نصب الهی امام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۰۳۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۰
خط ۵۲: خط ۵۲:
#'''[[نصب]] کلی به نحو قضیه خارجیه:''' این [[نصب]] کلی است؛ همچون [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] که در این [[احادیث]] [[نصب]] به نحو قضیه خارجیۀ کلی منظور است. مراد از قید کلی این است که از آن مجموع [[اهل بیت]]{{عم}} [[اراده]] شده است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس دوم «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
#'''[[نصب]] کلی به نحو قضیه خارجیه:''' این [[نصب]] کلی است؛ همچون [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] که در این [[احادیث]] [[نصب]] به نحو قضیه خارجیۀ کلی منظور است. مراد از قید کلی این است که از آن مجموع [[اهل بیت]]{{عم}} [[اراده]] شده است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس دوم «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
#'''[[نصب]] به نحو قضیه خارجیه شخصیه:''' همچون {{متن حدیث|عَلِيٌّ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۳۰، ص۵۸۸.</ref>، یا احادیثی که در آنها نام [[ائمه اطهار]]{{عم}} تا [[امام دوازدهم]] بیان شده است<ref>مانند حدیثی که جابر جعفی از جابر انصاری نقل کرده است که پیامبر اکرم{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَأَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَعْرُوفُ فِي التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَسَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلاَمَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَمِيِّي وَكَنِيِّي حُجَّةُ اللهِ فِي أَرْضِهِ وَبَقِيَّتُهُ فِي عِبَادِهِ اِبْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ}}. صدوق، محمد بن علی، كمال الدين، ج۱، ص۲۵۳.</ref>.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس دوم «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>
#'''[[نصب]] به نحو قضیه خارجیه شخصیه:''' همچون {{متن حدیث|عَلِيٌّ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۳۰، ص۵۸۸.</ref>، یا احادیثی که در آنها نام [[ائمه اطهار]]{{عم}} تا [[امام دوازدهم]] بیان شده است<ref>مانند حدیثی که جابر جعفی از جابر انصاری نقل کرده است که پیامبر اکرم{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَأَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَعْرُوفُ فِي التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَسَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلاَمَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَمِيِّي وَكَنِيِّي حُجَّةُ اللهِ فِي أَرْضِهِ وَبَقِيَّتُهُ فِي عِبَادِهِ اِبْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ}}. صدوق، محمد بن علی، كمال الدين، ج۱، ص۲۵۳.</ref>.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس دوم «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>
==[[منصوب بودن به نصب الهی]]==
[[خلیفة الله]] [[منصوب]] از طرف [[خداوند]] است؛ چرا که تنها [[خداوند]] می‌داند، چه کسی [[شایستگی]] دریافت [[علم به اسماء]] و [[تصدی]] [[منصب]] [[خلافت]] را دارد: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۵۳.</ref>
[[مردم]] نمی‌توانند ولی را برگزینند؛ در توضیح این مطلب باید گفت [[حق]] اداره [[جهان]] اصالتاً از آنِ [[خداوند]] است؛ از این‌رو، اگر کسی بخواهد بر [[جهان]] [[مدیریت]] کند، روشن است که صاحب [[حق]] باید این [[حق]] را به او بدهد. همچنین [[ولی الله]] که [[خداوند]]، [[قدرت]] [[تصرف]] در کائنات، [[سرپرستی]] [[جهان]] و [[منصب]] [[مرجعیت دینی]] را به او داده است و برخوردار از [[علم ویژه]] [[الهی]]، برای اِعمال این ولایات است، نمی‌تواند به وسیله [[مردم]] شناخته شود، از این‌رو، لزوماً [[خداوند]] او را [[تعیین]] می‌کند<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۸۴.</ref>
[[اولی الامر]] [[معصوم]] از [[گناه]] و [[اشتباه]] و دارای [[علم ویژه]] به [[احکام]] الهی‌اند. از ظاهر [[آیه]] هم، چنان‌که گفته شد، برمی‌آید که [[خداوند متعال]] ایشان را [[مسئول]] [[تبیین]] و [[اجرای احکام]] کرده است. با توجّه به آنچه [[گذشت]]، می‌توان گفت [[منصوب بودن]] ایشان از طرف [[خداوند]]، نتیجه طبیعی آموزه‌های پیشین است. بنابراین می‌توان گفت: [[اولی الامر]] انسان‌هایی [[مفترض الطاعه]]، [[معصوم]]، عالم به [[احکام]] [[خداوند]] و [[سنّت نبوی]]، مجری و [[مبیّن]] [[احکام]] [[خداوند]] و [[سنّت نبوی]] و [[منصوب]] از [[ناحیه]] خداوندند<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۲۱.</ref>
اگر [[هادی]] [[معصوم]] و برخوردار از [[علم الهی]] است، لازم است [[منصوص]] از جانب [[خداوند]] باشد؛ چرا که [[مردم]] نمی‌توانند این دو صفت را تشخیص دهند. از سوی دیگر نیز، می‌توان گفت که پیامبرِ [[هادی]]، از جانب [[خداوند]] [[مأموریت]] دارد که به [[هدایت مردم]] بپردازد. به دیگر سخن، [[رسالت]] او برای [[هدایت]] انسان‌هاست. [[قرآن کریم]] بارها بر این نکته تأکید کرده است؛ چنان‌که راجع به [[پیامبران الهی]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>.
در [[آیه]] مزبور، بر این نکته تأکید شده است که [[پیامبران]] به [[فرمان خداوند]] [[متعال]] [[هدایت]] می‌کنند<ref>شایان ذکر است، راجع به اینکه مقصود از {{متن قرآن|بِأَمْرِنَا}} در آیه مذبور چیست، اختلافاتی وجود دارد. در قسمت‌های پیشین و به هنگام بحث از مفهوم «امام»، دلیل خود را بر اینکه مقصود از «امر» همان امر تشریعی است، بیان کردیم. روایتی نیز در این باره وجود دارد. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۷۱-۱۷۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۶. گفتنی است، برخی از مفسران نیز ظاهر از «امر» در آیه مزبور را امر تشریعی دانسته‌اند؛ برای نمونه، ر.ک: ملا فتح‌الله کاشانی، منهج الصادقین، ج۷، ص۲۴۳؛ ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۴، ص۱۶۰؛ محمد بن مرتضی کاشانی، تفسیر المعین، ج۲، ص۱۱۰۴؛ محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۳، ص۶۰۳؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۱۶۷.</ref>.
[[قرآن کریم]] راجع به [[حضرت موسی]] و [[هارون]]{{عم}} نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى}}<ref>«بنابراین نزد او بروید و بگویید که ما فرستادگان پروردگار توایم پس، بنی اسرائیل را با ما گسیل دار و عذابشان مکن، ما برای تو نشانه‌ای از سوی پروردگارت آورده‌ایم و درود بر کسی که از رهنمود (خداوند) پیروی کند» سوره طه، آیه ۴۷.</ref>.
در این [[آیه]] نیز بر [[منصوص بودن]] [[پیامبران]] [[هدایت‌گر]] تأکید شده است. از آنجا که [[خداوند]]، ایشان را برای [[مقام رسالت]] برگزید، مخاطبان لجوج آنها، ایشان را نپذیرفتند و فرستاده شدن بشری مانند خودشان از جانب [[خداوند]] را برنتابیدند. [[قرآن کریم]] در این باره می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«و مردم را هنگامی که برای آنان رهنمود آمد هیچ چیز از ایمان آوردن باز نداشت مگر همین که گفتند: آیا خداوند بشری را به پیامبری برانگیخته است؟!» سوره اسراء، آیه ۹۴.</ref>.
[[خداوند متعال]] بارها با اشاره به اینکه [[پیامبران]]، [[رسولان]] او به سوی مردم‌اند، بر [[منصوص بودن]] آنها تأکید کرده است: {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون فرستاده‌ای از سوی خدا نزدشان آمد که آنچه را آنان با خود داشتند راست می‌شمرد، گروهی از اهل کتاب، کتاب خداوند را پس پشت افکندند گویی (چیزی) نمی‌دانند» سوره بقره، آیه ۱۰۱.</ref>.
افزون بر آن، [[خداوند متعال]] در آیه‌ای دیگر به صراحت بر این آموزه تأکید کرده است: {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«خداوند از فرشتگان و از مردم فرستادگانی برمی‌گزیند؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۷۵.</ref>.
با توجه به آنچه [[گذشت]]، روشن می‌شود که [[هادی]]، آن‌گاه که بر [[پیامبر]] اطلاق می‌شود، کسی است که از سوی [[خداوند]] به [[هدایت مردم]] [[مأمور]] است؛ [[مأموریت]] او بر [[انذار]] و [[تبشیر]] مشتمل است؛ ضمن آن‌که وی برخوردار از [[علم]] و [[عصمت الهی]]، و [[منصوص]] از جانب [[خداوند]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۴۹.</ref>


==منابع==
==منابع==
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش