|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش غیرنهایی}}
| | #تغییر_مسیر [[تفکر]] |
| {{سیره معصوم}}
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخلهای وابسته به این بحث:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[تفکر و تدبر در قرآن]] | [[تفکر و تدبر در حدیث]] | [[تفکر و تدبر در نهج البلاغه]] | [[تفکر و تدبر در اخلاق اسلامی]] | [[تفکر و تدبر در معارف دعا و زیارات]]| [[تفکر و تدبر در سیره پیامبر خاتم]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[تفکر و تدبر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
| | |
| ==مقدمه==
| |
| *[[تفکر]]، مصدر باب تفعل از ماده "[[فکر]]"، به معنای تأمل درباره چیزی است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۳۵۸ و ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۶۵.</ref>. [[تفکر]] و [[تدبر]] در امور از ویژگیهای ممتازی است که در [[سیره]] و گفتار [[نبی خاتم]] {{صل}} [[جایگاه]] خاصی دارد؛ به گونهای که [[سیره]] و [[منطق]] عملی [[رسول خدا]] {{صل}} پیوسته بر [[تفکر]] و [[تدبر]] در همه امور، [[استوار]] بود<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۴.</ref>.
| |
| *[[روایت]] شده است که [[نبی]] [[خدا]] {{صل}} پیوسته [[اندوهگین]] به نظر میرسید، همواره در حال [[تفکر]] بود و جز به [[ضرورت]] سخن نمیگفت و بسیار [[سکوت]] میکرد<ref>رضی الدین طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۲ - ۱۳؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۸۱؛ همو، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۷ و الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۴.</ref>.
| |
| *از [[امام حسن]] {{ع}} نیز [[روایت]] شده است که از دایی ام، [[هند]] بن ابی هاله تمیمی - که توصیف کننده اوصاف [[رسول خدا]] {{صل}} بود – از اوصاف [[رسول خدا]] {{صل}} پرسیدم؛ او گفت: "سکوتش بر چهارپایه بود:[[بردباری]]، [[دوراندیشی]]، اندازه نگاه داری و [[تفکر]]. سکوتش در اندازه نگاه داری به آن [[دلیل]] بود که همه [[مردم]] را به یک چشم ببیند و به گفتار همه یکسان گوش دهد؛ اما سکوتش در [[تفکر]]، آن بود که در چیزهای [[باقی]] و فانی [[فکر]] میکرد و [[بردباری]] و [[شکیبایی]] برای او با هم جمع شده بود؛ به همین سبب هیچ چیز، او را به [[خشم]] نمیآورد..."<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۹؛ معانی الاخبار، ص ۸۳؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۹ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۶ - ۳۲۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۵.</ref>.
| |
| *[[رسول]] خاتم {{صل}} اینگونه بود و [[مردم]] را نیز به [[تفکر]] فرا خوانده، به [[تدبر]] توصیه میکرد. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که روزی مردی نزد [[نبی خاتم]] {{صل}} آمد و گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}، مرا [[نصیحت]] کن و به من اندرزی بده!" [[حضرت]] فرمود: "اگر به تو نصیحتی کنم، بدان عمل میکنی؟" آن مرد گفت: "آری"؛ [[رسول خدا]] {{صل}} دوباره پرسید: "اگر به تو نصیحتی بکنم، آن را میپذیری و بدان عمل میکنی؟" آن مرد گفت: "بله"؛ آن [[حضرت]] برای سومین بار، این پرسش را تکرار فرمود و آن مرد، باز هم گفت: "آری"؛ سپس [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "من به تو سفارش میکنم که هرگاه بر انجام کاری تصمیم گرفتی، در [[عاقبت]] آن کار، [[نیک]] بیندیش؛ پس اگر [[عاقبت]] آن کار، رشد و [[هدایت]] بود، آن را انجام بده و اگر [[عاقبت]] آن [[ضلالت]] و [[گمراهی]] بود، از انجام آن دست بکش و آن را رها کن"<ref>کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۱۵۰ و با اندکی اختلاف در: شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۱۰ - ۴۱۱ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۱۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۵.</ref>.
| |
| *همچنین [[تفکر]]، در [[سیره]] و گفتار [[نبی اکرم]] {{صل}} از بزرگترین عبادتها شمرده شده و آن [[حضرت]] در روایتی، یک ساعت اندیشیدن را بهتر از یک سال [[عبادت]] معرفی کرده<ref>امام صادق {{ع}}، مصباح الشریعه، ص ۱۷۱؛ ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۵۶ و میرزای نوری، مستدرک الوسیله، ج ۲، ص ۱۰۵.</ref> و در [[حدیثی]] دیگر [[تفکر]] را عبادتی برشمرده است که از نظر [[عظمت]] در میان [[عبادات]]، همتایی ندارد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۴۴۴؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۷۲ و عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۷۳.</ref>. آن [[حضرت]] هم خود اینگونه بود و هم به [[شاگردان]] مکتبش نیز به خوبی آموخته بود که [[تدبر]] و [[تفکر]] را مهم دانسته، [[زندگی]] خویش را با [[تفکر]] بیامیزند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۵.</ref>.
| |
| *[[نقل]] شده است، از [[مادر]] [[ابوذر غفاری]]، [[صحابی]] بزرگ و [[یار]] ارزنده [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}}، درباره [[عبادت]] [[ابوذر]] پرسیده شد؛ وی جواب داد: "[[ابوذر]] روزها در گوشهای از منزل مینشست و به [[تفکر]] میپرداخت"<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>. از [[امام صادق]] {{ع}} نیز چنین [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|كَانَ أَكْثَرَ عِبَادَةِ أَبِي ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ التَّفَكُّرُ وَ الِاعْتِبَارُ }}<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۴۲ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۹۷.</ref>؛ بیشترین [[عبادت]] [[ابوذر]]، تفکر و کسب [[عبرت]] بود<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۵-۳۰۶.</ref>.
| |
| *[[رسول خدا]] {{صل}} نیز راستگوترین [[مؤمنان]] را کسی میدانست که بیشتر در امر [[دنیا]] و آخرتش بیندیشد <ref>حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۷۳.</ref>. آن [[حضرت]] به [[اصحاب]] و [[یاران]] خود میفرمود: "[[دل]]هایتان را به [[مراقبه]] و بسیاری [[تفکر]] و [[عبرت]] گیری عادت دهید"<ref>{{متن حدیث|عَوِّدُوا قُلُوبَكُمُ التَّرَقُّبِ وَ أَكْثِرُوا التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَارَ}}؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۱۸۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۶.</ref>.
| |
| | |
| ==موضوعات [[تفکر]]==
| |
| *[[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به [[تفکر]] در اموری فرامی خواندند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
| |
| #'''[[خداشناسی]]:''' از مواردی که [[رسول خدا]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به [[تفکر]] در آن فرا خوانده اند، [[اندیشه]] درباره [[شناخت خداوند]] [[متعال]] است. آنچه [[پیامبر]] {{صل}} [[مردم]] را به [[تفکر]] در آن فرامی خواند، [[تعقل]] و [[تفکر]] درباره ذات [[الهی]] نیست، بلکه [[اندیشه]] درباره صنع [[الهی]] است. در [[روایات]] متعددی از آن [[حضرت]] بر پرهیز از [[تفکر]] در [[ذات مقدس الهی]]، تأکید و آن، مایه [[گمراهی]] [[بشر]] معرفی شده است. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "درباره هر چیزی [[تفکر]] کنید؛ اما درباره [[ذات خداوند]] [[اندیشه]] نکنید"<ref>{{متن حدیث|تَفَكَّرُوا فِي كُلِ شَيْ ءٍ وَ لَا تَفَكَّرُوا فِي ذَاتِ اللَّهِ }}؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۱۴ و کنز العمال، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>؛ و در روایتی دیگر میفرماید: "درباره [[نعمتهای خداوند]] بیندیشید و درباره [[ذات خدا]] نیندیشید"<ref>{{متن حدیث|تَفَكَّرُوا فِي الْآلَاءِ وَ لَا تَفَكَّرُوا فِي اللَّهِ }}؛ سلیمان بن احمد الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۲۵۰ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۱۴.</ref>. از [[ابن عباس]] نیز [[نقل]] شده است: "روزی همراه جمعی در [[مسجد]] حلقه زده بودیم که [[رسول خدا]] {{صل}} به نزد ما وارد شد"؛ سپس [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "چه میکنید؟" گفتی: درباره [[خورشید]] میاندیشیم که چگونه طلوع میکند و چگونه غروب میکند؛ آن [[حضرت]] فرمود: " آفرین بر شما! این چنین باشید! در مخلوق، [[تفکر]] کنید و در [[خالق]]، [[تفکر]] نکنید"<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۴۸ و با اندکی تغییر در: مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>. همچنین از او [[روایت]] شده است که گروهی درباره [[خدای عزوجل]] [[اندیشه]] میکردند و [[رسول خدا]] {{صل}} به آنان فرمود: "درباره خلق [[خدا]] [[تفکر]] کنید نه در [[ذات خداوند]]؛ به درستی که شما به در کش [[قادر]] نیستید"<ref>بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۴۸؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۱۴ و مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۶-۳۰۷.</ref>.
| |
| #'''[[جهان]] شناسی:''' از دیگر اموری که [[رسول خدا]] {{صل}} آن را از موضوعات [[تفکر]] [[مسلمانان]] دانسته، آنان را به [[اندیشه]] درباره آن فرا خوانده اند، [[تفکر]] درباره [[جهان]] [[آفرینش]] است. با [[تفکر]] در [[جهان]] [[آفرینش]] به خوبی روشن میشود که همه چیز، نشانه [[خداوند]] و عالم، جلوهای از ذات بیهمتای اوست.[[نقل]] شده است، پس از [[نزول]] [[آیات]]: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«بی گمان در آفرینش آسمانها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانههایی برای خردمندان است * (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.</ref>، [[حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: وای بر کسی که این [[آیات]] را بخواند و در آن نیندیشد و از آن [[عبرت]] نگیرد!<ref>{{متن حدیث|وَيْلٌ لِمَنْ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَاتِ وَ لَمْ يَتَفَكَّرَ فِيهَا}}؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۳۳۲ - ۳۳۳؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۷۲ و جاراللّه زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۴۵۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۶-۳۰۷.</ref>.
| |
| #'''[[انسان]] شناسی:''' [[تفکر]] درباره [[انسان]] و [[کسب معرفت]] درباره او از سودمندترین و والاترین راهها در [[شناخت خداوند]] [[متعال]] است؛ از اینرو، [[رسول خدا]] {{صل}} ضمن [[نقل]] روایاتی، [[مسلمانان]] را به [[لزوم]] [[اندیشه]] درباره [[معرفت نفس]] فرامی خواند و بر [[شناخت]] خویشتن خود تأکید میفرمود. [[نقل]] شده است، روزی شخصی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و پرسید: "راه [[شناخت حق]] چیست؟" [[رسول خدا]] {{صل}} پاسخ داد: "[[شناخت]] خود"<ref>عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۴۶ و مستدرک الوسیله، ج ۱۱، ص ۱۳۸.</ref>. واضح است که این [[شناخت]]، جز از راه [[تفکر]] و [[اندیشه]] ممکن نیست. ایشان در روایتی دیگر نیز فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ }}<ref>بحارالانوار، ج ۲، ص ۳۲ و عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۱۰۲.</ref>؛ هر که خود را [[شناخت]]، [[پروردگار]] خویش را نیز شناخته است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۸.</ref>.
| |
| #'''[[اندیشه]] درباره [[قرآن]] :''' [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[تفکر]] و [[تدبر]] در [[قرآن]] و [[عبرت]] گرفتن از آموزههای آن، بسیار تأکید داشته، [[تدبر]] و [[تعقل]] درباره [[قرآن]] را [[عبادت]] شمرده است. از [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[نقل]] شده است که روزی فرمود: "به چشمانتان بهرهای از [[عبادت]] برسانید"؛ [[مردم]] گفتند: "چگونه به چشمانمان بهرهای از [[عبادت]] برسانیم؟" فرمود: "با نگاه کردن به [[قرآن]] و [[تفکر]] در آن و [[عبرت]] گیری از عجایب آن"<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۸.</ref>.
| |
| #'''[[اندیشه]] درباره [[مرگ]] :''' [[مرگ]] نیز از اموری است که [[رسول اکرم]] {{صل}} بر [[اندیشه]] درباره آن تأکید کرده است. آن [[حضرت]]، ضمن توصیههایشان، به [[ابوذر غفاری]] فرمود: "ای [[ابوذر]]! هرگاه جنازهای را [[همراهی]] کردی، پس عملت در آن حال، [[تفکر]] و [[فروتنی]] باشد و بدان که تو نیز روزی به او ملحق خواهی شد"<ref>اعلام الدین، ص ۱۹۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۴۶۵.</ref>. آن [[حضرت]]، با فضیلتترین [[اندیشهها]] را [[اندیشه]] درباره [[مرگ]] دانسته و فرموده است: {{متن حدیث|أَفْضَلُ التَّفَكُّرِ ذِكْرُ الْمَوْتِ }}<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۶۵ و مستدرک الوسیله، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۸-۳۰۹.</ref>.
| |
| | |
| ==[[عبرت]]گیری==
| |
| *سنتهای [[حاکم]] بر [[تاریخ]]، سنتهایی معین و ثابت اند؛ از اینرو، [[تفکر]] درباره [[تاریخ]] گذشتگان مایه [[پند]] و [[اندرز]] و سبب [[اصلاح]] امور [[مردم]] خواهد بود و با [[تفکر]] درست درباره [[تاریخ]] میتوان از دگرگونیهای زمانه و از هشدارهای روزگار [[بهره]] جست<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۹.</ref>.
| |
| *[[رسول خدا]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به [[عبرت]] گیری از حوادث و وقایع روزگار فراخوانده و فرمودهاند: "[[عبرت]] بگیرید از آنانی که پیش از شما بودند و کیفرهای [[عبرت]] آموز دیدند"<ref>ابو الفتح کراجکی، کنز الفوائد، ج ۲، ص ۳۱ و بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۷۳.</ref>. ایشان در ضمن نصایحی، به [[ابن مسعود]] چنین میفرماید: "از گذشتگان و [[پادشاهان]] جابری که در گذشتند، یاد کن؛ پس به درستی که [[خداوند]] فرمود: {{متن قرآن|وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَلِكَ كَثِيرًا}}<ref>«و عاد و ثمود و اصحاب رسّ و نسلهای بسیاری را که در (فاصله) میان آنان بودند (از میان برداشتیم)» سوره فرقان، آیه ۳۸.</ref><ref>بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۶.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} خوشبختترین [[مردم]] را کسی میدانست که از دیگران [[عبرت]] بگیرد<ref>ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۷۹؛ المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۱۷۵، الکافی، ج ۸، ص ۸۱ و حسین بن سعید اهوازی، الزهد، ص ۱۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۹.</ref>.
| |
| *[[نقل]] شده است، در [[جنگ احد]]، [[عمرو بن عبداللّه]]، که کنیهاش ابوعزه شاعر بود، به [[اسارت]] [[مسلمانان]] در آمد. او پیش از این در [[جنگ بدر]] نیز به [[اسارت]] [[مسلمانان]] در آمده بود؛ اما توانست با [[گریه و زاری]] [[محبت]] [[رسول خدا]] {{صل}} را نسبت به خود برانگیخته، آزاد شود. این بار نیز ابوعزه گفت: "ای [[محمد]] {{صل}} [بار دیگر] بر من منت بگذار و آزادم کن!" اما [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[مؤمن]] از یک سوراخ دو بار گزیدن نمیشود<ref>{{متن حدیث|لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ}}</ref>؛ سپس فرمود: "تو دیگر به [[مکه]] بر نخواهی گشت که بهگونههایت دست بکشی و بگویی دوبار [[محمد]] {{صل}} را مسخره کردم". آنگاه [[رسول خدا]] {{صل}} به [[عاصم بن ثابت]] [[دستور]] داد تا گردنش را بزند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۳۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۲، ص ۱۰۴، الطبقات الکبری، ج۲، ص۳۳ و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۰۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۱۰.</ref>.
| |
| *[[امام صادق]] {{ع}} در مصباح الشریعة با بیان روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[عبرت]] و ثمرات آن، میفرماید: "شخصی که به نظر [[عبرت]] مینگرد، [[زندگی]] او در [[دنیا]] مانند [[زندگی]] کسی است که [[خواب]] میبیند و همانگونه که شخص خوابیده میبیند؛ ولی با [[بدن]]، مس جسمانی ندارد، مطالبی که [[آدم]] [[عبرت]] گیرنده نیز [[درک]] میکند، دیدنی و مس شدنی نیست و شخص [[عبرت]] گیرنده به [[دلیل]] [[زشت]] شمردن معاملات و کارهای آنان که فریفته [[زندگی دنیوی]] شدهاند، آن چه را که حساب و [[عقاب]] و [[عذاب]] داشته باشد، از [[قلب]] و [[نفس]] خود [[پاک]] میکند و در مقابل، به اعمالی توجه میکند که راه [[قرب به خداوند]] [[متعال]] است و باعث [[خشنودی]] و [[عفو]] اوست و سپس به [[کمک]] آن، موجبات [[عقاب]] و حساب را از بین میبرد و چیزهایی را که در آن [[دنیا]] او را به سوی خود [[دعوت]] میکند، و با مظاهر فریبندهاش خود را برایش میآراید، از خود [[پاک]] میکند؛ پس [[عبرت]] برای صاحبان خود سه اثر بر جای میگذارد:
| |
| #به [[حقیقت]] [[اعمال]] خود [[علم]] پیدا میکنند؛
| |
| #به آن چه که میدانند عمل میکنند؛
| |
| #به آنچه که [[آگاه]] نیستند، [[آگاه]] میشوند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۱۰.</ref>. | |
| *[[عبرت]]، در مقایسه با [[مقام]] [[زهد]]، در [[مقام]] دوم و در مقایسه با [[مقام]] [[خشیت]]، اول است. [[زهد]]، مقدمه [[مقام]] [[عبرت]] است و چون نظر [[انسان]] با [[عبرت]] همراه شد، به [[مقام]] [[عظمت]] و جلال [[حق]] مطلع میشود و برای او [[خشیت]] حاصل خواهد شد و تا [[انسان]] در نتیجه [[زهد]]، [[قلب]] صاف، [[پاک]] و روشن پیدا نکرده باشد نخواهد توانست نظر [[عبرت]] داشته باشد. [[خداوند متعال]] میفرماید: "پس، ای صاحبان چشم! [[عبرت]] بگیرید!" همچنین فرمود: "به درستی که چشمهای ظاهر، [[نابینا]] نمیشود؛ بلکه دلهایی که در سینه هاست، [[نابینا]] میشود". پس، هرکه [[خداوند]]، چشم دلش را باز سازد و چشمانش با [[عبرت]] [[بینا]] شود، برایش منزلتی رفیع و ملکی [[عظیم]] خواهد بود"<ref>مصباح الشریعه، ص ۲۰۱ و بحار الأنوار، ج ۶۸، ص ۳۲۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۱۰-۳۱۱.</ref>.
| |
| | |
| ==ثمرات [[تفکر]]==
| |
| *کمگویی و کوتاه کردن سخن از ثمرات [[تفکر]] است. انسانی که [[حقیقت]] [[تفکر]] را دریافته باشد، هرگز به گزاف سخن نمی گوید، جدال نمیکند و.... همچنان که [[پیامبر خدا]] {{صل}} نیز چنین بود. [[نقل]] شده است، ایشان خود را از سه چیز به شدت دور نگه میداشت: "جدال و کشمکش، پرحرفی و بیان سخنان بیفایده"<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۹؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۸؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۴ - ۱۵ و معانی الاخبار، ص ۸۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۱۱.</ref>.
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| * [[پرونده:152259.jpg|22px]]، [[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{یادآوری پانویس}}
| |
| {{پانویس2}}
| |
| | |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:سیره پیامبر خاتم]]
| |
| [[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
| |
| [[رده:تفکر]]
| |
| [[رده:تدبر]]
| |