بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
[[رُشَیْد هَجَری]] از [[یاران]] باوفای [[امام علی]]{{ع}} و از [[دوستان]] صمیمی [[میثم تمار]] و [[حبیب بن مظاهر]] بود. [[اهل]] [[یمن]] بود. پس از [[شهادت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} در [[کوفه]] دچار فتنههای «زیاد» شد. او را دستگیر کرده به [[شهادت]] رساندند.<ref>بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۱۲۲</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۵.</ref>. | [[رُشَیْد هَجَری]] از [[یاران]] باوفای [[امام علی]]{{ع}} و از [[دوستان]] صمیمی [[میثم تمار]] و [[حبیب بن مظاهر]] بود. [[اهل]] [[یمن]] بود. پس از [[شهادت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} در [[کوفه]] دچار فتنههای «زیاد» شد. او را دستگیر کرده به [[شهادت]] رساندند.<ref>بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۱۲۲</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۵.</ref>. | ||
==رشید هجری در گزیده [[دانشنامه امیرالمؤمنین]]== | ==رشید هجری در گزیده [[دانشنامه امیرالمؤمنین]]== | ||
[[رُشَید هَجَری]] از [[فقیهان]]، [[محدثان]] و [[عالمان]] بزرگ [[شیعی]] و از [[یاران]] بیدارْ [[دل]] و استوارْ گام [[علی]]{{ع}} است. او را از [[یاران امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} نیز شمردهاند. [[علی]]{{ع}} رُشَید را بزرگ میداشت و به او "رُشَید [[بلایا]]" میگفت. نگاه نافذ او به فراسوی ظاهر [[دنیا]] راه یافته بود و از این رو، او را عالم به حوادث گذشته و [[آینده]] دانستهاند. [[علی]]{{ع}} روزی به رُشید فرمود: "آن گاه که فرزندْ خوانده [[بنیامیه]]، در پی تو فرستد و دستها و پاها و زبانت را [[قطع]] کند، چگونه [[شکیبایی]] خواهی کرد؟". رُشید پرسید که: آیا فرجام آن، [[بهشت]] است؟<ref>الأمالی، طوسی، ص ۱۶۵، ح ۲۷۶.</ref> و بدینسان، [[شکوه]] [[شکیبایی]] را رقم زد و [[استوار]] گامی در [[عشق]] [[علی]]{{ع}} را بیان کرد و چون آن هنگامه رسید و زیاد بن ابیهْ چنان کرد، او از [[حق]]، روی برنتافت و شهد [[شهادت]] نوشید و به | [[رُشَید هَجَری]] از [[فقیهان]]، [[محدثان]] و [[عالمان]] بزرگ [[شیعی]] و از [[یاران]] بیدارْ [[دل]] و استوارْ گام [[علی]]{{ع}} است. او را از [[یاران امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} نیز شمردهاند. [[علی]]{{ع}} رُشَید را بزرگ میداشت و به او "رُشَید [[بلایا]]" میگفت. نگاه نافذ او به فراسوی ظاهر [[دنیا]] راه یافته بود و از این رو، او را عالم به حوادث گذشته و [[آینده]] دانستهاند. [[علی]]{{ع}} روزی به رُشید فرمود: "آن گاه که فرزندْ خوانده [[بنیامیه]]، در پی تو فرستد و دستها و پاها و زبانت را [[قطع]] کند، چگونه [[شکیبایی]] خواهی کرد؟". رُشید پرسید که: آیا فرجام آن، [[بهشت]] است؟<ref>الأمالی، طوسی، ص ۱۶۵، ح ۲۷۶.</ref> و بدینسان، [[شکوه]] [[شکیبایی]] را رقم زد و [[استوار]] گامی در [[عشق]] [[علی]]{{ع}} را بیان کرد و چون آن هنگامه رسید و زیاد بن ابیهْ چنان کرد، او از [[حق]]، روی برنتافت و شهد [[شهادت]] نوشید و به دار کشیده شد<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۳۷.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||