←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
[[خوارزمی]] نوشته است که این [[زن]] در حملهاش، دو نفر از افراد [[دشمن]] را به [[هلاکت]] رساند<ref>مقتل الحسین {{ع}}، خوارزمی، ج۲، ص۲۶.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۲۸۱-۲۸۳.</ref> | [[خوارزمی]] نوشته است که این [[زن]] در حملهاش، دو نفر از افراد [[دشمن]] را به [[هلاکت]] رساند<ref>مقتل الحسین {{ع}}، خوارزمی، ج۲، ص۲۶.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۲۸۱-۲۸۳.</ref> | ||
==شهادت [[عمرو بن جناده]]== | |||
عمرو بن جناده ایشان یازده ساله بود که به همراه پدر و مادرش در صحنه [[جنگ]] کربلا حضور یافت. پس از [[شهادت]] پدرش، مادر به او گفت: {{عربی|يا بني اخرج و انصر الحسين}} خارج شو و حسین را [[یاری]] کن. هنگامی که برخاست، [[امام حسین]]{{ع}} فرمود: {{عربی|هذا غلام قتل ابوه في الحملة الاولى و لعل امه تكره ذالك}} این [[نوجوانی]] است که پدرش کشته شده، شاید مادرش [[راضی]] نباشد او به [[جنگ]] رود. آن [[نوجوان]] به [[امام]] عرض کرد: {{عربی|يابن رسول الله هي التي امرتني بذالك}} مادرم این دستور را به من داده است. امام [[اجازه]] داد و روانه میدان شد، رجزی خواند که مطلع آن این است: | |||
{{متن حدیث|أَمِيرِي حُسَيْنٌ وَ نِعْمَ الْأَمِيرُ *** سُرُورُ فُؤَادِ الْبَشِيرِ النَّذِيرِ}} | |||
یعنی: آقای من امام حسین است که خوب امیری میباشد. حسین [[سرور]] [[قلب]] [[پیغمبر]] [[خدا]] است که [[بشارت دهنده]] به [[بهشت]] و ترساننده از [[جهنم]] است. علی و [[فاطمه]] پدر و مادر امام حسینند. آیا نظیر حسین کسی را دارید؟ حسین دارای طلعتی است مثل [[آفتاب]] درخشان و دارای پیشانیای است نظیر ماه منیر. | |||
سپس به قدری [[جهاد]] کرد تا [[شهید]] شد و سرش را بریدند و به سوی [[لشکر]] امام حسین{{ع}} پرتاب کردند! مادرش سر او را برداشت و گفت: {{عربی|أحسنت يا بنيّ، يا سرور قلبي، و يا قرّة عيني}}؛ ای پسر عزیزم احسنت! ای سرور قلب من! ای [[نور]] چشم من! آنگاه آن سر را به طرف لشکر [[ابن سعد]] پرتاب کرد. آن سر به مردی اصابت کرد و او را کشت. آن [[زن]] [[عمود]] [[خیمه]] وی را گرفت و در حالی به لشکر [[دشمن]] [[حمله]] کرد که این [[رجز]] را میخواند: | |||
{{عربی|أَنَا عَجُوزٌ سَيِّدِي ضَعِيفَهْ *** خَاوِيَةٌ بَالِيَةٌ نَحِيفَهْ | |||
أَضْرِبُكُمْ بِضَرْبَةٍ عَنِيفَهْ *** دُونَ بَنِي فَاطِمَةَ الشَّرِيفَهْ}}. | |||
یعنی: من پیرزنی [[ضعیف]] و خمیده و پوسیده و نحیف میباشم. من شما را به وسیله ضربتی سخت برای [[یاری کردن]] و [[دفاع]] از [[فرزندان فاطمه]] میزنم<ref>مقتل مقرم، ص۳۱۴؛ نفس المهموم، ص۲۸۴.</ref>. سپس [[سیدالشهدا]] او را دستور برگشت به خیمه داد و برای او [[دعا]] کرد<ref>بحار، ج۴۵، ص۲۸؛ ابصار العین، ص۱۳۳.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|مظلومیت سیدالشهداء]]، ج۲، ص ۷۳.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۹۷: | خط ۱۰۸: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:360818579.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)| '''پژوهشی پیرامون شهدای کربلا''']] | # [[پرونده:360818579.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)| '''پژوهشی پیرامون شهدای کربلا''']] | ||
# [[پرونده:IM010744.jpg|22px]] [[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|'''مظلومیت سیدالشهداء ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||