حضرت خدیجه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹٬۱۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ۳۰ اکتبر
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = همسران پیامبر
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط = [[حضرت خدیجه در قرآن]] - [[حضرت خدیجه در نهج البلاغه]] - [[حضرت خدیجه در تاریخ اسلامی]] - [[حضرت خدیجه در معارف و سیره فاطمی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
{{جعبه اطلاعات همسران پیامبر خاتم
| نام = حضرت خدیجه (س)
| همسر = اولین همسر رسول خدا (ص)
| تصویر = امهات_المؤمنین.png
| اندازه تصویر =
| نسب = خدیجه بنت خویلد بن اسد بن عبد العزی
| ملقب به =
| تاریخ تولد = سال پانزده پیش از عام الفیل
| محل تولد = مکه
| نام پدر = خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب‌بن مره‌بن کعب‌بن لوی‌بن غالب‌بن فهربن مالک‌بن نضربن کنانه
| نام مادر = فاطمه بن زائدة بن اصم‌بن هرم‌بن رواحة بن حجربن معزبن عامربن لوی‌بن غالب‌بن فهربن مالک
| قبیله =
| تاریخ عقد = ۲۵ عام الفیل
| سن به هنگام عقد = ۲۵ سال
| فرزندان = {{فهرست جعبه افقی | قاسم | عبدالله | [[رقیه]] | [[زینب]] | [[أم کلثوم]] | [[فاطمه]] (س)}}
| محل درگذشت = مکه
| تاریخ درگذشت = دهم رمضان سال دهم بعثت
| طول عمر = ۶۵ سال
| آرامگاه = قبرستان حجون
}}


==مقدمه==
'''خدیجه''' نخستین و محبوب‌ترین [[همسر حضرت محمّد]] {{صل}} از بانوان نامور و ثروتمند [[حجاز]] بود، بانویی [[خردمند]] و شریف که مردان با [[ثروت]] او [[تجارت]] می‌‎کردند. نخستین زنی بود که [[مسلمان]] شد و به تعبیر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} یکی از چهار [[زن]] برگزیدۀ خداست. [[حضرت زهرا]] {{س}} ثمرۀ [[ازدواج پیامبر]] با اوست. [[خدیجه]] سه سال پیش از [[هجرت]] در سن ۶۵ سالگی، در [[مکه]] درگذشت و در قبرستان ابوطالب مدفون شد.
*[[خدیجه]]{{س}}، دختر خُوَیلِد، مادرش [[فاطمه]]، دختر زائده است. [[خدیجه]] {{س}} نخستین بانوی [[مسلمان]] است. وی از زنان متمول و متمکّن شبه [[جزیره عربستان]] بود که به امر [[تجارت]] اشتغال داشت. از این‌رو در نقل‌های تاریخی سبب آشنایی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با ایشان را وثوق و [[امین]] بودن [[پیامبر اکرم]] دانسته‌اند. [[خدیجه]] {{س}} از ایشان درخواست کرد تا او را در سفرهای تجاری و امر [[تجارت]] [[یاری]] رساند و در ازای آن مزدی بیش از دیگران دریافت دارد. تعداد سفرهای تجاری [[پیامبر]] را با کاروان‌های تجاری [[خدیجه]] {{س}} چهار سفر به [[یمن]] و یک سفر به شما ذکر کرده‌اند. سفر به [[شام]] مهم‌ترین سفر تجاری ایشان است که به [[ازدواج]] آنان انجامید.
*[[دلایل]] ایجاد علاقه [[خدیجه]] {{س}} نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} را این‌گونه ذکر کرده‌اند:
#سفرپرسود تجاری؛
#گزارش [[غلام]] [[خدیجه]] {{س}} و وجود [[اعجاز]] الهی در وجود [[پیامبر]]؛
#مشاهده دو فرشته‌ای که هنگام ورود [[پیامبر]] به خانه [[خدیجه]] {{س}} بر سر ایشان سایه افکنده بودند؛
#[[پیش‌گویی]] شخصی در خصوص [[ازدواج]] [[خدیجه]] {{س}} با مردی از [[قریش]] که به [[رسالت]] [[مبعوث]] خواهد شد.
*در اقوال تاریخی این‌گونه آمده است که [[خدیجه]] {{س}} تمایل خود به [[ازدواج]] با [[پیامبر]] را یا به وسیله یکی از [[دوستان]]، یا [[غلام]] خود که هم‌سفر [[پیامبر]] در سفرهای تجاری بوده است، یا خود، شخصاً، با ایشان در میان نهاد. [[پیامبر]] نیز موضوع را با عموهای خود مطرح کرد. سپس صفیّه، عمه [[پیامبر اکرم]]، به خانه [[خدیجه]] {{س}} رفت و از چگونگی قصد [[خدیجه]] {{س}} [[آگاه]] شد. پس از آن، عموهای [[پیامبر]] برای خواستگاری به خانه عموی [[خدیجه]] {{س}}، [[عمرو بن اسد]]، رفتند. مهریه [[خدیجه]] {{س}} مبلغ [[دوازده]] اوقیه (هر اوقیه معادل [[چهل]] درهم) تعیین شد و [[خدیجه]] {{س}} به‌طور رسمی به [[ازدواج]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درآمد. در این زمان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بیست‌وپنج سال داشتند و [[خدیجه]] حدود [[چهل]] سال داشت. [[خدیجه]] {{س}} پس از [[ازدواج]]، همه [[اموال]] و [[دارایی]] خود را به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بخشید و [[اداره]] امور تجاری خود را به ایشان واگذار کرد و کنیزان و غلامان را آزاد کرد. [[خدیجه]] {{س}} در آغاز دوران پر افت‌وخیز [[رسالت]]، همواره [[یاری]] [[فداکار]] برای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بود. آن‌گاه که بار عظیم [[وحی]] بر دوش [[پیامبر]] سنگینی می‌کرد، او را در کنار خویش یاور و غم‌خوار می‌یافت. [[دارایی]] [[خدیجه]] {{س}} در سال‌های آغازین [[رسالت]] بسیار مفید واقع شد، چنا‌ن‌که [[پیامبر]] بعدها فرمود: هیچ مالی به‌اندازه [[اموال]] [[خدیجه]] {{س}} برایم سود نبخشید. او نخستین بانوی [[مسلمان]] و نخستین [[زن]] نمازگزار در [[تاریخ اسلام]] است.
*[[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[خدیجه]] {{س}} را همواره گرامی می‌داشت و از او به [[نیکی]] یاد می‌کرد. [[خدیجه]] {{س}} نزد [[پیامبر]] {{صل}} گرامی‌ترین همسرانش بود. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در حدیثی خطاب به [[امام علی]] {{ع}} [[خدیجه]] {{س}} را جزو چهار [[زن]] [[برتر]] [[جهان]] یاد می‌کند و در روایتی دیگر خطاب به [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "تو همسری چون [[فاطمه]] داری، که من چون او ندارم و مادر زنی چون [[خدیجه]] {{س}} داری، که من نیز چون او ندارم."
*[[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] از [[خدیجه]] {{س}} این‌گونه یاد می‌کند: "... آن هنگام [اولین روزهای [[رسالت]]] جز خانه‌ای که [[رسول خدا]] {{صل}} و [[خدیجه]] در آن بود، در هیچ خانه‌ای مسلمانی راه نیافته بود؛ من سوّمین آنان بودم"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲: {{متن حدیث|يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا}}</ref>. نهاد [[پاک]] [[خدیجه]] {{س}} بستری فراهم کرد تا [[نور]] وجودی [[حضرت فاطمه زهرا]] {{س}} در آن به عرصه هستی گام نهد و به‌دنبال آن [[اهل بیت پیامبر]] اکرم {{صل}} از نسل ایشان به [[جهان]] مادی پای گذارند و [[نور]] هدایت‌گستر خویش را به جهانیان عرضه دارند.
*[[خدیجه]] {{س}} زمان کوتاهی پس از محاصره [[اقتصادی]] اقتصادی در [[سال دهم بعثت]]، در سن ۶۵ سالگی درگذشت. [[پیامبر اکرم]] او را با دستان خویش [[غسل]] داد و در [[قبر]] نهاد. [[مصیبت]] [[مرگ]] [[خدیجه]] {{س}}، اندک زمانی پس از [[رحلت]] [[ابوطالب]]، عموی گرامی [[پیامبر]]، سنگینی از حزن و [[اندوه]] را بر سینه [[پیامبر]] فرو آورد. از این‌رو آن سال را عام الحزن نام نهادند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۲۷- ۳۲۹.</ref>.


==خدیجه در فرهنگنامه دینی==
== نسب ==
*[[همسر]] بزرگوار [[حضرت محمّد]]{{صل}}. وی دختر خُوَیلِد و از [[زنان]] نامور و ثروتمند [[حجاز]] بود. زنی [[عاقل]]، [[دانا]] و [[شریف]] بود و مردان، با [[ثروت]] او [[تجارت]] می‌کردند. [[پیامبر خدا]] در سنّ بیست و پنج سالگی، از سوی [[خدیجه]] به [[تجارت]] [[شام]] رفت و پس از چند [[ماه]] از بازگشت، با [[خدیجه]] که آن هنگام [[چهل]] سال داشت، [[ازدواج]] نمود. [[خدیجه]] نخستین زنی بود که [[مسلمان]] شد و به تعبیر [[پیامبر اکرم]]، یکی از چهار [[زن]] [[برگزیده]] خداست، یعنی: [[مریم]]، [[آسیه]]، [[خدیجه]] و [[فاطمه]]{{س}}. [[خدیجه]] همه [[ثروت]] خویش را به [[پیامبر]] داد تا در راه [[ترویج]] [[اسلام]] صرف کند. وی پیش از [[ازدواج]] با [[محمد]]{{صل}} نیز به [[مردم]] بینوا [[کمک]] می‌کرد. [[حضرت زهرا]]{{س}} ثمره [[ازدواج]] [[پیامبر]] با اوست. [[حضرت]] [[خدیجه]]، در [[مکه]] سه سال پیش از [[هجرت]] درگذشت و در [[قبرستان]] [[ابوطالب]] [[دفن]] شد. هنگام [[وفات]]، ۶۵ سال داشت. [[حضرت محمد]]{{صل}} در سوگ او [[اندوهگین]] شد و پیوسته تا پایان [[عمر]]، از وفا و [[حمایت]] و خوبی‌های [[خدیجه]] یاد می‌کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص:۹۶.</ref>.
نام و نسب او [[خدیجه بنت خویلد بن اسد بن عبد العزی]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۹۹.</ref> و [[همسر رسول خدا]] {{صل}}، [[ام المؤمنین]] و یکی از چهار [[زن]] باعظمت دنیاست. مادر وی "فاطمه دختر زائدة بن اصم" بوده است. بنابر روایتی در سال پانزده پیش از [[عام الفیل]] در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد. او اولین زنی است که به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} گروید و [[اسلام]] آورد و وی اولین [[همسر پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} و با فضیلت‌ترین آنهاست <ref>الخصال، شیخ صدوق، ص۴۱۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸-۹۹.</ref>. به خاطر [[عفت]] و کمالِ فراوان او در [[دوران جاهلیت]] به او طاهره می‌گفتند<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۴۳۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ازدواج پیامبر با خدیجه (مقاله)|ازدواج پیامبر با خدیجه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص ۱۰۸؛ [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خدیجه بنت خویلد - عباسی (مقاله)|مقاله «خدیجه بنت خویلد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref>  


== پرسش‌های وابسته ==
تنها نامی که برای مادر گرامی [[حضرت زهرا]] {{س}} ذکر کرده‌اند، خدیجه است. پدرش "خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب‌بن مره‌بن کعب‌بن لوی‌بن غالب‌بن فهربن مالک‌بن نضربن کنانه" است<ref>الطبقات الکبری، ج۸، ص۸؛ الذریة الطاهرة، ص۴۴.</ref>. مادر خدیجه، [[فاطمه]] دختر "زائدة بن اصم‌بن هرم‌بن رواحة بن حجربن معزبن عامربن لوی‌بن غالب‌بن فهربن مالک" است<ref>أعلام النساء، ج۱، ص۳۲۶.</ref>. بنا بر نظر نسب‌نگاران، پدر و مادر خدیجه از ریشه‌دار‌ترین خانواده‌های جزیرةالعرب بودند<ref>منزلت زن از دیدگاه اسلام، ص۹۰.</ref>. خدیجه، مادر همه [[فرزندان پیامبر]]، جز [[ابراهیم]] بود. بنا بر قول مشهور، نام‌های [[فرزندان]] آن حضرت عبارت بود از: قاسم، عبدالله (ملقب به [[طیب]] و [[طاهر]])، [[رقیه]]، [[زینب]]، [[أم کلثوم]] و فاطمه {{س}}<ref>اعلام‌الوری، ص۲۷۵؛ اسدالغابه، ج۱، ص۱۶؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۲۱۸.</ref>. قاسم و عبدالله در کودکی از دنیا رفتند. بعد از [[مرگ]] قاسم، خدیجه به [[رسول اکرم]] {{صل}} عرض کرد: ای [[رسول خدا]] {{صل}}! شیری که به قاسم می‌دادم فزونی یافته؛ کاش [[خدای سبحان]] به او مهلت می‌داد تا دوران شیرخوارگی‌اش تمام می‌شد. [[پیامبر]] فرمود: دوران شیرخوارگی او در [[بهشت]] کامل می‌شود. خدیجه عرض کرد: اگر [[یقین]] پیدا کنم، مرگ او بر من آسان می‌شود. حضرت {{صل}} فرمود: می‌خواهی از [[خدا]] بخواهم تا صدای او را به گوش تو برساند. عرض کرد: ای رسول خدا! بس است؛ خدا و پیامبر او راست می‌گویند<ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین {{ع}}، ص۱۰۳.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۴۵.</ref>
 
== ازدواج با پیامبر {{صل}} ==
{{اصلی|ازدواج پیامبر خاتم با حضرت خدیجه}}
 
[[خدیجه]] {{س}} از [[زنان]] نامور و ثروتمند [[حجاز]] و زنی [[عاقل]]، دانا و [[شریف]] بود و مردان با [[ثروت]] او [[تجارت]] می‌‎کردند. [[خدیجه]] {{س}} زمانی که [[راستگویی]] و [[امانتداری]] [[رسول خدا]] {{صل}} را شنید از ایشان درخواست کرد تا برای [[تجارت]] به [[شام]] سفر کند و ایشان هم قبول کردند. در این سفر تجاری [[میسره]]، [[غلام]] [[خدیجه]] {{س}} همراه ایشان بود که پس از بازگشت از سفر برای [[خدیجه]] {{س}} اتفاقات پیش آمده را گزارش داد و او هم که زنی دانا و [[شریف]] بود برای [[پیامبر]] {{صل}} پیغام فرستاد و برای [[ازدواج]] با ایشان ابراز آمادگی کرد، [[پیامبر]] {{صل}} نیز موضوع را با عمو‎‎های خود مطرح کرد و سپس به [[اتفاق]] [[ابوطالب]] و چند تن از عمو‎‎های خود نزد [[ورقة بن نوفل]]، پسر عموی [[خدیجه]] {{س}} رفتند و ایشان را از او خواستگاری کردند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۵، ص۳۷۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ازدواج پیامبر با خدیجه (مقاله)|ازدواج پیامبر با خدیجه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص ۱۰۸.</ref>
 
مهریه‌ای که برای ایشان در نظر گرفته شد، دوازده اوقیه [[طلا]] (هر اوقیه معادل [[چهل]] درهم)<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳؛ دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهره، ص۲۸.</ref> یا بیست ماده شتر [[جوان]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۰.</ref> بود و بعد از [[عقد]]، ایشان به منزل [[رسول خدا]] {{صل}} رفتند<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ازدواج پیامبر با خدیجه (مقاله)|ازدواج پیامبر با خدیجه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۱۰.</ref>. این [[ازدواج]]، دو ماه پس از بازگشت [[پیامبر]] {{صل}} از سفر [[شام]] به وقوع پیوست<ref>مجمل التواریخ والقصص، ص۲۳۸؛ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۷۱.</ref>.
 
پس از [[ازدواج]]، [[خدیجه]] {{س}} برای درهم شکستن نقشۀ [[پلید]] [[قریشیان]] که یتیمی و [[فقر]] [[رسول خدا]] {{صل}} را دستاویز قرار داده بودند و [[پیامبر]] {{صل}} را تحقیر ‎می‎‎کردند به پسر عمویش، [[وکالت]] داد تا تمامی دارایی‎هایش را به [[محمد]] {{صل}} هدیه دهد و به همگان اعلام کند تمامی [[اموال]] از این پس، [[ملک]] [[محمد]] {{صل}} است و او می‎تواند هر گونه که بخواهد در آن تصرف کند. سپس یادآور شد که از قول من به [[محمد]] {{صل}} بگو: خودم و همۀ [[ثروت]] و سرمایه‎ام و تمام عمال و کارگزارانی که امر [[تجارت]] مرا سامان می‌‎دادند، همه و همه را به او بخشیدم. ورقه هم در میان جمعیت حاضر در کنار [[کعبه]] با صدایی بلند، این مطلب را به اطلاع عموم رسانید و آنان را بر این امر [[شاهد]] گرفت<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار {{ع}}، ج۱۶، ص۷۱.</ref>
 
بنابر آنچه در کتب بیشتر مؤرخان ثبت شده است، [[خدیجه]] {{س}} در زمان [[ازدواج]]، بیست و پنج یا بیست و هشت سال و [[پیامبر]] {{صل}} بیست و پنج سال سن داشت<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)|حضرت خدیجه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۰۵ـ۳۰۶.</ref>
 
== اسلام آوردن خدیجه ==
در اینکه حضرت خدیجه اولین زنی است که به [[پیامبر]] {{صل}} [[ایمان]] آورده، [[تردید]] و اختلافی نیست <ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۴۳۴؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۹۹.</ref>، اما درباره اینکه آیا او اولین شخصی است که به پیامبر {{صل}} ایمان آورده؛ یعنی قبل از [[امیرمؤمنان]] ایمان آورده باشد یا پس از ایشان، [[اختلاف]] است. [[شیخ طوسی]] در روایتی [[نقل]] می‌کند که [[ابن عباس]] گفته است: "اولین کسی که به [[پیامبر]] [[ایمان]] آورد، از مردان [[علی]] {{ع}} بود و از [[زنان]] [[خدیجه دختر خویلد]]"<ref>{{متن حدیث| أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِرَسُولِ اَللَّهِ مِنَ اَلرِّجَالِ عَلِيٌّ وَ مِنَ اَلنِّسَاءِ خَدِيجَةُ }}؛ الامالی، شیخ طوسی، ص۲۵۹ (به نقل از مالک بن حویرث)؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج۹، ص۲۲۰.</ref>.
 
اسلام آوردن حضرت خدیجه قبل از دیگر زنان مهم است که [[امام حسین]] {{ع}} در سخنرانی خود در [[کارزار]] [[کربلا]]، آن هم دقایقی قبل از [[شهادت]]، با افتخار خود را به حضرت خدیجه منتسب کرده و اول [[مسلمان]] بودن وی را بیان می‌کند و به [[لشکر]] [[ابن زیاد]] این گونه خطاب می‌کند: "شما را به [[خدا]] قسم می‌دهم، آیا می‌دانید که جدة من [[خدیجه بنت خویلد]] اولین [[زن]] از این [[امت]] بود که [[اسلام]] آورد؟ همه گفتند: آری"<ref>{{متن حدیث|أَنْشُدُكُمُ اَللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَدَّتِي خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ أَوَّلُ نِسَاءِ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ إِسْلاَماً قَالُوا اَللَّهُمَّ نَعَمْ}}؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۲۲۲.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خدیجه بنت خویلد - عباسی (مقاله)|مقاله «خدیجه بنت خویلد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۲۳۵-۲۳۶.</ref>
 
== فرزندان خدیجه {{س}} ==
{{اصلی|فرزندان حضرت خدیجه}}
مؤرخان و نسب‎شنا‎سان ثمرۀ [[ازدواج خدیجه با پیامبر]] {{صل}} را دو پسر و چهار دختر دانسته‎اند: قاسم و [[عبدالله]] معروف به طیب و طاهر، [[زینب دختر پیامبر خاتم|زینب]]، [[ام کلثوم دختر پیامبر خاتم|ام‌کلثوم]]، [[رقیه دختر پیامبر خاتم|رقیه]] و [[فاطمه]] {{س}}. دربارۀ بعضی از [[فرزندان]] منتسب به [[خدیجه]] {{س}} از جمله [[رقیه]] و [[زینب]] گفته شده اینها دختر خوانده‏‎های [[پیامبر]] {{صل}} بودند و چون [[عرب]] ربیبه را دختر شخص می‎دانستند، این دختران را به [[حضرت رسول]] {{صل}} منسوب می‌‎کردند و مؤیداتی نیز این مطلب را [[تأیید]] می‎کند<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ازدواج پیامبر با خدیجه (مقاله)|ازدواج پیامبر با خدیجه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۱۵.</ref>.
 
== فضائل حضرت خدیجه ==
{{اصلی|فضائل حضرت خدیجه}}
{{همسران پیامبر}}
اوصافی برای حضرت خدیجه {{س}} بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# اولین [[زن]] [[مسلمان]] و اولین [[زن]] [[نمازگزار]]<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۳۲۷ـ ۳۲۹.</ref>؛
# همدلی و حمایت عملی از امر [[رسالت]]؛
# حمایت‎های [[اقتصادی]] در امر [[رسالت]]؛
# عدم [[اعتراض]] به اقامت‎های [[پیامبر]] {{صل}} در [[غار حراء]]؛
# راوی حدیث از [[رسول خدا]] {{صل}}<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)|حضرت خدیجه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۰۶ ـ ۳۱۲. </ref>.
 
اوصافی نیز از زبان [[رسول اکرم]] {{صل}} در مورد حضرت خدیجه {{س}} بیان شده است، مانند:
# '''بانوی [[برگزیدۀ الهی]]''': به تعبیر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[خدیجه]] {{س}} یکی از چهار [[زن]] برگزیدۀ خداست؛ [[مریم]]، [[آسیه]]، [[خدیجه]] و [[فاطمه]] {{س}}: "[[برترین]] [[زنان]] [[بهشت]] چهار نفرند: [[خدیجه دختر خویلد]] و [[فاطمه]] دختر [[محمد]] {{صل}} و [[مریم دختر عمران]] و [[آسیه]] دختر مزاحم [[همسر فرعون]]"<ref>{{متن حدیث| أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ أَرْبَعٌ خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِيَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ اِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ}}؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۱، ص۳۲۲؛ الخصال، شیخ صدوق، ج۱، ص۲۰۵.</ref> و در برخی [[روایات]] آمده است که: "خدا چهار زن را از میان زنان جهان برگزید که یکی از ایشان [[خدیجه]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَللَّهَ اِخْتَارَ مِنَ اَلنِّسَاءِ أَرْبَعاً }}؛ الخصال، شیخ صدوق، ج۱، ص۲۵۵.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خدیجه بنت خویلد - عباسی (مقاله)|مقاله «خدیجه بنت خویلد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۲۳۶-۲۳۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۹۶.</ref>
# '''[[سلام]] [[خداوند]] و [[جبرئیل]] بر [[خدیجه]] {{س}}''': از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] شده که [[جبرئیل]] بر من نازل شد و گفت: «هم اکنون [[خدیجه]] {{س}} با ظرفی از غذا و نوشیدنی بر تو وارد می‎شود. پس هرگاه آمد، [[سلام]] [[خدا]] و من را به او برسان»<ref> عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۹، ص۱۰۱؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ص۳۵۱ـ۳۵۲؛ این کثیر، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۱.</ref>.
# '''زنی [[زیبا]] و [[عاقل]] و فرزانه''': [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند: «[[خدیجه]] {{س}} در [[زیبایی]] یکی از نیکو‎ترین [[زنان]] و در خرد‎ورزی از کامل‎ترین [[زنان]] و در [[فرزانگی]] از دانا‎ترین [[زنان]] بود. او عفیف‎ترین، متد‎ین‎ترین، با‎حیا‎ترین، با شخصیت‎ترین و برازنده‎‎ترین [[زنان]] بود»<ref>انصاری زنجانی خوئینی، اسماعیل، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا {{س}}، ج۱۲، ص۳۷۰.</ref>.
 
== وفات خدیجه ==
[[خدیجه]] {{س}} زمان کوتاهی پس از محاصرۀ [[اقتصادی]] در [[سال دهم بعثت]] در سن ۶۵ سالگی درگذشت. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} او را با دستان خویش [[غسل]] داد و در [[قبر]] نهاد. [[مصیبت]] [[مرگ]] [[خدیجه]] {{س}}، اندک زمانی پس از رحلت [[ابوطالب]]، عموی گرامی پیامبر، سنگینی از [[حزن]] و [[اندوه]] را بر سینۀ [[پیامبر]] فرو آورد از این‎رو آن سال را [[عام الحزن]] نام نهادند<ref>ر.ک: [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۳۲۷ـ ۳۲۹.</ref>.
 
سختی‌های فراوانی بر [[بنی‌هاشم]] در [[شعب ابی‌طالب]] وارد آمد. [[گرسنگی]] از یک‌سو و خطر به [[قتل]] رسیدن [[پیامبر]] {{صل}} از سوی دیگر، اوضاع را بسیار دشوار ساخته بود<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۵۸؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۶۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۵، ص۹۲-۹۳.</ref>.
 
این [[دشواری‌ها]] سبب شد تا [[خدیجه]] {{س}} و [[ابوطالب]]، که [[سنی]] از ایشان گذشته بود، پس از بیرون آمدن از شعب، در بستر [[بیماری]] بیفتند. نقل شده است هنگامی که خدیجه {{س}} در بستر بیماری افتاد، [[اندوه]] و [[ناراحتی]] در چهره‌اش نمایان شد و گفت که علت آن، نگرانی از [[آینده]] خانواده‌اش و [[مشکلات]] آنان و خردسالی [[فاطمه]] {{س}} و تنهایی او در شب عروسی است<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۱، ص۳۷۵ – ۳۷۶؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین، ص۱۹۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۸.</ref>.
 
[[رسول خدا]] {{صل}} مظهر [[صبر]] و [[استقامت]] بود، اما [[غم]] از دست دادن خدیجه {{س}} بر ایشان گران آمد. نقل شده است که پیامبر {{صل}} در آخرین ساعات [[زندگی]] خدیجه {{س}}، با اندوه نزد او رفت و در حالی که با چشمان اشک‌بار به او می‌نگریست، فرمود: «آنچه می‌بینم برایم ناگوار است»<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۵.</ref>. [[روایت]] شده است که چون بیماری خدیجه {{س}} شدت یافت، به پیامبر {{صل}}، سه [[وصیت]] کرد: «اگر تقصیری در [[حق]] تو کرده‌ام مرا ببخش؛ مراقب دخترم فاطمه باش که کسی او را مورد [[اذیت]] و بی‌مهری قرار ندهد». وی [[خجالت]] کشید سومین وصیت خود را مستقیماً به پیامبر {{صل}} بگوید، از این رو از فاطمه {{س}} خواست تا به پیامبر {{صل}} بگوید که از [[قبر]] در [[هراس]] است و او را در همان لباسی کفن کند که در آن اولین بار به پیامبر {{صل}} [[وحی]] شده بود<ref>حائری، محمد مهدی، شجرة طوبی، ج۲، ص۲۳۴ - ۲۳۵.</ref>.
 
به گزارش برخی از مورخان، حضرت خدیجه {{س}} در [[ماه رمضان]]، در ۶۵سالگی درگذشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۸؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۵.</ref>. درباره سال و [[روز]] [[وفات]] وی، اقوال مختلفی وجود دارد. برخی سال وفات را پنج سال و عده‌ای چهار سال قبل از هجرت می‌دانند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۸۱.</ref>، اما قول سه سال پیش از [[هجرت]] مشهورتر است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۸۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۱۰۳.</ref> که پس از خروج [[بنی‌هاشم]] از شعب می‌شود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۸.</ref>. [[شیخ مفید]] نیز، ضمن پذیرش این نظر، وفات حضرت خدیجه {{س}} را در روز دهم [[ماه رمضان]] [[سال دهم بعثت]] دانسته است<ref>مفید، محمد بن محمد، مسار الشیعه، ص۲۲ – ۲۳.</ref>. برخی روز وفات او را سه روز قبل از درگذشت ابوطالب<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۵؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء، ص۳۱۴؛ ابن اثیر جزری، الکامل، ج۲، ص۹۰ – ۹۱.</ref> و برخی ۳۵ روز یا ۵۵ روز قبل از وفات وی ضبط کرده‌اند<ref>ابن اثیر جزری، الکامل، ج۲، ص۹۰ – ۹۱.</ref>. با رسیدن خبر درگذشت ابوطالب به [[پیامبر]] {{صل}}، داغ از دست دادن [[خدیجه]] {{س}} برای او تازه شد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۵.</ref> و از شدت [[اندوه]]، فرمود: «در این روزها بر این [[امت]] دو [[مصیبت]] وارد شد که نمی‌دانم به سبب کدام یک بی‌تاب‌ترم»<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۵.</ref>؛ از این رو، پیامبر {{صل}} آن سال را «[[عام الحزن]]» نامید<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۳؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء، ص۳۱۴؛ حلبی، علی بن برهان، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۱۳۶.</ref>. پیکر حضرت خدیجه {{س}} را به قبرستان حجون بردند<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۳۶؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۱۱۱- ۱۱۲.</ref>. پیامبر {{صل}} خود وارد [[قبر]] شد و او را به خاک سپرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۸؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۳۶.</ref>.
 
[[قریشیان]] پس از درگذشت ابوطالب و خدیجه {{س}} گستاخ‌تر شدند و بر آزار پیامبر {{صل}} افزودند؛ برخی از ایشان بر چهره وی خاک می‌پاشیدند و کارهایی می‌کردند که پیش از آن جرئتش را نداشتند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۲ - ۳۸۳؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۸۰.</ref> و حتی تصمیم به قتل پیامبر {{صل}} گرفتند<ref>ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۲.</ref>.<ref>[[اعظم رحمت آبادی|رحمت آبادی، اعظم]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)| مقاله «حضرت خدیجه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۱]]، ص۹۳.</ref>
 
== رسول خدا {{صل}} بعد از وفات خدیجه {{س}} ==
پیامبر {{صل}} به خدیجه علاقه فراوانی داشت و این علاقه تنها به خاطر این نبود که ایشان [[همسر پیامبر]] {{صل}} بود، بلکه به خاطر کمالات معنوی و خدمت‌هایی بود که او به پیامبر و [[اسلام]] کرده بود<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خدیجه بنت خویلد - عباسی (مقاله)|مقاله «خدیجه بنت خویلد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref>.
 
[[شخصیت]] ممتاز حضرت خدیجه {{س}}، محبت‌ها، حمایت‌های بی‌دریغ او از [[رسول خدا]] {{صل}} و نیز اوصاف ممتاز و ارزنده‎اش چنان جاذبه‌‎ای در [[رسول خدا]] {{صل}} ایجاد کرده بود که ایشان حتی سال‌ها بعد از [[وفات]] وی نیز با تمام وجود به او اظهار [[عشق]] و علاقه می‎کرد. برخی از مواردی که نشان دهندۀ [[عشق]] و علاقۀ بی‌نهایت [[پیامبر]] {{صل}} به [[خدیجه]] {{س}} است عبارت‌اند از: استقبال از تداعی کنندۀ نام و یاد ایشان؛ یاد کردن از [[خدیجه]] {{س}} با تمام وجود<ref>سید بن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۲۹۹؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۲۸؛ مقریزی، تقی الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۲، ص۲۲۶؛ العینی، عمدة القاری، ج۱۶، ص۲۸۰.</ref>؛ [[گریه]] برای [[خدیجه]] {{س}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۳۱.</ref>؛ هدیه به [[دوستان]] [[خدیجه]] {{س}}<ref>نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۲؛ نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۴؛ ابن اثیر، عزالدین، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶ ص۸۴ ـ ۸۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۳، ص۱۲؛ دولابی، احمد بن محمد، الذریة الطاهره، ص۶۵.</ref> و...<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)|حضرت خدیجه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۰۹ـ۳۱۰.</ref>.
 
== [[خانه]] [[خدیجه]]{{س}} ==
خانه [[همسر]] [[وفادار]] و گرامی [[رسول خدا]]{{صل}} در نزدیکی مولد [[پیامبر]]{{صل}} در محلی معروف به «القشاشیه» و در کوچه «[[الحجر]]» قرار داشت. این خانه پس از مولد النبی{{صل}} به عنوان یکی از مهم‌ترین و مقدس‌ترین مکان‌ها در [[مکه]] محسوب و حوادث و وقایعی را در [[دل]] خود جای داده است که به آنها اشاره می‌گردد:
# [[ازدواج]] رسول خدا{{صل}} با خدیجه{{س}}.
# تولد [[فاطمه]]{{س}} که سنگ مرمری به نشانه محل تولد ایشان در آنجا قرار داده بودند.
# سه دختر دیگر رسول خدا{{صل}} از خدیجه{{س}} نیز در این خانه تولد یافتند.
# بارها [[جبرئیل]]{{ع}} در این مکان بر پیامبر{{صل}} نازل شده و لذا این خانه را پس از [[کعبه]] با فضیلت‌ترین مکان مکه دانسته‌اند<ref>شفاء الغرام، فاسی المکی، ج۱، ص۴۴۶.</ref>.
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این جا از سوی خانه [[ابی لهب]] مورد حمله و تعرض قرار گرفته و هنگامی که [[منزل]] آن حضرت را سنگباران می‌کردند، خود را در پناه تخت سنگی قرار می‌دادند تا از تیررس سنگ‌ها در [[امان]] باشند<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۷ و ۸.</ref>. این تخته سنگ تا اواخر دوران عثمانی و قبل از تخریب خانه، همراه سایر آثار باقی است.
# حادثه «لیله المبیت» در همین منزل رخ داد یعنی علی{{ع}} بر بستر پیامبر{{صل}} خوابید و [[جان]] آن حضرت را [[نجات]] بخشید.
# این خانه [[شاهد]] یکی از بزرگ‌ترین حوادث [[تاریخی]] [[اسلام]] یعنی «[[هجرت پیامبر]]{{صل}}» بود.
# خدیجه{{س}} نیز در همین خانه دار فانی را وداع گفت.
 
[[عقیل]] این منزل را نیز پس از هجرت پیامبر{{صل}} تصرف کرد و [[معاویه]] بعدها در دوره [[خلافت]] خود آن را از وی خرید و به [[مسجد]] مبدل و آن‌گاه از خانه پدرش [[ابوسفیان]] که پیامبر{{صل}} هنگام [[فتح مکه]] آن را [[امن]] قرار داده بود دری به مسجد گشود. در خانه خدیجه{{س}} تخته سنگی بر دیوار [[نصب]] بود که گویند پیامبر اکرم{{صل}} در کنار آن [[نماز]] می‌گزارده‌اند و ظاهراً این همان تخته سنگی بوده که آن حضرت خود را از سنگ‌هایی که از [[خانه]] [[ابی لهب]] پرتاب می‌شد در پناه آن محفوظ می‌داشته‌اند<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۴۶۲.</ref>.
[[پیامبر]]{{صل}} این خانه را به چهار قسمت تقسیم فرموده بود: قسمتی برای [[تجارت]] [[خدیجه]]{{س}}، اطاقی برای خود و همسرش، اطاقی برای [[دختران]] و اطاقی برای [[عبادت]]. این خانه در سال ۶۴۰ق. مورد مرمت [[خلیفه عباسی]] «الناصر بالله» قرار گرفت و کتیبه‌ای نیز بر آن نوشته شد. در دوران عثمانی نیز قسمتی از آن به [[آموزش قرآن]] اطفال اختصاص یافت.
 
[[پادشاهان]] [[مصر]]، [[یمن]] و نیز [[سلطان]] سلیمان قانونی در سال ۹۳۵ ق خانه خدیجه را ترمیم و تجدید بنا کردند. در دوره سعودی ابتدا آن را تخریب و بعدها به جای آن مدرسه‌ای ساختند تا کودکان را در آن [[قرآن]] بیاموزند، ولی باز به علت توجه [[ایران]]، این [[مدرسه]] نیز خراب شد مکان تقریبی آن حدود ۱۵۰ متری میدان پشت [[صفا و مروه]] در نزدیکی زادگاه [[رسول خدا]]{{صل}} است<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، اصغر قائدان، مشعر، ۱۳۷۷، ص۱۴۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۴۴۸.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[پیامبر خاتم]] (همسر)
* [[امام علی]] (داماد)
* [[فاطمه زهرا]] (فرزند)
* [[حکیم بن حزام]] (برادرزاده)
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100352.jpg|22px]] [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[خدیجه بنت خویلد - عباسی (مقاله)|مقاله «خدیجه بنت خویلد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)|حضرت خدیجه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:IM009705.jpg|22px]] [[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|'''مادران چهارده معصوم''']]
# [[پرونده:151917.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۳''']]
# [[پرونده:1379590.jpg|22px]] [[اعظم رحمت آبادی|رحمت آبادی، اعظم]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)| مقاله «حضرت خدیجه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فاطمی ج۱''']]
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}


==منابع==
== پانویس ==
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
{{پانویس}}
* [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]


==پانویس==
{{زنان صحابی}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:مادر حضرت فاطمه]]
[[رده:خدیجه]]
[[رده:همسران پیامبر خاتم]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش