بداء در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷: خط ۱۷:
*چنانچه در معنای [[بداء]] گفته شد؛ [[بداء]] در مورد [[انسان]] به معنای آن است که چیزی از او پوشیده و [[پنهان]] بود، سپس برایش [[آشکار]] شد. در مورد [[خداوند]] که دانای به همه‌چیز است و هیچ‌چیز قبل از [[خلقت]] عالم و پس از آن تا [[قیامت]] بر او پوشیده نیست، مفهوم دیگری دارد، یعنی چیزی را که برای [[انسان]] معلوم نبوده، آن را اظهار و [[آشکار]] می‌کند و برخلاف تصوّر قبلی [[انسان]]، موضوعی مطرح می‌شود، گویا نظر [[خدا]] عوض شده است، در حالی که مسأله برای [[خداوند]] از آغاز به همان صورت بوده است، در مسألۀ [[بداء]]، [[صفات الهی]] دقیق‌تر شناخته می‌شود، در [[روایات]] آمده است: «هرگز [[خداوند]] به چیزی همچون [[بداء]]، [[تعظیم]] یا [[عبادت]] نشده است»<ref>{{متن حدیث|ما عبد اللّه بشیء مثل البداء و ما عظّم اللّه بمثل البداء}}؛ کافی ج ۱ ص ۱۴۶.</ref>.  
*چنانچه در معنای [[بداء]] گفته شد؛ [[بداء]] در مورد [[انسان]] به معنای آن است که چیزی از او پوشیده و [[پنهان]] بود، سپس برایش [[آشکار]] شد. در مورد [[خداوند]] که دانای به همه‌چیز است و هیچ‌چیز قبل از [[خلقت]] عالم و پس از آن تا [[قیامت]] بر او پوشیده نیست، مفهوم دیگری دارد، یعنی چیزی را که برای [[انسان]] معلوم نبوده، آن را اظهار و [[آشکار]] می‌کند و برخلاف تصوّر قبلی [[انسان]]، موضوعی مطرح می‌شود، گویا نظر [[خدا]] عوض شده است، در حالی که مسأله برای [[خداوند]] از آغاز به همان صورت بوده است، در مسألۀ [[بداء]]، [[صفات الهی]] دقیق‌تر شناخته می‌شود، در [[روایات]] آمده است: «هرگز [[خداوند]] به چیزی همچون [[بداء]]، [[تعظیم]] یا [[عبادت]] نشده است»<ref>{{متن حدیث|ما عبد اللّه بشیء مثل البداء و ما عظّم اللّه بمثل البداء}}؛ کافی ج ۱ ص ۱۴۶.</ref>.  
*بنابراین [[بداء]] به معنای عوض شدن [[تصمیم]] [[خدا]] به خاطر [[جهل]] به [[مصالح]] یا [[پشیمانی]] از [[تصمیم]] گذشته، بر [[خدای متعال]] محال است و در [[روایات]] هم نفی شده است، ولی به این معنی که [[خداوند]] گاهی چیزی را بنا به مصلحتی بر زبان پیامبرش یا [[ولیّ]] خود یا در ظاهر حال [[آشکار]] می‌سازد، سپس آن را محو می‌کند و موضوع برخلاف صورت اولیه می‌شود و [[خدا]] این را از پیش هم می‌داند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۲۴.</ref>.
*بنابراین [[بداء]] به معنای عوض شدن [[تصمیم]] [[خدا]] به خاطر [[جهل]] به [[مصالح]] یا [[پشیمانی]] از [[تصمیم]] گذشته، بر [[خدای متعال]] محال است و در [[روایات]] هم نفی شده است، ولی به این معنی که [[خداوند]] گاهی چیزی را بنا به مصلحتی بر زبان پیامبرش یا [[ولیّ]] خود یا در ظاهر حال [[آشکار]] می‌سازد، سپس آن را محو می‌کند و موضوع برخلاف صورت اولیه می‌شود و [[خدا]] این را از پیش هم می‌داند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۲۴.</ref>.
