←منابع
(←منابع) |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
الاختيار. | الاختيار. | ||
دخول الإمام في المجمعين | دخول الإمام في المجمعين | ||
مباحث عامة | |||
۱۷ - البغاة | ۱۷ - البغاة | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۴: | ||
٤٠ - الحسن بن علي المجتبى . | ٤٠ - الحسن بن علي المجتبى . | ||
٤۱ - الحسين بن علي | ٤۱ - الحسين بن علي | ||
٤٢ - الرجعة | ٤٢ - الرجعة | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۵: | ||
===الجزء الرابع=== | ===الجزء الرابع=== | ||
===الجزء الخامس=== | ===الجزء الخامس=== | ||
٥٦ - محمد بن الحسن المهدي | |||
ولادته الاشكال | |||
نسبه | |||
إمامته | |||
الغيبة | |||
طول العمر | |||
رؤيته | |||
معاجزه . | |||
السفراء الأربعة . | |||
وقت الظهور | |||
دولة المهدي . | |||
مدعو المهدوية . | |||
مباحث عامة | |||
۵۷- محمد بن علي الباقر | |||
٥٨ - محمد بن علي الجواد | |||
٥٩ - النص | |||
لزوم النص . | |||
إثبات النص . | |||
وضوح النص أقسام النص | |||
جحد النص . | |||
النص على أبي بكر (قول البكريَّة) . | |||
النص على العباس | |||
مقولة العباس | |||
٦٠ - الوصية | |||
٦١ - الولاية والبراءة . | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
خط ۲٬۲۵۷: | خط ۲٬۳۰۹: | ||
==تعریف امامت== | ==تعریف امامت== | ||
[[امامت]] در لغت به معنای قصد، توجه و آهنگ چیزی کردن<ref>خلیل، العین، ج۱، ص۱۰۵؛ ابن منظور، لسان العرب، ص۲۱۴.</ref> و در اصطلاح به معنای [[پیشوا]] و [[رهبر]] است. درباره مفهوم، حدود، [[وظایف]] و چگونگی [[انتخاب امام]] در میان [[مسلمانان]] [[اختلاف]] است<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۳؛ جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۴؛ و ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، (امامت و رهبری)، ج۴، ص۷۱۴.</ref>، به طوری که مسئله امامت از کهنترین و بنیادیترین مباحث [[عقیدتی]] و مفاهیم [[سیاسی]] در میان [[فرقههای اسلامی]] است. امامت در نگاه [[شیعی]]، ادامه [[نبوت]] و همانند آن به [[نصب]] و [[نص الهی]] در شمار [[اصول دین]] است<ref>مفید، اوائل المقالات، ص۷.</ref>. [[امام]] دارای شئونی همچون [[رهبری سیاسی]]، [[زعامت]] [[اجتماعی]]، [[مرجعیت دینی]]، [[تبیین وحی]] و [[ولایت باطنی]] و [[معنوی]] است؛ در حالی که در دیدگاه [[اهل سنت]]، امامت از [[فروع دین]] و از [[افعال]] [[مکلفان]] شمرده میشود<ref>سیدمرتضی، رسائل، ج۲، ص۲۶۴.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱.</ref> | [[امامت]] در لغت به معنای قصد، توجه و آهنگ چیزی کردن<ref>خلیل، العین، ج۱، ص۱۰۵؛ ابن منظور، لسان العرب، ص۲۱۴.</ref> و در اصطلاح به معنای [[پیشوا]] و [[رهبر]] است. درباره مفهوم، حدود، [[وظایف]] و چگونگی [[انتخاب امام]] در میان [[مسلمانان]] [[اختلاف]] است<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۳؛ جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۴؛ و ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، (امامت و رهبری)، ج۴، ص۷۱۴.