←هدفمندی
خط ۸: | خط ۸: | ||
==اصول مدیریت زمان== | ==اصول مدیریت زمان== | ||
===هدفمندی=== | ===[[هدفمندی]]=== | ||
*[[هدف]] عبارت است از آن [[حقیقت]] مطلوب که [[اشتیاق]] وصول به آن، محرک [[انسان]] به انجام دادن [[کارها]] و [[انتخاب]] وسیلههایی است که آن [[حقیقت]] را قابل وصول میکند. تعیین [[هدف]]، مقدمه [[برنامهریزی]] و اجراست. [[انسان]] بدون [[هدف]] در [[زندگی]] سرگردان است و نمیتواند تصمیم [[درستی]] در ارتباط با امور خویش بگیرد. | *[[هدف]] عبارت است از آن [[حقیقت]] مطلوب که [[اشتیاق]] وصول به آن، محرک [[انسان]] به انجام دادن [[کارها]] و [[انتخاب]] وسیلههایی است که آن [[حقیقت]] را قابل وصول میکند. تعیین [[هدف]]، مقدمه [[برنامهریزی]] و اجراست. [[انسان]] بدون [[هدف]] در [[زندگی]] سرگردان است و نمیتواند تصمیم [[درستی]] در ارتباط با امور خویش بگیرد. | ||
*[[امام]]{{ع}} به این موضوع توجه داشته و آسیبهای آنرا نیز مورد بررسی قرارداده است. حضرتش در [[نامه]] ۳۱ [[نهج البلاغه]] [[فرزند]] خویش را "آرزومند دستنایافتنیها" توصیف میکند. مقتضای سن [[جوانی]] [[آرزوهای دور و دراز]] است که [[انسان]] را در پرده [[غفلت]] فرو میبرد. [[امام]] از آرزوهای دست نایافتنی به توشه مردگان تعبیر میکند و میفرماید: زیانکارترینِ [[مردم]] از نظر [[داد و ستد]] و ناامیدترینِ آنها در کوشش، مردی است که تنش را در جستوجوی آرزوهایش فرسوده کند، امّا [[بخت]] یارش نشود، پس با آن [[حسرت]] از [[دنیا]] رود و با سنگینیِ [[گناه]] به سرای باقی شتابد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۲</ref>. | *[[امام]]{{ع}} به این موضوع توجه داشته و آسیبهای آنرا نیز مورد بررسی قرارداده است. حضرتش در [[نامه]] ۳۱ [[نهج البلاغه]] [[فرزند]] خویش را "آرزومند دستنایافتنیها" توصیف میکند. مقتضای سن [[جوانی]] [[آرزوهای دور و دراز]] است که [[انسان]] را در پرده [[غفلت]] فرو میبرد. [[امام]] از آرزوهای دست نایافتنی به توشه مردگان تعبیر میکند و میفرماید: زیانکارترینِ [[مردم]] از نظر [[داد و ستد]] و ناامیدترینِ آنها در کوشش، مردی است که تنش را در جستوجوی آرزوهایش فرسوده کند، امّا [[بخت]] یارش نشود، پس با آن [[حسرت]] از [[دنیا]] رود و با سنگینیِ [[گناه]] به سرای باقی شتابد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۲</ref>. |