیلت]] دانسته شده، بلکه از آن [[نهی]] نیز شده است<ref>بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۱۹- ۳۲۰.</ref>. از طرف دیگر، بیمبالاتی و عدم دقت در [[انتخاب همسر]] نیز [[نکوهش]] شده است<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۱۹؛ عوالی اللئالی، ج۳، ص۳۱۰.</ref>. [[حضرت]] فرموده است: به شرابخوار دختر ندهید و هر کس چنین کند مانند آن است که دخترش را به [[زنا]] فرستاده است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. آن [[قدر]] هم سختگیر نباشیم که با وجود احراز صلاحیت باز [[وسواس]] به [[خرج]] دهیم که در این صورت موجبات [[فتنه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] پدید خواهد آمد. [[حضرت رضا]]{{ع}} از [[پدران]] گرامیاش از [[پیامبر]]{{صل}} نقل میکند که فرمود: «هرگاه کسی که از [[دین]] و [[امانتداری]] او [[راضی]] بودید به [[خواستگاری]] [دخترانتان] آمد، با او وصلت کنید، که اگر چنین نکنید در [[زمین]] فتنه و فسادی فراگیر به وجود آید»<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۱۹؛ عوالی اللئالی، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. در [[حدیث قدسی]] منقول از امام رضا{{ع}} از [[پدران]] گرامیاش آمده است: [[خداوند]] توسط [[جبرئیل]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[سلام]] رسانده، میگوید: دو شیزگان میوه بر درختاند که اگر رسید دارویی جز چیدن ندارد و الا [[خورشید]] و باد آن را [[فاسد]] میسازد. [[دختران]] نیز وقتی به سن [[بلوغ]] نکاحی رسیدند باید [[ازدواج]] کنند و الا دچار [[فتنه]] و [[فساد]] خواهند شد<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۸۹؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۳۳.</ref>.
| | از سوی دیگر، ازدواج وسیله [[پاکدامنی]] شمرده شده است. [[پیامبر]] [[رحمت]] در سخنی دیگر میفرماید: {{متن حدیث|هُوَ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَ أَعَفُّ لِلْفَرْجِ وَ أَكَفُّ وَ أَشْرَفُ}}<ref>«ازدواج بهترین وسیله برای کنترل چشم (از حرام)، پاکدامنی و شرافت انسانی است». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۳.</ref>. |
|
| |
|
| برای ازدواج تقسیمات گوناگون ذکر شده است. [[فقیهان]] به اعتبار اموری که بر ازدواج عارض میشود آن را بر پنج قسم [[واجب]]، [[مستحب]]، [[حرام]]، [[مکروه]] و [[مباح]] تقسیم کردهاند. مثلاً وقتی کسی از [[ترک ازدواج]] به حرام میافتد، ازدواج بر او واجب است یا ازدواجی که موجب ترک [[تکلیف]] واجب مثل [[تحصیل علم]] واجب یا [[حق]] واجب میشود حرام میباشد. چنان که اگر ازدواج موجب وقوع شخص در عمل مکروه گردد، مکروه است و اگر [[مصلحت]] فعل و ترک ازدواج هر دو برابر باشد، مباح خواهد بود<ref>العروة الوثقی، ج۵، ص۴۸۰.</ref>.
| | پیامبر به مجردانی که [[توانایی]] ازدواج دارند، هشدار میداد و خود نیز به شیوه [[نیکو]]، آنان را به تزویج وامیداشت. برای نمونه، روزی عکاف یکی از [[جوانان]] [[مدینه]] خدمت پیامبر رسید، آن حضرت از او پرسید: آیا زنی داری؟ گفت: خیر. فرمود: در این باره مشکل داری؟ گفت: خیر. فرمود: سالم و [[توانگری]]؟ گفت: آری بحمدالله. حضرت فرمود: در این صورت، تو از [[برادران]] [[شیطانی]]! یا باید از [[راهبان]] [[مسیحی]] باشی - و اگر [[مسلمانی]] - مانند همه [[مسلمانان]] [[رفتار]] کن. [[زن]] گرفتن از سنتهای من است. بدترین افراد شما بیزنان هستند و بدترین [[مردگان]]، مردگان مجردند. وای بر تو ای عکاف! [[زن]] بگیر که (اگر نگیری) خطاکاری! گفت: یا [[رسول الله]]! پیش از آنکه از جای خود برخیزم، مرا زن بده! فرمود: کریمه، دختر کلثوم [[حمیری]] را به [[ازدواج]] تو درآوردم<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۵ و ۱۵۶.</ref>. ایشان در رفع نگرانی بعضی از افراد برای اداره [[زندگی]] میفرماید: {{متن حدیث|اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُمْ}}<ref>«خانواده تشکیل دهید که برای شما روزیآور است». بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۱۷.</ref>. |
|
| |
|
| در کتاب [[فقه]] [[الرضا]]{{ع}}، ازدواج به چهار قسم تقسیم گردیده است: نخست ازدواج دائم که به آن «[[نکاح]] [[میراث]]» اطلاق شده، زیرا در نکاح دائم توارث بین [[زن]] و شوهر وجود دارد. دوم [[ازدواج موقت]] که در آن [[ارث]] وجود ندارد، ولی مهر و [[اجل]] موجود میباشد. سوم ازدواج ناشی از [[مالک]] رقبه بودن که در [[نظام]] [[بردهداری]] وجود داشته و مردی که [[کنیز]] را خریداری میکرده میتوانسته از او [[تمتع]] جنسی برد و فرزنددار شود. چهارم ازدواج ناشی از تحلیل که مالک کنیز، استمتاع از وی را برای دیگری به مدت معلوم [[اباحه]] مینموده است. البته در دو صورت اخیر، [[احکام]] استبرا باید رعایت شود تا فرد مطمئن شود که کنیز از دیگری باردار نیست<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۳.</ref>. | | ایشان در [[کلام]] شیرین دیگری میفرماید: {{متن حدیث|تَزَوَّجُوا النِّسَاءَ فَإِنَّهُنَّ يَأْتِينَ بِالْمَالِ}}<ref>«با زنان ازدواج کنید! آنان ثروت و روزی میآورند». مکارم الاخلاق، ج۱، ص۳۴.</ref>. |
| در [[روایتها]] و متون منسوب به [[امام رضا]]{{ع}}، مباحث مختلفی راجع به اهمیت و [[آداب]] ازدواج، ویژگیهای [[همسر]] [[شایسته]]، [[احکام ازدواج]] و غیر اینها مطرح شده است. در بخش آداب ازدواج قبل از هر چیز باید کسی که [[اراده]] [[ازدواج]] دارد به [[خداوند]] [[توسل]] جوید و از او [[طلب]] خیر کند، دو رکعت [[نماز]] بخواند و دست به [[دعا]] بردارد و بگوید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أُرِيدُ التَّزْوِيجَ فَسَهِّلْ لِي مِنَ النِّسَاءِ أَحْسَنَهُنَّ خُلُقاً وَ خَلْقاً وَ أَعَفَّهُنَّ فَرْجاً وَ أَحْفَظَهُنَّ نَفْساً فِيَّ وَ فِي مَالِي وَ أَكْمَلَهُنَّ جَمَالًا وَ أَكْثَرَهُنَّ أَوْلَاداً}}<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۴.</ref>. [[بدیهی]] است دعا در [[مشاهد مشرفه]] [[اهل بیت]]{{عم}}که [[واسطه فیض]] الهیاند تأثیر بیشتر دارد و [[کرامات]] آن بزرگواران دلیل این مدعاست<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۸۲؛ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۳۳۰.</ref>.
| |
|
| |
|
| مناسب است ازدواج همراه با تشریفات و [[مراسم]] ویژه انجام پذیرد. از جمله اینکه [[مراسم عقد]] در حضور عدهای صورت گیرد و قبل از انشای [[عقد]]، خطبهای مشتمل بر [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[شهادت]] به [[یگانگی]] [[پروردگار]] و [[رسالت پیامبر]]{{صل}}، و [[دعای خیر]] و [[برکت]] برای طرفین ایراد گردد<ref>العروة الوثقی، ج۵، ص۴۷۸.</ref>. همچنین [[خواستگاری]] از [[مستحبات]] [[نکاح]] به شمار میرود، چنان که در مراسم تزویج [[امحبیبه]]، [[خواهر]] [[مأمون]]، به [[حضرت رضا]]{{ع}} صورت پذیرفت<ref>إثبات الوصیة، ص۲۱۲.</ref>. از جمله تشریفات ازدواج، [[اطعام]] و مهمانی است. [[امام رضا]]{{ع}} از [[پیامبر گرامی]]{{صل}} نقل میکند: اطعام و مهمانی به هنگام ازدواج از شیوهها و [[سنن]] [[پیامبران]] است<ref>الکافی، ج۵، ص۳۶۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۹۴.</ref>. از دیگر [[آداب]] ازدواج، برگزاری مراسم آن، شب هنگام است.؛ چراکه [[هدف ازدواج]] [[آرامش]] است و خداوند شب را مایه آرامش قرار داده است. در [[سخن امام رضا]]{{ع}} آمده است: همانا خداوند شب را آرامش و [[زن]] را آرامش قرار داد و ازدواج در شب و [[غذا]] دادن از [[سنت]] است<ref>التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۳۷۱: تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۱۸؛ وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۸۰؛ ج۲۰، ص۹۱.</ref>.
| | [[جوانی]] خدمت [[پیامبر]] آمد و در محضر ایشان، اظهار نیاز کرد. [[رسول خدا]] {{صل}} به او پیشنهاد داد که ازدواج کند. آن [[جوان]] از آنکه دوباره نزد رسول خدا {{صل}} برود و درخواست خویش را مطرح کند، [[شرم]] داشت. در آن حال، مردی از [[انصار]] او را دید و گفت: دختر خوش چهرهای دارم، میخواهم او را به ازدواج تو درآورم! آنگاه آن جوان با دختر [[مرد]] [[انصاری]] ازدواج کرد و در پرتو این پیوند، [[رحمت]] و فضل الهی بر زندگیشان سایه افکند و در زندگی زناشوییشان [[گشایش]] فراهم آمد. روزی آن جوان خدمت پیامبر خدا آمد و ایشان را از ماجرای خویش [[آگاه]] کرد. پیامبر پس از شنیدن ماجرای این جوان فرمود: «[[جوانان]] بر شما باد که ازدواج کنید»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۲۵.</ref>. |
| همچنین مطابق فرمایش امام رضا{{ع}} اهدای [[هدیه]] (ولو بخشی از مهر باشد) از سوی [[همسر]] به زن به هنگام [[عروسی]] و در مراسم زفاف، از آداب ازدواج به شمار میرود<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۲۵۵؛ الکافی، ج۵، ص۴۱۳.</ref>. از امام رضا{{ع}} نقل شده است: هنگام [[عروسی]] وقتی زوجه به [[خانه]] شوهر در آمد، وی موهای جلوی سر همسرش را بگیرد و رو به [[قبله]] کند و این [[دعا]] را بخواند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بِأَمَانَتِكَ أَخَذْتُهَا وَ بِمِيثَاقِكَ اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَهَا اللَّهُمَّ فَارْزُقْنِي مِنْهَا وَلَداً مُبَارَكاً سَوِيّاً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ شِرْكاً وَ لَا نَصِيباً}}<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>.
| | جوانی نزد پیامبر آمد و از ایشان درباره ازدواج رهنمود خواست. رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|نَعَمِ انْكِحْ وَ عَلَيْكَ بِذَوَاتِ الدِّينِ}}<ref>«آری ازدواج کن و بر تو باد که همسری دیندار برگزینی». کافی، ج۵، ص۳۳۲.</ref>. |
|
| |
|
| در باب [[اخلاق]] [[ازدواج]]، [[حسن معاشرت]] شرط [[زندگی]] [[زناشویی]] است و [[قرآن شریف]] بدان [[دستور]] داده، میفرماید: {{متن قرآن|عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ}}<ref>«و با آنان شایسته رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref>. حسن معاشرت، نخستین [[تکلیف]] از [[تکالیف]] متقابل زوجین است که به محض انعقاد رابطه زوجیت برقرار میشود. در سخن [[پیامبر گرامی]]{{صل}} نیز آمده که [[کاملترین]] [[مؤمنان]] از حیث [[ایمان]] خوش خلقترین آنهاست و [[شایستهترین]] شما آنهایی هستند که با زنانشان خوشرفتارترند<ref>الأمالی، طوسی، ص۳۹۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۱۵۷.</ref>. دستور به [[خوشرفتاری]] ویژه مردان نیست. [[زنان]] نیز باید با شوهر خود حسن معاشرت داشته باشند،؛ چراکه [[جهاد]] [[زن]]، خوب [[شوهرداری]] است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۳؛ ج۲۰، ص۱۶۳، ۲۲۱.</ref>. حسن معاشرت، دامنهای گسترده دارد و برقراری رابطه جنسی، بخشی از آن محسوب میگردد. ترک رابطه جنسی اگر به قصد ایذای [[همسر]] باشد، به هر مقدار [[ممنوع]] است، ولی اگر به دلیل [[بیماری]] یا [[نابسامانی]] [[روحی]] باشد، باز هم بیش از چهار ماه ممنوع میباشد. برقراری رابطه جنسی در مورد زوجین [[جوان]] اهمیت بیشتری مییابد، ولی [[اذن]] زوجه، تکلیف را بر میدارد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۵۶؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۴۰.</ref>.
| | ایشان [[همسرگزینی]] بر محور [[ثروت]] یا [[زیبایی]] منهای [[دینداری]] را [[نهی]] کرده است و میفرماید: هر که با زنی برای مالش ازدواج کند، [[خداوند]] او را به [[مال]] وی واگذار خواهد کرد. هر که با او برای زیباییاش ازدواج کند، در او چیزی که خوشایند نیست، خواهد دید و هر که با وی برای دینش ازدواج کند، خداوند تمام این مزایا را برای او جمع خواهد کرد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۱.</ref>. |
| مردی که چند همسر دارد باید در [[رفتار]] خویش میان آنان [[عدالت]] را برقرار سازد، اگرچه در [[قلب]] خود ممکن است یکی را بر دیگری ترجیح دهد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۲۲؛ وسائل الشیعة، ج۳۱، ص۳۴۱.</ref>. اگر مرد بعد از ازدواج دیوانه شد چنان که [[جنون]] کامل پیدا کرده، به گونهای که اوقات [[نمازها]] را تشخیص نمیدهد، بهتر است زن از او جدا شود و [[نکاح]] را فسخ نماید، ولی اگر اوقات [[نماز]] را تشخیص میدهد، بهتر است [[زن]] [[بردباری]] کند و با او بسازد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۷.</ref>.
| |
|
| |
|
| در جریان همسریابی، ملاک ارزشگذاری، [[ایمان]] و [[پاکدامنی]] است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۸۹؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۲۳؛ الجواهر السنیة، ص۱۱۶.</ref>. [[همسر]] [[شایسته]] هم [[جمال]] ظاهری دارد (مثل سفید پوست بودن و سایر ویژگیهای جسمی)<ref>الکافی، ج۵، ص۳۳۵.</ref> و هم جمال [[معنوی]]. ولی تعلق به [[طبقه اجتماعی]] خاص از نظر [[امام رضا]]{{ع}} ملاک [[برتری]] نیست؛ لذا [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} با [[کنیزان]] از دواج میکردند<ref>وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۴.</ref>. در کتاب [[فقه]] [[الرضا]]{{ع}} چنین آمده که [[زنان]] در [[ارتباط]] با [[ازدواج]] دستههای گوناگون دارند: اول زنی که شوهر خود را [[دوست]] دارد، به اندازهای که به او [[عشق]] میورزد. دوم زنی که مانند [[هلال]] هنگام تجلی خویش، [[ظهور]] میکند (و فقط از امتیاز [[زیبایی]] برخوردار است). سوم هم زنی که همچون شب تاریک، [[تنفر]] زا و ظلمانی جلوهگر میشود. پس [[خوشبخت]] کسی است که به همسر شایسته دسترس یابد و آن کس که همسری [[ناشایست]] برگزیند حقیقتاً گرفتار گشته است. [[شایستهترین]] همسر، ولود و [[دود]] (بچهزا و [[مهربان]]) است که [[یار]] و [[یاور]] شوهر خویش در امر [[دنیا]] و [[آخرت]] میباشد. اما همسر نازا که نه زیبایی دارد و نه [[اخلاق نیکو]] و نه یاور همسر در [[امور خیر]] است یا همسری که پر سر صدا و جنجالی است و همواره درگیر میشود، بدگو و [[بهتان]] زننده است، [[لطف]] بسیار شوهر را کم میشمارد و عطای کم را نمیپذیرد، شایسته همسری نیست و نباید [[فریب]] وی را خورد. امام رضا{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} نقل میکند که فرمود: «از [[خضراء]] الدمن بپرهیزید! گفته شد: خضراء الدمن کیست ای [[رسول خدا]]؟ [[حضرت]] پاسخ گفت: زنی [[نیکو]] در رویشگاهی بد»<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۴.</ref>. از آنجا که [[بقای نسل]] و ازدیاد [[جمعیت]] یکی از اهداف مهم ازدواج است، ولود بودن یا سهولت در فرزندآوری از ویژگیهای مورد تأکید امام رضا{{ع}} در فرایند [[انتخاب همسر]] است<ref>وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۴.</ref>.
| | [[رسول خدا]] {{صل}}، [[مؤمنان]] را همشأن و همتای هم میدانست. از نگاه ایشان، [[ایمان]]، [[بهترین]] ملاک برای [[گزینش]] [[همسر]] است. داستان [[ازدواج]] جویبر و ذلفا ترجمان این [[اندیشه]] [[نبوی]] است. جویبر مردی سیاهپوست و [[فقیر]] از [[اهل]] یمامه بود که به حضور [[پیامبر]] شتافت و با [[اشتیاق]] [[اسلام]] آورد. رسول خدا {{صل}} او را مورد تفقد قرار میداد و [[لباس]] و غذای او و [[اصحاب صفه]] را فراهم میکرد. روزی پیامبر نگاهی به جویبر کرد و فرمود: جویبر! چه خوب بود که همسری [[اختیار]] میکردی تا هم غرایز جنسیات برآورده شود و هم در [[امور دنیا]] و [[آخرت]] شریکی داشته باشی. |
| از ویژگیهای همسر شایسته در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} داشتن [[اخلاق]] نیکوست. [[امام]] فرد را از تزویج دختر خویش به [[مرد]] [[بداخلاقی]] که به [[خواستگاری]] آمده بود بر [[حذر]] داشت<ref>الکافی، ج۵، ص۵۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۸۱.</ref>. در نگاه [[امام هشتم]]، سرمایهای بالاتر از [[همسر]] [[شایسته]] نیست؛ همسری که شوهر با نگاه به او شاد گردد و غمها از دلش زدوده شود و در غیاب وی [[حافظ]] خویشتن و [[دارایی]] شوهرش باشد<ref>وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۹.</ref>. بدین ترتیب، از نظر [[اسلام]]، [[تشکیل خانواده]] سالم و [[ازدواج]] موفق، سرمایهای [[ارزشمند]] و ثروتی پایانناپذیر است که هیچ یک از [[نعمتهای الهی]] به پای آن نمیرسد.
| |
|
| |
|
| درباره [[احکام ازدواج]]، سخنانی از [[امام رضا]]{{ع}} مربوط به شکلگیری [[نکاح]] و آثار آن به دست ما رسیده است که در ذیل به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
| | جویبر گفت: ای [[پیامبر خدا]]! پدرم و مادرم فدایت! کدام [[زن]] حاضر است به همسری من تن در دهد؟ نه حسب و نسبی دارم و نه [[مال]] و جمالی. پیامبر فرمود: ای جویبر! [[خداوند]] [[جهان]] به [[برکت]] [[دین اسلام]]، آن کسی را که در [[جاهلیت]] [[شرافت]] داشت، [[پست]] کرد و کسانی را که پست بودند، شرافت داد. امروز همه [[مردم]]، سفید، سیاه، [[قریش]]، [[عرب]] و [[عجم]] برابرند و همه [[فرزندان آدم]] هستند و [[آدم]] هم از خاک [[آفریده]] شده است. جویبر! من برای هیچ کدام از [[مسلمانان]]، نسبت به دیگری فضیلتی نمیبینم، جز برای آنکه [[تقوا]] و فرمانبرداریاش در پیشگاه [[خدا]] بیشتر باشد. جویبر! هم اکنون نزد [[زیاد بن لبید]] که [[شریف]] مردم [[قبیله]] بنی بیاضه است، میروی و به او میگویی: رسول خدا {{صل}} مرا فرستاده و دستور داده است که دخترت ذلفا را به [[عقد]] جویبر درآوری! |
| رکن اساسی [[عقد]] نکاح همچون سایر [[عقود]]، قصد انشا است که از سوی هر دو طرف باید تحقق پذیرد. قصد انشاء، [[اراده]] خلاقهای است که با ابراز آن به طور همزمان، علقه [[زناشویی]] ایجاد میگردد. هر عاملی که قصد انشا را منتفی سازد، موجب عدم تحقق نکاح خواهد بود. در سخن منقول از امام رضا{{ع}} آمده است: کسی که از روی [[مزاح]] و [[شوخی]]، صیغه عقد نکاح را واقع ساخته و قصد جدی نداشته باشد، به همسری در نیامده است<ref>الکافی، ج۵، ص۵۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۰۱.</ref>. آنچه در تحقق نکاح و [[صحت]] آن ملاک است، قصد [[واقعی]] طرفین است؛ لذا [[اشتباه]] در نام همسر هنگام عقد، چنانچه مصداق خاص مد نظر طرفین باشد، ایرادی ندارد<ref>الکافی، ج۵، ص۵۶۲؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۹۷.</ref>. همچنین شرط [[درستی]] عقد نکاح، [[رضایت]] و [[تمایل]] درونی دو طرف عقد میباشد که البته این رضایت ممکن است در حین عقد وجود نداشته و پس از آن از طریق گفتار یا [[رفتار]] ابراز شود<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷۲؛ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۴۲۶.</ref>.
| |
| [[پدر]] بر [[کودک]] خویش [[ولایت]] دارد و در صورتی که ازدواج قبل از رسیدن به سن [[بلوغ]]، به [[مصلحت]] فرزند باشد، [[ازدواج]] انجام یافته از سوی [[پدر]] [[نفوذ]] [[حقوقی]] دارد و فرزند پس از بلوغ، [[حق]] برهم زدن آن را نخواهد داشت<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۸؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۷۵، ۲۷۶؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۹۷؛ مستند الشیعة، ج۱۶، ص۱۲۵؛ مستمسک العروة، ج۱۴، ص۴۴۸. </ref>. در [[سخن امام رضا]]{{ع}} ازدواج دوشیزه بدون [[اذن]] ولی خویش مورد [[نهی]] است، هر چند به سن [[رشد]] رسیده باشد و هر چند [[ازدواج موقت]] باشد، بلکه ازدواج ثیبه نیز بدون اطلاع و کسب اذن از بزرگترها مطلوب نیست<ref>الاستبصار، ج۳، ص۲۳۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۳- ۳۴، ج۲۰، ص۲۷۲، ۲۷۶.</ref>. در مورد ازدواج دختر باکره، [[سکوت]] وی (در شرایط خاص و با وجود قرائن) نشانه [[رضایت]] او تلقی گردیده و [[تصمیم]] مستقل [[زن]] ثیبه در مورد ازدواج خویش نافذ تلقی گردیده است<ref>الکافی، ج۵، ص۳۹۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۷۴.</ref>. | |
|
| |
|
| در رسیدگی [[قضایی]] به دعوای زوجیت، چنان چه مردی ادعا کند با زنی ازدواج کرده و آن زن [[انکار]] نماید، قول زن مقدم است، مگر آنکه مرد از طریق [[شهود]]، دعوای خود را [[اثبات]] نماید<ref>الکافی، ج۵، ص۵۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۹۹- ۳۰۰.</ref>. به همین ترتیب، زنی که خود را مجرد معرفی میکند و اظهار میدارد که در حباله [[نکاح]] دیگری نیست، گفته او مورد پذیرش است و مردی که میخواهد با وی ازدواج کند به احتمال خلاف اعتنا نکند<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۲.</ref>.
| | جویبر نیز با [[خوشحالی]] به سوی [[خانه]] زیاد روانه شد. وقتی وارد خانه او شد، گروه زیادی از بستگان وی پیرامونش نشسته بودند و گفت وگو میکردند. جویبر اجازه ورود خواست و پیام پیامبر را این گونه به زیاد بن لبید [[ابلاغ]] کرد: رسول خدا {{صل}} پیغام داده است که ذلفا را به عقد من درآوری! پدر ذلفا گفت: آیا پیامبر خدا تو را برای [[ابلاغ]] این [[پیام]] فرستاده است. جویبر گفت: آری! من سخن [[دروغ]] به [[رسول خدا]] {{صل}} نسبت نمیدهم. پدر دختر گفت: ما [[دختران]] خود را به اشخاصی که هم [[شأن]] ما نیستند، تزویج نمیکنیم! برگرد تا خودم نزد [[پیامبر]] بیایم و عذر خود را بگویم. جویبر ناراحت شد و بازگشت. در آن حال، ذلفا نزد پدر آمد و پرسید: پدر [[جان]]! چه گفت وگویی با جویبر داشتی؟ پدر گفت: او میگوید پیامبر مرا فرستاده است که ذلفا را به همسری من درآوری. ذلفا گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]، جویبر دروغ نمیگوید! کسی را بفرست تا پیش از آنکه جویبر نزد رسول خدا {{صل}} رود، او را برگرداند. |
| [[احکام ازدواج]] میان [[انسانها]] در بین حیوانات وجود ندارد. [[امام رضا]]{{ع}} راجع به ازدواج کبوترها که با دختر و [[مادر]] خویش در میآمیزند فرمود: «در آنچه بین حیوانات است اشکالی نیست»<ref>الکافی، ج۶، ص۵۴۸؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۵۲۱.</ref>. در کتابهای [[فقهی]]، بخشی از مباحث مربوط به ازدواج، به اسباب [[تحریم]] یا موانع نکاح اختصاص دارد و آن اموری است که وجود آنها باعث عدم امکان ازدواج میشود و نکاح با وجود آن امور [[باطل]] تلقی میگردد. قرابتهای نسبی، سببی و رضاعی از جمله آن امورند<ref>شرائع الإسلام، ج۲، ص۲۲۴.</ref>. | |
|
| |
|
| درباره عده [[نکاح]]، یعنی مدتی که [[زن]] باید پس از انقضای نکاح نخست از [[ازدواج]] جدید خودداری کند، از [[امام رضا]]{{ع}} چنین نقل شده که [[بانوان]] باید به [[احکام شرعی]] مربوط به عده به ویژه مدت آن پایبند باشند،؛ چراکه ازدواج هنگامی که زن در عده نکاح مردی دیگر است [[باطل]] بوده و پیامدهای گاه جبرانناپذیر از نظر [[شرعی]] دارد. اگر تقاضای ازدواج از سوی مردی در [[زمان]] عده زن مطرح شد، وی باید از تن دادن به نکاح در مدت مزبور خودداری کند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۶۲.</ref>.
| | زیاد، بیدرنگ، جویبر را از میان راه برگردانید و مورد [[احترام]] قرار داد و گفت: اینجا باش تا من برگردم. آنگاه خود به محضر رسول خدا {{صل}} رسید و گفت: پدر و مادرم فدایتان! جویبر حامل پیامی از سوی شما بود. ما طایفه [[انصار]]، دختران خود را جز به افراد همشأن خود تزویج نمیکنیم. پیامبر فرمود: ای زیاد! جویبر، مردی با [[ایمان]] است. مرد [[مؤمن]] همشأن [[زن]] [[مسلمان]] است. دخترت را به همسری جویبر درآور و از دامادی او ننگ مدار! زیاد به [[خانه]] برگشت و گفتههای پیامبر را به دختر رسانید، ذلفا نیز با [[خرسندی]] از نظر رسول خدا {{صل}}، به پدر چنین گفت: پدر جان! این را بدان که اگر از فرمان پیامبر خدا [[سرپیچی]] کنی، [[کافر]] خواهی شد. |
| درباره سایر موانع نکاح نیز سخنانی از امام رضا{{ع}} به دست ما رسیده است. در یک [[روایت]] منقول از امام رضا{{ع}} آمده که ازدواج دائم از سوی [[مرد]] [[مسلمان]] [[آزاد]] با بیش از دو زن از [[اهل کتاب]] ([[یهودی]] و [[نصرانی]]) یا دو زن از [[کنیزان]] روا نیست<ref>جواهر الکلام، ج۳۰، ص۶، ۷.</ref>. چنان که ازدواج دائم با بیشتر از چهار زن آزاد مسلمان مجاز نمیباشد. همچنین بردگان نمیتوانند بیش از دو زن آزاد یا چهار [[کنیز]] داشته باشند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>.
| |
| [[حضرت]] فرموده است: مردی که با یک زن رابطه زوجیت موقت یا دائم دارد، تا زمانی که زوجیت باقی است نمیتواند با [[خواهر]] همسرش ازدواج کند، هر چند ازدواج دوم موقت باشد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۹؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۰.</ref>. همچنین مرد نمیتواند با دختر زنی که با وی همبستر شده ازدواج کند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۳۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۶۶.</ref>. ازدواج مرد با قابله خود که او را هنگام [[تولد]] از مادرش گرفته [[حرام]] نیست<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۵۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۰۲.</ref>. ازدواج مرد با [[مادر]] ناتنی [[همسر]] خویش پس از فوت [[پدر]] زن ایرادی ندارد، زیرا رابطه مصاهره بین داماد و مادر تنی زن برقرار شده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۵۰؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۶۷، ۴۷۲.</ref>. چنان که ازدواج مرد با دختری که از مادر ناتنی او (زوجه دیگر پدرش) شیر کامل خورده جایز است<ref>الکافی، ج۵، ص۳۲۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۹۰.</ref>. همچنین [[حکم]] [[ربیبه]] در [[ازدواج موقت]] نیز جریان دارد. یعنی مرد هرگز نمیتواند با دختر زنی که در حباله [[نکاح موقت]] او بوده (البته به شرط وقوع نزدیکی) [[ازدواج]] کند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۲۲؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۵۷.</ref>.
| |
|
| |
|
| ازدواج [[مسلمان]] با [[زنان]] [[اهل کتاب]]، مورد [[اختلاف]] است. برخی آن را مطلقاً مجاز میشمرند، برخی به طور مطلق [[باطل]] میدانند و برخی هم بین ازدواج دائم و موقت فرق میگذارند<ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۸.</ref>. در یک [[روایت]] منقول از [[امام رضا]]{{ع}} ازدواج با زنان [[یهودی]]، [[مسیحی]] و زرتشتی مجاز و در روایت دیگری با وجود زنان مسلمان، چنین ازدواجی [[مکروه]] دانسته شده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۶؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۶، ۳۸.</ref>. روایت سوم، بین انواع اهل کتاب فرق گذاشته و از میان سه [[مذهب]] مذکور، ازدواج با [[زن]] زرتشتی غیر مجاز اعلام گردیده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۶؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۷.</ref>. در سخنی از امام رضا{{ع}} آمده است: ازدواج یک مسلمان با زن یهودی یا [[نصرانی]]، مستلزم فرو کاستن [[ارزش]] و پایین آوردن جایگاه یک مسلمان است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. از برخی [[روایتها]] ممکن است استفاده شود که ازدواج مسلمان به هر شکل با زن مسیحی مجاز نیست<ref>الکافی، ج۵، ص۳۵۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۳۴.</ref>. در صورتی که ازدواج با اهل کتاب مجاز نباشد، اگر زوجین مثلاً مسیحی نخواهد بود و حتی اگر شوهر بعداً نیز [[اسلام]] آورد باید [[عقد]] [[تجدید]] شود<ref>الکافی، ج۵، ص۳۳۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۴۲.</ref>.
| | پس [[زیاد بن لبید]] دست جویبر را گرفت و او را به میان بزرگان [[قوم]] خود آورد و ذلفا را به [[ازدواج]] او درآورد. مهریه و جهیزیه عروس را نیز برعهده گرفت و به دلیل تنگ دستی داماد، خودش، خانهای با وسایل [[زندگی]] تهیه کرد و به وی اختصاص داد. بدینگونه ذلفا به همسری جویبر درآمد<ref>کافی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]]، ص ۵۲.</ref> |
| چنانچه زن و شوهر از یکدیگر [[طلاق]] گیرند و جدا شوند، سپس زن با مرد دیگری ازدواج کند و از وی دختری آورد، [[فرزندان]] زن از شوهر اول میتوانند با فرزندان وی از شوهر دوم ازدواج کنند، هر چند از برخی روایتها [[کراهت]] آن استفاده میشود<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۵۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۷۴- ۴۷۵.</ref>. کسی که زوجه دائمه دارد میتواند با [[اذن]] او رابطه جنسی با [[کنیز]] داشته باشد البته اگر [[مالک]] کنیز هم [[اذن]] داده باشد<ref>الکافی، ج، ص۴۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۰- ۴۱.</ref>.
| |
| زنی که در قید زوجیت و حباله [[نکاح]] مردی است، مادام که رابطه [[زناشویی]] باقی است نمیتواند با مرد دیگری [[ازدواج]] کند، هر چند ازدواج اول به صورت موقت و پنهانی و ازدواج دوم آشکارا و در [[ملأ]] صورت گرفته باشد<ref>قرب الإسناد، ص۳۶۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۳.</ref>. [[زن]] پس از پایان مدت در [[نکاح موقت]]، مادامی که در عده است [[حکم]] زوجه را دارد و لذا شوهر نمیتواند در این [[زمان]] با [[خواهر]] او ازدواج نماید<ref>الکافی، ج۵، ص۴۳۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۸۰.</ref>.
| |
|
| |
|
| در مورد [[ازدواج موقت]]، طرفین باید نسبت به [[احکام]] آن [[آگاهی]] یابند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۹۲؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۸.</ref>، صیغه [[شرعی]] خوانده شود، مدت کاملاً معلوم باشد و به احکام مربوط به عده نکاح پایبند باشند تا به [[حرام]] [[الهی]] در نیفتند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۶۶؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۱.</ref>. در مورد عدد [[متعه]] نیز گرچه [[علی]] الاصول عدد خاصی لحاظ نگردیده، [[امام رضا]]{{ع}} بر اساس [[احتیاط]] [[دستور]] میدهد عدد چهار را در مورد ازدواج موقت نیز مراعات کنند<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۹؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۰.</ref>. برخی از [[فقیهان]] مقصود از احتیاط را رعایت شرایط [[تقیه]] و [[پرهیز]] از اطلاع [[مخالفان]] دانستهاند<ref>جواهر الکلام، ج۳۰، ص۸.</ref>.
| | == تحکیم روابط زناشویی == |
| درباره [[صحت]] شرط توارث در نکاح موقت میان فقیهان [[اختلاف]] نظر وجود دارد، ولی در [[روایت]] صحیح از امام رضا{{ع}} نکاح موقت به دو قسم همراه با [[میراث]] و بدون میراث تقسیم گردیده و قسم نخست در صورتی است که طرفین به [[صراحت]] شرط توارث کرده باشند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۶۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۶، ص۲۳۰.</ref>. در ازدواج موقت به طور ضمنی این شرط هست که زن در [[شهر]] خودش میماند و لذا شوهر موقت نمیتواند وی را [[اجبار]] به انتقال از شهر خویش نماید<ref>الکافی، ج۵، ص۴۶۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۷۷.</ref>.
| | === [[عفو و گذشت]] === |
| درباره شروط ضمن [[عقد]] نکاح طرفین آزادند هر نوع شرطی را در ضمن [[عقد]] [[نکاح]] مطرح سازند و از این طریق نیازهای مد نظر خویش را که طبق [[احکام]] نخستین [[شرعی]] راهحلی ندارد برطرف سازند، ولی این [[آزادی]] تا جایی است که مخالف با احکام الزامی [[شارع]] نباشد. مثلاً در [[سخن امام رضا]]{{ع}} آمده که شرط عدم توارث در نکاح دائم پذیرفته نیست، چنان که شرط جلوگیری از بارداری ([[عزل]]) نیز در نکاح مزبور روا نمیباشد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۳۷۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۰۲.</ref>. ولی در مثال دیگر شخصی که میخواهد [[کنیز]] خود را به [[ازدواج]] مردی [[آزاد]] در آورد و زمام جدایی بین آنها را در [[اختیار]] بگیرد، میتواند ضمن عقد به صورت شرط نتیجه شرط کند که از طرف شوهر [[وکیل]] باشد هر وقت خواست [[زن]] را مطلقه سازد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۳۴۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۱۸۳.</ref>.
| | [[انسانها]] کم و بیش [[اهل]] لغزشند و بهترینشان کسانی هستند که از اشتباههای دیگران چشم بپوشند و عیبهای همدیگر را بزرگ جلوه ندهند که این خود، به خوشیها و [[زیبایی]] [[زندگی]] میافزاید. این صفت [[نیکو]]، در زندگی [[زناشویی]] اهمیت ویژهای مییابد؛ زیرا [[زن]] و شوهر در کنار هم زندگی میکنند و در صورت چشم نپوشیدن از لغزشهای طرف مقابل، وجودشان برای همدیگر تحملناپذیر خواهد بود. |
|
| |
|
| در مورد مهر نیز مطالبی را در سخنان منسوب به [[امام رضا]]{{ع}} [[مشاهده]] میکنیم: مهریه میتواند هر شیء دارای [[ارزش]]، اعم از عین معین، کلی در [[ذمه]] یا عمل دارای مالیت مثلاً کار برای مدت معین یا حتی [[آموزش]] یک [[سوره]] از [[قرآن]] باشد<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۵۹.</ref>.
| | زن و شوهر باید [[رضایت]] همدیگر را جلب کنند و از انجام دادن کارهایی که کدورت و [[ناراحتی]] به دنبال دارد، بپرهیزند. البته ناممکن است که زن و شوهر به طور کامل بدون [[خطا]] و [[لغزش]] باشند. بنابراین، در اینگونه موارد باید از خطاهای یکدیگر درگذرند تا زندگی به کام آنها گوارا و شیرین شود؛ زیرا چنانچه در این باره سختگیری کنند و از [[اشتباه]] هم چشم نپوشند، زندگی یا به کام آنان تلخ میشود یا آن را از دست میدهند. بیشترین سفارش [[اسلام]] در مورد مسائل [[خانوادگی]] نیز گذشت و چشمپوشی زن و شوهر از کجخلقیها و اشتباههای یکدیگر است. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز میفرمود: «زن بد، عذر شوهرش را نمیپذیرد خطاهایش را نمیبخشد»<ref>بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۵.</ref>. |
| مهریه با رقم بالا نیز [[علی]] الاصول جایز است، ولی شیربها که مبلغی برای [[پدر]] دختر در ازای تزویج او قرار میدهند [[نفوذ]] شرعی ندارد<ref>الکافی، ج۵، ص۳۸۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۶۳.</ref>. سبک بودن مهریه شرعاً مطلوب است و [[مستحب]] است [[میزان]] آن پانصد [[درهم]] باشد، چنان که [[مهریه]] [[زنان پیامبر]]{{صل}} همین مقدار بوده و [[حضرت رضا]]{{ع}} مهریه [[امحبیبه]]، [[خواهر]] [[مأمون]]، را در [[مراسم]] ازدواج پانصد درهم قرار داد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۴؛ إثبات الوصیة، ص۲۱۲.</ref>. زن به محض انعقاد ازدواج [[مالک]] مهر میگردد، ولی استقرار آن مشروط به نزدیکی است. در روایتی از امام رضا{{ع}} آمده است: اگر مرد خصی با زنی ازدواج دائم کند و پس از وقوع نزدیکی او را [[طلاق]] دهد، [[حق]] [[رجوع]] به هیچ قسمتی از مهر را که قبلاً پرداخت کرده ندارد<ref>قرب الإسناد، ص۳۸۸؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۲۸.</ref>.
| |
| [[نکاح]] [[فضولی]] صحیح است و اگر چند [[عقد]] به طور فضولی در مورد یک [[زن]] منعقد شده باشد، وی در [[گزینش]] هر یک [[حق]] [[انتخاب]] خواهد داشت بنابر این، اگر چند نفر، دختری را قبل از رسیدن به سن [[بلوغ]] به [[ازدواج]] فرزند خود در آورده باشند، وی پس از بلوغ امکان خواهد داشت هر یک را انتخاب کند و بر [[رضایت]] اعلام شده او پیش از بلوغ اثری مترتب نیست<ref>الکافی، ج۵، ص۳۹۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۸۲.</ref>. | |
|
| |
|
| [[شهادت]] دادن [[زنان]] به [[تنهایی]] در مواردی پذیرفته است که مردان نمیتوانند به طور معمول در آن موارد [[تحمل]] شهادت کنند، ولی شهادت آنان در مورد ازدواج چنان چه در کنار شهادت یک مرد قرار گیرد مسموع خواهد بود<ref>الکافی، ج۷، ص۳۹۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۵۲.</ref>. در مورد [[عیوب]] نکاح و خیار تدلیس، از [[امام رضا]]{{ع}} نقل شده که [[جنون]] موجب حق فسخ است. همچنین هرگاه خصی (مردی که خصیه او را کشیده باشند) با زنی که [[جاهل]] به وضعیت اوست ازدواج کند، در حالی که خود را سالم معرفی میکند، زن حق فسخ دارد و مرد به دلیل پوشاندن واقع و تدلیس صورت گرفته، [[تعزیر]] میگردد. چنان چه نزدیکی صورت نگرفته باشد، نیمی از مهر را میپردازد و زن هم عدهای نگه نخواهد داشت. البته اگر زن [[راضی]] باشد، میتواند به [[زندگی]] ادامه دهد و پس از آن دیگر نمیتواند از حق فسخ استفاده کند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۷.</ref>. در مورد مرد عنین که [[توانایی]] جنسی ندارد، چنان چه زن از [[واقعیت]] بیاطلاع باشد، یک سال برای معالجه به وی [[فرصت]] میدهند. اگر معالجه شد، همچنان [[همسر]] اوست و الا زن حق فسخ دارد و نصف مهر را میگیرد، بدون آنکه عدهای نگه دارد. البته اگر بدان وضعیت رضایت داد، دیگر حق فسخ نخواهد داشت. | | هرگاه اختلافی میان [[همسران]] پدید آید، شایسته است هر کدام چند لحظه با خود خلوت کنند و ازخود بپرسند: آیا اشتباه از من نبود؟ و وقتی به پاسخ مثبت رسیدند، با کمال [[شهامت]]، از [[همسر]] خود عذرخواهی کنند و بدانند با این کار، هرگز کوچک نخواهند شد؛ چون به [[دستور خدا]] عمل میکنند. طرف مقابل نیز باید بدون [[منتگذاری]]، پذیرای پوزش او باشد تا بدین ترتیب، صفا و صمیمیت بر [[خانه]] حکمفرما و [[نشاط]] و [[شادابی]] آن [[حفظ]] شود<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]]، ص ۲۶.</ref>. |
| به همین ترتیب، اگر زن دارای [[بیماری]] قَرَن یا عَفَل باشد (زائدههایی در [[فرج]] که مانع نزدیکی میگردد) یا [[مبتلا]] به [[بیماری]] پیسی (بَرَص) یا دیوانگی باشد، مرد میتواند در صورت [[ظهور]] این [[بیماریها]] [[نکاح]] را فسخ کند، بدون آنکه نیازی به [[طلاق]] باشد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۷- ۲۳۸.</ref>.<ref>[[سید حسن وحدتی شبیری|وحدتی شبیری، سید حسن]]، [[ازدواج - وحدتی شبیری (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۱۱۰-۱۱۹.</ref>
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | === نشان دادن علاقه === |
| | بنای [[خانواده]] بر پایه [[محبت]] [[استوار]] است. با مهر و [[دوستی]]، بسیاری از کاستیها جبران میشود و بدون آن، بسیاری از خصلتهای پسندیده دیگر [[درک]] نمیشود. در زندگی زناشویی، [[الفت]] و [[مهربانی]]، [[دلها]] را به هم نزدیک میسازد و [[امید]] و [[اطمینان]] را در وجود [[همسر]] مینشاند. محبت زن و شوهر نسبت به یکدیگر میتواند به وسیله زبان یا با روشهای مختلف در عمل و در موقعیتهای گوناگون بیان شود. اظهار [[دوستی]] نیز باید با بیان کلماتی صریح و عاشقانه شکل بگیرد تا [[روح]] غبار گرفته در مسیر [[زندگی]] به [[پاکی]] بدل شود و [[نشاط]] و [[شادابی]] در رگهای زندگی جریان یابد. |
| | |
| | [[محبت]]، امری [[قلبی]] است، ولی تا در قالب [[رفتارها]] و واکنشهای متقابل نمود نیابد، کسی از آن [[آگاه]] نمیشود. برخی با این [[فکر]] که من همسرم را دوست دارم و [[خدا]] نیز میداند، پس چه نیازی است او را از این علاقه آگاه کنم، از محبت کردن به همسر خود [[غافل]] میشوند، در حالی که بنا بر [[روایت]] [[امامان معصوم]] {{عم}}، [[دوست داشتن]] تنها کافی نیست، بلکه باید همسر را از [[میزان]] [[عشق]] و مهربانی خود باخبر سازیم. |
| | از [[رسول گرامی اسلام]] روایت است: «هر چه [[ایمان]] [[انسان]] کاملتر باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت میکند»<ref>بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۸.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]]، ص ۲۷.</ref> |
| | |
| | === پرهیز از چشم و همچشمی === |
| | یکی از موضوعهای مهمی که از آغاز زندگی مشترک میتواند بنیان [[خانواده]] را برهم زند، توقعهای نامحدود و [[حاکم]] شدن روح [[تجملگرایی]] و رقابت مادی است. [[زنان]] خانهدار اگر [[مدیریت]] امور [[خانه]] را بر محور [[قناعت]] و پرهیز از خرجهای [[بیهوده]] و تشریفاتی تنظیم نکنند و از شوهر خود انتظارهای بیجا و خارج از توان [[مالی]] او داشته باشند، باید در [[انتظار]] رخ دادن تنش باشند؛ زیرا یا همسرشان به خواستههای افزونطلبانه آنان بیتوجهی میکند که این کار به بگومگو و درگیری میانجامد یا به دنبال برآوردن خواستههای بیحساب آنان میرود. در صورت دوم، افزون بر آنکه باید بسیاری از [[گرفتاریها]] را تحمل کند، امکان دارد زندگیشان به [[حرام]] نیز [[آلوده]] شود. |
| | |
| | بیشک اگر بانوی خانه این عادت [[زشت]] [[اخلاقی]] را کنار بگذارد، [[احساس]] [[رضایت]] و [[بینیازی]] خواهد کرد و محیطی سرشار از صفا و صمیمیت ایجاد میشود و خود و همسرش از آن [[لذت]] میبرند. |
| | |
| | [[رسول اکرم]] {{صل}} میفرماید: هر زنی که با شوهرش سازگار نباشد و او را به چیزهایی وادار کند که بیش از [[توانایی]] اوست، اعمالش به درگاه [[خدا]] پذیرفته نمیشود و در [[قیامت]] به [[غضب]] [[پروردگار]] [[جهان]] گرفتار میآید<ref>بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]]، ص ۲۸.</ref> |
| | |
| | == تعالیم آسمانی [[قرآن]] در امر [[ازدواج]] == |
| | [[رسول اکرم]] {{صل}} با تبیین [[آیات قرآن]]، [[اقدام]] به [[اصلاح]] روابط خانوادگی نمود و یک [[نظام]] [[انسانی]] برای [[زن]] و مرد در [[خانواده]] ایجاد کرد. [[سرشت]] و طبیعت [[مخلوقات]] در این [[جهان]]، [[همسرگزینی]] و ازدواج است. همسریابی همراه با وجود یافتن و هستی [[انسان]] شروع میشود<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}} «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست میکنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بیگمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref>. |
| | |
| | زن و مرد با ازدواج، [[آرامش]] و قرار را در وجود دیگری مییابند و ازدواج به [[دوستی]] و [[مهربانی]] میان آن دو منجر میشود. در قرآن میخوانیم: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>. |
| | |
| | از طرف دیگر، عالیترین هدفی که ازدواج موجب تحقق آن میشود [[حبّ]] بقاست؛ زیرا انسان با علاقهاش به [[زندگی]] طولانی میداند که به طور طبیعی در معرض زوال است؛ لذا میکوشد بقای خود را از طریق [[فرزندان]] و نوادگانش که در [[حقیقت]]، ادامه وجود او محسوب میشوند تأمین کند و با تحقق بخشیدن به این [[هدف]] هستی، همیشه در [[آبادانی]] و [[عمران]] خواهد بود. [[خداوند متعال]] این واقعیت را این گونه بیان میکند: {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان میآورند و به نعمتهای خداوند ناسپاسی میورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>. |
| | |
| | در جای دیگر از زبان [[بندگان]] [[صالح]] [[حق]]، این [[حب]] بقا به صورت درخواست از [[خداوند]]، این چنین مطرح میشود: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا}}<ref>«و آنان که میگویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>. |
| | |
| | [[قرآن مجید]] [[ازدواج]] را یک وسیله برای اطفای [[شهوت]] نمیداند، بلکه غریزه جنسی را عاملی برای ایجاد پرورش فرزندانی شایسته میداند و در این رابطه [[زن]] و ازدواج را یک زمینه [[پاک]] و وسیله [[پاکیزه]] برای [[حفظ]] [[حیات]] نوع [[بشر]] معرفی میکند و به همین دلیل از آمیزش با زن به عنوان یک ذخیره [[آخرت]] نام میبرد: {{متن قرآن|نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«همسرانتان کشتگاه شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.</ref>. |
| | |
| | [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} برای [[زنان]] و مردان در [[انتخاب همسر]] به [[استقلال]] آنان [[حکم]] نمود و مخصوصاً در مورد زنان، ازدواج تحمیلی را [[باطل]] اعلام نمود. |
| | |
| | [[ابن عباس]] [[روایت]] میکند: دختری نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمد و عرض کرد: ای [[رسول خدا]]! پدرم مرا به پسر برادرش شوهر داده تا به واسطه من قدر و [[منزلت]] او را بالا برد. پیامبر اکرم {{صل}} [[اختیار]] را به او داد که اگر خواست ازدواج را تثبیت کند وگرنه، آن را [[باطل]] کند. آن دختر عرض کرد: من کار پدرم را تثبیت میکنم، اما میخواهم [[زنان]] بدانند امر [[ازدواج]] [[دختران]] به دست پدران نیست<ref>احمد شبلی، سید محمود اسداللهی، زندگی اجتماعی از نظر اسلام، ص۳۱ و ۳۲.</ref>. |
| | |
| | [[روایت]] شده است مردی به نام خزوم دختر خود را به [[نکاح]] مردی در آورد، در حالی که از کار پدرش ناراضی بود، پس به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و جریان را عرض کرد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} تزویج پدر را رد و باطل اعلام کرد<ref>احمد شبلی، سید محمود اسداللهی، زندگی اجتماعی از نظر اسلام، ص۳۳.</ref> و به این صورت [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} اولین مرحله ازدواج را [[اصلاح]] نمود و [[زن]] را از زنجیرهای [[جاهلی]] پدر و [[قبیله]] [[آزاد]] نمود<ref>[[سید صفیه میرحسینی|میرحسینی]] و [[ابراهیم فلاح|فلاح]]، [[شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی (کتاب)|شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی]]، ص ۱۰۳.</ref>. |
| | |
| | == منابع == |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| # [[پرونده: 1100685.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]] | | # [[پرونده: 1100685.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]] |
| # [[پرونده: 1100515.jpg|22px]] [[سید حسن وحدتی شبیری|وحدتی شبیری، سید حسن]]، [[ازدواج - وحدتی شبیری (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۲''']]
| |
| # [[پرونده:1379753.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|'''کانون محبت''']] | | # [[پرونده:1379753.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|'''کانون محبت''']] |
| | # [[پرونده:1379752.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|'''نگین رسالت''']] |
| | # [[پرونده:13681350.jpg|22px]] [[سید صفیه میرحسینی|میرحسینی]] و [[ابراهیم فلاح|فلاح]]، [[شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی (کتاب)|'''شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| ==پانویس== | | == پانویس == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:ازدواج]] | | [[رده:ازدواج]] |
| [[رده:مدخل]]
| |