</ref>، به طوری که مسئله امامت از کهنترین و بنیادیترین مباحث [[عقیدتی]] و مفاهیم [[سیاسی]] در میان [[فرقههای اسلامی]] است. امامت در نگاه [[شیعی]]، ادامه [[نبوت]] و همانند آن به [[نصب]] و [[نص الهی]] در شمار [[اصول دین]] است<ref>مفید، اوائل المقالات، ص۷.</ref>. [[امام]] دارای شئونی همچون [[رهبری سیاسی]]، [[زعامت]] [[اجتماعی]]، [[مرجعیت دینی]]، [[تبیین وحی]] و [[ولایت باطنی]] و [[معنوی]] است؛ در حالی که در دیدگاه [[اهل سنت]]، امامت از [[فروع دین]] و از [[افعال]] [[مکلفان]] شمرده میشود<ref>سیدمرتضی، رسائل، ج۲، ص۲۶۴.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱.</ref> | ||
== معناشناسی == | |||
[[امامت]] به معنای [[پیشوایی]]، پیشروی و [[رهبری]] است. [[امام]] نیز به معنای [[پیشوا]]، پیشرو، مقتدا<ref>جوهری، صحاح اللغة، ج ۵، ص ۱۸۶۴؛ ابن فارس، مقاییس اللغة، ج ۱، ص ۲۳؛ فراهیدی، العین، ج ۱، ص ۱۰۶.</ref>، [[قیم]]، [[مصلح]]، [[الگو]]، راه اصلی و [[راهنما]] است. کسی یا چیزی که از آن [[پیروی]] شود، [[انسان]] باشد یا کتاب یا چیزی دیگر، به [[حق]] باشد یا بر [[باطل]]، [[امام]] است<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ص ۲۴.</ref>. | |||
ریشه این واژه "امم" و به معنای قصد یا قصد با توجه خاص است. این معنا در همه مشتقات آن محفوظ است. [[امام]] نیز کسی است که همواره مقصود و [[هدف]] حرکت و تلاش دیگران قرار گیرد؛ گرچه با [[اختلاف]] موارد و قصدکنندگان و جهات و اعتبارات، گوناگون میشود؛ مانند [[امام]] جمعه و جماعت، [[امام]] [[هدایت]] و [[امام]] [[ضلالت]]. بر این اساس، دیگر معانی این واژه و مشتقات آن، از لوازم معنای ریشه است. واژه [[امام]] بر [[زن]] و مرد اطلاق میشود و جمع آن "ائمّه" و "ایمّه" است. | |||
در اصطلاح [[کلامی]] معانی متعددی از این واژه ارائه شده که شایعترین معنای آن، [[ریاست]] عمومی در امور [[دین]] و [[دنیا]] است و برخی [[جانشینی]] [[پیامبر]] {{صل}} در حفظ [[دین]] و [[سیاست]] [[دنیا]] را در تعریف اصطلاحی آن آوردهاند. برخی کاملترین تعریف را [[ریاست]] بالاصاله عمومی در امر [[دین]] و [[دنیا]] در دار تکلیف میدانند که عموم [[مردم]] را به حفظ [[مصالح]] [[دین]] و دنیایشان ترغیب و از آنچه به حال آنان زیانبار است منع کنند. | |||
[[شیخ طبرسی]] با ژرفنگری در عبارات لغتدانان کوشیده است دایره معنای [[امام]] را گستردهتر تعریف کند. وی به جایگاه امام و [[پیروی]] [[مردم]] از [[امام]] توجه کرده و در اینباره نوشته است: از لفظ [[امام]] دو چیز را میتوان استفاده کرد: | |||
# [[امام]] کسی است که به [[کارها]] و گفتههای وی [[اقتدا]] میشود. | |||
# [[امام]] کسی است که به اداره کردن و برنامهریزی کار [[مردم]] [[اقدام]] میورزد و دارای جایگاهی چون مجازات تجاوزکاران به [[حقوق]] دیگران، [[سرپرستی]] [[کارگزاران]]، [[اقامه حدود الهی]]، جنگیدن با جنگافروزان و اختلافبرانگیزان است. | |||
بر پایه معنای نخست، هیچ [[پیامبری]] نیست، مگر آنکه [[امام]] بوده است؛ اما بر اساس معنای دوم، هر [[پیامبری]] لازم نیست [[امام]] باشد؛ زیرا امکان دارد [[پیامبری]] از ناحیه [[خدای متعال]] ماموریت مجازات جنایتکاران و جنگیدن با [[دشمنان]] و [[دفاع]] از [[دین]] و [[مبارزه]] با [[کافران]] را نداشته باشد<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref>. | |||
از این عبارت مرحوم [[شیخ طبرسی]] و برداشت وی از لفظ [[امام]] به دست میآید که نوع ماموریت و جایگاه امام به [[دلیل]] آنکه [[مردم]] لازم است از افعالش و گفتارش [[پیروی]] کنند، با نوع مأموریت [[نبی]] و [[رسول]] متفاوت است؛ زیرا لازمه [[اقتدا]] به [[امام]]، [[اطاعت]] از فرامین او در به اجرا درآوردن دستورالعملهای اجرایی است. با این تعریف، [[امام]] به کسی گفته میشود که [[رهبری]] جامعهای کوچک یا بزرگ را برعهده دارد و به اداره امور [[زندگی]] آنها میپردازد و [[مردم]] از اقدامات و [[دستور]] العملهای وی [[پیروی]] میکنند. | |||
امروزه در حوزه [[علم کلام]]، [[امام]] و [[امامت]]، دارای بار معنایی خاصی است که تفسیرهای گوناگونی از آن ارائه شده است. متکلمان اسلامی ـ [[شیعه]] و [[اهل سنت]] ـ [[امام]] و به دنبال آن، [[خلیفه]] را درباره کسی به کار میبرند که از ناحیه [[پیامبر گرامی]] {{صل}} [[نیابت]] و [[ریاست]] یافته است؛ تا [[امور دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] را بر عهده گیرد و [[دین]] و دنیای آنان را سامان داده، آباد سازد؛ از اینرو بر [[مردم]] است تا از [[دستورات]] وی [[پیروی]] کنند. | |||
[[قاضی ایجی]] از [[متکلمان]] نامور [[اهل سنت]] در المواقف، [[امامت]] را عبارت از "[[ریاست]] عمومی در امور [[دین]] و دنیای [[مردم]]" دانسته است<ref>المواقف، ص ۳۴۵.</ref> و همو نوشته است: "[[امامت]]، [[جانشینی]] [[رسول]] {{صل}} در برپایی امور [[دین]] است؛ به گونهای که بر همه [[امت اسلامی]] [[پیروی]] از او [[واجب]] میباشد"<ref>المواقف، ص ۳۴۵.</ref>. | |||
[[ابن خلدون]] دیگر چهره [[معروف]] دانشمندان [[اهل سنت]]، [[امامت]] را اینگونه [[تفسیر]] کرده است: "[[امامت]]، [[جانشینی]] از [[صاحب]] [[شریعت]] در حفظ [[دین]] و سیاستگذاری و اداره امور [[دنیایی]] [[مردم]] است"<ref>ابن خلدون، مقدمه، ص ۱۹۱.</ref>. | |||
[[سعد الدین تفتازانی]] در شرح المقاصد نوشته است: "[[امامت]]، [[ریاست]] عمومی در امور [[دین]] و دنیای [[مردم]] به [[هدف]] [[خلافت]] از ناحیه [[پیامبر]] {{صل}} است<ref>شرح المقاصد، ج ۳، ص ۴۶۹.</ref>. | |||
[[سید شریف جرجانی]] در شرح المواقف نوشته است: [[امامت]]، [[جانشینی]] [[پیامبر|رسول گرامی]] در برپایی [[دین]] و [[حفظ اسلام]] است؛ به گونهای که بر همه [[امت اسلامی]] [[پیروی]] از [[امام]] [[واجب]] است. و [[خلیفه]]، [[امام]] نامیده میشود<ref>شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۷۶.</ref>. | |||
بنابراین، [[امامت]]، به معنای [[ریاست]] عمومی فردی خاص بر امور [[دین]] و دنیای [[مردم]] در [[دنیا]] بالاصاله یا به [[جانشینی]] از [[پیامبر]] است؛ زیرا [[امامت]]، دارای شأنهایی همچون [[رهبری سیاسی]] و [[زعامت]] [[اجتماعی]] و [[مرجعیت دینی]] و تبیین و [[تفسیر]] [[وحی]] و [[ولایت]] [[باطنی]] و [[معنوی]] است که از این جهت، [[امام]] [[حجت خدا]] در زمان، ولی اللّه، [[انسان کامل]] حامل [[معنویت]] کلی [[انسانیت]] و [[قطب]] است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۹.</ref>. | |||
==طرح [[مباحث امامت]] و بحث [[تقریب بین مذاهب]]== | |||
طرح بحث امامت از سوی [[عالمان شیعه]] همواره حساسیت [[مخالفین]] را برانگیخته تا آنجا که کار به [[قتل]] و [[کشتار]] انجامیده است. از اینرو امروزه برخی پرداختن به مسأله امامت را موجب بروز [[تنش]] و اخلال در امر زندگانی [[مسالمتآمیز]] بین [[مسلمین]] تلقی کرده و معتقدند که باید از طرح این مسأله اختلافی خودداری گردد. | |||
اما بسیار روشن و [[مبرهن]] است که تحقیق دربارۀ [[مذاهب]] و [[ادله]] و آرای هر [[مذهب]] یکی از راههای نزدیک شدن دیدگاههای مذاهب مختلف به یکدیگر است. بحث و گفت و گو پیرامون مسائل اختلافی با رعایت [[موازین]] بحث و [[حفظ]] اصول و [[آداب مناظره]] راه را برای [[اتحاد]] بر سر [[حقیقت]] هموار میسازد. | |||
بدیهی است تقریب و یا اتحادی [[پسندیده]] و [[نیکو]] است که بر محور [[حق]] باشد و صرفا چنین تقریبی مورد رضای [[پروردگار]] است. از اینرو [[آموزههای دینی]] و [[اعتقادی]]-که برگرفته از [[تعالیم وحیانی]] [[رسول خدا]]{{صل}} و مطابق با حقیقت است-باید محور اتحاد قرار گیرد، چنین اتحاد و تقریبی هرگز اتفاق نخواهد افتاد مگر آنکه پیرامون مسائل مورد [[اختلاف]] بحث و دقت نظر صورت گیرد و پس از روشن شدن حقیقت همگان [[تسلیم]] آن گردند، در نتیجه [[کتمان]] اختلاف و مسکوت گذاردن آن هرگز به [[تقریب بین مذاهب]] کمک نخواهد کرد. همۀ شخصیتهایی که با [[خلوص نیت]] و در جهت رضای [[خداوند سبحان]] و [[مصلحت اسلام]] و [[مسلمین]] گام برمی دارند [[اذعان]] دارند که طرح موارد اختلافی و بحث و [[گفتگو]] پیرامون این مسائل با حفظ آداب مناظره، بسیار مفید و بلکه لازم و ضروری است. | |||
هر چند، بین داعیان و [[پرچم]] داران [[نظریه]] تقریب بین مذاهب نیز اختلاف در روش و اسلوب کار وجود دارد. چنان که بر مراجعه کنندۀ به مؤلفات مرحوم [[شرف]] الدین و مرحوم [[کاشف الغطاء]] مخفی نمیباشد. | |||
برخی معتقدند که اصلا نباید از مسائل اختلافی سخن گفت بلکه باید آنها را کنار گذاشت و [[مشترکات]] را اخذ کرد. اما آیا مسکوت ماندن [[اختلافات]] حقیقتا منجر به [[همدلی]] و نزدیکی میگردد؟! | |||
برخی نیز براین باورند که راه تقریب بین مذاهب، تجدید نظر و بررسی [[روایات]] [[فریقین]] است. تمام [[روایات نبوی]]، در اصول [[اعتقادات]] و [[احکام شرعی]]، باید مورد بازخوانی و تجدید نظر قرار گیرد. در مرتبۀ دوم کتابهای [[تاریخ]] و [[سیره]] [[نبویه]] بازنگری شوند. این طرح نیز بسیار خوب است، اما پیش از هر چیز قائلین به این نظریه با چند سؤال مواجه خواهند شد: | |||
ملاک تعیین افرادی که صلاحیت تجدید نظر دارند چیست؟ به عبارت دیگر چه اشخاصی صلاحیت بازخوانی [[کتب حدیث]] و [[فقه]] و [[تاریخ]] را دارند؟ | |||
آیا متصدیان تجدید نظر مورد قبول همگان خواهند بود؟ و رد و [[اثبات]] آنان مورد توافق عمومی قرار خواهد گرفت؟ | |||
مسلم است که بدون آشکار شدن واقع بر همگان، اقبال عمومی در هیچ مسألهای ممکن نیست. | |||
در نتیجه بحث و نظر پیرامون مسائل مورد [[اختلاف]] جهت روشن شدن [[حقایق]]، امری است که کسی نمیتواند در اهمیت آن تردید کند.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۲۶.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |