جز
جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت'
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع') |
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*از موضوعاتی که به طور ویژه در [[سیره]] و [[کلام]] [[نبی اکرم]]{{صل}} بدان پرداخته شده و به صورتهای مختلف جلوهگر شده، توجه دادن [[مردم]] به [[نقش زن]] و بیان [[ارزشها]] و [[منزلت]] او در اجتماع است. [[رسول خدا]]{{صل}} برای ترسیم [[جایگاه]] واقعی [[زنان]] در [[جامعه]] بسیار کوشیدند و سرانجام موفق شدند تا حدودی [[جایگاه]] از دست رفته [[حقیقی]] [[زنان]] را به آنان بازگردانند<ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۹۳.</ref>. | *از موضوعاتی که به طور ویژه در [[سیره]] و [[کلام]] [[نبی اکرم]]{{صل}} بدان پرداخته شده و به صورتهای مختلف جلوهگر شده، توجه دادن [[مردم]] به [[نقش زن]] و بیان [[ارزشها]] و [[منزلت]] او در اجتماع است. [[رسول خدا]]{{صل}} برای ترسیم [[جایگاه]] واقعی [[زنان]] در [[جامعه]] بسیار کوشیدند و سرانجام موفق شدند تا حدودی [[جایگاه]] از دست رفته [[حقیقی]] [[زنان]] را به آنان بازگردانند<ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۹۳.</ref>. | ||
== | ==موقعیت [[اجتماعی]] [[زنان]] در عصر [[جاهلی]]== | ||
*[[زنان]]، در زمان [[جاهلیت]] در سختترین شرایط به سر میبردند و از کوچکترین [[حقوق]] و [[ارزش]] [[اجتماعی]] [[محروم]] بودند و مانند کالا خرید و فروش میشدند. [[اعراب جاهلی]] برای [[زنان]]، [[حق]] [[ارث]] قائل نبودند و هیچ ارثی به آنان تعلق نمیگرفت؛ بلکه [[زنان]] را نیز همراه [[اموال]] دیگر به [[ارث]] میبردند. به همین [[دلیل]]، این مَثَل در میان آنان رواج داشت: {{عربی| وَ إِنَّمَا أُمَّهَاتُ النَّاسِ أَوْعِيَة}}، <ref>مادران [[حکم]] ظروف را دارند که فقط برای جای نطفه آفریده شدهاند.</ref><ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۹۳.</ref>. | *[[زنان]]، در زمان [[جاهلیت]] در سختترین شرایط به سر میبردند و از کوچکترین [[حقوق]] و [[ارزش]] [[اجتماعی]] [[محروم]] بودند و مانند کالا خرید و فروش میشدند. [[اعراب جاهلی]] برای [[زنان]]، [[حق]] [[ارث]] قائل نبودند و هیچ ارثی به آنان تعلق نمیگرفت؛ بلکه [[زنان]] را نیز همراه [[اموال]] دیگر به [[ارث]] میبردند. به همین [[دلیل]]، این مَثَل در میان آنان رواج داشت: {{عربی| وَ إِنَّمَا أُمَّهَاتُ النَّاسِ أَوْعِيَة}}، <ref>مادران [[حکم]] ظروف را دارند که فقط برای جای نطفه آفریده شدهاند.</ref><ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۹۳.</ref>. | ||
*بعضی از تیرههای [[اعراب جاهلی]]، غالباً از [[بیم]] [[قحطی]] و گاهی از [[ترس]] آلودگی، دختران خود را روز اول [[تولد]]، سر میبریدند و یا از بالای کوه بلند به دره عمیقی پرتاب و گاهی در [[آب]] [[غرق]] میکردند. اسف انگیزتر از همه، [[نظام]] [[ازدواج]] آنان بود. مردان، هیچ حد و مرزی برای [[ازدواج]] با [[زنان]] نداشتند و چنان که زنی برخلاف [[عفت]] [[رفتار]] میکرد، مهر او به کلی از بین میرفت؛ از این رو، [[اعراب جاهلی]]، گاهی از همین [[قانون]] سوءاستفاده و [[زنان]] خود را متهم میکردند و از آنان کناره میگرفتند تا بتوانند اموالی را که به صورت مهر به آنها دادهاند، پس بگیرند. [[اعراب جاهلی]] با [[همسران]] پدرانشان نیز [[ازدواج]] میکردند و از آنجا که طبق [[قانون]] [[جاهلی]]، [[حق]] [[ازدواج]] دوباره [[زن]] [[طلاق]] داده شده، با [[اذن]] شوهر اول بود، آنان از [[ازدواج]] مجدد [[همسران]] [[طلاق]] گرفته خویش مانع میشدند؛ مگر آنکه در قبال آن، [[مالی]] را دریافت کنند<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج ۱، ص ۱۲۴ و جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص ۴۷ - ۴۸.</ref>. درباره وضعیت اسفبار [[زنان]] در دوران [[جاهلی]]، کافی است به برخی [[آیات قرآن کریم]] اشاره کنیم که اوضاع [[زنان]] در آن [[عهد]] به تصویر کشیده شده است؛ در [[آیات]] ۵۸ و ۵۹ سوره نحل در این باره چنین آمده است: {{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹.</ref>. از سیاق [[آیات]] چنین بر میآید که این دیدگاه در میان تمامی [[اعراب]] آن دوران، رایج بوده است<ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>. | *بعضی از تیرههای [[اعراب جاهلی]]، غالباً از [[بیم]] [[قحطی]] و گاهی از [[ترس]] آلودگی، دختران خود را روز اول [[تولد]]، سر میبریدند و یا از بالای کوه بلند به دره عمیقی پرتاب و گاهی در [[آب]] [[غرق]] میکردند. اسف انگیزتر از همه، [[نظام]] [[ازدواج]] آنان بود. مردان، هیچ حد و مرزی برای [[ازدواج]] با [[زنان]] نداشتند و چنان که زنی برخلاف [[عفت]] [[رفتار]] میکرد، مهر او به کلی از بین میرفت؛ از این رو، [[اعراب جاهلی]]، گاهی از همین [[قانون]] سوءاستفاده و [[زنان]] خود را متهم میکردند و از آنان کناره میگرفتند تا بتوانند اموالی را که به صورت مهر به آنها دادهاند، پس بگیرند. [[اعراب جاهلی]] با [[همسران]] پدرانشان نیز [[ازدواج]] میکردند و از آنجا که طبق [[قانون]] [[جاهلی]]، [[حق]] [[ازدواج]] دوباره [[زن]] [[طلاق]] داده شده، با [[اذن]] شوهر اول بود، آنان از [[ازدواج]] مجدد [[همسران]] [[طلاق]] گرفته خویش مانع میشدند؛ مگر آنکه در قبال آن، [[مالی]] را دریافت کنند<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج ۱، ص ۱۲۴ و جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص ۴۷ - ۴۸.</ref>. درباره وضعیت اسفبار [[زنان]] در دوران [[جاهلی]]، کافی است به برخی [[آیات قرآن کریم]] اشاره کنیم که اوضاع [[زنان]] در آن [[عهد]] به تصویر کشیده شده است؛ در [[آیات]] ۵۸ و ۵۹ سوره نحل در این باره چنین آمده است: {{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹.</ref>. از سیاق [[آیات]] چنین بر میآید که این دیدگاه در میان تمامی [[اعراب]] آن دوران، رایج بوده است<ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>. |