بخشندگی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۱۹
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*"بخشندگی"، ملکه‌ای است که صاحب خود را به بخشش بخشی از آنچه خداوند روزی او نموده، تشویق می‌نماید. بخشنده در این عمل نه به‌دنبال پاداشی مادّی است، و نه به‌دنبال عِوضی معنوی. حضرت حق خود در قرآن کریم این فضیلت را به این‌گونه معرّفی کرده است: {{متن قرآن|وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۳.</ref>.
*"[[بخشندگی]]"، ملکه‌ای است که [[صاحب]] خود را به [[بخشش]] بخشی از آنچه [[خداوند]] روزی او نموده، [[تشویق]] می‌نماید. [[بخشنده]] در این عمل نه به‌دنبال پاداشی مادّی است، و نه به‌دنبال عِوضی [[معنوی]]. [[حضرت]] [[حق]] خود در [[قرآن کریم]] این [[فضیلت]] را به این‌گونه معرّفی کرده است: {{متن قرآن|وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۳.</ref>.
*انفاق، همان هزینه کردن در امور شایسته است؛ و گویا در این آیه شریفه، از آن رو "آنچه هزینه می‌شود" را مذکور نداشته، که تمامی مواردی که در عنوان عامّ "سبیل اللّه" قرار می‌گیرد را، شامل شود؛ چه هر آنچه مورد رضایت حضرت حق بوده پسند او را به‌همراه خواهد داشت، می‌تواند مورد انفاق و بخشش قرار گیرد؛ خواه مصارف واجب باشد و یا مصارف مستحب؛ آسودگی خانواده، میهمانی‌های لازم و مواردی این‌گونه نیز، این‌چنین‌اند. پر واضح است که میهمانی‌های غیر لازم و یا همراه با اسراف و زیاده‌روی در هزینه، نه تنها مورد رضایت حضرت حق نیست، که در شمار اعمال ناپسند قرار دارد.
*[[انفاق]]، همان هزینه کردن در امور [[شایسته]] است؛ و گویا در این [[آیه شریفه]]، از آن رو "آنچه هزینه می‌شود" را مذکور نداشته، که تمامی مواردی که در عنوان عامّ "[[سبیل]] اللّه" قرار می‌گیرد را، شامل شود؛ چه هر آنچه مورد [[رضایت]] [[حضرت]] [[حق]] بوده پسند او را به‌همراه خواهد داشت، می‌تواند مورد [[انفاق]] و [[بخشش]] قرار گیرد؛ خواه مصارف [[واجب]] باشد و یا مصارف [[مستحب]]؛ آسودگی [[خانواده]]، میهمانی‌های لازم و مواردی این‌گونه نیز، این‌چنین‌اند. پر واضح است که میهمانی‌های غیر لازم و یا همراه با [[اسراف]] و [[زیاده‌روی]] در هزینه، نه تنها مورد [[رضایت]] [[حضرت]] [[حق]] نیست، که در شمار [[اعمال]] [[ناپسند]] قرار دارد.
*نیز این عمومیّت، نشان از آن دارد که بخشش، تنها شامل مال و ثروت نشده، آبرو، قدرت و حتّی جان آدمی را نیز شامل می‌شود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۳۹.</ref>.
*نیز این عمومیّت، نشان از آن دارد که [[بخشش]]، تنها شامل [[مال]] و [[ثروت]] نشده، آبرو، [[قدرت]] و حتّی [[جان]] [[آدمی]] را نیز شامل می‌شود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۳۹.</ref>.
*آری! در صدق عنوان "بخشش" شرط است که بدون پاداش معنوی و یا مادّی بوده، در مقابل چیزی انجام نشود.
*آری! در [[صدق]] عنوان "[[بخشش]]" شرط است که بدون [[پاداش]] [[معنوی]] و یا مادّی بوده، در مقابل چیزی انجام نشود.
*گذشته از آنکه این مطلب در معنای لغوی و اصطلاحی بخشش نهفته است، شماری از آیات و روایات نیز بر آن دلالت دارند. ما پس از این، به این مجموعه آیات و احادیث اشاره خواهیم کرد.
*گذشته از آنکه این مطلب در معنای لغوی و اصطلاحی [[بخشش]] نهفته است، شماری از [[آیات]] و [[روایات]] نیز بر آن دلالت دارند. ما پس از این، به این مجموعه [[آیات]] و [[احادیث]] اشاره خواهیم کرد.
*شماری از آیات قرآن کریم نیز بر مطالبی هماهنگ در این زمینه دلالت نماید؛ برخی از این مطالب را می‌توان این‌گونه برشمرد:
*شماری از [[آیات قرآن کریم]] نیز بر مطالبی هماهنگ در این زمینه دلالت نماید؛ برخی از این مطالب را می‌توان این‌گونه برشمرد:
#آیات پیشین، به‌خوبی بر شایستگی و برتری انفاق و بخشش دلالت می‌نماید؛
#[[آیات]] پیشین، به‌خوبی بر [[شایستگی]] و [[برتری]] [[انفاق]] و [[بخشش]] دلالت می‌نماید؛
#گذشته از آن، گویا انفاق در شمار وظائف مؤمنان قرار دارد:{{متن قرآن|لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ}}<ref>«توانگر باید از توانگری خویش و آنکه روزی بر او تنگ شده از آنچه خدا به وی داده است هزینه کند» سوره طلاق، آیه ۷.</ref>.
#گذشته از آن، گویا [[انفاق]] در شمار [[وظائف]] [[مؤمنان]] قرار دارد:{{متن قرآن|لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ}}<ref>«توانگر باید از توانگری خویش و آنکه روزی بر او تنگ شده از آنچه خدا به وی داده است هزینه کند» سوره طلاق، آیه ۷.</ref>.
#در مرتبه سوّم، می‌توان به شصت آیه کریمه دست یافت، که به ترغیب به این فضیلت اخلاقی پرداخته، مؤمنان را به اتّصاف به آن فراخوانده است. در این زمینه تنها به این دو آیه بنگرید: {{متن قرآن|مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.</ref>،{{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و داستان (بخشش) کسانی که دارایی‌های خود را در جست و جوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند، همچون باغساری بر پشته‌واره‌ای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوه‌هایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه ۲۶۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۰.</ref>.
#در مرتبه سوّم، می‌توان به شصت [[آیه کریمه]] دست یافت، که به ترغیب به این [[فضیلت]] [[اخلاقی]] پرداخته، [[مؤمنان]] را به اتّصاف به آن فراخوانده است. در این زمینه تنها به این دو [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.</ref>،{{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و داستان (بخشش) کسانی که دارایی‌های خود را در جست و جوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند، همچون باغساری بر پشته‌واره‌ای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوه‌هایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه ۲۶۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۰.</ref>.
*این دو آیه شریفه، نکاتی بسیار در خود نهفته دارد؛ در شمار این نکات است:
*این دو [[آیه شریفه]]، نکاتی بسیار در خود نهفته دارد؛ در شمار این نکات است:
#آیه نخست دلالت می‌نماید که انفاق، درخور احوال انفاق کننده، نیّت او، و کردار گوناگونش، نتیجه و ثمره خود را ظاهر می‌سازد؛ همان‌گونه که بهشت نیز با توجّه به احوال افراد، صورت‌های گوناگون می‌پذیرد.
#[[آیه]] نخست دلالت می‌نماید که [[انفاق]]، درخور احوال [[انفاق]] کننده، [[نیّت]] او، و [[کردار]] گوناگونش، نتیجه و ثمره خود را ظاهر می‌سازد؛ همان‌گونه که [[بهشت]] نیز با توجّه به احوال افراد، صورت‌های گوناگون می‌پذیرد.
