نشاط: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ دسامبر ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت'
جز (جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت')
خط ۴۵: خط ۴۵:
===احساس نشاط در سایه انتظار ظهور===
===احساس نشاط در سایه انتظار ظهور===
*نقش مثبت [[انتظار]] و مهدویت‌باوری در پیدایش و ارتقای عوامل شادی‌ساز و نشاط‌آفرین عبارت‌اند از:
*نقش مثبت [[انتظار]] و مهدویت‌باوری در پیدایش و ارتقای عوامل شادی‌ساز و نشاط‌آفرین عبارت‌اند از:
#'''[[ایمان]]''': [[قرآن مجید]] رسیدن به [[اطمینان قلبی]] را تنها در [[یاد خدا]] میداند<ref>{{متن قرآن|وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}} «و چگونه از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بهراسم در حالی که خود نمی‌هراسید از اینکه چیزی را شریک خداوند قرار داده‌اید که برهانی بر آن بر شما فرو نفرستاده است؛ پس اگر دانایید کدام‌یک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲.</ref>، و این [[اطمینان]]، اساس هر نوع نشاط و [[شادی]] است. پژوهش‌های روانشناسان نیز نشان میدهد افراد [[معتقد]] به [[خدا]] و [[جهان آخرت]] و [[تعالیم]] [[کتاب مقدس]]، شادتر و برای [[زندگی]]، پرانگیزه ترند. حتی افرادی که به صورت مرتب به عبادت‌گاه می‌روند، شادتر از کسانی هستند که به آن نمی‌روند<ref>نک: هارولد. جی. کویینگ، آیا دین برای سلامتی شما سودمند است؟ آثار دین بر بهداشت روان، ترجمه: بتول نجفی، به نقل از: لیلا علوی مقدم، «راهی به شهر شادی»، دو ماهنامه حدیث زندگی، بهمن و اسفند ۱۳۸۱، ش۹، ص۴۵.</ref>. در زمینه تأثیر [[ایمان]] و فعالیت‌های مذهبی بر [[میزان]] [[شادمانی]] افراد، تحقیقات بسیاری شده است.‌های (۱۹۸۲) در [[تحقیق]] خود گزارش کرده است: ۶۱ درصد کسانی که در [[مراسم مذهبی]] [[شرکت]] می‌کنند، [[احساس]] [[آرامش]] و [[شادمانی]] می‌کنند. در [[پژوهش]] دیگری که به وسیله هالمان هونک ودمور (۱۹۸۷) انجام شد، این نتیجه به دست آمد که فعالیت‌های مذهبی به [[شادمانی]] افراد می‌افزاید. کالدور (۱۹۹۴) [[معتقد]] است افراد مذهبی، نزدیک‌ترین [[دوستان]] خود را از میان افراد مذهبی [[انتخاب]] می‌کنند؛ زیرا افزون بر داشتن [[احساس]] [[نزدیکی به خداوند]]، نسبت به [[مردم]] نیز دید مثبتی دارند. ازاین‌رو، همه این عوامل بر [[شادمانی]] آنها می‌افزاید<ref>نک: میرشاه جعفری، ابراهیم؛ و دیگران، «شادمانی و عوامل مؤثر بر آن»، تازه‌های علوم شناختی، سال چهارم، ۱۳۸۱، ش۳، ص۵۰.</ref>. [[ایمان به خداوند]]، [[ایمان به انبیا]] و [[اولیای الهی]] را در پیوست خود دارد و همان آثار و پیامدهای مثبت [[روانی]] را که [[ایمان به خداوند]] برای افراد دارد، [[ایمان به انبیا]] و [[اولیا]] نیز خواهد داشت. [[مهدویت]] باوری و [[انتظار ظهور]] [[حضرت امام مهدی]]{{ع}} از مجموعه [[باورهای اسلامی]] است و [[اعتقاد به امامت]] و [[مهدویت]] و [[انتظار ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، در رأس هِرَم [[اعتقادی]] [[شیعه]] قرار گرفته است<ref>نظری شاری، عبدالله، «نقش انتظار در بهداشت روانی»، فصلنامه علمی – پژوهشی بلاغ، سال شانزدهم، شماره ۴۴-۴۵، قم، خزان و زمستان ۱۳۹۲، ص۹۹.</ref>. بنابراین، رابطه مهدویت‌باوری و [[انتظار]]، با [[شادی]] و نشاط [[جامعه]] [[مؤمنین]] مبتنی بر [[ارتباط]] [[ایمان]] و [[خداباوری]] با [[شادی]] و نشاط است. مهدویت‌باوری و [[انتظار]] در پیوند با [[ایمان]] به [[خیرخواهی]] و [[هدایت]] [[خداوند]] برای [[انسان]] [[تفسیر]] می‌شود. لذا، مهدویت‌باوری و [[انتظار]]، از آن جهت که رسیدن به آرزوهای دیرینه [[انسان]]، مانند: دست‌رسی به [[عدالت فراگیر]]، [[امنیت جهانی]]، [[رشد]] و تعالی و همه آرزوهای خوب را در متن خود دارد، موجب نشاط و [[شادی]] در [[فرد]] و [[جامعه]] [[منتظِر]] می‌شود؛ چنان‌که [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|يَفرَحُ بِخُرُوجِهِ المُؤمِنُونَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ لا یَبقَى كافرٌ وَ لَا مُشرِكٌ اِلَّا كَرِهَ خُرُوجَهُ}}؛ [[مؤمنان]] و [[اهل]] [[آسمان‌ها]] با [[ظهور]] او خوشحال می‌شوند و هیچ [[کافر]] یا مشرکی نمی‌ماند، جز اینکه [[ظهور]] او را ناخوش دارد<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۳۲۳.</ref>. این نشاط و [[شادمانی]] آن‌قدر گسترده و همگانی است که تنها [[انسان]] [[منتظِر]]، بلکه همه هستی را فرا می‌گیرد. چنان‌که [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|يَفْرَحُ بِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ سُكَّانُهَا}}؛ با [[قیام]] او ([[امام زمان]]{{ع}})، [[اهل]] [[آسمان‌ها]] و ساکنین آنها [[شادمانی]] می‌کنند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۲۰.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|يفرح به أهل السماء و أهل الأرض و الطير في الهواء و الحيتان في البحر}}؛ [[اهل آسمان]] و [[زمین]] با [[ظهور]] او خوشحال می‌شوند. پرندگان هوا و ماهیان دریا نیز با [[ظهور]] او [[شادی]] می‌کنند<ref>صافی گلپایگانی، لطف‌الله، منتخب الاثر، ص۴۷۲.</ref>.
