←خلیفه
جز (جایگزینی متن - ' {{علم معصوم}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">' به '{{علم معصوم}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> ') |
(←خلیفه) |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = خلافت الهی | |||
| عنوان مدخل = خلافت الهی | |||
| مداخل مرتبط = [[خلافت الهی در لغت]] - [[خلافت الهی در قرآن]] - [[خلافت الهی در حدیث]] - [[خلافت الهی در معارف مهدویت]] - [[خلافت الهی در فقه سیاسی]] - [[خلافت الهی در معارف دعا و زیارات]] - [[خلافت الهی در معارف و سیره حسینی]] - [[خلافت الهی در معارف و سیره سجادی]] - [[خلافت الهی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[خلافت]]، [[نیابت]] از دیگری در | [[خلافت]]، [[نیابت]] از دیگری در تصدی امور است. در اصطلاح، [[جانشینی]] از [[نبوت]] و عهدهدار شدن امور جامعه، به مقتضای [[حکم شرع]]، در راستای [[مصالح]] [[اخروی]] و [[دنیوی]] [[جامعه]] است<ref>مقدمه ابن خلدون، ص۱۶۶؛ الاحکام السلطانیه، ص۱۱-۷؛ تاریخ التمدن الاسلامی، ج۱، ص۱۲۲؛ معالم المدرستین، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. این اصطلاح، ریشه [[قرآنی]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> و [[روایی]]<ref>وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۱۳۷.</ref> دارد. [[خلافت]]، نوعی [[ریاست]] و [[حاکمیت]] در محدودۀ [[جامعه اسلامی]] است و از جهت [[قدرت]] [[حاکمیت]] و استیلاء بر [[جامعه]]، دارای [[قدرت]] فائقۀ مطلقه است؛ امّا میان [[حاکمیت]] قیصرها و کسریها با [[حاکمیت]] [[خلافت]]، وجه تمایز وجود دارد و آن اینکه [[خلافت]]، شامل [[ریاست]] [[امور دینی]] و [[دنیوی]] است که همۀ نظر خود را بر مقتضای [[شرعی]] در [[مصالح]] [[اخروی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] [[اعمال]] میدارد، اما [[حاکمیت]] مطلقی که از سوی [[پادشاهان]] [[اعمال]] میشود، تنها به مقتضای نظر [[عقلی]] در جلب مصالح دنیوی است. (گرچه بعدها، [[خلافت]] نیز عملاً در دورۀ [[امویان]] و [[عباسیان]] به نوعی از [[سلطنت]] تبدیل شد)<ref>مسند، ج۵، ص۲۲۱-۲۲۰؛ راجع به شرایط خلیفه و نشان خلافت، ر.ک: خلیفه و شارات الخلافة و مختصر تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۵۵.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۹۰.</ref> | ||
== [[خلیفه]] == | |||
# | خلیفه به کسی گویند که عهدهدار [[خلافت]] باشد<ref>فرهنگ معین، ج۱، ص۱۴۳۸؛ معالم المدرستین، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. [[خلیفه]] ریشه [[قرآنی]] داشته<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً...}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم.».. سوره بقره، آیه ۳۰؛ {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا...}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم.».. سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و مقام [[خلیفه]]، نسبت به [[امت]]، مانند مقام پیامبر نسبت به [[مؤمنان]] است؛ چه اینکه [[خلیفه]] بر [[امت]]، [[حق ولایت]] عام و در اداره [[امور دنیوی]] و [[قیام]] به احکام دینی، اختیارات تام دارد<ref>تاریخ سیاسی اسلام، ص۴۴۴؛ مقدمه ابن خلدون، ص۱۶۶.</ref>. از دیدگاه [[مکتب]] [[شیعه]]، [[خلیفه]] و [[امام]] تنها مسؤول [[سیاسی]] [[جامعه اسلامی]] نبوده، بلکه عهدهدار [[رهبری]] افراد [[جامعه]] در تمامی ابعاد وجودی و قلمرو مادی و معنوی [[انسان]] در چارچوب [[قوانین الهی]] است<ref>وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۵۵۱، باب ۳ من ابواب ولاءضمان الامامه، حدیث ۱۴؛ مسند احمد، ج۲، ص۴۶۴؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۱۰؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۲۱، حدیث ۲۱؛ علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۱، باب ۱۵۳، حدیث ۶.</ref>. تعیین یا [[انتخاب خلیفه]] و [[امام]]، به شیوۀ مکتبی و توسط [[خداوند]] به دو صورت زیر امکانپذیر است: | ||
# | # تعیین شخصی: این [[انتخاب]] از سوی [[خداوند]] بوده و با [[عصمت]] فرد تعیین شده همراه است؛ مانند [[پیامبران]] و [[امامان]]؛ | ||
# تعیین وصفی: آن است که صفات و شرائط خاصی که از سوی [[مکتب]] ارائه شده است، به فرد مورد نظر تطبیق نماید؛ مانند فقهای جامع الشرایط. در هر دو صورت، [[اراده]] و خواست [[مردم]] در تحقق [[نظام سیاسی]]، نقش تعیینکنندهای دارد، هر چند به عنوان شرط صلاحیت شناخته نمیشود. البتّه در صورت دوم، [[مردم]] میتوانند از طریق [[انتخاب]] خبره برای [[تعیین خلیفه]] و [[امام]] نقش ایفا نمایند. | |||
از دیدگاه [[مکتب]] [[اهل سنت]]، [[خلیفه]] به شکل خاصی، توسط "[[اهل حل و عقد]]" از میان واجدین شرایط [[انتخاب]] میشود. | از دیدگاه [[مکتب]] [[اهل سنت]]، [[خلیفه]] به شکل خاصی، توسط "[[اهل حل و عقد]]" از میان واجدین شرایط [[انتخاب]] میشود. [[اهل حل و عقد]] منتخب [[مردم]] نبوده، بلکه افراد ممتاز و شناختهشدهای هستند که به خاطر [[علم]]، سابقه و درایت [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] در میان [[مردم]]، چهرههای آشنا و مشخصی هستند. نخستین بار [[خلیفه]] دربارۀ [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} مطرح شد؛ که با [[انتخاب]] [[سقیفه]]، [[ابوبکر]] به عنوان [[خلیفه رسول الله]] و سپس [[عمر]] به عنوان خلیفۀ خلیفه رسول الله توسط [[ابوبکر]] تعیین شدند. خطاب [[خلیفه]] به [[ابوبکر]]، نخستین بار توسط "سعد الغرض" - [[صحابی]] [[رسول الله]] - انجام گرفت<ref>ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۱؛ جمل من انساب الاشراف، ج۲، ص۶۸۸.</ref>. از نظر [[شیعه]]، [[خلیفه]] وصی رسول الله و همان [[امام]] [[معصوم]] است<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۷۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۱۱؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۲۹۶؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۳۰۰؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸، حدیث غدیر؛ ینابیع الموده، ج۱، ص۲۴۴؛ راجع به شرائط خلیفه، ر.ک: امامت.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۹۱.</ref> | ||
[[اهل حل و عقد]] منتخب [[مردم]] نبوده، بلکه افراد ممتاز و شناختهشدهای هستند که به خاطر [[علم]]، سابقه و | |||
از نظر [[شیعه]]، [[خلیفه]] | == خلیفة الله == | ||
از دیدگاه [[قرآن]]، [[انسان]] [[خلیفه خدا در زمین]] وعهدهدار استقرار [[حاکمیت]] و [[وارث]] نهایی [[زمین]] و [[حکومت]] در آن است. انسان موظف است خصایص و شرایط لازم را برای احراز این [[مسئولیت]] بزرگ کسب کند و از همه امکانات مادی و معنوی که خدای [[جهان]] در [[اختیار]] وی نهاده است، بهره بگیرد. | |||
اگر قرآن از مسخر بودن در دست انسان سخن میگوید برای آن است که به انسان تفهیم کند که او [[توانایی]] به دوش کشیدن چنین مسئولیت بزرگی را دارد و امکانات لازم نیز در صورتی که او بخواهد و [[اراده]] کند، در اختیارش نهاده شده است. | |||
این [[بینش]] و [[اعتقاد]]، مسئولیت و عمل [[سیاسی]] گستردهای را در [[زندگی]] [[مسلمان]] ایجاب میکند که قلمروی آن را میتوان با ملاحظه [[آیات]] زیر دریافت: | |||
# آنگاه که [[پروردگار]] تو خطاب به [[فرشتگان]] گفت: من اراده کردهام که در روی زمین خلیفهای بنهم<ref>بقره، ۳۰.</ref>؛ | |||
# هان ای داوود ما تو را در روی زمین [[خلیفه]] قرار دادیم؛ باید که در میان [[مردم]] بهحق حکومت کنی<ref>ص، ۲۶.</ref>؛ | |||
# [[خداوند]] به آنها که [[ایمان]] آوردند و [[عمل صالح]] بهجا آوردند [[وعده]] داده است که آنها را خلیفه در زمین قرار دهد همان طور که پیشینیان را چنان کرد<ref>سوره نور، آیه ۲۴.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۷۹۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژهنامه فقه سیاسی''']] | |||
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۴: | خط ۳۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:خلافت الهی | [[رده:خلافت الهی]] | ||