امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '({{ع}})' به '{{ع}}'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '({{ع}})' به '{{ع}}')
خط ۱۳: خط ۱۳:


==[[فضائل]] و [[مناقب]] [[سید الشهداء]]{{ع}}==
==[[فضائل]] و [[مناقب]] [[سید الشهداء]]{{ع}}==
*امام حسین{{ع}} شش سال از دوران زندگی‌اش را با جد بزرگوارش سپری کرد و در این مدت همیشه در کنار [[رسول خدا]]{{صل}} بوده و حتی در وقت [[نماز]] از آن [[حضرت]] جدا نمی‌شد. [[رسول خدا]]{{صل}} با جملاتی که دربارۀ امام حسین فرموده گوشه‌ای از [[فضائل]] او و برادرش را به [[مردم]] بازگو نمود، مانند [[حدیث]]: «[[حسن]] و [[حسین]] [[سرور جوانان اهل بهشت]] هستند»<ref>{{متن حدیث|الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۱؛ شرح مسلم، ج۶، ص۴۱.</ref>.<ref>ر.ک. [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۰.</ref> [[پیامبر]] علاقه‌ای بسیار به او داشت و پیوسته در گفتار و [[رفتار]]، از مهر شگفت خویش به [[فرزند]] دخترش پرده برمی‌داشت. او را به سینه می‌فشرد و گلویش را می‌بوسید و می‌فرمود: «[[حسین]] از من است و من از اویم. [[خدا]] [[دوست]] دارد کسی را که [[حسین]] را [[دوست]] دارد. [[حسین]] از [[اسباط]] است»<ref>{{متن حدیث|حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط}}؛ کامل الزیارات، ص۵۳.</ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref> [[روایت]] است که [[پیامبر]] بر [[منبر]] [[سخنرانی]] می‌کردند، چون [[امام حسن]] و [[حسین]] ({{ع}}) آمدند [[پیامبر]] از [[منبر]] پایین آمد و آنان را در آغوش گرفت. مهم‌ترین رخداد دوران [[کودکی امام حسن]]{{ع}} و امام حسین{{ع}} شرکت در [[مباهله]] بود. امام حسین{{ع}} از نظر ظاهری [[شبیه به پیامبر]]{{صل}} بود. ایشان مردی [[سپیدچهره]] بود و عمامه‌ای سیاه بر سر می‌گذاشت و [[موی سر]] و [[محاسن]] خود را خضاب می‌کرد. [[حضرت]] مردی [[صاحب]] [[کرم]] و بردبار بود و به [[فقرا]] و مساکین رسیدگی می‌کرد و با آنان نشست و برخاست داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*امام حسین{{ع}} شش سال از دوران زندگی‌اش را با جد بزرگوارش سپری کرد و در این مدت همیشه در کنار [[رسول خدا]]{{صل}} بوده و حتی در وقت [[نماز]] از آن [[حضرت]] جدا نمی‌شد. [[رسول خدا]]{{صل}} با جملاتی که دربارۀ امام حسین فرموده گوشه‌ای از [[فضائل]] او و برادرش را به [[مردم]] بازگو نمود، مانند [[حدیث]]: «[[حسن]] و [[حسین]] [[سرور جوانان اهل بهشت]] هستند»<ref>{{متن حدیث|الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۱؛ شرح مسلم، ج۶، ص۴۱.</ref>.<ref>ر.ک. [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۰.</ref> [[پیامبر]] علاقه‌ای بسیار به او داشت و پیوسته در گفتار و [[رفتار]]، از مهر شگفت خویش به [[فرزند]] دخترش پرده برمی‌داشت. او را به سینه می‌فشرد و گلویش را می‌بوسید و می‌فرمود: «[[حسین]] از من است و من از اویم. [[خدا]] [[دوست]] دارد کسی را که [[حسین]] را [[دوست]] دارد. [[حسین]] از [[اسباط]] است»<ref>{{متن حدیث|حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط}}؛ کامل الزیارات، ص۵۳.</ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref> [[روایت]] است که [[پیامبر]] بر [[منبر]] [[سخنرانی]] می‌کردند، چون [[امام حسن]] و [[حسین]] {{ع}} آمدند [[پیامبر]] از [[منبر]] پایین آمد و آنان را در آغوش گرفت. مهم‌ترین رخداد دوران [[کودکی امام حسن]]{{ع}} و امام حسین{{ع}} شرکت در [[مباهله]] بود. امام حسین{{ع}} از نظر ظاهری [[شبیه به پیامبر]]{{صل}} بود. ایشان مردی [[سپیدچهره]] بود و عمامه‌ای سیاه بر سر می‌گذاشت و [[موی سر]] و [[محاسن]] خود را خضاب می‌کرد. [[حضرت]] مردی [[صاحب]] [[کرم]] و بردبار بود و به [[فقرا]] و مساکین رسیدگی می‌کرد و با آنان نشست و برخاست داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.


==[[ویژگی‌های اخلاقی]] و [[رفتاری]]==
==[[ویژگی‌های اخلاقی]] و [[رفتاری]]==
خط ۲۵: خط ۲۵:


==دوران [[امامت]]==
==دوران [[امامت]]==
*[[امامت]] [[حسین بن علی]]{{ع}} از سال ۵۰ آغاز گشت و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. امام حسین{{ع}} جزء [[دوازده]] تنی است که [[پیامبر]]{{صل}} در [[حدیث]] مشهور [[جابر]] [[انصاری]] از آنان یاد می‌کند و آنان را [[خلیفه]] و [[وصی]] خویش می‌خواند. افزون بر این، [[امام]]{{ع}} در ماجرای [[مباهله]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود. [[پیامبر]] {{صل}} دربارۀ [[امامت]] او و برادرش [[امام حسن]] ({{ع}}) فرمود: «این دو فرزندم، امام‌اند؛ چه بنشینند و چه [[قیام]] کنند»<ref>{{متن حدیث| الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.</ref>. [[امام حسن]]{{ع}} نیز بر [[امامت]] ایشان تصریح کرده و هنگام [[شهادت]]، [[برادر]] را [[امام]] پس از خود خوانده و فرموده است: «چون [[وفات]] یابم و [[روح]] از تنم جدا گردد، [[حسین بن علی]] [[امام]] است. [[وراثت]] او از [[پیامبر]]، نزد [[خدا]] در کتاب ثبت است»<ref>{{متن حدیث|أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ{{ع}}بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص}}؛‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱.  </ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳.</ref>
*[[امامت]] [[حسین بن علی]]{{ع}} از سال ۵۰ آغاز گشت و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. امام حسین{{ع}} جزء [[دوازده]] تنی است که [[پیامبر]]{{صل}} در [[حدیث]] مشهور [[جابر]] [[انصاری]] از آنان یاد می‌کند و آنان را [[خلیفه]] و [[وصی]] خویش می‌خواند. افزون بر این، [[امام]]{{ع}} در ماجرای [[مباهله]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود. [[پیامبر]] {{صل}} دربارۀ [[امامت]] او و برادرش [[امام حسن]] {{ع}} فرمود: «این دو فرزندم، امام‌اند؛ چه بنشینند و چه [[قیام]] کنند»<ref>{{متن حدیث| الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.</ref>. [[امام حسن]]{{ع}} نیز بر [[امامت]] ایشان تصریح کرده و هنگام [[شهادت]]، [[برادر]] را [[امام]] پس از خود خوانده و فرموده است: «چون [[وفات]] یابم و [[روح]] از تنم جدا گردد، [[حسین بن علی]] [[امام]] است. [[وراثت]] او از [[پیامبر]]، نزد [[خدا]] در کتاب ثبت است»<ref>{{متن حدیث|أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ{{ع}}بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص}}؛‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱.  </ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳.</ref>
==[[قیام]] [[سید الشهداء]] و [[شهادت]] [[حضرت]]==
==[[قیام]] [[سید الشهداء]] و [[شهادت]] [[حضرت]]==
*[[امام حسین]]{{ع}} پس از [[شهادت امام حسن]]{{ع}} به [[امامت]] رسید. ده سال از [[امامت]] آن [[حضرت]] در دوران [[معاویه]] سپری گردید<ref>ر.ک. [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۱.