نصب امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'سوال' به 'سؤال'
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'سوال' به 'سؤال')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴: خط ۱۴:
در نقد این [[شبهه]] نکات ذیل اندر تأمل است:
در نقد این [[شبهه]] نکات ذیل اندر تأمل است:


'''۱. عدم گزارش [[روایات]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] در منابع شیعی:''' اولین نکته‌ای که به ذهن هر محقق و پژوهشگر منصف بیرونی خطور می‌کند این سوال است که چرا [[نصوص]] و [[روایات]] دال بر[[خلافت]] [[ابوبکر]] در منابع [[شیعی]] اصلاً ذکر نشده و تنها در منابع خود [[اهل سنت]] درج شده است، در حالی‌که [[نصوص]] [[امامت حضرت علی]]{{ع}} در منابع هر دو فرقه یعنی [[اهل سنت]] و[[شیعه]] به تعداد گزارش شده است در فصل قبلی به تفصیل در پاسخ [[شبهه]] عدم [[نص]] به [[امامت حضرت علی]]{{ع}} [[تبیین]] شد. به دیگر سخن منابع [[روایات]] [[امامت حضرت علی]]{{ع}} معتبر و مورد [[تأیید]] هر دو مذهب می‌باشد، اما منابع [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] مورد [[تأیید]] [[شیعه]] نمی‌باشد؛ چراکه در منابع کهن [[شیعه]] به آن اشاره‌ای نشده است و از آنجا این گمان به وجود می‌آید که چنین روایاتی افزوده‌های بعضی رُوات است، خصوصاً آنانی که با [[حضرت علی]]{{ع}} دشمنی داشته اند، اینجا می‌توان اشاره کرد که [[راویان]] طبقه اول [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] یا طرفداران [[معاویه]] می‌باشند یا نوعاً به امثال [[عایشه]] مستند می‌شوند که رقابت یا رابطه سرد و به نوعی دشمنی آنان با [[امام علی|علی]]{{ع}} برای همه روشن بوده است. پس [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] توان تعارض با [[روایات]] [[امامت حضرت علی]]{{ع}} را ندارند.  
'''۱. عدم گزارش [[روایات]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] در منابع شیعی:''' اولین نکته‌ای که به ذهن هر محقق و پژوهشگر منصف بیرونی خطور می‌کند این سؤال است که چرا [[نصوص]] و [[روایات]] دال بر[[خلافت]] [[ابوبکر]] در منابع [[شیعی]] اصلاً ذکر نشده و تنها در منابع خود [[اهل سنت]] درج شده است، در حالی‌که [[نصوص]] [[امامت حضرت علی]]{{ع}} در منابع هر دو فرقه یعنی [[اهل سنت]] و[[شیعه]] به تعداد گزارش شده است در فصل قبلی به تفصیل در پاسخ [[شبهه]] عدم [[نص]] به [[امامت حضرت علی]]{{ع}} [[تبیین]] شد. به دیگر سخن منابع [[روایات]] [[امامت حضرت علی]]{{ع}} معتبر و مورد [[تأیید]] هر دو مذهب می‌باشد، اما منابع [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] مورد [[تأیید]] [[شیعه]] نمی‌باشد؛ چراکه در منابع کهن [[شیعه]] به آن اشاره‌ای نشده است و از آنجا این گمان به وجود می‌آید که چنین روایاتی افزوده‌های بعضی رُوات است، خصوصاً آنانی که با [[حضرت علی]]{{ع}} دشمنی داشته اند، اینجا می‌توان اشاره کرد که [[راویان]] طبقه اول [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] یا طرفداران [[معاویه]] می‌باشند یا نوعاً به امثال [[عایشه]] مستند می‌شوند که رقابت یا رابطه سرد و به نوعی دشمنی آنان با [[امام علی|علی]]{{ع}} برای همه روشن بوده است. پس [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] توان تعارض با [[روایات]] [[امامت حضرت علی]]{{ع}} را ندارند.  


'''۲. گزارش مخدوش در منابع [[اهل سنت]]:''' با نگاهی به منابع [[اهل سنت]] که احیاناً به گزارش [[نص]] بر غیر [[امام علی|علی]]{{ع}} پرداختند، روشن می‌شود چنین گزارش‌هایی مخدوش و ضعیف هستند، به گونه‌ای که [[عالمان]] منصف و محقق خود [[اهل سنت]] آن‌ها را [[تأیید]] نمی‌کنند که بر بعض این منابع اشاره می‌شود.  
'''۲. گزارش مخدوش در منابع [[اهل سنت]]:''' با نگاهی به منابع [[اهل سنت]] که احیاناً به گزارش [[نص]] بر غیر [[امام علی|علی]]{{ع}} پرداختند، روشن می‌شود چنین گزارش‌هایی مخدوش و ضعیف هستند، به گونه‌ای که [[عالمان]] منصف و محقق خود [[اهل سنت]] آن‌ها را [[تأیید]] نمی‌کنند که بر بعض این منابع اشاره می‌شود.  
خط ۲۵: خط ۲۵:
'''تحلیل گزارش [[بکر بن أخت]]:'''یکی از گزارش کنندگان، [[بکربن أخت عبدالواحد بن زیاد]] است، [[رئیس]] مذهب [[اشاعره]] یعنی شیخ [[ابوالحسن اشعری]] در کتاب خود برخی از آرای ناسازگار وی با [[اسلام]] مانند منافق بودن، [[عبادت]] شیطان، ارتکاب [[گناهان کبیره]] وی را برشمرده است که چنین آموزه‌هایی مورد پذیرش [[اشاعره]] نیست <ref>مقالات الأسلامیین، ص ۲۸۶.</ref>. از آن برمی‌آید که وی از آرای شاذ و خلاف [[پیروی]] می‌کرد و ادعای [[نص]] بر [[ابوبکر]] وی نیز می‌تواند مصداق یکی ازآن‌ها باشد. [[امام نووی]] در شرح مسلم خود بعد از گزارش نظریه [[بکربن أخت]] و دیگر قائلان [[نص]] آن‌ها را غیرقابل وصف می‌کند <ref>امام الووی، شرح مسلم، ج۱۲، ص ۲۰۵.</ref>
'''تحلیل گزارش [[بکر بن أخت]]:'''یکی از گزارش کنندگان، [[بکربن أخت عبدالواحد بن زیاد]] است، [[رئیس]] مذهب [[اشاعره]] یعنی شیخ [[ابوالحسن اشعری]] در کتاب خود برخی از آرای ناسازگار وی با [[اسلام]] مانند منافق بودن، [[عبادت]] شیطان، ارتکاب [[گناهان کبیره]] وی را برشمرده است که چنین آموزه‌هایی مورد پذیرش [[اشاعره]] نیست <ref>مقالات الأسلامیین، ص ۲۸۶.</ref>. از آن برمی‌آید که وی از آرای شاذ و خلاف [[پیروی]] می‌کرد و ادعای [[نص]] بر [[ابوبکر]] وی نیز می‌تواند مصداق یکی ازآن‌ها باشد. [[امام نووی]] در شرح مسلم خود بعد از گزارش نظریه [[بکربن أخت]] و دیگر قائلان [[نص]] آن‌ها را غیرقابل وصف می‌کند <ref>امام الووی، شرح مسلم، ج۱۲، ص ۲۰۵.</ref>


حاصل آن‌که در خود منابع [[اهل سنت]] [[روایت|روایتی]] از [[صحابه]] مورد وثوق خود [[اهل سنت]] مبنی بر وجود [[نص]] درباره [[ابوبکر]] وجود ندارد وادعای چنین [[روایت|روایتی]] از عصرهای بعدی پیدا شده است که [[راویان]] آن‌ها دارای ضعف و اشکالاتی بودند، علاوه آن‌که این سوال مطرح می‌شود اگر واقعاً چنین روایاتی وجود داشت، چرا توسط [[صحابه]] و درعصر خود [[ابوبکر]] نقل نشده است تا موجب [[مشروعیت]] [[حکومت]] وی نیز گردد. افزون بر نکات مذکور بعض اندیشوران [[اهل سنت]] درباره عدم وجود [[نص]] مدعی [[اجماع]] شدند<ref>امام الووی، شرح مسلم، ج۱۲، ص ۲۰۵.</ref> و تنها [[بکربن أخت]] درباره [[نص]] بر [[ابوبکر]] را استثنا می‌کنند و از آن برمی‌آید که رأی بکر منحصر به فرد و برخلاف مبانی [[اهل سنت]] است.  
حاصل آن‌که در خود منابع [[اهل سنت]] [[روایت|روایتی]] از [[صحابه]] مورد وثوق خود [[اهل سنت]] مبنی بر وجود [[نص]] درباره [[ابوبکر]] وجود ندارد وادعای چنین [[روایت|روایتی]] از عصرهای بعدی پیدا شده است که [[راویان]] آن‌ها دارای ضعف و اشکالاتی بودند، علاوه آن‌که این سؤال مطرح می‌شود اگر واقعاً چنین روایاتی وجود داشت، چرا توسط [[صحابه]] و درعصر خود [[ابوبکر]] نقل نشده است تا موجب [[مشروعیت]] [[حکومت]] وی نیز گردد. افزون بر نکات مذکور بعض اندیشوران [[اهل سنت]] درباره عدم وجود [[نص]] مدعی [[اجماع]] شدند<ref>امام الووی، شرح مسلم، ج۱۲، ص ۲۰۵.</ref> و تنها [[بکربن أخت]] درباره [[نص]] بر [[ابوبکر]] را استثنا می‌کنند و از آن برمی‌آید که رأی بکر منحصر به فرد و برخلاف مبانی [[اهل سنت]] است.  


'''۳. اعتراف [[اهل سنت]] به عدم [[نص]]:''' اکثریت قریب به اتفاق سنّت معترف‌اند که درباره [[امامت]] و [[خلافت]] از طرف [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} درباره هیچ‌کس حتی درباره [[ابوبکر]] [[نص|نصی]] وارد نشده است، این اعتراف به این معناست که خود [[اهل سنت]] [[روایات]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] را نمی‌پذیرند و بر آن‌ها اشکال سندی یا اشکال دلالتی متوجه می‌کنند. به دیگر سخن، اینکه خود رقیب [[روایات]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] را برنمی‌تابد و آن‌ها را [[حجت]] و معتبر نمی‌شمارند، تکلیف عدم اعتبار آن روشن می‌شود و لذا چنین روایاتی که خودشان به سند یا دلالت آن‌ها وثوق ندارند، چگونه با [[نصوص]] [[امامت حضرت علی]]{{ع}} توان تعارض را پیدا می‌کند؟ به تقریر دیگر، [[اهل سنت]]ی که دوست داشتند [[مشروعیت]] [[خلافت]] خلفای خودشان را به هرنحوی که شده به شرع و [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} مستند کنند، نهایت دلالت [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] را نه در حد دلالت روشن و شفاف، بلکه در حد پنهان و خفی وصف می‌کنند. از این‌جا نیز روشن می‌شود روایاتی با حد دلالت خفا توان تعارض با [[روایات]] شفاف و صریح را ندارند. این اعتراف یعنی عدم [[نص]] درباره [[ابوبکر]] و [[عمر]] مورد اتفاق [[اهل سنت]] قرار گرفته است <ref>ر.ک: بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۳۴۹؛ غزالی، قواعد العقائد،ص ۲۲۶؛ نووی، صحیح مسلم، حاشیه نووی، ج۱۲، ص۲۰۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۵، ص ۲۱۹.</ref>. با دو نکته فوق اعتبار [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] مخدوش شده و دیگر برای طرح و ارزیابی تک تک [[روایات]] مزبور نیاز ونیز مجالی نیست <ref>ر.ک: کتب کلامی، ذیل بحث [[امامت]] و نیز: علی اصغر رضوانی، [[امام]] شناسی، ج۲، صص ۶۳۴ - ۶۴۵.</ref>
'''۳. اعتراف [[اهل سنت]] به عدم [[نص]]:''' اکثریت قریب به اتفاق سنّت معترف‌اند که درباره [[امامت]] و [[خلافت]] از طرف [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} درباره هیچ‌کس حتی درباره [[ابوبکر]] [[نص|نصی]] وارد نشده است، این اعتراف به این معناست که خود [[اهل سنت]] [[روایات]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] را نمی‌پذیرند و بر آن‌ها اشکال سندی یا اشکال دلالتی متوجه می‌کنند. به دیگر سخن، اینکه خود رقیب [[روایات]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] را برنمی‌تابد و آن‌ها را [[حجت]] و معتبر نمی‌شمارند، تکلیف عدم اعتبار آن روشن می‌شود و لذا چنین روایاتی که خودشان به سند یا دلالت آن‌ها وثوق ندارند، چگونه با [[نصوص]] [[امامت حضرت علی]]{{ع}} توان تعارض را پیدا می‌کند؟ به تقریر دیگر، [[اهل سنت]]ی که دوست داشتند [[مشروعیت]] [[خلافت]] خلفای خودشان را به هرنحوی که شده به شرع و [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} مستند کنند، نهایت دلالت [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] را نه در حد دلالت روشن و شفاف، بلکه در حد پنهان و خفی وصف می‌کنند. از این‌جا نیز روشن می‌شود روایاتی با حد دلالت خفا توان تعارض با [[روایات]] شفاف و صریح را ندارند. این اعتراف یعنی عدم [[نص]] درباره [[ابوبکر]] و [[عمر]] مورد اتفاق [[اهل سنت]] قرار گرفته است <ref>ر.ک: بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۳۴۹؛ غزالی، قواعد العقائد،ص ۲۲۶؛ نووی، صحیح مسلم، حاشیه نووی، ج۱۲، ص۲۰۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۵، ص ۲۱۹.</ref>. با دو نکته فوق اعتبار [[نصوص]] [[خلافت]] [[ابوبکر]] مخدوش شده و دیگر برای طرح و ارزیابی تک تک [[روایات]] مزبور نیاز ونیز مجالی نیست <ref>ر.ک: کتب کلامی، ذیل بحث [[امامت]] و نیز: علی اصغر رضوانی، [[امام]] شناسی، ج۲، صص ۶۳۴ - ۶۴۵.</ref>
۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش