←پانویس
(←پانویس) |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
[[اسلام]] در عین آنکه زنان را به [[حقوق]] انسانیشان آشنا کرد و به آنان [[شخصیت]] و [[حریت]] و [[استقلال]] داد، هرگز آنها را به تمرد و [[عصیان]] و [[طغیان]] و [[بدبینی]] نسبت به جنس مرد وادار نکرد. [[نهضت]] اسلام زن، سفید بود، نه سیاه و نه قرمز و نه کبود و نه بنفش. [[احترام]] پدران را نزد [[دختران]] و [[احترام]] شوهران را نزد زنان از میان [[نبرد]]. اساس [[خانوادهها]] را متزلزل نکرد. زنان را به شوهرداری و مادری و تربیت فرزندان بدبین نکرد. برای مردان مجرد و شکارچی [[اجتماع]] که دنبال شکار مفت میگردند وسیله درست نکرد. زنان را از آغوش [[پاک]] شوهران و دختران را از دامن پرمهر پدران و مادران تحویل صاحبان [[پست]] [[اداری]] و پولداران نداد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۹۰ و ۲۱۷.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلامشناسی (کتاب)|اسلامشناسی]] ص۵۹.</ref> | [[اسلام]] در عین آنکه زنان را به [[حقوق]] انسانیشان آشنا کرد و به آنان [[شخصیت]] و [[حریت]] و [[استقلال]] داد، هرگز آنها را به تمرد و [[عصیان]] و [[طغیان]] و [[بدبینی]] نسبت به جنس مرد وادار نکرد. [[نهضت]] اسلام زن، سفید بود، نه سیاه و نه قرمز و نه کبود و نه بنفش. [[احترام]] پدران را نزد [[دختران]] و [[احترام]] شوهران را نزد زنان از میان [[نبرد]]. اساس [[خانوادهها]] را متزلزل نکرد. زنان را به شوهرداری و مادری و تربیت فرزندان بدبین نکرد. برای مردان مجرد و شکارچی [[اجتماع]] که دنبال شکار مفت میگردند وسیله درست نکرد. زنان را از آغوش [[پاک]] شوهران و دختران را از دامن پرمهر پدران و مادران تحویل صاحبان [[پست]] [[اداری]] و پولداران نداد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۹۰ و ۲۱۷.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلامشناسی (کتاب)|اسلامشناسی]] ص۵۹.</ref> | ||
==[[خانواده]] در [[زمان]] پهلوی == | == [[استقلال اقتصادی]] زن == | ||
اسلام همانگونه که مردان را در نتایج کار و فعالیتشان ذیحق دانسته است، زنان را نیز در نتیجه کار و فعالیتشان صاحب [[حق]] شمرده است<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}} «و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref> و [[حق]] برخوردای از [[ارث]] را برای [[زن]] نیز تثبیت کرد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۷.</ref> و سیزده [[قرن]] قبل از اروپا به زن [[استقلال اقتصادی]] داد. با این تفاوت که اولاً، انگیزه [[اسلام]] در اعطای این حق جنبه [[انسانی]]، عدالتدوستی و [[الهی]] بود، اما در اروپا مطامع و منافع کارخانهداران بود که به خاطر پر کردن شکم خود این [[قانون]] را گذراندند. ثانیاً، اسلام به زن استقلال اقتصادی داد اما به قول ویل دورانت خانهبراندازی نکرد. اساس [[خانوادهها]] را [[متزلزل]] نکرد. [[زنان]] را علیه شوهران و [[دختران]] را علیه پدران به تمرد و [[عصیان]] وادار نکرد. | |||
برخلاف اروپا که غل و زنجیری از دست و پای زن باز کرد و [[غل و زنجیر]] دیگری که کمتر از اولی نبود به دست و پای او بست! اسلام[[زن]] را از [[بندگی]] و [[بردگی]] مرد در [[خانه]] و مزارع و غیره رهانید و با [[الزام]] مرد به تأمین [[بودجه]] [[اجتماع]] [[خانوادگی]]، هر نوع [[اجبار]] و الزامی را از دوش زن برای تأمین مخارج خود و [[خانواده]] برداشت. زن از نظر اسلام در عین اینکه حق دارد طبق [[غریزه]] انسانی به تحصیل [[ثروت]] و [[حفظ]] و افزایش آن بپردازد، طوری نیست که [[جبر]] [[زندگی]] او را تحت فشار قرار دهد و [[غرور]] و [[جمال]] و [[زیبایی]] را که همیشه با [[اطمینان]] خاطر باید همراه وی باشد از او بگیرد<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلامشناسی (کتاب)|اسلامشناسی]] ص۶۰.</ref>. | |||
== [[ازدواج]] و [[همسرداری]] == | |||
اسلام رابطه زن و شوهر را رابطهٔ [[شهوانی]] و جنسی نمیداند که زن و شوهر به چشم یک ابزار به هم نگاه کنند، بلکه نگاه [[قرآن]] به مسئله زوجیت و همسرداری، کانون خانوادگی، [[فلسفه]] ازدواج و [[روح]] خانواده مافوق غریزه جنسی است که میان دو نفر – زن و شوهر - پیدا میشود<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۲۱.</ref>. به همین دلیل ازدواج در اسلام با اینکه یک امر شهوانی است، جنبه [[اخلاقی]] هم دارد. در میان غرایز انسان هر غریزهای که اشباع شود تأثیری در [[معنویت]] [[انسان]] ندارد جز غریزه جنسی. [[تجربه]] نشان داده است که افرادی در تمام عمر به خاطر هدفهای [[معنوی]] مجرد [[زندگی]] کرده و نخواستهاند [[زن]] و فرزند داشته باشند که مانع رسیدن آنها به معنویت شود. در همه آنها یک نوع [[نقص]] گرچه به صورت یک ناپختگی خامی خاصی وجود داشته است. | |||
گویی انسان یک نوع [[کمال روحی]] دارد که آن کمال روحی جز در [[مدرسه]] [[خانواده]] در هیچ مدرسهای کسب نمیشود<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، صص ۶۷۶، ۶۷۷ و ۷۷۸.</ref>. به همین جهت [[ازدواج]] از نظر [[اسلام]]، [[سنت]] و [[مستحب]] است و امری [[مقدس]] و [[عبادت]] تلقی شده است. یکی از علتهای آن این است که ازدواج اولین قدمی است که انسان از [[خودپرستی]] و خوددوستی به سوی غیردوستی برمیدارد. تا قبل از ازدواج فقط «من» وجود داشت و همه چیز برای «من» بود؛ اولین مرحلهای که این حصار شکسته میشود یعنی یک موجود دیگری هم در کنار این «من» قرار میگیرد و برای او معنا پیدا میکند - کار میکند، زحمت میکشد، خدمت میکند؛ نه برای من بلکه برای او - در ازدواج است؛ البته ازدواجی که با [[عشق]] صورت گرفته باشد نه ازدواج بیمحبت و عشق<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، ص۷۷۷.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلامشناسی (کتاب)|اسلامشناسی]] ص۶۱.</ref> | |||
== التذاذ و کامجویی [[حلال]] == | |||
اسلام، التذاذ و کامجویی[[زن]] و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح و [[سرزنش]] نکرده، بلکه ثوابهایی هم برای آن قائل شده است. شاید برای یک نفر فرنگی شگفتانگیز باشد اگر بشنود اسلام، [[مزاح]] و ملاعبه زن و شوهر، [[آرایش]] کردن زن برای شوهر و [[پاکیزه]] کردن شوهر را برای زن مستحب میداند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، ص۴۰۲.</ref>. | |||
اسلام، التذاذهای جنسی در غیر محدوده ازدواج قانونی را به شدت منع کرده است، ولی [[لذت]] جنسی در حد [[قانون]] را تحسین کرده است تا جایی که فرموده است [[دوست داشتن]] [[زن]] از صفتهای [[پیغمبران]] است<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۹؛ کتاب النکاح، باب ۳، حدیث ٢.</ref>. در [[اسلام]] زنی که در [[آرایش]] و [[زینت]] خود برای شوهر کوتاهی کند، نکوهش شده است؛ چنانکه مردانی که در ارضای [[زن]] خود کوتاهی کنند نیز نکوهش شدند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۰۳.</ref>. [[امام کاظم]]{{ع}} که محاسن خود را حنا بسته و رنگ کرده بود، در پاسخ کسی در توجیه این کار فرمود: خضاب و آرایش در مرد موجب افزایش [[پاکدامنی]] در [[همسر]] او است، برخی از [[زنان]] به این جهت که شوهرانشان خود را نمیآرایند [[عفاف]] را از دست میدهند<ref>کافی، ج۵، ص۵۶۷.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|تَنَظَّفُوا وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ}}<ref>نهج الفصاحه، ص۱۴۲، احادیث ۷۰۳، ۲۱۳ و۱۰۵۵.</ref>؛ نظیف باشید و خودتان را شبیه به [[یهود]] نکنید. | |||
سپس افزودند: زنان [[یهودی]] که زناکار شدند بدان جهت بود که شوهرانشان کثیف بودند و مورد رغبت واقع نمیشدند. خودتان را [[پاکیزه]] کنید تا زنانتان به شما راغب گردند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۱۲.</ref>. از نظر اسلام، محدودیت کامیابیهای جنسی به همسر [[مشروع]] و قانونی از جنبه روانی به بهداشت روانی [[اجتماع]] کمک میکند و از جنبه [[خانوادگی]] سبب تحکیم روابط افراد [[خانواده]] و برقراری صمیمیت کامل بین زن و شوهر میشود و از جنبه [[اجتماعی]] موجب [[حفظ]] و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع میشود و از نظر وضع زن در برابر مرد سبب میشود تا [[ارزش]] او در برابر مرد بالا برود<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۳۳.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلامشناسی (کتاب)|اسلامشناسی]] ص۶۲.</ref> | |||
== [[خانواده]] در [[زمان]] پهلوی == | |||
[[تمایل]] شدید رژیم پهلوی به گسترش فرهنگ غربی، شکلدهنده جریانهای عظیمی از تحولات [[فرهنگی]] و [[تربیتی]] جامعه ایران شد. در این فرایند نوسازی به شیوه غربی که در دوران رضاشاه پهلوی آغاز شد و محمدرضا پهلوی آن را ادامه داد،<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۷۴–۱۷۵.</ref> هسته [[خانواده]] سنتی رو به افول نهاد و شیوه جدید [[زندگی]] با تکیه بر جنبههای مختلف تجدد غربی [[تبلیغ]] شد.<ref>جمعی از مؤلفان، پهلویها، ۱۰۱–۱۰۳.</ref> این رویگردانی از [[فرهنگ]] سنتی و [[دینی]] باعث شد افراد خانواده که [[باورها]] و آداب دینی را رعایت میکردند به حاشیه رانده شوند<ref>صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۱.</ref>. | [[تمایل]] شدید رژیم پهلوی به گسترش فرهنگ غربی، شکلدهنده جریانهای عظیمی از تحولات [[فرهنگی]] و [[تربیتی]] جامعه ایران شد. در این فرایند نوسازی به شیوه غربی که در دوران رضاشاه پهلوی آغاز شد و محمدرضا پهلوی آن را ادامه داد،<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۷۴–۱۷۵.</ref> هسته [[خانواده]] سنتی رو به افول نهاد و شیوه جدید [[زندگی]] با تکیه بر جنبههای مختلف تجدد غربی [[تبلیغ]] شد.<ref>جمعی از مؤلفان، پهلویها، ۱۰۱–۱۰۳.</ref> این رویگردانی از [[فرهنگ]] سنتی و [[دینی]] باعث شد افراد خانواده که [[باورها]] و آداب دینی را رعایت میکردند به حاشیه رانده شوند<ref>صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۱.</ref>. | ||
خط ۸۸: | خط ۱۰۵: | ||
[[رده:خانواده]] | [[رده:خانواده]] | ||
[[رده:مدخلهای | [[رده:مدخلهای تلخیص شده]] |