</ref> که در این مدت به [[احترام]] [[پیمان]] برادرش با وی [[صبر]] کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>. بعد از [[صلح امام حسن]]{{ع}} از [[بیعت]] با [[معاویه]] [[خودداری]] کرد و در برابر [[امویان]] موضع می‌گرفت و با آنان برخورد می‌کرد؛ اما در مواجهه با برخی افراد که ایشان را به [[قیام]] [[علیه ]] [[معاویه]] تحریک می‌کردند، [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[صلاح]] نمی‌دانست و آنها را نیز برحذر می‌داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>؛ چراکه [[معاویه]] شخصیتی [[دینی]] برای خویش برساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب [[وحی]] بر خود نهاده بود. [[سیاست]] [[معاویه]]، از طرفی با فریبکاری و [[ظاهرسازی]] و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ [[ترور]]، ایجاد [[وحشت]] و [[تبعید]] [[استوار]] شده بود<ref>معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.</ref>. بر این اساس، [[قیام]] [[علیه ]] [[معاویه]]، بسیار دشوار می‌نمود تا جایی که هم [[امام حسن]] و هم امام حسین ({{ع}}) [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[مصلحت]] ندانستند<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. پس از [[شهادت امام]] مجتبی{{ع}}، در زمان حیات [[معاویه]] نیز بر این موضع خود [[باقی]] ماند و ضمن [[ضرورت]] [[قیام]] بر [[حکومت]] [[کفر]]، [[قیام]] را بعد از حیات [[معاویه]] موکول کردند. امام حسین{{ع}} هنگامی که [[معاویه]] برای [[یزید]] از [[مردم]] [[بیعت]] می‌گرفت، دست [[بیعت]] با او نداد و ضمن خطبه‌ای [[معاویه]] را محکوم کرد<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*[[امام حسین]]{{ع}} پس از [[شهادت امام حسن]]{{ع}} به [[امامت]] رسید. ده سال از [[امامت]] آن [[حضرت]] در دوران [[معاویه]] سپری گردید<ref>ر.ک. [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۱.</ref> که در این مدت به [[احترام]] [[پیمان]] برادرش با وی [[صبر]] کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>. بعد از [[صلح امام حسن]]{{ع}} از [[بیعت]] با [[معاویه]] [[خودداری]] کرد و در برابر [[امویان]] موضع می‌گرفت و با آنان برخورد می‌کرد؛ اما در مواجهه با برخی افراد که ایشان را به [[قیام]] [[علیه ]] [[معاویه]] تحریک می‌کردند، [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[صلاح]] نمی‌دانست و آنها را نیز برحذر می‌داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>؛ چراکه [[معاویه]] شخصیتی [[دینی]] برای خویش برساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب [[وحی]] بر خود نهاده بود. [[سیاست]] [[معاویه]]، از طرفی با فریبکاری و [[ظاهرسازی]] و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ [[ترور]]، ایجاد [[وحشت]] و [[تبعید]] [[استوار]] شده بود<ref>معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.</ref>. بر این اساس، [[قیام]] [[علیه ]] [[معاویه]]، بسیار دشوار می‌نمود تا جایی که هم [[امام حسن]] و هم امام حسین {{ع}} [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[مصلحت]] ندانستند<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. پس از [[شهادت امام]] مجتبی{{ع}}، در زمان حیات [[معاویه]] نیز بر این موضع خود [[باقی]] ماند و ضمن [[ضرورت]] [[قیام]] بر [[حکومت]] [[کفر]]، [[قیام]] را بعد از حیات [[معاویه]] موکول کردند. امام حسین{{ع}} هنگامی که [[معاویه]] برای [[یزید]] از [[مردم]] [[بیعت]] می‌گرفت، دست [[بیعت]] با او نداد و ضمن خطبه‌ای [[معاویه]] را محکوم کرد<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*پس از [[مرگ]] [[معاویه]] در سال ۶۰ﻫ. فرزندش [[یزید]] بر جای او نشست. امام حسین{{ع}} با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر [[صلح]] را [[مصلحت]] ندانست و [[قیام]] [[آشکار]] خویش [[علیه ]] [[حکومت]] را آغاز کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. از این رو، به عنوان [[اعتراض]]، از [[مدینه]] به [[مکه]] [[هجرت]] کرد و چند [[ماه]] آنجا بود. به دعوتِ [[مردم کوفه]] که از هواداران او و پدرش بودند، برای [[مبارزه]] با سلطۀ [[یزید]] از [[مکه]] به سوی [[کوفه]] عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به [[کوفه]]، در سرزمین [[کربلا]] به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود [[تسلیم]] شود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>، خود و [[فرزندان]] و بستگان و یارانش در [[روز جمعه]]، دهم [[محرم]] سال ۶۱ [[هجری]] در سرزمین [[کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند. [[سن امام]] را به هنگام [[شهادت]] بین ۵۶ تا ۵۸ سال [[روایت]] کرده‌اند<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*پس از [[مرگ]] [[معاویه]] در سال ۶۰ﻫ. فرزندش [[یزید]] بر جای او نشست. امام حسین{{ع}} با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر [[صلح]] را [[مصلحت]] ندانست و [[قیام]] [[آشکار]] خویش [[علیه ]] [[حکومت]] را آغاز کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. از این رو، به عنوان [[اعتراض]]، از [[مدینه]] به [[مکه]] [[هجرت]] کرد و چند [[ماه]] آنجا بود. به دعوتِ [[مردم کوفه]] که از هواداران او و پدرش بودند، برای [[مبارزه]] با سلطۀ [[یزید]] از [[مکه]] به سوی [[کوفه]] عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به [[کوفه]]، در سرزمین [[کربلا]] به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود [[تسلیم]] شود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>، خود و [[فرزندان]] و بستگان و یارانش در [[روز جمعه]]، دهم [[محرم]] سال ۶۱ [[هجری]] در سرزمین [[کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند. [[سن امام]] را به هنگام [[شهادت]] بین ۵۶ تا ۵۸ سال [[روایت]] کرده‌اند<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*[[سید الشهداء]]{{ع}} با آنکه می‌دانست پایان این سفر، [[شهادت]] است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن [[امویان]] و ایجاد یک حرکت ریشه‌دار و تحریک [[مردم]] به [[مبارزه]] علیه [[ستم]] و [[نجات]] [[اسلام]] از زوال و نابودی، تنها [[شهادت]] مظلومانه می‌توانست کارساز باشد. [[امام]] نیز با [[خون]] خود و یارانش، نهال [[حق]] و [[آزادی]] و [[اسلام]] را آبیاری کرد و [[فرهنگ]] "[[جهاد]] و [[شهادت]]" را جهانی ساخت. [[حسین بن علی]] {{ع}} در [[علم]] و [[شجاعت]] و [[بخشش]] و دستگیری از [[بیچارگان]]، نمونه بود و در [[جوانمردی]] و [[ایثار]]، نظیر نداشت. [[مدفن]] او در "[[کربلا]]" [[زیارتگاه]] [[مسلمانان]] و آزادی‌خواهان است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>.
*[[سید الشهداء]]{{ع}} با آنکه می‌دانست پایان این سفر، [[شهادت]] است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن [[امویان]] و ایجاد یک حرکت ریشه‌دار و تحریک [[مردم]] به [[مبارزه]] علیه [[ستم]] و [[نجات]] [[اسلام]] از زوال و نابودی، تنها [[شهادت]] مظلومانه می‌توانست کارساز باشد. [[امام]] نیز با [[خون]] خود و یارانش، نهال [[حق]] و [[آزادی]] و [[اسلام]] را آبیاری کرد و [[فرهنگ]] "[[جهاد]] و [[شهادت]]" را جهانی ساخت. [[حسین بن علی]] {{ع}} در [[علم]] و [[شجاعت]] و [[بخشش]] و دستگیری از [[بیچارگان]]، نمونه بود و در [[جوانمردی]] و [[ایثار]]، نظیر نداشت. [[مدفن]] او در "[[کربلا]]" [[زیارتگاه]] [[مسلمانان]] و آزادی‌خواهان است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>.
۲۱۸٬۵۶۲

ویرایش