|
|
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| ==نبوت==
| |
|
| |
| نبوت به معنای خبررسانی، مقامی الهی است که به بعضی انسانهای شایسته داده می شود تا پیام خدا را به مردم ابلاغ کنند. نبوت در دین اسلام و میان متفکران اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در قرآن کریم, به نام برخی از پیامبران و داستان زندگانی آنان اشاره شده است. براساس فرمایشات قرآن و روایات، برخی از انبیا نسبت به برخی دیگر برتری دارند چنان که حضرت محمد(ص) خاتم پیامبران و برترین آنهاست و دین و شریعت او چون همۀ نیازهای بشر را در بر گرفته و برنامۀ حکومت جهانی عدل و قسط را به صورت کامل ارائه می دهد دین خاتم است.
| |
|
| |
|
| ==مفهوم شناسی==
| |
| واژۀ نبوت در کتاب های لغت در چهار معنای زیر به کار رفته است:
| |
|
| |
| 1. خبر: بيشتر دانشمندان واژۀ «نبي» را از ريشۀ «نبأ»، بهمعناي خبر دانستهاند که در اثر کثرت استعمال به نبی تبدیل شده است ، بنابراين «نبي» بر خبررسان اطلاق ميشود .
| |
|
| |
| 2. ارتفاع: برخي قائلند ريشۀ اصلي اين واژه، «النَبوة» يا «النباوَة» به معناي بلندي زمين است؛ بنابراين نبي يعني كسي كه بر ديگران برتري داده شده است . پیامبر چون ترقی پیدا کرده و آسمانی شده، به نبوت مستند شده، مانند زمینی است که از سایر زمینها بلندتر است .
| |
|
| |
| 3. طریق: هم به معنای طریق واضح و هم به معنای طریق هدایت آمده است .
| |
|
| |
| 4. صوت خفی: چون خبری که به انبیا می رسد دیگران نمی شنوند .
| |
|
| |
| نبوت در اصطلاح قرآنی عبارت است از تلقى و گرفتن خبر از جانب خدا به منظور هدايت مردم و نبى انسان والا مقامى است كه از جانب خدا براى هدايت مردم برانگيخته مى شود . و نبی در اصطلاح علم كلام بر كسي اطلاق ميشود كه از راه وحي پيامي را از خداي متعال دريافت ميكند و آنرا به مردم ميرساند .
| |
|
| |
| ==روابط معنایی==
| |
| الف) رابطۀ نبوت و وحی: وحي، دريافتي اختصاصي از سوی خدا و خارج از مجاري عادي فهم بشر (مانند حس و عقل) است كه از ميان انسانها تنها پيامبران از آن بهرهمندند و قوام نبوت پيامبران به «وحي» است؛ زيرا آنان از اين راه به غيب دست مييابند و احكام و معارف الهي را دريافت ميكنند، از اين جهت پيوسته كلمۀ «وحى» با واژه نبى و نبيّين همراه است چنانکه می فرماید: «إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَي نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ» .
| |
|
| |
| ب) رابطه نبوت با رسالت: آیات: «وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا» ؛ «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ» و روایاتی که تعداد رسولان را 313 نفر و تعداد پیامبران را 124 هزار نفر دانسته اند ، بیانگر این است که نبوت و رسالت دو مقام الهی هستند، با این تفاوت که همۀ پیامبران دارای مقام نبوتاند؛ اما مقام رسالت تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد به این معنی که هر دو در دریافت و ابلاغ وحی الهی و ابلاغ آن به مردم شریک اند ولی در نوع شهود فرشتگان و مأموریتشان با یکدیگر متفاوتند .
| |
|
| |
| ج) رابطۀ نبوت با امامت: با توجه به آیۀ «وَإِذِ ابْتَلَي إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» ، امامت امری غير از نبوت و رسالت و قطعاً فراتر از آنهاست ؛ زيرا حضرت ابراهيم (ع) وقتي به اين مقام دست يافت كه سالها از رسالت و نبوتش ميگذشت و تا آن زمان آزمونها و ابتلائات بسياري را پشتسر گذاشته بود . همچنين امامت مطرحشده در آيه، به دليل آنكه امامت براي مردم است «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»، نميتواند يك مقام تكويني صرف و تنها مرتبهاي از مراتب قرب خداوند مانند صلاح و اخلاص باشد. آنچه با ظاهر آيه و شواهد و قراين آن سازگار است، دو احتمال زير است:
| |
|
| |
| 1. امامت مقامی تشريعي و بالاتر از نبوت است و ازاينرو پيروي از امام در همۀ رفتارها و گفتارهايش بهطور مطلق واجب است. درحاليكه مقام نبوت و رسالت ذاتاً مقتضي پيروي از پيامبر در همۀ حركاتش نيست، بلكه تنها مستلزم پيروي از اموري است كه او از جانب خداوند به مردم ميرساند؛ مگر اينكه دليل ديگري وجوب تبعيت مطلق را ثابت كند ؛
| |
|
| |
| 2. امامت مقامي تكويني و فراتر از نبوت است ازاينرو امام قدرت به كمال رساندن و هدايت تكويني افراد مستعد را دارد. به عبارت ديگر، امام واسطۀ فيض الهي براي به كمال رساندن نفوس مستعد است و اين هدايت غير از هدايت تشريعي است كه براي همۀ انسانها بهطور يكسان وجود دارد .
| |
|
| |
| د) رابطه نبوت با بعثت: بعثت به معنای برانگیختگی است. بعثت در شخص نبی مقدم بر برانگیختگی جامعه است. نبی با مایههایی سرشار و بالاتر از مردم عادی، آمادۀ تحمل بار مسئولیتی بدان عظمت و سنگینی است ولی تا پیش از بعثت این مایهها هنوز به ظهور و فعلیت نینجامیده و او همچون یکی از افراد معمولیِ دیگر در مسیر عادی اجتماع به تلاش و فعالیت مشغول است؛ وحی الهی در او تحول و انگیزش و انقلابی به وجود میآورد .
| |