تربیت علمی در تربیت اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۴: خط ۱۴:


==اصول آموزشی در سیره تربیتی پیامبر{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}}==
==اصول آموزشی در سیره تربیتی پیامبر{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}}==
'''مفهوم اصل''': اصل، معادل کلمه انگلیسی principle در لغت به معنی ریشه، اساس، و مبدأ است و در اصطلاح، در علوم مختلف به معانی گوناگونی به کار رفته است. در این مبحث مراد از اصول آموزشی چنین است: مجموعه قواعد کلی آموزشی که بر اساس مبانی و [[اهداف]] آموزشی، انشا می‌‌شود و راهنمای عمل [[آموزگار]] قرار گرفته و [[رفتار]] آموزشی او را شکل می‌دهد و او را در رسیدن به [[هدف]]، [[یاری]] می‌‌رساند»<ref>حسینی‌زاده، سید علی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، فصل اول.</ref>. اینک به بحث و بررسی در زمینه اصول آموزشی مبتنی بر [[سیره تربیتی معصومان]]{{عم}} می‌‌پردازیم؛ این اصول عبارت‌اند از:
'''مفهوم اصل''': اصل، در لغت به معنی ریشه، اساس، و مبدأ است و در اصطلاح، در علوم مختلف به معانی گوناگونی به کار رفته است. در این مبحث مراد از اصول آموزشی چنین است: مجموعه قواعد کلی آموزشی که بر اساس مبانی و [[اهداف]] آموزشی، انشا می‌‌شود و راهنمای عمل [[آموزگار]] قرار گرفته و [[رفتار]] آموزشی او را شکل می‌دهد و او را در رسیدن به [[هدف]]، [[یاری]] می‌‌رساند»<ref>حسینی‌زاده، سید علی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، فصل اول.</ref>. اینک به بحث و بررسی در زمینه اصول آموزشی مبتنی بر [[سیره تربیتی معصومان]]{{عم}} می‌‌پردازیم؛ این اصول عبارت‌اند از:


===اصل ارتباط و جلب توجه مخاطب===
===اصل ارتباط و جلب توجه مخاطب===
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


===اصل استفاده از فرصت‌ها===
===اصل استفاده از فرصت‌ها===
از جمله اصول [[آموزشی]] در [[سیره معصومان]]{{عم}}، استفاده از فرصت‌های مناسب در [[آموزش دادن]] افراد است. این اصل از سویی موجب آسان شدن [[آموزش]] و از سوی دیگر، موجب نشر و [[گسترش علم]] خواهد شد؛ زیرا [[معلم]] با تکیه بر این اصل، همواره می‌کوشد در هر فرصتی که [[دانش‌آموزی]] پیدا شد، به آموزش او بپردازد؛ افزون بر این، همواره درصدد ایجاد فرصت‌های آموزشی برخواهد آمد. آموزش در سیره معصومان{{عم}}، به [[زمان]] و مکان خاصی محدود، نیست گرچه ممکن است زمان و مکانی برای آن معین شود، ولی هرگز محدودیتی نمی‌آورد؛ برای مثال [[معصومان]]{{عم}} اغلب، پس از طلوع [[آفتاب]] و در [[مسجد]] به ترتیب و آموزش شاگرد می‌پرداختند، ولی آموزش‌های آنان به این زمان و مکان منحصر نبود، بلکه در هر زمان و در هر مکان که طالب [[علم]]، [[اهل]] [[درک]] و فهم و یا نیازمند به دانشی را می‌‌یافتند، به آموزش او می‌‌پرداختند.
از جمله اصول [[آموزشی]] در [[سیره معصومان]]{{عم}}، استفاده از فرصت‌های مناسب در [[آموزش دادن]] افراد است. این اصل از سویی موجب آسان شدن [[آموزش]] و از سوی دیگر، موجب نشر و گسترش علم خواهد شد؛ زیرا [[معلم]] با تکیه بر این اصل، همواره می‌کوشد در هر فرصتی که [[دانش‌آموزی]] پیدا شد، به آموزش او بپردازد؛ افزون بر این، همواره درصدد ایجاد فرصت‌های آموزشی برخواهد آمد. آموزش در سیره معصومان{{عم}}، به [[زمان]] و مکان خاصی محدود، نیست گرچه ممکن است زمان و مکانی برای آن معین شود، ولی هرگز محدودیتی نمی‌آورد؛ برای مثال [[معصومان]]{{عم}} اغلب، پس از طلوع [[آفتاب]] و در [[مسجد]] به تربیت و آموزش شاگرد می‌پرداختند، ولی آموزش‌های آنان به این زمان و مکان منحصر نبود، بلکه در هر زمان و در هر مکان که طالب [[علم]]، [[اهل]] [[درک]] و فهم و یا نیازمند به دانشی را می‌‌یافتند، به آموزش او می‌‌پرداختند.


آن بزرگواران از هر فرصتی که پیش می‌آمد، در راستای آموزش [[اصحاب]] خویش استفاده می‌کردند. داستان امیرمؤمنان علی{{ع}} و [[اعرابی]] در میدان [[جنگ]]، در این زمینه مشهور و معروف است:
آن بزرگواران از هر فرصتی که پیش می‌آمد، در راستای آموزش [[اصحاب]] خویش استفاده می‌کردند. داستان امیرمؤمنان علی{{ع}} و [[اعرابی]] در میدان [[جنگ]]، در این زمینه مشهور و معروف است:
خط ۳۴۰: خط ۳۴۰:
در پاسخ باید گفت: روش مناظره در اصل یک روش [[علمی]] است و از آن در بحث علمی برای کشف [[حقایق]] نظری استفاده می‌‌شود؛ در عین حال این امر، نه تنها با آموزشی بودن آن منافاتی ندارد، که کشف حقیقت، خود عین آموزش است؛ زیرا کشف حقیقت برای هر یک از دو طرف مناظره که از آن حقیقت [[آگاه]] نبودند، آموزش است. افزون بر آن، مناظره اغلب در حضور افرادی که تماشاگر مناظره‌اند، برگزار می‌شود که این امر، خود موجب انتقال بسیاری از [[آگاهی‌ها]] به آنان می‌شود؛ همچنین، نقل این مناظره‌ها برای غائبان و آیندگان نیز موجب [[اطلاع‌رسانی]] و آموزش بسیاری از مفاهیم [[دینی]] به آنان می‌شود. البته هدف از مناظره آموزش صرف نیست؛ از این رو، نمی‌توان آن را یک روش آموزشی صرف تلقی کرد؛ اما جنبه‌های آموزشی فراوانی دارد و می‌‌توان آن را از روش‌های آموزشی در شرایط خاص دانست. برای کسانی که حاضر نیستند در برابر استاد سر فرود آورند و زانوی [[ادب]] بر [[زمین]] زنند و خود را از استاد بالاتر می‌بینند و در واقع گرفتار [[اشتباه]] و یا [[غرور]] و [[خودبزرگ‌بینی]] شده‌اند، می‌‌توان از این روش استفاده کرد و مطالب و موضوع‌های لازم را به آنها آموخت<ref>[[سید علی حسینی‌زاده|حسینی‌زاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص ۳۲۶.</ref>.
در پاسخ باید گفت: روش مناظره در اصل یک روش [[علمی]] است و از آن در بحث علمی برای کشف [[حقایق]] نظری استفاده می‌‌شود؛ در عین حال این امر، نه تنها با آموزشی بودن آن منافاتی ندارد، که کشف حقیقت، خود عین آموزش است؛ زیرا کشف حقیقت برای هر یک از دو طرف مناظره که از آن حقیقت [[آگاه]] نبودند، آموزش است. افزون بر آن، مناظره اغلب در حضور افرادی که تماشاگر مناظره‌اند، برگزار می‌شود که این امر، خود موجب انتقال بسیاری از [[آگاهی‌ها]] به آنان می‌شود؛ همچنین، نقل این مناظره‌ها برای غائبان و آیندگان نیز موجب [[اطلاع‌رسانی]] و آموزش بسیاری از مفاهیم [[دینی]] به آنان می‌شود. البته هدف از مناظره آموزش صرف نیست؛ از این رو، نمی‌توان آن را یک روش آموزشی صرف تلقی کرد؛ اما جنبه‌های آموزشی فراوانی دارد و می‌‌توان آن را از روش‌های آموزشی در شرایط خاص دانست. برای کسانی که حاضر نیستند در برابر استاد سر فرود آورند و زانوی [[ادب]] بر [[زمین]] زنند و خود را از استاد بالاتر می‌بینند و در واقع گرفتار [[اشتباه]] و یا [[غرور]] و [[خودبزرگ‌بینی]] شده‌اند، می‌‌توان از این روش استفاده کرد و مطالب و موضوع‌های لازم را به آنها آموخت<ref>[[سید علی حسینی‌زاده|حسینی‌زاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص ۳۲۶.</ref>.


====آفت‌های مناظر====
====آفت‌های مناظره====
مناظره خطرهایی نیز دارد که مناظره‌جویان را - گرچه هدفشان [[اثبات]] و اظهار [[حق]] باشد - اگر به آنها توجه نکنند، به کام خود می‌کشاند؛ چراکه ماهیت مناظره، [[رقابت]] است و در رقابت، [[انسان]] باید مواظب باشد که [[حقوق دیگران]] را ضایع نکند. برخی از این [[خطرها]] عبارت‌اند از:
مناظره خطرهایی نیز دارد که مناظره‌جویان را - گرچه هدفشان [[اثبات]] و اظهار [[حق]] باشد - اگر به آنها توجه نکنند، به کام خود می‌کشاند؛ چراکه ماهیت مناظره، رقابت است و در رقابت، [[انسان]] باید مواظب باشد که [[حقوق دیگران]] را ضایع نکند. برخی از این خطرها عبارت‌اند از:
#[[انکار حق]]: [[طبیعت]] مناظره چنین است که انسان می‌خواهد ادعای خود را - که آن را حق می‌داند - اثبات کند؛ از این رو، به ناچار، ممکن است ادعا و دلیل طرف مقابل را [[انکار]] کند، در حالی که ممکن است برخی ادعاها و یا برخی دلائل او حق باشد، و انسان از روی [[وسوسه]] [[شیطان]] و یا [[حب نفس]] و اینکه «مبادا [[شکست]] بخورم» و... حق طرف مناظره را نادیده گرفته و انکار کند، که انکار حق امری [[ناپسند]]، مردود و [[ظلم]] است. [[قرآن کریم]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ}}<ref>«و ستمکارتر از آنکه بر خداوند دروغ بافد و حقّ را چون نزد وی آید دروغ شمارد کیست؟ آیا در دوزخ جایگاهی برای کافران نیست؟» سوره عنکبوت، آیه ۶۸.</ref>.  
#[[انکار حق]]: [[طبیعت]] مناظره چنین است که انسان می‌خواهد ادعای خود را - که آن را حق می‌داند - اثبات کند؛ از این رو، به ناچار، ممکن است ادعا و دلیل طرف مقابل را [[انکار]] کند، در حالی که ممکن است برخی ادعاها و یا برخی دلائل او حق باشد، و انسان از روی [[وسوسه]] [[شیطان]] و یا [[حب نفس]] و اینکه «مبادا [[شکست]] بخورم» و... حق طرف مناظره را نادیده گرفته و انکار کند، که انکار حق امری [[ناپسند]]، مردود و [[ظلم]] است. [[قرآن کریم]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ}}<ref>«و ستمکارتر از آنکه بر خداوند دروغ بافد و حقّ را چون نزد وی آید دروغ شمارد کیست؟ آیا در دوزخ جایگاهی برای کافران نیست؟» سوره عنکبوت، آیه ۶۸.</ref>.  
#[[عجب]] و [[تکبر]]: برای طرف [[پیروز]] در مناظره، همواره این خطر وجود دارد که گرفتار عجب و تکبر شود؛ به ویژه اینکه بیشتر مناظره‌ها در حضور دیگران برگزار می‌‌شود. شخص پیروز در مناظره ممکن است در این [[خیال]] [[باطل]] گرفتار شود، که کسی به اندازه او آگاهی‌های [[علمی]] و توان مقابله با او را ندارد و به دنبال آن، نسبت به دیگران تکبر بورزد و بگوید: حال که من چنین هستم، دیگر نیازی به [[آموختن]] ندارم و دیگران باید از من بیاموزند و....
#[[عجب]] و [[تکبر]]: برای طرف [[پیروز]] در مناظره، همواره این خطر وجود دارد که گرفتار عجب و تکبر شود؛ به ویژه اینکه بیشتر مناظره‌ها در حضور دیگران برگزار می‌‌شود. شخص پیروز در مناظره ممکن است در این [[خیال]] [[باطل]] گرفتار شود، که کسی به اندازه او آگاهی‌های [[علمی]] و توان مقابله با او را ندارد و به دنبال آن، نسبت به دیگران تکبر بورزد و بگوید: حال که من چنین هستم، دیگر نیازی به [[آموختن]] ندارم و دیگران باید از من بیاموزند و....
خط ۴۷۸: خط ۴۷۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:سیره معصوم]]
[[رده:سیره علمی]]
[[رده:تربیت]]
[[رده:تربیت]]
[[رده:آموزش]]
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش