(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{سوگواری امام حسین}}
#تغییر_مسیر [[نینوا (ابهامزدایی)]]
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نینوا در حدیث]] - [[نینوا در تاریخ اسلامی]] - [[نینوا در معارف و سیره حسینی]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام حسین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
{{مسیر حرکت امام حسین به کربلا}}
==مقدمه==
نینوا: نام سرزمینی است در [[عراق]] در [[شرق]] دجله و [[کربلا]] و اطراف [[کوفه]] که حضرت [[یونس]] [[پیامبر]] نیز در این منطقه میزیست. از آنجا که وقتی [[امام حسین]]{{ع}} روز دوم [[محرم]] به این سرزمین رسید و از نام آن پرسید و همان جا فرود آمد و حادثه و [[حماسه]] [[عاشورا]] هم در این منطقه به وقوع پیوست، این نام با واقعه [[کربلا]] پیوند خورده است و یادآور مقتل [[امام حسین]]{{ع}} و شهادتگاه عاشوراییان است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]].</ref>.
==نینوی: محل [[توقیف حسین بن علی]]{{ع}}==
نینوی جایی است که [[حسین]]{{ع}} در آنجا [[منزل]] کرد، در این هنگام ناگاه سواری با اسب نجیب، [[سلاح]] بر دوش و کمان بر شانه از طرف [[کوفه]] نمایان شد. همگی توقف کرده [[منتظر]] او شدند، وقتی به آنها رسید به [[حر بن یزید]] و اصحابش [[سلام]] کرد ولی به حسین{{ع}} و یارانش سلام نکرد، نامهای از [[عبیدالله بن زیاد]] را تحویل [[حر]] داد که در آن چنین آمده بود:
«وقتی نامهام به تو رسید و فرستادهام نزد تو آمد حسین را متوقف کن و در بیابان بیآب و علف و بدون حصار و سنگری فرود آر، به فرستادهام [[دستور]] دادهام همراه تو بوده از شما جدا نشود تا این که خبر اجرای دستورم توسط تو را برایم بیاورد. والسلام».
وقتی حر [[نامه]] را خواند رو به [[اصحاب]] حسین{{ع}} گفت: این نامه [[امیر]] عبیدالله بن زیاد است. به من دستور داده در جایی که نامهاش به دستم میرسد شما را متوقف کنم، این فرستادهاش است، به وی دستور داده تا زمانی که نظر و فرمانش را [[اجرا]] نکردهام از من جدا نشود.
[[ابوالشعثاء]] [[یزید بن زیاد]] مهار کِندی بَهدَلی به فرستاده [[عبیدالله ابن زیاد]] نگاه کرده مقابلش ایستاد و گفت: آیا شما [[مالک بن نسیر بدی]] از [[قبیله]] کِنده هستی؟ گفت: بله هستم.
یزید بن زیاد گفت: ماردت به عزایت بنشیند! این چه مأموریتی است که به دنبالش آمدهای؟ گفت: من به دنبالش نیامدهام! از امامم [[پیروی]] کرده به [[بیعت]] خویش [[وفا]] نمودهام. [[أبوالشعثاء]] گفت: نه، شما نسبت به پروردگارت [[عصیان]] کردهای و در [[هلاکت]] نفس خودت از [[امامت]] [[اطاعت]] کردهای! برای خود [[ننگ]] و [[نار]] فراهم ساختهای.
[[خدای عزوجل]] میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}}<ref>«و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref> و آن [[وصف]] [[امام]] تو است.
[[حر بن یزید]] رفت تا [[حسین]] و اصحابش را در آن مکان بیآب و آبادی وادار به فرود آمدن کند. آنها گفتند: ما را رها کن تا در این آبادی - منظورشان نینوی بود - یا آن آبادی - منظورشان [[غاضریه]] بود - یا آن یکی - مقصودشان شُفَیّه بود -[[منزل]] کنیم.
[[حر]] گفت: نه، والله نمیتوانم این کار را انجام بدهم، این مرد به عنوان جاسوس به دنبالم فرستاده شده است!
زھیر بن قین گفت: ای پسر [[رسول الله]]، [[جنگ]] با اینها آسانتر از جنگ با آنانی است که پشت سر آنها میآیند، به [[جان]] خودم بعد از اینها به اندازهای خواهند آمد که توان آنها را نداریم!
حسین{{ع}} فرمود: من جنگ را آغاز نمیکنم. [[زهیر بن قین]] گفت: برویم به طرف این آبادی و آنجا منزل کنیم آنجا [[دژ]] و [[پناهگاه]] دارد و کنار رودخانه [[فرات]] است. اگر جلویمان را گرفتند با آنها میجنگیم، جنگ با اینها برایمان با کسانی که بعد از اینها میآیند آسانتر است. حسین{{ع}} فرمود: آن آبادی کدام است؟ زهیر گفت: آن [[عقر]] است.
حسین{{ع}} فرمود: خدایا از عقر به تو [[پناه]] میبرم! بعد فرود آمد، و آن [[روز]]، [[پنجشنبه]]، دومین روز [[محرم]] [[سال ۶۱ هجری]] بود. روز بعد [[عمر بن سعد بن أبی وقاص]] از [[کوفه]] با چهار هزار نیرو بر آنها وارد شد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۰۸-۴۰۹، ادامه خبر عقبة بن سمعان؛ ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۳-۸۴، ادامه خبر عقبة بن سمعان.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگنامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگنامه کربلا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۲۱.</ref>