==[[بداء]] و کتاب محو و [[اثبات]]==
==[[بداء]] و [[کتاب محو و اثبات]]==
*در نظر شیعه‌ بداء همان کاری است که [[خداوند]] در [[لوح محو و اثبات]] انجام می‌‌دهد، برخلاف نسبت ناروای [[اهل سنت]] به [[شیعه]] که [[خداوند]] چیزی را نمی‌داند و سپس [[علم]] بر او عارض می‌شود. گاهی [[خداوند]] چیزی را که مقدر فرموده ولی به جهت مصالحی تغییر می‌دهد، نه به این معنا که ابتدا [[مصلحت]] واقعی را نمی‌دانسته، بلکه [[صلاح]] این بوده که ابتدا به گونه‌ای مقدر شود و سپس به گونه‌ای دیگر تغییر یابد. یکی از آن [[مصالح]] نمایش [[قدرت]] مطلق [[خداوند]] است، همچنین [[تشویق]] [[مردم]] به انجام کارهای خوبی است که در [[سرنوشت]] آنها مؤثر است<ref>ر.ک: طباطبائی، محمد حسین، المیزان‌، ج ۱۱ ص ۳۸۱؛ تفسیر نمونه‌، ج ۱۰ ص ۲۴۲؛ جعفری، یعقوب، بحثی در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۹۴؛ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲، ص ۵۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۵۲.</ref>. از این رو محدودۀ بداء، کتاب محو و [[اثبات]] است و در [[ام الکتاب]] یا [[لوح محفوظ]] هیچ‌گونه تغییری رخ نمی‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: «کتاب محو و [[اثبات]] کتابی است که [[خداوند]] آنچه را بخواهد از آن محو می‌کند و آنچه را بخواهد ثابت می‌دارد، به همین جهت، [[دعا]] [[قضای الهی]] را تغییر می‌دهد و بر آن [[دعا]] نوشته شده که [[وسیله]] تغییر [[قضاء]] است، ولی هنگامی که به امّ الکتاب برسد [[دعا]] در آن تأثیری نخواهد داشت»<ref>البرهان، ج۲، ص۲۹۸، ح۲۴.</ref>.  
*در نظر شیعه‌ بداء همان کاری است که [[خداوند]] در [[لوح محو و اثبات]] انجام می‌‌دهد، برخلاف نسبت ناروای [[اهل سنت]] به [[شیعه]] که [[خداوند]] چیزی را نمی‌داند و سپس [[علم]] بر او عارض می‌شود. گاهی [[خداوند]] چیزی را که مقدر فرموده ولی به جهت مصالحی تغییر می‌دهد، نه به این معنا که ابتدا [[مصلحت]] واقعی را نمی‌دانسته، بلکه [[صلاح]] این بوده که ابتدا به گونه‌ای مقدر شود و سپس به گونه‌ای دیگر تغییر یابد. یکی از آن [[مصالح]] نمایش [[قدرت]] مطلق [[خداوند]] است، همچنین [[تشویق]] [[مردم]] به انجام کارهای خوبی است که در [[سرنوشت]] آنها مؤثر است<ref>ر.ک: طباطبائی، محمد حسین، المیزان‌، ج ۱۱ ص ۳۸۱؛ تفسیر نمونه‌، ج ۱۰ ص ۲۴۲؛ جعفری، یعقوب، بحثی در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۹۴؛ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲، ص ۵۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۵۲.</ref>. از این رو محدودۀ بداء، کتاب محو و [[اثبات]] است و در [[ام الکتاب]] یا [[لوح محفوظ]] هیچ‌گونه تغییری رخ نمی‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: «کتاب محو و [[اثبات]] کتابی است که [[خداوند]] آنچه را بخواهد از آن محو می‌کند و آنچه را بخواهد ثابت می‌دارد، به همین جهت، [[دعا]] [[قضای الهی]] را تغییر می‌دهد و بر آن [[دعا]] نوشته شده که [[وسیله]] تغییر [[قضاء]] است، ولی هنگامی که به امّ الکتاب برسد [[دعا]] در آن تأثیری نخواهد داشت»<ref>البرهان، ج۲، ص۲۹۸، ح۲۴.</ref>.  
*[[ام الکتاب]]، منشأ کتاب محو و [[اثبات]] است، یعنی تحولاتی که در [[نظام]] عالم [[طبیعت]] رخ می‌دهد، بر اساس الگوی ثابتی است که در امّ الکتاب مقرر شده است. [[یادآوری]] «[[ام الکتاب]]» پس از بیان حوادث بیان‌گر دو نکته مهم است: اول اینکه تحولات، بدون ملاک و معیار نیست؛ دوم اینکه تحولات بر [[اراده الهی]] تحمیل نمی‌شود، بلکه از [[مشیت الهی]] که بر پایه [[علم]] پیشین [[خداوند]] [[استوار]] است، نشأت می‌گیرد<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج۱۱، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref>. این تحولات در قلمرو [[قضا و قدر]] غیرحتمی واقع می‌شود، اما [[قضا و قدر]] حتمی [[خداوند]] از تحول مصون است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ}}<ref>«اوست که شما را از گل آفرید سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست» سوره انعام، آیه ۲.</ref>، مقصود از [[اجل]] مسمّی، [[اجل]] حتمی است که در [[لیله القدر]] رقم می‌خورد و تغییرناپذیر است و [[اجل]] غیر مسمّی، [[اجل]] موقوف است که قابل تغییر است<ref>البرهان، ج۱، ص۵۱۷، ح۳، ح۵، ح۶، ح۹.</ref>.<ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲، ص ۵۸.</ref>
*[[ام الکتاب]]، منشأ کتاب محو و [[اثبات]] است، یعنی تحولاتی که در [[نظام]] عالم [[طبیعت]] رخ می‌دهد، بر اساس الگوی ثابتی است که در امّ الکتاب مقرر شده است. [[یادآوری]] «[[ام الکتاب]]» پس از بیان حوادث بیان‌گر دو نکته مهم است: اول اینکه تحولات، بدون ملاک و معیار نیست؛ دوم اینکه تحولات بر [[اراده الهی]] تحمیل نمی‌شود، بلکه از [[مشیت الهی]] که بر پایه [[علم]] پیشین [[خداوند]] [[استوار]] است، نشأت می‌گیرد<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج۱۱، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref>. این تحولات در قلمرو [[قضا و قدر]] غیرحتمی واقع می‌شود، اما [[قضا و قدر]] حتمی [[خداوند]] از تحول مصون است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ}}<ref>«اوست که شما را از گل آفرید سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست» سوره انعام، آیه ۲.</ref>، مقصود از [[اجل]] مسمّی، [[اجل]] حتمی است که در [[لیله القدر]] رقم می‌خورد و تغییرناپذیر است و [[اجل]] غیر مسمّی، [[اجل]] موقوف است که قابل تغییر است<ref>البرهان، ج۱، ص۵۱۷، ح۳، ح۵، ح۶، ح۹.</ref>.<ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲، ص ۵۸.</ref>
==[[بداء]] و [[قضاء و قدر]] [[الهی]]==
==[[بداء]] و [[قضاء و قدر]] [[الهی]]==
*بر اساس [[تعالیم]] [[قرآنی]]، [[علم]] [[خداوند]] از هر جهت مطلق است و محدودیتی ندارد: {{متن قرآن|أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. این بدان معناست که [[خداوند]] بر همۀ حوادث از ازل تا ابد [[آگاه]] است و در این [[علم]] هیچ‌یک از مخلوقات با وی مشارکت ندارند: {{متن قرآن|فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}}<ref>«هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند» سوره جن، آیه ۲۶.</ref> و ممکن است تنها برخی از آن به صورت استثنا [[آگاه]] باشند: {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۷.</ref> و این همان قضای حتمی است. در کنار این [[حقیقت]]، حقیقتی در سطح نازل‌تر قرار می‌گیرد و آن اینکه [[سرنوشت انسان‌ها]] و حوادث و وقایعی که برای آنها پدید می‌آید بر اثر عوامل و شرایط ویژه‌ای همانند [[اختیار]] افراد و گروه‌های [[انسانی]] و [[توانایی]] ایشان در [[انتخاب]] راه‌های گوناگون رقم می‌خورد. این همان قضای غیر محتوم یعنی [[قدر]] است که اطلاع بر آن برای نفس [[نبی]] یا ولی ممکن است<ref>اسفار، ج‌۶‌، ص‌۳۹۸‌ـ‌۳۹۹؛ المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۷۶‌ـ‌۳۷۸.</ref>.
*بر اساس [[تعالیم]] [[قرآنی]]، [[علم]] [[خداوند]] از هر جهت مطلق است و محدودیتی ندارد: {{متن قرآن|أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. این بدان معناست که [[خداوند]] بر همۀ حوادث از ازل تا ابد [[آگاه]] است و در این [[علم]] هیچ‌یک از مخلوقات با وی مشارکت ندارند: {{متن قرآن|فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}}<ref>«هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند» سوره جن، آیه ۲۶.</ref> و ممکن است تنها برخی از آن به صورت استثنا [[آگاه]] باشند: {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۷.</ref> و این همان قضای حتمی است. در کنار این [[حقیقت]]، حقیقتی در سطح نازل‌تر قرار می‌گیرد و آن اینکه [[سرنوشت انسان‌ها]] و حوادث و وقایعی که برای آنها پدید می‌آید بر اثر عوامل و شرایط ویژه‌ای همانند [[اختیار]] افراد و گروه‌های [[انسانی]] و [[توانایی]] ایشان در [[انتخاب]] راه‌های گوناگون رقم می‌خورد. این همان قضای غیر محتوم یعنی [[قدر]] است که اطلاع بر آن برای نفس [[نبی]] یا ولی ممکن است<ref>اسفار، ج‌۶‌، ص‌۳۹۸‌ـ‌۳۹۹؛ المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۷۶‌ـ‌۳۷۸.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش