چرا امام خمینی را نایب امام مهدی نامیده‌اند؟ عشق و دلدادگی امام خمینی برخاسته از چه بود؟ مهم‌ترین ویژگی‌های ایشان را بنویسید؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'موسسه' به 'مؤسسه')
خط ۱۶: خط ۱۶:


== پاسخ نخست==
== پاسخ نخست==
[[پرونده:627762649.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[امام خمینی]]]]
::::::آقای '''[[ابوالفضل هدایتی فخرداود]]''' در کتاب ''«[[مهدویت در منظر امام خمینی (کتاب)|مهدویت در منظر امام خمینی]]»''؛ در این‌باره گفته‌ است:
::::::«آیات و روایاتی وارد شده است که مخصوص به معصومین {{عم}} است، و فقها و علمای بزرگ اسلام هم در آن‌ها شرکت ندارند، تا چه رسد به مثل این‌جانب. هرچند فقهای جامع‌ الشرایط از طرف معصومین نیابت در تمام امور شرعی و سیاسی و اجتماعی دارند و تولی امور در غیبت کبرا موکول به آنان است، لکن این امر غیر ولایت کبرا است که مخصوص به معصوم است.(...)
::::::از رهنمود یاد شده، این‌طور درمی‌یابیم که:
:::::#[[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} در غیبت خویش، عالمان دین‌شناس را نایب خود شناسانده‌اند.
:::::#نیابت معصوم {{ع}} در دوران غیبت کبرا، به عهده فقیه جامع الشرایط است؛ فقیهی که نشانه‌های موردنظر [[حضرت حجت]] {{ع}} را در اخلاق و گفتار و کردارش پدیدار ساخته باشد. به سخن دیگر، نیابت به فقیه پارسا و پاسدار اسلام و قرآن کریم تعلق می‌گیرد، نه به عالمان خودپرست و دنیا طلب و مسئولیت‌گریز.
:::::#نیابت در عصر غیبت کبرا، عبارت است از تولی اموری که پیامبر و امامان شیعه در دوران خویش داشته‌اند. بدین‌سان در عمل و اجرای احکام و حدود الهی- که در قرآن و سنت پیدا است- تفاوتی میان نایب و معصوم نخواهد بود، هرچند که منزلت متفاوتی دارند.
::::::فلسفه تعیین فقیهان جامع الشرایط به عنوان نایبان معصوم {{ع}} در عصر غیبت چیست؟
::::::در این‌باره می‌توان پاسخ‌های چندی را به دست داد.
:::::#برخی می‌گویند که نمی‌توان مردم را در غیاب امام معصوم رها ساخت و کاری به عقاید و اخلاق و اعمال آنان نداشت. علم و فقاهت‌ در دین، برای این است که جاهلان با رجوع به عالمان و تقلید از آنان، با وظایف ایمانی خویش در روابط و معاملات آشنا شوند و بدان عمل کنند. بنابراین پذیرفتن ولایت شرعی فقیهان در امتداد ولایت الهی [[معصومان]] {{عم}} است. آنان دین را از خطر نابودی می‌رهانند و مؤمنان را از گمراهی باز می‌دارند.
:::::#برخی دیگر می‌گویند که فقیهان در عصر غیبت منصوب گشته‌اند تا حافظ دین و مصالح مسلمانان باشند. آنان درعین‌حال که وظیفه مرجعیت در مسائل شرعی را دارند، ناظر حکومت و نظام سیاسی حاکم هستند و تکلیف پیشگیری از تصویب و اجرای قوانین مغایر با قرآن و سنت پیامبر را بر دوش می‌کشند. افزون بر این همه، اگر بستر جامعه طاغوت‌زده برای قیام مهیا باشد، آن‌ها باید رهبری نهضت طاغوت‌ستیزانه را برعهده بگیرند و نظام سیاسی مطلوب و متناسب با اهداف دینی- سیاسی اسلام را پدید آورند. بدین‌گونه، نیابت [[حضرت مهدی]] {{ع}} برای فقیهان جامع الشرایط، یک نیابت همه‌جانبه و ناظر به ضرورت‌های حیاتی جامعه است، نه نیابتی محدود به رساله علمیه و اخذ وجوهات شرعیه و سرپرستی ایتام [[آل محمد]] {{صل}}.
::::::از آنچه گذشت، به دست می‌آید که نیابت فقیه یا [[ولایت فقیه]]، دو منظر متفاوت پیدا می‌کند؛ منظری فردگرایانه و منظری جامعه‌گرایانه. در یک منظر فقاهتی، ولایت فقیه از مرجعیت مذهبی و حوزوی فراتر نمی‌رود، اما در منظر فقاهتی دیگر، ولایت فقیه عبارت است از حاکمیت و نیابت در تمام امور شرعی و سیاسی و اجتماعی جامعه.
::::::آنچه گفته شد، ما را به این حقیقت نزدیک می‌سازد که ولایت فقیه یا نیابت حجت {{ع}} در عرصه قدرت و مدیریت کلان جامعه، ناگزیر از همخوانی با آرمان‌های بعثت‌ها و ولایت‌های ابراهیمی است که در آخر زمان در دولت کریمه مهدی موعود تجلی تمام و کامل خواهد داشت. به راستی کدام آرمان ابراهیمی و نبوی در صدر برنامه حکومت [[امام زمان]] {{ع}} گنجانده شده است؟ بعید است که کسی با فرهنگ انتظار و مهدویت آشنا باشد و در عین حال، عدالت اجتماعی و عینیت بخشیدن به آن در تمام عرصه‌های زندگی بشر را آرمان بنیادی مهدی نشمارد. با این نگاه، نیابت عامه آن حضرت چگونه می‌تواند بسترساز عدالت اجتماعی در جامعه منتظران باشد؟ و این منصب تاکنون چه موفقیت‌هایی به ارمغان آورده و چه بشارت‌هایی در حتمی بودن پیروزی [[حضرت مهدی]] {{ع}} به همراه داشته است؟
مواضع امام خمینی در این‌باره شفاف است. گفتارهای ایشان در فصل‌های پیشین و آتی، کمترین تردیدی برجای نمی‌گذارد که:
:::::#عدالت اجتماعی- جهانی مهدی موعود، فلسفه اصلی ظهور او است.
:::::#تربیت انسانی و به تعبیر امام خمینی تربیت عالیه بشر، هدف دیگر حاکمیت دادگسترانه امام زمان {{ع}} است.
:::::#وحدت مسلمانان و مستضعفان جهان، حقیقتی دیگر است که در دولت کریمه ولی عصر {{ع}} تجلی خواهد داشت.
:::::#انقلاب اسلامی ایران در بستر طاغوت ستیزانه‌اش راه ملت‌های در بند را گشوده و استکبار جهانی را به چالش تعیین‌کننده‌ای کشانده است.
:::::#نظام جمهوری اسلامی- که متکی به اسلام و آرای ملت ایران است- نمودار درهم شکسته شدن قدرت طاغوت سیاسی زمان است.
:::::#قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران- که تأیید نیابت عامه یا ولایت فقیه را به همراه دارد- یادآور ضرورت‌هایی در سیاست‌گذاری‌های کلان جامعه است که براثر تحقق عینی آن می‌توان شاهد شکستن قدرت طاغوت‌های اقتصادی بود.
::::::بدین‌سان نیابت عامه مهدی {{ع}}، در روند اهداف متعالی و انسان‌دوستانه آن حضرت، به ویژه اجرای عدالت اجتماعی خواهد بود»<ref>[[ابوالفضل هدایتی فخرداود|هدایتی فخرداود، ابوالفضل]]، [[مهدویت در منظر امام خمینی (کتاب)|مهدویت در منظر امام خمینی]]، ص:۵۹-۶۱.</ref>.
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۲۳: خط ۴۷:
::::::بنابراین، اطاعت از آنان، اطاعت از [[امام زمان]] {{ع}} است، زیرا حکم آنان، حکم [[امام زمان]] {{ع}} است؛ مراجع [[ولایت]] و سرپرستی بر مردم را از طرف [[امام زمان]] {{ع}} عهده‌دار هستند.
::::::بنابراین، اطاعت از آنان، اطاعت از [[امام زمان]] {{ع}} است، زیرا حکم آنان، حکم [[امام زمان]] {{ع}} است؛ مراجع [[ولایت]] و سرپرستی بر مردم را از طرف [[امام زمان]] {{ع}} عهده‌دار هستند.
::::::[[امام خمینی]] از مصادیق آشکار [[نایبان عام]] [[امام عصر]] {{ع}} بود، زیرا آن بزرگ‌مرد، تمام ویژگی‌های ذکرشده در کلام [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} برای نایبان امام {{ع}} را در حد کمال دارا بود. او نفس خویشتن را مواظبت می‌کرد؛ هواوهوس خود را کاملاً مهار کرده بود و هیچ‌گاه آن را بر رضای خدا ترجیح نمی‌داد بلکه اصلاً هواوهوسی نداشت. او خود را در خدا و مولایش [[امام زمان]] {{ع}} فانی کرده بود و خواسته‌ای جز خواسته و رضای آنان نداشت. کاملاً مطیع امر خدا و [[امام زمان]] {{ع}} بود و این شور و دل‌دادگی، او را از خود بی‌خود می‌نمود؛ به‌طوری که به جز رضای خدا و رضای او چیزی نمی‌دید و جز رضایت و خواست [[امام زمان]] {{ع}} که همان خواست و رضایت خداوند تعالی است خواسته‌ای نداشت. ازاین‌رو، از همه چیز خود در راه خدا و امام زمان {{ع}} گذشت و در عوض، خدای تعالی نیز به او عزت و کرامت بخشید. او ابرمردی شجاع، قهرمان، دانش‌مند، فقیه، مجاهد، عارف، زاهد، بلندهمت و بلندنظر، حاکم بر هوای نفسانی خویش، فانی در خدا، مطیع کامل [[امام زمان]] {{ع}} و... بود. ازاین‌رو، او به حق نایب [[امام زمان]] {{ع}} به شمار می‌رفت؛ نماینده و جانشین تام‌الاختیار آن حضرت در [[زمان غیبت کبرا]]. آن بزرگ‌وار، [[اسلام]] و [[شیعه]] و مکتب [[امام زمان]] {{ع}} را در جهان زنده کرد و ان شاء اللّه حکومتش، زمینه‌ساز حکومت [[امام زمان]] {{ع}} خواهد بود! همان‌گونه که آن بزرگ‌وار خود فرمودند: ان شاء اللّه این حکومت را به دست صاحب اصلی آن [[امام زمان]] {{ع}} بسپاریم.<ref>مؤسسه آینده روشن، مهدویت: پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ۱ جلد، مؤسسه آینده روشن، پژوهشکده مهدویت - قم ایران، چاپ: ۲، ۱۳۸۸ ه.ش.</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۹۱.</ref>.
::::::[[امام خمینی]] از مصادیق آشکار [[نایبان عام]] [[امام عصر]] {{ع}} بود، زیرا آن بزرگ‌مرد، تمام ویژگی‌های ذکرشده در کلام [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} برای نایبان امام {{ع}} را در حد کمال دارا بود. او نفس خویشتن را مواظبت می‌کرد؛ هواوهوس خود را کاملاً مهار کرده بود و هیچ‌گاه آن را بر رضای خدا ترجیح نمی‌داد بلکه اصلاً هواوهوسی نداشت. او خود را در خدا و مولایش [[امام زمان]] {{ع}} فانی کرده بود و خواسته‌ای جز خواسته و رضای آنان نداشت. کاملاً مطیع امر خدا و [[امام زمان]] {{ع}} بود و این شور و دل‌دادگی، او را از خود بی‌خود می‌نمود؛ به‌طوری که به جز رضای خدا و رضای او چیزی نمی‌دید و جز رضایت و خواست [[امام زمان]] {{ع}} که همان خواست و رضایت خداوند تعالی است خواسته‌ای نداشت. ازاین‌رو، از همه چیز خود در راه خدا و امام زمان {{ع}} گذشت و در عوض، خدای تعالی نیز به او عزت و کرامت بخشید. او ابرمردی شجاع، قهرمان، دانش‌مند، فقیه، مجاهد، عارف، زاهد، بلندهمت و بلندنظر، حاکم بر هوای نفسانی خویش، فانی در خدا، مطیع کامل [[امام زمان]] {{ع}} و... بود. ازاین‌رو، او به حق نایب [[امام زمان]] {{ع}} به شمار می‌رفت؛ نماینده و جانشین تام‌الاختیار آن حضرت در [[زمان غیبت کبرا]]. آن بزرگ‌وار، [[اسلام]] و [[شیعه]] و مکتب [[امام زمان]] {{ع}} را در جهان زنده کرد و ان شاء اللّه حکومتش، زمینه‌ساز حکومت [[امام زمان]] {{ع}} خواهد بود! همان‌گونه که آن بزرگ‌وار خود فرمودند: ان شاء اللّه این حکومت را به دست صاحب اصلی آن [[امام زمان]] {{ع}} بسپاریم.<ref>مؤسسه آینده روشن، مهدویت: پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ۱ جلد، مؤسسه آینده روشن، پژوهشکده مهدویت - قم ایران، چاپ: ۲، ۱۳۸۸ ه.ش.</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۹۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
۷۵٬۵۴۲

ویرایش