اهمیت بحث امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۱۹۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۹ نوامبر ۲۰۲۴
برچسب: برگردانده‌شده
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
[[پرونده:0AR01.jpg|بندانگشتی|285px|چپ|سخن‌نگاشت «'''امامت و ولایت عصاره اسلام است'''» از آیت الله [[محسن اراکی]]]]
[[پرونده:0AR01.jpg|بندانگشتی|285px|چپ|سخن‌نگاشت «'''امامت و ولایت عصاره اسلام است'''» از آیت الله [[محسن اراکی]]]]
[[پرونده:V0001.webm|بندانگشتی|285px|چپ|]]
[[پرونده:V0001.webm|بندانگشتی|285px|چپ|]]
==مقدمه==
[[قرآن]]، [[کتاب هدایت الهی]] است<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}} «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.؛ {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}، «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> که [[جامعه بشری]] را به اموری [[استوار]] [[راهنمایی]] می‌کند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا}}«بی‌گمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>. این [[کتاب آسمانی]]، به دلیل [[روشنگری]] در همه عرصه‌های [[زندگی]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ}} «ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان می‌داشتید برای شما بیان می‌کند و بسیاری (از لغزش‌های شما) را می‌بخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵؛ {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ}} «و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست» سوره یس، آیه ۶۹.</ref>، [[شفابخش]] و گستراننده [[رحمت]] [[پروردگار]] است<ref>{{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}} «و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو می‌فرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمی‌افزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref> و با اندرزهای حکیمانه خود<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}} «و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان می‌دهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>، راه [[زندگی]] صحیح را برای [[انسان‌ها]] هموار می‌سازد. [[پیروی]] از این [[کلام]] [[وحی]]، به زندگی [[انسان]]، فزونی و [[برکت]] می‌دهد<ref>{{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}} «و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستاده‌ایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۵.</ref>. ویژگی مهم [[قرآن]]، گستردگی و فراگیری آن نسبت به همه نیازمندی‌های گذشته و [[آینده بشر]] است<ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۹۹.</ref>؛ به گونه‌ای که چیزی از نیازهای اصلی [[بشر]] فروگذار نکرده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}} «و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref>.
به همین جهت [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[قرآن]] را [[عامل نجات]] در فتنه‌های [[اجتماعی]] معرفی و توصیه کرده است که [[مردم]] در ورطه‌های سخت و وحشت‌زای [[زندگی]]، به قرآن [[پناه]] ببرند و از پرتوافشانی آن، راه صحیح زندگی را بیابند<ref>{{متن حدیث|فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ...}}. (الکافی، ج۲، ص۵۹۹).</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: «اگر همه مردم، که مابین [[مشرق]] و [[مغرب]] هستند، بمیرند، من از [[تنهایی]] [[هراس]] نکنم پس از آنکه قرآن با من باشد»<ref>{{متن حدیث|لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي}}. (الکافی، ج۲، ص۶۰۶).</ref>. یکی از جنبه‌های مهم [[هدایتگری]] قرآن، [[روشنگری]] نسبت به [[امامت]] و [[رهبری جامعه]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در بیان [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ...}}<ref>«بی‌گمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref> فرمود: {{متن حدیث|يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ‌}}؛ «قرآن، مردم را به سوی [[امام هدایت]] می‌کند»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۶.