سیره اجتماعی امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۱۹: خط ۱۹:
{{اصلی|امام حسین در زمان خلفای سه‌گانه}}
{{اصلی|امام حسین در زمان خلفای سه‌گانه}}
امام حسین{{ع}} به سبب [[شخصیت]] ممتاز و نسب برجسته‌اش، در زمان خلفای سه‌گانه مورد [[احترام]] [[دستگاه خلافت]] بود، تا آنجا که انتقادات سخت آن حضرت را با [[بردباری]] تحمل می‌کردند و سعی در حفظ حرمت وی داشتند.
امام حسین{{ع}} به سبب [[شخصیت]] ممتاز و نسب برجسته‌اش، در زمان خلفای سه‌گانه مورد [[احترام]] [[دستگاه خلافت]] بود، تا آنجا که انتقادات سخت آن حضرت را با [[بردباری]] تحمل می‌کردند و سعی در حفظ حرمت وی داشتند.
در برخی از کتب [[اهل سنت]] آمده است که: روزی [[خلیفه دوم]] بر منبر، [[خطابه]] می‌خواند که حسین{{ع}} خطاب به وی فرمود: «از منبر پدرم فرود آی و بر منبر پدر خویش بنشین!». [[عمر]] با خونسردی پاسخ داد: «پدرم که منبری ندارد!». آنگاه حسین{{ع}} را در کنار خویش نشاند (و به او [[اظهار محبت]] کرد)<ref>کنز العمال، ج۱۳، ص۶۵۴، حدیث شماره ۳۷۶۶۲. شبیه همین اعتراض از امام حسین{{ع}} نسبت به ابوبکر و تأثر ابوبکر از سخنان وی نیز نقل شده است. (مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۶۵، ح۳).</ref>. همین ماجرا با تفاوت‌هایی در کتب [[شیعه]] نیز نقل شده است<ref>احتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۹۲؛ امالی طوسی، ج۲، ص۳۱۳.</ref>.


در زمان عثمان نیز، در چند ماجرا حضور امام حسین{{ع}} ثبت شده است که هر کدام به گونه‌ای نشان احترام و عظمت آن حضرت میان عموم [[مسلمانان]] و مراعات [[حریم]] آن حضرت از سوی [[دستگاه حاکمیت]] بود. امام حسین{{ع}} همراه پدر بزرگوارش [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[برادر]] ارجمندش [[امام حسن]]{{ع}} در مسیر [[هدایت]] [[مسلمین]] و دفاع از مظلومان حضور سازنده‌ای داشت و گاه [[خشم]] [[خلیفه سوم]] را بر می‌انگیخت، ولی به هر حال، از روی [[ناچاری]] حرمتش را مراعات می‌کردند.
در برخی از کتب [[اهل سنت]] آمده است که: روزی [[خلیفه دوم]] بر منبر، خطابه می‌خواند که حسین{{ع}} خطاب به وی فرمود: «از منبر پدرم فرود آی و بر منبر پدر خویش بنشین!». [[عمر]] با خونسردی پاسخ داد: «پدرم که منبری ندارد!». آنگاه حسین{{ع}} را در کنار خویش نشاند (و به او اظهار محبت کرد)<ref>کنز العمال، ج۱۳، ص۶۵۴، حدیث شماره ۳۷۶۶۲. شبیه همین اعتراض از امام حسین{{ع}} نسبت به ابوبکر و تأثر ابوبکر از سخنان وی نیز نقل شده است. (مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۶۵، ح۳).</ref>. همین ماجرا با تفاوت‌هایی در کتب [[شیعه]] نیز نقل شده است<ref>احتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۹۲؛ امالی طوسی، ج۲، ص۳۱۳.</ref>.


در ماجرای بدرقه [[ابوذر]] ـ آن هنگام که [[عثمان]] وی را به [[سرزمین]] [[ربذه]] [[تبعید]] کرد و همگان را از بدرقه و [[همراهی]] ابوذر ممنوع ساخت ـ [[امام حسین]]{{ع}} همراه پدر و برادرش در [[مراسم]] بدرقه حاضر شدند و سخنانی با این مضمون برای تقویت ابوذر و تسلای خاطر وی بیان کرد؛ فرمود: «عموجان! [[خداوند]] تواناست که این اوضاع را دگرگون سازد و هر [[روز]] در کار تازه‌ای است. این گروه دنیای خویش را از تو دریغ داشتند و تو [[دین]] خود را از (دستبرد) آنان بازداشتی! پس چقدر تو از دنیای آنان [[بی‌نیازی]]؛ ولی آنان به دین تو سخت نیازمندند، [[صبر]] پیشه کن! چراکه خیر در صبر و [[شکیبایی]] است و شکیبایی نشانه [[شخصیت]] است»<ref>{{متن حدیث|يَا عَمَّاهْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَادِرٌ أَنْ يُغَيِّرَ مَا تَرَى وَ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ فِي شَأْنٍ إِنَّ الْقَوْمَ مَنَعُوكَ دُنْيَاهُمْ وَ مَنَعْتَهُمْ دِينَكَ فَمَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ وَ مَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ فَعَلَيْكَ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الْخَيْرَ فِي الصَّبْرِ وَ الصَّبْرَ مِنَ الْكَرَمِ}}؛ (کافی، ج۸، ص۲۰۷؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۸، ص۱۳۱).</ref>.
در زمان عثمان نیز، در چند ماجرا حضور امام حسین{{ع}} ثبت شده است که هر کدام به گونه‌ای نشان احترام و عظمت آن حضرت میان عموم [[مسلمانان]] و مراعات حریم آن حضرت از سوی دستگاه حاکمیت بود. امام حسین{{ع}} همراه پدر بزرگوارش [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[برادر]] ارجمندش [[امام حسن]]{{ع}} در مسیر [[هدایت]] [[مسلمین]] و دفاع از مظلومان حضور سازنده‌ای داشت و گاه [[خشم]] [[خلیفه سوم]] را بر می‌انگیخت، ولی به هر حال، از روی [[ناچاری]] حرمتش را مراعات می‌کردند.


امام حسین{{ع}} به [[وظیفه]] خویش ـ بدون توجه به تهدیدات مخالفان- عمل می‌کرد و در عین حال مورد تعرض [[دستگاه خلافت]] قرار نمی‌گرفت، آن‌گونه که ابوذر و [[عمار]] و [[عبدالله بن مسعود]]، مورد تعرض و ضرب و شتم عثمان و عمال وی قرار گرفتند؛ زیرا [[افکار عمومی]] سخت با این کار مخالف بود<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۴۳.</ref>.
در ماجرای بدرقه [[ابوذر]] ـ آن هنگام که [[عثمان]] وی را به سرزمین [[ربذه]] [[تبعید]] کرد و همگان را از بدرقه و [[همراهی]] ابوذر ممنوع ساخت ـ [[امام حسین]]{{ع}} همراه پدر و برادرش در مراسم بدرقه حاضر شدند و سخنانی با این مضمون برای تقویت ابوذر و تسلای خاطر وی بیان کرد؛ فرمود: «عموجان! [[خداوند]] تواناست که این اوضاع را دگرگون سازد و هر [[روز]] در کار تازه‌ای است. این گروه دنیای خویش را از تو دریغ داشتند و تو [[دین]] خود را از (دستبرد) آنان بازداشتی! پس چقدر تو از دنیای آنان [[بی‌نیازی]]؛ ولی آنان به دین تو سخت نیازمندند، [[صبر]] پیشه کن! چراکه خیر در صبر و [[شکیبایی]] است و شکیبایی نشانه [[شخصیت]] است»<ref>{{متن حدیث|يَا عَمَّاهْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَادِرٌ أَنْ يُغَيِّرَ مَا تَرَى وَ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ فِي شَأْنٍ إِنَّ الْقَوْمَ مَنَعُوكَ دُنْيَاهُمْ وَ مَنَعْتَهُمْ دِينَكَ فَمَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ وَ مَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ فَعَلَيْكَ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الْخَيْرَ فِي الصَّبْرِ وَ الصَّبْرَ مِنَ الْكَرَمِ}}؛ (کافی، ج۸، ص۲۰۷؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۸، ص۱۳۱).</ref>.
 
امام حسین{{ع}} به [[وظیفه]] خویش ـ بدون توجه به تهدیدات مخالفان- عمل می‌کرد و در عین حال مورد تعرض [[دستگاه خلافت]] قرار نمی‌گرفت، آن‌گونه که ابوذر و عمار و [[عبدالله بن مسعود]]، مورد تعرض و ضرب و شتم عثمان و عمال وی قرار گرفتند؛ زیرا افکار عمومی سخت با این کار مخالف بود<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۴۳.</ref>.


== عصر [[خلافت امیرمؤمنان]]{{ع}} ==
== عصر [[خلافت امیرمؤمنان]]{{ع}} ==
۱۱۲٬۸۹۶

ویرایش