جز
جایگزینی متن - 'بیان' به 'بیان'
جز (جایگزینی متن - 'بیان' به 'بیان') |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==ابلیس [[دشمن]] [[انسان]]== | ==ابلیس [[دشمن]] [[انسان]]== | ||
*در یازده [[آیه]] از [[قرآن کریم]] از ابلیس [[سخن]] گفته شده است که نه بار آن مربوط به ماجرای رانده شدنش از [[درگاه الهی]] است. واژه [[شیطان]] و [[شیاطین]] نیز ۸۸ بار در [[قرآن]] به کار رفته که در بسیاری از موارد به معنای ابلیس است. ابلیس پس از [[آفرینش آدم]]، از [[فرمان خدا]]، مبنی بر [[سجده]] به [[حضرت آدم]]، [[سرکشی]] کرد و به همین [[دلیل]] از [[درگاه الهی]] رانده شد<ref> [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۷۳. </ref>. به همین منظور، [[قرآن]] هنگامی که از ابلیس یا [[شیطان]] [[سخن]] میگوید در صدد | *در یازده [[آیه]] از [[قرآن کریم]] از ابلیس [[سخن]] گفته شده است که نه بار آن مربوط به ماجرای رانده شدنش از [[درگاه الهی]] است. واژه [[شیطان]] و [[شیاطین]] نیز ۸۸ بار در [[قرآن]] به کار رفته که در بسیاری از موارد به معنای ابلیس است. ابلیس پس از [[آفرینش آدم]]، از [[فرمان خدا]]، مبنی بر [[سجده]] به [[حضرت آدم]]، [[سرکشی]] کرد و به همین [[دلیل]] از [[درگاه الهی]] رانده شد<ref> [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۷۳. </ref>. به همین منظور، [[قرآن]] هنگامی که از ابلیس یا [[شیطان]] [[سخن]] میگوید در صدد بیان [[دشمنی]] این موجود با [[انسان]] هاست. برخی از آیاتی که دلالت بر [[دشمنی]] ابلیس و یا [[شیطان]] نسبت به [[انسانها]] میکند عبارت است از:{{متن قرآن|فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ}}<ref>«گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست» سوره طه، آیه ۱۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟» سوره یس، آیه ۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا}}<ref>«به راستی شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدارید!» سوره فاطر، آیه ۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ}}<ref>«گفت: اين كار شيطان بود. او به آشكارا دشمنى گمراه كننده است.» سوره قصص، آیه ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«از گامهای شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۱۶۸.</ref>؛ و.... | ||
*در [[روایات]] نیز نقش [[دشمنی]] [[شیطان]] بسیار برجسته است؛ چنانکه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: «ای [[بندگان خدا]]، از [[دشمن خدا]] بترسید که همۀ شما را به درد خود [[مبتلا]] میکند و با [[فریب]] و فراخواندنش، شما را به [[هلاکت]] میرساند و با سواره [[نظام]] و پیادگان خویش بر شما میتازد. [[سوگند]] به جانم که او تیر هلاک و [[شر]] را بر کمانش نهاده است و چلّه آن را تا نهایت میکشد و از جایگاهی نزدیک و دقیق شما را [[هدف]] قرار میدهد؛ چراکه او خودش گفته: پروردگارا، به خاطر آنکه مرا [[فریب]] دادی، [[اعمال]]، [[ناپسند]] بندگانت را در نظرشان زیبا جلوه میدهم و حتماً همگان را [[گمراه]] میکنم»<ref>{{متن حدیث|فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ یُعْدِیَکُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ یَسْتَفِزَّکُمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ یُجْلِبَ عَلَیْکُمْ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ [رَجْلِهِ] فَلَعَمْرِی لَقَدْ فَوَّقَ لَکُمْ سَهْمَ الْوَعِیدِ وَ أَغْرَقَ إِلَیْکُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِیدِ وَ رَمَاکُمْ مِنْ مَکَانٍ قَرِیبٍ فَقَالَ ﴿رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۷۴. </ref> | *در [[روایات]] نیز نقش [[دشمنی]] [[شیطان]] بسیار برجسته است؛ چنانکه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: «ای [[بندگان خدا]]، از [[دشمن خدا]] بترسید که همۀ شما را به درد خود [[مبتلا]] میکند و با [[فریب]] و فراخواندنش، شما را به [[هلاکت]] میرساند و با سواره [[نظام]] و پیادگان خویش بر شما میتازد. [[سوگند]] به جانم که او تیر هلاک و [[شر]] را بر کمانش نهاده است و چلّه آن را تا نهایت میکشد و از جایگاهی نزدیک و دقیق شما را [[هدف]] قرار میدهد؛ چراکه او خودش گفته: پروردگارا، به خاطر آنکه مرا [[فریب]] دادی، [[اعمال]]، [[ناپسند]] بندگانت را در نظرشان زیبا جلوه میدهم و حتماً همگان را [[گمراه]] میکنم»<ref>{{متن حدیث|فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ یُعْدِیَکُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ یَسْتَفِزَّکُمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ یُجْلِبَ عَلَیْکُمْ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ [رَجْلِهِ] فَلَعَمْرِی لَقَدْ فَوَّقَ لَکُمْ سَهْمَ الْوَعِیدِ وَ أَغْرَقَ إِلَیْکُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِیدِ وَ رَمَاکُمْ مِنْ مَکَانٍ قَرِیبٍ فَقَالَ ﴿رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۷۴. </ref> | ||
==[[دلیل]] [[دشمنی]] ابلیس== | ==[[دلیل]] [[دشمنی]] ابلیس== | ||
*اینکه چطور شد ابلیس با این همه [[اجر]] [[قرب]] جزء [[دشمنان]] [[انسان]] شد؛ دلیلش در [[قرآن]] چنین | *اینکه چطور شد ابلیس با این همه [[اجر]] [[قرب]] جزء [[دشمنان]] [[انسان]] شد؛ دلیلش در [[قرآن]] چنین بیان شده است که ابلیس نسبت به [[برتری]] [[آدم]] بر [[فرشتگان]] و [[تکریم]] ویژۀ او از سوی [[خداوند]]، [[حسادت]] ورزید و این عمل موجب طرد ابلیس از [[مقام قرب الهی]] شد و لذا تا [[روز قیامت]] مورد [[لعن]] [[خداوند]] قرار گرفت<ref>ر.ک: [[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۷۲-۵۷۳. </ref>. | ||
*چرایی [[حسادت]] [[شیطان]] نسبت به [[انسان]] از [[تکبر]] او نشأت میگیرد، با توجه به [[آیات]] و [[روایات]] سبب [[حسادت]] [[شیطان]] [[تکبر]] چنانکه آیۀ {{متن قرآن|قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}}<ref>«گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفريده اى و او را از گِل.» سوره اعراف، آیه ۱۲.</ref> نقش [[تکبر]] [[شیطان]] را به وضوح نشان میدهد. و یا در آیۀ {{متن قرآن|قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«گفت: سر آن ندارم که برای بشری فروتنی کنم که او را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک آفریدهای» سوره حجر، آیه ۳۳.</ref> نیز چنین تکبری از [[شیطان]] کاملا مشخص است. | *چرایی [[حسادت]] [[شیطان]] نسبت به [[انسان]] از [[تکبر]] او نشأت میگیرد، با توجه به [[آیات]] و [[روایات]] سبب [[حسادت]] [[شیطان]] [[تکبر]] چنانکه آیۀ {{متن قرآن|قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}}<ref>«گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفريده اى و او را از گِل.» سوره اعراف، آیه ۱۲.</ref> نقش [[تکبر]] [[شیطان]] را به وضوح نشان میدهد. و یا در آیۀ {{متن قرآن|قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«گفت: سر آن ندارم که برای بشری فروتنی کنم که او را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک آفریدهای» سوره حجر، آیه ۳۳.</ref> نیز چنین تکبری از [[شیطان]] کاملا مشخص است. | ||
*[[امام سجاد]]{{ع}} هم در روایتی اولین [[گناه]] [[شیطان]] را [[کبر]] معرفی میکند: «نخستین گناهی که معصیتِ [[خداوند]] بدان صورت گرفت [[تکبر]] بود که [[گناه]] [[شیطان]] بود»<ref>{{متن حدیث|فَأَوَّلُ مَا عُصِیَ اللَّهُ بِهِ الْکِبْرُ مَعْصِیَةُ إِبْلِیس}}؛ کافی، ج ۲، ص ۳۱۷. </ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} علت تمرد ابلیس از امر [[خداوند]] را اینگونه | *[[امام سجاد]]{{ع}} هم در روایتی اولین [[گناه]] [[شیطان]] را [[کبر]] معرفی میکند: «نخستین گناهی که معصیتِ [[خداوند]] بدان صورت گرفت [[تکبر]] بود که [[گناه]] [[شیطان]] بود»<ref>{{متن حدیث|فَأَوَّلُ مَا عُصِیَ اللَّهُ بِهِ الْکِبْرُ مَعْصِیَةُ إِبْلِیس}}؛ کافی، ج ۲، ص ۳۱۷. </ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} علت تمرد ابلیس از امر [[خداوند]] را اینگونه بیان کرده است: «ابلیس به [[دلیل]] وجود دو صفت [[تعصب]] و [[تکبر]] پیشوای [[متعصبان]] و [[مستکبران]] است. [[خداوند]] تلاشهای طولانی او را فقط به خاطر یک لحظه [[خودبزرگبینی]] و [[تکبّر]] از بین برد، در حالیکه او شش هزار سال [[خداوند]] را پرستید، آن هم معلوم نیست که این شش هزار سال از سالهای دنیاست یا از سالهای [[آخرت]]»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ </ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۷۴. </ref> | ||
*براساس [[آیات قرآن]] [[دلیل]] دیگر [[خروج]] [[شیطان]] از بارگاه [[الهی]] [[کفر]] او بود، چراکه [[تکبر]] و خود را [[برتر]] از [[خداوند]] دیدن موجب [[کفر]] میشود. چنانکه در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref>. [[کفر]] [[شیطان]] به خاطر [[تکبر]] کاملا مشهود است<ref>ر.ک: [[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۷۲-۵۷۳. </ref>. | *براساس [[آیات قرآن]] [[دلیل]] دیگر [[خروج]] [[شیطان]] از بارگاه [[الهی]] [[کفر]] او بود، چراکه [[تکبر]] و خود را [[برتر]] از [[خداوند]] دیدن موجب [[کفر]] میشود. چنانکه در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref>. [[کفر]] [[شیطان]] به خاطر [[تکبر]] کاملا مشهود است<ref>ر.ک: [[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۷۲-۵۷۳. </ref>. | ||
*نکته جالبی که وجود دارد این است که [[آیه]] درصدد [[اثبات]] این مطلب است که [[شیطان]] از گذشته [[کافر]] بوده است، چراکه از لفظ "کان" که فعل ماضی است استفاده کرده است، به همین [[دلیل]] بین [[مفسرین]] نسبت به این لفظ [[اختلاف]] ایجاد شده است: | *نکته جالبی که وجود دارد این است که [[آیه]] درصدد [[اثبات]] این مطلب است که [[شیطان]] از گذشته [[کافر]] بوده است، چراکه از لفظ "کان" که فعل ماضی است استفاده کرده است، به همین [[دلیل]] بین [[مفسرین]] نسبت به این لفظ [[اختلاف]] ایجاد شده است: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# [[آفرینش]] ابلیس، برای [[امتحان]] [[بندگان]] است: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«و او را بر آنان چیرگی نبود مگر برای آنکه: آن کس را که به جهان واپسین ایمان دارد از آن کس که بدان در شک است معلوم داریم. و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است» سوره سبأ، آیه ۲۱.</ref>. [[خداوند]]، القائات [[شیطان]] را برای بیماردلان و سنگ دلان مایۀ [[آزمایش]] قرار داده است: {{متن قرآن|لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«تا آنچه را شیطان (در دلها) میافکند آزمونی برای بیماردلان و سنگدلان کند» سوره حج، آیه ۵۳.</ref>. ابلیس، با بهرهگیری از [[هوای نفس]] [[انسان]]، او را [[وسوسه]] کرده و در بوته [[آزمایش]] قرار میدهد؛ چنانکه [[تکلیف]] و هدایتپذیری، بدون [[آفرینش]] ابلیس تحقّق نمییابد<ref>ر.ک: [[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۶۸-۵۷۲؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۶۳.</ref>. | # [[آفرینش]] ابلیس، برای [[امتحان]] [[بندگان]] است: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«و او را بر آنان چیرگی نبود مگر برای آنکه: آن کس را که به جهان واپسین ایمان دارد از آن کس که بدان در شک است معلوم داریم. و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است» سوره سبأ، آیه ۲۱.</ref>. [[خداوند]]، القائات [[شیطان]] را برای بیماردلان و سنگ دلان مایۀ [[آزمایش]] قرار داده است: {{متن قرآن|لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«تا آنچه را شیطان (در دلها) میافکند آزمونی برای بیماردلان و سنگدلان کند» سوره حج، آیه ۵۳.</ref>. ابلیس، با بهرهگیری از [[هوای نفس]] [[انسان]]، او را [[وسوسه]] کرده و در بوته [[آزمایش]] قرار میدهد؛ چنانکه [[تکلیف]] و هدایتپذیری، بدون [[آفرینش]] ابلیس تحقّق نمییابد<ref>ر.ک: [[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۶۸-۵۷۲؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۶۳.</ref>. | ||
# [[فلاسفه]] معتقدند تضادّ و [[کشمکش]]، زمینۀ دریافت [[فیض]] [[حق]] و سبب [[تکامل]] است. حرکت، بدون وجودِ تضاد ممکن نیست؛ زیرا حرکت، تکاپویی است که با اصطکاک محقّق میشود. تضادّ و [[اختلاف]]، [[زمینهساز]] [[فیض]] و منشأ [[خیرات]] و پیدایش موجودات است به همین [[دلیل]] وجود ابلیس برای پیدایش هستی و زمینه [[تکامل]]، وجودی ضروی است<ref>ر.ک: [[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۶۸-۵۷۲ </ref>. | # [[فلاسفه]] معتقدند تضادّ و [[کشمکش]]، زمینۀ دریافت [[فیض]] [[حق]] و سبب [[تکامل]] است. حرکت، بدون وجودِ تضاد ممکن نیست؛ زیرا حرکت، تکاپویی است که با اصطکاک محقّق میشود. تضادّ و [[اختلاف]]، [[زمینهساز]] [[فیض]] و منشأ [[خیرات]] و پیدایش موجودات است به همین [[دلیل]] وجود ابلیس برای پیدایش هستی و زمینه [[تکامل]]، وجودی ضروی است<ref>ر.ک: [[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۶۸-۵۷۲ </ref>. | ||
*پاسخهایی که در | *پاسخهایی که در بیان فوق گفته شد [[دلیل]] بر مهلت دادن به [[شیطان]] نیز هست، ولی به طور خاص اگر بخواهیم [[دلیل]] مهلت دادن به [[شیطان]] را بیان کنیم میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم: | ||
#براساس برخی از [[روایات]]، [[خداوند]] برای [[پاداش]] عبادتهای [[شیطان]]، تقاضای مهلت دادن [[شیطان]] را پذیرفت. | #براساس برخی از [[روایات]]، [[خداوند]] برای [[پاداش]] عبادتهای [[شیطان]]، تقاضای مهلت دادن [[شیطان]] را پذیرفت. | ||
# [[هدف]] [[خداوند]] در مهلت دادن به ابلیس این بود که به او [[فرصت]] [[توبه]] کردن بدهد. | # [[هدف]] [[خداوند]] در مهلت دادن به ابلیس این بود که به او [[فرصت]] [[توبه]] کردن بدهد. |