|
|
خط ۲۳: |
خط ۲۳: |
|
| |
|
| ===[[ادله]] [[لزوم عصمت امام]]=== | | ===[[ادله]] [[لزوم عصمت امام]]=== |
| ====[[لزوم اطاعت]] به طور مطلق====
| |
| پیش از این گفتیم که [[پیروی از امام]] به طور مطلق [[واجب]]، و [[اطاعت از امام]] در [[حقیقت]] [[اطاعت از رسول]] و [[اطاعت]] از [[خدای متعال]] است، و [[مخالفت]] با او [[مخالفت با رسول]] و [[خدای سبحان]] به شمار میرود. با پذیرش این مطلب، چارهای نیست جز اینکه به [[عصمت امام]] [[معتقد]] و ملتزم باشیم؛ زیرا اگر از امام، خطا و [[گناه]] سر زند یا امکان گناه و خطا در او باشد، [[اطاعت]] او به طور مطلق [[واجب]] نخواهد بود؛ زیرا در این صورت ممکن است دانسته یا نادانسته از او امری بر خلاف [[دستورهای الهی]] صادر شود یا از چیزی که [[خداوند]] امر فرموده، [[نهی]] کند، و لازمه این امر آن است که خداوند از طرفی به چیزی امر کند، و در همان حال از آن نهی نماید. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در این باره میفرماید:
| |
| {{متن حدیث|إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أُمِرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ}}<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ص۱۲۳.</ref>؛ «اطاعت [به طور مطلق] فقط از [[خدای تعالی]] و [[رسول]] او و [[والیان امر]] واجب است، و اطاعت [[صاحبان امر]]، به آن جهت واجب شده که [[معصوم]] و پاکیزهاند و به [[گناه]] امر نمیکنند».
| |
| از بزرگترین حدود [[ولایت]] امامی که پیرویاش واجب است، این است که روشن شود از [[خطا]] و [[لغزش]] و قصد [بد] و از همه [[گناهان]] (اعم از کوچک و بزرگ) محفوظ است. او نمیلغزد و خطا نمیکند و به چیزی که موجب [[تباهی]] [[دین]] میشود، مشغول نمیشود.... دلیل بر [[وجوب عصمت امام]]، این است که اگر معصوم نباشد، ایمن نیست که به واسطه [[غلبه]] [[شهوت]]، همچون دیگر [[مردم]] مرتکب برخی از [[محارم]] [[الهی]] شود و آنگاه که [[مرتکب گناه]] شد، به کسی نیاز مییابد که [[حدود الهی]] را بر او اقامه کند، و ممکن نیست [[امام]] و [[پیشوای مردم]] که حدود الهی را به آنها میرساند، خودش به این صورت مرتکب گناه شود<ref>بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۹۰-۳۸۹.</ref>.
| |
| امام در این سخن خود به روشنی بیان میکند که [[وظیفه]] مهم امام، [[اجرای احکام]] و [[اقامه حدود الهی]] است. پس چگونه ممکن است خود گناهی کند که مستوجب اقامه [[حد الهی]] گردد و لازم شود دیگران بر او حد جاری کنند؟ آیا میشود خدای تعالی که [[عظمت]] و [[قدرت]] و [[علم]] او بینهایت و همه کارهایش محکم و از روی [[حکمت]] است، چنین شخصی را به [[امامت]] و [[پیشوایی]] [[مردم]] در [[امور دینی]] آنها برگزیند و از مردم بخواهد که از او به طور مطلق [[پیروی]] کنند و هیچ مخالفتی با او ننمایند؟<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی، محمد]]، [[امامت و خلافت (مقاله)| مقاله «امامت و خلافت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص۱۶۴.</ref>.
| |
|
| |
| ====[[حجت]] بودن [[امام]]==== | | ====[[حجت]] بودن [[امام]]==== |
| دلیل دیگر [[عصمت امام]]، حجت بودن او بر [[خلق]] است. چنانکه گفته شد، امام باید در تمام ابعاد، حجت خلق باشد. نه تنها [[قول و فعل]] امام، بلکه تقریر او نیز از [[حجتها]] و [[ادله]] [[احکام]] فرعی [[مسلمانان]] است. حال اگر [[گناه]] و [[خطا]] و [[لغزش]] و [[انحراف]] در او راه داشته باشد و او نیز مانند دیگر [[آفریدگان]] از [[معصیت]] و [[زشتی]] محفوظ نباشد، دیگر چگونه میتوان قول و فعل و تقریر او را بر خلق حجت دانست. پس حجت بودن امام با عدم [[عصمت]] او تنافی روشن دارد. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «[[خدای تعالی]] کسی را بر خلقش حجت قرار نمیدهد مگر اینکه [[معصوم]] باشد»<ref>شیخ صدوق، التوحید، ص۴۰۷.</ref>.<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی، محمد]]، [[امامت و خلافت (مقاله)| مقاله «امامت و خلافت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص۱۶۵.</ref>. | | دلیل دیگر [[عصمت امام]]، حجت بودن او بر [[خلق]] است. چنانکه گفته شد، امام باید در تمام ابعاد، حجت خلق باشد. نه تنها [[قول و فعل]] امام، بلکه تقریر او نیز از [[حجتها]] و [[ادله]] [[احکام]] فرعی [[مسلمانان]] است. حال اگر [[گناه]] و [[خطا]] و [[لغزش]] و [[انحراف]] در او راه داشته باشد و او نیز مانند دیگر [[آفریدگان]] از [[معصیت]] و [[زشتی]] محفوظ نباشد، دیگر چگونه میتوان قول و فعل و تقریر او را بر خلق حجت دانست. پس حجت بودن امام با عدم [[عصمت]] او تنافی روشن دارد. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «[[خدای تعالی]] کسی را بر خلقش حجت قرار نمیدهد مگر اینکه [[معصوم]] باشد»<ref>شیخ صدوق، التوحید، ص۴۰۷.</ref>.<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی، محمد]]، [[امامت و خلافت (مقاله)| مقاله «امامت و خلافت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص۱۶۵.</ref>. |