بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==مفهوم مقاومت== | ==مفهوم مقاومت== | ||
===معنای لغوی مقاومت=== | |||
*واژه "مقاومت" بهصراحت در [[قرآن]] نیامده است. کاربرد مقاومت در [[فرهنگ اسلامی]] و بررسی لغوی و [[تفسیری]] بیانگر آن است که "مقاومت" واژهای بومیسازی شده است که ریشه [[قرآنی]] دارد. [[اثبات]] آن با طرح نکات زیر قابل دسترسی است. | *واژه "مقاومت" بهصراحت در [[قرآن]] نیامده است. کاربرد مقاومت در [[فرهنگ اسلامی]] و بررسی لغوی و [[تفسیری]] بیانگر آن است که "مقاومت" واژهای بومیسازی شده است که ریشه [[قرآنی]] دارد. [[اثبات]] آن با طرح نکات زیر قابل دسترسی است. | ||
#بومیسازی لغات، نوعی [[تولید علم]] "مفهومسازی" است. وامگیری لغات و بومیسازی در زبانشناسی، امری رایج بوده و هست، مثلاً کلمه "تمدن" که [[عربی]] است در [[زبان فارسی]] در جایی بهکار میرود که [[عرب]] بدان "الحضارة" میگوید<ref>مهریزی، رضا، «واژهگزینی و رویکرد بومی تولید علم»، پگاه حوزه، سال۱۳۸۹، ش۲۹۸، ص۲۸.</ref>. مفهوم مقاومت در [[سیر]] [[تحول]] و بهکارگیری لغات چنیین وضعیتی پیدا کرده است. | #بومیسازی لغات، نوعی [[تولید علم]] "مفهومسازی" است. وامگیری لغات و بومیسازی در زبانشناسی، امری رایج بوده و هست، مثلاً کلمه "تمدن" که [[عربی]] است در [[زبان فارسی]] در جایی بهکار میرود که [[عرب]] بدان "الحضارة" میگوید<ref>مهریزی، رضا، «واژهگزینی و رویکرد بومی تولید علم»، پگاه حوزه، سال۱۳۸۹، ش۲۹۸، ص۲۸.</ref>. مفهوم مقاومت در [[سیر]] [[تحول]] و بهکارگیری لغات چنیین وضعیتی پیدا کرده است. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۹: | ||
*همانگونه که واژهپژوهان برای "مقاومت" چندین معنا برشمردهاند، [[مفسران]] نیز معانی: [[اعتدال]] و [[دوری از افراط و تفریط]]<ref>ابنعاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، ج۶، ص۲۳۷.</ref>، [[ثبات]] و دوام و [[طلب]] [[قیام]] و [[پیروی]] از [[راه خدا]]<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۴؛ ج۹، ص۳۸؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۱۱۶؛ ج۱۱، ص۴۷.</ref> و [[استقامت]] در [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]؛ اعم از [[عقاید]] و [[اعمال]]<ref>فیض کاشانی، محمدمحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۷.</ref> [[دعوت]] و [[استقامت]] بر [[توحید]]<ref>ابنعطیه اندلسی، عبدالحق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۳۰.</ref> [[ثبات قدم]] در جمیع [[دستورات]] [[دینی]] از [[عقاید حقه]] و [[اخلاق فاضله]] و [[اعمال صالحه]]<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۷، ص۱۳۳.</ref> را بازگو کردهاند، که اغلب ناظر به [[استقامت]] در مبانی هستند. همانطور که از بررسی لغوی و [[تفسیری]] برمیآید مفهوم "مقاومت" در [[حقیقت]] ترجمان واژه "استقامت" و واجد بار معنایی و مفهوم جامع [[قرآنی]] آن است، با این تفاوت که برخی برای مقاومت معنای تقابلی، ضدیت و مخالفتکردن را نیز ذکر کردهاند<ref>بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی عربی به فارسی، ترجمه رضا مهیار، ص۶۸۰؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.</ref>. اما باید توجه داشت معنای تقابلی، ضدیت و [[جنگ]]، در برابر تجاوز، [[تعدی]] و [[فتنهانگیزی]] کاربرد دارند که روش مقاومت میباشد. روش مقاومت در [[حقیقت]] عنصری از [[نظام]] مقاومت برای [[اصلاح]] [[انحراف]] و [[فساد]] در چهارچوب مبانی و اهداف است که منعطف به زمان، مکان و [[مصلحت]] است و امکان [[آزمون]] و [[خطا]] در آن نیز وجود دارد، اما مبانی مانند اصل [[توحید]]، [[عدالت]] و [[فطرت]] [[خطاپذیر]] نیست. امری ثابت ولایتغییر است که با [[تکوین]] هماهنگی دارد. | *همانگونه که واژهپژوهان برای "مقاومت" چندین معنا برشمردهاند، [[مفسران]] نیز معانی: [[اعتدال]] و [[دوری از افراط و تفریط]]<ref>ابنعاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، ج۶، ص۲۳۷.</ref>، [[ثبات]] و دوام و [[طلب]] [[قیام]] و [[پیروی]] از [[راه خدا]]<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۴؛ ج۹، ص۳۸؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۱۱۶؛ ج۱۱، ص۴۷.</ref> و [[استقامت]] در [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]؛ اعم از [[عقاید]] و [[اعمال]]<ref>فیض کاشانی، محمدمحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۷.</ref> [[دعوت]] و [[استقامت]] بر [[توحید]]<ref>ابنعطیه اندلسی، عبدالحق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۳۰.</ref> [[ثبات قدم]] در جمیع [[دستورات]] [[دینی]] از [[عقاید حقه]] و [[اخلاق فاضله]] و [[اعمال صالحه]]<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۷، ص۱۳۳.</ref> را بازگو کردهاند، که اغلب ناظر به [[استقامت]] در مبانی هستند. همانطور که از بررسی لغوی و [[تفسیری]] برمیآید مفهوم "مقاومت" در [[حقیقت]] ترجمان واژه "استقامت" و واجد بار معنایی و مفهوم جامع [[قرآنی]] آن است، با این تفاوت که برخی برای مقاومت معنای تقابلی، ضدیت و مخالفتکردن را نیز ذکر کردهاند<ref>بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی عربی به فارسی، ترجمه رضا مهیار، ص۶۸۰؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.</ref>. اما باید توجه داشت معنای تقابلی، ضدیت و [[جنگ]]، در برابر تجاوز، [[تعدی]] و [[فتنهانگیزی]] کاربرد دارند که روش مقاومت میباشد. روش مقاومت در [[حقیقت]] عنصری از [[نظام]] مقاومت برای [[اصلاح]] [[انحراف]] و [[فساد]] در چهارچوب مبانی و اهداف است که منعطف به زمان، مکان و [[مصلحت]] است و امکان [[آزمون]] و [[خطا]] در آن نیز وجود دارد، اما مبانی مانند اصل [[توحید]]، [[عدالت]] و [[فطرت]] [[خطاپذیر]] نیست. امری ثابت ولایتغییر است که با [[تکوین]] هماهنگی دارد. | ||
*بررسی مفهوم لغوی "مقاومت" و "استقامت" نشان میدهد [[ارتباط]] تنگاتنگ و معناداری میان این دو واژه وجود دارد و [[جانشینی]] هر یک از آن دو خللی در معنا و مفهوم آن ایجاد نمیکند. "مقاومت" و "استقامت" هر دو یک [[حقیقت]] را دنبال میکنند و آن [[ایستادگی]] و باقیماندن بر مسئلهای تا [[حق]] آن کامل اداء و تمام آثار آن ظاهر شود<ref>[[اصغر زاهدیتیر|زاهدیتیر، اصغر]]، [[محمد هادی امین ناجی|امین ناجی، محمد هادی]]، [[بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن (مقاله)|بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه تفسیری]]، ص222</ref>. | *بررسی مفهوم لغوی "مقاومت" و "استقامت" نشان میدهد [[ارتباط]] تنگاتنگ و معناداری میان این دو واژه وجود دارد و [[جانشینی]] هر یک از آن دو خللی در معنا و مفهوم آن ایجاد نمیکند. "مقاومت" و "استقامت" هر دو یک [[حقیقت]] را دنبال میکنند و آن [[ایستادگی]] و باقیماندن بر مسئلهای تا [[حق]] آن کامل اداء و تمام آثار آن ظاهر شود<ref>[[اصغر زاهدیتیر|زاهدیتیر، اصغر]]، [[محمد هادی امین ناجی|امین ناجی، محمد هادی]]، [[بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن (مقاله)|بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه تفسیری]]، ص222</ref>. | ||
===معنای اصطلاحی مقاومت=== | |||
*در معنای اصطلاحی "مقاومت" میتوان گفت: "مقاومت" [[اعتقاد]] و اقدامی پایدار، [[ثابت]] و مستمر در چارچوب مبانی [[اسلام]]، جهت تحقق اهداف و مقاصد عالی [[الهی]] و [[انسانی]] است، بدون اینکه [[افراط و تفریط]] یا [[انحراف]] و [[خروج]] از مبانی و اهداف صورت پذیرد. این تعریف همه [[معارف الهی]] اعم از [[اعتقاد]]، [[اخلاق]] و [[رفتار]]، [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]، ایجاد مقتضی و [[ایستادگی]] در برابر [[انحرافات]] و از میان بردن موانع را شامل میشود. | |||
==مبانی مقاومت== | ==مبانی مقاومت== | ||
==اهمیت مقاومت== | ==اهمیت مقاومت== | ||
==مقاومت در قرآن== | |||
*آیاتی که در [[قرآن کریم]] بر "مقاومت" و "استقامت" دلالت دارند، به چند دسته تقسیم میشوند، که هر دسته آن ناظر به مسائل مربوط به خود میباشند. | |||
#آیاتی که در آنها [[فرمان]] و امر به مقاومت آمده است، مانند: {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا}}<ref>«پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref> و {{متن قرآن|فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ}}<ref>«پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و از هوسهای آنان پیروی مکن» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.</ref> و {{متن قرآن|أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ}}<ref>«خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>. | |||
# آیاتی که در آنها از آثار مقاومت [[سخن]] گفته است: در [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره احقاف، آیه ۱۳.</ref> و {{متن قرآن|وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا}}<ref>«و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب میکنیم» سوره جن، آیه ۱۶.</ref>. مخاطب یک [[آیه]] از چهار آیهای که [[فرمان]] مقاومت و [[استقامت]] داده همه [[انسانها]] هستند و این [[آیه]] با بیان [[وحدانیت]] [[خدای سبحان]]، خواهان مقاومت و [[استقامت]] [[بندگان]] در مسیر حرکت بهسوی [[خدا]] است: {{متن قرآن|أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ}}<ref>«خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>. اما سه [[آیه]] دیگر مشخصاً بعضی از [[پیامبران]] را مخاطب قرار داده است. در دو [[آیه]]<ref>{{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}} «پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲؛ {{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}} «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و از هوسهای آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافتهام که میان شما دادگری کنم» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref> از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} خواسته شده است، همانگونه که به او [[فرمان]] داده شده، مقاومت و [[استقامت]] ورزد<ref>جمعی از نویسندگان، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۱۵۰.</ref>. در [[تفسیر مجمع البیان]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ... وَلَا تَطْغَوْا}}<ref>«پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن... و سرکشی نورزید» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref> به دلالت ایجابی و سلبی مقاومت اشاره و آمده است: مقاومت و [[استقامت]]، همان ادای رسالتی است که [[پیامبر]] بدان [[مأمور]] شده بود و منظور از {{متن قرآن|وَلَا تَطْغَوْا}} این است که با کم و زیاد کردن آن؛ از حد مقاومت و [[استقامت]] که همان "اسلام" است، خارج نشوید<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۴.</ref>. [[آیتالله]] [[خامنهای]] میگوید: "از نظر [[قرآن]] مقاومت پای فشردن در نظر و عمل برطریق مستقیم و گم نکردن [[هدف]] است"<ref>خامنهای، سیدعلی، خطبه نماز جمعه ۱۴/۳/۱۳۸۹، دسترسی از طریق: http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۹۵۲۴.</ref> و نیز ملاک مقاومت در {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}} باید اهداف و مبانی باشد نه روش. [[استقامت]] در اهداف لازم است نه روش، در روشها [[آزمون]] و [[خطا]] جاری است<ref>خامنهای، سیدعلی، بصیرت و استقامت (مجموعه سخنرانی)، ص۹۹.</ref>. | |||
===موضوع و [[هدف]] مقاومت در [[قرآن]]=== | |||
*برخی [[حقیقت اسلام]] را همان [[عدالت]] و [[توحید]] میدانند. [[زمخشری]] در ذیل [[آیات]] {{متن قرآن|شَهِدَ اللَّهُ... قَائِمًا بِالْقِسْطِ... * إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}}<ref>«خداوند -که به دادگری ایستاده است- گواهی میدهد... * بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۸-۱۹.</ref> آورده است: {{عربی|قد آذن أن الإسلام هو العدل و التوحيد، و هو الدين عند اللَّه، و ما عداه فليس عنده في شيء من الدين... أن دين الإسلام هو العدل والتوحيد}}<ref>زمخشری، جارالله محمود بن عمر، الکشاف، ج۱، ص۳۴۵.</ref> یعنی [[خداوند]] اجازه داده است و میتوان بهجای [[اسلام]]، [[توحید]] و [[عدالت]] را قرار داد. از این بیان چنین برداشت میشود که هرچه به [[توحید]] و [[عدالت]] نزدیک شویم به [[اسلام]] نزدیک شدهایم، ازاینرو میتوان گفت: [[امر]] به مقاومت، [[امر]] به [[توحید]] و [[عدالت]] است که همان [[اسلام]] میباشد. شاید برهمیناساس باشد که [[آیتالله]] [[خامنهای]] میگوید: مقاومت و [[استقامت]] مد نظر قرآن، [[ایستادگی]] بر مبانی و [[هدف]] است نه روش، که در [[آیه]] {{متن قرآن|فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}}<ref>«پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافتهای پایداری کن» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref> بر آن تأکید شده است<ref>خامنهای، سیدعلی، بصیرت و استقامت (مجموعه سخنرانی)، ص۹۹.</ref>. | |||
*[[علامه طباطبایی]] [[هدف]] از مقاومت را نمایان کردن استعدادها و ویژگیها و آثار گوناگون بهحسب [[شخصیت]] ذاتی و [[دستورات]] [[دین]] در زمینههای مختلف میداند و مینویسد: [[استقامت]] بهمعنای [[طلب]] [[قیام]] و استدعای [[ظهور]] همه آثار و [[منافع]] است، معنای [[استقامت]] در هر آیهای با توجه به زمینهای که [[استقامت]] در آن مطرح شده متفاوت است، مانند: [[قیام]] به [[حق]] [[توحید]] در [[عبودیت]] در [[آیه]] {{متن قرآن|أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ}}<ref>«خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، و [[ثبات]] بر [[ربوبیت]] [[حق]] در همه [[شئون]] [[زندگی]] و محافظت بر [[توحید]] در همه امور [[باطنی]] و ظاهری در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا}}<ref>«آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند.».. سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref> و [[قیام]] به [[وظایف دینی]] در [[آیه]] {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار!» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> [[ظهور]] دارد<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۴۷-۴۸.</ref>. ظاهر این [[آیات]] به روشنی خواهان مقاومت بر مدار [[اوامر و نواهی]] [[خداوند]] است. در [[تفسیر فی ظلال القرآن]] در ذیل همین [[آیه]] مینویسد: مقاومت و استقامت، [[امر]] به راهی است که [[انحرافی]] در آن نیست. [[خداوند]] از [[پیامبر]]{{صل}} میخواهد [[دین اسلام]] را همان طور که [[خدا]] [[اراده]] و نازل کرد بدون هیچگونه زیادی و [[کاستی]] اقامه کند<ref>سید قطب، ۱۴۱۲ ق، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۱۹۳۱.</ref><ref>[[اصغر زاهدیتیر|زاهدیتیر، اصغر]]، [[محمد هادی امین ناجی|امین ناجی، محمد هادی]]، [[بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن (مقاله)|بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه تفسیری]]، ص225</ref>. | |||
==عرصه های مقاومت== | ==عرصه های مقاومت== | ||
* [[مقاومت بر حفظ اصول]] | * [[مقاومت بر حفظ اصول]] |