جز
جایگزینی متن - ']]' به ' [['
جز (جایگزینی متن - 'رده:اتمام لینک داخلی' به '') |
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
*یکی از آثار سوء نگاه عامیانه به موضوع [[منجی]] و [[مهدویت]]، عدم اشاعه [[فرهنگ]] اصیل [[انتظار]] در [[جهان]] [[بشریت]] است. وقتی ما سطحی نگاه کردیم، و تئوریهای [[حکومت]] آقا [[امام زمان]]{{ع}} را به صورت [[علمی]] بیان نکردیم و تحلیلی عالمانه از موضوع [[مهدویت]] و [[منجی]] ارائه ندادیم، کمکم این موضوع به یک امر خیالی و یا [[خرافی]] تبدیل شده و مانند یک سدّ بزرگ سبب میشود که نتوانیم [[فرهنگ]] اصیل [[انتظار]] را، به ویژه در میان [[نخبگان]]، اشاعه دهیم و ذهنها را به صورت دقیق متوجه این موضوع کنیم. در چنین شرایطی، خیلیها موضوع [[منجی]] و [[مهدویت]] را به [[دلیل]] غیرعقلانی بودن، نخواهند پذیرفت. [[اندیشمندان]] و فرهیختگان، [[مهدویت]] را امری موهوم و به دور از [[عقلانیت]] تلقی خواهند کرد و [[ترویج]] [[انتظار]]، به محافل مذهبی و مساجد محدود شده و [[دین]] و [[دنیا]] همچنان از یکدیگر جدا خواهند ماند.(...) | *یکی از آثار سوء نگاه عامیانه به موضوع [[منجی]] و [[مهدویت]]، عدم اشاعه [[فرهنگ]] اصیل [[انتظار]] در [[جهان]] [[بشریت]] است. وقتی ما سطحی نگاه کردیم، و تئوریهای [[حکومت]] آقا [[امام زمان]]{{ع}} را به صورت [[علمی]] بیان نکردیم و تحلیلی عالمانه از موضوع [[مهدویت]] و [[منجی]] ارائه ندادیم، کمکم این موضوع به یک امر خیالی و یا [[خرافی]] تبدیل شده و مانند یک سدّ بزرگ سبب میشود که نتوانیم [[فرهنگ]] اصیل [[انتظار]] را، به ویژه در میان [[نخبگان]]، اشاعه دهیم و ذهنها را به صورت دقیق متوجه این موضوع کنیم. در چنین شرایطی، خیلیها موضوع [[منجی]] و [[مهدویت]] را به [[دلیل]] غیرعقلانی بودن، نخواهند پذیرفت. [[اندیشمندان]] و فرهیختگان، [[مهدویت]] را امری موهوم و به دور از [[عقلانیت]] تلقی خواهند کرد و [[ترویج]] [[انتظار]]، به محافل مذهبی و مساجد محدود شده و [[دین]] و [[دنیا]] همچنان از یکدیگر جدا خواهند ماند.(...) | ||
*یکی دیگر از آثار سوء این نگاه عامیانه، بستری است که برای [[انحراف]] و بهرهبرداری [[دشمنان]] از موضوع [[مهدویت]] ایجاد میشود. در بستر این "نگاه عامیانه به مفهوم [[منجی]]"، خیلیها احساس میکنند با چند تا [[ظاهرسازی]] ساده میتوانند خودشان را همان [[منجی]] یا مرتبط با او معرفی کنند. کم نیستند انواع ادعاهای دروغین ارتباط با [[منجی]] که هر از گاهی خبری از آنها به گوش میرسد<ref>اصل ارتباط و [[ملاقات]] برخی از خوبان در [[دوران غیبت کبری]] با [[امام زمان]]{{ع}}، و از امور روشن و غیر قابل انکاری است که توسط [[امام خامنهای]] و [[مراجع]] عظیمالشأنی [[حضرت]] [[آیت الله]] بهجت مورد تأیید قرار گرفته است (چند نمونه در انتهای همین پاورقی آمده است) لیکن خوبی برطرف شدن نگاه عامیانه به موضوع [[منجی]] این است که معیارهایی به دست میآید که براساس آن داستانهای راست و [[دروغ]] تا حدی از همدیگر قابل تشخیص خواهند بود و اساساً زمینه سوء استفاده از داستانها و ادعاهای دروغین از بین میرود. [[امام خامنهای]] فرمودهاند: "خیلی از بزرگان ما در همین [[دوران غیبت]]، آن [[عزیز]] و [[محبوب]] دلهای [[عاشقان]] و [[مشتاقان]] را از نزدیک، [[زیارت]] کردهاند. بسیاری از نزدیک با او [[بیعت]] کردهاند. بسیاری از او سخن دلگرمکننده شنیدهاند. بسیاری از او نوازش دیدهاند و بسیار دیگری بدون اینکه او را بشناسند، از او [[لطف]] و نوازش و [[محبّت]] دیده و او را نشناختهاند". (بیانات در جشن بزرگ [[منتظران]] [[ظهور]]؛ ۰۳ / ۰۹ / ۱۳۸۷) و در جای دیگری هم فرمودهاند: "ممکن است یک [[انسان]] سعادتمندی، چشمش، دلش این ظرفیت را پیدا کند که به [[نور]] آن [[جمال]] [[مبارک]] روشن شود، اما یک چنین کسانی اهل ادعا نیستند؛ اهل گفتن نیستند؛ اهل دکانداری نیستند. این کسانی که دکانداری میکنند به این وسیله، [[انسان]] میتواند به طور قطع و [[یقین]] بگوید اینها [[دروغگو]] هستند؛ مفتری هستند". (بیانات در [[دیدار]] اقشار مختلف [[مردم]] در روز [[نیمه شعبان]]، ۲۷ / ۰۵ /۱۳۸۷) نمونهها و موارد دیگری از نظرات صاحبنظران و بزرگان که دلالت بر [[امکان ملاقات]] و یا وقوع [[ملاقات]] برای برخی از خوبان با [[حضرت]] داشته باشد، فراوان است. لیکن به ذکر چند نمونه بسنده میکنیم. [[آیت الله]] بهجت فرمودهاند: "در [[زمان غیبت]] هم [[عنایات]] و [[الطاف]] [[امام زمان]]{{ع}} نسبت به [[محبّان]] و شیعیانش زیاد دیده شده؛ باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمیشود [[انکار]] کرد". در محضر بهجت، ج ۱، نکته شماره ۳۸۹ و نیز فرمودهاند: "مهمّ این است که در وقت [[تشرّف]] از آن [[حضرت]] سؤال کنید که....؛ ما به کسانی که برای سفر [[حج]] با ما خداحافظی کردهاند، این تذکر را دادهایم که اگر عینک بزنید ممکن است به [[خدمت]] آن [[حضرت]] برسید، و [[ملاقات]] حاصل شود". در محضر بهجت، ج ۳، نکته شماره ۲۲. و در جای دیگر: "یکی از امور مهم بلکه از اهم امور این است که بدانیم چه کار کنیم تا مثل کسانی از [[علما]] و متشرعه و صلحای تابع [[علما]] باشیم که [[فرج شخصی]] و ارتباط خاص با [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} داشتهاند". در محضر بهجت، ج ۳، شماره ۱۳۲۱. در کتاب استفتائات ایشان آمده است: سؤال: در [[توقیع شریف]] خطاب به جناب [[علی بن محمد سمری]] آمده است: {{متن حدیث|"وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ... فَكَذِّبُوهُ"}} این جمله با ملاحظه قضایایی که در کتابهای [[بحارالانوار]] و غیره تحت عنوان: {{متن حدیث|"فِي مَنْ فَازَ بِلِقاءِ الْحِجَّةِ{{ع}}"}} [پیرامون کسانی که موفق به [[دیدار]] [[حضرت حجت]] شدهاند] [[نقل]] گردیده است، چگونه قابل توجیه است؟ پاسخ: به قرینه [[مقام]]، منظور در [[توقیع]]، نحو مشاهده در [[نیابت]] خاصّه داستان است. [یعنی [[روایت]] مربوط به [[دوران غیبت صغری]] است و لذاها داستانهاو ملاقاتهایی که در [[بحارالانوار]] و برخی کتب دیگر آمده، میتواند صحیح باشد.] (استفتائات [[حضرت]] [[آیت الله]] بهجت، سؤال ۱۹۷۶) همچنین [[آیت الله]] مکارم شیرازی در خصوص داستان ملاقت [[امام زمان]]{{ع}} و [[دستور]] ایشان در مورد احداث [[مسجد جمکران]]، فرمودهاند: "داستان [[مسجد مقدس جمکران]] در [[بیداری]] بوده" (استفتائات جدید، ج ۱، ص ۴۹۶) و در استفتائات ایشان آمده است: "سؤال ۱۵۱۱ - آیا شرط [[ملاقات]] با [[حضرت]]، [[علم]] و تقواست، یا [[مصلحت]] و زمان و مکان؟ جواب: شرط اصلی [[لیاقت]] [[ملاقات]] با آن [[حضرت]]، [[تقوا]] در سطح [[عالی]] است. ولی گاه به خاطر [[مصلحت اسلام]] و [[مسلمین]]، چهره [[نورانی]] خود را به افراد غیر لایق، حتی [[غیر شیعه]] و غیر [[مسلمانان]]، نیز نشان میدهد". (مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج ۳، ص ۵۴۲). برای مطالعه بیشتر در این زمینه و ملاحظه استدلالها و نظرات دیگر [[علماء]] و بزرگان، به کتابهایی که در این رابطه نگاشته شده است مراجعه فرمایید. از آن جمله: "[[دیدار]] در [[عصر غیبت]]؛ از نفی تا اثبات، [[جواد جعفری]]، مؤسسه [[آینده]] روشن - پژوهشکده [[مهدویت]]، ۱۳۸۹" و "فراز ابر، تحلیلی پیرامون [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]]{{ع}}، م - [[سحاب]]، مؤسسه توسعه [[فرهنگ]] [[قرآنی]]، ۱۳۸۸".</ref>. پدیده "[[بهائیت]]" را هم باید از جنس همین مشکلات قلمداد کرد. در [[روایات]] هم این مطلب آمده است که در [[عصر ظهور]]، پرچمهای [[انحرافی]] زیادی که ادعا میکنند "[[منجی]]" هستند، برافراشته میشوند<ref>در روایات آمده است: دوازده نفر ادعای ارتباط با حضرت و یا ادعای مهدویت میکنند و هرکدامشان دیگری را تکذیب میکند. (امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|"لَا يَقُومُ الْقَائِمُ{{ع}} حَتَّى يَقُومَ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا كُلُّهُ يُجْمِعُ عَلَى قَوْلِ أَنَّهُمْ قَدْ رَأَوْهُ فَيُكَذِّبُهُمْ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۷۷) و در روایت دیگری آمده است: دوازده نفر که از سادات نیز هستند خروج کرده [ادعای مهدویت کرده] و همگی به خود دعوت میکنند. (امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|"لَا يَخْرُجُ الْقَائِمُ حَتَّى يَخْرُجَ اثْنَا عَشَرَ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ كُلُّهُمْ يَدْعُو إِلَى نَفْسِهِ"}}؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۴۳۷).</ref>. این [[انحرافها]] در چه بستری پدید میآید و رونق میگیرد؟ آیا غیر از این است که نگاه عامیانه به موضوع [[منجی]]، بستر رواج چنین انحرافاتی است؟ نگاه عامیانه، علاوه بر اینکه میتواند بستری برای بهرهبرداری [[دشمنان]] فراهم کند، میتواند زمینهای برای [[انحراف]] [[دوستان]] نیز پدید بیاورد. یکی از انحرافهایی که ممکن است در بحث [[منجی]] و [[مهدویت]] به وجود بیاید، این است که [[مردم]] را صرفاً بر روی بحث رابطه [[عاطفی]] شخصی با [[امام زمان]]{{ع}} متمرکز کنند. این رابطه [[عاطفی]] خوب است و باید بیشتر هم بشود، که البته با افزایش [[معرفت]] و دقت در انجام [[وظایف]] [[الهی]]، رابطه [[عاطفی]] بیشتر هم خواهد شد، ولی صرفاً توجه دادن به این رابطه [[عاطفی]] و تمام [[آرمان]] [[منتظران]] را یک [[دیدار]] مخفیانه و رسیدن به [[خدمت]] [[حضرت]] قرار دادن، بدون توجه به لوازم و حقایق [[اجتماعی]] آن، بستر یک [[انحراف]] است؛ [[انحرافی]] که میتواند از درونش بسیاری از ضدیتها با مرام [[امام زمان]]{{ع}}، که همان [[اسلام ناب]] است، بیرون بیاید<ref>آیت الله بهجت فرمودهاند: "لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر{{ع}} تشرف حاصل کند، بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز سپس توسل به ائمه{{عم}} بهتر از تشرّف باشد؛ زیرا هر کجا که باشیم آن حضرت میبیند و میشنود، و عبادت در زمان غیبت ائمه اطهار افضل از عبادت در زمان حضور است؛ و زیارت هر کدام از ائمه اطهار{{عم}} مانند زیارت خود حضرت حجّت{{ع}} است". در محضر بهجت، ج ۱، شماره ۲۷۷. و نیز فرمودهاند: "آیا درست است که ما راحت بنشینیم و نظارهگر باشیم و برادران و خواهران ایمانی ما در دست ظالمان گرفتار باشند؟!... آیا میشود رییس و مولای ما حضرت ولی عصر{{ع}} محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟!" همان، ج ۲ تعالی، شماره فرجه ۲۶۷.</ref>. | *یکی دیگر از آثار سوء این نگاه عامیانه، بستری است که برای [[انحراف]] و بهرهبرداری [[دشمنان]] از موضوع [[مهدویت]] ایجاد میشود. در بستر این "نگاه عامیانه به مفهوم [[منجی]]"، خیلیها احساس میکنند با چند تا [[ظاهرسازی]] ساده میتوانند خودشان را همان [[منجی]] یا مرتبط با او معرفی کنند. کم نیستند انواع ادعاهای دروغین ارتباط با [[منجی]] که هر از گاهی خبری از آنها به گوش میرسد<ref>اصل ارتباط و [[ملاقات]] برخی از خوبان در [[دوران غیبت کبری]] با [[امام زمان]]{{ع}}، و از امور روشن و غیر قابل انکاری است که توسط [[امام خامنهای]] و [[مراجع]] عظیمالشأنی [[حضرت]] [[آیت الله]] بهجت مورد تأیید قرار گرفته است (چند نمونه در انتهای همین پاورقی آمده است) لیکن خوبی برطرف شدن نگاه عامیانه به موضوع [[منجی]] این است که معیارهایی به دست میآید که براساس آن داستانهای راست و [[دروغ]] تا حدی از همدیگر قابل تشخیص خواهند بود و اساساً زمینه سوء استفاده از داستانها و ادعاهای دروغین از بین میرود. [[امام خامنهای]] فرمودهاند: "خیلی از بزرگان ما در همین [[دوران غیبت]]، آن [[عزیز]] و [[محبوب]] دلهای [[عاشقان]] و [[مشتاقان]] را از نزدیک، [[زیارت]] کردهاند. بسیاری از نزدیک با او [[بیعت]] کردهاند. بسیاری از او سخن دلگرمکننده شنیدهاند. بسیاری از او نوازش دیدهاند و بسیار دیگری بدون اینکه او را بشناسند، از او [[لطف]] و نوازش و [[محبّت]] دیده و او را نشناختهاند". (بیانات در جشن بزرگ [[منتظران]] [[ظهور]]؛ ۰۳ / ۰۹ / ۱۳۸۷) و در جای دیگری هم فرمودهاند: "ممکن است یک [[انسان]] سعادتمندی، چشمش، دلش این ظرفیت را پیدا کند که به [[نور]] آن [[جمال]] [[مبارک]] روشن شود، اما یک چنین کسانی اهل ادعا نیستند؛ اهل گفتن نیستند؛ اهل دکانداری نیستند. این کسانی که دکانداری میکنند به این وسیله، [[انسان]] میتواند به طور قطع و [[یقین]] بگوید اینها [[دروغگو]] هستند؛ مفتری هستند". (بیانات در [[دیدار]] اقشار مختلف [[مردم]] در روز [[نیمه شعبان]]، ۲۷ / ۰۵ /۱۳۸۷) نمونهها و موارد دیگری از نظرات صاحبنظران و بزرگان که دلالت بر [[امکان ملاقات]] و یا وقوع [[ملاقات]] برای برخی از خوبان با [[حضرت]] داشته باشد، فراوان است. لیکن به ذکر چند نمونه بسنده میکنیم. [[آیت الله]] بهجت فرمودهاند: "در [[زمان غیبت]] هم [[عنایات]] و [[الطاف]] [[امام زمان]]{{ع}} نسبت به [[محبّان]] و شیعیانش زیاد دیده شده؛ باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمیشود [[انکار]] کرد". در محضر بهجت، ج ۱، نکته شماره ۳۸۹ و نیز فرمودهاند: "مهمّ این است که در وقت [[تشرّف]] از آن [[حضرت]] سؤال کنید که....؛ ما به کسانی که برای سفر [[حج]] با ما خداحافظی کردهاند، این تذکر را دادهایم که اگر عینک بزنید ممکن است به [[خدمت]] آن [[حضرت]] برسید، و [[ملاقات]] حاصل شود". در محضر بهجت، ج ۳، نکته شماره ۲۲. و در جای دیگر: "یکی از امور مهم بلکه از اهم امور این است که بدانیم چه کار کنیم تا مثل کسانی از [[علما]] و متشرعه و صلحای تابع [[علما]] باشیم که [[فرج شخصی]] و ارتباط خاص با [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} داشتهاند". در محضر بهجت، ج ۳، شماره ۱۳۲۱. در کتاب استفتائات ایشان آمده است: سؤال: در [[توقیع شریف]] خطاب به جناب [[علی بن محمد سمری]] آمده است: {{متن حدیث|"وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ... فَكَذِّبُوهُ"}} این جمله با ملاحظه قضایایی که در کتابهای [[بحارالانوار]] و غیره تحت عنوان: {{متن حدیث|"فِي مَنْ فَازَ بِلِقاءِ الْحِجَّةِ{{ع}}"}} [پیرامون کسانی که موفق به [[دیدار]] [[حضرت حجت]] شدهاند] [[نقل]] گردیده است، چگونه قابل توجیه است؟ پاسخ: به قرینه [[مقام]]، منظور در [[توقیع]]، نحو مشاهده در [[نیابت]] خاصّه داستان است. [یعنی [[روایت]] مربوط به [[دوران غیبت صغری]] است و لذاها داستانهاو ملاقاتهایی که در [[بحارالانوار]] و برخی کتب دیگر آمده، میتواند صحیح باشد.] (استفتائات [[حضرت]] [[آیت الله]] بهجت، سؤال ۱۹۷۶) همچنین [[آیت الله]] مکارم شیرازی در خصوص داستان ملاقت [[امام زمان]]{{ع}} و [[دستور]] ایشان در مورد احداث [[مسجد جمکران]]، فرمودهاند: "داستان [[مسجد مقدس جمکران]] در [[بیداری]] بوده" (استفتائات جدید، ج ۱، ص ۴۹۶) و در استفتائات ایشان آمده است: "سؤال ۱۵۱۱ - آیا شرط [[ملاقات]] با [[حضرت]]، [[علم]] و تقواست، یا [[مصلحت]] و زمان و مکان؟ جواب: شرط اصلی [[لیاقت]] [[ملاقات]] با آن [[حضرت]]، [[تقوا]] در سطح [[عالی]] است. ولی گاه به خاطر [[مصلحت اسلام]] و [[مسلمین]]، چهره [[نورانی]] خود را به افراد غیر لایق، حتی [[غیر شیعه]] و غیر [[مسلمانان]]، نیز نشان میدهد". (مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج ۳، ص ۵۴۲). برای مطالعه بیشتر در این زمینه و ملاحظه استدلالها و نظرات دیگر [[علماء]] و بزرگان، به کتابهایی که در این رابطه نگاشته شده است مراجعه فرمایید. از آن جمله: "[[دیدار]] در [[عصر غیبت]]؛ از نفی تا اثبات، [[جواد جعفری]]، مؤسسه [[آینده]] روشن - پژوهشکده [[مهدویت]]، ۱۳۸۹" و "فراز ابر، تحلیلی پیرامون [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]]{{ع}}، م - [[سحاب]]، مؤسسه توسعه [[فرهنگ]] [[قرآنی]]، ۱۳۸۸".</ref>. پدیده "[[بهائیت]]" را هم باید از جنس همین مشکلات قلمداد کرد. در [[روایات]] هم این مطلب آمده است که در [[عصر ظهور]]، پرچمهای [[انحرافی]] زیادی که ادعا میکنند "[[منجی]]" هستند، برافراشته میشوند<ref>در روایات آمده است: دوازده نفر ادعای ارتباط با حضرت و یا ادعای مهدویت میکنند و هرکدامشان دیگری را تکذیب میکند. (امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|"لَا يَقُومُ الْقَائِمُ{{ع}} حَتَّى يَقُومَ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا كُلُّهُ يُجْمِعُ عَلَى قَوْلِ أَنَّهُمْ قَدْ رَأَوْهُ فَيُكَذِّبُهُمْ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۷۷) و در روایت دیگری آمده است: دوازده نفر که از سادات نیز هستند خروج کرده [ادعای مهدویت کرده] و همگی به خود دعوت میکنند. (امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|"لَا يَخْرُجُ الْقَائِمُ حَتَّى يَخْرُجَ اثْنَا عَشَرَ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ كُلُّهُمْ يَدْعُو إِلَى نَفْسِهِ"}}؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۴۳۷).</ref>. این [[انحرافها]] در چه بستری پدید میآید و رونق میگیرد؟ آیا غیر از این است که نگاه عامیانه به موضوع [[منجی]]، بستر رواج چنین انحرافاتی است؟ نگاه عامیانه، علاوه بر اینکه میتواند بستری برای بهرهبرداری [[دشمنان]] فراهم کند، میتواند زمینهای برای [[انحراف]] [[دوستان]] نیز پدید بیاورد. یکی از انحرافهایی که ممکن است در بحث [[منجی]] و [[مهدویت]] به وجود بیاید، این است که [[مردم]] را صرفاً بر روی بحث رابطه [[عاطفی]] شخصی با [[امام زمان]]{{ع}} متمرکز کنند. این رابطه [[عاطفی]] خوب است و باید بیشتر هم بشود، که البته با افزایش [[معرفت]] و دقت در انجام [[وظایف]] [[الهی]]، رابطه [[عاطفی]] بیشتر هم خواهد شد، ولی صرفاً توجه دادن به این رابطه [[عاطفی]] و تمام [[آرمان]] [[منتظران]] را یک [[دیدار]] مخفیانه و رسیدن به [[خدمت]] [[حضرت]] قرار دادن، بدون توجه به لوازم و حقایق [[اجتماعی]] آن، بستر یک [[انحراف]] است؛ [[انحرافی]] که میتواند از درونش بسیاری از ضدیتها با مرام [[امام زمان]]{{ع}}، که همان [[اسلام ناب]] است، بیرون بیاید<ref>آیت الله بهجت فرمودهاند: "لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر{{ع}} تشرف حاصل کند، بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز سپس توسل به ائمه{{عم}} بهتر از تشرّف باشد؛ زیرا هر کجا که باشیم آن حضرت میبیند و میشنود، و عبادت در زمان غیبت ائمه اطهار افضل از عبادت در زمان حضور است؛ و زیارت هر کدام از ائمه اطهار{{عم}} مانند زیارت خود حضرت حجّت{{ع}} است". در محضر بهجت، ج ۱، شماره ۲۷۷. و نیز فرمودهاند: "آیا درست است که ما راحت بنشینیم و نظارهگر باشیم و برادران و خواهران ایمانی ما در دست ظالمان گرفتار باشند؟!... آیا میشود رییس و مولای ما حضرت ولی عصر{{ع}} محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟!" همان، ج ۲ تعالی، شماره فرجه ۲۶۷.</ref>. | ||
*سومین اثر منفی نگاه عامیانه، "رخوتی" است که در میان [[منتظران]] ایجاد میکند. به عبارت دیگر، نگاه عامیانه عامل ترک [[وظایف]] و نشناختن آنها توسط [[منتظران]] خواهد شد. این خیلی بد است که ما به عنوان یک [[منتظر]] هر وقت به [[یاد امام زمان]]{{ع}} میافتیم، آهی بکشیم و بگوییم: "انشاءالله آقا بیاید" و بعد دوباره به [[زندگی]] پُر اشتباه خود ادامه بدهیم. این یک آفت و آسیب است که [[منتظر]] بودن ما، در [[زندگی]] ما هیچ تغییری ایجاد نکند. طبیعتاً وقتی به موضوع [[انتظار]]، سطحی نگاه کنیم، نمیتوانیم [[تکالیف]] مُنبعث از آن را برای خود استخراج کنیم و در وجود خود بعثتی بیابیم و مسئولیتی احساس کنیم. و در نهایت، بدترین اثر منفی نگاه عامیانه، تأثیری است که ممکن است در [[عاقبت به خیری]] [[منتظران]] داشته باشد. به عبارت دیگر، ممکن است منتظرانی که عامیانه به [[ظهور]] موضوع [[منجی]] و [[مهدویت]] نگاه میکنند، [[بعد از ظهور]]، جزو [[دشمنان]] [[امام زمان]]{{ع}} قرار بگیرند. کما اینکه در [[روایات]] هم به این مطلب تصریح شده است که بعضیها در برابر آن [[حضرت]] میایستند و میگویند: "[[ایشان ]][[امام زمان]] نیست، ایشان نمیتواند [[فرزند]] [[پیغمبر]] باشد"<ref>عن الباقر{{ع}}: {{متن حدیث|"... حَتَّى يَقُولَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ لَيْسَ هَذَا مِنْ آلِ مُحَمَّد..."}} غیبت نعمانی، ص ۲۳۱. امام صادق{{ع}} میفرماید: "هنگامی که قائم خروج میکند کسی که بنظر خویش از اهل این کار بود از این کار بیرون میرود میو شود کسی که همانند پرستندگان آفتاب و ماه است در این کار داخل میشود؛ {{متن حدیث|"إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ خَرَجَ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ يَرَى أَنَّهُ مِنْ أَهْلِهِ وَ دَخَلَ فِي سُنَّةِ عَبَدَةِ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ"}} غیبت نعمانی، ص ۳۱۷. روایات مشابه دیگری که بر مخالفت برخی از اهالی جبهه حق با آن حضرت دلالت دارد در پاورقی صفحه ۳۷ ذکر شد.</ref> در حالی که قبلاً به نوعی [[انتظار]] [[حضرت]] را میکشیدند<ref>[[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۵۸-۶۵.</ref>. | *سومین اثر منفی نگاه عامیانه، "رخوتی" است که در میان [[منتظران]] ایجاد میکند. به عبارت دیگر، نگاه عامیانه عامل ترک [[وظایف]] و نشناختن آنها توسط [[منتظران]] خواهد شد. این خیلی بد است که ما به عنوان یک [[منتظر]] هر وقت به [[یاد امام زمان]]{{ع}} میافتیم، آهی بکشیم و بگوییم: "انشاءالله آقا بیاید" و بعد دوباره به [[زندگی]] پُر اشتباه خود ادامه بدهیم. این یک آفت و آسیب است که [[منتظر]] بودن ما، در [[زندگی]] ما هیچ تغییری ایجاد نکند. طبیعتاً وقتی به موضوع [[انتظار]]، سطحی نگاه کنیم، نمیتوانیم [[تکالیف]] مُنبعث از آن را برای خود استخراج کنیم و در وجود خود بعثتی بیابیم و مسئولیتی احساس کنیم. و در نهایت، بدترین اثر منفی نگاه عامیانه، تأثیری است که ممکن است در [[عاقبت به خیری]] [[منتظران]] داشته باشد. به عبارت دیگر، ممکن است منتظرانی که عامیانه به [[ظهور]] موضوع [[منجی]] و [[مهدویت]] نگاه میکنند، [[بعد از ظهور]]، جزو [[دشمنان]] [[امام زمان]]{{ع}} قرار بگیرند. کما اینکه در [[روایات]] هم به این مطلب تصریح شده است که بعضیها در برابر آن [[حضرت]] میایستند و میگویند: "[[ایشان ]] [[امام زمان]] نیست، ایشان نمیتواند [[فرزند]] [[پیغمبر]] باشد"<ref>عن الباقر{{ع}}: {{متن حدیث|"... حَتَّى يَقُولَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ لَيْسَ هَذَا مِنْ آلِ مُحَمَّد..."}} غیبت نعمانی، ص ۲۳۱. امام صادق{{ع}} میفرماید: "هنگامی که قائم خروج میکند کسی که بنظر خویش از اهل این کار بود از این کار بیرون میرود میو شود کسی که همانند پرستندگان آفتاب و ماه است در این کار داخل میشود؛ {{متن حدیث|"إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ خَرَجَ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ يَرَى أَنَّهُ مِنْ أَهْلِهِ وَ دَخَلَ فِي سُنَّةِ عَبَدَةِ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ"}} غیبت نعمانی، ص ۳۱۷. روایات مشابه دیگری که بر مخالفت برخی از اهالی جبهه حق با آن حضرت دلالت دارد در پاورقی صفحه ۳۷ ذکر شد.</ref> در حالی که قبلاً به نوعی [[انتظار]] [[حضرت]] را میکشیدند<ref>[[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۵۸-۶۵.</ref>. | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== |