←مقدمه
(←پانویس) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
وی [[خطیب]] و شاعر بود. در [[جنگ صفین]] از [[سپاه معاویه]] به شمار میآمد. سپس [[قاضی]] [[دمشق]] شد. آنگاه از سوی [[معاویه]] به [[ولایت]] [[یمن]] گماشته شد. از آن پس ۹ ماه هم [[والی کوفه]] گشت<ref>الأعلام، زرکلی، ج۸، ص۳۶.</ref>. | وی [[خطیب]] و شاعر بود. در [[جنگ صفین]] از [[سپاه معاویه]] به شمار میآمد. سپس [[قاضی]] [[دمشق]] شد. آنگاه از سوی [[معاویه]] به [[ولایت]] [[یمن]] گماشته شد. از آن پس ۹ ماه هم [[والی کوفه]] گشت<ref>الأعلام، زرکلی، ج۸، ص۳۶.</ref>. | ||
[[نهضت مسلم بن عقیل]] و هوادارانش در [[کوفه]] چون اوج و [[قدرت]] گرفت، [[عبدالله بن مسلم]] که از هواداران [[بنی امیه]] بود، نسبت به [[سهلانگاری]] نعمان در قضیّۀ [[مسلم بن عقیل]] [[انتقاد]] کرد و گزارش به [[یزید]] داد و درخواست کرد که برای [[کوفه]] مرد مقتدرتری بفرستد. | |||
[[نهضت]] [[مسلم بن عقیل]] و هوادارانش در [[کوفه]] چون اوج و [[قدرت]] گرفت، [[عبدالله بن مسلم]] که از هواداران [[بنی امیه]] بود، نسبت به [[سهلانگاری]] نعمان در قضیّۀ [[مسلم بن عقیل]] [[انتقاد]] کرد و گزارش به [[یزید]] داد و درخواست کرد که برای [[کوفه]] مرد مقتدرتری بفرستد. | |||
[[یزید]] هم به پیشنهاد [[مشاور]] [[مسیحی]] خود "سرجون" [[عبیدالله بن زیاد]] را به [[ولایت]] [[کوفه]] [[منصوب]] کرد و به وی [[فرمان]] [[سختگیری]] و شدّت عمل داد، و بدین صورت، [[نعمان بن بشیر]] از [[کوفه]] [[عزل]] شد. تا دوران [[حکومت]] [[مروان بن حکم]] نیز زنده بود و [[والی]] [[حمص]] گشت ولی بعلّت بروز اغتشاشاتی که به فتنۀ [[ابن زبیر]] معروف است، [[اهل]] [[حمص]] او را پذیرا نشدند، از آنجا گریخت، [[مردم]] تعقیبش کرده او را کشتند. این حادثه در سال ۶۵ [[هجری]] بود<ref>ر.ک: در کربلا چه گذشت (ترجمه نفس المهموم)، ص۱۱۶.</ref>. وی در آن هنگام ۶۴ سال داشت<ref>قمقام زخار، ص۲۸۹.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۸۰.</ref>. | [[یزید]] هم به پیشنهاد [[مشاور]] [[مسیحی]] خود "سرجون" [[عبیدالله بن زیاد]] را به [[ولایت]] [[کوفه]] [[منصوب]] کرد و به وی [[فرمان]] [[سختگیری]] و شدّت عمل داد، و بدین صورت، [[نعمان بن بشیر]] از [[کوفه]] [[عزل]] شد. تا دوران [[حکومت]] [[مروان بن حکم]] نیز زنده بود و [[والی]] [[حمص]] گشت ولی بعلّت بروز اغتشاشاتی که به فتنۀ [[ابن زبیر]] معروف است، [[اهل]] [[حمص]] او را پذیرا نشدند، از آنجا گریخت، [[مردم]] تعقیبش کرده او را کشتند. این حادثه در سال ۶۵ [[هجری]] بود<ref>ر.ک: در کربلا چه گذشت (ترجمه نفس المهموم)، ص۱۱۶.</ref>. وی در آن هنگام ۶۴ سال داشت<ref>قمقام زخار، ص۲۸۹.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۸۰.</ref>. | ||