←مواضع سیاسی
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
یعقوبی، هشام بن عبدالملک را اینچنین توصیف مینماید: وی فردی [[بخیل]]، [[خشن]]، [[ظالم]] و بسیار قسی القلب بود، وی همان کسی است که [[زید بن علی]] را به [[قتل]] رساند و [[امام]] ابو جعفر باقر{{ع}} در [[زمان]] او [[مبتلا]] به انواع [[مصیبتها]] و [[ناگواریها]] گردید. مانند: دستگیری [[امام]]{{ع}} و بردن آن حضرت به [[دمشق]] و [[زندانی]] کردن ایشان. بعد از اینکه هشام از زندانی کردن امام ره به جایی نبرد و برعکس بر عزت و عظمت ایشان افزوده شد، دستور داد تا امام باقر{{ع}} شهر دمشق را ترک کرده و به [[مدینه]] بازگردد؛ چراکه میترسید [[مردم]] [[دمشق]] با دیدن امام باقر{{ع}} شیفته و شیدای او شوند و افکار عمومی بر ضدّ [[بنی امیه]] جهتگیری نماید. امّا نقشه [[پلیدی]] در سر پروراند. وی به تمام بازارهای [[شهرها]] و مغازهها و اماکن [[تجاری]] که در راه دمشق به مدینه واقع شده بود دستور داد تا درها را بر روی کاروان امام باقر{{ع}} ببندند و هیچگونه چیزی به آن حضرت نفروشند، مراد هشام بن عبدالملک از این دستور شوم این بود که [[امام]]{{ع}} در اثر [[تشنگی]] و [[گرسنگی]] در میان راه از بین برود و خونش نیز لوث شده به گردن هشام نیفتد. قافله امام حرکت کرد. آنان در حالیکه از گرسنگی و تشنگی [[ناتوان]] شده بودند به یکی از شهرها رسیدند. امّا [[اهل]] آن [[شهر]] مغازههای خود را به روی امام بستند. گویند این شهر، شهر [[تاریخی]] «[[مدین]]» خاستگاه [[حضرت شعیب]] [[پیغمبر]]{{ع}} بوده است؛ امام در این زمان خطاب به مردم آن شهر سخنانی گفتند که آنها از ترس نزول عذاب مغازهها را باز کرده و و [[امام]]{{ع}} آنچه را که میخواستند خریدند<ref>مناقب، ج۴، ص۶۹۰، بحار الانوار، ج۱۱، ص۷۵؛ و ر.ک: حیاة الامام المحمّد الباقر، ج۲، ص۴۰- ۶۶.</ref> و بدینگونه بود که نقشه [[شیطانی]] [[طاغوت]] زمان [[هشام بن عبدالملک]] و آنچه را که برای نابود کردن [[امام باقر]]{{ع}} [[برنامهریزی]] کرده بود همه فاسد شده و درهم [[شکست]]. خبر این مسأله و ناکام ماندن این [[توطئه]] به گوش او رسید. امّا هشام بن عبدالملک به این مقدار از [[پستی]] و [[دشمنی]] بسنده نکرد. وی مدام به دنبال به راه انداختن غائلههایی برای امام باقر{{ع}} بود تا اینکه سمّی کشنده برای به [[شهادت]] رساندن آن حضرت فرستاد<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۷]]، ص۱۲۴ ـ ۱۳۶.</ref>. | یعقوبی، هشام بن عبدالملک را اینچنین توصیف مینماید: وی فردی [[بخیل]]، [[خشن]]، [[ظالم]] و بسیار قسی القلب بود، وی همان کسی است که [[زید بن علی]] را به [[قتل]] رساند و [[امام]] ابو جعفر باقر{{ع}} در [[زمان]] او [[مبتلا]] به انواع [[مصیبتها]] و [[ناگواریها]] گردید. مانند: دستگیری [[امام]]{{ع}} و بردن آن حضرت به [[دمشق]] و [[زندانی]] کردن ایشان. بعد از اینکه هشام از زندانی کردن امام ره به جایی نبرد و برعکس بر عزت و عظمت ایشان افزوده شد، دستور داد تا امام باقر{{ع}} شهر دمشق را ترک کرده و به [[مدینه]] بازگردد؛ چراکه میترسید [[مردم]] [[دمشق]] با دیدن امام باقر{{ع}} شیفته و شیدای او شوند و افکار عمومی بر ضدّ [[بنی امیه]] جهتگیری نماید. امّا نقشه [[پلیدی]] در سر پروراند. وی به تمام بازارهای [[شهرها]] و مغازهها و اماکن [[تجاری]] که در راه دمشق به مدینه واقع شده بود دستور داد تا درها را بر روی کاروان امام باقر{{ع}} ببندند و هیچگونه چیزی به آن حضرت نفروشند، مراد هشام بن عبدالملک از این دستور شوم این بود که [[امام]]{{ع}} در اثر [[تشنگی]] و [[گرسنگی]] در میان راه از بین برود و خونش نیز لوث شده به گردن هشام نیفتد. قافله امام حرکت کرد. آنان در حالیکه از گرسنگی و تشنگی [[ناتوان]] شده بودند به یکی از شهرها رسیدند. امّا [[اهل]] آن [[شهر]] مغازههای خود را به روی امام بستند. گویند این شهر، شهر [[تاریخی]] «[[مدین]]» خاستگاه [[حضرت شعیب]] [[پیغمبر]]{{ع}} بوده است؛ امام در این زمان خطاب به مردم آن شهر سخنانی گفتند که آنها از ترس نزول عذاب مغازهها را باز کرده و و [[امام]]{{ع}} آنچه را که میخواستند خریدند<ref>مناقب، ج۴، ص۶۹۰، بحار الانوار، ج۱۱، ص۷۵؛ و ر.ک: حیاة الامام المحمّد الباقر، ج۲، ص۴۰- ۶۶.</ref> و بدینگونه بود که نقشه [[شیطانی]] [[طاغوت]] زمان [[هشام بن عبدالملک]] و آنچه را که برای نابود کردن [[امام باقر]]{{ع}} [[برنامهریزی]] کرده بود همه فاسد شده و درهم [[شکست]]. خبر این مسأله و ناکام ماندن این [[توطئه]] به گوش او رسید. امّا هشام بن عبدالملک به این مقدار از [[پستی]] و [[دشمنی]] بسنده نکرد. وی مدام به دنبال به راه انداختن غائلههایی برای امام باقر{{ع}} بود تا اینکه سمّی کشنده برای به [[شهادت]] رساندن آن حضرت فرستاد<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۷]]، ص۱۲۴ ـ ۱۳۶.</ref>. | ||
== سفرهای امام == | |||
علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال فاجعه عاشورا، گزارشهای [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگر باره ایشان در این سرزمینها خبر میدهد. ظاهراً [[امام]] به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به [[شام]] [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]] {{ع}} را به آن دیار گسیل میدارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرتافکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان سفر<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] امام در [[علم]] و [[جسم]] حکایت میکند. سفرهای [[حضرت باقر]] {{ع}} به شام با رخدادهایی رنجآور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازههای [[شهر]] بر امام و [[دستور]] منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنجهاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر دادهاند<ref>۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref> | علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال فاجعه عاشورا، گزارشهای [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگر باره ایشان در این سرزمینها خبر میدهد. ظاهراً [[امام]] به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به [[شام]] [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]] {{ع}} را به آن دیار گسیل میدارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرتافکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان سفر<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] امام در [[علم]] و [[جسم]] حکایت میکند. سفرهای [[حضرت باقر]] {{ع}} به شام با رخدادهایی رنجآور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازههای [[شهر]] بر امام و [[دستور]] منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنجهاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر دادهاند<ref>۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref> | ||
== مواضع سیاسی == | |||
{{اصلی|سیره سیاسی امام باقر}} | {{اصلی|سیره سیاسی امام باقر}} | ||
امام باقر{{ع}} با [[حاکمان]] نامشروعی از [[خلفای اموی]] همزمان بود<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۱۲.</ref>. [[مردم]] [[عراق]] که به [[اهل بیت]]{{عم}} و [[امام باقر]]{{ع}} توجه داشتند، بیش از دیگران زیر فشار [[خلفای اموی]] قرار داشتند<ref>مظفر، محمدحسین تاریخ شیعه، ص۱۴۲.</ref>. از میان [[حاکمان اموی]]، ولید<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۵۷.</ref> و هشام<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲۸.</ref> بسیار [[ستمکار]] و کینهتوز بودند. | امام باقر{{ع}} با [[حاکمان]] نامشروعی از [[خلفای اموی]] همزمان بود<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۱۲.</ref>. [[مردم]] [[عراق]] که به [[اهل بیت]]{{عم}} و [[امام باقر]]{{ع}} توجه داشتند، بیش از دیگران زیر فشار [[خلفای اموی]] قرار داشتند<ref>مظفر، محمدحسین تاریخ شیعه، ص۱۴۲.</ref>. از میان [[حاکمان اموی]]، ولید<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۵۷.</ref> و هشام<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲۸.</ref> بسیار [[ستمکار]] و کینهتوز بودند. |