بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = اعتدال | | موضوع مرتبط = اعتدال | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = اعتدال | ||
| مداخل مرتبط = [[اعتدال در لغت]] - [[اعتدال در قرآن]] - [[اعتدال در حدیث]] - [[اعتدال در نهج البلاغه]] - [[اعتدال در اخلاق اسلامی]] - [[اعتدال در معارف دعا و زیارات]] - [[اعتدال در معارف و سیره سجادی]] - [[اعتدال در معارف و سیره نبوی]] - [[اعتدال در سیره معصوم]] - [[اعتدال در جامعهشناسی اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[اعتدال در لغت]] - [[اعتدال در قرآن]] - [[اعتدال در حدیث]] - [[اعتدال در نهج البلاغه]] - [[اعتدال در اخلاق اسلامی]] - [[اعتدال در معارف دعا و زیارات]] - [[اعتدال در معارف و سیره سجادی]] - [[اعتدال در معارف و سیره نبوی]] - [[اعتدال در سیره معصوم]] - [[اعتدال در جامعهشناسی اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
میانهروی و [[اقتصاد]] به معنای رعایت اعتدال و | میانهروی و [[اقتصاد]] به معنای رعایت اعتدال و پرهیز از [[افراط]] و تفریط است. مقتصد کسی است که در وسط و طریق ـ نه حواشی و کنارههای آن ـ طی مسیر میکند. رعایت اعتدال معمولاً شیوه مقبول، مطبوع و سازگار با اقتضائات [[فطری]] [[بشر]] و متناسب با ضرورتهای ناشی از [[حیات]] جمعی شمرده شده است و معمولاً در همه نظامهای [[فرهنگی]] و [[تربیتی]] بدان توصیه میشود. معنای دیگر میانهروی، اتخاذ موضع متوسط و [[متعادل]] به معنای [[رهایی]] از تمرکز صرف بر یک جنبه همچون مادیگری و [[دنیاگرایی]] و متقابلاً ترک معنویتگرایی و آخرتگرایی یا عکس آن است. [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] و ابعاد وسط بودن [[امت اسلام]] مینویسد: [[امت اسلامی]] را یک [[امت]] میانه و [[معتدل]] نامیده است، معتدل از نظر [[عقیده]] که نه راه [[غلو]] را میپیماید و نه راه [[تقصیر]] و [[شرک]]، نه طرفدار [[جبر]] است و نه [[تفویض]]، نه درباره صفات [[معتقد]] به تشبیهاند و نه تعطیل. [[معتدل]] از نظر ارزشهای [[معنوی]] و مادی، نه به کلی در [[جهان]] ماده فرو میروند که [[معنویت]] به فراموشی سپرده شود، و نه آنچنان در عالم معنی فرو میروند که از جهان مادی به کلی بیخبر گردند. معتدل از نظر [[دانش]]، نه آنچنان بر دانستههای خود [[جمود]] دارند که [[علوم]] دیگران را پذیرا نشوند، و نه آنگونه خودباختهاند که به دنبال هر صدایی برخیزند. معتدل از نظر [[روابط اجتماعی]]، نه اطراف خود حصار میکشند که از جهانیان به کلی جدا شوند، و نه اصالت و [[استقلال]] خود را از دست میدهند که همچون غربزدگان و شرقزدگان در این [[ملت]] و آن ملت ذوب شوند. معتدل از نظر شیوههای [[اخلاقی]]، از نظر [[عبادت]]، از نظر [[تفکر]] و خلاصه معتدل در تمام جهات [[زندگی]] و [[حیات]]<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۸۷؛ برای آگاهی بیشتر از اهمیت و آثار فردی و اجتماعی این ویژگی تربیتی اخلاقی، ر.ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، رسنگاران، ص۲۴۱-۲۵؛ محمد جمالی خلیلیان اشکذری، فرهنگ اسلامی و توسعه اقتصادی، ح۱۷۷-۱۹۸.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۳۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |