←ورود رسول خدا{{صل}} به مدینه
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
یثرب که بعدها "[[مدینة النبی]]" نام گرفت، در شمال [[مکه]] و ۴۵۰ کیلومتری آن قرار دارد. ساکنان این [[شهر]]، جمعیتی از [[یهودیان]] و دو [[قبیله]] به نامهای [[اوس و خزرج]] بودند که این دو قبیله با آمدن [[رسول خدا]]{{صل}} به آن شهر، "[[انصار]]" نام گرفتند. [[مردم]] یثرب بیشتر کشاورز و به پرورش [[نخل]] مشغول بودند. [[تجارت]] در آن دیار رواجی نداشت<ref>اهل مکه برخلاف ایشان، اهل تجارت بودند و اصحاب زرع و ضرع نبودند، یاقوت حموی، ج۴، ص۳۳۶.</ref>، درباره اسباب و عوامل [[انتخاب]] این شهر به عنوان [[محل]] هجرت رسول خدا{{صل}}، وجوهی گفته شده است. از جمله اینکه [[دعوت]] رسول خدا{{صل}} با شهر مکه [[پیوستگی]] تمام داشت. از اینرو، لازم بود مکانی برای هجرت انتخاب شود که نزدیک به مکه باشد تا [[حضرت]] و [[مسلمانان]] بتوانند اوضاع آن شهر را مورد نظر قرار دهند و هنگام [[لزوم]] بر آن فشار [[سیاسی]] یا [[اقتصادی]] وارد آورند. [[مدینه]] چنین موقعیتی داشت؛ زیرا در مسیر بازرگانی [[قریش]] قرار گرفته بود. ضمن آنکه این شهر، از نظر زراعی بسیار [[غنی]] بود و میتوانست در برابر فشارهای اقتصادی [[دشمنان]] دوام آورد. مهمتر از همه مه این بود که [[مردم مدینه]]، خود از رسول خدا{{صل}} برای هجرت به این شهر دعوت کردند و [[متعهد]] شدند از وی [[دفاع]] کنند. با توجه به نکات یاد شده، حضرت مدینه را که جایگاه مناسبی برای هجرت ارزیابی میکرد. هجرت به محل استقرار دیگر [[قبایل عرب]] فایدهای نداشت؛ زیرا آنان [[قدرت]] دفاع از رسول خدا{{صل}} و مقابله با قریش را در خود نمیدیدند؛ چنان که تجربه هجرت به شهر [[طائف]] نیز با [[موفقیت]] همراه نبود. مناطق دوردستی چون [[ایران]]، [[روم]] و [[حبشه]]، جایگاه مناسبی برای هجرت نبود؛ زیرا افزون بر دوری این مناطق از مکه، دولتهایی در آن مستقر بود که مانع [[آزادی]] [[رسول خدا]]{{صل}} در فعالیتهای خویش میگشت. افزون بر این، [[پیوستن]] [[مسلمانان]] به دولتهایی که [[عرب]] نبودند، همه [[قبایل عرب]] را به دلیل [[نژادی]] و [[عصبیت]] [[عربی]]، در کنار مکیان قرار میداد<ref>جعفر مرتضی، الصحیح، ج۴، ص۱۶۰.</ref>. درباره [[علل]] [[گرایش]] یثربیان به [[اسلام]] و گسترش سریع این [[آیین]] در آن دیار، [[دلایل]] گوناگونی گفته شده است، از جمله اینکه یثربیان به دلیل برخورداری از [[زندگی]] متوسط و اشتغال به [[کشاورزی]]، تضادی میان [[منافع]] خود و اسلام نمیدیدند؛ برخلاف مکیان که در عرصه [[تجارت]]، [[ثروت اندوزی]]، [[رباخواری]] و اشرافیت، اسلام را با منافع خویش در تضاد جدی میدیدند. دیگر اینکه وضعیت [[بحرانی]] یثرب در این [[زمان]] و جنگهای درگرفته و دامنهدار میان [[اوس و خزرج]] که آخرین آنها [[جنگ]] "بُعاث" بود، زمینه را برای استقبال از رسول خدا{{صل}} آماده کرد و آن [[حضرت]] مورد استقبال رؤسای [[قبایل]] قرار گرفت. یثربیان با اطلاع از بشارتهای [[اهل کتاب]] بر [[ظهور]] [[پیامبری]] در آن دیار، و با [[آگاهی]] یافتن از [[شخصیت]] و [[دعوت پیامبر]]، چنین [[استنباط]] میکردند که تازه واردی بیطرف همچون رسول خدا{{صل}} آن هم با قدرتی مبتنی بر [[دین]]، برای اجرای نقش حکمی بی طرف، از هر یک از اهالی [[مدینه]] [[برتر]] خواهد بود و در موقعیت بهتری قرار خواهد داشت<ref>وات، ص۷۹.</ref>. بنابراین، یثربیان، در ابتدا اسلام را برای بهبود اوضاع داخلی خود و ایجاد [[امنیت]] و استقرار در آن پذیرا شدند و [[مصعب بن عمیر]] از سوی رسول خدا{{صل}} برای [[تبلیغ دین]] جدید و بررسی اوضاع به آن [[شهر]] آمد، در مدت کوتاهی، اسلام در آن شهر فراگیر شد و در میان اوس و خزرج کمتر خانهای یافت میشد که اسلام در آن وارد نشده باشد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۷-۵۸.</ref> | یثرب که بعدها "[[مدینة النبی]]" نام گرفت، در شمال [[مکه]] و ۴۵۰ کیلومتری آن قرار دارد. ساکنان این [[شهر]]، جمعیتی از [[یهودیان]] و دو [[قبیله]] به نامهای [[اوس و خزرج]] بودند که این دو قبیله با آمدن [[رسول خدا]]{{صل}} به آن شهر، "[[انصار]]" نام گرفتند. [[مردم]] یثرب بیشتر کشاورز و به پرورش [[نخل]] مشغول بودند. [[تجارت]] در آن دیار رواجی نداشت<ref>اهل مکه برخلاف ایشان، اهل تجارت بودند و اصحاب زرع و ضرع نبودند، یاقوت حموی، ج۴، ص۳۳۶.</ref>، درباره اسباب و عوامل [[انتخاب]] این شهر به عنوان [[محل]] هجرت رسول خدا{{صل}}، وجوهی گفته شده است. از جمله اینکه [[دعوت]] رسول خدا{{صل}} با شهر مکه [[پیوستگی]] تمام داشت. از اینرو، لازم بود مکانی برای هجرت انتخاب شود که نزدیک به مکه باشد تا [[حضرت]] و [[مسلمانان]] بتوانند اوضاع آن شهر را مورد نظر قرار دهند و هنگام [[لزوم]] بر آن فشار [[سیاسی]] یا [[اقتصادی]] وارد آورند. [[مدینه]] چنین موقعیتی داشت؛ زیرا در مسیر بازرگانی [[قریش]] قرار گرفته بود. ضمن آنکه این شهر، از نظر زراعی بسیار [[غنی]] بود و میتوانست در برابر فشارهای اقتصادی [[دشمنان]] دوام آورد. مهمتر از همه مه این بود که [[مردم مدینه]]، خود از رسول خدا{{صل}} برای هجرت به این شهر دعوت کردند و [[متعهد]] شدند از وی [[دفاع]] کنند. با توجه به نکات یاد شده، حضرت مدینه را که جایگاه مناسبی برای هجرت ارزیابی میکرد. هجرت به محل استقرار دیگر [[قبایل عرب]] فایدهای نداشت؛ زیرا آنان [[قدرت]] دفاع از رسول خدا{{صل}} و مقابله با قریش را در خود نمیدیدند؛ چنان که تجربه هجرت به شهر [[طائف]] نیز با [[موفقیت]] همراه نبود. مناطق دوردستی چون [[ایران]]، [[روم]] و [[حبشه]]، جایگاه مناسبی برای هجرت نبود؛ زیرا افزون بر دوری این مناطق از مکه، دولتهایی در آن مستقر بود که مانع [[آزادی]] [[رسول خدا]]{{صل}} در فعالیتهای خویش میگشت. افزون بر این، [[پیوستن]] [[مسلمانان]] به دولتهایی که [[عرب]] نبودند، همه [[قبایل عرب]] را به دلیل [[نژادی]] و [[عصبیت]] [[عربی]]، در کنار مکیان قرار میداد<ref>جعفر مرتضی، الصحیح، ج۴، ص۱۶۰.</ref>. درباره [[علل]] [[گرایش]] یثربیان به [[اسلام]] و گسترش سریع این [[آیین]] در آن دیار، [[دلایل]] گوناگونی گفته شده است، از جمله اینکه یثربیان به دلیل برخورداری از [[زندگی]] متوسط و اشتغال به [[کشاورزی]]، تضادی میان [[منافع]] خود و اسلام نمیدیدند؛ برخلاف مکیان که در عرصه [[تجارت]]، [[ثروت اندوزی]]، [[رباخواری]] و اشرافیت، اسلام را با منافع خویش در تضاد جدی میدیدند. دیگر اینکه وضعیت [[بحرانی]] یثرب در این [[زمان]] و جنگهای درگرفته و دامنهدار میان [[اوس و خزرج]] که آخرین آنها [[جنگ]] "بُعاث" بود، زمینه را برای استقبال از رسول خدا{{صل}} آماده کرد و آن [[حضرت]] مورد استقبال رؤسای [[قبایل]] قرار گرفت. یثربیان با اطلاع از بشارتهای [[اهل کتاب]] بر [[ظهور]] [[پیامبری]] در آن دیار، و با [[آگاهی]] یافتن از [[شخصیت]] و [[دعوت پیامبر]]، چنین [[استنباط]] میکردند که تازه واردی بیطرف همچون رسول خدا{{صل}} آن هم با قدرتی مبتنی بر [[دین]]، برای اجرای نقش حکمی بی طرف، از هر یک از اهالی [[مدینه]] [[برتر]] خواهد بود و در موقعیت بهتری قرار خواهد داشت<ref>وات، ص۷۹.</ref>. بنابراین، یثربیان، در ابتدا اسلام را برای بهبود اوضاع داخلی خود و ایجاد [[امنیت]] و استقرار در آن پذیرا شدند و [[مصعب بن عمیر]] از سوی رسول خدا{{صل}} برای [[تبلیغ دین]] جدید و بررسی اوضاع به آن [[شهر]] آمد، در مدت کوتاهی، اسلام در آن شهر فراگیر شد و در میان اوس و خزرج کمتر خانهای یافت میشد که اسلام در آن وارد نشده باشد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۷-۵۸.</ref> | ||
===ورود رسول خدا{{صل}} به مدینه=== | ===ورود [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]]=== | ||
رسول خدا{{صل}} پس از [[هجرت]] از [[مکه]]، ابتدا به [[قبا]] وارد شد که از مناطق اطراف مدینه بود و در مدخل ورودی یثرب قرار داشت. بیش از یک هفته در آنجا به [[انتظار | رسول خدا{{صل}} پس از [[هجرت]] از [[مکه]]، ابتدا به [[قبا]] وارد شد که از مناطق اطراف مدینه بود و در مدخل ورودی یثرب قرار داشت. بیش از یک هفته در آنجا به [[انتظار]] [[امام علی]]{{ع}} ماند تا وی از [[مکه]] بدو ملحق شود و در این هنگام بود که [[مسجد قبا]] را بنا کرد<ref>کلینی، ج۸، ص۳۳۹.</ref>. پس از رسیدن [[امام علی]]{{ع}}، [[رسول خدا]]{{صل}} وارد [[مدینه]] شد. هنگام ورود رسول خدا{{صل}} به یثرب، [[قبایل]] گوناگونی از ایشان [[دعوت]] میکردند که در میان آنان فرود آید، اما رسول خدا{{صل}} میفرمود: "[[راه]] شتر را باز گذارید که او [[مأمور]] است"<ref>{{متن حدیث| خَلُّوا سَبِيلَهَا فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ }}<ref> آن [[حضرت]] در [[اندیشه]] یافتن [[محل]] مناسبی برای استقرار خود بود که مرکزیت و بر مناطق و محلههای دیگر یثرب اشراف داشته باشد. از اینرو، در پاسخ به [[اصرار]] [[بنی عمرو بن عوف]] میفرمود: {{متن حدیث|مِرْتُ بِقَرْيَةٍ تَأْكُلُ اَلْقُرَى}}؛ من مأمورم در محلی که محلههای دیگر را دربرگیرد». محلی که سرانجام رسول خدا{{صل}} در آنجا فرود آمد. به لحاظ موقعیت جغرافیایی در میانه [[شهر]] یثرب قرار داشت و میتوانست مشغول به مناطق دیگر شهر باشد. بنابراین، این مکان آگاهانه از سوی رسول خدا{{صل}} [[انتخاب]] شد<ref>ر.ک: جعفریان، حکمت انتخاب، ج۱، ص۳۰۱.</ref> [[هجرت]] رسول خدا{{صل}} از مکه به مدینه، مبداء [[تاریخ هجری]] قرار گرفت<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۸.</ref> | ||
==[[اقدامات اولیه]]== | ==[[اقدامات اولیه]]== |