بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = زکات | | موضوع مرتبط = زکات | ||
| عنوان مدخل = زکات | | عنوان مدخل = زکات | ||
| مداخل مرتبط = [[زکات در لغت]] - [[زکات در قرآن]] - [[زکات در نهج البلاغه]] - [[زکات در فقه سیاسی]] - [[زکات در معارف دعا و زیارات]] - [[زکات در معارف و سیره نبوی]] - [[زکات در معارف و سیره علوی]] - [[زکات در معارف و سیره سجادی]] - [[زکات در فقه اسلامی]] - [[زکات در جامعهشناسی اسلامی]] - [[زکات در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[زکات در لغت]] - [[زکات در قرآن]] - [[زکات در نهج البلاغه]] - [[زکات در فقه سیاسی]] - [[زکات در معارف دعا و زیارات]] - [[زکات در معارف و سیره نبوی]] - [[زکات در معارف و سیره علوی]] - [[زکات در معارف و سیره سجادی]] - [[زکات در معارف و سیره معصوم]] - [[زکات در فقه اسلامی]] - [[زکات در جامعهشناسی اسلامی]] - [[زکات در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== | == مراحل وجوب زکات == | ||
[[تشریع]] [[زکات]] را در [[اسلام]] به دو مرحله میتوان تقسیم کرد: | [[تشریع]] [[زکات]] را در [[اسلام]] به دو مرحله میتوان تقسیم کرد: | ||
مرحله نخست، از | مرحله نخست، از آغاز بعثت تا [[سال هشتم هجری]] است. در این سالها که زکات هنوز، صورت [[مالیات]] قانونی نداشت، [[مسلمانان]] با اتکا بر انگیزههای [[ایمانی]] و در حد [[اعتدال]]، به تناسب [[توانمندی]] خویش، زکات [[مال]] خود را میپرداختند. [[تأمل]] در این مقطع از [[تاریخ]] زکات نشان میدهد که اسلام، چگونه با پرورش معنوی افراد و تحریک [[روح]] [[ایثار]] و [[اخوت]] میتواند بدون در [[اختیار]] داشتن دستگاه اجرایی و [[قوانین]] پیچیده، به تجهیز منابع عمومی بپردازد. در خلال این سالها، [[پیامبر]] با [[اعمال]] چنین سیاستی، افزون بر آنکه منابع [[مالی]] [[حکومت]] خود را تأمین کرد، بستر نهادی بسیار [[کارآمدی]] را نیز برای اعمال [[قانون زکات]] فراهم ساخت. | ||
در سال هشتم هجری، در حالی که پایههای حکومت اسلام در [[جزیرة العرب]] تثبیت شده بود و [[جامعه]] مسلمانان به تدریج مختصات | در سال هشتم هجری، در حالی که پایههای حکومت اسلام در [[جزیرة العرب]] تثبیت شده بود و [[جامعه]] مسلمانان به تدریج مختصات مدنی خود را تکمیل میکرد، مرحله دوم از تشریع زکات با نزول آیه زیر بر پیامبر آغاز شد: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>. | ||
{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>. | |||
پس از مدت کوتاهی، | پس از مدت کوتاهی، موارد مصرف و مستحقان زکات نیز با [[فرمان]] [[قطعی]] [[خداوند]] مشخص شد: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>. | ||
{{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>. | |||
با | با نزول این [[آیات]]، پیامبر موارد [[وجوب]] [[زکات]] و نصابها و مقادیر هر یک را معین فرمود و بدین ترتیب، زکات به مفهوم امروزی آن [[تشریع]] شد. | ||
[[حکومت اسلامی]] از [[سال هشتم هجری]] به بعد، همواره مأمورانی برای گردآوری یا تخصیص زکات به کار میگرفت، [[پیامبر]] اشخاصی چون [[معاذ]]<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۲، ص۵۲۹، ج۱۳۸۹.</ref>، [[قیس بن سعد بن عباده]]<ref>حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۵۵۵، ح۱۴۵۰.</ref>، [[عبادة بن صامت]]<ref>بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۴، ص۲۶۷، ح۷۶۶۳.</ref>، [[ضحاک بن قیس]]<ref>ابن حنبل، المسند، ج۷، ص۳۷۵، ح۲۰۷۱۸.</ref>، ابن لبتیه<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۶، ص۲۵۵۹، ح۶۵.</ref> و [[ابومسعود انصاری]]<ref>ابوداوود، سنن ابی داوود، ج۳، ص۱۳۵، ح۲۹۴۷.</ref> را برای | [[حکومت اسلامی]] از [[سال هشتم هجری]] به بعد، همواره مأمورانی برای گردآوری یا تخصیص زکات به کار میگرفت، [[پیامبر]] اشخاصی چون [[معاذ]]<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۲، ص۵۲۹، ج۱۳۸۹.</ref>، [[قیس بن سعد بن عباده]]<ref>حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۵۵۵، ح۱۴۵۰.</ref>، [[عبادة بن صامت]]<ref>بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۴، ص۲۶۷، ح۷۶۶۳.</ref>، [[ضحاک بن قیس]]<ref>ابن حنبل، المسند، ج۷، ص۳۷۵، ح۲۰۷۱۸.</ref>، ابن لبتیه<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۶، ص۲۵۵۹، ح۶۵.</ref> و [[ابومسعود انصاری]]<ref>ابوداوود، سنن ابی داوود، ج۳، ص۱۳۵، ح۲۹۴۷.</ref> را برای گردآوری زکات فرستاد و برای هر یک از آنان نامهای نوشت که دربردارنده دستورالعملهای اجرایی و سفارشهای [[اخلاقی]] بود. افزون بر این، درباره زکات محصولات [[کشاورزی]]، پیش از برداشت محصول، کارشناسانی از سوی حضرت برای تخمین [[میزان]] محصولات تعیین میشدند<ref>ر.ک: شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۷۷؛ بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۴، ص۲۰۸، ح۷۴۴۷.</ref> و بدین صورت، از فرار مالیاتی جلوگیری میشد؛ اما در تعیین آن هیچگاه اجحاف نمیکردند؛ چنان که [[عبدالله بن رواحه]] و [[عتاب بن اسد]] از جمله کسانی بودند که به این منظور اعزام میشدند و پیامبر به آنان سفارش میکرد تا در تخمین محصول، مواردی چون مصارف شخصی و انفاقها و [[هدایا]] و استفاده رهگذران را در نظر گرفته، از میزان تخمین کم کنند<ref>کتانی، عبدالحی، التراتیب الاداریه. ص۳۹۹ و ۴۰۰.</ref>. پس از تخمین، صاحب محصول مخیر میشد که محصول را خود بردارد و بر اساس تخمین، فقط زکات آن را بپردازد یا سهم خویش را بر همین اساس گرفته، محصول را واگذارد. به عبارت دیگر، پس از تعیین مقدار، چگونگی پرداخت را به [[اختیار]] پرداخت کنندگان بود تا بدین صورت [[رضایت]] آنان نیز جلب شود؛ به خصوص که هنگام دریافت با [[خوشرویی]] و [[درود]] از آنان استقبال میشد<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۹۵.</ref>. | ||
== گردآوری زکات در دوران پیامبر == | |||
