حضور قلب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - ' ]]' به ' [['
جز (جایگزینی متن - 'لطیف' به 'لطیف')
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[')
خط ۵۷: خط ۵۷:
*مرتبه دوّم حضور قلب، توجّه به این نکته است که [[نماز]] گفت‌وگوی [[انسان]] با [[خداوند متعال]] است؛ چه چون نمازگذار [[حمد]] و [[سوره]] را می‌خواند، [[خداوند]] از زبان او با او سخن می‌گوید، و چون به ذکر [[خدا]] و [[تسبیح]] او می‌رسد، او با [[خداوند]] سخن می‌گوید. این مطلب، سِرّ آن سخن مشهور در میان [[اهل دل]] را واضح می‌سازد، چه آنان بر آنند که [[قرآن]] [[کلامی]] است که از سوی [[حضرت حق]] بر [[بنده]] نازل شده، و [[دعا]] و ذکر و [[تسبیح]] او، [[کلامی]] است که از سوی [[بنده]] به سوی [[حضرت حق]] بالا می‌رود.
*مرتبه دوّم حضور قلب، توجّه به این نکته است که [[نماز]] گفت‌وگوی [[انسان]] با [[خداوند متعال]] است؛ چه چون نمازگذار [[حمد]] و [[سوره]] را می‌خواند، [[خداوند]] از زبان او با او سخن می‌گوید، و چون به ذکر [[خدا]] و [[تسبیح]] او می‌رسد، او با [[خداوند]] سخن می‌گوید. این مطلب، سِرّ آن سخن مشهور در میان [[اهل دل]] را واضح می‌سازد، چه آنان بر آنند که [[قرآن]] [[کلامی]] است که از سوی [[حضرت حق]] بر [[بنده]] نازل شده، و [[دعا]] و ذکر و [[تسبیح]] او، [[کلامی]] است که از سوی [[بنده]] به سوی [[حضرت حق]] بالا می‌رود.
*در غیر [[نماز]] امّا، توجّه به اینکه تمامی [[اعمال انسان]] [[تجارت]] و معامله‌ای است که با [[خداوند متعال]] انجام می‌دهد، مرتبه دوّم حضور قلب را فراهم می‌آورد؛ چه در معاملات تا توجّه و انشاء معامله به وجود نیاید، هیچ معامله صحیحی صورت نگرفته است. در [[اعمال انسان]] نیز تا توجّه و انشاء عمل برای [[حضرت حق]] صورت نگیرد، در [[حقیقت]] عملی از سوی او به [[حضرت حق]] عرضه نشده است. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ}}<ref>«همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! آیا (می‌خواهید) شما را به داد و ستدی رهنمون شوم که از عذابی دردناک رهاییتان می‌بخشد؟ * به خدا و پیامبرش ایمان آورید و در راه خداوند با مال و جان خویش جهاد کنید» سوره صف، آیه ۱۰-۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۸-۱۴۹.</ref>.
*در غیر [[نماز]] امّا، توجّه به اینکه تمامی [[اعمال انسان]] [[تجارت]] و معامله‌ای است که با [[خداوند متعال]] انجام می‌دهد، مرتبه دوّم حضور قلب را فراهم می‌آورد؛ چه در معاملات تا توجّه و انشاء معامله به وجود نیاید، هیچ معامله صحیحی صورت نگرفته است. در [[اعمال انسان]] نیز تا توجّه و انشاء عمل برای [[حضرت حق]] صورت نگیرد، در [[حقیقت]] عملی از سوی او به [[حضرت حق]] عرضه نشده است. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ}}<ref>«همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! آیا (می‌خواهید) شما را به داد و ستدی رهنمون شوم که از عذابی دردناک رهاییتان می‌بخشد؟ * به خدا و پیامبرش ایمان آورید و در راه خداوند با مال و جان خویش جهاد کنید» سوره صف، آیه ۱۰-۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۸-۱۴۹.</ref>.
*این توجه هرچند چندان کارساز نیست، امّا از آن گریزی هم نیست؛ چه بسیاری از [[مردم]] نه معنای الفاظ [[نماز]] را می‌دانند، و نه معنای دیگر [[اعمال]] خود را. در اینجا اینان مانند کسی می‌مانند، که در مقابل بزرگی قرار گرفته و او را بر اساس نوشته‌ای که معانی آن را نمی‌داند، به [[مدح]] می‌گیرد. [[قرآن]] [[خواندن]] و نیز قرائت [[ادعیه]] گوناگون برای اینان، حکمی همین‌گونه دارد. این حالت از جهتی [[برتر]] از حالت توجّه تفصیلی به معانی [[نماز]] و [[ادعیه]] است، چه کسی که در [[نماز]] به‌گونه اجمالی حضور قلب می‌یابد و [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref> را حکایت می‌نماید، از حالتی [[برتر]] از آن کس که همین [[آیه]] را انشاء می‌نماید، برخوردار است؛ چه اگر از نظر [[فقهی]] انشاء [[آیات]] به کار رفته در [[نماز]] و اجزاء آن جایز باشد، باز تنها کسانی می‌توانند به انشاء این [[آیات]] بپردازند، که از مراتب [[عباد ]][[صالحین]] برخوردار باشند؛ امّا دیگران در این وادی تنها [[صاحب]] ادّعاهای بی‌واقعیت‌اند!؛ [[حضرت حق]] خود می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ}}<ref>«و بیشتر آنها که (در ظاهر) به خداوند ایمان می‌آورند (در باطن همچنان) مشرکند» سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref>
*این توجه هرچند چندان کارساز نیست، امّا از آن گریزی هم نیست؛ چه بسیاری از [[مردم]] نه معنای الفاظ [[نماز]] را می‌دانند، و نه معنای دیگر [[اعمال]] خود را. در اینجا اینان مانند کسی می‌مانند، که در مقابل بزرگی قرار گرفته و او را بر اساس نوشته‌ای که معانی آن را نمی‌داند، به [[مدح]] می‌گیرد. [[قرآن]] [[خواندن]] و نیز قرائت [[ادعیه]] گوناگون برای اینان، حکمی همین‌گونه دارد. این حالت از جهتی [[برتر]] از حالت توجّه تفصیلی به معانی [[نماز]] و [[ادعیه]] است، چه کسی که در [[نماز]] به‌گونه اجمالی حضور قلب می‌یابد و [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref> را حکایت می‌نماید، از حالتی [[برتر]] از آن کس که همین [[آیه]] را انشاء می‌نماید، برخوردار است؛ چه اگر از نظر [[فقهی]] انشاء [[آیات]] به کار رفته در [[نماز]] و اجزاء آن جایز باشد، باز تنها کسانی می‌توانند به انشاء این [[آیات]] بپردازند، که از مراتب [[عباد]] [[صالحین]] برخوردار باشند؛ امّا دیگران در این وادی تنها [[صاحب]] ادّعاهای بی‌واقعیت‌اند!؛ [[حضرت حق]] خود می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ}}<ref>«و بیشتر آنها که (در ظاهر) به خداوند ایمان می‌آورند (در باطن همچنان) مشرکند» سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref>
*در [[ادعیه]] نیز همین‌گونه است، که برای [[اهل‌بیت]]{{عم}} جایز است که به انشاء [[دعا]] بپردازند، امّا برای دیگران تنها حکایت آن [[ادعیه]] جایز بوده نمی‌توانند خود دعایی تازه پدید آورند. [[اهل دل]] برآنند که [[خداوند]] در این حالت از زبان [[بنده]] با او سخن می‌گوید: از همین رواست که [[مستحب]] است چون [[آدمی]] به آیاتی نظیر {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا...}} رسیدید، بانگ لبیک زند و خطاب [[الهی]] را جواب گوید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۹.</ref>.
*در [[ادعیه]] نیز همین‌گونه است، که برای [[اهل‌بیت]]{{عم}} جایز است که به انشاء [[دعا]] بپردازند، امّا برای دیگران تنها حکایت آن [[ادعیه]] جایز بوده نمی‌توانند خود دعایی تازه پدید آورند. [[اهل دل]] برآنند که [[خداوند]] در این حالت از زبان [[بنده]] با او سخن می‌گوید: از همین رواست که [[مستحب]] است چون [[آدمی]] به آیاتی نظیر {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا...}} رسیدید، بانگ لبیک زند و خطاب [[الهی]] را جواب گوید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۹.</ref>.
*این [[مستحب]] بودن پاسخ، نشان می‌دهد که قرائت کننده [[قرآن]]، می‌باید [[قرآن]] را به عنوان حکایت الفاظ [[الهی]] بخواند؛ گویا او -جلَّ و علا!- بر زبان [[بنده]] سخن می‌گوید، نه آن‌که خود به انشاء این الفاظ بپردازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۵۰.</ref>.
*این [[مستحب]] بودن پاسخ، نشان می‌دهد که قرائت کننده [[قرآن]]، می‌باید [[قرآن]] را به عنوان حکایت الفاظ [[الهی]] بخواند؛ گویا او -جلَّ و علا!- بر زبان [[بنده]] سخن می‌گوید، نه آن‌که خود به انشاء این الفاظ بپردازد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۵۰.</ref>.
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش