جهان‌بینی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==تعریف [[جهان]] بینی==
*نظریه‌ها، دیدگاه‌ها و پندارهای [[انسان]] درباره [[جهان هستی]] را "جهان‌بینی" گویند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 218.</ref>.
*پاسخ به پرسش‌های بنیادی [[انسان]]، دربارۀ [[جهان]] را، [[جهان]] بینی می‌‌گویند، مثلًا اینکه [[انسان]] از کجا آمده، به کجا می‌رود، [[هدف زندگی]] او چیست، از کدام [[قوانین]] باید [[پیروی]] کند، آیا آزاد است یا مجبور. تفاوت میان [[جهان]] بینی و ایدئولوژی‌ در این است که [[جهان]] بینی [[مکتب]] نظری است، ولی [[ایدئولوژی]] بر پایۀ [[مکتب]] نظری یک [[مکتب]] عملی است. از آن رو که [[حکمت]] عملی، زاده [[حکمت]] نظری است، می‌توان گفت همۀ ایدئولوژی‌ها بر پایه [[جهان‌بینی]] شکل می‌گیرند<ref>فرهنگ شیعه، ص ۲۱۸-۲۱۹.</ref>.
*جهان‌بینی‌ها در پی آن‌اند تا به پرسش‌های بنیادی [[انسان]] درباره [[جهان]] پاسخ گویند؛ مثلًا اینکه [[انسان]] از کجا آمده، به کجا می‌رود، [[هدف زندگی]] او چیست، از کدام [[قوانین]] باید [[پیروی]] کند و آیا آزاد است یا مجبور. جهان‌بینی، دیدگاهی کلی و [[فلسفی]] درباره سه چیز است: اول، [[شناخت]] هستی؛ دوم، [[شناخت]] [[انسان]]؛ سوم [[شناخت]] [[جایگاه]] [[انسان]] در هستی و چگونگی تطبیق [[زندگی]] او با اصول [[حاکم]] بر [[جهان]]<ref>جهان‌بینی اسلامی، ۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 218.</ref>.
==تقسیم بندی کلی درباره [[جهان]] بینی==
*پایه و مایه ایدئولوژی‌ها، جهان‌بینی‌ها هستند. ایدئولوژی، [[حکمت]] عملی است و جهان‌بینی، [[حکمت]] نظری. از آن رو که [[حکمت]] عملی، زاده [[حکمت]] نظری است، می‌توان گفت که همه ایدئولوژی‌ها بر پایه جهان‌بینی شکل می‌گیرند<ref>مجموعه آثار، ۱۳/ ۳۴۱ و ۳۴۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 218-219.</ref>.
*دریک تقسیم بند کلی [[جهان]] بینی به دو قسم تقسیم می‌‌شود:
==گونه‌های جهان‌بینی==
#[[جهان]] بینی [[الهی]]: که بر سه [[باور]] اصلی پایه گذاری شده است [[باور]] به خدای یگانه، [[پیامبران الهی]] و [[جهان آخرت]].
*بنابر [[آموزه‌های اسلامی]]، جهان‌بینی‌ها بر دو گونه‌اند:
#[[جهان]] بینی مادی: این نوع [[جهان]] بینی بر دو [[باور]] یعنی [[حس]] و تجربه بنا شده است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.</ref>.
#'''جهان‌بینی [[الهی]]:''' [[ادیان توحیدی]]، [[انسان]] را به جهان‌بینی واحدی فرا خوانده‌اند. اصول مشترک این جهان‌بینی عبارت‌اند از: [[باور]] به خدای یگانه، [[پیامبران الهی]] و [[جهان آخرت]]<ref> ایدئولوژی، ۹۸؛ آموزش عقاید، ۳۱.</ref> [[مذهب تشیع]] افزون بر این، دو اصل [[امامت]] و [[عدل]] را نیز در شمار اصول جهان‌بینی خویش جای داده است. بدین سان، پنج اصلِ [[توحید]]، [[عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[عدل]]، مبانی نظری [[شیعه]] را می‌سازند<ref>مصنفات شیخ مفید، ۵/ ۱، ۲۱، ۶۴، ۶۹، ۹۲، ۹۳.</ref>. جهان‌بینی [[الهی]] با سرچشمه‌ای جاودان پیوند دارد و از این رو، [[قوانین]] آن پایدار و ماندگارند و تغییر نمی‌پذیرند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 219.</ref>.
==[[جهان]] بینی از نگاه [[کلامی]]==
#'''جهان‌بینی مادی:''' بنابر جهان‌بینی مادی، آنچه واقعیت دارد، تنها ماده است و [[شناخت]] می‌باید بر پایه [[حس]] و تجربه محض بنا شود<ref>جهان‌بینی اسلامی‌، ۱۶۹.</ref>. از آن رو که ماده همواره در حال تغییر و تحول است، اساس جهان‌بینی مادی، پیوسته تغییر می‌پذیرد و از [[قانون]] فراگیر و جامع‌نگر و پایدار بی‌نصیب است. همچنین [[حس]] و تجربه بشری نیز برای رسیدن به [[حقیقت]] هستی، محدود و ناقص است<ref>جهان‌بینی در فلسفه ما، ۷۳- ۶۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 219.</ref>.
*[[جهان]] بینی از منظر [[علم کلام]] یعنی سلسله [[اعتقادات]] و بینش‌های کلی و هماهنگ دربارۀ [[جهان]] و [[انسان]]؛ طبق این معنا [[سیستم]] [[عقیدتی]] و اصولی هر [[دین]] را [[جهان‌بینی]] آن [[دین]] تشکیل می‌دهد. در واقع [[جهان‌بینی]] [[کلامی]] یعنی "[[جهان‌شناسی]]" نه "[[جهان]] احساسی". [[جهان‌بینی]] به مسئلۀ [[شناخت]] مربوط می‌‌شود. بنابراین، [[جهان‌بینی]] از مختصات [[انسان]] است و به نیروی [[اندیشه]] و [[تفکر]] و [[قدرت]] ارزیابی [[انسان]] از مجموع هستی بستگی دارد؛ برخلاف [[جهان]] احساسی که میان [[انسان]] و حیوان مشترک است. بسیاری از حیوانات از نظر [[جهان]] احساسی از [[انسان]] پیشرفته‌ترند، یا به این [[دلیل]] که از برخی حواس برخوردارند که [[انسان‌ها]] فاقد آنها هستند و یا اینکه حواس مشترک آنها بسیار حساس‌تر از [[انسان]] هاست<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.</ref>.
==[[شناخت]]==
*باید دانست احساس، عاملی غیر از [[شناخت]] است. در واقع تفاوت [[انسان]] با سایر جانداران در همین نقطه است؛ به آن معنا که سایر جانداران، [[جهان]] را فقط احساس می‌‌کنند؛ اما [[انسان]]، علاوه بر احساس [[جهان]]، به [[شناخت]] [[جهان]] راه می‌‌یابد و آن را [[تفسیر]] می‌‌کند؛ یا لااقل می‌‌تواند [[جهان]] را بشناسد و [[تفسیر]] نماید<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.</ref>.
*ریشه [[اختلاف]] جهان‌بینی‌ها را در نوع و طریقه [[شناخت]] آنها از [[جهان هستی]] باید یافت. برخی شناخت‌ها بر تجربه و [[علم]] استوارند<ref>جهان‌بینی علمی‌، ۱۹.</ref>، برخی راه [[تعقل]] می‌پویند و از جهان‌بینی [[عقلی]] یا [[فلسفی]] [[فرمان]] می‌گیرند، برخی دیگر از [[تعبد]]- یا جهان‌بینی [[دینی]]- [[پیروی]] می‌کنند و برخی دیگر از [[کشف]] و [[شهود]] ارتزاق می‌جویند و ریشه در جهان‌بینی [[عرفانی]] دارند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 219.</ref>.
*با توجه به تنوع [[شناخت]] [[جهان]] و هستی و تعدد تفاسیری که از آن صورت گرفته و در نتیجه [[احکام]] و رفتارهایی که شکل پذیرفته است؛ جهان‌بینی‌ها نیز متعدد است که مهم‌ترین آنها در ادامه مورد بررسی قرار می‌‌گیرد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.</ref>.
*محور [[شناخت]] در هان‌بینی [[اسلامی]]، [[عقل]] و خِرَد انسانی است؛ اما [[علم]] و [[تعبد]] و عرفان نیز در آن نقش دارند<ref>آموزش عقاید، ۵۷.</ref>. برخورداری جهان‌بینی [[توحیدی]] [[اسلامی]] از روش‌های گوناگون [[شناخت]]، آن را با [[فطرت انسانی]] همساز و همراه کرده و ویژگی‌هایی بدان بخشیده است. از آن جمله است:[[معنابخشی به زندگی]]، ایجاد [[شوق]] و انگیزه، [[مقدس]] ساختن [[هدف]]، مسئولیت‌بخشی به [[انسان]] و سرانجام رسانیدن او به [[سعادت]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 219-220.</ref>.
==اسلوب [[جهان]] بینی [[کلامی]]==
*[[جهان]] بینی [[کلامی]]، داری اسلوب و برنامۀ خاص است که برای ایجاد این شاکله باید از شرایط زیر برخوردار باشد: قابل اثبات و [[استدلال]] باشد؛ به حیات و [[زندگی]] [[انسان]] معنا دهد؛ آرمان‌ساز و شوق‌انگیز باشد؛ [[قدرت]] تقدس بخشیدن به هدف‌های انسانی و [[اجتماعی]] را داشته باشد و تعهدآور و مسئولیت‌ساز باشد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۲٬۵۳۹

ویرایش