پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
رسول خدا{{صل}} پیش از بعثت، هر سال نزدیک یک ماه به ویژه در [[ماه مبارک رمضان]] در [[غار حرا]] در ارتفاع [[کوه]] حراء (در شمال [[شرق]] [[مکه]]) [[اعتکاف]] می‌کرد و به عبادت می‌پرداخت و تا [[زمان]] [[نزول وحی]]، [[سنت]] اعتکاف آن حضرت هر ساله ادامه داشت<ref>ابن هشام، ج۱، ص۲۵۰؛ طبری، ج۲، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۵-۳۶.</ref>
رسول خدا{{صل}} پیش از بعثت، هر سال نزدیک یک ماه به ویژه در [[ماه مبارک رمضان]] در [[غار حرا]] در ارتفاع [[کوه]] حراء (در شمال [[شرق]] [[مکه]]) [[اعتکاف]] می‌کرد و به عبادت می‌پرداخت و تا [[زمان]] [[نزول وحی]]، [[سنت]] اعتکاف آن حضرت هر ساله ادامه داشت<ref>ابن هشام، ج۱، ص۲۵۰؛ طبری، ج۲، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۵-۳۶.</ref>


==سفرهای رسول خدا{{صل}} پیش از بعثت==
==سفرهای [[رسول خدا]]{{صل}} پیش از [[بعثت]]==
در [[منابع تاریخی]] برای رسول خدا{{صل}} دو [[سفر تجاری]] به [[شام]] ذکر شده است. [[سفر]] اول او را در [[دوازده]] سالگی<ref>یعقوبی این سفر را در نه سالگی، ج۲، ص۱۹۱؛ و مسعودی، ج۲، ص۲۷۵، در سیزده سالگی.</ref> و همراه عمویش [[ابوطالب]] ذکر کرده‌اند. [[ابن هشام]]<ref>ابن هشام، ج۱، ص۱۹۱.</ref> گوید: [[پیامبر]] همراه عمویش [[ابوطالب]] با کاروان بازرگانی [[قریش]] به [[شام]] رفت. زمانی که کاروان به منطقه [[بصری]]، نزدیک شام رسید، راهبی به نام [[بحیرا]] که از [[کتاب‌های آسمانی]] [[آگاهی]] داشت و مدت‌ها در [[صومعه]] [[زندگی]] می‌کرد، پیامبر را از روی [[نشانه‌ها]] و مهر [[نبوت]] که بین دو شانه آن [[حضرت]] بود، [[شناخت]] و او را به عنوان پیامبر [[آینده]] که [[انجیل]] ظهورش را [[بشارت]] داده بود، ستود و ابوطالب را به [[مراقبت]] از آن حضرت [[ترغیب]] کرد و او را واداشت پیامبر را به [[مکه]] بازگرداند.
در [[منابع تاریخی]] برای رسول خدا{{صل}} دو [[سفر تجاری]] به [[شام]] ذکر شده است. [[سفر]] اول او را در [[دوازده]] سالگی<ref>یعقوبی این سفر را در نه سالگی، ج۲، ص۱۹۱؛ و مسعودی، ج۲، ص۲۷۵، در سیزده سالگی.</ref> و همراه عمویش [[ابوطالب]] ذکر کرده‌اند. [[ابن هشام]]<ref>ابن هشام، ج۱، ص۱۹۱.</ref> گوید: [[پیامبر]] همراه عمویش [[ابوطالب]] با کاروان بازرگانی [[قریش]] به [[شام]] رفت. زمانی که کاروان به منطقه [[بصری]]، نزدیک شام رسید، راهبی به نام [[بحیرا]] که از [[کتاب‌های آسمانی]] [[آگاهی]] داشت و مدت‌ها در [[صومعه]] [[زندگی]] می‌کرد، پیامبر را از روی [[نشانه‌ها]] و مهر [[نبوت]] که بین دو شانه آن [[حضرت]] بود، [[شناخت]] و او را به عنوان پیامبر [[آینده]] که [[انجیل]] ظهورش را [[بشارت]] داده بود، ستود و ابوطالب را به [[مراقبت]] از آن حضرت [[ترغیب]] کرد و او را واداشت پیامبر را به [[مکه]] بازگرداند.


درباره [[سفر]] او [[رسول خدا]]{{صل}} به شام، هفت [[روایت]] به صورت‌های گوناگون در مابع [[تاریخی]] و [[حدیثی]] ذکر شده است، اما اسناد و مدارک این [[روایات]]، غیر قابل [[اعتماد]] است<ref>برای ضعف سند و ضعف بریخ رجال سند، ر.ک: مزی، ج۸، ص۳۸۰ و ۳۸۱ ذهبی، سیر، ج۵، ص۳۱۴.</ref> و از نظر متن نیز در آنها اختلاف‌هایی وجود دارد که سبب [[اضطراب]] [[متن حدیث]] شده است. [[طبری]]<ref>طبری، ج۲، ص۲۷۸.</ref> گزارش سفر نخست آن حضرت را به شام از [[ابن اسحاق]] گرفته و [[سند]] ابن اسحاق در این گزارش مرسل است. [[ابن جوزی]]<ref>ج۱، ص:۹۶.</ref> گزارش ابن اسحاق را بدون ذکر نام او، به [[داود بن حصین]] نسبت می‌دهد، چنان که روایت دوم [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۹۶.</ref> نیز از داود بن حضین است. [[سفیان بن عیینه]] درباره داود گفته است: از [[احادیث]] [[داود]] [[پرهیز]] می‌کنیم. و [[ابوحاتم]] نیز او را [[ضعیف]] دانسته است<ref>مزی، ج۸، ص۳۸۰.</ref>. همچنین بعضی از کتاب‌های تاریخی، [[سند روایت]] ابن اسحاق را به استادش [[عبدالله بن ابی بکر بن حزم انصاری]]<ref>طبری، ج۲، ص۳۱۴.</ref> می‌رسانند که روایات مرسله فراوانی دارد<ref>ذهبی، سیر، ج۵، ص۳۱۴.</ref>. طبری، روایت دمی نیز از سفر نخست رسول خدا{{صل}} به شام آورده که احتمالا از [[سنن ترمذی]] است و سند آن به صورت منقطع به [[ابوموسی اشعری]] می‌رسد که از نظر [[علم رجال]]، مرفوع است، زیرا ابوموسی اشعری ده سال [[پیش از بعثت]] متولد شده و داستان [[سفر پیامبر به شام]] حدود سی سال [[پیش از بعثت]] اتفاق افتاده و [[ابوموسی اشعری]] در [[سال هفتم هجری]] به [[مدینه]] آمده است. از این‌رو، [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، البدایه، البدایه، ج۲، ص۲۶۳.</ref> نیز این [[حدیث]] را از مرسلات [[صحابه]] دانسته است. افزون بر اینکه در [[سلسله]] اسناد [[ابوموسی]]، افرادی مثل  
درباره [[سفر]] او [[رسول خدا]]{{صل}} به شام، هفت [[روایت]] به صورت‌های گوناگون در مابع [[تاریخی]] و [[حدیثی]] ذکر شده است، اما اسناد و مدارک این [[روایات]]، غیر قابل [[اعتماد]] است<ref>برای ضعف سند و ضعف بریخ رجال سند، ر.ک: مزی، ج۸، ص۳۸۰ و ۳۸۱ ذهبی، سیر، ج۵، ص۳۱۴.</ref> و از نظر متن نیز در آنها اختلاف‌هایی وجود دارد که سبب [[اضطراب]] [[متن حدیث]] شده است. [[طبری]]<ref>طبری، ج۲، ص۲۷۸.</ref> گزارش سفر نخست آن حضرت را به شام از [[ابن اسحاق]] گرفته و [[سند]] ابن اسحاق در این گزارش مرسل است. [[ابن جوزی]]<ref>ج۱، ص:۹۶.</ref> گزارش ابن اسحاق را بدون ذکر نام او، به [[داود بن حصین]] نسبت می‌دهد، چنان که روایت دوم [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۹۶.</ref> نیز از داود بن حضین است. [[سفیان بن عیینه]] درباره داود گفته است: از [[احادیث]] [[داود]] [[پرهیز]] می‌کنیم. و [[ابوحاتم]] نیز او را [[ضعیف]] دانسته است<ref>مزی، ج۸، ص۳۸۰.</ref>.
[[قراد ابونوح]] و [[یونس بن ابی اسحاق]] قرار گرفته‌اند که درباره قراد گفته شده است وی احادیث ناشناخته فراروانی درارد و ذهبی <ref>میزان، ج۲، ص:۵۸۱.</ref> گوید: من می‌گویم ناشناخته‌تر از آنها [[حدیثی]] است که [[یونس بن ابی اسحاق]] از [[ابوبکر بن موسی]] و او هم از پدرش ابوموسی اشعری درباره [[سفر پیامبر اکرم]]{{صل}} همراه عمویش به [[شام]] و [[ملاقات]] او با [[بحیرای راهب]] نقل کرده است.
 
همچنین بعضی از کتاب‌های تاریخی، [[سند روایت]] ابن اسحاق را به استادش [[عبدالله بن ابی بکر بن حزم انصاری]]<ref>طبری، ج۲، ص۳۱۴.</ref> می‌رسانند که روایات مرسله فراوانی دارد<ref>ذهبی، سیر، ج۵، ص۳۱۴.</ref>. طبری، روایت دمی نیز از سفر نخست رسول خدا{{صل}} به شام آورده که احتمالا از [[سنن ترمذی]] است و سند آن به صورت منقطع به [[ابوموسی اشعری]] می‌رسد که از نظر [[علم رجال]]، مرفوع است، زیرا ابوموسی اشعری ده سال [[پیش از بعثت]] متولد شده و داستان [[سفر پیامبر به شام]] حدود سی سال [[پیش از بعثت]] اتفاق افتاده و [[ابوموسی اشعری]] در [[سال هفتم هجری]] به [[مدینه]] آمده است. از این‌رو، [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، البدایه، البدایه، ج۲، ص۲۶۳.</ref> نیز این [[حدیث]] را از مرسلات [[صحابه]] دانسته است. افزون بر اینکه در [[سلسله]] اسناد [[ابوموسی]]، افرادی مثل [[قراد ابونوح]] و [[یونس بن ابی اسحاق]] قرار گرفته‌اند که درباره قراد گفته شده است وی احادیث ناشناخته فراروانی درارد و ذهبی <ref>میزان، ج۲، ص:۵۸۱.</ref> گوید: من می‌گویم ناشناخته‌تر از آنها [[حدیثی]] است که [[یونس بن ابی اسحاق]] از [[ابوبکر بن موسی]] و او هم از پدرش ابوموسی اشعری درباره [[سفر پیامبر اکرم]]{{صل}} همراه عمویش به [[شام]] و [[ملاقات]] او با [[بحیرای راهب]] نقل کرده است.


از [[منابع شیعه]] نیز [[صدوق]]<ref>صدوق، کمال، ص۱۹۰.</ref> [[سفر]] نخست آن [[حضرت]] را به شام با تفصیل بیشتری نقل کرده و [[ابن شهر آشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۱، ص۴۰.</ref> [[روایت]] هر دو [[سفر]] را از [[شیخ صدوق]] گرفته است. روایت صدوق مشتمل بر غرایب و عجایبی است؛ مانند باریدن میوه از ابرها، حرکت کردن [[صومعه]] [[راهب]] به طرف [[رسول خدا]]{{صل}} همانند حرکت چارپا، میوه‌های تابستانی و زمستانی آوردن درختان خشک شده‌، سرسبز شدن همه جا، [[بشارت]] راهب به [[ولادت حضرت علی]]{{ع}} و [[ایمان]] او به [[حضرت محمد]]{{صل}} به نظر می‌رسد گزارش صدوق از سفر نخست آن حضرت، ترکیبی از [[روایات]] متعدد است؛ زیرا قسمت آخر روایت سفر اول را که صدوق به عنوان ادامه روایت اول ذکر کرده، ابن شهرآشوب بعد از سفر دوم [[پیامبر]] و به عنوان روایت سفر دوم و به صورت روایتی مستقل و با [[سند]] [[یعلی بن سِیابه]] آورده است.
از [[منابع شیعه]] نیز [[صدوق]]<ref>صدوق، کمال، ص۱۹۰.</ref> [[سفر]] نخست آن [[حضرت]] را به شام با تفصیل بیشتری نقل کرده و [[ابن شهر آشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۱، ص۴۰.</ref> [[روایت]] هر دو [[سفر]] را از [[شیخ صدوق]] گرفته است. روایت صدوق مشتمل بر غرایب و عجایبی است؛ مانند باریدن میوه از ابرها، حرکت کردن [[صومعه]] [[راهب]] به طرف [[رسول خدا]]{{صل}} همانند حرکت چارپا، میوه‌های تابستانی و زمستانی آوردن درختان خشک شده‌، سرسبز شدن همه جا، [[بشارت]] راهب به [[ولادت حضرت علی]]{{ع}} و [[ایمان]] او به [[حضرت محمد]]{{صل}} به نظر می‌رسد گزارش صدوق از سفر نخست آن حضرت، ترکیبی از [[روایات]] متعدد است؛ زیرا قسمت آخر روایت سفر اول را که صدوق به عنوان ادامه روایت اول ذکر کرده، ابن شهرآشوب بعد از سفر دوم [[پیامبر]] و به عنوان روایت سفر دوم و به صورت روایتی مستقل و با [[سند]] [[یعلی بن سِیابه]] آورده است.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش