کشاورزی در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط  
| موضوع مرتبط = کشاورزی
| موضوع مرتبط = کشاورزی
| عنوان مدخل  = کشاورزی
| عنوان مدخل  = کشاورزی
| مداخل مرتبط = [[کشاورزی در قرآن]] - [[کشاورزی در حدیث]] - [[کشاورزی در کلام اسلامی]] - [[کشاورزی در معارف و سیره علوی]]
| مداخل مرتبط = [[کشاورزی در حدیث]] - [[کشاورزی در معارف و سیره نبوی]] - [[کشاورزی در معارف و سیره علوی]] - [[کشاورزی در معارف و سیره معصوم]] - [[کشاورزی در معارف مهدویت]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


== [[کشاورزی]] از دیدگاه [[امام علی]] {{ع}} ==
== [[کشاورزی]] از دیدگاه [[امام علی]] {{ع}} ==
کشاورزان، طبقه مهمی از [[طبقات جامعه]] و در [[زندگی اجتماعی]]، مؤثرترین آنهایند. در [[روزگار]] امام علی {{ع}} کشاورزان وسیع‌ترین طبقات بودند و مرکز ثقل [[جامعه]] را تشکیل می‌دادند، چنان که امروز این نقش را [[کارگران]] بر عهده دارند.
کشاورزان، طبقه مهمی از طبقات جامعه و در زندگی اجتماعی، مؤثرترین آنهایند. در [[روزگار]] امام علی {{ع}} کشاورزان وسیع‌ترین طبقات بودند و مرکز ثقل [[جامعه]] را تشکیل می‌دادند، چنان که امروز این نقش را کارگران بر عهده دارند.
در میان [[مشاغل]] گوناگون، کشاورزی از جمله شغل‌های سخت و [[طاقت]] فرساست. آنان در طول سال، همه [[روزه]] در مزرعه و یا در [[خانه]] در فراهم کردن ابزار لازم کشاورزی در تلاش‌اند. کار کشاورز در گرو مساعدت عوامل طبیعی است و در [[حقیقت]] او [[اسیر]] این عوامل است، از این رو باید پیوسته بیدار و هشیار باشد تا متناسب با شرایط عمل کند؛ زیرا وقتی [[سرنوشت]] کار او به این عوامل و عناصر بستگی دارد او نمی‌تواند پدیده‌های [[جهان]] [[طبیعت]] را به دلخواه در [[اختیار]] گیرد و بر آنان چیره شود، کوچک‌ترین بی‌توجهی و [[سستی]] در کار، زیان‌های سنگینی برای او به بار خواهد آورد.


وقتی که کار آنان، چنین طاقت فرساست باید سطح [[زندگی]] و مقدار درآمد نیز با آن متناسب گردد تا کشاورز [[احساس]] کند کارش در درجه اول به نفع خود اوست و ثمره زحماتش به جیب دیگران نمی‌رود.
در میان [[مشاغل]] گوناگون، کشاورزی از جمله شغل‌های سخت و طاقت‌فرساست. آنان در طول سال، همه [[روزه]] در مزرعه و یا در [[خانه]] در فراهم کردن ابزار لازم کشاورزی در تلاش‌اند. کار کشاورز در گرو مساعدت عوامل طبیعی است و در [[حقیقت]] او [[اسیر]] این عوامل است، از این رو باید پیوسته بیدار و هشیار باشد تا متناسب با شرایط عمل کند؛ زیرا وقتی [[سرنوشت]] کار او به این عوامل و عناصر بستگی دارد او نمی‌تواند پدیده‌های [[جهان]] طبیعت را به دلخواه در [[اختیار]] گیرد و بر آنان چیره شود، کوچک‌ترین بی‌توجهی و [[سستی]] در کار، زیان‌های سنگینی برای او به بار خواهد آورد.


برخی پنداشته‌اند که کاستن [[مالیات‌ها]] در وقت نیاز کشاورزان در [[قدرت]] [[مالی]] [[دولت]] اثر منفی می‌گذارد، اما این [[پندار]] نادرستی است؛ زیرا [[منافع]] تخفیفی که به دهقانان و کشاورزان داده می‌شود در نهایت خود دولت باز می‌گردد، به علاوه کشاورزان را بر آن خواهد داشت که [[حکومت]] موجود را از [[دل]] و [[جان]] [[دوست]] بدارند و در هنگام [[ناتوانی]] آن را [[یاری]] کنند و در وقت [[شکست]] و [[بحران]] به [[حمایت]] از آن برخیزند.
وقتی که کار آنان، چنین طاقت‌فرساست باید سطح [[زندگی]] و مقدار درآمد نیز با آن متناسب گردد تا کشاورز [[احساس]] کند کارش در درجه اول به نفع خود اوست و ثمره زحماتش به جیب دیگران نمی‌رود.


امام علی {{ع}} می‌فرماید:
برخی پنداشته‌اند که کاستن [[مالیات‌ها]] در وقت نیاز کشاورزان در [[قدرت]] [[مالی]] [[دولت]] اثر منفی می‌گذارد، اما این پندار نادرستی است؛ زیرا منافع تخفیفی که به دهقانان و کشاورزان داده می‌شود در نهایت خود دولت باز می‌گردد، به علاوه کشاورزان را بر آن خواهد داشت که [[حکومت]] موجود را از [[دل]] و [[جان]] [[دوست]] بدارند و در هنگام [[ناتوانی]] آن را [[یاری]] کنند و در وقت [[شکست]] و [[بحران]] به حمایت از آن برخیزند.
{{متن حدیث|فَإِنْ شَكَوْا ثِقَلًا أَوْ عِلَّةً أَوِ انْقِطَاعَ شِرْبٍ أَوْ بَالَّةٍ أَوْ إِحَالَةَ أَرْضٍ اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ يَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ}}؛
«پس اگر [[مردم]] از سنگینی [[مالیات]] یا از آفت کشت یا قطع بهره آب، که در [[شهرها]] از رود آب می‌گیرند، یا از نرسیدن [[باران]] و شبنم در زمین‌هایی که از آب باران [[سیراب]] می‌گردد، یا از [[فاسد]] شدن دانه بر اثر غرقاب و [[خشکسالی]] [[شکایت]] کنند باید خراجی را که بسته‌ای بکاهی تا کارشان راست آید»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.


[[امام علی]] {{ع}} هر چند که مرد نامتناهی است و به معنای [[واقعی]] کلمه [[انسان کامل]] است، اما در دوران [[حیات]] پر برکتش جنبه‌هایی از وجود مبارکش برای [[مردم]] بیشتر شناخته شده است. [[عبادت]]، [[زهد]] و [[پرهیزگاری]]، [[عدالت]] و [[کمک به محرومان]]، [[شجاعت]] و [[شمشیر]] زدن در راه [[حق]]، [[اخلاص]] عمل، [[علم]] و [[دانش]] و [[حکمت]]... از جنبه‌هایی است که هر [[انسانی]] ولو غیر [[مسلمان]] به آنها اعتراف می‌کند. از جمله این ابعاد مشهور، یکی هم [[کشاورزی]] آن [[حضرت]] است.
امام علی {{ع}} می‌فرماید: «پس اگر [[مردم]] از سنگینی [[مالیات]] یا از آفت کشت یا قطع بهره آب، که در [[شهرها]] از رود آب می‌گیرند، یا از نرسیدن [[باران]] و شبنم در زمین‌هایی که از آب باران سیراب می‌گردد، یا از [[فاسد]] شدن دانه بر اثر غرقاب و خشکسالی [[شکایت]] کنند باید خراجی را که بسته‌ای بکاهی تا کارشان راست آید»<ref>{{متن حدیث|فَإِنْ شَكَوْا ثِقَلًا أَوْ عِلَّةً أَوِ انْقِطَاعَ شِرْبٍ أَوْ بَالَّةٍ أَوْ إِحَالَةَ أَرْضٍ اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ يَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.
علی {{ع}} به کشاورزی، بسیار علاقه‌مند بود و سالیانی از [[عمر شریف]] خود را به این [[شغل]] [[شریف]] گذراند، خصوصاً در دوران بیست و پنج سالی که حق مسلمش [[غصب]] شد در مزارع و کشتزارها به [[تولید]] محصول و [[آبادانی زمین]] و حفر [[چاه]] برای کشاورزان [[اشتغال]] داشت.
 
[[امام علی]] {{ع}} هر چند که مرد نامتناهی است و به معنای واقعی کلمه [[انسان کامل]] است، اما در دوران [[حیات]] پر برکتش جنبه‌هایی از وجود مبارکش برای [[مردم]] بیشتر شناخته شده است. [[عبادت]]، [[زهد]] و [[پرهیزگاری]]، [[عدالت]] و [[کمک به محرومان]]، [[شجاعت]] و [[شمشیر]] زدن در راه [[حق]]، [[اخلاص]] عمل، [[علم]] و [[دانش]] و [[حکمت]]... از جنبه‌هایی است که هر [[انسانی]] ولو غیر [[مسلمان]] به آنها اعتراف می‌کند. از جمله این ابعاد مشهور، یکی هم [[کشاورزی]] آن حضرت است.
 
علی {{ع}} به کشاورزی، بسیار علاقه‌مند بود و سالیانی از عمر شریف خود را به این [[شغل]] [[شریف]] گذراند، خصوصاً در دوران بیست و پنج سالی که حق مسلمش [[غصب]] شد در مزارع و کشتزارها به [[تولید]] محصول و [[آبادانی زمین]] و حفر چاه برای کشاورزان [[اشتغال]] داشت.


در کتاب‌های [[روایی]] معتبر، [[احادیث]] زیادی از [[سیره امام علی]] {{ع}} در [[تشویق]] به کشاورزی و درختکاری وارد شده است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:
در کتاب‌های [[روایی]] معتبر، [[احادیث]] زیادی از [[سیره امام علی]] {{ع}} در [[تشویق]] به کشاورزی و درختکاری وارد شده است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:
# امام علی {{ع}} در [[حدیثی]] طولانی می‌فرماید: «مردم معاش خود را از چند راه تأمین می‌کنند: پست‌های دولتی، کارهای عمرانی و [[کشاورزی]]، [[تجارت]]، اجاره و [[صدقات]]. تا آنجا که می‌گوید: اما کشاورزی، [[خداوند متعال]] می‌فرماید: اوست که شما را پدید آورد و به [[عمران]] و آبادی [[زمین]] [[دعوت]] کرده است. «خداوند متعال از آن رو [[انسان‌ها]] را به عمران و [[آبادانی زمین]] امر کرده است که از بهترین راه که کشاورزی است و محصولات آن از قبیل [[غلات]]، حبوبات و میوه‌ها است تأمین معاش نماید»<ref>{{متن حدیث| أَنَّ مَعَايِشَ الْخَلْقِ خَمْسَةٌ الْإِمَارَةُ وَ الْعِمَارَةُ وَ التِّجَارَةُ وَ الْإِجَارَةُ وَ الصَّدَقَاتُ إِلَى أَنْ قَالَ وَ أَمَّا وَجْهُ الْعِمَارَةِ فَقَوْلُهُ تَعَالَى {{متن قرآن|هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا}} فَأَعْلَمَنَا سُبْحَانَهُ أَنَّهُ قَدْ أَمَرَهُمْ بِالْعِمَارَةِ لِيَكُونَ ذَلِكَ سَبَباً لِمَعَايِشِهِمْ بِمَا يَخْرُجُ مِنَ الْأَرْضِ مِنَ الْحَبِّ وَ الثَّمَرَاتِ وَ مَا شَاكَلَ ذَلِكَ مِمَّا جَعَلَهُ اللَّهُ مَعَايِشَ لِلْخَلْقِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۹۵.</ref>.
# [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: «[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} همیشه به عمال و کارمندانش سفارش کشاورزان را می‌نمود...»<ref>{{متن حدیث|كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} يَكْتُبُ يُوصِي بِالْفَلَّاحِينَ خَيْراً...}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۱۶.</ref>.
# و در جای دیگر می‌فرماید: «از [[خوشبختی]] و [[سعادت]] دور و [[محروم]] باد آن کسی که آب و خاک مستعد دارد و با وجود این، [[فقیر]] و عقب مانده است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ‌}}؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۹۱.</ref>.
# در [[نهج البلاغه]] هم می‌فرماید: «شما مسؤولید حتی نسبت به سرزمین‌ها و چهارپایان»<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۷.</ref>.
# در [[حدیث]] دیگری وارد شده است که: «علی {{ع}} بیل می‌زد و نعمت‌های نهفته در [[دل]] زمین را استخراج می‌کرد»<ref>{{متن حدیث|كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} يَضْرِبُ بِالْمَرِّ وَ يَسْتَخْرِجُ الْأَرَضِينَ‌}}؛ فروع کافی، ج۵، ص۷۴؛ بحار الانوار، ج۴۱، ص۴۳.</ref>.
# مشهور است که «هرجا آب هست، [[آبادانی]] هم هست». [[امام علی]] {{ع}} به حفر قنات اهتمامی خاص داشت تا بدین وسیله، سرزمین‌ها آباد شود. امام صادق {{ع}} می‌فرماید: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} زمینی از «[[انفال]]» را در [[اختیار]] علی {{ع}} گذاشت و آن حضرت در آنجا قناتی حفر کرد که آب آن، همچون گردن شتر فواره می‌زد. [[امام]] {{ع}} نام آنجا را «[[ینبع]]» نهاد. آب فراوان این قنات، مایه [[نشاط]] و روشنی چشم اهالی آنجا شد و فردی از آنان به علی {{ع}} به جهت [[توفیق]] این خدمت، [[بشارت]] داد. حضرت در پاسخ فرمود: «این قنات [[وقف]] [[زائران]] [[خانه خدا]] و رهگذرانی است که از این جا می‌گذرند. کسی [[حق]] فروش آب آن را ندارد و فرزندانم هم هرگز آن را به [[میراث]] نمی‌برند»<ref>فروع کافی، ج۷، ص۵۴۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref>.
# آورده‌اند: مردی نزد علی {{ع}} یک «وسق»<ref>وسق: شصت صاع و هر صاع تقریباً یک من است.</ref> هسته خرما دید. پرسید: مقصود از جمع کردن این همه هسته خرما چیست؟ فرمود: همه اینها به [[اذن الهی]]، درخت خرما خواهد شد. راوی گوید: [[امام]] {{ع}} آن هسته‌ها را کاشت و نخلستانی پدید آمد و آن را [[وقف]] کرد<ref>بحار الانوار، ج۶۱، ص۳۳؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۳۲۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۴۰۴.</ref>
==[[امیرمؤمنان]] و [[کشاورزی]]==
می‌دانیم که بخش عمده‌ای از عمر [[پربرکت]] علی{{ع}} در دوران [[حکومت خلفای سه‌گانه]] گذشت، دورانی که در نظر ابتدایی، دوران [[فراغت]] آن حضرت به نظر می‌رسید، اما اگر به دقت بررسی کنیم خواهیم دید که دوران بازداری علی{{ع}} از [[تصدی]] [[خلافت]] دوران [[کناره‌گیری]] آن حضرت از سایر [[شئون]] [[جامعه اسلامی]] نبود، بلکه در این [[فترت]] [[امام]] به انجام خدمات [[علمی]] و [[اجتماعی]] بسیاری موفق شد که [[تاریخ]] نظیر آن را برای دیگران ضبط نکرده است.
علی{{ع}} از جمله افرادی نبود که به [[جامعه]] و مسائل و نیازهای آن تنها از یک دریچه و آن هم دریچه خلافت بنگرد، که اگر آن را به روی او بستند، هر نوع [[مسئولیت]] و تقیّد را از خود سلب کند. آن حضرت به رغم آنکه از تصدی [[رهبری سیاسی]] بازداشته شد برای خود مسئولیت‌های مختلفی قایل بود و از آن رو از انجام [[وظایف]] و خدمات دیگر شانه خالی نکرد و از طرق مختلف به صحنه [[خدمت]] وارد شد.
اهم اشتغالات [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در دوره [[خلفای سه گانه]] به قرار زیر بود:
# [[دفاع]] از [[حریم]] [[عقاید]] و [[اصول اسلام]] در برابر تهاجمات علمی علمای [[یهود]] و [[نصارا]] و [[پاسخگویی به سؤالات]] و [[دفع شبهات]] آنان؛
# [[هدایت]] و [[راهنمایی]] [[دستگاه خلافت]] در مسائل دشوار، به‌ویژه [[امور قضایی]]؛
# انجام [[خدمات اجتماعی]] که یکی از آنان کشاورزی و [[درختکاری]] است.
[[امیر مؤمنان]]{{ع}} بسیاری از خدمات و اتفاقات خود را از این طریق انجام می‌داد که از جمله آنها [[آزاد کردن بردگان]] است؛ چراکه [[آزاد]] ساختن [[بندگان]] از [[مستحبات]] مؤکد در [[اسلام]] است که [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود:
هر کس مؤمنی را آزاد سازد، [[خداوند]] در برابر هر عضوی از آن [[بنده]]، عضوی از شخص آزاد کننده را از [[آتش جهنم]] آزاد می‌سازد<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَعْتَقَ مُؤْمِناً أَعْتَقَ اللَّهُ بِكُلِّ عُضْوٍ مِنْهُ عُضْواً مِنَ النَّارِ...}}؛ بحار الانوار، ج۱۰۱؛ کتاب العقود و الایقاعات، ص١٩۴، حدیث ۹، ابواب العتق و التدبیر و المکاتبه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص١۶۶؛ بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۰۱؛ ترمذی، ابی عیسی، الجامع الصحیح سنن ترمذی، تحقیق و تعلیق ابراهیم عطوه عوض، ١٣٨١ ه، ١٩۶٢ م، ج۴، ص١١۴؛ الجوزی، ابی الفرج، صفه الصفوه، مجلس دایرةالمعارف العثمانیه، حیدرآباد دکن هند، ۱۳۸۸ ه، ١٩۶٨م، ج۲، ص۵۴؛ الطبرانی، حافظ ابی القاسم سلیمان بن احمد بن ایوب اللخمی، المعجم الصغیر، ج۲، ص۱۳۳؛ الرافعی، دکتر مصطفی، الاسلام نظام انسانی، بیروت، لبنان، منشورات دار مکتبه الحیاه، ط ۲، ص۱۲۲، با اندک تفاوت.</ref>.
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} در این زمینه نیز همچون سایر خدمات و [[فضایل]] پیشگام بود و موفق شد از حاصل دسترنج خود (و نه از [[بیت المال]]) هزار [[بنده]] را بخرد و [[آزاد]] سازد. [[امام صادق]]{{ع}} به این [[حقیقت]] [[گواهی]] داده فرموده است:
علی{{ع}} هزار بنده از دسترنج خود در [[راه خدا]] آزاد ساخت<ref>{{متن حدیث|أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِهِ}}؛ فروع کافی، ج۵، ص٧۴، حدیث ۴ و حدیث ۳؛ بحار الانوار، ج۴١، ص۴٣، با این تفاوت که در بحار آمده است {{متن حدیث|ان علیا اعتق...}} در ج۱۰۱، ص۱۹۵، حدیث ۱۵ آمده است: {{متن حدیث|اعتق علی الف مملوک مما عملت یداه}}؛ القندوزی، الحافظ سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، منشورات دارالکتب العراقیه، ط ٢، ١٣٨۵ ه، ١٩٩۶م، ج۱، ص١۴۶ با تفاوت.</ref>.
[[امام ششم]]{{ع}} درباره کار کردن و [[کشاورزی]] آن [[بزرگوار]] فرمود:
امیرمؤمنان{{ع}} بیل می‌زد و نعمت‌های نهفته در [[دل]] [[زمین]] را استخراج می‌کرد»<ref>{{متن حدیث|كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} يَضْرِبُ بِالْمَرِّ وَ يَسْتَخْرِجُ الْأَرَضِينَ‌...}}؛ فروع کافی، ج۵، ص٧۴، حدیث ۲.</ref>.
در [[حدیث]] دیگری آمده است که [[امام باقر]]{{ع}} فرمود:
«مردی نزد [[حضرت علی]]{{ع}} یک وسق<ref>یک وسق معادل شصت صاع و هر صاع تقریباً یک من است.</ref>، هسته خرما دید. پرسید [[هدف]] از گردآوری این همه هسته خرما چیست؟ فرمود: همه آنها به [[اذن الهی]] درخت خرما خواهند شد. [[راوی]] می‌گوید [[امام]] آن هسته‌ها را کاشت و یک دانه تباه نشد و نخلستانی پدید آورد»<ref>{{متن حدیث|عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} قَالَ: لَقِيَ رَجُلٌ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} وَ تَحْتَهُ وَسْقٌ مِنْ نَوًى فَقَالَ لَهُ مَا هَذَا يَا أَبَا الْحَسَنِ تَحْتَكَ فَقَالَ مِائَةُ أَلْفِ عَذْقٍ إِنْ شَاءَ اللَّهُ قَالَ فَغَرَسَهُ فَلَمْ يُغَادَرْ مِنْهُ نَوَاةٌ وَاحِدَةٌ}}؛ فروع کافی، ج۵، ص٧۴، حدیث ۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۵، حدیث ۱ و ۲ با اندک تفاوت، مناقب آل ابی‌طالب، ج۲، ص۱۲۳؛ بحارالانوار، ج۴١، ص٣٢.</ref>.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۱۴۰</ref>
==[[امیر مؤمنان]]{{ع}} و حفر قنات==
[[رسول خدا]]{{صل}} در «[[ذی العشیره]]» از زمین‌های ([[ینبع]]) قطعه‌ای به علی{{ع}} داد و عمر نیز در [[زمان]] [[خلافت]] قطعه دیگری را به آن اضافه نمود و علی{{ع}} نیز قطعه دیگری را خرید و به آن افزود که در نتیجه، [[اموال]] علی{{ع}} در ینبع چشمه‌های متفرقه‌ای بود. این [[زمین]] از جمله [[زمین‌های موات]] بوده است که خود حضرت در آنجا چشمه کنده و آب در آورده بود. اموال [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در ینبع متفرق بود از جمله: «عین البحیر»<ref>عین به معنای چشمه و قنات است.</ref>، «[[عین ابی نیزر]]» و «عین نولاء» که حضرت آن را بادست خود احداث کرده است<ref>تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۲۲۱؛ وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۱۲۷۱ و ۱۳۳۴.</ref>.
آن حضرت در ینبع صد چشمه درآورد و برای [[حاجیان]] [[خانه خدا]] [[وقف]] نمود و چاه‌هایی در راه [[مکه]] و [[کوفه]] حفر کرد و [[مسجد]] فتح را در [[مدینه]] و مسجدی را در مقابل [[قبر]] [[حمزه]] و در [[میقات]] و کوفه و [[بصره]] و [[آبادان]] بنا کرد<ref>بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ١۴٠٣ ه. ق، ط ۲، ج۴١، ص۳۳-۳۲؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، تصحیح و تعلیق سید هاشم رسولی محلاتی، قم، مؤسسه انتشارات علامه، ج۲، ص۱۲۳.</ref>.
[[جعفر بن محمد]] از پدرش [[امام باقر]]{{ع}} نقل کرده است که عمر زمینی را در ینبع به [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} داد، آن حضرت زمین‌هایی خریده به آن ضمیمه نمود و در آن چشمه‌ای احداث کرد و در حالی که مشغول کندن [[چاه]] بود ناگهان آب مانند گردن شتر بالا زد. حضرت فرمود: به [[ورثه]] مژده دهید. آن گاه آن را برای [[فقرا]] و [[مساکین]] و [[ابن سبیل]] و دور و نزدیک در حال [[جنگ]] و [[صلح]] [[وقف]] نمود تا ذخیره روزی باشد که روی‌هایی سفید و صورت‌هایی سیاه می‌شود<ref>بیهقی، ابی بکر، احمد بن حسین بن علی، السنن الکبری، لبنان، بیروت، دارالمعرفه، ج۶، ص١۶٠؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۲۰؛ الشیبانی، کتاب احکام الاوقاف، ص۱۰.</ref>.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۱۴۲</ref>


۱. امام علی {{ع}} در [[حدیثی]] طولانی می‌فرماید:
==قنات [[ابی نیزر]]==
{{متن حدیث| أَنَّ مَعَايِشَ الْخَلْقِ خَمْسَةٌ الْإِمَارَةُ وَ الْعِمَارَةُ وَ التِّجَارَةُ وَ الْإِجَارَةُ وَ الصَّدَقَاتُ إِلَى أَنْ قَالَ وَ أَمَّا وَجْهُ الْعِمَارَةِ فَقَوْلُهُ تَعَالَى {{متن قرآن|هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا}}<ref>«او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است» سوره هود، آیه ۶۱.</ref> فَأَعْلَمَنَا سُبْحَانَهُ أَنَّهُ قَدْ أَمَرَهُمْ بِالْعِمَارَةِ لِيَكُونَ ذَلِكَ سَبَباً لِمَعَايِشِهِمْ بِمَا يَخْرُجُ مِنَ الْأَرْضِ مِنَ الْحَبِّ وَ الثَّمَرَاتِ وَ مَا شَاكَلَ ذَلِكَ مِمَّا جَعَلَهُ اللَّهُ مَعَايِشَ لِلْخَلْقِ}}؛
نمونه‌ای دیگر از [[کشاورزی]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را می‌توان عین (قنات) ابی نیزر نام برد.
«مردم معاش خود را از چند راه تأمین می‌کنند: پست‌های دولتی، کارهای عمرانی و [[کشاورزی]]، [[تجارت]]، اجاره و [[صدقات]].
[[ابونیزر]] از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} و [[سلم]] و [[زندگی]] او در [[عهد]] آن حضرت بود. گفته‌اند ابونیزر از [[فرزندان]] [[نجاشی]] بود که [[اسلام]] آورد و با [[پیغمبر]] زندگی می‌کرد<ref>الإصابة فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۱۹۹؛ الکامل فی اللغه و الادب، ج۲، ص۱۷۳-۱۷۲.</ref>.
تا آنجا که می‌گوید: اما کشاورزی، [[خداوند متعال]] می‌فرماید: اوست که شما را پدید آورد و به [[عمران]] و آبادی [[زمین]] [[دعوت]] کرده است.
[[محدث قمی]] می‌گوید: استاد ما در کتاب مستدرک از کتاب [[کامل مبرد]] نقل می‌کند که ابونیزر از شاهزادگان [[عجم]] بود و در نزد من صحیح آن است که از فرزندان نجاشی [[پادشاه]] [[حبشه]] بود و در [[کودکی]] به اسلام [[رغبت]] کرد و نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمده اسلام آورد و با آن حضرت زندگی می‌کرد و بعد از [[وفات رسول خدا]]{{صل}} با [[فاطمه]]{{س}} و فرزندان او بود. ابونیزر می‌گوید: من از طرف علی{{ع}} عهده‌دار [[سرپرستی]] دو مزرعه «ابی نیزر» و «بغیبغه» بودم. روزی علی{{ع}} آمد و گفت: طعامی نزد تو یافت می‌شود؟ گفتم: طعامی هست که آن را برای [[امیرالمؤمنین]] شایسته نمی‌دانم؛ است از کدوهای مزرعه که آن را با روغن بدبویی پخته‌ام. فرمود: همان را بیاور. پس دست خود را در آب شست و مقداری از آن [[خوراک]] را میل نمود، آن گاه دوباره به سوی آب برگشت و دست‌های خود را با ریگ [[پاکیزه]] کرد و آن دو را به هم گرفت و مقداری آب خورد و فرمود: ای ابونیزر دست‌ها پاکیزه‌ترین ظرف‌هاست. سپس دست‌ها را به شکم مالید و فرمود: {{متن حدیث|من دخله بطنه النار فابعده الله}}؛ «کسی که شکمش او را به [[آتش]] ببرد از [[رحمت خدا]] بی‌نصیب باد». پس کلنگ را برداشت و به سوی چشمه سرازیر شد و به کار مشغول گردید. چندی کلنگ می‌زد و از آب اثری نبود پس بیرون آمد و نفسی کشید و عرق از پیشانی گرفت و دیگر بار با کلنگ به سوی چشمه برگشت و کلنگ می‌زد و همهمه می‌کرد تا آنکه آب مانند گردن شتر جستن گرفت و جاری شد. علی{{ع}} با [[شتاب]] بیرون آمد و گفت: {{متن حدیث|أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا صَدَقَةٌ}}؛ [[خدا]] [[گواه]] باشد که این مزرعه [[وقف]] است.»..<ref>الکنی و الالقاب، ج۳، ص۱۳۸؛ الاصابه، ج۴، ص۱۹۹؛ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵١۴. داستان ابی نیزر در این کتب نیز آمده است: وفاء الوفاء، ج۴، ص۱۲۷۲؛ الکامل فی اللغه و الادب، ص۱۷۳؛ معجم البلدان، ج۴، ص۱۵۷ و ج۱، ص۴۶۹ به بعد، ذیل کلمه بغیبغه، اعیان الشیعه، ج۱، ص۴۳۳؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۲۰۵؛ نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۴، ص١۶-١۵.</ref>.
«خداوند متعال از آن رو [[انسان‌ها]] را به عمران و [[آبادانی زمین]] امر کرده است که از بهترین راه که کشاورزی است و محصولات آن از قبیل [[غلات]]، حبوبات و میوه‌ها است تأمین معاش نماید»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۹۵.</ref>.


۲. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است:
خلاصه این که از روزی که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} وارد [[مدینه منوره]] شد گاهی مشغول [[جنگ]] و [[جهاد]] در راه و [[اسلام]] و گاهی در کارهای تولیدی از قبیل [[کشاورزی]] و [[درختکاری]] و گاهی برای حوایج روزمره خود و خانواده‌اش در باغ‌ها و مزارع دیگران کار می‌کرد و مزد می‌گرفت. مخصوصاً در بیست و پنج سال [[خانه‌نشینی]] که از کارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] کنار گذاشته شد، قهراً در اجتماعات کمتر دیده می‌شد. مگر در مواقع ضروری که برای [[حفظ کیان اسلام]] مجبور می‌شد در اجتماعات شرکت کرده و با [[رأی]] [[قطعی]] و [[علم]] محیط خود اسلام و [[مسلمین]] را [[یاری]] وده و از [[مشکلات]] [[نجات]] دهد. [[امام]] در این مدت [[فراغت]] پیدا کرد، و به امور کشاورزی و درختکاری و حفر قنوات و درآوردن چشمه‌ها در اطراف [[مدینه]] مشغول شد و بدین وسیله [[املاک]] متعدد و باغ‌ها و مزارع فراوانی احداث کرد به طوری که از خود آن حضرت نقل شده است که فرمود: زمانی را به یاد می‌آورم که در حضور [[رسول خدا]]{{صل}} از [[گرسنگی]] سنگ بر شکم می‌بستم در حالی که (اکنون) [[صدقه]] [[مال]] من سالیانه به چهل هزار دینار می‌رسد<ref>{{متن حدیث|عن محمد بن کعب القرظی ان علیاً قال لقد رأیتنی مع رسول الله{{صل}} و انی لاربط الحجر علی بطنی من الجوع و ان صدقه مالی لتبلغ اربعین الف دینار}}؛ الهیثمی علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، منشورات دارالکتاب، بیروت، لبنان، ج۹، ص۱۲۳. این حدیث به همین مضمون و یا تفاوت در عبارات در این منابع آمده است: البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، تحقیق و تعلیق شیخ محمد باقر محمودی، منشورات مؤسسه الاعلمی، بیروت، لبنان، ط ١، ١٣٩۴ ه، ١٩٧۴م، ج۲، ص۱۱۷؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۸، ص۵٧۴؛ اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۴، ص۲۳؛ الحلبی، برهان الدین، السیرة الحلبیه، بیروت، لبنان، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۲۰ ه. ق، ج۲، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، بیروت، ج۴١، ص۲۶ و ۴۳؛ الریاض النضره فی مناقب العشره، ج٣ و ۴، ص۲۰۷؛ مسند احمد، ج۱، ص١۵٩؛ حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۱، ص۸۵ و ٨۶؛ نظام الحکومه النبویه المسمی، التراتیب الاداریه، ج١، ص۴٠٢؛ کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج۱۳، ص۱۷۹؛ینابیع الموده، ج۱، ص١۴٧ و ج۲، ص۳۷۲؛ نظم درر السمطین فی فضائل المصطفی و المرتضی و البتول و السبطین، مطبعه القضاء النجف، ۱۳۷۷ ه. ق، ص۱۹۱؛ النووی، أبی زکریا محیی الدین بن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، اداره الطباعه المنیریه، مصر، ج١، ص٣۴۶.</ref>.
{{متن حدیث|كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} يَكْتُبُ يُوصِي بِالْفَلَّاحِينَ خَيْراً...}}؛
و در جای دیگری فرمود: صدقه من امروز به چهل هزار می‌رسد<ref>مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۲۳؛ تراتیب الاداریه، ج١، ص۴٠٢ و ۴٠٧؛ اسد الغابه، ج۴، ص۲۳؛ مسند احمد، ج۱، ص١۵٩؛ حلیه الاولیاء، ج۱، ص۸۵ و ٨۶؛ کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۳، ص۱۷۹.</ref>.
«[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} همیشه به عمال و کارمندانش سفارش کشاورزان را می‌نمود.»..<ref>وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۱۶.</ref>.


۳. و در جای دیگر می‌فرماید:
[[مرحوم مجلسی]] از [[سید بن طاووس]] نقل می‌کند که علی{{ع}} فرمود: اگر صدقه من امروز میان [[بنی‌هاشم]] تقسیم شود، همه را کفایت خواهد کرد<ref>بحار الانوار، ج۴١، ص۴٣. به نقل از کشف المحجه می‌نویسد: علی{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|تَزَوَّجْتُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ وَ مَا كَانَ لِي فِرَاشٌ وَ صَدَقَتِي الْيَوْمَ لَوْ قُسِمَتْ عَلَى بَنِي هَاشِمٍ لَوَسِعَتْهُمْ}}؛ من با فاطمه ازدواج کردم در حالی که زیراندازی نداشتم و الان صدقه من اگر بین بنی‌هاشم تقسیم شود همه را کفایت می‌کند. سفینه البحار، ج۲، ص۵۸۸.</ref>.
{{متن حدیث|مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ‌}}؛
مراد از [[صدقه]] در این [[حدیث]] [[زکات]] نیست، بلکه وقف‌هایی است که آن حضرت [[وقف]] کرده بود و صدقه [[جاریه]] قرار داده بود و حاصل غله آنها این مقدار می‌شد<ref>اسدالغابه، ج۴، ص٢۴. تراتیب الاداریه، ج١، ص۴٠٧؛ ینابیع الموده، ج۱، ص١۴٧ و ج۲، ص۳۷۲. در تهذیب الاسماء، ج١، ص٣۴۶ آمده است: {{عربی|فقال العلماء لم یرد به زکاه مال یملکه و انما اراد الوقوف التی تصدق بها و جعلها صدقه جاریه و کان الحاصل من غلتها یبلغ هذا القدر}}.</ref>.
«از [[خوشبختی]] و [[سعادت]] دور و [[محروم]] باد آن کسی که آب و [[خاک]] مستعد دارد و با وجود این، [[فقیر]] و عقب مانده است»<ref>بحار الانوار، ج۲۳، ص۹۱.</ref>.


۴. در [[نهج البلاغه]] هم می‌فرماید:
[[شافعی]] می‌نویسد: [[والی مدینه]] (نوشته و وقفنامه) صدقه [[علی بن ابیطالب]] را بیرون آورد و گفت: این نوشته را از [[آل]] بی‌رافع گرفته‌ام که پیش آنها بوده است. سپس [[والی]] دستور داد آن را برای من قرائت کردند<ref>السنن الکبری، ج۶، ص١۶١؛ شافعی، ابی عبدالله محمد بن ادریس، الام، رمضان ۱۳۸۸ ه. ق،١٩۶۶م، ج۳، ص۲۸۱-۲۷۹.</ref>.
{{متن حدیث|فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ}}؛
شخصی به نام [[عبدالاعلی]] می‌گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} گفتم [[مردم]] [[عقیده]] دارند که شما [[مال]] زیادی دارید. فرمود: من از این مطلب ناراحت نمی‌شوم. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} روزی می‌گذشت و مردمی که آنجا بودند نگاه می‌کردند، در حالی که علی{{ع}} پیراهن پاره‌ای در برداشت. گفتند علی مال و ثروتی ندارد. حضرت این سخن را شنید و به کسی که صدقه‌های او را [[سرپرستی]] می‌کرد دستور داد، [[صدقه‌ها]] را جمع کرده و بفروشند و همه را نقد کنند. سپس دستور داد همه را یک جا گرد آوردند و همان اشخاص را خواست و نشان داد که این همه مال (که مانند خرما روی هم انباشته شده بود) صدقه مال من است و دستور داد بین [[فقرا]] تقسیم کنند<ref>فروع کافی، ج۶؛ کتاب الزی و التجمل، ص۴٣٩، حدیث ۸؛ بحارالانوار، ج۴١، ص١٢۵، حدیث ٣۴.</ref>.
«شما مسؤولید حتی نسبت به [[سرزمین‌ها]] و چهارپایان»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۷.</ref>.
در [[حدیث]] دیگری آمده است: به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} خبر رسید که [[طلحه]] و [[زبیر]] می‌گویند علی [[فقیر]] است و [[مالی]] ندارد. حضرت به وکلای خود دستور داد غله‌اش را جمع کنند. سال که رسید آنها را [[خدمت]] حضرت آوردند و مقدار [[صدقه]] صد هزار درهم معین شده بود. آنها را در مقابل خود ریخت و دنبال طلحه و زبیر فرستاد آمدند. فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] هیچ کس در این [[مال]] حقی ندارد. (همه از خود من است). از نزد حضرت بیرون رفتند و می‌گفتند علی مال و [[ثروت]] دارد<ref>فروع کافی، ج۶، ص۴۴٠؛ بحارالانوار، ج۴١، ص١٢۵، حدیث ۳۵.</ref>.
[[امیر مؤمنان]]{{ع}} [[اموال]] زیادی داشت که [[سید رضی]] می‌نویسد: [[پیامبر]]{{صل}} بعضی اموالش را به [[حضرت علی]]{{ع}} داد<ref>الشریف الرضی، خصائص الائمه{{عم}}، خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب{{ع}}، منشورات مؤسسه الاعلمی، للمطبوعات، بیروت، لبنان، ط ١، ١۴٠۶ ه، ١٩٨۶م، ص۶۱.</ref>.


۵. در [[حدیث]] دیگری وارد شده است که:
اموال دیگری را هم از طرقی که یادآور شدیم به دست آورد و به هر حال در [[مدینه]] اموال فراوانی داشت. از جمله نوشته‌اند: (در مدت اقامت و [[خلافت علی]]{{ع}} در [[کوفه]]) روزی [[اسامة بن زید]] به امیر مؤمنان{{ع}} پیغام داد که سهم مرا از اموال [[مجاهدان]] بفرست. او اضافه کرد من پیوسته طرفدار تو بودم و اگر در کام شیر درنده‌ای بودی من نیز خود را به تو می‌رساندم.
{{متن حدیث|كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} يَضْرِبُ بِالْمَرِّ وَ يَسْتَخْرِجُ الْأَرَضِينَ‌}}؛
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} در پاسخ او نوشت: این اموال متعلق به مجاهدان است، ولی من در مدینه مالی دارم هر قدر خواستی از آن بگیر<ref>الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه، ص۴۴۵.</ref>.
«علی {{ع}} بیل می‌زد و نعمت‌های نهفته در [[دل]] زمین را استخراج می‌کرد»<ref>فروع کافی، ج۵، ص۷۴؛ بحار الانوار، ج۴۱، ص۴۳.</ref>.
مرحوم [[صاحب جواهر]] در کتاب [[خمس]] ضمن بحثی که می‌گوید «[[دنیا]] و آنچه در آن است مال محمد{{صل}} و [[آل]] او می‌باشد»، در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: «این که من از شما درهمی می‌گیرم بدان جهت است که مال شما را [[پاک]] کنم و گرنه من در مدینه جزء کسانی هستم که بیشترین مال را دارند»<ref>{{عربی|انی لاخذ من احدکم الدرهم و أنی لمن اکثر اهل المدینه مالا ما ارید بذالک الا ان تطهروا}}؛ النجفی، الشیخ محمد حسن، جواهر الکلام، تحقیق شیخ عباس قوچانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ط ۷، ج١۶، ص۳؛ وسائل الشیعه، ج۶، کتاب الزکاء و الخمس، ص۳۷۷؛ الشیخ الصدوق، علل الشرایع، النجف، منشورات مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ه. ق، ص۳۷۸، باب ۱۰۷، علة اخذ الخمس.</ref>.
هنگامی که علی{{ع}} در [[کوفه]] بود مخارج او و خانواده‌اش از غله [[املاک]] [[ینبع]] به دست می‌آمد<ref>{{متن حدیث|كَانَتْ نَفَقَتُهُ تَأْتِيهِ مِنْ غَلَّتِهِ بِالْمَدِينَةِ مِنْ يَنْبُعَ...}}؛ وسائل الشیعه، ج١١؛ کتاب الجهاد، ص٨٣، باب ۴٠ (باب تعجیل قسمه المال علی مستحقیه، حدیث ۵).</ref>.


۶. مشهور است که «هرجا آب هست، [[آبادانی]] هم هست». [[امام علی]] {{ع}} به حفر قنات اهتمامی خاص داشت تا بدین وسیله، سرزمین‌ها آباد شود. امام صادق {{ع}} می‌فرماید:
'''اشکال''': [[ابن ابی الحدید]] می‌گوید: عثمانیه<ref>عثمانیه گروهی بودند که بعد از کشته شدن عثمان به وجود آمدند. این گروه معتقد به مظلومیت عثمان و فضیلت او بودند و با علی{{ع}} و اهل بیت خصومت می‌ورزیدند. در واقع این گروه یک گروه امری و ناصبی بودند.</ref> در [[مقام]] اشکال تراشی به علی{{ع}} می‌گویند: [[ابوبکر]] از [[دنیا]] رفت و هیچ درهم و دیناری از خود به [[ارث]] نگذاشت و حال آنکه علی{{ع}} از دنیا رفت در حالی که مزارع زیادی از خود به ارث گذاشت (پس ابوبکر زاهدتر از او بوده است).
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} زمینی از «[[انفال]]» را در [[اختیار]] علی {{ع}} گذاشت و آن [[حضرت]] در آنجا قناتی حفر کرد که آب آن، همچون گردن شتر فواره می‌زد. [[امام]] {{ع}} نام آنجا را «[[ینبع]]» نهاد. آب فراوان این قنات، مایه [[نشاط]] و روشنی چشم اهالی آنجا شد و فردی از آنان به علی {{ع}} به جهت [[توفیق]] این [[خدمت]]، [[بشارت]] داد. حضرت در پاسخ فرمود: «این قنات [[وقف]] [[زائران]] [[خانه خدا]] و رهگذرانی است که از این جا می‌گذرند. کسی [[حق]] فروش آب آن را ندارد و فرزندانم هم هرگز آن را به [[میراث]] نمی‌برند»<ref>فروع کافی، ج۷، ص۵۴۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref>.


۷. آورده‌اند: مردی نزد علی {{ع}} یک «وسق»<ref>وسق: شصت صاع و هر صاع تقریباً یک من است.</ref> هسته خرما دید. پرسید: مقصود از جمع کردن این همه هسته خرما چیست؟ فرمود: همه اینها به [[اذن الهی]]، درخت خرما خواهد شد.
جواب این اشکال چنین داده شده است که همه می‌دانند علی{{ع}} چشمه‌ها را با دسترنج خود در «[[مدینه]]»، «ینبع» و «سویقه» درآورده است و [[زمین‌های موات]] زیادی را [[احیا]] نمود. سپس آنها را از [[ملک]] خود بیرون کرد و برای [[مسلمانان]] [[صدقه]] قرار داد و از این املاک در هنگام [[مرگ]] در ملکش چیزی باقی نماند.
[[راوی]] گوید: [[امام]] {{ع}} آن هسته‌ها را کاشت و نخلستانی پدید آمد و آن را [[وقف]] کرد<ref>بحار الانوار، ج۶۱، ص۳۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۳۲۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۴۰۴.</ref>
مگر نمی‌بینی کتاب‌های [[سیره]] و [[تاریخ]] را که [[نزاع]] [[زید بن علی]] و [[عبدالله بن حسن]] را درباره صدقه‌های علی{{ع}} نقل کرده‌اند در حالی که علی{{ع}} برای بچه‌های خود چیزی باقی نگذاشت مگر چند [[غلام]] و [[کنیز]] و هفتصد درهم که اندوخته بود تا برای [[خدمت]] در [[خانه]] خود خدمتکاری بخرد<ref>این که علی{{ع}} هفتصد در هم اندوخته بود... در الامامه و السیاسه نیز آمده است. الدینوری، ابی محمد عبد الله بن مسلم، الامامه و السیاسه، الطبعه الاخیره، مصر، ۱۳۸۸ ه، ١٩۶٩ م، ج۱، ص١۶٢.</ref>، که قیمتش ۲۸ دینار بود... و [[ابوبکر]] نیز چیزی باقی نگذاشت چون که زنده نماند و اگر زنده بود او هم همین کار را می‌کرد.
مگر نمی‌بینی که عمر چهل هزار درهم برای «[[ام‌کلثوم]]»<ref>گویا مقصود ام کلثوم دختر علی{{ع}} است. ماجرای ازدواج عمر با ام کلثوم در برخی از منابع آمده است، اما از نظر تاریخی مسلم نیست و سخت مورد اختلاف است.</ref> مهر قرار داد و پرداخت؛ زیرا عمرش طولانی شد تا [[ثروتمند]] شد، ولی با این فرق که بعضی از راه [[تجارت]] دارا شدند و بعضی از راه [[کشاورزی]] و بعضی از [[فئ]] (ظاهراً مرادش از جمله آخر عثمان باشد) علی{{ع}} [[برتری]] دارد زیرا که با دست خود کار کرد و [[زمین]] را شخم زد و آبیاری کرد و [[درختکاری]] نمود (تا صاحب [[ثروت]] گردید). همه اینها را خودش کار کرد و خود انجام داد و (در آخر) برای خود و فرزندانش هم چیزی باقی نگذاشت،؛ چراکه هر چه داشت [[وقف]] نمود.
[[رسول خدا]]{{صل}} نیز از [[دنیا]] رفت در حالی که مزارع زیاد و بزرگی در [[خیبر]] و [[فدک]] و بنوالنضیر و [[وادی]] [[نخله]] و [[طائف]] داشت که بعد از رحلتش [[صدقه]] شد: به سبب خبری که ابوبکر نقل کرده است (که در بحث [[صدقات]] رسول خدا{{صل}} ذکر شده است). [[ابن ابی الحدید]] سپس می‌گوید: اگر [[امیرمؤمنان]] به این جهت که باغ و [[نخل]] داشت مورد [[سرزنش]] قرار بگیرد و برای او عیبی محسوب شود پس رسول خدا{{صل}} هم این گونه بود و حال این که اگر کسی این را بر [[پیغمبر]] خرده بگیرد، سبب [[کفر]] و [[الحاد]] اوست<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۵، ص۱۴۷-۱۴۶.</ref>.<ref>[[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|منابع مالی اهل بیت]] ص ۱۴۲</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:4432.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|'''تجلی امامت''']]
# [[پرونده:4432.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|'''تجلی امامت''']]
# [[پرونده:IM010709.jpg|22px]] [[نورالله علیدوست خراسانی|علیدوست خراسانی، نورالله]]، [[منابع مالی اهل بیت (کتاب)|'''منابع مالی اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۵۹: خط ۹۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:کشاورزی]]
[[رده:اقتصاد]]
۷۵٬۷۴۷

ویرایش