</ref>. منظور از [[امام]]، [[دوازده امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر اسلام]]{{صل}} است. هر کس بخواهد [[حقیقت امامت]] را بشناسد و از [[فتنه‌ها]] و [[گمراهی‌ها]] در موضوع امامت [[رهایی]] یابد، باید به قرآن [[رجوع]] کند<ref>امام صادق{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَعْرِفْ أَمْرَنَا مِنَ الْقُرْآنِ‌، لَمْ يَتَنَكَّبِ الْفِتَنَ}}؛ «کسی که امر (امامت) ما را از قرآن به دست نیاورد از فتنه‌ها نجات نیابد». (العیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۳).</ref>؛ زیرا آنان تنها کسانی هستند که همه [[حقایق]] ظاهری و [[باطنی]] [[قرآن]] را در بر دارند. جابر از [[امام باقر]]{{ع}} نقل می‌کند: «کسی از میان [[مردم]] نمی‌تواند ادعا کند همه قرآن را گرد آورده، مگر [[دروغگو]]؛ زیرا قرآن را فقط [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} و [[امامان]] پس از ایشان گردآورده و نگهداری کرده‌اند»<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ{{ع}} يَقُولُ مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ}}. (کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۸)</ref>. [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} میان [[اصحاب پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} تنها کسی بود که همواره کنار [[پیامبر]]{{صل}} و [[شاهد]] [[نزول]] [[آیات قرآن]] و [[معارف]] آن را به طور مستقیم از ایشان فرامی‌گرفت؛ چنان که حضرت فرمود:
آیه‌ای از قرآن بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل نشد جز اینکه ایشان، آن [[آیه]] را برای من خواند و [[املا]] فرمود و من به خط خود نوشتم. همچنین رسول خدا{{صل}} [[تأویل]] و [[تفسیر]] و [[ناسخ و منسوخ]] و [[محکم و متشابه]] و خاص و عام آن را به من آموخت و از [[خدا]] خواست که [[فهم]] و [[حفظ]] آن را به من عطا فرماید و از زمانی که آن [[دعا]] را درباره من کرد، هیچ آیه‌ای از قرآن و هیچ [[علمی]] را که املا فرمود و من نوشتم، فراموش نکردم و آنچه را که خدا تعلیمش فرمود از [[حلال و حرام]] و [[امر و نهی]] گذشته و [[آینده]] و نوشته‌ای که بر هر [[پیغمبر]] پیش از او نازل شده بود از [[طاعت]] و [[معصیت]]، به من [[تعلیم]] فرمود و من حفظش کردم و حتی یک حرف آن را فراموش
نکردم<ref>{{متن حدیث|فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا وَ مَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ وَ لَا أَمْرٍ وَ لَا نَهْيٍ كَانَ أَوْ يَكُونُ وَ لَا كِتَابٍ مُنْزَلٍ عَلَى أَحَدٍ قَبْلَهُ مِنْ طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا عَلَّمَنِيهِ وَ حَفِظْتُهُ...}}. (کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴).</ref>.
به روایتی، [[شناخت امام]] و [[معارف قرآن]] و [[پیروی]] از آن دو گوهر گرانمایه، از امور مهمی است که [[مردم]] باید نسبت به آن در [[قیامت]] پاسخگو باشند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: «من نخستین کسی هستم که [[روز قیامت]] بر [[خدای عزیز]] [[جبار]] وارد شوم با کتابش و [[اهل]] بیتم. سپس امتم [وارد شوند]. پس، از ایشان بپرسم چه کردید با [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] من؟»<ref>{{متن حدیث|أَنَا أَوَّلُ وَافِدٍ عَلَى الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ كِتَابُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِي ثُمَّ أُمَّتِي ثُمَّ أَسْأَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ بِأَهْلِ بَيْتِي}}. (کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۰۰).</ref>.<ref>[[حافظ نجفی|نجفی، حافظ]]، [[قرآن و امامت اهل بیت (مقاله)|مقاله «قرآن و امامت اهل بیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۲۱ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۲۱]] ص ۱۸.</ref>


== عصاره [[دین]] و [[عامل وحدت جامعه]] ==
== عصاره [[دین]] و [[عامل وحدت جامعه]] ==
"[[امامت]]" و "[[ولایت]]" از چند جهت اهمیت بسزایی دارد:
"[[امامت]]" و "[[ولایت]]" از چند جهت اهمیت بسزایی دارد:
# می‌توان [[امامت]] و [[ولایت]] را عصارۀ [[اسلام]] دانست؛ بدین‌معنا که کلیت [[دین اسلام]] در [[امامت]] و [[ولایت]] خلاصه می‌شود. ازاین‌رو، خطای در [[فهم]] موضوع [[امامت]] و [[ولایت]]، خطای در کلّ [[اسلام]] است و [[انحراف]] در آن، [[انحراف]] از اصل [[اسلام]] خواهد بود.  
# می‌توان [[امامت]] و [[ولایت]] را عصارۀ [[اسلام]] دانست؛ بدین‌معنا که کلیت [[دین اسلام]] در [[امامت]] و [[ولایت]] خلاصه می‌شود. ازاین‌رو، خطای در فهم موضوع [[امامت]] و [[ولایت]]، خطای در کلّ [[اسلام]] است و [[انحراف]] در آن، [[انحراف]] از اصل [[اسلام]] خواهد بود.  
# در طول [[تاریخ]]، همه [[نزاع‌ها]] و [[اختلاف‌ها]] ریشه در [[فهم]] [[نادرست]] از مسئلۀ [[امامت]] دارد؛ به‌تعبیر [[شهرستانی]] (مؤلف [[کتاب ملل و نحل]]): در [[تاریخ اسلام]] هیچ [[جنگی]] همچون [[جنگ]] بر سر [[امامت]] رخ نداده است: {{عربی|ما سُلّ سیفٌ في الإسلام علی قاعدة دینیة مثل ما سُلّ علی الإمامة}}<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۳۱.</ref>. این نکته را می‌توان تعمیم داد و گفت: همه [[جنگ‌ها]] در [[جهان]] [[بشر]] بر سر مسئلۀ [[امامت]] بوده است. نه‌تنها همۀ [[جنگ‌های تاریخ اسلام]]، بلکه همۀ [[جنگ‌ها]] و درگیری‌های [[انبیا]] با مخالفانشان - همچون: [[جنگ]] [[حضرت موسی]] {{ع}} با [[فرعون]] [[ستمگر]]، یا [[جنگ]] [[حضرت نوح]] {{ع}} با سران [[طغیان‌گر]] قومش - بر سرِ [[امامت]] و [[ولایت]] بوده است؛ حتی [[جنگ]] [[طاغوت‌ها]] با یکدیگر نیز بر سر همین مسئله بوده است.
# در طول [[تاریخ]]، همه [[نزاع‌ها]] و [[اختلاف‌ها]] ریشه در فهم نادرست از مسئلۀ [[امامت]] دارد؛ به‌تعبیر [[شهرستانی]] (مؤلف [[کتاب ملل و نحل]]): در تاریخ اسلام هیچ [[جنگی]] همچون [[جنگ]] بر سر [[امامت]] رخ نداده است: {{عربی|ما سُلّ سیفٌ في الإسلام علی قاعدة دینیة مثل ما سُلّ علی الإمامة}}<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۳۱.</ref>. این نکته را می‌توان تعمیم داد و گفت: همه [[جنگ‌ها]] در [[جهان]] [[بشر]] بر سر مسئلۀ [[امامت]] بوده است. نه‌تنها همۀ جنگ‌های تاریخ اسلام، بلکه همۀ [[جنگ‌ها]] و درگیری‌های [[انبیا]] با مخالفانشان - همچون: [[جنگ]] [[حضرت موسی]] {{ع}} با [[فرعون]] [[ستمگر]]، یا [[جنگ]] [[حضرت نوح]] {{ع}} با سران [[طغیان‌گر]] قومش - بر سرِ [[امامت]] و [[ولایت]] بوده است؛ حتی [[جنگ]] [[طاغوت‌ها]] با یکدیگر نیز بر سر همین مسئله بوده است.


[[ولایت]]، [[جامعه بشر]] را یکی می‌کند و اساساً [[جوامع بشر]] با [[ولایت]] شکل می‌گیرند. [[هویت اجتماعی|هویت یک جامعه]] را [[ولایت]] و [[امامت]] آن [[جامعه]] شکل می‌دهد. نه تنها، [[هویت اجتماعی|هویت هر جامعه‌ای]] با [[امامت]] و [[ولایت]] آن [[جامعه]] شکل می‌گیرد، بلکه [[قدرت]] و [[عزت]] هر جامعه‌ای نیز وابسته به شکل [[ولایت]] و [[امامت]] در آن [[جامعه]] است. از سوی دیگری، [[پیروزی]] و [[رستگاری]]، چه در این عالم و چه در [[عوالم]] دیگر، همه‌اش با مسئله [[امامت]] و [[ولایت]] شکل می‌گیرد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
[[ولایت]]، [[جامعه بشر]] را یکی می‌کند و اساساً [[جوامع بشر]] با [[ولایت]] شکل می‌گیرند. [[هویت اجتماعی|هویت یک جامعه]] را [[ولایت]] و [[امامت]] آن [[جامعه]] شکل می‌دهد. نه تنها، [[هویت اجتماعی|هویت هر جامعه‌ای]] با [[امامت]] و [[ولایت]] آن [[جامعه]] شکل می‌گیرد، بلکه [[قدرت]] و [[عزت]] هر جامعه‌ای نیز وابسته به شکل [[ولایت]] و [[امامت]] در آن [[جامعه]] است. از سوی دیگری، [[پیروزی]] و [[رستگاری]]، چه در این عالم و چه در [[عوالم]] دیگر، همه‌اش با مسئله [[امامت]] و [[ولایت]] شکل می‌گیرد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
خط ۳۲: خط ۲۴:


[[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ}}<ref>«سپس تو را بر شریعتی از امر برگماشتیم» سوره جاثیه، آیه ۱۸.</ref>. تمام [[اسلام]] "شریعة الامر" است و چیزی غیر از این نیست. این شریعة الأمر صاحب الامرش همان [[ولیّ الأمر]] است؛ بدین رو اگر در تشخیص [[ولی امر]] اشتباهی صورت بگیرد، نتیجه‌اش خطای نظری در تشخیص [[اسلام]] است و به دنبال آن، این خطای راهبردی به حیطۀ عمل خواهد رسید<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
[[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ}}<ref>«سپس تو را بر شریعتی از امر برگماشتیم» سوره جاثیه، آیه ۱۸.</ref>. تمام [[اسلام]] "شریعة الامر" است و چیزی غیر از این نیست. این شریعة الأمر صاحب الامرش همان [[ولیّ الأمر]] است؛ بدین رو اگر در تشخیص [[ولی امر]] اشتباهی صورت بگیرد، نتیجه‌اش خطای نظری در تشخیص [[اسلام]] است و به دنبال آن، این خطای راهبردی به حیطۀ عمل خواهد رسید<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
== علما و اهمیت بحث [[امامت]] ==
در [[دین مقدس اسلام]] و بین مسائل مختلف [[اسلامی]]، بحث «امامت» از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است. در [[قرآن کریم]] [[آیات]] فراوانی به مسأله امامت اختصاص دارد و [[روایات]] وارده در این زمینه خارج از حد شمارش است.
[[حضرت خاتم الانبیاء]]{{صل}} از همان آغاز تبلیغ رسالت خویش مسأله «[[وصایت]]» و [[جانشینی]] خود را مطرح فرمودند و [[امامان اهل بیت]]{{عم}} با تبیین مقام «امامت» همواره متذکر جایگاه بحث امامت در [[اسلام]] شده‌اند. [[اصحاب ائمه]]{{عم}}، متکلمین و فقهای شیعه نیز به تبع [[امامان]] خویش همواره در تمام قرون و اعصار با حساسیت ویژه‌ای به [[دفاع]] از [[مقام امامت]] [[الهی]] پرداخته‌اند. در این راستا مناظرات فراوانی بین اصحاب ائمه{{عم}} و مخالفان درگرفته و کتاب‌های بسیاری در این زمینه [[نگارش]] یافته است و چنان که همه می‌دانند، در مسیر دفاع از این [[حقیقت]] روشن خون‌های فراوانی ریخته شده است و [[شیعیان]] زیادی به [[جرم]] [[اعتقاد]] و [[تسلیم]] در مقابل [[مقام الهی]] امامت به [[شهادت]] رسیده‌اند. با این همه، [[ایمان]] و [[اخلاص]] [[پیروان]] حقیقت، آنها را در [[راه خدا]] استوارتر کرده است.
وقتی جناب [[ابوذر]] رضوان الله علیه به خاطر [[تشیع]] به [[شام]] [[تبعید]] شد لحظه‌ای [[سستی]] به خود راه نداد، فرصت را مغتنم شمرده و به [[تبلیغ امامت]] و [[ولایت امیرالمؤمنین]] پرداخت و مقامات آن حضرت را تبیین نمود و اهالی آن [[دیار]] را به [[پیروی از اهل بیت]] [[رسول خدا]] [[دعوت]] کرد، و بالاخره به [[برکت]] وجودش عدۀ کثیری از [[مردم]] شام به ویژه جنوب لبنان و بلاد [[جبل]] عامل [[شیعه]] شدند.
در دوره‌های بعد نیز علمای بزرگی همچون [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[علامه حلی]] [[رحمة]] الله علیهم و [[عالمان]] دیگر با [[آگاهی]] از اهمیت فوق العادۀ بحث امامت به تدوین و نگارش آثار و کتاب‌هایی ارزشمند پرداختند. هر چند بسیاری از این کتاب‌ها در ادوار مختلف از بین رفته و تضییع شده و اقوام [[وحشی]] و [[ستیزه]] جو از یک سو و معاندان و مخالفان از سوی دیگر بسیاری از کتابخانه‌ها را به [[آتش]] کشیدند، با این همه، کتب موجود در زمینۀ [[امامت]] خارج از حد شمارش هستند.
مرحوم [[نجاشی]] در کتاب رجال خویش به کتاب‌های زیادی با عنوان الامامة اشاره کرده است. شیخ ما مرحوم حاج [[آقابزرگ تهرانی]] در کتاب الذریعة تعداد زیادی از کتاب‌های [[نگارش]] یافته در بحث امامت را نام برده است<ref>ر.ک: الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۳۲۰-۳۴۲.</ref>. [[مرحوم علامه امینی]] هم کتابی با عنوان [[شهداء]] الفضیلة تألیف کرده و شخصیت‌های پاکی را نام می‌برد که صرفا به [[جرم]] [[اعتقاد به امامت]] [[الهی]] و [[ترویج]] [[تشیع]] توسط [[حق]] ستیزان به [[شهادت]] رسیده‌اند، در این کتاب اهداف عالیۀ [[شهدا]] و چگونگی شهادت ایشان نیز تبیین شده است.
در راه اعتقاد به امامت به قدری [[خون]] ریخته شده است که ابوالفتح [[شهرستانی]] در ابتدای مبحث «امامت» از کتاب الملل والنحل می‌نویسد: {{عربی|ما سل سيف في الإسلام على قاعدة دينية مثل ما سل على الإمامة في كل زمان}}<ref>الملل والنحل، ج۱، ص۲۰.</ref>؛ در تمام اعصار بر سر هیچ یک از مسائل [[دینی]] شمشیری کشیده نشده است به مانند شمشیری که بر سر مسأله امامت کشیده شده است و از این جا نیز [[عظمت]] مسأله امامت به خوبی هویدا می‌گردد.
[[مرحوم علامه حلی]] در مقدمۀ کتاب [[منهاج الکرامة]] از امامت به عنوان [[اشرف]] مسائل [[اسلامی]] یاد می‌کند و می‌نویسد: {{عربی|فهذه رسالة شريفة... في أحكام الدين وأشرف مسائل المسلمين وهي مسألة الإمامة}}<ref>منهاج الکرامة، ص۲۷.</ref>؛ پس این رسالۀ شریفه... در [[احکام دین]] و اشرف مسائل [[مسلمانان]] یعنی مسأله امامت است.
عالمان شیعه، تا دوره‌های اخیر نیز به این بحث اعتنای شایسته‌ای داشته‌اند. کتاب‌های [[عبقات الانوار]]، [[دلائل الصدق]]، المراجعات و [[الغدیر]] از بهترین مؤلفات در این باب محسوب می‌شوند. مرحوم حاج شیخ [[عبدالکریم حائری]] مؤسس [[حوزه علمیه قم]] دورۀ فشرده‌ای از بحث امامت را برای شاگردان خود [[تدریس]] کرده‌اند که این درس‌ها توسط بعضی از بزرگان تقریر شده است.
اما متأسفانه درس امامت در [[حوزه علمیه]] مطرح نبوده و امروزه از برخی نوشته‌ها، سؤالات و [[شبهات]] چنین برمی آید که تا اندازه‌ای از این مسأله دور شده‌ایم و آن چنان که بایسته و درخور بحث [[امامت]] است به آن پرداخته نمی‌شود.
امامت از [[اصول دین]] است و هر فردی موظف است در اصول دین، [[مجتهد]] باشد و [[تقلید]] جایز نیست، یعنی این که بر هر مکلفی لازم است در چارچوب [[ادله]] و [[براهین]] به [[فهم]] صحیحی از این مسائل نائل شود و [[قادر]] باشد به سؤالاتی که در این زمینه مطرح می‌گردد پاسخ گوید و بتواند برای [[اثبات]] عقیدۀ خویش و رد اشکالات وارد شده، دلیل اقامه کند.
روشن است که توان اشخاص در مطالب علمی باید لحاظ گردد بر این اساس، از یک محصل [[فاضل]] [[حوزه علمیه]] انتظاراتی وجود دارد که هیچ گاه از یک کاسب عامی چنین انتظاری نمی‌رود. به عبارت دیگر هر چند که همگان به تلاش برای [[یادگیری]] اصول دین مکلفند اما [[وظیفه]] فضلا و محصلین [[حوزه‌های علمیه]] سنگین‌تر است؛ زیرا علاوه بر این که ایشان به فراگیری اصول دین از غیر طریق تقلید، موظفند، وظیفه [[تبلیغ]] این مهم نیز بر دوش آن هاست. جای بسی [[تأسف]] است که فاضلی از فضلای حوزۀ علمیه قادر به اقامۀ دلیل در مسأله‌ای از مسائل اصول دین نباشد. بنابراین چنان که مجتهد در فهم مسائل [[فقهی]] و استخراج [[احکام]] شرعیه در چارچوب ادله اظهار نظر می‌کند، لازم است هر فرد مکلفی بتواند به قدر وسع خود در اصول دین دلیل و [[برهان]] اقامه کند<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۲۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۴۵: خط ۶۰:
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:3073589.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]
# [[پرونده:3073589.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴''']]
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱]]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش