اطاعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰
خط ۶۷: خط ۶۷:
==آثار [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]==
==آثار [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]==
==اطاعت در کتاب اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت==
==اطاعت در کتاب اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت==
“الاطاعة”، مصدر فعل “اطاع”<ref>ر.ک: اسماعیل بن عباد (صاحب بن عباد)، المحیط فی اللغة، ج۲، ص۱۲۰.</ref>، در لغت به معنای [[فرمان‌برداری]]، [[فرمان]] بردن، [[طاعت]]، فرمان‌بری، [[انقیاد]]، تسلیم‌شدگی، [[فروتنی]] و [[تواضع]] است<ref>ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، ج۲، ص۲۴۳۷-۲۴۳۸؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۹۶.</ref>. فراهیدی در کتاب العین، [[اطاعت]] را [[انقیاد]] ترجمه کرده است<ref>ر.ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۲۰۹.</ref>. از نظر اصطلاح، میان [[اصولیین]] در تعریف [[اطاعت]] اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی از علمای [[علم اصول]] معتقدند [[اطاعت]] با [[پیروی]] از [[اراده]] و خواست دیگری تحقق می‌یابد؛ اگرچه آمر خواستِ خود را به صورت لفظی یا کتبی ابراز نکرده باشد. تنها کافی است که از [[موقعیت]] و [[جایگاه]] [[ولایت]] و [[سیادت]]، [[طلب]] نفسی داشته باشد و [[مکلف]] نیز آن را بداند. برخی از [[فقها]] همچون [[شیخ انصاری]] خطاب را در تحقق [[اطاعت]] شرط می‌دانند. ایشان می‌نویسد: “اطاعت و [[معصیت]] عبارت است از موافقت و [[مخالفت]] با خطاب‌های تفصیلی”<ref>{{عربی|فإنّ الإطاعة و المعصية عبارة عن موافقة الخطابات التفصيليّة و مخالفتها}} (شیخ مرتضی انصاری، فرائد الاصول، الجزء الاول، ص۴۲).</ref>. با توجه به دو دسته از تعاریف یادشده، در بحث فعلی ما [[اطاعت]] عام است و شامل خطاب تفصیلی و جز آن می‌شود. به طور کلی، در [[اطاعت]] معنای [[سرپیچی]] و [[نافرمانی]] نکردن لحاظ شده است. بنابراین در مجموع [[اطاعت]] یعنی “پیروی و موافقت با [[اراده]] و یا خطاب دیگری در [[مقام عمل]]، از روی [[آگاهی]] و [[اراده]] نه به گونۀ ابزاری و اجباری”<ref>محمدمهدی آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی (بررسی فقهی تطبیقی)، ترجمه محمد سپهری، ص۲۳۷.</ref>. [[فقهای اهل سنت]] [[اطاعت]] از [[حاکم]] را شامل پرداخت دیون و [[حقوقی]] که [[شهروندان]] باید به [[دولت]] بپردازند نظیر [[مالیات]] و [[زکات]] نیز دانسته‌اند. آنها در مفهوم [[نافرمانی]] و [[خروج]] علیه [[حاکم]] گفته‌اند: “مخالفت با [[امام]] و [[اقدام]] جهت [[خلع]] وی و یا [[امتناع]] از پرداخت [[حقوق]] واجبی همچون پرداخت [[زکات]] و... است که باید به وی پرداخت شود...”<ref>{{عربی|... و الخروج المقصود هو مخالفة الإمام و العمل لخلعه أو الامتناع عما وجب على الخارجين من حقوق... فمن امتنع عن أداء الزكاة فقد امتنع عن حق وجب عليه، و من امتنع عن تنفيذ حكم متعلق بحق الله كحد الزنا، أو متعلق بحق الأفراد كالقصاص، فقد امتنع عن حق وجب عليه، و من امتنع عن طاعة الإمام فقد امتنع عن الحق الذي وجب عليه، و هكذا}}. (عبدالقادر عودة، التشریع الجنائی الإسلامی مقارناً بالقانون الوضعی، ج۲، «کتب السیاسة والقضاء»، ص۲۶۲).</ref>. بنابراین کسی که از پرداخت [[حقوق]] خود به [[دولت]] خودداری کند، در برابر آن [[عصیان]] و [[نافرمانی]] کرده است. بنابراین از دیدگاه آنها نیز [[اطاعت]] اعم از خطابات تفصیلیه و غیر آن است<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۳۶.</ref>.
“الاطاعة”، مصدر فعل “اطاع”<ref>ر.ک: اسماعیل بن عباد (صاحب بن عباد)، المحیط فی اللغة، ج۲، ص۱۲۰.</ref>، در لغت به معنای [[فرمان‌برداری]]، [[فرمان]] بردن، [[طاعت]]، فرمان‌بری، [[انقیاد]]، تسلیم‌شدگی، [[فروتنی]] و [[تواضع]] است<ref>ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، ج۲، ص۲۴۳۷-۲۴۳۸؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۹۶.</ref>. فراهیدی در کتاب العین، اطاعت را [[انقیاد]] ترجمه کرده است<ref>ر.ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۲۰۹.</ref>. از نظر اصطلاح، میان [[اصولیین]] در تعریف اطاعت اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی از علمای [[علم اصول]] معتقدند اطاعت با [[پیروی]] از [[اراده]] و خواست دیگری تحقق می‌یابد؛ اگرچه آمر خواستِ خود را به صورت لفظی یا کتبی ابراز نکرده باشد. تنها کافی است که از [[موقعیت]] و [[جایگاه]] [[ولایت]] و [[سیادت]]، [[طلب]] نفسی داشته باشد و [[مکلف]] نیز آن را بداند. برخی از [[فقها]] همچون [[شیخ انصاری]] خطاب را در تحقق اطاعت شرط می‌دانند. ایشان می‌نویسد: “اطاعت و [[معصیت]] عبارت است از موافقت و [[مخالفت]] با خطاب‌های تفصیلی”<ref>{{عربی|فإنّ الإطاعة و المعصية عبارة عن موافقة الخطابات التفصيليّة و مخالفتها}} (شیخ مرتضی انصاری، فرائد الاصول، الجزء الاول، ص۴۲).</ref>. با توجه به دو دسته از تعاریف یادشده، در بحث فعلی ما اطاعت عام است و شامل خطاب تفصیلی و جز آن می‌شود. به طور کلی، در اطاعت معنای [[سرپیچی]] و [[نافرمانی]] نکردن لحاظ شده است. بنابراین در مجموع اطاعت یعنی “پیروی و موافقت با [[اراده]] و یا خطاب دیگری در [[مقام عمل]]، از روی [[آگاهی]] و [[اراده]] نه به گونۀ ابزاری و اجباری”<ref>محمدمهدی آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی (بررسی فقهی تطبیقی)، ترجمه محمد سپهری، ص۲۳۷.</ref>. [[فقهای اهل سنت]] اطاعت از [[حاکم]] را شامل پرداخت دیون و [[حقوقی]] که [[شهروندان]] باید به [[دولت]] بپردازند نظیر [[مالیات]] و [[زکات]] نیز دانسته‌اند. آنها در مفهوم [[نافرمانی]] و [[خروج]] علیه [[حاکم]] گفته‌اند: “مخالفت با [[امام]] و [[اقدام]] جهت [[خلع]] وی و یا [[امتناع]] از پرداخت [[حقوق]] واجبی همچون پرداخت [[زکات]] و... است که باید به وی پرداخت شود...”<ref>{{عربی|... و الخروج المقصود هو مخالفة الإمام و العمل لخلعه أو الامتناع عما وجب على الخارجين من حقوق... فمن امتنع عن أداء الزكاة فقد امتنع عن حق وجب عليه، و من امتنع عن تنفيذ حكم متعلق بحق الله كحد الزنا، أو متعلق بحق الأفراد كالقصاص، فقد امتنع عن حق وجب عليه، و من امتنع عن طاعة الإمام فقد امتنع عن الحق الذي وجب عليه، و هكذا}}. (عبدالقادر عودة، التشریع الجنائی الإسلامی مقارناً بالقانون الوضعی، ج۲، «کتب السیاسة والقضاء»، ص۲۶۲).</ref>. بنابراین کسی که از پرداخت [[حقوق]] خود به [[دولت]] خودداری کند، در برابر آن [[عصیان]] و [[نافرمانی]] کرده است. بنابراین از دیدگاه آنها نیز اطاعت اعم از خطابات تفصیلیه و غیر آن است<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۳۶.</ref>.


==اطاعت‌های [[نامشروع]]==
==اطاعت‌های [[نامشروع]]==
۷۳٬۴۱۵

ویرایش