ظلم به خود: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
خط ۲۷: خط ۲۷:
{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۵۴.</ref><ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۵۴.</ref><ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
==[[معرفت]] نداشتن به [[امام]]، ظلم به خود==
==[[معرفت]] نداشتن به [[امام]]، ظلم به خود==
کسانی که به امام و مقتدای خویش معرفت نداشته باشند {{متن حدیث|الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ}} و [[ولایت]] افراد دیگری غیر از [[اولیای الهی]] را بپذیرند، به خویش ظلم نموده‌اند؛ زیرا در [[انتخاب]] مسیر [[زندگی]]، دچار [[اشتباه]] شده و روزبه‌روز از [[خداوند]]، فاصله خواهند گرفت و از [[بهشت]]، دور خواهند شد. {{متن حدیث|عَنْ سَالِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> قَالَ السَّابِقُ بِالْخَيْرَاتِ الْإِمَامُ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ لِلْإِمَامِ وَ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. سالم گوید: از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیدم از قول [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ}}. فرمود: پیشرو در [[خیرات]]، امام است و میانه‌رو [[عارف]] به امام و [[ستمکار]] به خود، آنکه امام را نشناسد. البته [[ظلم به نفس]] نسبت به [[شخصیت]] و [[موقعیت]] هر [[فرد]] نیز می‌تواند متفاوت بوده، دارای مراتبی باشد؛ برای مثال فردی که خداوند، [[جایگاه]] و شخصیت خاصی به وی اعطا نموده است، کمترین [[لغزش‌ها]] و بی‌تدبیری‌های وی نیز می‌تواند ظلم به خویش قلمداد شود؛ چنان‌که [[افعال]] برخی از [[انبیا]] و اولیای الهی، ظلم به خویش شمرده شده است<ref>{{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}} «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref><ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
کسانی که به امام و مقتدای خویش معرفت نداشته باشند {{متن حدیث|الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ}} و [[ولایت]] افراد دیگری غیر از [[اولیای الهی]] را بپذیرند، به خویش ظلم نموده‌اند؛ زیرا در [[انتخاب]] مسیر [[زندگی]]، دچار [[اشتباه]] شده و روزبه‌روز از [[خداوند]]، فاصله خواهند گرفت و از [[بهشت]]، دور خواهند شد. {{متن حدیث|عَنْ سَالِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> قَالَ السَّابِقُ بِالْخَيْرَاتِ الْإِمَامُ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ لِلْإِمَامِ وَ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. سالم گوید: از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیدم از قول [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ}}. فرمود: پیشرو در [[خیرات]]، امام است و میانه‌رو [[عارف]] به امام و [[ستمکار]] به خود، آنکه امام را نشناسد. البته [[ظلم به نفس]] نسبت به [[شخصیت]] و موقعیت هر [[فرد]] نیز می‌تواند متفاوت بوده، دارای مراتبی باشد؛ برای مثال فردی که خداوند، [[جایگاه]] و شخصیت خاصی به وی اعطا نموده است، کمترین [[لغزش‌ها]] و بی‌تدبیری‌های وی نیز می‌تواند ظلم به خویش قلمداد شود؛ چنان‌که [[افعال]] برخی از [[انبیا]] و اولیای الهی، ظلم به خویش شمرده شده است<ref>{{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}} «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref><ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.


حتی کسانی که درجات پایین‌تری از [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] دارند؛ ولی نسبت به [[توده]] [[مردم]] از خصوصیاتی برخوردارند؛ مانند منسوب بودن به [[پیامبر خدا]]{{صل}} یا از [[اهل]] [[علم]] بودن و... باید مراقب باشند حسناتشان بیشتر از بدی‌هایشان باشد؛ چون مساوی بودن [[حسنات]] و سیئاتِ چنین افرادی {{متن حدیث|مَنِ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَيِّئَاتُهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ}} [[ظلم به نفس]] خودشان است: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} إِذْ أَتَاهُ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ فَقَالا لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّا نُرِيدُ أَنْ نَسْأَلَكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ لَهُمَا اسْأَلَا عَمَّا جِئْتُمَا قَالا أَخْبِرْنَا عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> إِلَى آخِرِ الْآيَتَيْنِ؛ قَالَ: نَزَلَتْ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ أَبُو حَمْزَةَ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَنِ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ قَالَ مَنِ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَيِّئَاتُهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ فَقُلْتُ مَنِ الْمُقْتَصِدُ مِنْكُمْ قَالَ الْعَابِدُ لِلَّهِ رَبَّهُ فِي الْحَالَيْنِ حَتَّى يَأْتِيَهُ الْيَقِينُ فَقُلْتُ فَمَنِ السَّابِقُ مِنْكُمْ بِالْخَيْرَاتِ قَالَ مَنْ دَعَا وَ اللَّهِ إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ وَ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنْ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَكُنْ لِلْمُضِلِّينَ عَضُداً وَ لَا لِلْخَائِنِينَ خَصِيماً وَ لَمْ يَرْضَ بِحُكْمِ الْفَاسِقِينَ إِلَّا مَنْ خَافَ عَلَى نَفْسِهِ وَ دِينِهِ وَ لَمْ يَجِدْ أَعْوَاناً}}<ref>ابن‌بابویه، معانی الأخبار، ص۱۰۵.</ref>. [[ابوحمزه ثمالی]] گوید: در [[مسجد الحرام]] [[خدمت]] [[امام باقر]]{{ع}} نشسته بودم که دو تن از [[مردم بصره]] به محضرش شرفیاب شدند و عرض کردند: ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]] قصد داریم مسأله‌ای از شما بپرسیم. ایشان فرمودند: مانعی ندارد، گفتند: ما را از [[تفسیر]] اینکه خدا فرموده: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا...}}، [[آگاه]] فرما. [[حضرت]] فرمودند: در [[شأن]] ما [[خاندان]] [[نبوت]] نازل گردیده است. ثمالی گوید: عرض کردم: [[پدر]] و مادرم به فدایت، بنابراین [[ستمکار]] به خود از شما چه کسی است‌؟ فرمود: شخصی از ما [[خاندان رسالت]] که [[نیکی‌ها]] و بدی‌هایش یکسان باشد به نفس خود [[ستم]] نموده (که در [[عبادت]] کوتاهی نموده و حسناتش را بر [[سیئات]] خود افزون نساخته) باشد. گفتم "مقتصد" از شما کیست‌؟ فرمود: شخصی که در تمامی احوال، در [[توانمندی]] و [[فقر]] ([[جوانی]] و [[پیری]]) تا آخرین نفس که در چنگال [[مرگ]] گرفتار شود [[عبادت خدا]] را انجام دهد. عرضه داشتم. سبقت‌گیرنده شما در [[خیرات]] کیست‌؟ فرمود: به خدا [[سوگند]] او فردی است که [[مردم]] را به [[راه]] [[پروردگار]] خویشتن فرا خوانده و به انجام نیکی‌ها وادار کند و آنان را از [[ارتکاب معاصی]] و [[بدی‌ها]] باز دارد و [[پشتیبان]] [[گمراهان]] نگردد و به [[حکم]] فاسق‌ها [[رضایت]] ندهد، مگر آن شخص که از رسیدن زیانی به [[جان]] و دینش بترسد و [[یاوری]] پیدا نکند؛ آن‌گاه از روی [[تقیه]] با آنان [[مدارا]] نماید<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
حتی کسانی که درجات پایین‌تری از [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] دارند؛ ولی نسبت به [[توده]] [[مردم]] از خصوصیاتی برخوردارند؛ مانند منسوب بودن به [[پیامبر خدا]]{{صل}} یا از [[اهل]] [[علم]] بودن و... باید مراقب باشند حسناتشان بیشتر از بدی‌هایشان باشد؛ چون مساوی بودن [[حسنات]] و سیئاتِ چنین افرادی {{متن حدیث|مَنِ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَيِّئَاتُهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ}} [[ظلم به نفس]] خودشان است: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} إِذْ أَتَاهُ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ فَقَالا لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّا نُرِيدُ أَنْ نَسْأَلَكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ لَهُمَا اسْأَلَا عَمَّا جِئْتُمَا قَالا أَخْبِرْنَا عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> إِلَى آخِرِ الْآيَتَيْنِ؛ قَالَ: نَزَلَتْ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ أَبُو حَمْزَةَ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَنِ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ قَالَ مَنِ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَيِّئَاتُهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ فَقُلْتُ مَنِ الْمُقْتَصِدُ مِنْكُمْ قَالَ الْعَابِدُ لِلَّهِ رَبَّهُ فِي الْحَالَيْنِ حَتَّى يَأْتِيَهُ الْيَقِينُ فَقُلْتُ فَمَنِ السَّابِقُ مِنْكُمْ بِالْخَيْرَاتِ قَالَ مَنْ دَعَا وَ اللَّهِ إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ وَ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنْ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَكُنْ لِلْمُضِلِّينَ عَضُداً وَ لَا لِلْخَائِنِينَ خَصِيماً وَ لَمْ يَرْضَ بِحُكْمِ الْفَاسِقِينَ إِلَّا مَنْ خَافَ عَلَى نَفْسِهِ وَ دِينِهِ وَ لَمْ يَجِدْ أَعْوَاناً}}<ref>ابن‌بابویه، معانی الأخبار، ص۱۰۵.</ref>. [[ابوحمزه ثمالی]] گوید: در [[مسجد الحرام]] [[خدمت]] [[امام باقر]]{{ع}} نشسته بودم که دو تن از [[مردم بصره]] به محضرش شرفیاب شدند و عرض کردند: ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]] قصد داریم مسأله‌ای از شما بپرسیم. ایشان فرمودند: مانعی ندارد، گفتند: ما را از [[تفسیر]] اینکه خدا فرموده: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا...}}، [[آگاه]] فرما. [[حضرت]] فرمودند: در [[شأن]] ما [[خاندان]] [[نبوت]] نازل گردیده است. ثمالی گوید: عرض کردم: [[پدر]] و مادرم به فدایت، بنابراین [[ستمکار]] به خود از شما چه کسی است‌؟ فرمود: شخصی از ما [[خاندان رسالت]] که [[نیکی‌ها]] و بدی‌هایش یکسان باشد به نفس خود [[ستم]] نموده (که در [[عبادت]] کوتاهی نموده و حسناتش را بر [[سیئات]] خود افزون نساخته) باشد. گفتم "مقتصد" از شما کیست‌؟ فرمود: شخصی که در تمامی احوال، در [[توانمندی]] و [[فقر]] ([[جوانی]] و [[پیری]]) تا آخرین نفس که در چنگال [[مرگ]] گرفتار شود [[عبادت خدا]] را انجام دهد. عرضه داشتم. سبقت‌گیرنده شما در [[خیرات]] کیست‌؟ فرمود: به خدا [[سوگند]] او فردی است که [[مردم]] را به [[راه]] [[پروردگار]] خویشتن فرا خوانده و به انجام نیکی‌ها وادار کند و آنان را از [[ارتکاب معاصی]] و [[بدی‌ها]] باز دارد و [[پشتیبان]] [[گمراهان]] نگردد و به [[حکم]] فاسق‌ها [[رضایت]] ندهد، مگر آن شخص که از رسیدن زیانی به [[جان]] و دینش بترسد و [[یاوری]] پیدا نکند؛ آن‌گاه از روی [[تقیه]] با آنان [[مدارا]] نماید<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [[ ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>.
۲۱۸٬۱۹۶

ویرایش