جز
جایگزینی متن - 'نیاز' به 'نیاز'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نیاز' به 'نیاز') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
#در [[آیه]] نخست میگوید: اگر عجبداری، عجب از سخن آنان [[کافران]] است که: نسبت به برگشت خود [[شک]] میکنند».. {{متن قرآن|وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ}}<ref>«و اگر (از چیزی) شگفتی میورزی، گفتار آنان شگفت است (که میگویند) آیا هنگامی که خاک گردیم به راستی در آفرینشی تازه پدیدار خواهیم شد؟ آنانند که به پروردگارشان کفر ورزیدند و بندهایی به گردن دارند و دمساز آتشند، آنان در آن جاودانند» سوره رعد، آیه ۵.</ref> {{متن قرآن|أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ}}<ref>«و اگر (از چیزی) شگفتی میورزی، گفتار آنان شگفت است (که میگویند) آیا هنگامی که خاک گردیم به راستی در آفرینشی تازه پدیدار خواهیم شد؟ آنانند که به پروردگارشان کفر ورزیدند و بندهایی به گردن دارند و دمساز آتشند، آنان در آن جاودانند» سوره رعد، آیه ۵.</ref> | #در [[آیه]] نخست میگوید: اگر عجبداری، عجب از سخن آنان [[کافران]] است که: نسبت به برگشت خود [[شک]] میکنند».. {{متن قرآن|وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ}}<ref>«و اگر (از چیزی) شگفتی میورزی، گفتار آنان شگفت است (که میگویند) آیا هنگامی که خاک گردیم به راستی در آفرینشی تازه پدیدار خواهیم شد؟ آنانند که به پروردگارشان کفر ورزیدند و بندهایی به گردن دارند و دمساز آتشند، آنان در آن جاودانند» سوره رعد، آیه ۵.</ref> {{متن قرآن|أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ}}<ref>«و اگر (از چیزی) شگفتی میورزی، گفتار آنان شگفت است (که میگویند) آیا هنگامی که خاک گردیم به راستی در آفرینشی تازه پدیدار خواهیم شد؟ آنانند که به پروردگارشان کفر ورزیدند و بندهایی به گردن دارند و دمساز آتشند، آنان در آن جاودانند» سوره رعد، آیه ۵.</ref> | ||
#در [[آیه]] دوم، میگوید: [[اموال]] و فرزندانشان تو را به شگفت نیاوَرَد. جز این نیست که [[خدا]] میخواهد در [[زندگی]] [[دنیا]] به وسیله اینها عذابشان کند. {{متن قرآن|فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ}}<ref>«و [[داراییها]] و [[فرزندان]] آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که [[خداوند]] میخواهد آنان را در [[زندگی]] این [[جهان]] به [[عذاب]] افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون [[رود]]» سوره [[توبه]]، [[آیه]] ۵۵.</ref> | #در [[آیه]] دوم، میگوید: [[اموال]] و فرزندانشان تو را به شگفت نیاوَرَد. جز این نیست که [[خدا]] میخواهد در [[زندگی]] [[دنیا]] به وسیله اینها عذابشان کند. {{متن قرآن|فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ}}<ref>«و [[داراییها]] و [[فرزندان]] آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که [[خداوند]] میخواهد آنان را در [[زندگی]] این [[جهان]] به [[عذاب]] افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون [[رود]]» سوره [[توبه]]، [[آیه]] ۵۵.</ref> | ||
#و در [[آیه]] چهارم حالت شگفتی [[مخالفان]] [[پیامبر]] را شرح میدهد و میگوید: و چون آنان را ببینی، هیکلهایشان تو را به تعجب وامیدارد، {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ}}<ref>«و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی میآورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش میسپاری (اما) گویی چوبهایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود میپندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگر» سوره منافقون، آیه ۴.</ref> و چون سخن گویند به گفتارشان گوش فرا میدهی، گویی آنان شمعکهایی پشت بر دیوارند [که پوک شده و درخور [[اعتماد]] نیستند]: هر فریادی را به زیان خویش میپندارند. خودشان دشمنند از آنان بپرهیز [[خدا]] بکشدشان تا کجا [از [[حقیقت]]] [[انحراف]] یافتهاند. و البته این معنای {{متن قرآن|قَاتَلَهُمُ اللَّهُ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref> مسئله به این گونه است که چگونه [[خدا]] خودش از قول خودش میگوید: {{متن قرآن|قَاتَلَهُمُ اللَّهُ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>. اگر این سخن [[خداوند]] است، بگونهای از زبان [[خدا]] ادا میشود که گفته میشود، [[خدا]] او را بکشد، آیا کسی میتواند خودش در باره دیگران به خودش بگوید [[خدا]] او را بکشد، ما میتوانیم درخواست کنیم که [[خدا]] بکشدش، اگر گفته شود، این [[سخن پیامبر]] است و یا [[نقل]] قول از دیگران اشکالی نداشت، اما [[خدا]]، چنین تعبیری به ظاهر از نظر ادبی درست به نظر نمیرسد؟ وانگهی [[دعا کردن]] برای کسی که [[حاجت]] و | #و در [[آیه]] چهارم حالت شگفتی [[مخالفان]] [[پیامبر]] را شرح میدهد و میگوید: و چون آنان را ببینی، هیکلهایشان تو را به تعجب وامیدارد، {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ}}<ref>«و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی میآورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش میسپاری (اما) گویی چوبهایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود میپندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگر» سوره منافقون، آیه ۴.</ref> و چون سخن گویند به گفتارشان گوش فرا میدهی، گویی آنان شمعکهایی پشت بر دیوارند [که پوک شده و درخور [[اعتماد]] نیستند]: هر فریادی را به زیان خویش میپندارند. خودشان دشمنند از آنان بپرهیز [[خدا]] بکشدشان تا کجا [از [[حقیقت]]] [[انحراف]] یافتهاند. و البته این معنای {{متن قرآن|قَاتَلَهُمُ اللَّهُ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref> مسئله به این گونه است که چگونه [[خدا]] خودش از قول خودش میگوید: {{متن قرآن|قَاتَلَهُمُ اللَّهُ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>. اگر این سخن [[خداوند]] است، بگونهای از زبان [[خدا]] ادا میشود که گفته میشود، [[خدا]] او را بکشد، آیا کسی میتواند خودش در باره دیگران به خودش بگوید [[خدا]] او را بکشد، ما میتوانیم درخواست کنیم که [[خدا]] بکشدش، اگر گفته شود، این [[سخن پیامبر]] است و یا [[نقل]] قول از دیگران اشکالی نداشت، اما [[خدا]]، چنین تعبیری به ظاهر از نظر ادبی درست به نظر نمیرسد؟ وانگهی [[دعا کردن]] برای کسی که [[حاجت]] و نیاز دارد، اشکالی ندارد، اما برای کسی که [[قدرت]] مطلق و [[مرگ]] و [[زندگی]] موجودات در دست اوست، بیمعناست. این، کلمه: {{متن قرآن|قَاتَلَهُمُ اللَّهُ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>از قبیل دیگر بیاناتی است که جنبه دعایی و القای [[اعتقادی]] دارد نیست، که میخواهد این گونه ادا و بیان شود و در قالب در خواست یا شکل [[ستایش]] آمده و یا لحن خواهشی دارند. در این صورت [[زبان قرآن]]، مانند زبان [[بشر]] به ترسیم و تصویر احساسهای درونی، غمها، شادیها، حسرتها، [[آرزوها]]، شگفتیها، و پرسشهای این جهانی میپردازد. در این گفتار زبان، جنبه [[عاطفی]] و احساسی به خود گرفته و با تعبیر {{متن قرآن|قَاتَلَهُمُ اللَّهُ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref> میخواهد [[خشم]] و [[ناراحتی]] خود را نشان دهد و کنایه از طرد کردن [[خدا]] و دور کردن آنان از ساحت [[دینی]] و [[معنوی]] است. این شیوه را باید در کارکردهای [[زبان قرآن]] در بسیاری از [[آیات]] ناظر به [[عذاب الهی]] در [[قیامت]] شمارش کرد<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۹۴.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |