عقیل بن ابی‌طالب در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۰: خط ۲۰:
بنابراین [[عقیل]] در دوران [[حکومت امام علی]]{{ع}} از [[مدینه]] خارج نشد، تا بتوان [[مسافرت]] به [[شام]] و رفتن به نزد معاویه را برای وی فرض کرد. تنها یک‌بار وی به‌همراه فرزندانش برای دریافت وجوهات بیشتر از [[امام]]{{ع}} به [[کوفه]] می‌آیند که با برخورد امام{{ع}} روبه‌رو می‌شود و با فرزندانش به مدینه بازمی‌گردند. بعدها وی دراین‌باره و در جواب معاویه که از او درخواست کرده بود تا جریان آهن گداخته را برای او بازگوید، چنین می‌گوید: "سخت درمانده شدم و گرفتاری و [[گرسنگی]] مرا فراگرفت. چیزی از او خواستم توجهی نکرد و تغییری در او پدید نیامد. من کودکان خویش را جمع کردم و آنان را که [[بینوایی]] و [[درماندگی]] بر چهره‌شان آشکار بود پیش او آوردم. فرمود: "شامگاه پیش من آی تا چیزی به تو بدهم، شامگاه در حالی‌که یکی از پسرانم دستم را گرفته بود، نزد او رفتم. به فرزندم [[فرمان]] داد دور شود، آن‌گاه به من گفت: "بگیر." درحالی که [[طمع]] بر من چیره شده بود و می‌پنداشتم کیسه پولی است، [[دست]] دراز کردم و دست خود را بر قطعه آهنی نهادم که چون [[آتش]] بود. آن را نگرفته رها کردم و چنان بانگی برآوردم که گاو نر زیر دست قصاب می‌کشد. علی{{ع}} به من گفت: "مادرت در سوگت بگرید! این آهن است که آتش این [[جهان]] آن را برافروخته، چگونه خواهد بود حال من و تو فردای [[قیامت]] اگر ما را با زنجیرهای [[جهنم]] فروبندند." سپس این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: "هنگامی که غل‌ها بر گردن‌های ایشان است و زنجیرها را می‌کشند." آن‌گاه به من گفت: "برای تو پیش من افزون از حقی که [[خداوند]] برای تو [[واجب]] کرده است جز همین که دیدی نیست، نزد خانواده‌ات برگرد.
بنابراین [[عقیل]] در دوران [[حکومت امام علی]]{{ع}} از [[مدینه]] خارج نشد، تا بتوان [[مسافرت]] به [[شام]] و رفتن به نزد معاویه را برای وی فرض کرد. تنها یک‌بار وی به‌همراه فرزندانش برای دریافت وجوهات بیشتر از [[امام]]{{ع}} به [[کوفه]] می‌آیند که با برخورد امام{{ع}} روبه‌رو می‌شود و با فرزندانش به مدینه بازمی‌گردند. بعدها وی دراین‌باره و در جواب معاویه که از او درخواست کرده بود تا جریان آهن گداخته را برای او بازگوید، چنین می‌گوید: "سخت درمانده شدم و گرفتاری و [[گرسنگی]] مرا فراگرفت. چیزی از او خواستم توجهی نکرد و تغییری در او پدید نیامد. من کودکان خویش را جمع کردم و آنان را که [[بینوایی]] و [[درماندگی]] بر چهره‌شان آشکار بود پیش او آوردم. فرمود: "شامگاه پیش من آی تا چیزی به تو بدهم، شامگاه در حالی‌که یکی از پسرانم دستم را گرفته بود، نزد او رفتم. به فرزندم [[فرمان]] داد دور شود، آن‌گاه به من گفت: "بگیر." درحالی که [[طمع]] بر من چیره شده بود و می‌پنداشتم کیسه پولی است، [[دست]] دراز کردم و دست خود را بر قطعه آهنی نهادم که چون [[آتش]] بود. آن را نگرفته رها کردم و چنان بانگی برآوردم که گاو نر زیر دست قصاب می‌کشد. علی{{ع}} به من گفت: "مادرت در سوگت بگرید! این آهن است که آتش این [[جهان]] آن را برافروخته، چگونه خواهد بود حال من و تو فردای [[قیامت]] اگر ما را با زنجیرهای [[جهنم]] فروبندند." سپس این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: "هنگامی که غل‌ها بر گردن‌های ایشان است و زنجیرها را می‌کشند." آن‌گاه به من گفت: "برای تو پیش من افزون از حقی که [[خداوند]] برای تو [[واجب]] کرده است جز همین که دیدی نیست، نزد خانواده‌ات برگرد.


عقیل می‌گوید: پس از نقل جریان معاویه در [[شگفتی]] فرو رفت می‌‌گفت: دیگر [[زنان]] همانند علی را نخواهند زائید!<ref>{{عربی| هَيْهاتَ هَيْهاتَ عَقِمَتِ النِّسَاءُ انَّ يلدن مِثْلَهُ}}ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۵۳.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۵۶۹-۵۷۱؛ [[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[صحابه از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|صحابه از دیدگاه نهج البلاغه]]، ص۲۰۳-۲۰۵.</ref>
عقیل می‌گوید: پس از نقل جریان معاویه در [[شگفتی]] فرو رفت می‌‌گفت: دیگر [[زنان]] همانند علی را نخواهند زائید!<ref>{{عربی|هَيْهاتَ هَيْهاتَ عَقِمَتِ النِّسَاءُ انَّ يلدن مِثْلَهُ}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۵۳.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۵۶۹-۵۷۱؛ [[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[صحابه از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|صحابه از دیدگاه نهج البلاغه]]، ص۲۰۳-۲۰۵.</ref>


== نسب شناس بودن [[عقیل]] ==
== نسب شناس بودن [[عقیل]] ==
خط ۲۸: خط ۲۸:


== [[وفات]] ==
== [[وفات]] ==
عقیل در اواخر عمر نابینا شد و بنابر نقل بیشتر منابع در [[دوران خلافت معاویه]] در سال ۵۰ و بنابر [[نقلی]] سال ۵۲ ق در سن نود و شش سالگی درگذشت<ref>سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۵۶۹-۵۷۱.</ref>.
عقیل در اواخر عمر نابینا شد و بنابر نقل بیشتر منابع در [[دوران خلافت معاویه]] در سال ۵۰ و بنابر [[نقلی]] سال ۵۲ ق در سن نود و شش سالگی درگذشت<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۵۶۹-۵۷۱.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۱۷۱

ویرایش