کاربر:Jokar/صفحه تمرین 2: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۱: خط ۸۱:
===آرامش و امنیت===
===آرامش و امنیت===
نتیجه نهایی ایمان داشتن، آرامش و امنیت در جامعه است، در جامعه‌ای که همه افراد آن با یکدیگر روابط صحیح، و بدور از گناه و ظلم دارند چطور ممکن است که امنیت و آرامش نداشته باشد، در اینباره امام صادق (ع) می‌فرمایند: برای هر کس، چیزی است که با او آرامش می‌یابد ومؤمن به برادر مؤمنش آرامش می‌یابد همانطور که پرنده به همنوع خود آرامش می یابد.<ref>محمد حکیمی،الحیاه،ج1،ص268</ref> <ref>سید محمد جواد حیدریه منبع:اختصاصی راسخون</ref>{{منبع}}
نتیجه نهایی ایمان داشتن، آرامش و امنیت در جامعه است، در جامعه‌ای که همه افراد آن با یکدیگر روابط صحیح، و بدور از گناه و ظلم دارند چطور ممکن است که امنیت و آرامش نداشته باشد، در اینباره امام صادق (ع) می‌فرمایند: برای هر کس، چیزی است که با او آرامش می‌یابد ومؤمن به برادر مؤمنش آرامش می‌یابد همانطور که پرنده به همنوع خود آرامش می یابد.<ref>محمد حکیمی،الحیاه،ج1،ص268</ref> <ref>سید محمد جواد حیدریه منبع:اختصاصی راسخون</ref>{{منبع}}
==بررسی رابطه ایمان و عمل صالح در آیات و روایات==
هرگاه نامی از ایمان بـرده می شود در پـی آن از عمل صالح سخن بـه میان می آید، به عنوان مثال در اکثـر آیـات که خطـاب آن بـه افـراد بـا ایـمان است و یـا نـامـی از ایمان بـرده شده است در خصوص عمل صالح هم صحبت می شود. این بیانگر آن نکته است که ایمان و عمل صالح در آیین ما دو مقوله جدایی ناپذیر هستند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:« ما من شیء احب الی الله من الایمان و العمل الصالح و ترک ما امر ان یترک»(71): چیزی محبوب تراز ایمان و عمل صالح و ترک کردن آنچه امر به ترک آن نشده نزد خداوند نیست.
رابطه دو سویه ایمان وعمل صالح
عمل صالح بازتاب ایمان
اصولاً عمل صالح نمی تواند بدون ایمان، وجود پیدا کند واگر هم گاهی افرادی بی ایمان اعمال نیکی انجام دهند، بی شک محدود، ضعیف واستثنائی خواهد بود وبه تعبیر دیگر برای عمل صالح به طور مستمر وریشه دار وعمیق انجام گیرد باید از عقیده ی پاک واعتقاد صحیح سیراب گردد.
نیت وعقیده انسان زیر بنای اعمال وکردار اوست. پس آنچه از او تعبیر به عمل صالح می گردد، اعمالی است که روح ایمان، انسان را به سوی انجام آنها سوق داده است.
رهایی از خسران
===نویسنده : سید محمد جواد حیدریه
منبع:اختصاصی راسخون===
65 . حسین بن شعبه الحرانی، تحف العقول،ص287.
66 . علی بن حسن ، طبرسی، ترجمه مشکاه الانوار،ص273.
67 . همان،ص402.
68 . محمد، کلینی، اصول کافی، ج5، ص69.
69 . محمد حکیمی،الحیاه،ج1،ص268.
70 . عبدالحسین، دستغیب، همان، ص108.
71 . محمد باقر، مجلسی، بحارالانوار، ج64،ص71


==پانویس==
==پانویس==
۴۶۶

ویرایش