#'''[[ایمان]]''': [[قرآن مجید]] رسیدن به [[اطمینان قلبی]] را تنها در [[یاد خدا]] میداند<ref>{{متن قرآن|وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}} «و چگونه از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بهراسم در حالی که خود نمی‌هراسید از اینکه چیزی را شریک خداوند قرار داده‌اید که برهانی بر آن بر شما فرو نفرستاده است؛ پس اگر دانایید کدام‌یک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲.</ref>، و این [[اطمینان]]، اساس هر نوع نشاط و [[شادی]] است. پژوهش‌های روانشناسان نیز نشان میدهد افراد [[معتقد]] به [[خدا]] و [[جهان آخرت]] و [[تعالیم]] [[کتاب مقدس]]، شادتر و برای [[زندگی]]، پرانگیزه ترند. حتی افرادی که به صورت مرتب به عبادت‌گاه می‌روند، شادتر از کسانی هستند که به آن نمی‌روند<ref>نک: هارولد. جی. کویینگ، آیا دین برای سلامتی شما سودمند است؟ آثار دین بر بهداشت روان، ترجمه: بتول نجفی، به نقل از: لیلا علوی مقدم، «راهی به شهر شادی»، دو ماهنامه حدیث زندگی، بهمن و اسفند ۱۳۸۱، ش۹، ص۴۵.</ref>. در زمینه تأثیر [[ایمان]] و فعالیت‌های مذهبی بر [[میزان]] [[شادمانی]] افراد، تحقیقات بسیاری شده است.‌های (۱۹۸۲) در [[تحقیق]] خود گزارش کرده است: ۶۱ درصد کسانی که در [[مراسم مذهبی]] شرکت می‌کنند، [[احساس]] [[آرامش]] و [[شادمانی]] می‌کنند. در [[پژوهش]] دیگری که به وسیله هالمان هونک ودمور (۱۹۸۷) انجام شد، این نتیجه به دست آمد که فعالیت‌های مذهبی به [[شادمانی]] افراد می‌افزاید. کالدور (۱۹۹۴) [[معتقد]] است افراد مذهبی، نزدیک‌ترین [[دوستان]] خود را از میان افراد مذهبی [[انتخاب]] می‌کنند؛ زیرا افزون بر داشتن [[احساس]] [[نزدیکی به خداوند]]، نسبت به [[مردم]] نیز دید مثبتی دارند. ازاین‌رو، همه این عوامل بر [[شادمانی]] آنها می‌افزاید<ref>نک: میرشاه جعفری، ابراهیم؛ و دیگران، «شادمانی و عوامل مؤثر بر آن»، تازه‌های علوم شناختی، سال چهارم، ۱۳۸۱، ش۳، ص۵۰.</ref>. [[ایمان به خداوند]]، [[ایمان به انبیا]] و [[اولیای الهی]] را در پیوست خود دارد و همان آثار و پیامدهای مثبت [[روانی]] را که [[ایمان به خداوند]] برای افراد دارد، [[ایمان به انبیا]] و [[اولیا]] نیز خواهد داشت. [[مهدویت]] باوری و [[انتظار ظهور]] [[حضرت امام مهدی]]{{ع}} از مجموعه [[باورهای اسلامی]] است و [[اعتقاد به امامت]] و [[مهدویت]] و [[انتظار ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، در رأس هِرَم [[اعتقادی]] [[شیعه]] قرار گرفته است<ref>نظری شاری، عبدالله، «نقش انتظار در بهداشت روانی»، فصلنامه علمی – پژوهشی بلاغ، سال شانزدهم، شماره ۴۴-۴۵، قم، خزان و زمستان ۱۳۹۲، ص۹۹.</ref>. بنابراین، رابطه مهدویت‌باوری و [[انتظار]]، با [[شادی]] و نشاط [[جامعه]] [[مؤمنین]] مبتنی بر [[ارتباط]] [[ایمان]] و [[خداباوری]] با [[شادی]] و نشاط است. مهدویت‌باوری و [[انتظار]] در پیوند با [[ایمان]] به [[خیرخواهی]] و [[هدایت]] [[خداوند]] برای [[انسان]] [[تفسیر]] می‌شود. لذا، مهدویت‌باوری و [[انتظار]]، از آن جهت که رسیدن به آرزوهای دیرینه [[انسان]]، مانند: دست‌رسی به [[عدالت فراگیر]]، [[امنیت جهانی]]، [[رشد]] و تعالی و همه آرزوهای خوب را در متن خود دارد، موجب نشاط و [[شادی]] در [[فرد]] و [[جامعه]] [[منتظِر]] می‌شود؛ چنان‌که [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|يَفرَحُ بِخُرُوجِهِ المُؤمِنُونَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ لا یَبقَى كافرٌ وَ لَا مُشرِكٌ اِلَّا كَرِهَ خُرُوجَهُ}}؛ [[مؤمنان]] و [[اهل]] [[آسمان‌ها]] با [[ظهور]] او خوشحال می‌شوند و هیچ [[کافر]] یا مشرکی نمی‌ماند، جز اینکه [[ظهور]] او را ناخوش دارد<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۳۲۳.</ref>. این نشاط و [[شادمانی]] آن‌قدر گسترده و همگانی است که تنها [[انسان]] [[منتظِر]]، بلکه همه هستی را فرا می‌گیرد. چنان‌که [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|يَفْرَحُ بِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ سُكَّانُهَا}}؛ با [[قیام]] او ([[امام زمان]]{{ع}})، [[اهل]] [[آسمان‌ها]] و ساکنین آنها [[شادمانی]] می‌کنند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۲۰.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|يفرح به أهل السماء و أهل الأرض و الطير في الهواء و الحيتان في البحر}}؛ [[اهل آسمان]] و [[زمین]] با [[ظهور]] او خوشحال می‌شوند. پرندگان هوا و ماهیان دریا نیز با [[ظهور]] او [[شادی]] می‌کنند<ref>صافی گلپایگانی، لطف‌الله، منتخب الاثر، ص۴۷۲.</ref>.
# '''[[عبادت]]''': یکی از اسباب [[شادی]] و نشاط، [[ارتباط]] با خداست. افرادی که [[ارتباط]] بیش‌تر و عمیقتری با سرچشمه [[کمالات]]، زیباییها، خوبیها و قدرتها دارند، به صورت طبیعی، کم‌تر دچار [[نگرانی]] و [[اندوه]] می‌شوند. در سطح نازلتر آن هم اوضاع به همین قرار است؛ کسانی که به منابع [[قدرت]] یا [[ثروت]]، دست‌رسی یا نزدیکی بیش‌تری دارند، به حسب [[دنیوی]] و به ظاهر، از [[اطمینان]]، [[رضایت]] و [[شادمانی]] بیش‌تری برخوردارند. بگذریم که اگر کسی با منبع همه این [[کمالات]] [[ارتباط]] همیشگی و عمیقی برقرار کند، [[آرامش]]، سکون و [[شادکامی]] او دایمی، پایدار و [[حقیقی]] است. [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} به یکی از یارانش فرمود: "چه عاملی شما را مانع شده [است] در وقتی که [[غم]] و [[اندوه]] [[دنیوی]] برای‌تان ایجاد گردید، [[وضو]] بگیرد و داخل [[مسجد]] شود و دو رکعت [[نماز]] بخواند و [[خداوند بزرگ]] را صدا بزند و از او کمک بخواهد؟ آیا نشنیده‌ای [[کلام خدا]] را که [فرموده است]: از [[نماز]] و [[روزه]] کمک بگیرید"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۶، ص۳۴۲.</ref>. کسی که گناهی مرتکب شده و [[عذاب]] [[وجدان]] او را [[غمگین]] کرده است، به‌وسیله [[توبه]] و [[استغفار]]، از [[احساس]] [[گناه]] [[رهایی]] می‌یابد و نشاط از دست رفته‌اش را بازمی‌یابد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این باره می‌فرماید: "کسی که بسیار [[استغفار]] کند، [[خداوند]]، او را از هر اندوهی، گشایشی و از هر تنگنایی، [[راه]] نجاتی می‌بخشد"<ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۶۰۱، ح۲۹۴۱.</ref>. [[یاد خدا]]، آرامبخش [[دل]] و نشاطدهنده [[روح]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "ای [[سفیان]]! زمانی که چیزی تو را محزون ساخت، {{متن حدیث|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}} زیاد بگو؛ زیرا این جمله، کلید [[شادی]] است"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۲۷.</ref>. یکی از [[کامل‌ترین]] مصداق ذکر و [[یاد خدا]]، [[یاد امام مهدی]]{{ع}} است و [[انتظار ظهور]] آن [[حضرت]] از دیدگاه [[اسلام]]، [[برترین]] [[عبادت]] است؛ چنان‌که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَفْضَلُ عِبَادَةِ الْمُؤْمِنِ انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ}}؛ [[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[چشم به راه]] [[فرج]] [[خداوند]] داشتن است<ref>برقی، احمد بن محمد، المحاسن، قم، ج۱، ص۲۹۱، ح۴۴۰.</ref>. [[یاد حضرت مهدی]]{{ع}} در [[حقیقت]] یاد خداست؛ همان‌طور که [[پیروان]] [[مشتاق]] آن [[حضرت]] هر [[صبح]] [[جمعه]] در "[[دعای ندبه]]" می‌خوانند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَ نَحْنُ عَبِيدُكَ التَّائِقُونَ إِلَى وَلِيِّكَ، الْمُذَكِّرِ بِكَ وَ بِنَبِيِّكَ}}؛ خدایا، ما [[بندگان]]، به شدّت [[مشتاق]] به سوی [[ولیّ]] تو هستیم، آن‌که [[مردم]] را به یاد تو و پیامبرت اندازد<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref> فرمود: {{متن حدیث|نَحْنُ ذِكْرُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَكْبَرُ}}؛ ما [[ذکر خدا]] هستیم و ما بزرگیم<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۵۹۸.</ref>. لذا، کسی که قصد [[تقرّب به خداوند]] بزرگ نماید، به [[ائمه اطهار]]{{عم}} روی می‌آورد: {{متن حدیث|وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ...}}<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref>. پس مهدیت‌باوری و [[انتظار]]، مانند ذکر و [[یاد خدا]] برای [[جامعه]] [[منتظِر]] موجب [[اطمینان]] و مایه [[شادی]] و نشاط است. ذکر، یاد، [[توسل]]، [[زیارت]]، و [[انتظار ظهور امام مهدی]]{{ع}} به عنوان [[حجت خدا]] و [[مظهر]] تمام [[صفات کمالیه]] [[خداوند]]، می‌تواند بر جنبه‌های فردی، [[اجتماعی]]، [[عاطفی]] و [[روانی]] [[انسان]] [[منتظِر]] اثرات مفید داشته و باعث [[امید]]، نشاط و [[شادی]] [[معنوی]] می‌شود. همان‌طور که [[بهار]] جان‌بخش، کره [[زمین]] و [[قلب]] [[انسان‌ها]] را [[شادی]]، خرمی و طراوت می‌بخشد، یاد و ذکر آخرین [[ذخیره]] و [[حجت الهی]] نیز چنین است، چنان‌چه در [[زیارت‌نامه]] آن [[حضرت]] می‌خوانیم: {{متن حدیث| السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّامِ}}؛ [[سلام]] بر [[بهار]] [[مردمان]] و سرسبزی و خرّمی دوران. زیرا، [[ظهور امام مهدی]]{{ع}}، همان [[بهار]] [[معنویت]]، [[امنیت]]، [[عدالت]]، [[رشد]]، [[رفاه]]، و [[آسایش]] است که هزاران سال است [[انسان]] در [[انتظار]] فرارسیدن آن می‌باشد. در این زمستان سرد [[غیبت]]، یاد آن [[بهار]] دل‌انگیز [[جان]] و [[ایمان]]، در [[دل]] منتظرانش موجی از خرمی و [[شادی]] بر می‌انگیزد، تا باشد که با [[ظهور]] آن [[بهار]] [[ابدی]]، کار [[انسان]] سامان یابد و موجی از سرزندگی و [[شادی]] و نشاط بی‌زوال [[زمین]] را [[احیا]] کند. چنان‌که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|فِي قَوْلِهِ تَعَالَى {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور می‌کند» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> قَالَ يُصْلِحُ اللَّهُ الْأَرْضَ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ بَعْدَ مَوْتِها يَعْنِي بَعْدَ جَوْرِ أَهْلِ مَمْلَكَتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ بِالْحُجَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}؛ [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در مورد قول [[خداوند]] که فرموده است: بدانید که [[خداوند]] [[زمین]] را پس از مردنش زنده می‌کند، فرمود: [[خداوند]] [[زمین]] را توسط [[قائم آل محمد]]{{صل}} [[اصلاح]] می‌کند بعد از مرگش، یعنی بعد از ستمی که بر [[اهل]] [[زمین]] رفته است. [[خداوند]] فرموده است: همانا ما [[نشانه‌ها]] [ی [[ربوبیت]] و [[قدرت]] خود] را برای شما توسط [[حجت آل محمد]]{{صل}} بیان کردیم تا بیندیشید<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۶۴.</ref>. [[رسول]] اعظم{{صل}} نیز از بیان [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن حدیث|بِهِ أُحْيِي بِلَادِي وَ عِبَادِي بِعِلْمِي...}}؛ به وسیله او ([[حجت آل محمد]]) از طریق علمم، بندگانم و سرزمین‌هایم را [[احیاء]] می‌کنم<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی، ص۶۳۲.</ref>.
# '''[[عبادت]]''': یکی از اسباب [[شادی]] و نشاط، [[ارتباط]] با خداست. افرادی که [[ارتباط]] بیش‌تر و عمیقتری با سرچشمه [[کمالات]]، زیباییها، خوبیها و قدرتها دارند، به صورت طبیعی، کم‌تر دچار [[نگرانی]] و [[اندوه]] می‌شوند. در سطح نازلتر آن هم اوضاع به همین قرار است؛ کسانی که به منابع [[قدرت]] یا [[ثروت]]، دست‌رسی یا نزدیکی بیش‌تری دارند، به حسب [[دنیوی]] و به ظاهر، از [[اطمینان]]، [[رضایت]] و [[شادمانی]] بیش‌تری برخوردارند. بگذریم که اگر کسی با منبع همه این [[کمالات]] [[ارتباط]] همیشگی و عمیقی برقرار کند، [[آرامش]]، سکون و [[شادکامی]] او دایمی، پایدار و [[حقیقی]] است. [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} به یکی از یارانش فرمود: "چه عاملی شما را مانع شده [است] در وقتی که [[غم]] و [[اندوه]] [[دنیوی]] برای‌تان ایجاد گردید، [[وضو]] بگیرد و داخل [[مسجد]] شود و دو رکعت [[نماز]] بخواند و [[خداوند بزرگ]] را صدا بزند و از او کمک بخواهد؟ آیا نشنیده‌ای [[کلام خدا]] را که [فرموده است]: از [[نماز]] و [[روزه]] کمک بگیرید"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۶، ص۳۴۲.</ref>. کسی که گناهی مرتکب شده و [[عذاب]] [[وجدان]] او را [[غمگین]] کرده است، به‌وسیله [[توبه]] و [[استغفار]]، از [[احساس]] [[گناه]] [[رهایی]] می‌یابد و نشاط از دست رفته‌اش را بازمی‌یابد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این باره می‌فرماید: "کسی که بسیار [[استغفار]] کند، [[خداوند]]، او را از هر اندوهی، گشایشی و از هر تنگنایی، [[راه]] نجاتی می‌بخشد"<ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۶۰۱، ح۲۹۴۱.</ref>. [[یاد خدا]]، آرامبخش [[دل]] و نشاطدهنده [[روح]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "ای [[سفیان]]! زمانی که چیزی تو را محزون ساخت، {{متن حدیث|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}} زیاد بگو؛ زیرا این جمله، کلید [[شادی]] است"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۲۷.</ref>. یکی از [[کامل‌ترین]] مصداق ذکر و [[یاد خدا]]، [[یاد امام مهدی]]{{ع}} است و [[انتظار ظهور]] آن [[حضرت]] از دیدگاه [[اسلام]]، [[برترین]] [[عبادت]] است؛ چنان‌که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَفْضَلُ عِبَادَةِ الْمُؤْمِنِ انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ}}؛ [[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[چشم به راه]] [[فرج]] [[خداوند]] داشتن است<ref>برقی، احمد بن محمد، المحاسن، قم، ج۱، ص۲۹۱، ح۴۴۰.</ref>. [[یاد حضرت مهدی]]{{ع}} در [[حقیقت]] یاد خداست؛ همان‌طور که [[پیروان]] [[مشتاق]] آن [[حضرت]] هر [[صبح]] [[جمعه]] در "[[دعای ندبه]]" می‌خوانند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَ نَحْنُ عَبِيدُكَ التَّائِقُونَ إِلَى وَلِيِّكَ، الْمُذَكِّرِ بِكَ وَ بِنَبِيِّكَ}}؛ خدایا، ما [[بندگان]]، به شدّت [[مشتاق]] به سوی [[ولیّ]] تو هستیم، آن‌که [[مردم]] را به یاد تو و پیامبرت اندازد<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref> فرمود: {{متن حدیث|نَحْنُ ذِكْرُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَكْبَرُ}}؛ ما [[ذکر خدا]] هستیم و ما بزرگیم<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۵۹۸.</ref>. لذا، کسی که قصد [[تقرّب به خداوند]] بزرگ نماید، به [[ائمه اطهار]]{{عم}} روی می‌آورد: {{متن حدیث|وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ...}}<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref>. پس مهدیت‌باوری و [[انتظار]]، مانند ذکر و [[یاد خدا]] برای [[جامعه]] [[منتظِر]] موجب [[اطمینان]] و مایه [[شادی]] و نشاط است. ذکر، یاد، [[توسل]]، [[زیارت]]، و [[انتظار ظهور امام مهدی]]{{ع}} به عنوان [[حجت خدا]] و [[مظهر]] تمام [[صفات کمالیه]] [[خداوند]]، می‌تواند بر جنبه‌های فردی، [[اجتماعی]]، [[عاطفی]] و [[روانی]] [[انسان]] [[منتظِر]] اثرات مفید داشته و باعث [[امید]]، نشاط و [[شادی]] [[معنوی]] می‌شود. همان‌طور که [[بهار]] جان‌بخش، کره [[زمین]] و [[قلب]] [[انسان‌ها]] را [[شادی]]، خرمی و طراوت می‌بخشد، یاد و ذکر آخرین [[ذخیره]] و [[حجت الهی]] نیز چنین است، چنان‌چه در [[زیارت‌نامه]] آن [[حضرت]] می‌خوانیم: {{متن حدیث| السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّامِ}}؛ [[سلام]] بر [[بهار]] [[مردمان]] و سرسبزی و خرّمی دوران. زیرا، [[ظهور امام مهدی]]{{ع}}، همان [[بهار]] [[معنویت]]، [[امنیت]]، [[عدالت]]، [[رشد]]، [[رفاه]]، و [[آسایش]] است که هزاران سال است [[انسان]] در [[انتظار]] فرارسیدن آن می‌باشد. در این زمستان سرد [[غیبت]]، یاد آن [[بهار]] دل‌انگیز [[جان]] و [[ایمان]]، در [[دل]] منتظرانش موجی از خرمی و [[شادی]] بر می‌انگیزد، تا باشد که با [[ظهور]] آن [[بهار]] [[ابدی]]، کار [[انسان]] سامان یابد و موجی از سرزندگی و [[شادی]] و نشاط بی‌زوال [[زمین]] را [[احیا]] کند. چنان‌که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|فِي قَوْلِهِ تَعَالَى {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور می‌کند» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> قَالَ يُصْلِحُ اللَّهُ الْأَرْضَ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ بَعْدَ مَوْتِها يَعْنِي بَعْدَ جَوْرِ أَهْلِ مَمْلَكَتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ بِالْحُجَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}؛ [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در مورد قول [[خداوند]] که فرموده است: بدانید که [[خداوند]] [[زمین]] را پس از مردنش زنده می‌کند، فرمود: [[خداوند]] [[زمین]] را توسط [[قائم آل محمد]]{{صل}} [[اصلاح]] می‌کند بعد از مرگش، یعنی بعد از ستمی که بر [[اهل]] [[زمین]] رفته است. [[خداوند]] فرموده است: همانا ما [[نشانه‌ها]] [ی [[ربوبیت]] و [[قدرت]] خود] را برای شما توسط [[حجت آل محمد]]{{صل}} بیان کردیم تا بیندیشید<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۶۴.</ref>. [[رسول]] اعظم{{صل}} نیز از بیان [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن حدیث|بِهِ أُحْيِي بِلَادِي وَ عِبَادِي بِعِلْمِي...}}؛ به وسیله او ([[حجت آل محمد]]) از طریق علمم، بندگانم و سرزمین‌هایم را [[احیاء]] می‌کنم<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی، ص۶۳۲.</ref>.
#'''[[هدف‌مندی]] در [[زندگی]]''': از جمله عواملی که [[زندگی]] [[انسان]] را دست‌خوش ناکامیها و به دنبال آن، گرفتار [[غم]] و [[اندوه]] می‌کند، نداشتن [[هدف]] برای [[زندگی]] و فقدان برنامه برای [[آینده]] [[دنیا]] و [[آخرت]] است، فعالیت‌ها و کوشش‌های چنین فردی در جهت مشخصی قرار ندارد و همین پراکنده بودن و بیهدف، او را با انواع ناکامیها و ناراحتیها روبه‌رو می‌کند. به همین [[دلیل]]، اگر [[انسان]] برای [[زندگی]] خود هدف‌های خوب و مطمئنی تعریف کند، سبب می‌شود همه توان، [[انگیزه]] و [[همت]] خود را در [[راه]] رسیدن به آن [[هدف‌ها]] متمرکز کند و همواره از جهت‌دار بودن و هدفمندی خود در [[زندگی]] [[احساس]] [[رضایت]] و خوش‌حالی کند، هرچند نتواند به همه هدف‌های خود دست یابد. روان‌شناسانی <ref>Gordon Allport.</ref> بر این نظراند که اهداف و [[ارزش]]-ها موجب ارتقای سطح انگیزش<ref>Continuum.</ref> و در نتیجه [[انسجام]] و [[یکپارچگی]] [[شخصیت]] می‌گردد، و شخصیتهای سالم از انگیزش نیرومند و [[اهداف والا]] و ارزش‌های متعالی در [[زندگی]] برخوردارند. روان نژندها مقاصد و اهداف دراز مدت ندارند و [[شخصیت]] شان در نظامهای جزیی نامربوط و عاری از نیرویی یگانه ساز تباه می‌شود<ref>دوان شولتس، روان‌شناسی کمال، مترجم: گیتی خوشدل، ص۱۶.</ref>. به نظر آلپورت [[شخصیت]] سالم، لزوماً [[شخصیت]] بی خیالِ شاد نیست. چه بسا ممکن است [[زندگی]] شخص سالم سخت و تلخ و آکنده از درد و [[رنج]] باشد با این همه او همواره دارای اهداف بسیار متعالی است<ref>دوان شولتس، روان‌شناسی کمال، مترجم: گیتی خوشدل، ص۱۸.</ref>. کسی که در [[زندگی]] خود [[هدف]] متعالی و معقولی را دنبال می‌کند، در پی یافتن معنا در [[زندگی]] است. تلاش برای یافتن معنا در [[زندگی]]، [[انسان]] را به حرکت در میآورد، در او [[شور]] و [[شوق]] وصف‌ناپذیری ایجاد می‌کند و انرژی وی را مضاعف می‌سازد. روان شناس شهیر، ویکتور فرانکل که در [[اسارت]] نازی‌ها به [[کشف]] معنادرمانی نایل گردید، در همان زمان، همه [[نزدیکان]] خود را از دست داد؛ [[پدر]]، [[برادر]] و همسرش از بین رفتند، همه اعضای خانواده‌اش از [[بیماری]] [[جان]] دادند. او می‌گوید: "آن‌چه [[انسان]] را از پای درمی‌آورد، [[رنج‌ها]] و [[سرنوشت]] نامطلوب نیست، بلکه بیمعنا شدن [[زندگی]] است که مصیبت‌بار است. معنا تنها در [[لذت]] و [[شادمانی]] و [[خوشی]] نیست، بلکه در [[رنج]] و [[مرگ]] هم می‌توان معنایی یافت"<ref>سبحانی‌نیا، محمد، «جوان، شادی و نشاط»، مجله معارف اسلامی، فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر ۱۳۸۶، ش۶۰، ص۸۷.</ref>. از جهت [[روان‌شناختی]]، مسیر حرکت [[انسان]] را اهدافش مشخّص می‌کند. [[امید]] در [[زندگی]] موجب می‌شد تا [[فرد]] بتواند برای خود اهدافی را در نظر بگیرد. [[انسان]] [[منتظِر]]، با [[امید به ظهور]] [[نور]] و [[عدالت]] - در [[حقیقت]] - اهداف کلان [[زندگی]] خود و [[جامعه]] را، با روی‌کرد به [[نصرت الهی]]<ref>{{متن قرآن|إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا}} «چون یاری خداوند و پیروزی (بر مکّه) فرا رسد * و مردم را ببینی که دسته دسته به دین خداوند درمی‌آیند» سوره نصر، آیه ۱-۲.</ref>، [[پیروزی]] و بهروزی و [[غلبه حق بر باطل]]<ref>{{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}} «حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>، [[گسترش عدالت]]: {{متن حدیث|يَمْلَأَ اللَّهُ الْأَرْضَ بِهِ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۹، باب ۳۱، ح۲.</ref>. و بالاخره [[فراگیری]] [[هدایت]]، [[لطف]] و [[رحمت الهی]]<ref>{{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}} «بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵؛ {{متن قرآن|عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا}} «باشد که پروردگارتان بر شما بخشایش آورد و اگر (به نافرمانی) بازگردید ما نیز باز می‌گردیم و دوزخ را زندان کافران قرار داده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۸.</ref> مشخّص می‌کند<ref>آذربایجانی، مسعود، «رابطه انتظار و بهداشت روان»، ماهنامه موعود، خرداد۸۶، شماره۷۶.</ref>. اهداف [[امت]] "[[منتظِر]]"، [[زمینه‌سازی برای ظهور]] و تحقّق [[آرمان‌های الهی]] [[امام]] "[[منتظَر]]" است. این [[آرمان]]، [[اصلاح]] [[انسان]] و احیای [[زمین]] توسط [[عدالت]] و [[ایمان]] است، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَيْ يُحْيِيهَا اللَّهُ بِعَدْلِ الْقَائِمِ عِنْدَ ظُهُورِهِ بَعْدَ مَوْتِهَا بِجَوْرِ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۵.</ref>؛ [[خداوند]] [[زمین]] را پس از مردن آن از ستم‌کاری [[رهبران]] [[گمراهی]]، با [[دادگری]] [[قائم]]{{ع}} به هنگام ظهورش دوباره زنده می‌کند. در چندین [[روایت]] از [[امام باقر]]{{ع}} ذیل این [[آیه]] آمده است که اشاره به زنده شدن [[زمین]] به وسیله [[قائم]]{{ع}} دارد. [[حضرت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور می‌کند» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> يَعْنِي بِمَوْتِهَا كُفْرَ أَهْلِهَا وَ الْكَافِرُ مَيِّتٌ فَيُحْيِيهَا اللَّهُ بِالْقَائِمِ فَيَعْدِلُ فِيهَا فَتَحْيَا الْأَرْضُ وَ يَحْيَا أَهْلُهَا بَعْدَ مَوْتِهِمْ}}؛ در سخن [[خداوند]]: "بدانید همانا [[خداوند]] زمینِ مرده را زنده می‌کند"، یعنی به مرگش و [[کفر]] اهلش و [[کافر]] که مرده است، پس [[خداوند]] به وسیله [[قائم]]{{ع}} [[زمین]] را زنده می‌کند. پس در آن [[عدالت]] بر قرار می‌کند، پس (با [[عدالت]]) [[زمین]] را زنده می‌کند و [[اهل]] آن را بعد از مردنش، (با [[عدالت]]) زنده می‌کند<ref>ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار ({{عم}})، ج۳، ۳۵۶.</ref>. لذا، اهدافی که [[مکتب انتظار]] برای منتظِران طراحی و ارائه می‌کند، مربوط به [[فرقه]] مذهبی خاص و معطوف به منطقه جغرافیایی ویژه نیست، بلکه اهداف عالی و جهان‌شمولی است که متناظر به [[سرنوشت]] تمام [[انسان‌ها]] و معطوف به [[اصلاح]] کل [[جهان]] از طریق [[ایمان]] و [[عدالت]] است. این اهداف ریشه در [[فطرت]] همه [[انسان‌ها]] دارد و فرجام [[حیات انسانی]] را روشن نموده و [[فلسفه تاریخ]] را قابل [[درک]] می‌نماید. این اهداف، سطح [[امید]] و انگیزش و نشاط و [[شادی]] را در افراد ارتقاء داده و موجب [[انسجام]]، تحرّک و [[پویایی]] [[روانی]] می‌گردد و در نتیجه [[بهداشت]] و [[سلامت روانی]] افراد را ارتقاء می‌بخشد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ۱۱۴.</ref>.
#'''[[هدف‌مندی]] در [[زندگی]]''': از جمله عواملی که [[زندگی]] [[انسان]] را دست‌خوش ناکامیها و به دنبال آن، گرفتار [[غم]] و [[اندوه]] می‌کند، نداشتن [[هدف]] برای [[زندگی]] و فقدان برنامه برای [[آینده]] [[دنیا]] و [[آخرت]] است، فعالیت‌ها و کوشش‌های چنین فردی در جهت مشخصی قرار ندارد و همین پراکنده بودن و بیهدف، او را با انواع ناکامیها و ناراحتیها روبه‌رو می‌کند. به همین [[دلیل]]، اگر [[انسان]] برای [[زندگی]] خود هدف‌های خوب و مطمئنی تعریف کند، سبب می‌شود همه توان، [[انگیزه]] و [[همت]] خود را در [[راه]] رسیدن به آن [[هدف‌ها]] متمرکز کند و همواره از جهت‌دار بودن و هدفمندی خود در [[زندگی]] [[احساس]] [[رضایت]] و خوش‌حالی کند، هرچند نتواند به همه هدف‌های خود دست یابد. روان‌شناسانی <ref>Gordon Allport.</ref> بر این نظراند که اهداف و [[ارزش]]-ها موجب ارتقای سطح انگیزش<ref>Continuum.</ref> و در نتیجه [[انسجام]] و [[یکپارچگی]] [[شخصیت]] می‌گردد، و شخصیتهای سالم از انگیزش نیرومند و [[اهداف والا]] و ارزش‌های متعالی در [[زندگی]] برخوردارند. روان نژندها مقاصد و اهداف دراز مدت ندارند و [[شخصیت]] شان در نظامهای جزیی نامربوط و عاری از نیرویی یگانه ساز تباه می‌شود<ref>دوان شولتس، روان‌شناسی کمال، مترجم: گیتی خوشدل، ص۱۶.</ref>. به نظر آلپورت [[شخصیت]] سالم، لزوماً [[شخصیت]] بی خیالِ شاد نیست. چه بسا ممکن است [[زندگی]] شخص سالم سخت و تلخ و آکنده از درد و [[رنج]] باشد با این همه او همواره دارای اهداف بسیار متعالی است<ref>دوان شولتس، روان‌شناسی کمال، مترجم: گیتی خوشدل، ص۱۸.</ref>. کسی که در [[زندگی]] خود [[هدف]] متعالی و معقولی را دنبال می‌کند، در پی یافتن معنا در [[زندگی]] است. تلاش برای یافتن معنا در [[زندگی]]، [[انسان]] را به حرکت در میآورد، در او [[شور]] و [[شوق]] وصف‌ناپذیری ایجاد می‌کند و انرژی وی را مضاعف می‌سازد. روان شناس شهیر، ویکتور فرانکل که در [[اسارت]] نازی‌ها به [[کشف]] معنادرمانی نایل گردید، در همان زمان، همه [[نزدیکان]] خود را از دست داد؛ [[پدر]]، [[برادر]] و همسرش از بین رفتند، همه اعضای خانواده‌اش از [[بیماری]] [[جان]] دادند. او می‌گوید: "آن‌چه [[انسان]] را از پای درمی‌آورد، [[رنج‌ها]] و [[سرنوشت]] نامطلوب نیست، بلکه بیمعنا شدن [[زندگی]] است که مصیبت‌بار است. معنا تنها در [[لذت]] و [[شادمانی]] و [[خوشی]] نیست، بلکه در [[رنج]] و [[مرگ]] هم می‌توان معنایی یافت"<ref>سبحانی‌نیا، محمد، «جوان، شادی و نشاط»، مجله معارف اسلامی، فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر ۱۳۸۶، ش۶۰، ص۸۷.</ref>. از جهت [[روان‌شناختی]]، مسیر حرکت [[انسان]] را اهدافش مشخّص می‌کند. [[امید]] در [[زندگی]] موجب می‌شد تا [[فرد]] بتواند برای خود اهدافی را در نظر بگیرد. [[انسان]] [[منتظِر]]، با [[امید به ظهور]] [[نور]] و [[عدالت]] - در [[حقیقت]] - اهداف کلان [[زندگی]] خود و [[جامعه]] را، با روی‌کرد به [[نصرت الهی]]<ref>{{متن قرآن|إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا}} «چون یاری خداوند و پیروزی (بر مکّه) فرا رسد * و مردم را ببینی که دسته دسته به دین خداوند درمی‌آیند» سوره نصر، آیه ۱-۲.</ref>، [[پیروزی]] و بهروزی و [[غلبه حق بر باطل]]<ref>{{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}} «حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>، [[گسترش عدالت]]: {{متن حدیث|يَمْلَأَ اللَّهُ الْأَرْضَ بِهِ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۹، باب ۳۱، ح۲.</ref>. و بالاخره [[فراگیری]] [[هدایت]]، [[لطف]] و [[رحمت الهی]]<ref>{{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}} «بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵؛ {{متن قرآن|عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا}} «باشد که پروردگارتان بر شما بخشایش آورد و اگر (به نافرمانی) بازگردید ما نیز باز می‌گردیم و دوزخ را زندان کافران قرار داده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۸.</ref> مشخّص می‌کند<ref>آذربایجانی، مسعود، «رابطه انتظار و بهداشت روان»، ماهنامه موعود، خرداد۸۶، شماره۷۶.</ref>. اهداف [[امت]] "[[منتظِر]]"، [[زمینه‌سازی برای ظهور]] و تحقّق [[آرمان‌های الهی]] [[امام]] "[[منتظَر]]" است. این [[آرمان]]، [[اصلاح]] [[انسان]] و احیای [[زمین]] توسط [[عدالت]] و [[ایمان]] است، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَيْ يُحْيِيهَا اللَّهُ بِعَدْلِ الْقَائِمِ عِنْدَ ظُهُورِهِ بَعْدَ مَوْتِهَا بِجَوْرِ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۵.</ref>؛ [[خداوند]] [[زمین]] را پس از مردن آن از ستم‌کاری [[رهبران]] [[گمراهی]]، با [[دادگری]] [[قائم]]{{ع}} به هنگام ظهورش دوباره زنده می‌کند. در چندین [[روایت]] از [[امام باقر]]{{ع}} ذیل این [[آیه]] آمده است که اشاره به زنده شدن [[زمین]] به وسیله [[قائم]]{{ع}} دارد. [[حضرت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور می‌کند» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> يَعْنِي بِمَوْتِهَا كُفْرَ أَهْلِهَا وَ الْكَافِرُ مَيِّتٌ فَيُحْيِيهَا اللَّهُ بِالْقَائِمِ فَيَعْدِلُ فِيهَا فَتَحْيَا الْأَرْضُ وَ يَحْيَا أَهْلُهَا بَعْدَ مَوْتِهِمْ}}؛ در سخن [[خداوند]]: "بدانید همانا [[خداوند]] زمینِ مرده را زنده می‌کند"، یعنی به مرگش و [[کفر]] اهلش و [[کافر]] که مرده است، پس [[خداوند]] به وسیله [[قائم]]{{ع}} [[زمین]] را زنده می‌کند. پس در آن [[عدالت]] بر قرار می‌کند، پس (با [[عدالت]]) [[زمین]] را زنده می‌کند و [[اهل]] آن را بعد از مردنش، (با [[عدالت]]) زنده می‌کند<ref>ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار ({{عم}})، ج۳، ۳۵۶.</ref>. لذا، اهدافی که [[مکتب انتظار]] برای منتظِران طراحی و ارائه می‌کند، مربوط به [[فرقه]] مذهبی خاص و معطوف به منطقه جغرافیایی ویژه نیست، بلکه اهداف عالی و جهان‌شمولی است که متناظر به [[سرنوشت]] تمام [[انسان‌ها]] و معطوف به [[اصلاح]] کل [[جهان]] از طریق [[ایمان]] و [[عدالت]] است. این اهداف ریشه در [[فطرت]] همه [[انسان‌ها]] دارد و فرجام [[حیات انسانی]] را روشن نموده و [[فلسفه تاریخ]] را قابل [[درک]] می‌نماید. این اهداف، سطح [[امید]] و انگیزش و نشاط و [[شادی]] را در افراد ارتقاء داده و موجب [[انسجام]]، تحرّک و [[پویایی]] [[روانی]] می‌گردد و در نتیجه [[بهداشت]] و [[سلامت روانی]] افراد را ارتقاء می‌بخشد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ۱۱۴.</ref>.
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش