(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
#تغییر_مسیر [[نعمان بن بشیر انصاری]]
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نعمان بن بشیر در تاریخ اسلامی]] | [[نعمان بن بشیر در تراجم و رجال]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
'''نعمان بن بشیر''' وی در ایامی که [[مسلم بن عقیل]]، به نمایندگی از سوی [[سیدالشهدا]] به [[کوفه]] آمده و به نفع آن [[حضرت]] [[بیعت]] میگرفت، [[والی کوفه]] بود، پیشتر ساکن [[شام]] شده بود. از قبیلۀ [[خزرج]] و از [[انصار]] بود. [[مادر]] او [[عمره]] دختر رواحه ([[خواهر]] [[عبدالله بن رواحه]]) نام داشت. نعمان قبلاً از سوی [[معاویه]] [[ولایت]] [[کوفه]] را بر عهده داشت، [[یزید]] هم او را در همان [[منصب]] ابقاء کرد<ref>الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص۷.</ref>.
==مقدمه==
وی [[خطیب]] و شاعر بود. در [[جنگ صفین]] از [[سپاه معاویه]] به شمار میآمد. سپس [[قاضی]] [[دمشق]] شد. آنگاه از سوی [[معاویه]] به [[ولایت]] [[یمن]] گماشته شد. از آن پس ۹ ماه هم [[والی کوفه]] گشت<ref>الأعلام، زرکلی، ج۸، ص۳۶.</ref>.
[[نهضت]] [[مسلم بن عقیل]] و هوادارانش در [[کوفه]] چون اوج و [[قدرت]] گرفت، [[عبدالله بن مسلم]] که از هواداران [[بنی امیه]] بود، نسبت به [[سهلانگاری]] نعمان در قضیّۀ [[مسلم بن عقیل]] [[انتقاد]] کرد و گزارش به [[یزید]] داد و درخواست کرد که برای [[کوفه]] مرد مقتدرتری بفرستد.
[[یزید]] هم به پیشنهاد [[مشاور]] [[مسیحی]] خود "سرجون" [[عبیدالله بن زیاد]] را به [[ولایت]] [[کوفه]] [[منصوب]] کرد و به وی [[فرمان]] [[سختگیری]] و شدّت عمل داد، و بدین صورت، [[نعمان بن بشیر]] از [[کوفه]] [[عزل]] شد. تا دوران [[حکومت]] [[مروان بن حکم]] نیز زنده بود و [[والی]] [[حمص]] گشت ولی بعلّت بروز اغتشاشاتی که به فتنۀ [[ابن زبیر]] معروف است، [[اهل]] [[حمص]] او را پذیرا نشدند، از آنجا گریخت، [[مردم]] تعقیبش کرده او را کشتند. این حادثه در سال ۶۵ [[هجری]] بود<ref>ر.ک: در کربلا چه گذشت (ترجمه نفس المهموم)، ص۱۱۶.</ref>. وی در آن هنگام ۶۴ سال داشت<ref>قمقام زخار، ص۲۸۹.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۸۰.</ref>.