#انفاق هر لحظه ثمره‌ای جدید می‌دهد، و آن ثمره در دنیا و آخرت به‌دست صاحبش رسیده، برای او کارگشائی می‌نماید؛ همان‌گونه که آن ثمره نیز هر لحظه ثمره‌ای دیگر، و آن ثمره جدید نیز ثمره‌ای دیگر پدید می‌آورَد. از این رو می‌توان گفت که انفاق همان - و یا دست کم یکی از مصادیق مهمّ - شجره طیّبه‌ای است که در قرآن کریم از آن یاد شده، و به ثمره‌بخشی لحظه به لحظه آن اشاره شده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا}}<ref>«آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد * به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴-۲۵.</ref>. بر این اساس، انفاق همچون درختان بهشتی، و یا همان درخت است؛ چه دنیا مزرعه آخرت است که اجزاء بهشتی آن از همان خواصّ بهشت برخوردارند؛ درخت انفاق نیز همچون دیگر درختان بهشت از خاصیّت ثمره بخشی دائمی برخوردار بوده، زارعان خود را از ثمرات بی‌شمار بهره‌مند می‌سازد: {{متن قرآن|مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ}}<ref>«چگونگی بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده‌اند، (این است که) نهرها از بن آن جاری است، میوه‌ها و سایه‌هایش ماندنی است، این فرجام پرهیزگاران است و فرجام کافران دوزخ است» سوره رعد، آیه ۳۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۱.</ref>.
#[[انفاق]] هر لحظه ثمره‌ای [[جدید]] می‌دهد، و آن ثمره در [[دنیا]] و [[آخرت]] به‌دست صاحبش رسیده، برای او کارگشائی می‌نماید؛ همان‌گونه که آن ثمره نیز هر لحظه ثمره‌ای دیگر، و آن ثمره [[جدید]] نیز ثمره‌ای دیگر پدید می‌آورَد. از این رو می‌توان گفت که [[انفاق]] همان - و یا دست کم یکی از مصادیق مهمّ - شجره طیّبه‌ای است که در [[قرآن کریم]] از آن یاد شده، و به ثمره‌بخشی لحظه به لحظه آن اشاره شده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا}}<ref>«آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد * به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴-۲۵.</ref>. بر این اساس، [[انفاق]] همچون درختان بهشتی، و یا همان درخت است؛ چه [[دنیا]] مزرعه [[آخرت]] است که اجزاء بهشتی آن از همان [[خواصّ]] [[بهشت]] برخوردارند؛ درخت [[انفاق]] نیز همچون دیگر درختان [[بهشت]] از خاصیّت ثمره بخشی دائمی برخوردار بوده، زارعان خود را از ثمرات بی‌شمار بهره‌مند می‌سازد: {{متن قرآن|مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ}}<ref>«چگونگی بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده‌اند، (این است که) نهرها از بن آن جاری است، میوه‌ها و سایه‌هایش ماندنی است، این فرجام پرهیزگاران است و فرجام کافران دوزخ است» سوره رعد، آیه ۳۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۱.</ref>.
#آیه دوّم نیز، علاوه بر نکاتی که از آیه اوّل استخراج نمودیم، بر نکته‌ای دیگر دلالت می‌نماید؛ و آن اینکه: انفاقْ ملکه سخاوت را در روح انسان پرورش داده تقویت می‌نماید، چه هر ملکه‌ای نیازمند به تقویت و استحکام می‌باشد، و استحکام آن تنها به‌واسطه انجام اعمالی که با آن در ارتباط مستقیم است، ممکن می‌باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۲.</ref>.
#[[آیه]] دوّم نیز، علاوه بر نکاتی که از [[آیه]] اوّل استخراج نمودیم، بر نکته‌ای دیگر دلالت می‌نماید؛ و آن اینکه: انفاقْ ملکه [[سخاوت]] را در [[روح]] [[انسان]] پرورش داده تقویت می‌نماید، چه هر ملکه‌ای [[نیازمند]] به تقویت و [[استحکام]] می‌باشد، و [[استحکام]] آن تنها به‌واسطه انجام اعمالی که با آن در [[ارتباط مستقیم]] است، ممکن می‌باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۲.</ref>.
#هدفی که در هر انفاقی مدّنظر می‌آید نیز، در این میان از نقشی مهم برخوردار است. از این رو اگر قصد قربت به بارگاه الهی در انفاقی صورت نبندد، در حقیقت هیچ انفاقی صورت نگرفته؛ امّا اگر با آن قصدِ انسان‌ساز انفاقی هر چند کوچک صورت گیرد، همانند بهشت از شادابی، طراوت و خاصیّت ثمره‌بخشی برخوردار خواهد بود. حالْ انفاق کننده اگر در کنار این نیّت از نیّت‌های دیگر نیز بهره‌مند باشد، باز نیّتش در چگونگی آنچه انجام داده، دخیل خواهد بود. آن کس که علاوه بر قصد قربت به حضرت حق، از ترس جهنّم، و یا به‌خاطر محبّت بهشت، و یا برای سعادت فرزندانش دست به سوی انفاقات مستحب می‌برد، به همان اندازه که در نیّت آورده از آن پاداش خواهد برد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۲.</ref>.
#هدفی که در هر انفاقی مدّنظر می‌آید نیز، در این میان از نقشی مهم برخوردار است. از این رو اگر قصد قربت به بارگاه [[الهی]] در انفاقی صورت نبندد، در [[حقیقت]] هیچ انفاقی صورت نگرفته؛ امّا اگر با آن قصدِ انسان‌ساز انفاقی هر چند کوچک صورت گیرد، همانند [[بهشت]] از [[شادابی]]، طراوت و خاصیّت ثمره‌بخشی برخوردار خواهد بود. حالْ [[انفاق]] کننده اگر در کنار این [[نیّت]] از نیّت‌های دیگر نیز بهره‌مند باشد، باز نیّتش در چگونگی آنچه انجام داده، دخیل خواهد بود. آن کس که علاوه بر قصد قربت به [[حضرت]] [[حق]]، از [[ترس]] جهنّم، و یا به‌خاطر [[محبّت]] [[بهشت]]، و یا برای [[سعادت]] فرزندانش دست به سوی انفاقات [[مستحب]] می‌برد، به همان اندازه که در [[نیّت]] آورده از آن [[پاداش]] خواهد برد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۲.</ref>.
#"تنها برای به‌دست آوردن رضایت الهی" که در این آیه کریمه بدان اشاره رفته است، جمله‌ای تفسیری است، که نشان دهنده ماهیّت سخاء و بخشش است؛ چه پیش از این اشاره کردیم که اگر بخششی در مقابل اجری مادّی و یا معنوی صورت گیرد، از حریم اصطلاحیِ سخاء به‌دور بوده، نمی‌تواند فوائد آن را برای صاحب خود پدید آورَد: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا }}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند *(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی » سوره انسان، آیه ۸-۹.</ref>.
#"تنها برای به‌دست آوردن [[رضایت الهی]]" که در این [[آیه کریمه]] بدان اشاره رفته است، جمله‌ای تفسیری است، که نشان دهنده ماهیّت سخاء و [[بخشش]] است؛ چه پیش از این اشاره کردیم که اگر بخششی در مقابل اجری مادّی و یا [[معنوی]] صورت گیرد، از [[حریم]] اصطلاحیِ سخاء به‌دور بوده، نمی‌تواند فوائد آن را برای [[صاحب]] خود پدید آورَد: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا }}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند *(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی » سوره انسان، آیه ۸-۹.</ref>.
#از عبارت شریف {{متن قرآن|وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۲۶۵.</ref> تا عبارت مبارک {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ}}<ref>«بگو: هر کس به فرا خور خویش کار می‌کند » سوره اسراء، آیه ۸۴.</ref>، نیز همین‌گونه است؛ چه عقلْ تمامی این امور را به‌خوبی در می‌یابد، و سخن شارع در این زمینه تنها راهنمائی به حکم عقل است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۳.</ref>.
#از عبارت [[شریف]] {{متن قرآن|وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۲۶۵.</ref> تا عبارت [[مبارک]] {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ}}<ref>«بگو: هر کس به فرا خور خویش کار می‌کند » سوره اسراء، آیه ۸۴.</ref>، نیز همین‌گونه است؛ چه عقلْ تمامی این امور را به‌خوبی در می‌یابد، و سخن [[شارع]] در این زمینه تنها [[راهنمائی]] به [[حکم عقل]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۳.</ref>.
*قرآن کریم در آیاتی دیگر، مؤمنان را آگاه می‌سازد که اتفاقی که به‌همراه منّت و یا اذّیت روحی دیگری باشد، کاملاً از ارزش افتاده هیچ‌گونه ثمره‌ای در درگاه الهی نخواهد داشت؛ همان‌گونه که بخشش‌های ریاء‌آمیز نیز همین‌گونه است. در شمار این آیات است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۳.</ref>.
*[[قرآن کریم]] در آیاتی دیگر، [[مؤمنان]] را [[آگاه]] می‌سازد که اتفاقی که به‌همراه منّت و یا اذّیت روحی دیگری باشد، کاملاً از [[ارزش]] افتاده هیچ‌گونه ثمره‌ای در درگاه [[الهی]] نخواهد داشت؛ همان‌گونه که بخشش‌های ریاء‌آمیز نیز همین‌گونه است. در شمار این [[آیات]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۳.</ref>.
*آیا بطلان این‌گونه اعمال، بدان خاطر است که منّت مانع از پذیرش عمل است؟؛ و یا بدان سبب است که بخشش منّت‌آلود اصلاً توان پذیرفته شدن را نداشته در درگاه الهی از هیچ وزنی برخوردار نیست؟ بیشترین مفسّران رأی نخست را برگزیده‌اند؛ هرچند به باور ما نظر دوّم صحیح‌تر می‌نماید. چرا که انفاق تنها در صورتی متحقّق می‌شود، که محبّت بدون چشم‌داشت به عوض جریان یافته، بخشش کننده بدون هیچ دریافتی تنها به بخشش بپردازد، در حالی که در این موارد، منّت و اذیّت نشان می‌دهد که بخشنده، در مقابل فعل خود نظری دیگر نیز داشته که هم‌اکنون برآورده نشده است. از آن رو آنچه در اینجا انجام می‌پذیرد، تنها از صورت انفاق و بخشش برخوردار بوده؛ امّا در حقیقت نه بخشش که معامله‌ای بیش نبوده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۳-۳۴۴.</ref>.
*آیا بطلان این‌گونه [[اعمال]]، بدان خاطر است که منّت [[مانع]] از پذیرش عمل است؟؛ و یا بدان سبب است که [[بخشش]] منّت‌آلود اصلاً [[توان]] پذیرفته شدن را نداشته در درگاه [[الهی]] از هیچ وزنی برخوردار نیست؟ بیشترین مفسّران [[رأی]] نخست را برگزیده‌اند؛ هرچند به [[باور]] ما نظر دوّم صحیح‌تر می‌نماید. چرا که [[انفاق]] تنها در صورتی متحقّق می‌شود، که [[محبّت]] بدون [[چشم‌داشت]] به عوض جریان یافته، [[بخشش]] کننده بدون هیچ دریافتی تنها به [[بخشش]] بپردازد، در حالی که در این موارد، منّت و اذیّت نشان می‌دهد که [[بخشنده]]، در مقابل فعل خود نظری دیگر نیز داشته که هم‌اکنون برآورده نشده است. از آن رو آنچه در اینجا انجام می‌پذیرد، تنها از صورت [[انفاق]] و [[بخشش]] برخوردار بوده؛ امّا در [[حقیقت]] نه [[بخشش]] که معامله‌ای بیش نبوده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۳-۳۴۴.</ref>.


==مراتب بخشش==
==مراتب بخشش==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش