کم‌فروشی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۹۱۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = فساد اقتصادی| عنوان مدخل  = کم‌فروشی| مداخل مرتبط = [[کم‌فروشی در فقه اسلامی]] - [[کم‌فروشی در معارف و سیره علوی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = فساد اقتصادی | عنوان مدخل  = کم‌فروشی | مداخل مرتبط = [[کم‌فروشی در قرآن]] - [[کم‌فروشی در فقه سیاسی]] - [[کم‌فروشی در فقه اسلامی]] - [[کم‌فروشی در معارف و سیره علوی]] - [[کم‌فروشی در معارف و سیره معصوم]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
'''كم فروشی''' عبارت است از کم گذاشتن در معامله و خیانت به مشتری که از گناهان کبیره محسوب می‌شود و انجام دهنده آن مستحق عذاب اخروی است. یکی از عوامل گرفتاری انسان به عذاب و نابودی در دنیا، کم‌فروشی است؛ همچنین این عمل همه تار و پود [[جامعه]] را متاثر از [[فساد]] و [[تباهی]] می‌‌کند و با سلب [[امنیت]] و اعتماد [[اجتماعی]]، جامعه را تا مرز [[سقوط]] و تباهی پیش می‌‌برد؛ لذاست که مهمترین مانع این کار [[دین]] و [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[خداوند]] است.
===[[مخالفت]] با [[سنت الهی]]===
[[نظام هستی]]، نظامی [[نیک]] و احسن است به گونه‌ای که نمی‌توان بهتر از آن را در شرایط این چنینی تصور کرد. این [[نظام]] مبتنی بر اصولی چند است که از آن به [[سنت‌های الهی]] تعبیر می‌‌شود. سنت‌های الهی، همان [[قوانین]] [[تکوینی]] است که بر هستی و [[جامعه]] و [[تاریخ]] [[حکومت]] می‌‌کند. مثلا آن چه در فیزیک از آن به [[قانون]] [[جاذبه]] یاد می‌‌شود، در [[حقیقت]] یکی از سنت‌های الهی در ماده است. [[سنت]] [[ابتلاء]] و [[آزمون]] از سنت‌هایی است که در جامعه و تاریخ جاری می‌‌شود.


سنت [[عدالت]]، سنتی است که نظام هستی بر پایه آن [[استوار]] یافته و همه هستی بی‌کوچک‌ترین تخطی از این اصل در جریان است. عدالت، نظامی است که هر چیزی را در جای خود به [[درستی]] قرار داده و [[اجازه]] می‌‌دهد تا در مسیر کمالی [[شایسته]] و بایسته خود نیز به درستی حرکت کند و به [[کمالات]] شایسته خویش برسد.
== مقدمه ==
{{اصلی|کم‌فروشی در فقه اسلامی}}
كم فروشی یا تَطفيف یعنی کم گذاشتن در معامله و خیانت به مشتری که از [[گناهان کبیره]] محسوب می‌شود. [[قرآن کریم]] مطفّفان و کم فروشان را مستحقّ [[عذاب]] [[جهنم]] معرّفی کرده است: {{متن قرآن|وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ}}<ref>«وای بر کم‌فروشان!» سوره مطففین، آیه ۱.</ref> از این‌رو کم‌فروشی از [[گناهان کبیره]] شمرده شده است<ref>جواهر الکلام، ۱۳/ ۳۲۰.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۲، ص ۵۱۲.</ref>


همه موجودات هستی در یک نظام جبری به این سمت و در این چارچوب حرکت می‌‌کنند. [[انسان]] و [[جنیان]] از موجوداتی هستند که به سبب دارا بودن عنصر [[اراده]]، از [[حق]] [[اختیار]] و [[انتخاب]] بهره مند شده‌اند. این عنصر وجودی موجب می‌‌شود تا امکان تخطی برای [[آدمی]] به گونه‌ای فراهم آید. از این رو [[خداوند]] از [[صفات ذاتی]] آدمی، [[ظلوم]] بودن را ذکر کرده است؛ چراکه این انسان به طور طبیعی از عدالت خارج شده و به سمت دو سویه [[افراط]] و [[تفریط]] [[گرایش]] می‌‌یابد. البته چون این عنصر و این [[گرایش‌ها]]، برای آدمی فواید بسیاری دارد؛ لذا در آدمی نهفته و سرشته شده است. با این همه، [[مدیریت]] و مهار عنصر اراده موجب می‌‌شود تا آدمی بتواند در مسیری قرار گیرد که [[خلافت]] مطلق و کامل را برای او فراهم می‌‌آورد. از نظر [[قرآن]] همه [[انسان‌ها]] از خلافت عمومی برخوردارند ولی تحقق [[خلافت خاصه]]، نیازمند تحقق شرایطی است که از طریق [[عبودیت]] به دست می‌‌آید.
== کم‌فروشی، [[مخالفت]] با [[سنت الهی]] ==
{{اصلی|کم‌فروشی در قرآن}}
نظام هستی، نظامی [[نیک]] و احسن است به گونه‌ای که نمی‌توان بهتر از آن را در شرایط این چنینی تصور کرد. این [[نظام]] مبتنی بر اصولی چند است که از آن به [[سنت‌های الهی]] تعبیر می‌‌شود. سنت‌های الهی، همان [[قوانین]] [[تکوینی]] است که بر هستی و [[جامعه]] و [[تاریخ]] [[حکومت]] می‌‌کند. سنت [[عدالت]]، سنتی است که نظام هستی بر پایه آن [[استوار]] یافته و همه هستی بی‌کوچک‌ترین تخطی از این اصل در جریان است. عدالت، نظامی است که هر چیزی را در جای خود به [[درستی]] قرار داده و [[اجازه]] می‌‌دهد تا در مسیر کمالی شایسته و بایسته خود نیز به درستی حرکت کند و به [[کمالات]] شایسته خویش برسد.


عنصر [[اراده]] به [[بشر]] این امکان را می‌‌دهد تا راه خویش را برگزیند و مراتبی از [[خلافت]] را در خود تحقق دهد و آن را تجلی و مظهریت نماید. اگر کسی بخواهد به [[خلافت خاصه]] دست یابد لازم است در مسیر [[عدالت]] گام بردارد و [[حق]] همه قوای بدن و روان را چنان که [[شایسته]] آن است، ادا نماید. در این صورت است که حق را در خود تجلی می‌‌بخشد و جلوه‌ای از مظاهر [[الهی]] می‌‌شود.
بخشی از ساختارهای جامعه ارتباط تنگاتنگی با [[عدالت اقتصادی]] دارد. از این رو قسمتی از [[آموزه‌های قرآنی]] بر شیوه تحقق این نوع عدالت توجه دارد؛ چراکه هر گونه [[بی‌عدالتی]] در این حوزه، آثار و تبعات خود را به حوزه‌های دیگر نیز گسترش می‌‌دهد. از آیاتی چون ۸۵ [[سوره اعراف]] و [[هود]] و ۱۸۱ تا ۱۸۳ [[سوره شعراء]] بر می‌‌آید که کم‌فروشی به عنوان نوعی [[ظلم]] و بی‌عدالتی در عرصه [[اقتصادی]] می‌‌تواند موجب [[فساد]] در جامعه شود و دیگر بخش‌های آن را متأثر سازد. از نظر [[قرآن]]، کم‌فروشی، به عنوان یک ظلم اقتصادی می‌‌تواند آثار خود را در بخش‌های دیگر جامعه نیز به جا گذارد و موجب سلب [[امنیت جامعه]] شده و فساد و [[تباهی]] را در آن به دنبال داشته باشد<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه (مقاله)|کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه]].</ref>.


[[خداوند]] از بشر خواسته تا با اراده و [[اختیار]] خویش، راه عدالت را در پیش گیرد تا به [[فلسفه آفرینش]] دست یابد. براین اساس خداوند در [[آیه]] ۲۵ [[سوره حدید]] بر عدالت به عنوان [[فلسفه بعثت]] و [[ارسال رسل]] و [[انزال کتب]] تأکید می‌‌کند و از [[مردم]] می‌‌خواهد تا در این چارچوب ساختار [[دولت]] و [[جامعه]] را قرار دهند.
== آثار و احکام ==
بخشی از ساختارهای جامعه ارتباط تنگاتنگی با [[عدالت اقتصادی]] دارد. از این رو قسمتی از [[آموزه‌های قرآنی]] بر شیوه تحقق این نوع عدالت توجه دارد؛ چراکه هر گونه [[بی‌عدالتی]] در این حوزه، آثار و تبعات خود را به حوزه‌های دیگر نیز گسترش می‌‌دهد.
{{اصلی|کم‌فروشی در فقه اسلامی}}
[[خداوند]] در بیان حکم شدید و سخت گیرانه خود درباره کم‌فروشی که آن را از محرمات الهی دانسته<ref>سوره انعام، آیات ۱۵۱ و ۱۵۲ و نیز سوره هود، آیات ۸۵ و ۹۴ و سوره اسراء، آیه ۳۵ و آیات دیگر قرآن.</ref> به برخی از آثار این [[رفتار]] ظلمانه اشاره می‌‌کند تا این گونه انسان را [[تشویق]] به ترک این رفتار کند. خداوند با [[اعلان]] [[حرام]] بودن کم‌فروشی در همه [[شرایع]]<ref>سوره اعراف، آیه ۸۵ و نیز سوره شعراء، آیات ۱۷۶ تا ۱۸۹.</ref> و [[تهدید]] کم فروشان به [[عذاب]] [[قیامت]] و نیز عذاب دنیوی<ref>سوره هود، آیات ۸۴ تا ۸۹.</ref> بر آن است تا [[مردم]] را از آن باز دارد تا دچار تبعات و آثار فسادانگیز آن نشوند و از هدف اصلی آفرینش این گونه باز مانند و سرگرم [[دنیا]] و بازیچه‌های آن شوند.


از آیاتی چون ۸۵ [[سوره اعراف]] و [[هود]] و ۱۸۱ تا ۱۸۳ [[سوره شعراء]] بر می‌‌آید که [[کم‌فروشی]] به عنوان نوعی [[ظلم]] و بی‌عدالتی در عرصه [[اقتصادی]] می‌‌تواند موجب [[فساد]] در جامعه شود و دیگر بخش‌های آن را متأثر سازد.
[[خداوند]] در [[آیات]] ۱۷۶ تا ۱۸۹ [[سوره شعراء]] به [[انسان]] هشدار می‌‌دهد یکی از عوامل گرفتاری انسان به عذاب استیصال و نابودی در دنیا، کم‌فروشی است؛ چنان که [[اصحاب]]«[[ایکه]]» و مردم [[مدین]] از [[قوم شعیب]]{{ع}} این گونه بودند و خود را به عذابی سخت گرفتار کردند و به [[صیحه آسمانی]] هلاک شدند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۳۶۲.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] در ذیل آیه۸۵ سوره اعراف با اشاره به واژه [[بخس]] که به معنای ناقص کردن چیزی به صورت [[ظالمانه]] است <ref>مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص۱۱۰</ref> می‌‌نویسد: مقصود از فساد نکردن هر چند که مطلق آن است؛ اما منظور خداوند در این آیه، فسادی است که موجب سلب [[امنیت]] در [[اموال]] واعراض و مانند آن شود. <ref>المیزان، ج۸، ص۱۸۷</ref>


وی در ذیل آیه۸۵ [[سوره هود]] نیز می‌‌نویسد: بعید نیست که از [[سیاق آیه]] استفاده شود که جمله لاتعثوا عطف [[تفسیری]] برای [[نهی]] قبلی یعنی لاتبخسوا باشد و در نتیجه در این [[آیه]] بر [[نهی]] از [[کم‌فروشی]] و نقصان در کیل و وزن به این جهت که ارتکاب اینها موجب [[فساد]] در [[جامعه]] می‌‌شود، تأکید شده است. <ref>المیزان، ج۱۰، ص۳۶۳</ref>
از نظر [[قرآن]] کم‌فروشی عمل [[ظالمانه]] [[اقتصادی]] است که همه تار و پود [[جامعه]] را متاثر از [[فساد]] و [[تباهی]] می‌‌کند و با سلب [[امنیت]] و اعتماد [[اجتماعی]]، جامعه را تا مرز [[سقوط]] و تباهی پیش می‌‌برد و موجبات [[خشم]] و [[غضب الهی]] را فراهم می‌‌آورد. از این رو کم‌فروشی را که در ظاهر عملی مجرمانه ساده و پیش پا افتاده است، به عنوان [[گناه کبیره]] معرفی کرده و [[وعده]] عذاب دوزخ در [[آخرت]] و استیصال در دنیا را می‌‌دهد<ref>سوره نساء، آیات ۲۹ تا ۳۱ و آیات پیش گفته.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیثی]]، [[بخس]] و کم‌فروشی را از مصادیق [[باطل]] معرفی کرده و [[اجازه]] نمی‌دهد تا [[مالی]] که از طریق کم‌فروشی به دست می‌‌آید مجاز به تصرف باشد<ref>مجمع البیان، ج ۳ و ۴، ص۵۹ و نیز تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۴۷۲، حدیث ۱۹۸.</ref>.


بنابراین، از نظر [[قرآن]]، کم‌فروشی، به عنوان یک [[ظلم اقتصادی]] می‌‌تواند آثار خود را در بخش‌های دیگر جامعه نیز به جا گذارد و موجب سلب [[امنیت جامعه]] شده و فساد و [[تباهی]] را در آن به دنبال داشته باشد.
بر این اساس، کم‌فروشی معامله باطل و غیرصحیح است و موجب انتقال [[مال]] از شخصی به شخص دیگر نمی‌شود و هرگونه تصرفات در این مال، باطل و غیرمشروع خواهد بود<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه (مقاله)|کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه]].</ref>.


در همین [[آیات]] به‌ویژه آیات ۸۵ [[سوره اعراف]] و [[هود]]، بر این نکته تأکید شده که مهم‌ترین بخش در [[عدالت اقتصادی]]، [[عدالت]] در توزین است. به این معنا که اگر جامعه‌ای، عدالت مشهود و ملموسی را در توزین اشیاء در پیش گیرد، گامی بلند در عدالت اقتصادی برداشته است؛ چراکه عدالت در توزین و اجتناب از کم‌فروشی را زمینه‌ساز [[اصلاح جامعه]] برمی شمارد. بنابراین، از نظر قرآن، عدالت در هنگام [[خرید و فروش]] و [[پرهیز]] از کم‌فروشی، عین [[اصلاح]] فراگیر در جامعه است؛ زیرا عمل کم‌فروشی و دادن جنس کم‌تر از [[میزان]] [[واقعی]] آن به مشتری، تأثیرات مخربی در سلب [[اعتماد]] [[اجتماعی]] به جا می‌‌گذارد. این در حالی است که اعتماد، [[سرمایه]] اساسی هر جامعه‌ای است. اگر جامعه‌ای بخواهد به [[رشد]] و شکوفایی و [[تمدن‌سازی]] برسد، نیازمند اعتماد همه گروه‌ها و افراد اجتماعی به یک دیگر است. در جامعه‌ای که کاسب آن با ترازوی عدالت خویش، مقداری از جنس را کم می‌‌گذارد و از آن می‌‌دزد و به مشتری به عنوان میزان درست و صحیح تحویل می‌‌دهد، در چنین جامعه‌ای مهم‌ترین [[سرمایه اجتماعی]] یعنی اعتماد از میان خواهد رفت و سلب اعتماد اجتماعی به معنای فساد و [[فروپاشی جامعه]] از درون خواهد بود.
== موانع کم‌فروشی ==
مهم‌ترین عامل در [[عدالت]] از جمله عدالت در [[خرید و فروش]] و ایجاد امنیت و اعتماد عمومی، [[دین]] و [[ایمان]] است. [[خداوند]] در آیاتی از جمله ۱ تا ۶ [[سوره مطففین]] [[اعتقاد]] به [[خدا]] را مهم‌ترین عامل در [[عدالت اقتصادی]] و مانع جدی در برابر کم‌فروشی معرفی می‌‌کند و در [[آیات]] ۸۵ و ۸۶ [[سوره هود]] به ایمان به عنوان مهم‌ترین بازدارنده از کم‌فروشی [[انسان‌ها]] توجه می‌‌دهد.


به هر حال، [[سنت الهی]] در [[آفرینش]] بر عدالت است و هر کسی از این [[سنت]] [[پیروی]] نکند و برخلاف آن قرار گیرد، در [[حقیقت]] در دام [[ظلم و ستم]] افتاده است که نتیجه آن چیزی جز [[فساد]] در [[جامعه]] نخواهد بود و تحقق فساد در جامعه به معنای حرکت برخلاف [[فلسفه آفرینش]] و [[انسان]]، محکوم به [[شکست]] و نابودی است. از این رو هر جامعه‌ای که گرفتار اموری چون [[کم‌فروشی]] در حوزه [[اقتصادی]] می‌‌شود، به سبب سلب [[اعتماد]] [[اجتماعی]] از آن، در مرحله [[فروپاشی]] و نیستی درونی قرار می‌‌گیرد و از صفحه [[روزگار]] محو می‌‌شود.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه (مقاله)|کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه]].</ref>.
در [[حقیقت]] عناصر دین و [[دینداری]]<ref>سوره هود، آیه ۸۷ و نیز مجمع البیان، ج ۵ و ۶، ص۲۸۶.</ref> و [[نماز]] با [[اخلاص]]<ref>مجمع البیان، همان، ص۲۸۴.</ref> و [[تقوا]]<ref>سوره شعراء، آیات ۱۸۱ تا ۱۸۴.</ref> مهم‌ترین عوامل بازدارنده از کم‌فروشی و [[گرایش]] به عدالت در همه حوزه‌ها از جمله [[اقتصادی]] است<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه (مقاله)|کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه]].</ref>.
 
==آثار و احکام==
برای این که [[درک]] [[درستی]] از احکام سخت گیرانه [[قرآن]] درباره کم‌فروشی داشته باشیم، نیازمند آن هستیم که درک درستی از آثار کم‌فروشی داشته باشیم. در [[حقیقت]] بیان [[فلسفه]] و علت احکام با بیان برخی از آثار آن می‌‌تواند تبیین روشنی از علت احکام و یا مجازات‌های [[دنیوی]] و [[اخروی]] آن ارائه دهد.
 
قرآن یکی از روش‌هایی را که در [[بیان احکام]] در پیش گرفته، توجه دادن به علت یا [[حکمت حکم]] است. از این رو در [[آیات قرآنی]] یا [[روایی]]، بخشی از [[حکم]]، اختصاص به بیان آثار و یا علت‌ها و حکمت‌های آن دارد. کتاب [[قیم]] و [[ارزشمند]] [[علل الشرایع]] از [[شیخ صدوق]] نیز به همین منظور تدوین شده است تا انگیزه برای [[عمل به احکام]] در [[آدمی]] تقویت شود و [[گمان]] [[نبرد]] که این احکام تعبدی، بی‌علت و یا [[حکمت]] است. هر چند که نمی‌توان به تمامی علل و یا [[حکمت‌های احکام]] [[شریعت]] اشاره کرد، ولی بخشی از آنها به شکل بیان آثار تبیین شده است.
 
[[خداوند]] در بیان حکم شدید و سخت گیرانه خود درباره کم‌فروشی که آن را از [[محرمات الهی]] دانسته <ref>انعام، آیات ۱۵۱ و ۱۵۲ و نیز هود، آیات ۸۵ و ۹۴ و اسراء، آیه ۳۵ و آیات دیگر قرآن</ref> به برخی از آثار این [[رفتار]] ظلمانه اشاره می‌‌کند تا این گونه انسان را [[تشویق]] به ترک این رفتار کند.
 
خداوند با [[اعلان]] [[حرام]] بودن کم‌فروشی در همه [[شرایع]] <ref>اعراف، آیه ۸۵ و نیز شعراء، آیات ۱۷۶ تا ۱۸۹</ref> و [[تهدید]] کم فروشان به [[عذاب]] [[قیامت]] <ref>هود، آیات ۸۴ و ۸۵</ref> و نیز [[عذاب دنیوی]] <ref>هود، آیات ۸۴ تا ۸۹</ref> بر آن است تا [[مردم]] را از آن باز دارد تا دچار تبعات و آثار فسادانگیز آن نشوند و از [[هدف اصلی آفرینش]] این گونه باز مانند و سرگرم [[دنیا]] و بازیچه‌های آن شوند.
 
[[خداوند]] در [[آیات]] ۱۷۶ تا ۱۸۹ [[سوره شعراء]] به [[انسان]] هشدار می‌‌دهد یکی از عوامل [[گرفتاری]] انسان به عذاب [[استیصال]] و نابودی در دنیا، [[کم‌فروشی]] است؛ چنان که [[اصحاب]]«[[ایکه]]» و مردم [[مدین]] از [[قوم شعیب]]{{ع}} این گونه بودند و خود را به عذابی سخت گرفتار کردند و به [[صیحه آسمانی]] هلاک شدند. <ref>المیزان، ج۱۰، ص۳۶۲</ref>
 
از نظر [[قرآن]] کم‌فروشی عمل [[ظالمانه]] [[اقتصادی]] است که همه تار و پود [[جامعه]] را متاثر از [[فساد]] و [[تباهی]] می‌‌کند و با سلب [[امنیت]] و [[اعتماد]] [[اجتماعی]]، جامعه را تا [[مرز]] [[سقوط]] و تباهی پیش می‌‌برد و موجبات [[خشم]] و [[غضب الهی]] را فراهم می‌‌آورد. از این رو کم‌فروشی را که در ظاهر عملی مجرمانه ساده و پیش پا افتاده است، به عنوان [[گناه کبیره]] معرفی کرده و [[وعده]] [[عذاب دوزخ]] در [[آخرت]] و استیصال در دنیا را می‌‌دهد. <ref>نساء، آیات ۲۹ تا ۳۱ و آیات پیش گفته</ref>
 
اصولا [[گناهان کبیره]]، آن دسته از گناهانی است که تاثیرات آن فراتر از حوزه شخصی است و جامعه را از خود متاثر می‌‌سازد و زمینه گسترده‌ای را برای فساد و تباهی اجتماعی فراهم می‌‌کند. از این رو بر ارتکاب همه گناهان کبیره عذاب دوزخ وعده داده می‌‌شود و در صورت گسترش و فراگیری آن، جامعه در همین دنیا به عذاب استیصال، گرفتار و نابود می‌‌شود.
 
خداوند در آیاتی از جمله آیات پیش گفته و [[آیه]] نخست [[سوره مطففین]]، کم‌فروشی را عامل گرفتاری در [[آتش دوزخ]] دانسته و کم فروشان را در دره‌ای از [[دوزخ]] به عذابی هلاک کننده و دردناک ترسیم می‌‌کند <ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۴۲۲ ذیل واژه ویل</ref>
 
همچنین [[هلاکت]] اقوامی چون [[قوم شعیب]] به سبب [[کم‌فروشی]] و [[گرفتاری]] به [[عذاب]] [[استیصال]]، برای تاکید به جایگاه بلند [[عدالت اقتصادی]] در فروش به [[میزان]] و پیمانه از دیدگاه [[قرآن]] است. این که کسی به نام [[عدالت]]، ریشه عدالت را بزند و یا به نام [[حقوق بشر]]، حقوق بشر را ریشه کن کند یا به عنوان پیمانه و ترازو، ریشه [[عدالت قسطی]] یا همان عدالت ملموس را بخشکاند، فریبی بزرگ است که جز عذاب [[خوار]] کننده و هلاک کننده [[دنیا]] و عذاب [[آخرتی]] [[دوزخ]] و [[آتش]] آن نمی‌تواند، [[کیفر]] و [[مجازات]] چنین عملی باشد. <ref>شعراء، آیات ۱۸۱ تا ۱۸۹ و نیز هود، آیات ۸۴ تا ۹۵</ref>
 
البته [[خداوند]] به همین اندازه بسنده نکرده، بلکه افزون بر [[حرمت]] و [[گناه]] و [[عذاب‌های دنیوی]] و [[اخروی]]، نگاهی [[حقوقی]] نیز به مسئله کم‌فروشی داشته و هرگونه [[تصرف در اموال]] به دست آمده از راه کم‌فروشی را [[حرام]] دانسته است. <ref>نساء، آیات ۲۹ و ۳۰</ref>
 
[[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیثی]]، [[بخس]] و کم‌فروشی را از مصادیق [[باطل]] معرفی کرده و [[اجازه]] نمی‌دهد تا [[مالی]] که از طریق کم‌فروشی به دست می‌‌آید مجاز به [[تصرف]] باشد. <ref>مجمع البیان، ج ۳ و ۴، ص۵۹ و نیز تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۴۷۲، حدیث ۱۹۸</ref>
 
بر این اساس، کم‌فروشی [[معامله]] باطل و غیرصحیح است و موجب انتقال [[مال]] از شخصی به شخص دیگر نمی‌شود و هرگونه تصرفات در این مال، باطل و غیرمشروع خواهد بود.
 
اما علت این که خداوند چنین [[سخت‌گیری]] نسبت به کم‌فروشی و کم فروشان به عمل می‌‌آورد، به خاطر خروج از عدالت عمومی است که مبنای [[آفرینش]] است. افزون بر این که دست یابی [[انسان]] به [[فلسفه]] و [[هدف]] و [[حکمت آفرینش]] هستی و خود، تنها در [[سایه]] [[عدالت فراگیر]] و عمومی و کلی خواهد بود. اما کم‌فروشی موجب می‌‌شود تا این عدالت فراهم نیاید و از میان برود و [[هدف آفرینش]] نیز به تبع آن مورد [[غفلت]] قرار گیرد و نادیده گرفته شود.
 
[[خداوند]] در [[آیات]] ۸۵ و ۹۴ [[سوره هود]]، [[کم‌فروشی]] را مصداقی از [[ظلم]] و کم فروشان را در جرگه [[ظالمان]] قرار می‌‌دهد و در همین آیات تبیین می‌‌کند که چگونه کم‌فروشی، [[فساد]] را در [[جامعه]] گسترش می‌‌دهد و [[امنیت]] و [[اعتماد]] [[اجتماعی]] را از جامعه سلب می‌‌کند.
 
از نظر [[قرآن]]، کم‌فروشی عامل مهمی در [[محرومیت]] [[انسان]] از [[رحمت]] خداوندی می‌‌شود. کسی که بر خلاف اصل [[حاکم]] بر هستی یعنی [[عدالت]] می‌‌رود و با [[میزان]] و ترازو به [[فریب]] میزان و ترازو می‌‌رود و با کم‌گذاری از جنس، [[ارزش]] و اعتبار عدالت و میزان را زیر سؤال می‌‌برد، نمی‌تواند تحت رحمت خداوندی قرار گیرد، بلکه مستحق [[نفرین]] و [[لعن]] [[ابدی]] خداوند در [[دنیا]] و [[آخرت]] است. <ref>هود، آیات ۸۴ تا ۹۵</ref>
 
در همین آیات به خوبی روشن می‌‌شود که کم‌فروشی، خیر و [[ارزش‌ها]] را از جامعه می‌‌برد و جامعه را با ارزش‌ها [[دشمن]] می‌‌کند. شما در نظر بگیرید که کسی با [[حقوق بشر]]، تمام حقوق بشر را لگدمال کند و با [[شعار]] [[آزادی]] تمام آزادی‌های [[بشر]] را از میان بردارد. وقتی کسی شعار آزادی و عدالت و [[حق]] و میزان بدهد و بخواهد با میزان، علیه میزان و با عدالت به [[جنگ]] عدالت برود، موجبات تهی شدن ارزش‌ها از ارزش می‌‌شود و [[مردم]] را نسبت به این مسایل دشمن می‌‌سازد و یک ارزش را با [[بازی]] خودش به [[ضدارزش]] تبدیل می‌‌کند. از این رو [[خشم الهی]] را سبب می‌‌شود؛ چراکه خیر و ارزش‌ها را از جامعه زدوده است.
 
اگر شخصی با نام [[بیداد]]، ظلم کند و یا با نام [[گناه]] [[مرتکب گناه]] شود، کم‌تر به جامعه آسیب می‌‌رساند تا کسی که ترازوی عدالت در دست داشته باشد و با میزان به جنگ میزان و پیمانه برود. چنین شخصی همه ارزش‌ها را [[سست]] و بی‌ارزش می‌‌سازد و موجبات سلب امنیت [[روحی]] و روانی جامعه می‌‌شود و از جامعه، اعتماد اجتماعی را سلب می‌‌کند. درحالی که [[اعتماد]] [[اجتماعی]] مهم‌ترین [[سرمایه]] یک [[جامعه]] است و هر کسی به سبب همین اعتماد است که در جامعه به [[آرامش]] و [[امنیت]] کامل [[زندگی]] می‌‌کند.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه (مقاله)|کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه]].</ref>.
 
==موانع==
از اینجا معلوم می‌‌شود که چرا از نظر [[قرآن]]، مهم‌ترین عامل در [[عدالت]] از جمله عدالت در [[خرید و فروش]] و ایجاد امنیت و اعتماد عمومی، [[دین]] و [[ایمان]] است. [[خداوند]] در آیاتی از جمله ۱ تا ۶ [[سوره مطففین]] [[اعتقاد]] به [[خدا]] را مهم‌ترین عامل در [[عدالت اقتصادی]] و مانع جدی در برابر کم‌فروشی معرفی می‌‌کند و در [[آیات]] ۸۵ و ۸۶ [[سوره هود]] به ایمان به عنوان مهم‌ترین بازدارنده از کم‌فروشی [[انسان‌ها]] توجه می‌‌دهد.
در [[حقیقت]] عناصر دین و [[دینداری]] <ref>هود، آیه ۸۷ و نیز مجمع البیان، ج ۵ و ۶، ص۲۸۶</ref> و [[نماز]] با [[اخلاص]] <ref>مجمع البیان، همان، ص۲۸۴</ref> و [[تقوا]] <ref>شعراء، آیات ۱۸۱ تا ۱۸۴</ref> مهم‌ترین عوامل بازدارنده از کم‌فروشی و [[گرایش]] به عدالت در همه حوزه‌ها از جمله [[اقتصادی]] است.
 
اگر جامعه‌ای بخواهد به سوی کم‌فروشی نرود و عدالت اقتصادی بلکه عدالت جامع را [[تجربه]] کند می‌‌بایست بر این عناصر بینشی و نگرشی تأکید و توجه داشته باشد و با افزایش مأموران نظارتی نمی‌توان به این مهم دست یافت؛ چراکه [[انسان]] باید وجدانی به نام [[فطرت الهی]] بیدار، داشته باشد تا بتواند از درون، خود را [[نظارت]] و [[مدیریت]] و مهار نماید؛ زیرا اگر چنین پلیس داخلی و پاسبان نفس نباشد نمی‌توان [[امید]] داشت که از کم‌فروشی [[رهایی]] یافت؛ چراکه پس از رفتن مأموران بیرونی، شخص دوباره به همان [[بی‌عدالتی]] و کم‌فروشی گرایش می‌‌یابد و آن را مرتکب می‌‌شود. از این رو خداوند و [[پیامبران]] همواره بر مأموران درونی از [[بینش توحیدی]] و [[معاد]] و [[حسابرسی]] [[قیامت]] و نماز و تقوا توجه داده‌اند و آن را مهم‌ترین ابزارهای [[مبارزه با بی‌عدالتی]] معرفی کرده‌اند.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه (مقاله)|کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه]].</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه (مقاله)|'''کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه (مقاله)|'''کم‌فروشی عامل فساد و بی‌اعتمادی در جامعه''']]
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۷٬۲۷۲

ویرایش