زکات یکی از [[واجبات]] و [[ضروریات دین]] [[اسلام]] است. در بسیاری از سورههای مکی به آن توصیه شده است: {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشتهایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم میرسانم و بخشایشم همه چیز را فرا میگیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری میورزند و زکات میدهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر میدارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref>«آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref>. [[زکات]] یا [[صدقه]] [[واجب]] در [[مدینه]] عنوان [[مالیات]] رسمی یافت. برخی [[تشریع]] زکات را در [[سال دوم هجری]] یاد کرده و این نظر را مشهور دانستهاند<ref>تفسیر نمونه، ج۸، ص۳.</ref>؛ اما دلیلی بر این ادعا نیست. به نظر میرسد آنچه در سال دوم بنیان نهاده شده، [[زکات فطره]] است که پس از [[روزه]] در هیجدهمین ماه [[هجرت]] واجب گردیده است<ref>طبقات الکبری (۴جلدی)، ج۱ - ۲، ص۱۲۰.</ref>. زکات بر [[مال]] در سال هفتم یا هشتم تشریع شده است<ref>ادوار فقه، ج۱، ص۳۵۵.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۰۱.</ref> | |||
دریافت و مصرف زکات توسط [[پیامبر اکرم]]{{صل}} چهار مرحله داشت: | |||
دریافت و | |||
===اعلام [[وجوب]] [[زکات]]=== | === اعلام [[وجوب]] [[زکات]] === | ||
برابر [[روایت]] صحیحی از [[امام | برابر [[روایت]] صحیحی از [[امام صادق]]{{ع}}، هنگامی که [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ...}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>. نازل شد [[ماه رمضان]] بود. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: «زکات مانند [[روزه]] بر شما [[واجب]] است. آن گاه یک سال گذشت. حضرت اعلام کرد ای [[مردم]] زکات اموال خود را بدهید تا نمازتان پذیرفته شود. آن گاه کارگزاران زکات را اعزام فرمود»<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳.</ref>. برابر گزارش [[ابن سعد]]، اعزام کارگزاران زکات در [[محرم]] سال نهم بوده است<ref>طبقات الکبری، ج۲، ص۱۶۰ و (۴ جلدی)، ج۱-۲، ص۳۲۹.</ref>. | ||
بنابراین، وجوب زکات در [[رمضان]] [[سال]] هشتم و هنگام دریافت آن در سال نهم بوده است. از آنجا که پیامبر در [[روز جمعه]] | بنابراین، وجوب زکات در [[رمضان]] [[سال]] هشتم و هنگام دریافت آن در سال نهم بوده است. از آنجا که پیامبر در [[روز جمعه]] ـ دو [[روز]] پس از رمضان سال هشتم ـ [[مدینه]] را به قصد [[فتح مکه]] ترک کردند<ref>إعلام الوری، ج۱، ص۲۱۸؛ طبقات الکبری، ج۱-۲، ص۳۱۹.</ref> و در ماه [[ذی قعده]] به سوی مدینه حرکت کردند<ref>إعلام الوری، ج۱، ص۲۴۲ - ۲۴۳.</ref>، کارگزاران زکات را در محرم سال نهم اعزام نمودند. | ||
برخی وجوب زکات را در سال پنجم و اعزام [[کارگزاران]] را در محرم سال نهم دانستهاند<ref>قرضاوی، فقه الزکاة، ج۱، ص۷۰.</ref> به این دلیل که [[ضمام بن ثعلبه]] در سال پنجم | برخی وجوب زکات را در سال پنجم و اعزام [[کارگزاران]] را در محرم سال نهم دانستهاند<ref>قرضاوی، فقه الزکاة، ج۱، ص۷۰.</ref> به این دلیل که [[ضمام بن ثعلبه]] در سال پنجم خدمت پیامبر رسیده و از زکات سؤال کرده است<ref>طبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۹؛ و (۴ جلدی)، ج۱-۲، ص۱۴۵، به عنوان رئیس وَفْد سعد بن بکر.</ref>؛ ولی این نظر درست نیست؛ زیرا برابر نقل [[ابن هشام]] ضمام بن ثعلبه در سال نهم خدمت [[پیامبر]]{{صل}} رسیده است<ref>سیرة النبویه، ج۴، ص۲۲۹؛ اسدالغابه، ج۳، ص۵۷.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۰۲ - ۲۰۳.</ref> | ||
==== | ==== نامههای پیامبر{{صل}} ==== | ||
[[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در نامههایی که به سران قبائل مینوشت یا برای [[کارگزاران]] اعزامی مینگاشت، ایشان را به [[پرداخت زکات]] توصیه میکرد و [[زکات]] را در ردیف [[نماز]] لازم میشمرد. این [[نامهها]] را به سه دسته میتوان تقسیم کرد: | [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در نامههایی که به سران قبائل مینوشت یا برای [[کارگزاران]] اعزامی مینگاشت، ایشان را به [[پرداخت زکات]] توصیه میکرد و [[زکات]] را در ردیف [[نماز]] لازم میشمرد. این [[نامهها]] را به سه دسته میتوان تقسیم کرد: | ||
#نامههایی که در آن دستور به دریافت و ادای زکات و [[خمس]] داده شده بود. به این گونه: «این نامهای است از محمد [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[نهشل بن مالک]] ... برای کسی که [[اسلام]] آورد و نماز را بپا دارد و زکات بدهد و [[خدا]] و رسولش را [[اطاعت]] نماید و از [[غنایم]]، [[خمس]] خدا و سهم پیامبر را بپردازد....»<ref>{{متن حدیث|هذا كتاب من محمد رسول الله{{صل}} لنهشل بن مالك... لمن أسلم و أقام الصلاة و أتى الزكاة و أطاع الله و رسوله و أعطى من المغنم خمس الله و سهم النبي...}}؛ مکاتیب الرسول، ج۳، ص۳۱۰؛ طبقات الکبری، ج۱-۲، ص۱۳۸.</ref>. اینک به شماری از این نامهها اشاره میکنیم: در نامههای حضرت به [[نهشل بن مالک وائلی]] از [[باهله]]، [[جناده ازدی]] و قومش از [[ازد]]<ref>طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۱۳۱.</ref>، [[بنی جُوَین طایی]]، [[بنی معاویة بن جرول طایی]]، [[سعد هذیم]]<ref>طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۱۲۹ - ۱۳۱.</ref>، [[فجیع بن عبدالله]]<ref>طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۱۴۷.</ref>، به [[حاکمان]] [[حمیر]]<ref>ابن هشام، سیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۸۸.</ref>، [[عمرو بن حزم]] زمانی که وی را به [[یمن]] اعزام فرمود<ref>سیرة النبویه، ج۴، ص۲۴۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، «المغازی»، ص۶۶۹؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۹۰.</ref>، [[عبد یغوث بن وعله حارثی]]، [[عمرو بن معبد جُهنی]]<ref>طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۱۳۰ - ۱۳۱.</ref>، [[بنی زهیر کلبی]]<ref>بیهقی، سنن الکبری، ج۷، ص۵۸؛ ج۹، ص۱۳.</ref>، اُکیدر [[حاکم]] [[دومة الجندل]]<ref>بیهقی، سنن الکبری، ج۷، ص۱۴۰.</ref> و در گفتوگو با گروه اعزامی [[عبدالقیس]]<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۵۶؛ ابوعبید، الاموال، ص۲۰.</ref>. | |||
<ref>{{ | #در برخی نامهها تنها ادای خمس آمده است؛ مانند [[نامه]] به [[جهینه]]<ref>الوثائق السیاسیه، ص۲۶۵، ش۱۵۷. در این نامه، سخن از خمس غنیمت و معدن نیست. بلکه استفاده از منابع آب و زمین است: {{متن حدیث|ان لكم بطون الارض بسهولها و تلاع الاودية و ظهورها على أن ترعوا نباتها و شربوا مائها على أن تؤدوا الخمس}}.</ref>. | ||
#در شماری از آنها [[پیامبر]] تنها به ادای [[زکات]] توصیه کرده است. برای نمونه، در [[نامه]] به [[خالد بن ضماد ازدی]]، [[بنی ضباب]] از [[بنی حارث بن کعب]]، [[یزید بن طفیل حارثی]]، [[بنی زیاد بن حارث]]، [[قیس بن حصین]]، [[بنی قنان بن یزید]]، [[عامر بن اسود]]، اسلم از خزاعه و دیگر [[نامهها]]<ref>طبقات الکبری، ج۱-۲، ص۱۲۹ ـ ۱۳۱.</ref>. اینها همه نشانگر اعلام [[حکم]] زکات به [[قبایل]] تازه مسلمان و اهمیت این فریضه [[الهی]] است<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۰۳ - ۲۰۴.</ref>. | |||
اینک به شماری از این نامهها اشاره میکنیم: در نامههای حضرت به [[نهشل بن مالک وائلی]] از [[باهله]]، [[جناده ازدی]] و قومش از [[ازد]]<ref>طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۱۳۱.</ref>، [[بنی جُوَین طایی]]، [[بنی معاویة بن جرول طایی]]، [[سعد هذیم]]<ref>طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۱۲۹ - ۱۳۱.</ref>، [[فجیع بن عبدالله]]<ref>طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۱۴۷.</ref>، به [[حاکمان]] [[حمیر]]<ref>ابن هشام، سیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۸۸.</ref>، [[عمرو بن حزم]] زمانی که وی را به [[یمن]] اعزام فرمود<ref>سیرة النبویه، ج۴، ص۲۴۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، «المغازی»، ص۶۶۹؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۹۰.</ref>، [[عبد یغوث بن وعله حارثی]]، [[عمرو بن معبد جُهنی]]<ref>طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۱۳۰ - ۱۳۱.</ref>، [[بنی زهیر کلبی]]<ref>بیهقی، سنن الکبری، ج۷، ص۵۸؛ ج۹، ص۱۳.</ref>، اُکیدر [[حاکم]] [[دومة الجندل]]<ref>بیهقی، سنن الکبری، ج۷، ص۱۴۰.</ref> و در گفتوگو با گروه اعزامی [[عبدالقیس]]<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۵۶؛ ابوعبید، الاموال، ص۲۰.</ref>. | |||
=== برآورد و تخمین (خرص) مال زکوی === | |||
برابر [[روایات]]، پیامبر{{صل}} [[زکات]] را در نُه چیز قرار داد: طلا و [[نقره]]، گندم و جو، خرما و کشمش و گاو و گوسفند و شتر. اعزام [[کارگزاران]] در مورد [[اموال]] ظاهره؛ یعنی زکات غلههای چهارگانه و حیوانات است و [[پرداخت زکات]] اموال باطنه؛ یعنی طلا و نقره به [[ایمان]] صاحب [[ثروت]] بستگی دارد و تخمین و برآورد که در عربی به آن «خرص» گویند مربوط به چهار محصول [[کشاورزی]] است؛ زیرا [[زمان]] [[وجوب]] زکات غلههای چهارگانه با زمان دریافت آن یکسان نیست. زمان اعزام افراد برای برآورد هنگام وجوب زکات است آنگاه که بر گندم و جو این نام گفته شود. و وجوب زکات کشمش هنگامی است که انگور غوره است و در خرما زمانی که به آن تمر گویند<ref>امام خمینی، رساله، مسئله ۱۸۵۸.</ref>. هنگام دریافت گندم و جو، سر خرمن است و در خرما و کشمش زمانی که خشک شوند. | |||
برابر نظر فقهایی؛ مانند [[شیخ طوسی]]، هنگام اعزام برآورد سازان، زمان وجوب زکات است<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۲۲۷.</ref> و هنگام برداشت کارگزاران برای دریافت زکات اعزام میشوند<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. | |||
برابر نظر فقهایی؛ مانند [[شیخ طوسی]]، هنگام اعزام برآورد سازان، زمان وجوب زکات است<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۲۲۷.</ref> | |||
بعید نیست چنانچه ضرری متوجه [[بیت المال]] نباشد، نیازی به برآورد محصول انگور و خرما پیش از برداشت نباشد. [[ابوحنیفه]] از فقهای [[عامه]] برآورد را روا نمیشمارد<ref>خلاف، ج۲، ص۶۰، مسئله ۷۳.</ref>؛ اما در [[سیره نبوی]] روایاتی در [[درستی]] تخمین نقل شده است که به نمونههایی اشاره میشود: | بعید نیست چنانچه ضرری متوجه [[بیت المال]] نباشد، نیازی به برآورد محصول انگور و خرما پیش از برداشت نباشد. [[ابوحنیفه]] از فقهای [[عامه]] برآورد را روا نمیشمارد<ref>خلاف، ج۲، ص۶۰، مسئله ۷۳.</ref>؛ اما در [[سیره نبوی]] روایاتی در [[درستی]] تخمین نقل شده است که به نمونههایی اشاره میشود: | ||
#[[عتاب بن اسید]] گوید: [[رسول خدا]]{{صل}} دستور داد باغهای انگور ثقیف، برآورد شود. بسان برآورد نخلهای خرما. پس از برآورد، [[زکات]] کشمش را گرفت، بدان گونه که [[زکات]] [[نخل]] را میگیرند<ref>فتوح البلدان، ص۶۸.</ref>. | # [[عتاب بن اسید]] گوید: [[رسول خدا]]{{صل}} دستور داد باغهای انگور ثقیف، برآورد شود. بسان برآورد نخلهای خرما. پس از برآورد، [[زکات]] کشمش را گرفت، بدان گونه که [[زکات]] [[نخل]] را میگیرند<ref>فتوح البلدان، ص۶۸.</ref>. | ||
#نقل شده: رسول خدا{{صل}} در [[سال نهم هجری]] (سال [[جنگ تبوک]]) باغ زنی را برآورد کرد که ده «وسق» بود <ref>فقه الزکاة، ج۱، ص۳۸۲.</ref>. | # نقل شده: رسول خدا{{صل}} در [[سال نهم هجری]] (سال [[جنگ تبوک]]) باغ زنی را برآورد کرد که ده «وسق» بود<ref>فقه الزکاة، ج۱، ص۳۸۲.</ref>. | ||
#[[پیامبر]]{{صل}} در هر سال، [[عبدالله بن رواحه]] را برای برآورد [[اموال]] [[خیبر]] میفرستاد<ref>خلاف، ج۲، ص۶۱؛ بیهقی، سنن الکبری، ج۴، ص۱۲۲.</ref>. هنگامی که [[یهود]] [[خیبر]] میگفتند تو به [[حق]] ما [[تجاوز]] کردی، عبدالله پیشنهاد میکرد: آنچه برای شماست از ما باشد. یهود میگفتند: «به واسطه این [[عدل]] است که [[آسمانها]] و [[زمین]] بر پاست»<ref>ابن هشام، سیرة النبویه، ج۳، ص۳۶۹.</ref>. برابر [[قرارداد]]، یهود خیبر روی زمین کار میکردند و نصف محصول و درآمد آن برای [[مسلمانان]] بود<ref>تاریخ طبری (۸ جلدی)، ج۲، ص۳۰۲.</ref>. بنابراین، درآمد، [[خراج]] بوده نه زکات. با توجه به این که [[جنگ خیبر]] در [[محرم]] سال هفتم رخ داده<ref>تاریخ طبری (۸ جلدی)، ج۲، ص۲۹۸؛ سیرة النبویه، ج۳، ص۳۴۲.</ref> و [[عبدالله بن رواحه]] در [[جمادی الاولی]] [[سال]] هشتم در [[جنگ موته]] به [[شهادت]] رسیده است<ref>سیرة النبویه، ج۴، ص۱۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۱۸.</ref>، تنها یک سال برآورد درآمد خیبر را به عهده داشته است<ref>سیرة النبویه، ج۳، ص۳۴۲.</ref>، مگر این که قرارداد را در برگیرنده محصول سال هفتم نیز بدانیم. و در هر صورت بر درستی خرص و تخمین دلالت دارد، گرچه خراج باشد و [[زمان]] تخمین، هنگام [[وجوب]] زکات خرما بوده است<ref>ابن حزم، المحلی، ج۵، ص۳۵۵؛ المبسوط، ج۱، ص۲۲۷.</ref>. افزون بر ابن رواحه نام شماری دیگر به عنوان «تخمین [[زن]]» یاد شده است: [[ابوزبید بن صلت]]<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۳۲.</ref> و [[فروة بن عمر]] و [[انصاری]] که میوههای [[مدینه]] را برآورد میکردند<ref>اسد الغابه، ج۴، ص۳۵۸.</ref> و [[سهل بن أبی حثمه]]، [[صلت بن معدیکرب]] و [[ابو خیثمه عامر بن ساعده]] که به [[خیبر]] میرفتند<ref>نظام الحکومة النبویه، المسمی «التراتیب الإداریه»، ج۱، ص۳۱۷.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | # [[پیامبر]]{{صل}} در هر سال، [[عبدالله بن رواحه]] را برای برآورد [[اموال]] [[خیبر]] میفرستاد<ref>خلاف، ج۲، ص۶۱؛ بیهقی، سنن الکبری، ج۴، ص۱۲۲.</ref>. هنگامی که [[یهود]] [[خیبر]] میگفتند تو به [[حق]] ما [[تجاوز]] کردی، عبدالله پیشنهاد میکرد: آنچه برای شماست از ما باشد. یهود میگفتند: «به واسطه این [[عدل]] است که [[آسمانها]] و [[زمین]] بر پاست»<ref>ابن هشام، سیرة النبویه، ج۳، ص۳۶۹.</ref>. برابر [[قرارداد]]، یهود خیبر روی زمین کار میکردند و نصف محصول و درآمد آن برای [[مسلمانان]] بود<ref>تاریخ طبری (۸ جلدی)، ج۲، ص۳۰۲.</ref>. بنابراین، درآمد، [[خراج]] بوده نه زکات. با توجه به این که [[جنگ خیبر]] در [[محرم]] سال هفتم رخ داده<ref>تاریخ طبری (۸ جلدی)، ج۲، ص۲۹۸؛ سیرة النبویه، ج۳، ص۳۴۲.</ref> و [[عبدالله بن رواحه]] در [[جمادی الاولی]] [[سال]] هشتم در [[جنگ موته]] به [[شهادت]] رسیده است<ref>سیرة النبویه، ج۴، ص۱۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۱۸.</ref>، تنها یک سال برآورد درآمد خیبر را به عهده داشته است<ref>سیرة النبویه، ج۳، ص۳۴۲.</ref>، مگر این که قرارداد را در برگیرنده محصول سال هفتم نیز بدانیم. و در هر صورت بر درستی خرص و تخمین دلالت دارد، گرچه خراج باشد و [[زمان]] تخمین، هنگام [[وجوب]] زکات خرما بوده است<ref>ابن حزم، المحلی، ج۵، ص۳۵۵؛ المبسوط، ج۱، ص۲۲۷.</ref>. افزون بر ابن رواحه نام شماری دیگر به عنوان «تخمین [[زن]]» یاد شده است: [[ابوزبید بن صلت]]<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۳۲.</ref> و [[فروة بن عمر]] و [[انصاری]] که میوههای [[مدینه]] را برآورد میکردند<ref>اسد الغابه، ج۴، ص۳۵۸.</ref> و [[سهل بن أبی حثمه]]، [[صلت بن معدیکرب]] و [[ابو خیثمه عامر بن ساعده]] که به [[خیبر]] میرفتند<ref>نظام الحکومة النبویه، المسمی «التراتیب الإداریه»، ج۱، ص۳۱۷.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۰۴ - ۲۰۶.</ref> | ||
=== | === کارگزاران زکات === | ||
[[قرآن مجید]] یکی از مصرفهای هشتگانه [[زکات]] را کارگزاران زکات {{متن قرآن|وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا}}<ref>«مأموران (دریافت) آنها» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> دانسته است و منظور کسانی است که در گردآوری، | [[قرآن مجید]] یکی از مصرفهای هشتگانه [[زکات]] را کارگزاران زکات {{متن قرآن|وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا}}<ref>«مأموران (دریافت) آنها» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> دانسته است و منظور کسانی است که در گردآوری، حفاظت، نگارش مقدار زکات، برآورد و تقسیم زکات نقش دارند. | ||
برابر تعریفی، عامل زکات: «عبارت از ساعی و کاتب و قسام و عاشر و [[عریف]] و [[حاسب]] و | برابر تعریفی، عامل زکات: «عبارت از ساعی و کاتب و قسام و عاشر و [[عریف]] و [[حاسب]] و حافظ است»<ref>سلوک الملوک، ص۲۴۶.</ref>. | ||
عریف کسی است که | عریف کسی است که نمایندگی افراد نیازمند یا قبائل را به عهده دارد. از کارگزاران زکات در [[روایات]] و کتابهای [[فقهی]] تعبیر به «عمال الزکاة»، «عمال الصدقات»، «عمال الطسق»، «مصدق الصدقات»، «الساعی و سعاة الزکاة» و «جباة الصدقات» شده است. کتانی از عنوان «مستوفی» نیز استفاده کرد و گفته است: «مردی است که [[امام]] او را برای دریافت [[مال]] جمع شده میفرستاد تا وی [[اموال]] را برای امام بفرستد»؛ مانند این که علی{{ع}} [[خمس]] را از خالد گرفت و به [[نجران]] رفت تا زکات آنها را جمع کند و [[جزیه]] ایشان را بیاورد<ref>نظام الحکومة النبویه، «التراتیب الاداریه»، ج۱، ص۳۲۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۰۶ - ۲۰۷.</ref> | ||
====شرایط کارگزاران زکات==== | ==== شرایط کارگزاران زکات ==== | ||
در کتابهای فقهی، شرایطی را برای کارگزاران زکات برشمردهاند: | در کتابهای فقهی، شرایطی را برای کارگزاران زکات برشمردهاند: | ||
#[[تکلیف]] ([[عقل]] | # [[تکلیف]] ([[عقل]])؛ | ||
#[[ایمان]]؛ | # [[ایمان]]؛ | ||
#[[عدالت]]؛ | # [[عدالت]]؛ | ||
#[[فقه]] (آشنایی به مسائل مربوط به زکات)؛ | # [[فقه]] (آشنایی به مسائل مربوط به زکات)؛ | ||
#[[هاشمی]] نبودن<ref>عروة الوثقی، «فصل اصناف مستحقین».</ref>. | # [[هاشمی]] نبودن<ref>عروة الوثقی، «فصل اصناف مستحقین».</ref>. | ||
برخی علمای [[اهل سنت]] به جای عدالت، [[امین]] بودن را شرط دانستهاند<ref>فقه الزکاة، ج۲، ص۵۸۲ و ۵۸۹.</ref>. | برخی علمای [[اهل سنت]] به جای عدالت، [[امین]] بودن را شرط دانستهاند<ref>فقه الزکاة، ج۲، ص۵۸۲ و ۵۸۹.</ref>. | ||
از آنجا که برابر | از آنجا که برابر نصّ قرآن، [[کارگزار]]، سهمی از زکات دارد اگرچه [[فقیر]] نباشد، [[رسول خدا]] [[اجازه]] نمیداد کارگزاران زکات از [[بنی هاشم]] باشند و از این راه کسب درآمد کنند. [[پیامبر]] پیشنهاد برخی از بنی هاشم را در اعزام برای گردآوری زکات ردّ کرد<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۸۶؛ بیهقی، سنن الکبری، ج۷، ص۳۱.</ref> حتی به [[غلام]] خود [[ابورافع]] [[اجازه]] نداد در این مأموریتها شرکت کند<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۹۳؛ بیهقی، سنن الکبری، ج۷، ص۳۲.</ref>؛ چون مانند بنی هاشم بود<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۰۷ - ۲۰۸.</ref>. | ||
====اعزام | ==== اعزام کارگزاران زکات ==== | ||
در کتابهای [[تاریخی]] نام برخی به عنوان [[کارگزار]] [[صدقات]] پیامبر یاد شده است: | در کتابهای [[تاریخی]] نام برخی به عنوان [[کارگزار]] [[صدقات]] پیامبر یاد شده است: | ||
[[ابن سعد]] در کتاب طبقات مینویسد: چون پیامبر هلال [[محرم]] سال نهم را دید مأموران [[زکات]] را اعزام نمود تا زکات [[عرب]] را دریافت کنند: | [[ابن سعد]] در کتاب طبقات مینویسد: چون پیامبر هلال [[محرم]] سال نهم را دید مأموران [[زکات]] را اعزام نمود تا زکات [[عرب]] را دریافت کنند: | ||
#[[عیینة بن حصن]] به سوی [[بنی تمیم]]؛ | # [[عیینة بن حصن]] به سوی [[بنی تمیم]]؛ | ||
#[[بریدة بن حصیب]] به سوی [[اسلم]] و عقار و گفته میشود [[کعب بن مالک]] را به جانب آنها فرستاد؛ | # [[بریدة بن حصیب]] به سوی [[اسلم]] و عقار و گفته میشود [[کعب بن مالک]] را به جانب آنها فرستاد؛ | ||
#[[عباد بن بشر اشهلی]] را به جانب [[سلیم]] و [[مزینه]]؛ | # [[عباد بن بشر اشهلی]] را به جانب [[سلیم]] و [[مزینه]]؛ | ||
#[[رافع بن مکیث]]، به [[جهینه]]؛ | # [[رافع بن مکیث]]، به [[جهینه]]؛ | ||
#[[عمرو بن عاص]]، به سوی [[بنی فزاره]]؛ | # [[عمرو بن عاص]]، به سوی [[بنی فزاره]]؛ | ||
#[[ضحاک بن سفیان کلابی]]، به سوی [[بنی کلاب]]؛ | # [[ضحاک بن سفیان کلابی]]، به سوی [[بنی کلاب]]؛ | ||
#[[بسر بن سفیان کَعْبی]]، به جانب [[بنی کعب]]؛ | # [[بسر بن سفیان کَعْبی]]، به جانب [[بنی کعب]]؛ | ||
#مردی از [[بنی سعدان]] و هُذیم را به جانب [[قبیله]] آنها اعزام فرمود؛ | # مردی از [[بنی سعدان]] و هُذیم را به جانب [[قبیله]] آنها اعزام فرمود؛ | ||
#[[ابن لُتبیّه ازدی]]، به [[بنی ذُبْیان]]<ref>طبقات الکبری، ج۲، ص۱۶۰ و (۴ جلدی)، ج۱- ۲، ص۳۲۹.</ref>؛ نام وی عبدالله بود<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۳۷۴، ش۳۱۵۴.</ref> و او کسی است که آنچه را از زکات جمع کرده بود، نزد پیامبر{{صل}} نهاد و گفت: این [[مال]] از شما و این مال را به من [[هدیه]] دادهاند! پیامبر در جمع [[مؤمنان]] فرمود: «اگر این آقا در [[خانه]] پدر و مادرش مینشست برای او هدیه میآورند! [[سوگند]] به کسی که [[جان]] محمد{{صل}} در دست اوست، هیچ یک از شما چیزی را نمیپذیرد جز این که در [[قیامت]] باید پاسخگوی آن باشد» <ref>بیهقی، سنن الکبری، ج۱۰، ص۱۳۸؛ سنن ابی داود، ج۳، ص۱۳۴، ح۲۹۴۶.</ref> | # [[ابن لُتبیّه ازدی]]، به [[بنی ذُبْیان]]<ref>طبقات الکبری، ج۲، ص۱۶۰ و (۴ جلدی)، ج۱- ۲، ص۳۲۹.</ref>؛ نام وی عبدالله بود<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۳۷۴، ش۳۱۵۴.</ref> و او کسی است که آنچه را از زکات جمع کرده بود، نزد پیامبر{{صل}} نهاد و گفت: این [[مال]] از شما و این مال را به من [[هدیه]] دادهاند! پیامبر در جمع [[مؤمنان]] فرمود: «اگر این آقا در [[خانه]] پدر و مادرش مینشست برای او هدیه میآورند! [[سوگند]] به کسی که [[جان]] محمد{{صل}} در دست اوست، هیچ یک از شما چیزی را نمیپذیرد جز این که در [[قیامت]] باید پاسخگوی آن باشد» <ref>بیهقی، سنن الکبری، ج۱۰، ص۱۳۸؛ سنن ابی داود، ج۳، ص۱۳۴، ح۲۹۴۶.</ref> و در همین ارتباط میفرمود: «هر که را بر کاری گماردیم و حقوقی برای او معین ساختیم، پس اگر پس از آن چیزی برداشت، [[خیانت]] است»<ref>{{متن حدیث|من استعملناه على عمل فرزقناه رزقا فما أخذ بعد ذلك فهو غلول}}؛ سنن ابی داود، ج۳، ص۱۳۴، ح۲۹۴۳؛ مجله حوزه، ش۸۴، ص۱۶۰، مقاله نگارنده با عنوان «اسلام در برخورد با ثروتهای بادآورده».</ref>؛ | ||
<ref>{{متن حدیث|من استعملناه على عمل فرزقناه رزقا فما أخذ بعد ذلك فهو غلول}}؛ سنن ابی داود، ج۳، ص۱۳۴، ح۲۹۴۳؛ مجله حوزه، ش۸۴، ص۱۶۰، مقاله نگارنده با عنوان «اسلام در برخورد با ثروتهای بادآورده».</ref>؛ | |||
[[ابن اسحاق]]، گروه دیگری از | [[ابن اسحاق]]، گروه دیگری از کارگزاران پیامبر را نام میبرد: | ||
#[[مهاجر بن ابی امیه]] به [[صنعاء]]؛ | # [[مهاجر بن ابی امیه]] به [[صنعاء]]؛ | ||
#[[زیاد بن لبید]]، به [[حضرموت]]؛ | # [[زیاد بن لبید]]، به [[حضرموت]]؛ | ||
#[[عدی بن حاتم]]، به سوی طی و [[بنی اسد]]؛ | # [[عدی بن حاتم]]، به سوی طی و [[بنی اسد]]؛ | ||
#[[مالک بن نویره]]، بر [[صدقات]] [[بنی حنظله]]؛ | # [[مالک بن نویره]]، بر [[صدقات]] [[بنی حنظله]]؛ | ||
#[[زبرقان بن بدر]]، بر ناحیهای از [[بنی سعد]]؛ | # [[زبرقان بن بدر]]، بر ناحیهای از [[بنی سعد]]؛ | ||
#[[قیس بن عاصم]]، بر ناحیه دیگر از بنی سعد؛ | # [[قیس بن عاصم]]، بر ناحیه دیگر از بنی سعد؛ | ||
#[[علاء بن حضرمی]]، بر [[بحرین]]؛ | # [[علاء بن حضرمی]]، بر [[بحرین]]؛ | ||
#[[علی بن ابی طالب]]{{ع}} به سوی [[نجران]] برای گردآوری صدقات و [[جزیه]] آنها<ref>سیرة النبویه، ج۴، ص۲۴۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۰۰.</ref>؛ | # [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} به سوی [[نجران]] برای گردآوری صدقات و [[جزیه]] آنها<ref>سیرة النبویه، ج۴، ص۲۴۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۰۰.</ref>؛ | ||
گروه دیگری نیز از سوی [[پیامبر]] اعزام | گروه دیگری نیز از سوی [[پیامبر]] اعزام شدند: | ||
#[[عکرمة بن خالد]]، بر صدقات عُکّ؛ | # [[عکرمة بن خالد]]، بر صدقات عُکّ؛ | ||
#[[ولید بن عقبه]]، به سوی [[بنی المصطلق]] که گزارش [[دروغ]] داد؛ | # [[ولید بن عقبه]]، به سوی [[بنی المصطلق]] که گزارش [[دروغ]] داد؛ | ||
#[[ارقم بن ابی ارقم]]، بر صدقات قومش؛ | # [[ارقم بن ابی ارقم]]، بر صدقات قومش؛ | ||
#[[حذیفة بن یمان ازدی]]، بر صدقات[[ازد]]؛ | # [[حذیفة بن یمان ازدی]]، بر صدقات[[ازد]]؛ | ||
#[[کهل بن مالک هذلی]]، بر صدقات [[هذیل]]؛ | # [[کهل بن مالک هذلی]]، بر صدقات [[هذیل]]؛ | ||
#[[خالد بن سعید بن عاص اموی]]، بر صدقات [[مَذحِج]]؛ | # [[خالد بن سعید بن عاص اموی]]، بر صدقات [[مَذحِج]]؛ | ||
#[[عمر بن خطاب]]؛ | # [[عمر بن خطاب]]؛ | ||
#[[ابو مسعود]]؛ | # [[ابو مسعود]]؛ | ||
#[[ابوجهم بن حذیفه]]؛ | # [[ابوجهم بن حذیفه]]؛ | ||
#[[عقبة بن عامر]]؛ | # [[عقبة بن عامر]]؛ | ||
#[[ضحاک بن قیس]]؛ | # [[ضحاک بن قیس]]؛ | ||
#[[قیس بن سعد]]؛ | # [[قیس بن سعد]]؛ | ||
#[[عبادة بن صامت]]<ref>فقه الزکاة، ج۲، ص۷۵۱ - ۷۵۲.</ref> | # [[عبادة بن صامت]]<ref>فقه الزکاة، ج۲، ص۷۵۱ - ۷۵۲.</ref>. | ||
[[سال نهم هجری]] [[سال]] «[[وفود]]» نام گرفته و پیامبر شماری از رؤسای وفود را به عنوان [[کارگزار]] صدقات بر میگزیند؛ مانند: | [[سال نهم هجری]] [[سال]] «[[وفود]]» نام گرفته و پیامبر شماری از رؤسای وفود را به عنوان [[کارگزار]] صدقات بر میگزیند؛ مانند: | ||
#[[قرة بن هبیرة بن سلمه]]، [[مسئول]] صدقات [[بنی قشیر]]<ref>طبقات الکبری، ج۱، ص۳۰۷.</ref>؛ | # [[قرة بن هبیرة بن سلمه]]، [[مسئول]] صدقات [[بنی قشیر]]<ref>طبقات الکبری، ج۱، ص۳۰۷.</ref>؛ | ||
#[[قبیصة بن مخارق]]، سهمی از صدقات [[هلال بن عامر]] را برای وی قرار داد<ref>طبقات الکبری، ج۱، ص۳۰۹؛ کنز العمال، ج۶، ص۵۶۹، ح۱۶۹۶؛ حذیفه، ۱۶۹۶۴.</ref>؛ | # [[قبیصة بن مخارق]]، سهمی از صدقات [[هلال بن عامر]] را برای وی قرار داد<ref>طبقات الکبری، ج۱، ص۳۰۹؛ کنز العمال، ج۶، ص۵۶۹، ح۱۶۹۶؛ حذیفه، ۱۶۹۶۴.</ref>؛ | ||
#[[ابوقتاده انصاری]]<ref>معجم الاوسط، ج۵، ص۱۵.</ref>؛ | # [[ابوقتاده انصاری]]<ref>معجم الاوسط، ج۵، ص۱۵.</ref>؛ | ||
#زمانی پیامبر [[کارگزاری]] را به منطقهای اعزام میکرد. از آنجا که [[مسئولیت]] | # زمانی پیامبر [[کارگزاری]] را به منطقهای اعزام میکرد. از آنجا که [[مسئولیت]] گردآوری زکات بر عهده آنها بود، توصیههای لازم را به آنها مینمود. پیامبر در هنگام اعزام [[معاذ بن جبل]] به «جَنَد» [[یمن]] به وی چنین توصیه کرد: «پس اگر آنان تو را [[اطاعت]] کردند، آگاهشان نما که [[خداوند]] بر آنان [[زکات]] را [[واجب]] نموده که از [[ثروتمندان]] آنان گرفته میشود و در میان فقرای آنها تقسیم میگردد. اگر آنان از تو در این مسئله اطاعت کردند. برحذر باش از گرفتن [[اموال]] [[نیک]] و برجسته آنها»<ref>{{متن حدیث|فإن هم أطاعوك لذلك فأعلمهم أن الله افترض عليهم صدقة تؤخذ من أغنيائهم فترد على فقرائهم فإن هم أطاعوك لذلك فإياك و كرائم أموالهم...}}؛ فقه الزکاة، ج۱، ص۷۳؛ فتوح البلدان، ص۸۳؛ ابوعبید، الأموال، ص۴۹۳، ح۱۰۸۴.</ref>. | ||
[[نهی]] از گرفتن اموال برجسته [[مردم]] جزو فرمانهای اکید [[پیامبر]] بود که به همه گردآوران زکات میفرمود. [[ابن سعد]] مینویسد: «و پیامبر [[فرمان]] داد به گردآوران زکات خود که اموال اضافی مردم را بگیرند و | [[نهی]] از گرفتن اموال برجسته [[مردم]] جزو فرمانهای اکید [[پیامبر]] بود که به همه گردآوران زکات میفرمود. [[ابن سعد]] مینویسد: «و پیامبر [[فرمان]] داد به گردآوران زکات خود که اموال اضافی مردم را بگیرند و پرهیز کنند از دریافت اموال برجسته آنها»<ref>{{عربی|و أمر رسول الله{{صل}} مصدقيه أن يأخذوا [[العفو]] منهم و يتوقوا كرائم أموالهم}}؛ طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۳۳۰.</ref>. | ||
بنابراین، ممیزهای مالیاتی در دریافت [[مالیات]] باید دقت ویژه داشته باشند و در صدد | بنابراین، ممیزهای مالیاتی در دریافت [[مالیات]] باید دقت ویژه داشته باشند و در صدد غارت اموال مردم بر نیایند. | ||
#[[عکرمة بن ابی جهل]]، بر زکات [[هوازن]]<ref>اسد الغابه، ج۴، ص۷۱؛ نظام الحکومة النبویه، «التراتیب الاداریه»، ج۱، ص۳۱۵.</ref> در سال درگذشت حضرت؛ | # [[عکرمة بن ابی جهل]]، بر زکات [[هوازن]]<ref>اسد الغابه، ج۴، ص۷۱؛ نظام الحکومة النبویه، «التراتیب الاداریه»، ج۱، ص۳۱۵.</ref> در سال درگذشت حضرت؛ | ||
#[[خزیمة بن عاصم عکلی]]، بر زکات مردمش<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۶؛ نظام الحکومة النبویه، ج۱، ص۳۱۴.</ref>؛ | # [[خزیمة بن عاصم عکلی]]، بر زکات مردمش<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۶؛ نظام الحکومة النبویه، ج۱، ص۳۱۴.</ref>؛ | ||
#[[سهل بن منجاب]]، بر [[صدقات]] تیرهای از [[بنی تمیم]]<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۴۷۷؛ نظام الحکومة النبویه، ج۱، ص۳۱۵.</ref>؛ | # [[سهل بن منجاب]]، بر [[صدقات]] تیرهای از [[بنی تمیم]]<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۴۷۷؛ نظام الحکومة النبویه، ج۱، ص۳۱۵.</ref>؛ | ||
#[[عمرو بن سعید]]، بر میوههای [[خیبر]]<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۲۳۱.</ref>؛ | # [[عمرو بن سعید]]، بر میوههای [[خیبر]]<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۲۳۱.</ref>؛ | ||
#[[غافرة بن سمره تمیمی]]، بر زکات<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۳۳۵.</ref>؛ | # [[غافرة بن سمره تمیمی]]، بر زکات<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۳۳۵.</ref>؛ | ||
#[[کافیة بن سبع اسدی]]، بر صدقات مردمش؛ | # [[کافیة بن سبع اسدی]]، بر صدقات مردمش؛ | ||
#[[متمم بن نویره تمیمی]]، بر صدقات بنی تمیم؛ | # [[متمم بن نویره تمیمی]]، بر صدقات بنی تمیم؛ | ||
#[[مرداس بن مالک غنوی]]، بر زکات قومش؛ | # [[مرداس بن مالک غنوی]]، بر زکات قومش؛ | ||
#هیثم پدر قیس، بر صدقات قومش<ref>نظام الحکومة النبویه، ج۱، ص۳۱۴ - ۳۱۵.</ref>؛ | # هیثم پدر قیس، بر صدقات قومش<ref>نظام الحکومة النبویه، ج۱، ص۳۱۴ - ۳۱۵.</ref>؛ | ||
#[[سعد بن عباده]]<ref>کنز العمال، ج۶، ص۵۶۹، ح۱۶۹۶۶ - ۱۶۹۶۷.</ref>؛ | # [[سعد بن عباده]]<ref>کنز العمال، ج۶، ص۵۶۹، ح۱۶۹۶۶ - ۱۶۹۶۷.</ref>؛ | ||
#[[سعید بن رسیم]]<ref>الإصابه (۸جلدی)، ج۳، ص۲۳۴.</ref>؛ | # [[سعید بن رسیم]]<ref>الإصابه (۸جلدی)، ج۳، ص۲۳۴.</ref>؛ | ||
#مردی از [[بنی مخزوم]]<ref>کنز العمال، ج۶، ص۶۱۰.</ref>؛ | # مردی از [[بنی مخزوم]]<ref>کنز العمال، ج۶، ص۶۱۰.</ref>؛ | ||
#مردی از [[بنی جهینه]] و مردی از [[بنیسلیم]] و داستان [[ثعلبة بن حاطب]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۲۸۴.</ref>؛ | # مردی از [[بنی جهینه]] و مردی از [[بنیسلیم]] و داستان [[ثعلبة بن حاطب]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۲۸۴.</ref>؛ | ||
#[[ابی بن کعب]] بر صدقات [[جهینه]]<ref>ابن خزیمه، صحیح، ج۴، ص۷۵، ح۲۳۸۰.</ref> و بر [[صدقات]] بلی [[بنی سعد بن هذیم]] از [[قضاعه]]<ref>ابن خزیمه، صحیح، ج۴، ص۲۴.</ref>؛ | # [[ابی بن کعب]] بر صدقات [[جهینه]]<ref>ابن خزیمه، صحیح، ج۴، ص۷۵، ح۲۳۸۰.</ref> و بر [[صدقات]] بلی [[بنی سعد بن هذیم]] از [[قضاعه]]<ref>ابن خزیمه، صحیح، ج۴، ص۲۴.</ref>؛ | ||
#[[هلال بن عبدالله]]؛ [[پیامبر]] او را ساعی بر [[زکات]] قرار داد و مردی از [[خزاعه]] را با او همراه ساخت. وی [[مرد]] [[خزاعی]] را کشت و از [[ترس]] [[قصاص]] [[مرتد]] شد و همراه زکاتی که داشت به [[مکه]] گریخت و به [[مردم]] مکه گفت: من [[دینی]] بهتر از [[دین]] شما ندیدم. او دو | # [[هلال بن عبدالله]]؛ [[پیامبر]] او را ساعی بر [[زکات]] قرار داد و مردی از [[خزاعه]] را با او همراه ساخت. وی [[مرد]] [[خزاعی]] را کشت و از [[ترس]] [[قصاص]] [[مرتد]] شد و همراه زکاتی که داشت به [[مکه]] گریخت و به [[مردم]] مکه گفت: من [[دینی]] بهتر از [[دین]] شما ندیدم. او دو کنیز داشت که آواز میخواندند و به پیامبر [[توهین]] میکردند. در [[روز فتح مکه]]، پیامبر دستور داد هر جا هلال و دو کنیز او را دیدند بکشند گرچه آویزان به پرده کعبه باشند. [[ابوبرزه نضلة بن عبدالله اسلمی]]، گردن هلال را در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] زد<ref>جمل من أنساب الأشراف، ج۱۱، ص۴۱ - ۴۲. در آغاز جلد اول چاپ جدید کتاب مکاتیب الرسول نام ۲۷۳ تن از کسانی که پیامبر به آنها مسئولیت داده و برخی از آنان کارگزار صدقات بودند آمده است.</ref>. | ||
این گزارش نشان میدهد که پیش از [[فتح مکه]]، [[زکات]] گردآوری میشده و نشان آن است که برخی از | این گزارش نشان میدهد که پیش از [[فتح مکه]]، [[زکات]] گردآوری میشده و نشان آن است که برخی از کارگزاران پیامبر [[خطا]] میکردند و از اموال عمومی [[سوء]] استفاده مینمودند. بنابراین، [[قضاوت]] درباره [[ایمان]] عاملان زکاتی که نام آنها یاد شد باید بر اساس آخرین عملکرد آنها باشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۰۸ - ۲۱۳.</ref>. | ||
====واکنشها==== | ==== واکنشها ==== | ||
اعزام [[کارگزاران]] برای دریافت زکات با استقبال روبهرو شد و افرادی؛ مانند [[سوید بن غفله]]، زکات [[اموال]] خود را به | اعزام [[کارگزاران]] برای دریافت زکات با استقبال روبهرو شد و افرادی؛ مانند [[سوید بن غفله]]، زکات [[اموال]] خود را به نماینده پیامبر دادند با این که آن حضرت را ندیده بود و زمانی به [[مدینه]] رسید که پیامبر را [[دفن]] میکردند<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۴۹۲.</ref>. یا [[بنی مرة بن عبید]] زکات اموال خود را توسط [[عکراش بن ذؤیب تمیمی]] نزد پیامبر فرستادند<ref>اسد الغابه، ج۴، ص۶۹.</ref>؛ اما گروهی نیز در برابر این [[دستور خدا]] موضع منفی گرفتند. که به دو نمونه اشاره میکنیم: | ||
۱. [[ثعلبة بن حاطب انصاری]]، فردی بود که به دعای [[رسول خدا]]{{صل}} از [[فقر]] [[نجات]] یافت، به گونهای که ناگزیر شد برای مهیا نمودن علوفه گوسفندان خود، از [[مدینه]] خارج شود. هنگامی که [[پیامبر]] نمایندهای فرستاد، تا [[زکات]] [[مال]] او را بگیرد، [[بخل]] ورزید و زکات نپرداخت و گفت: «این همانند [[جزیه]] است»<ref>{{عربی|"ما هذه إلا أخت الجزية"}}؛</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} که این سخن وی را شنید فرمود:« وای بر تو ای [[ثعلبه]] وای بر تو ای ثعلبه»<ref>بحار الأنوار، ج۲۱، ص۴۱.</ref>. پس از این، [[آیه قرآن]] درباره وی نازل شد:{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۶.</ref>. | ۱. [[ثعلبة بن حاطب انصاری]]، فردی بود که به دعای [[رسول خدا]]{{صل}} از [[فقر]] [[نجات]] یافت، به گونهای که ناگزیر شد برای مهیا نمودن علوفه گوسفندان خود، از [[مدینه]] خارج شود. هنگامی که [[پیامبر]] نمایندهای فرستاد، تا [[زکات]] [[مال]] او را بگیرد، [[بخل]] ورزید و زکات نپرداخت و گفت: «این همانند [[جزیه]] است»<ref>{{عربی|"ما هذه إلا أخت الجزية"}}؛</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} که این سخن وی را شنید فرمود: « وای بر تو ای [[ثعلبه]] وای بر تو ای ثعلبه»<ref>بحار الأنوار، ج۲۱، ص۴۱.</ref>. پس از این، [[آیه قرآن]] درباره وی نازل شد:{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۶.</ref>. | ||
[[خویشان]] ثعلبه پس از آن که، از | [[خویشان]] ثعلبه پس از آن که، از نزول آیه [[آگاه]] شدند، به ثعلبه خبر دادند. ثعلبه به مدینه آمد و [[خدمت]] پیامبر رسید و اظهار [[پشیمانی]] کرد و [[مالی]] را تقدیم داشت و گفت: ای رسول خدا! این زکات مال من است. پیامبر{{صل}} فرمود: «این کاری است که اکنون خود انجام میدهی. من به تو [[فرمان]] دادم [[پیروی]] نکردی» <ref>{{متن حدیث|هَذَا عَمَلُكَ بِنَفْسِكَ، أَمَرْتُكَ فَلَمْ تُطِعْنِي}}</ref> | ||
به خاطر [[نفاق]] وی، پیامبر{{صل}} [[زکات]] او را نپذیرفت، ثعلبه، پس از پیامبر نزد [[ابوبکر]] رفت، تا زکات مال خود را بپردازد، وی نیز نپذیرفت. پس از ابوبکر نزد [[عمر]] رفت، او هم نپذیرفت. تا این که در [[روزگار]] [[عثمان]] به | به خاطر [[نفاق]] وی، پیامبر{{صل}} [[زکات]] او را نپذیرفت، ثعلبه، پس از پیامبر نزد [[ابوبکر]] رفت، تا زکات مال خود را بپردازد، وی نیز نپذیرفت. پس از ابوبکر نزد [[عمر]] رفت، او هم نپذیرفت. تا این که در [[روزگار]] [[عثمان]] به هلاکت رسید<ref>سیوطی، در المنثور، ج۳، ص۲۶۲؛ مجله فقه، ش۳، ص۱۰۸، مقاله نگارنده با عنوان «لزوم گردآوری وجوه شرعی».</ref>. | ||
این گزارش نشان میدهد که [[زکات]] را باید به [[امام]] [[مسلمانان]] پرداخت و گرفتن وی لطفی برای پرداخت کنندگان است. | این گزارش نشان میدهد که [[زکات]] را باید به [[امام]] [[مسلمانان]] پرداخت و گرفتن وی لطفی برای پرداخت کنندگان است. | ||
۲. [[رسول خدا]]{{صل}}، [[بسر بن سفیان]] یا [[نعیم بن عبدالله بن نحام عدوی]] را بر زکات [[بنی کعب]] گمارد. فرستاده [[پیامبر]]، هنگامی به محل | ۲. [[رسول خدا]]{{صل}}، [[بسر بن سفیان]] یا [[نعیم بن عبدالله بن نحام عدوی]] را بر زکات [[بنی کعب]] گمارد. فرستاده [[پیامبر]]، هنگامی به محل مأموریت خود رسید که مردم خزاعه حیوانهای خود را برای [[پرداخت زکات]] گرد آوردند؛ اما [[بنی تمیم]] حاضر نشدند زکات خود را بدهند و اعلام کردند: چرا [[ثروت]] خود را به [[باطل]] میدهید، شمشیرهای خود را از نیام بیرون کشیده و گفتند: «به [[خدا]] [[سوگند]] هرگز به یک شتر از شترها دست نخواهی یافت». | ||
[[مأمور]] [[زکات]] فرار کرد و نزد پیامبر{{صل}} رفت. آن حضرت، [[عیینة بن حصن فزاری]] را همراه با پنجاه تن برای سرکوب این گروه [[یاغی]] اعزام کرد. [[عیینة بن حصن]] با آنها درگیر شد، شماری از مردان و زنانشان را [[اسیر]] و نزد پیامبر برد که بعد توسط حضرت [[آزاد]] شدند<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۹۷۶؛ طبقات الکبری، ج۱-۲، ص۱۴۲؛ ابن هشام، سیرة النبویه، ج۴، ۲۶۹.</ref>. | |||
برخورد شدید رسول خدا{{صل}} با [[یاغیان]]، باعث شد که [[ولید بن عقبه]] در هنگام اعزام برای گردآوری [[صدقات]] [[بنی المصطلق]] مدعی شود که آنان مانع رسیدن وی به زکات شدهاند و پیامبر تصمیم به اعزام نیرو گرفت<ref>المغازی، ج۲، ص۹۸۰.</ref>؛ اما [[خداوند]] اعلام کرد: اگر فاسقی به شما خبری داد دربارهاش تحقیق کنید{{متن قرآن|إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref> و در نتیجه ولید نتوانست به [[مردم]] آن منطقه ضرر بزند و اختلافهای [[جاهلی]] خود را زنده نماید<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۱۳ - ۲۱۵.</ref>. | |||
[[ | === دریافت و [[مصرف]] === | ||
خداوند در [[قرآن کریم]]، مصرف زکات را مشخص کرده و آن را در هشت صنف قرار داده است: [[فقرا]]، مسکینها، کارگزاران زکات، برای [[تألیف قلوب]]، آزادی بردگان، ورشکستگان [[مالی]]، در [[راه خدا]] و برای [[در راه ماندگان]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}} <ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>. [[زکات]] گرفته میشد و به [[مصرف]] [[فقرا]] میرسید و گاهی نیز برای تقویت بنیه نظامی از آن استفاده میگردید. در [[سال نهم هجری]] که [[پیامبر]] به قصد [[غزوه تبوک]] میرفتند دستور گردآوری زکات منطقه [[مکه]] و [[قبایل]] آن را صادر کردند که [[مال]] زیادی شد و باعث تقویت جبهه [[مسلمانان]] گردید<ref>طبقات الکبری، ج۱ - ۲، ص۳۳۲.</ref>. | |||
برنامه کلی پیامبر این بود که [[زکات]] هر منطقهای در میان [[مردم]] همان منطقه مصرف شود. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود: « همواره [[رسول خدا]]{{صل}} زکات [[بادیه نشینان]] را بین خود آنان و زکات شهرنشینان را بین خود آنان تقسیم میکرد»<ref>{{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَقْسِمُ صَدَقَةَ أَهْلِ الْبَوَادِي فِي أَهْلِ الْبَوَادِي وَ صَدَقَةَ أَهْلِ الْحَضَرِ فِي أَهْلِ الْحَضَرِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۸۵.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۱۵ - ۲۱۶.</ref> | |||
== زکات بعد از رحلت پیامبر {{صل}} == | |||
با [[رحلت پیامبر]] و پیدایش جریان [[ارتداد]] در بعضی از [[قبایل]] و مناطق، نهاد [[زکات]] در معرض فروپاشی قرار گرفت و حتی گروهها و جریانهایی از [[پرداخت زکات]] سرباز زدند. در متون [[تاریخی]]، گوشههایی از این جریان تحت عنوان «[[اصحاب رده]]» ثبت شده است. | |||
[[ابوبکر]] با این جریان به [[سختی]] [[مبارزه]] کرد و مانعان زکات را به [[قتل]] [[تهدید]] کرد. | |||
[[نسائی]] [[کلام]] او را در این باره چنین نقل میکند: «هر آینه با کسانی که بین [[نماز]] و زکات جدایی بیندازند خواهم جنگید. به [[درستی]] که زکات حق مال است. به [[خدا]] قسم! اگر عقالی طنابی که با آن پای شتر را میبندند را که به [[رسول خدا]] {{صل}} میدادند، از من منع کنند، با آنان به سبب این منع خواهم جنگید»<ref>{{عربی|لاقاتلن من فرق بین الصلاة و الزکاة، فان الزکاة حق المال والله لو منعونی عقالا کانوا یؤدونه الی رسول الله {{صل}} لقاتلتهم علی منعه}}؛ نسائی، احمد بن شعیب، سنن النسائی، ج۵، ص۱۵. ر. ک: مالک بن انس، الموطأ. ج۱، ص۲۶۹.</ref>. | |||
با سرکوب جریانهای ارتداد، نهاد زکات دوباره شکل عادی به خود گرفت و این روند در زمان عمر نیز ادامه یافت. | |||
در زمان عثمان، به دلیل [[فساد]] [[اداری]] و از جمله بهکارگیری افراد ناشایسته در امر زکات، [[اعتقاد]] [[مردم]] به [[سلامت]] نهاد رسمی و دستگاه اجرایی زکات متزلزل شد و در [[لزوم]] پرداخت زکات به مأموران [[حکومت]]، از طرف عدهای از صاحبنظران تردید پدید آمد و در نهایت امر، صرف زکات برای مستحقان به دست خود مؤدیان تجویز گردید<ref>ابوعبید، الأموال، ص۵۶۲، ح۱۷۸۸.</ref>. بدون تردید اگر دستورهای [[پیامبر]] در جمع و توزیع زکات اجرا میشد، این بیاعتمادی پیش نمیآمد<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۹۵.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: 1100830.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|'''سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳''']] | |||
# [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | # [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} |