جز
جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿'
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==وجوب توبه== | ==وجوب توبه== | ||
*[[قرآن]] در ۷ آیه به صراحت با صیغه امر که بر وجوب دلالت می کند به توبه فرمان داده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسریهایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابستهای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاههای زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده میدارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره نور، آیه: ۱.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهانها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته میشود و نه به آنان مهلت خواهند داد.مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۶- ۸۹.</ref> و ویژگی توبه{{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه:۸.</ref>افزون بر این، برای اثبات وجوب توبه به روایاتِ متواتر، اجماع و ادلّه عقلی نیز استدلال شده است<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۳۵ - ۲۳۶؛ حق الیقین، ج ۲، ص ۱۹۶ - ۱۹۷؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۵۶ - ۵۷.</ref>؛ همچنین از ظاهر ادله وجوب توبه و برخی از روایات و ادلّه دیگر برداشت می شود که وجوب توبه فوری است<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۳۶ - ۲۳۷.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *[[قرآن]] در ۷ آیه به صراحت با صیغه امر که بر وجوب دلالت می کند به توبه فرمان داده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسریهایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابستهای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاههای زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده میدارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره نور، آیه: ۱.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهانها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته میشود و نه به آنان مهلت خواهند داد.مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۶- ۸۹.</ref> و ویژگی توبه{{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه:۸.</ref>افزون بر این، برای اثبات وجوب توبه به روایاتِ متواتر، اجماع و ادلّه عقلی نیز استدلال شده است<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۳۵ - ۲۳۶؛ حق الیقین، ج ۲، ص ۱۹۶ - ۱۹۷؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۵۶ - ۵۷.</ref>؛ همچنین از ظاهر ادله وجوب توبه و برخی از روایات و ادلّه دیگر برداشت می شود که وجوب توبه فوری است<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۳۶ - ۲۳۷.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
*درباره وجوب توبه پرسشهایی هست که به مهمترین آنها پاسخ داده میشود: | *درباره وجوب توبه پرسشهایی هست که به مهمترین آنها پاسخ داده میشود: | ||
#آیا توبه از هر گناهی واجب است؟ بیشتر محقّقان بر این عقیده اند که توبه تنها از گناهان کبیره و نیز از گناهان صغیره در صورتی که بر اثر عواملی مانند کوچک شمردن گناه، تکرار یا اظهار آن و ... حکم کبیره یابند واجب است؛ ولی توبه از دیگر گناهان صغیره به شرط اجتناب از کبایر، واجب نیست، زیرا اجتناب از گناهان کبیره سبب بخشیده شدن گناهان صغیره است:{{عربی|﴿{{متن قرآن|إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا }}﴾}}<ref> اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شدهاید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در میآوریم؛ سوره نساء، آیه: ۳۱.</ref><ref>بحارالانوار، ج ۶، ص ۴۲؛ حق الیقین، ص ۲۰۶ - ۲۰۷؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۳.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | #آیا توبه از هر گناهی واجب است؟ بیشتر محقّقان بر این عقیده اند که توبه تنها از گناهان کبیره و نیز از گناهان صغیره در صورتی که بر اثر عواملی مانند کوچک شمردن گناه، تکرار یا اظهار آن و ... حکم کبیره یابند واجب است؛ ولی توبه از دیگر گناهان صغیره به شرط اجتناب از کبایر، واجب نیست، زیرا اجتناب از گناهان کبیره سبب بخشیده شدن گناهان صغیره است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا }}﴾}}<ref> اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شدهاید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در میآوریم؛ سوره نساء، آیه: ۳۱.</ref><ref>بحارالانوار، ج ۶، ص ۴۲؛ حق الیقین، ص ۲۰۶ - ۲۰۷؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۳.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
#آیا مؤمنان مرتکب گناه کبیره اگر قبل از توبه از دنیا رفته باشند، حتما عذاب می شوند؟ به نظر برخی طبق آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن| أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا}}﴾}}<ref> هر جا باشید هر چند در دژهای استوار، مرگ شما را در مییابد و اگر نیکییی به ایشان رسد میگویند این از سوی خداوند است و اگر بدییی به آنان رسد میگویند این از سوی توست بگو همه (چیز) از سوی خداوند است؛ بر سر این گروه چه آمده است که بر آن نیستند تا سخنی را دریابند؛ سوره نساء، آیه: ۷۸.</ref> عذاب ایشان قطعی است؛ ولی این برداشت درست نیست، زیرا اولاً ممکن است وعید به عذاب، به کافرانی اختصاص داشته باشد که پیش از آن ذکر شده اند. ثانیا ممکن است مراد آیه، اعلام این مطلب باشد که ما برای آنان عذاب آماده کرده ایم؛ اگر بخواهیم با عدالت رفتار کنیم و نخواهیم از ایشان درگذریم. فایده این اعلام نیز آن است که مؤمنان خود را از مکر الهی ایمن ندانند. ثالثا مفادِ {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}﴾}}<ref> و توبه آن کسان که کارهای زشت میکنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، میگوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر میمیرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساختهایم؛ سوره نساء، آیه: ۱۸.</ref> صرفا وعید به عذاب است و نه تنها در آیه مذکور دلیل بر حتمی بودن عذاب نیست، بلکه عقلاً هم خُلْف وعید قبیح نیست<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۷ - ۳۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۸؛ روح المعانی، ج ۴، ص ۷۷.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | #آیا مؤمنان مرتکب گناه کبیره اگر قبل از توبه از دنیا رفته باشند، حتما عذاب می شوند؟ به نظر برخی طبق آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن| أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا}}﴾}}<ref> هر جا باشید هر چند در دژهای استوار، مرگ شما را در مییابد و اگر نیکییی به ایشان رسد میگویند این از سوی خداوند است و اگر بدییی به آنان رسد میگویند این از سوی توست بگو همه (چیز) از سوی خداوند است؛ بر سر این گروه چه آمده است که بر آن نیستند تا سخنی را دریابند؛ سوره نساء، آیه: ۷۸.</ref> عذاب ایشان قطعی است؛ ولی این برداشت درست نیست، زیرا اولاً ممکن است وعید به عذاب، به کافرانی اختصاص داشته باشد که پیش از آن ذکر شده اند. ثانیا ممکن است مراد آیه، اعلام این مطلب باشد که ما برای آنان عذاب آماده کرده ایم؛ اگر بخواهیم با عدالت رفتار کنیم و نخواهیم از ایشان درگذریم. فایده این اعلام نیز آن است که مؤمنان خود را از مکر الهی ایمن ندانند. ثالثا مفادِ {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}﴾}}<ref> و توبه آن کسان که کارهای زشت میکنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، میگوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر میمیرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساختهایم؛ سوره نساء، آیه: ۱۸.</ref> صرفا وعید به عذاب است و نه تنها در آیه مذکور دلیل بر حتمی بودن عذاب نیست، بلکه عقلاً هم خُلْف وعید قبیح نیست<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۷ - ۳۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۸؛ روح المعانی، ج ۴، ص ۷۷.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
*پرسشهای درخور دیگری نیز در این بحث هست؛ نظیر اینکه آیا برای هر گناهی توبهای لازم است یا ترک توبه خود گناهی مستقل است؟ در پاسخ گفته شده است: برای هر گناهی توبه ای مستقل لازم نیست، زیرا این امکان هست که انسان از همه گناهانش پشیمان شود ولی متذکر مورد خاصی نیز نباشد<ref>کشف المراد، ص ۵۷۲.</ref>. تأخیر یا ترک توبه نیز گناه مستقلی نیست، چون اوامر الهی درباره توبه ارائه طریق و ارشاد به حکم عقل است، از این رو مخالفت با آن ها جز پیامدهای اصل گناه نتیجه ای ندارد<ref>منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۲ - ۲۲۳؛ التوبة والانابه، ص ۱۵۶؛ روح المعانی، ج ۱۵، ص ۲۳۶.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *پرسشهای درخور دیگری نیز در این بحث هست؛ نظیر اینکه آیا برای هر گناهی توبهای لازم است یا ترک توبه خود گناهی مستقل است؟ در پاسخ گفته شده است: برای هر گناهی توبه ای مستقل لازم نیست، زیرا این امکان هست که انسان از همه گناهانش پشیمان شود ولی متذکر مورد خاصی نیز نباشد<ref>کشف المراد، ص ۵۷۲.</ref>. تأخیر یا ترک توبه نیز گناه مستقلی نیست، چون اوامر الهی درباره توبه ارائه طریق و ارشاد به حکم عقل است، از این رو مخالفت با آن ها جز پیامدهای اصل گناه نتیجه ای ندارد<ref>منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۲ - ۲۲۳؛ التوبة والانابه، ص ۱۵۶؛ روح المعانی، ج ۱۵، ص ۲۳۶.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
==ضرورت پذیرش توبه== | ==ضرورت پذیرش توبه== | ||
*ظاهر برخی آیات [[قرآن کریم]] مانند {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا }}﴾}}<ref> پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام میدهند سپس زود توبه میکنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را میپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۷.</ref> و نیز مدلول التزامی ادلهای که توبه را بر گنهکاران واجب میکنند، این است که قبول توبه بر خداوند واجب باشد و گرنه در مواردی که توبه پذیرفته نمیشود لازم میآید که فرمان الهی به توبه لغو و عبث باشد و صدور عبث از خداوند حکیم محال است. این ضرورت به معنای واجب بودن "بر" خداوند نیست، بلکه خداوند خود پذیرش توبه را از روی رحمت بر خویش واجب کرده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>، چنان که ذکر وصف "رحیم" بعد از "غفور" و "توّاب" در موارد فراوانی از آیات [[قرآن کریم]] نظیر {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref> جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام؛ سوره بقره، آیه: ۱۶۰.</ref> و {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref> و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۴.</ref> گویای این است که قبول توبه خطاکاران نه از روی الزام و اجبار بلکه از سر احسان و کرم است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۴.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *ظاهر برخی آیات [[قرآن کریم]] مانند {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا }}﴾}}<ref> پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام میدهند سپس زود توبه میکنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را میپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۷.</ref> و نیز مدلول التزامی ادلهای که توبه را بر گنهکاران واجب میکنند، این است که قبول توبه بر خداوند واجب باشد و گرنه در مواردی که توبه پذیرفته نمیشود لازم میآید که فرمان الهی به توبه لغو و عبث باشد و صدور عبث از خداوند حکیم محال است. این ضرورت به معنای واجب بودن "بر" خداوند نیست، بلکه خداوند خود پذیرش توبه را از روی رحمت بر خویش واجب کرده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>، چنان که ذکر وصف "رحیم" بعد از "غفور" و "توّاب" در موارد فراوانی از آیات [[قرآن کریم]] نظیر {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref> جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام؛ سوره بقره، آیه: ۱۶۰.</ref> و {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref> و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۴.</ref> گویای این است که قبول توبه خطاکاران نه از روی الزام و اجبار بلکه از سر احسان و کرم است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۴.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
*بر این اساس در برخی آیات [[قرآن]] برای تمام گناهان وعده پذیرش توبه آمده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ }}﴾}}<ref> بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است؛ سوره زمر، آیه: ۵۳.</ref>، چنان که در آیه ۸۲ سوره طه مطلقا درباره توبه از هر گناهی وعده پذیرش و آمرزش آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى }}﴾}}<ref> و به راستی من آمرزنده آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند سپس به راه آید؛ سوره طه، آیه: ۸۲.</ref> و از آنجا که خلف وعده از خداوند حکیم قبیح و محال است، عقل به شکلی قطعی به لزوم پذیرش توبه حکم میکند<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *بر این اساس در برخی آیات [[قرآن]] برای تمام گناهان وعده پذیرش توبه آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ }}﴾}}<ref> بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است؛ سوره زمر، آیه: ۵۳.</ref>، چنان که در آیه ۸۲ سوره طه مطلقا درباره توبه از هر گناهی وعده پذیرش و آمرزش آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى }}﴾}}<ref> و به راستی من آمرزنده آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند سپس به راه آید؛ سوره طه، آیه: ۸۲.</ref> و از آنجا که خلف وعده از خداوند حکیم قبیح و محال است، عقل به شکلی قطعی به لزوم پذیرش توبه حکم میکند<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
*گفتنی است وعده پذیرش توبه برای ایجاد امید در دل گنهکاران است. در قلمرو تربیت تنها ترساندن کافی نیست، بلکه کنار آن باید امید را هم پرورش داد، چنان که از عناصر مهم دعوت [[انبیا]] انذار و تبشیر است<ref>المیزان، ص ۲۴۶؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref>{{عربی|﴿{{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک میشتافتند و ما را به امید و بیم میخواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ}}﴾}}<ref> که جز خداوند را نپرستید بیگمان من از سوی او شما را بیمدهنده و نویدبخشم؛ سوره هود، آیه: ۲.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *گفتنی است وعده پذیرش توبه برای ایجاد امید در دل گنهکاران است. در قلمرو تربیت تنها ترساندن کافی نیست، بلکه کنار آن باید امید را هم پرورش داد، چنان که از عناصر مهم دعوت [[انبیا]] انذار و تبشیر است<ref>المیزان، ص ۲۴۶؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref>{{عربی|﴿{{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک میشتافتند و ما را به امید و بیم میخواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ}}﴾}}<ref> که جز خداوند را نپرستید بیگمان من از سوی او شما را بیمدهنده و نویدبخشم؛ سوره هود، آیه: ۲.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
*از روایات فراوانی نیز برمیآید که پذیرش توبه از وعده های قطعی خداوند است<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.</ref> و نیز از هر گناهی پذیرفته می شود<ref>کنز العمال، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref>، بر این اساس، توبه کافر نیز پذیرفتنی است، چنان که معنای توبه در آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا }}﴾}}<ref> پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام میدهند سپس زود توبه میکنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را میپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۷.</ref> اعم از توبه از شرک و غیر شرک است، چون در آیه بعدی: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ}}﴾}} حال مؤمن و کافر هر دو را بازگو میکند، بنابراین کافر هم مانند مؤمن فاسق از مصادیق {{عربی|﴿{{متن قرآن|لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ }}﴾}} است. آری، آیات و روایاتی توبه از برخی گناهان نظیر شرک، اصرار بر کفر پس از ایمان و بدعتگذاری در دین را پذیرفته نمی دانند؛ امّا در همه این موارد یا توبه صوری بوده است نه واقعی تا پذیرفته شود یا توبه در ظرف قبول انجام نگرفته است<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۴۴۱ - ۴۴۳.</ref>، زیرا توبه که به معنای رجوع اختیاری از نافرمانی به اطاعت و بندگی است تنها در ظرف اختیار که همان حیات دنیاست شدنی است<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۵۰.</ref>، چنان که در تفسیر آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ}}﴾}}<ref> توبه کسانی که پس از ایمان خویش کفر ورزیدند سپس بر کفر افزودند هرگز پذیرفته نخواهد شد و آنانند که گمراهند؛ سوره آل عمران، آیه: ۹۰.</ref> علت عدم قبولی توبه "به قرینه فقره {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ}}﴾}}" عدم وقوع توبه با اخلاص دانسته شده است، چنان که در ذیل همین آیه روایتی هست که طبق آن، گروه یاد شده در آیه توبه نمیکنند، مگر هنگام مرگ و دیدن احوال آخرت که بر اثر یأس از حیات دنیا و ترس از آخرت مجبور به توبه میشوند<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۹۱؛ المیزان، ج ۴، ص ۲۴۳.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *از روایات فراوانی نیز برمیآید که پذیرش توبه از وعده های قطعی خداوند است<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.</ref> و نیز از هر گناهی پذیرفته می شود<ref>کنز العمال، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref>، بر این اساس، توبه کافر نیز پذیرفتنی است، چنان که معنای توبه در آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا }}﴾}}<ref> پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام میدهند سپس زود توبه میکنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را میپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۷.</ref> اعم از توبه از شرک و غیر شرک است، چون در آیه بعدی: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ}}﴾}} حال مؤمن و کافر هر دو را بازگو میکند، بنابراین کافر هم مانند مؤمن فاسق از مصادیق {{عربی|﴿{{متن قرآن|لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ }}﴾}} است. آری، آیات و روایاتی توبه از برخی گناهان نظیر شرک، اصرار بر کفر پس از ایمان و بدعتگذاری در دین را پذیرفته نمی دانند؛ امّا در همه این موارد یا توبه صوری بوده است نه واقعی تا پذیرفته شود یا توبه در ظرف قبول انجام نگرفته است<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۴۴۱ - ۴۴۳.</ref>، زیرا توبه که به معنای رجوع اختیاری از نافرمانی به اطاعت و بندگی است تنها در ظرف اختیار که همان حیات دنیاست شدنی است<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۵۰.</ref>، چنان که در تفسیر آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ}}﴾}}<ref> توبه کسانی که پس از ایمان خویش کفر ورزیدند سپس بر کفر افزودند هرگز پذیرفته نخواهد شد و آنانند که گمراهند؛ سوره آل عمران، آیه: ۹۰.</ref> علت عدم قبولی توبه "به قرینه فقره {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ}}﴾}}" عدم وقوع توبه با اخلاص دانسته شده است، چنان که در ذیل همین آیه روایتی هست که طبق آن، گروه یاد شده در آیه توبه نمیکنند، مگر هنگام مرگ و دیدن احوال آخرت که بر اثر یأس از حیات دنیا و ترس از آخرت مجبور به توبه میشوند<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۹۱؛ المیزان، ج ۴، ص ۲۴۳.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
*برخی مراد از قید {{عربی|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ}}﴾}} را وقوع توبه در زمانی دانستهاند که عرفا نزدیک به زمان وقوع معصیت باشد، بنابراین توبه در غیر این زمان پذیرفته نمیشود<ref>تفسیر المنار، ج ۴، ص ۴۴۴.</ref>؛ اما این نظر درست نیست، زیرا اولاً از حصر {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا}}﴾}} در آیه نخست این معنا به دست میآید که این دو آیه با هم در مقام بیان ضابطهای کلی برای قبول توبه هستند. ثانیاً این قول موجب فاسد شدن معنای آیه بعدی می شود که در آن تنها به دو مورد از توبه های نامقبول "توبهای که تا زمان فرا رسیدن مرگ به تأخیر افتد و توبه کافر، پس از مرگ" اشاره شده است، در حالی که بنابر قول یاد شده باید مصادیق دیگری نیز برای عدم پذیرش توبه باشد<ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *برخی مراد از قید {{عربی|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ}}﴾}} را وقوع توبه در زمانی دانستهاند که عرفا نزدیک به زمان وقوع معصیت باشد، بنابراین توبه در غیر این زمان پذیرفته نمیشود<ref>تفسیر المنار، ج ۴، ص ۴۴۴.</ref>؛ اما این نظر درست نیست، زیرا اولاً از حصر {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا}}﴾}} در آیه نخست این معنا به دست میآید که این دو آیه با هم در مقام بیان ضابطهای کلی برای قبول توبه هستند. ثانیاً این قول موجب فاسد شدن معنای آیه بعدی می شود که در آن تنها به دو مورد از توبه های نامقبول "توبهای که تا زمان فرا رسیدن مرگ به تأخیر افتد و توبه کافر، پس از مرگ" اشاره شده است، در حالی که بنابر قول یاد شده باید مصادیق دیگری نیز برای عدم پذیرش توبه باشد<ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
*در پاسخ به این پرسش که چرا از فرصت توبه، با اینکه طولانی به نظر میرسد، به "قریب" یاد شده؟ وجوهی ذکر شده است: ۱. اَجل هرکسی حتما خواهد رسید و هرآنچه سرانجام میرسد نزدیک است. ۲. احتمال رسیدن اجل در هر لحظه وجود دارد و چیزی که تا این مقدار انتظارش میرود، به قریب متصف میشود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۵.</ref>. | *در پاسخ به این پرسش که چرا از فرصت توبه، با اینکه طولانی به نظر میرسد، به "قریب" یاد شده؟ وجوهی ذکر شده است: ۱. اَجل هرکسی حتما خواهد رسید و هرآنچه سرانجام میرسد نزدیک است. ۲. احتمال رسیدن اجل در هر لحظه وجود دارد و چیزی که تا این مقدار انتظارش میرود، به قریب متصف میشود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۵.</ref>. | ||
*در پذیرش توبه از برخی گناهان، شروط خاصی دخالت دارند؛ مانند توبه از گناهِ کتمان آیات روشن الهی که قبولی آن نیازمند اظهار حقیقت است:{{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref> خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند.جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۹- ۱۶۰.</ref>، چنان که بیشتر مفسران این آیه را مربوط به برخی از علمای یهود و نصارا دانسته اند که بشارتهای مربوط به ظهور [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را که در کتابهای آسمانی آنان آمده بود کتمان میکردند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۴۳.</ref> شاید بتوان همه شروط اختصاصی را تحت عنوان "باز گرداندن و اَدای حق الله و حق الناس" گرد آورد<ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *در پذیرش توبه از برخی گناهان، شروط خاصی دخالت دارند؛ مانند توبه از گناهِ کتمان آیات روشن الهی که قبولی آن نیازمند اظهار حقیقت است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref> خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند.جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۹- ۱۶۰.</ref>، چنان که بیشتر مفسران این آیه را مربوط به برخی از علمای یهود و نصارا دانسته اند که بشارتهای مربوط به ظهور [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را که در کتابهای آسمانی آنان آمده بود کتمان میکردند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۴۳.</ref> شاید بتوان همه شروط اختصاصی را تحت عنوان "باز گرداندن و اَدای حق الله و حق الناس" گرد آورد<ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
*شرایطی نیز برای کمال توبه هست؛ شرایطی که بی آنها توبه محقّق میشود ولی کامل نیست. این شرایط بسیارند و در روایات با عبارات مختلفی به آنها اشاره شده است؛ مانند اینکه زحمت طاعت را به خود بچشاند، چنان که لذت گناه را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه حرام بر بدنش روییده است با غم و اندوه از بین ببرد، تا آنجا که پوست به استخوان بچسبد و از نو گوشت بروید<ref>چهل حدیث، ص ۲۷۷ - ۲۸۰.</ref>. | *شرایطی نیز برای کمال توبه هست؛ شرایطی که بی آنها توبه محقّق میشود ولی کامل نیست. این شرایط بسیارند و در روایات با عبارات مختلفی به آنها اشاره شده است؛ مانند اینکه زحمت طاعت را به خود بچشاند، چنان که لذت گناه را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه حرام بر بدنش روییده است با غم و اندوه از بین ببرد، تا آنجا که پوست به استخوان بچسبد و از نو گوشت بروید<ref>چهل حدیث، ص ۲۷۷ - ۲۸۰.</ref>. | ||
*توبه صحیح و کامل بسیار دشوار است و به ریاضتهای علمی و عملی نیاز دارد، زیرا ارتکاب گناهان به ویژه کبائر، انسان را از یاد توبه غافل میکند، بنابراین بهار توبه ایام جوانی است که بار گناهان و ظلمت باطنی کمتر و شرایط توبه آسانتر است<ref>چهل حدیث، ص ۲۷۲ - ۲۷۴.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *توبه صحیح و کامل بسیار دشوار است و به ریاضتهای علمی و عملی نیاز دارد، زیرا ارتکاب گناهان به ویژه کبائر، انسان را از یاد توبه غافل میکند، بنابراین بهار توبه ایام جوانی است که بار گناهان و ظلمت باطنی کمتر و شرایط توبه آسانتر است<ref>چهل حدیث، ص ۲۷۲ - ۲۷۴.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==توبه [[انبیا]] و اوصیا== | ==توبه [[انبیا]] و اوصیا== | ||
*[[قرآن کریم]] همه اهل [[ایمان]] را به توبه دستور داده:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسریهایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابستهای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاههای زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده میدارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره نور، آیه: ۳۱.</ref>، پس توبه وظیفهای عمومی است و همه مکلّفان حتی [[پیامبران]] را در برمیگیرد<ref>منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۶.</ref>، چنان که در [[قرآن کریم]] به توبه برخی از [[پیامبران]] مانند [[حضرت آدم]]{{ع}}: {{عربی|﴿{{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref> آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است؛ سوره بقره، آیه: ۳۷.</ref>، [[حضرت یونس]]{{ع}}{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچگاه او را در تنگنا نمینهیم پس در آن تاریکیها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بیگمان من از ستمکاران بودهام؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۷.</ref> و [[حضرت موسی]]{{ع}}: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> و چون موسی به وعدهگاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۴۳.</ref> اشاره شده است<ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *[[قرآن کریم]] همه اهل [[ایمان]] را به توبه دستور داده: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسریهایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابستهای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاههای زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده میدارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره نور، آیه: ۳۱.</ref>، پس توبه وظیفهای عمومی است و همه مکلّفان حتی [[پیامبران]] را در برمیگیرد<ref>منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۶.</ref>، چنان که در [[قرآن کریم]] به توبه برخی از [[پیامبران]] مانند [[حضرت آدم]]{{ع}}: {{عربی|﴿{{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref> آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است؛ سوره بقره، آیه: ۳۷.</ref>، [[حضرت یونس]]{{ع}}{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچگاه او را در تنگنا نمینهیم پس در آن تاریکیها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بیگمان من از ستمکاران بودهام؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۷.</ref> و [[حضرت موسی]]{{ع}}: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> و چون موسی به وعدهگاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۴۳.</ref> اشاره شده است<ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
*هدف توبه پاک شدن روح از آلودگی گناهان است، پس توبه پیامبران و اولیای الهی که از گناه پیراسته اند برای چیست؟ پاسخ این است که انتظارات از هرکس به شأن و مرتبه، امکانات و تواناییهای او بستگی دارد؛ چه بسا کاری از کسی ادب و محبت ولی از دیگری عین بیادبی و نامهربانی به شمار میآید و از آنجا که [[امامان]] و [[پیامبران]]{{عم}} مستقیما با مبدأ جهان هستی مرتبط و از انوار علوم بیکران الهی بهرهمندند و حقایق بسیاری برایشان آشکار است که بر دیگران پنهان است و به اندازهای به خدا نزدیکاند که لحظهای هم غفلت از او و اشتغال به مباحات برای آنها خطا و لغزش به حساب میآید، تعجبی نیست که کارهای مباح و مکروه دیگران برای ایشان گناه شمرده شود<ref>منشور جاوید، ص ۲۲۶ - ۲۳۰؛ حق الیقین، ج ۲، ص ۱۹۷.</ref>، بنابراین سنخ گناه و توبه [[انبیا]] و اولیای الهی با گونه گناه و توبه افراد عادی متفاوت است و از همین رو "[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در هر شبانه روز ۱۰۰ بار توبه و استغفار میکردند، بیآنکه گناهی مانند گناهان دیگران مرتکب شده باشند<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۶۴.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *هدف توبه پاک شدن روح از آلودگی گناهان است، پس توبه پیامبران و اولیای الهی که از گناه پیراسته اند برای چیست؟ پاسخ این است که انتظارات از هرکس به شأن و مرتبه، امکانات و تواناییهای او بستگی دارد؛ چه بسا کاری از کسی ادب و محبت ولی از دیگری عین بیادبی و نامهربانی به شمار میآید و از آنجا که [[امامان]] و [[پیامبران]]{{عم}} مستقیما با مبدأ جهان هستی مرتبط و از انوار علوم بیکران الهی بهرهمندند و حقایق بسیاری برایشان آشکار است که بر دیگران پنهان است و به اندازهای به خدا نزدیکاند که لحظهای هم غفلت از او و اشتغال به مباحات برای آنها خطا و لغزش به حساب میآید، تعجبی نیست که کارهای مباح و مکروه دیگران برای ایشان گناه شمرده شود<ref>منشور جاوید، ص ۲۲۶ - ۲۳۰؛ حق الیقین، ج ۲، ص ۱۹۷.</ref>، بنابراین سنخ گناه و توبه [[انبیا]] و اولیای الهی با گونه گناه و توبه افراد عادی متفاوت است و از همین رو "[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در هر شبانه روز ۱۰۰ بار توبه و استغفار میکردند، بیآنکه گناهی مانند گناهان دیگران مرتکب شده باشند<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۶۴.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | ||
*از سوی دیگر، توبه که همان پشیمانی و انقطاع از گناه است، جز با نابودی ریشه ارتکاب گناهان مانند صفات ناپسند نفسانی، جهل و نادانی و غفلت محقّق نمیشود و از آنجا که انسان حتی اگر گناهی هم نکرده باشد، هیچ گاه از زمینههای لغزش و ارتکاب گناه خالی نیست، وجوب توبه نه تنها عمومی بلکه دائمی هست. این وجوب، اعمّ از وجوب شرعی است، زیرا توبه از برخی گناهان، مانند ترک واجبات و ارتکاب محرمات، واجب شرعی است؛ به این معنا که تارک آن، مستحق عذاب است؛ امّا وجوب توبه در برخی موارد مانند توبه از غفلت، به معنای شرط لازم برای رشد و نزدیکی بیشتر به خداوند است<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۶۱؛ المحجه البیضاء، ج ۷، ص ۱۸ - ۲۰.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. | *از سوی دیگر، توبه که همان پشیمانی و انقطاع از گناه است، جز با نابودی ریشه ارتکاب گناهان مانند صفات ناپسند نفسانی، جهل و نادانی و غفلت محقّق نمیشود و از آنجا که انسان حتی اگر گناهی هم نکرده باشد، هیچ گاه از زمینههای لغزش و ارتکاب گناه خالی نیست، وجوب توبه نه تنها عمومی بلکه دائمی هست. این وجوب، اعمّ از وجوب شرعی است، زیرا توبه از برخی گناهان، مانند ترک واجبات و ارتکاب محرمات، واجب شرعی است؛ به این معنا که تارک آن، مستحق عذاب است؛ امّا وجوب توبه در برخی موارد مانند توبه از غفلت، به معنای شرط لازم برای رشد و نزدیکی بیشتر به خداوند است<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۶۱؛ المحجه البیضاء، ج ۷، ص ۱۸ - ۲۰.</ref><ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص: ۵۰ - ۵۸.</ref>. |