آیه تبلیغ در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۹۵: خط ۹۵:
##"[[حافظ]] ابوجعفر [[محمد بن جریر طبری]]" با [[اسناد]] خود در کتاب "الولایة فی طریق [[حدیث]] [[الغدیر]]" از [[زید بن ارقم]] نقل مى‌کند: وقتی [[پیامبر]]{{صل}} در بازگشت از [[حجةالوداع]]، در [[غدیر خم]]، هنگام ظهر و در هوای بسیار گرم، [[منزل]] کرد و دستور داد، چادرها را افراشتند و امر به [[نماز جماعت]] کرد، همگی جمع شدیم و حضرت، [[خطبه]] بلیغی خواند و سپس فرمود: "[[خدای تعالی]] بر من این آیه را نازل کرده است: اى پیامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره [[ولایت]] و رهبرى [[علی بن ابی طالب]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر تو نازل شده، [[ابلاغ]] کن و اگر انجام ندهى [[پیام]] [[خدا]] را نرسانده‌اى و خدا تو را از آسیب و گزند [[مردم]] نگه مى‌دارد. و [[جبرئیل]] از طرف پروردگارم به من امر کرده است که در این مکان بایستم و هر سفید و سیاهی را از این امر [[آگاه]] سازم که: علی بن ابی طالب، [[برادر]]، [[وصی]]، [[خلیفه]] و [[امام]] پس از من است. تا آنجا که فرمود: ای مردم! بدانید که خدا او را به عنوان ولی و امام شما منصّوب کرده است و [[اطاعت]] از او را بر همگان [[واجب]] فرموده است؛ پس [[حکم]] او لازم الاجرا و [[کلام]] او نافذ است، هرکس با او مخالفت کند، [[ملعون]] و هر که او را [[تصدیق]] نماید مرحوم است. بشنوید و اطاعت کنید که [[الله]]، مولای شما و علی، امامتان است و پس از او، [[امامت]] در [[فرزندان]] من از صلب اوست تا [[روز قیامت]]. حلالی نیست جز آنچه خدا و رسولش [[حلال]] کرده‌اند و حرامی نیست جز آنچه خدا و رسولش [[حرام]] کرده‌اند... [[محکمات]] [[قرآن]] را بشناسید و از [[متشابهات]] آن [[پیروی]] نکنید و آن متشابهات را برای شما [[تفسیر]] نخواهد کرد مگر کسی که اکنون من دستش را گرفته‌ام و بازویش را بالا برده‌ام و بدانید: هر که من مولای اویم، این علی نیز مولای اوست و [[موالات]] او از جانب [[خدای عزّوجلّ]] واجب شده است که این موالات را نازل فرمود. آگاه باشید که من تکلیف‌ام را ادا کردم، آگاه باشید که من [[تبلیغ]] کردم، آگاه باشید که من به گوش همگان رساندم، آگاه باشید که من این امر را آشکار کردم، بعد از من امارت بر [[مؤمنان]] برای احدی غیر از او حلال نیست". سپس علی را آنقدر به طرف [[آسمان]] بلند کرد که پاهایش به زانوهای [[پیامبر]] رسید و گفت: "ای [[مردم]]! این علی [[برادر]] و [[وصی]] و دارنده [[علم]] من، و [[جانشین]] من در میان کسانی است که به من [[ایمان]] آورده‌اند و [[مفسر]] کتاب پروردگارم پس از من است و..."<ref>ر.ک: الغدیر؛ ج۱، ص۲۱۴-۲۱۶.</ref>.
##"[[حافظ]] ابوجعفر [[محمد بن جریر طبری]]" با [[اسناد]] خود در کتاب "الولایة فی طریق [[حدیث]] [[الغدیر]]" از [[زید بن ارقم]] نقل مى‌کند: وقتی [[پیامبر]]{{صل}} در بازگشت از [[حجةالوداع]]، در [[غدیر خم]]، هنگام ظهر و در هوای بسیار گرم، [[منزل]] کرد و دستور داد، چادرها را افراشتند و امر به [[نماز جماعت]] کرد، همگی جمع شدیم و حضرت، [[خطبه]] بلیغی خواند و سپس فرمود: "[[خدای تعالی]] بر من این آیه را نازل کرده است: اى پیامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره [[ولایت]] و رهبرى [[علی بن ابی طالب]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر تو نازل شده، [[ابلاغ]] کن و اگر انجام ندهى [[پیام]] [[خدا]] را نرسانده‌اى و خدا تو را از آسیب و گزند [[مردم]] نگه مى‌دارد. و [[جبرئیل]] از طرف پروردگارم به من امر کرده است که در این مکان بایستم و هر سفید و سیاهی را از این امر [[آگاه]] سازم که: علی بن ابی طالب، [[برادر]]، [[وصی]]، [[خلیفه]] و [[امام]] پس از من است. تا آنجا که فرمود: ای مردم! بدانید که خدا او را به عنوان ولی و امام شما منصّوب کرده است و [[اطاعت]] از او را بر همگان [[واجب]] فرموده است؛ پس [[حکم]] او لازم الاجرا و [[کلام]] او نافذ است، هرکس با او مخالفت کند، [[ملعون]] و هر که او را [[تصدیق]] نماید مرحوم است. بشنوید و اطاعت کنید که [[الله]]، مولای شما و علی، امامتان است و پس از او، [[امامت]] در [[فرزندان]] من از صلب اوست تا [[روز قیامت]]. حلالی نیست جز آنچه خدا و رسولش [[حلال]] کرده‌اند و حرامی نیست جز آنچه خدا و رسولش [[حرام]] کرده‌اند... [[محکمات]] [[قرآن]] را بشناسید و از [[متشابهات]] آن [[پیروی]] نکنید و آن متشابهات را برای شما [[تفسیر]] نخواهد کرد مگر کسی که اکنون من دستش را گرفته‌ام و بازویش را بالا برده‌ام و بدانید: هر که من مولای اویم، این علی نیز مولای اوست و [[موالات]] او از جانب [[خدای عزّوجلّ]] واجب شده است که این موالات را نازل فرمود. آگاه باشید که من تکلیف‌ام را ادا کردم، آگاه باشید که من [[تبلیغ]] کردم، آگاه باشید که من به گوش همگان رساندم، آگاه باشید که من این امر را آشکار کردم، بعد از من امارت بر [[مؤمنان]] برای احدی غیر از او حلال نیست". سپس علی را آنقدر به طرف [[آسمان]] بلند کرد که پاهایش به زانوهای [[پیامبر]] رسید و گفت: "ای [[مردم]]! این علی [[برادر]] و [[وصی]] و دارنده [[علم]] من، و [[جانشین]] من در میان کسانی است که به من [[ایمان]] آورده‌اند و [[مفسر]] کتاب پروردگارم پس از من است و..."<ref>ر.ک: الغدیر؛ ج۱، ص۲۱۴-۲۱۶.</ref>.
##"[[ابو اسحاق ثعلبی]]" نیز در کتاب تفسیرش ([[الکبیر]]) در [[تفسیر]] [[سوره معارج]] نقل کرده است: "وقتی [[رسول خدا]] در [[غدیر خم]] بود، همه مردم را فراخواند، زمانی که همگی جمع شدند، [[دست]] علی را گرفت و گفت: هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست. این مسئله در همه جا انتشار یافت تا اینکه به [[گوش]]"[[حارث بن نعمان]] فهری" رسید. او سوار بر شترش شد و به محضر رسول خدا{{صل}} آمد و شترش را خوابانید و از آن پیاده شد و به حضرت گفت: ای محمد! به ما امر کردی [[شهادت]] بدهیم خدایی جز [[الله]] نیست و تو فرستاده او هستی، ما هم از تو قبول کردیم، [[امر]] کردی پنج بار در [[روز]] [[نماز]] بگزاریم، قبول کردیم، به [[زکات]] امر کردی، گردن نهادیم، دستور دادی [[رمضان]] را [[روزه]] بگیریم، پذیرفتیم، به [[حج]] امر کردی، قبول کردیم. سپس، از این همه [[راضی]] نشدی تا اینکه بازوان پسر عمویت را بالا بُردی و او را بر ما [[برتری]] دادی و گفتی که هر کس من مولای اویم، علی هم مولای اوست؟! آیا این اعلام [[جانشینی]] او از طرف توست یا از طرف [[خدا]]؟ حضرت فرمود: به خدایی که خدایی جز او نیست، [[سوگند]] که این امر از جانب خداست. پس حارث به سوی مرکبش بازگشت و اینچنین مى‌گفت: خدایا اگر آنچه محمد مى‌گوید [[حق]] است، پس بر ما سنگی از [[آسمان]] فرو بفرست یا عذابی دردناک بر ما نازل کن. پس هنوز به مرکبش نرسیده بود که خدا، سنگی به سوی او فرو فرستاد که به سرش اصابت کرد و از مخرجش خارج شد و سپس [[خدای متعال]] این [[آیه]] را نازل نمود: تقاضا کنندهاى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد. این [[عذاب]] مخصوص [[کافران]] است، و هیچ کس نمى‌تواند آن را دفع کند، از سوى [[خداوند]] ذى المعارج [خداوندى که فرشتگانش بر [[آسمانها]] صعود و [[عروج]] مى‌کنند<ref>{{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}} «خواهنده‌ای عذابی رخ‌دهنده را خواست» سوره معارج، آیه ۱-۳.</ref>.<ref>این حدیث را علامه شبلنجی در کتاب «نور الابصار فی احوال علی» صفحه ۷۱ از ثعلبی نقل کرده است، حلبی نیز در جلد سوم «السیرة الحلبیة»، صفحه ۲۷۴ در ضمن روایات «حجة الوداع»، این روایت را نقل کرده است.</ref>.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۹۳-۹۶</ref>.
##"[[ابو اسحاق ثعلبی]]" نیز در کتاب تفسیرش ([[الکبیر]]) در [[تفسیر]] [[سوره معارج]] نقل کرده است: "وقتی [[رسول خدا]] در [[غدیر خم]] بود، همه مردم را فراخواند، زمانی که همگی جمع شدند، [[دست]] علی را گرفت و گفت: هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست. این مسئله در همه جا انتشار یافت تا اینکه به [[گوش]]"[[حارث بن نعمان]] فهری" رسید. او سوار بر شترش شد و به محضر رسول خدا{{صل}} آمد و شترش را خوابانید و از آن پیاده شد و به حضرت گفت: ای محمد! به ما امر کردی [[شهادت]] بدهیم خدایی جز [[الله]] نیست و تو فرستاده او هستی، ما هم از تو قبول کردیم، [[امر]] کردی پنج بار در [[روز]] [[نماز]] بگزاریم، قبول کردیم، به [[زکات]] امر کردی، گردن نهادیم، دستور دادی [[رمضان]] را [[روزه]] بگیریم، پذیرفتیم، به [[حج]] امر کردی، قبول کردیم. سپس، از این همه [[راضی]] نشدی تا اینکه بازوان پسر عمویت را بالا بُردی و او را بر ما [[برتری]] دادی و گفتی که هر کس من مولای اویم، علی هم مولای اوست؟! آیا این اعلام [[جانشینی]] او از طرف توست یا از طرف [[خدا]]؟ حضرت فرمود: به خدایی که خدایی جز او نیست، [[سوگند]] که این امر از جانب خداست. پس حارث به سوی مرکبش بازگشت و اینچنین مى‌گفت: خدایا اگر آنچه محمد مى‌گوید [[حق]] است، پس بر ما سنگی از [[آسمان]] فرو بفرست یا عذابی دردناک بر ما نازل کن. پس هنوز به مرکبش نرسیده بود که خدا، سنگی به سوی او فرو فرستاد که به سرش اصابت کرد و از مخرجش خارج شد و سپس [[خدای متعال]] این [[آیه]] را نازل نمود: تقاضا کنندهاى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد. این [[عذاب]] مخصوص [[کافران]] است، و هیچ کس نمى‌تواند آن را دفع کند، از سوى [[خداوند]] ذى المعارج [خداوندى که فرشتگانش بر [[آسمانها]] صعود و [[عروج]] مى‌کنند<ref>{{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}} «خواهنده‌ای عذابی رخ‌دهنده را خواست» سوره معارج، آیه ۱-۳.</ref>.<ref>این حدیث را علامه شبلنجی در کتاب «نور الابصار فی احوال علی» صفحه ۷۱ از ثعلبی نقل کرده است، حلبی نیز در جلد سوم «السیرة الحلبیة»، صفحه ۲۷۴ در ضمن روایات «حجة الوداع»، این روایت را نقل کرده است.</ref>.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۹۳-۹۶</ref>.
=== دلالت بر [[الهی بودن امامت]] ===
از منظر [[متکلمان شیعه]]،[[ امامت]] امری [[انتصابی]] است و [[نصب امام]] توسط [[خدای متعال]] و به واسطه [[جعل]] مستقیم او به این [[مقام]] می‌رسد و از این رو [[مردم]] هیچ [[اختیار]] یا نقشی در [[انتخاب]] یا [[تعیین امام]] ندارند. [[متکلمان امامیه]] بر این باورند که در این خصوص حتی [[پیامبراکرم]]{{صل}} نیز نقشی نداشته و بلکه تنها [[وظیفه]] آن حضرت معرفی آن کسی است که خدای متعال او را به عنوان [[خلیفه]] خود در [[زمین]] و [[امام]] یا [[رهبر جامعه اسلامی]] انتخاب و تعیین کرده است. بر خلاف [[اهل سنت]] که انتخاب و تعیین امام را امری انتخابی دانسته و بر این باورند که [[رسول خدا]]{{صل}} نه کسی را به عنوان [[جانشین]] بعد از خود معرفی کرده و نه بر این مسأله [[وصیت]] نموده است بلکه انتخاب یا تعیین امام را به عهده مردم واگذاشته است.
یکی از [[ادله]] انتصابی بودن یا [[الهی بودن امر امامت]] که دیدگاه [[شیعه]] را [[تأیید]] می‌نماید، [[آیه تبلیغ]] است. آنجا که به صراحت می‌فرماید {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>سوره مائده، آیه 67.</ref>. بدین معنا که «ای [[پیامبر]]! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی [[پیام]] او را نرسانده‌ای؛ و [[خداوند]] تو را از (گزند) مردم در [[پناه]] می‌گیرد، خداوند گروه [[کافران]] را [[راهنمایی]] نمی‌کند».
با توجه به آنکه [[روایات اهل بیت]]{{عم}}، [[شأن نزول]] این [[آیه]] را [[ولایت]] و [[امامت امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌دانند، روشن می‌شود که مراد خدای از این سخن که می‌فرماید: ای [[رسول]] ما، آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده را به مردم [[ابلاغ]] کن، همان [[امامت]] و [[ولایت امیرمؤمنان]]{{ع}} است که توسط خدای متعال برای [[تصدی]] این مقام انتخاب و تعیین شده و به همین جهت است که هنگام خطاب به پیامبراکرم{{صل}} در اینجا از تعبیر «رسول» استفاده شده تا ما را به این نکته مهم رهنمون کند که [[وظیفه]] [[رسول]] منحصرا [[ابلاغ]] یا رساندن آنچیزی است که [[خدای متعال]] به او امر نموده است و از آنجا که [[امامت]] نیز در زمره اموری است که مختص خدای متعال بوده و [[مردم]] در آن اختیاری ندارند؛ لذا [[وظیفه پیامبر]] تنها ابلاغ [[امام]] تعیین شده توسط [[خدا]] به مردم است. چنانچه از ادامه [[آیه]] نیز همین مسأله قابل برداشت است؛ آنجا که می‌فرماید: اگر چنین نکنی،[[ رسالت]] خدا را انجام نداده‌ای. این بدان معناست که امامت [[عهد]] و منصبی [[الهی]] است که از ابتدای [[خلقت]] نیز [[رسالت]] خدای متعال بر آن قرار گرفته و [[امیرمؤمنان]] را برای این امر [[انتخاب]] نموده و از همه [[انبیا]] بر آن [[پیمان]] گرفته بود.
با توجه به آنچه گذشت می‌توان گفت: [[غدیر]] آخرین جایگاه [[اعلان]] عمومی امامت و [[ولایت امیرالمؤمنین]]{{ع}} و معرفی [[خلیفه خدا در زمین]] به مردم توسط [[پیامبراکرم]]{{صل}} بود. <ref>مکاتبه اختصاص دانشنامه امامت و ولایت با محمد هادی فرقانی.</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۱٬۴۲۲

ویرایش