آزادی انتخاب دین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
(تغییرمسیر به آزادی عقیده)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
#تغییر_مسیر [[آزادی عقیده]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[آزادی]]''' است. "'''آزادی انتخاب دین'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آزادی انتخاب دین در قرآن]] | [[آزادی انتخاب دین در حدیث]] | [[آزادی انتخاب دین در کلام اسلامی]] | [[آزادی انتخاب دین در فقه سیاسی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آزادی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==[[آزادی]] [[انتخاب]] [[دین]]==
*[[قرآن]]، در جهت [[تکریم]] [[انسان]] و [[احترام]] به [[اراده]]، [[اندیشه]] و [[شعور]] او<ref>فی ظلال، ج ۱، ص ۲۹۱؛ من وحی القرآن، ج ۹، ص ۳۶۲.</ref>، و با [[عنایت]] به این که تحصیل کمال، فقط در سایه پذیرش آزادانه [[حق]] میسر است<ref>ولایت فقیه، ص ۳۳ و ۳۴.</ref> و با توجه به این که اگر اصول و مبادی [[دین]] برای کسی حاصل نشود، [[دین]] نیز به قلمرو جانش پای نمی‌نهد<ref>فلسفه حقوق بشر، ص ۱۹۵.</ref>، ضمن [[دعوت]] به پذیرش [[دین حق]] وکامل، بر [[نهی]] و نفی هرگونه تحمیل [[عقیده]] و [[اجبار]] در [[انتخاب]] [[دین]]<ref>فی ظلال، ج ۱، ص ۲۹۱.</ref>، تأکید فرموده: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن  ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> به گفته [[علامه طباطبایی]]، دلیلی که در [[آیه]] پیشین، پس از نفی اکراه ذکر شده، مؤید است که اکراه و [[اجبار]] در [[دین]] جایز نیست<ref>المیزان، ج ۲، ص ۳۴۳.</ref>. این [[آیه]]، زمانی فرود آمد که برخی از [[انصار]] می‌خواستند [[فرزندان]] خود را که در [[کودکی]] [[یهودی]] و نصرانی شده بودند، به پذیرش [[اسلام]] وادارند و [[خداوند]]، [[فرمان]] داد که فرزندانشان را آزاد بگذارند<ref>جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۲۱.</ref>. اگر {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ}} قضیه خبری باشد، از [[تکوین]] و نتیجه خبر می‌دهد که [[دین]]، اکراه برنمی دارد؛ زیرا [[اعتقاد]] و [[ایمان]]، امری قلبی است و [[امر قلبی]]، اکراه برنمی دارد و اگر انشایی [[تشریعی]] باشد - چنان که جمله بعدی [[آیه]] هم [[شاهد]] آن است - نتیجه می‌دهد که کسی [[حق]] ندارد در صدد اکراه و [[اجبار]] دیگران برآید و این [[نهی]]، بر یک [[حقیقت]] [[تکوینی]] متکی است<ref>المیزان، ج ۲، ص ۳۴۲ و ۳۴۳.</ref>.
*نگارنده [[المیزان]]، [[توحید]] را اصل، [[روح]]، غرض یگانه<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۳۵ و ۱۳۶.</ref> و اساس همه نوامیس [[اسلامی]] و زیربنای [[معارف]]، [[اخلاق]] و [[قوانین]] و مبنای [[تشریع]]<ref>المیزان، ج ۱، ص ۶۳ و ج ۴، ص ۱۱۶.</ref> [[دین]] می‌داند؛ براین اساس، [[آزادی]] [[دینی]] و [[نهی]] از اکراه بر پذیرش [[دین]] را فقط در دایره [[پیروان ادیان]] [[توحیدی]]، یعنی [[اسلام]]، [[یهود]]، [[نصارا]] و [[مجوس]] می‌پذیرد<ref>المیزان، ج ۹، ص ۲۴۰.</ref>. بر خود فرد به طور [[تشریعی]] لازم است که [[دین حق]] و کامل را بپذیرد؛ اما دیگران [[حق]] اکراه او را ندارند و [[علامه طباطبایی]]، [[آزادی]] [[دینی]] به معنای [[آزادی]] [[دعوت]] و [[تبلیغ]] [[دینی]] غیر از ادیانِ دارای [[کتاب آسمانی]] را متناقض و مخالف [[قانون]] [[اسلام]] و موجب نابودی اصل [[دین]] می‌شمرد<ref>المیزان، ج ۴، ۱۱۷.</ref>. آرای بعضی [[مفسران]] و تعدادی از [[روایات]]، این نظریه را تأیید می‌کند؛ زیرا [[اسلام]]، [[الحاد]] و [[شرک]] را نقیض خود، ضد [[مصالح]] [[بشر]] و غیرقابل [[احترام]] می‌داند و [[آزادی]] معتقدان به آنها را نفی می‌کند، مگر این که عناوین [[برتر]] و [[مصالح]] مهم تری آن را ایجاب کند<ref>من وحی القرآن، ج ۵، ص ۴۸ - ۵۰.</ref>.
*[[خداوند]] در جهت نفی تحمیل [[دین]] پس از [[اقامه دلیل]] بر [[حقانیت]] [[رسولان]] و [[کتاب‌های آسمانی]]، از [[انسان]] درخواست [[تدبر]]، [[اندیشه]] و [[اقامه برهان]] کرده است<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۲۷؛ الکاشف، ج۳، ص ۱۶۱.</ref>؛ بر این مبنا، [[خداوند]] [[حق]] تحمیل [[عقیده]] را از همگان سلب فرموده است<ref>الکاشف، ج۳، ص۱۶۱؛ الفرقان، ج۲ و ۳، ص۲۲۵.</ref>. بیان [[نوح]]، بنیان گذار قدیم‌ترین [[شریعت]] به قومش مبنی بر عدم جواز اکراه حتی در صورت داشتن [[حجت]] روشن [[الهی]]: « {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ}}<ref>«گفت: ای قوم من! به من بگویید اگر من برهانی از پروردگارم داشته باشم و به من بخشایشی از سوی خویش داده باشد که از چشم شما پنهان گردانده باشند آیا می‌توانیم شما را به (قبول) آن وا داریم در حالی که شما آن را ناپسند می‌دارید؟» سوره هود، آیه ۲۸.</ref> و خطاب [[الهی]] به آخرین پیامبرش در زمان [[قدرت]] بر اکراه<ref>المنار، ج ۱۲، ص ۲۳۲.</ref>: {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و اگر پروردگارت می‌خواست، تمام آن کسان که روی زمین‌اند همگی ایمان می‌آوردند؛ آیا تو مردم را ناگزیر می‌کنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.</ref> بر عدم جواز اکراه [[انسان‌ها]] به پذیرش [[دین]] دلالت می‌کند و امروز هم به قوت خود باقی است<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۰۷.</ref>؛ بدین جهت براساس [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهاده‌اند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهاده‌اند بر شماست  و اگر از او فرمان برید راهیاب می‌شوید و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.</ref> هم چنین بر اساس [[آیات]] {{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>  پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آورده‌ام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام می‌آورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شده‌اند و اگر رو گرداندند، بی‌گمان بر تو جز پیام‌رسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست؛ سوره آل عمران، آیه: 20.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ }}<ref>  و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیام‌رسانی روشن بر عهده فرستاده ماست؛ سوره مائده، آیه: 92.</ref>؛ {{متن قرآن|مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ}}<ref>  بر پیامبر جز پیام رسانی نیست و خداوند آنچه را آشکار می‌دارید و آنچه را نهان می‌کنید می‌داند؛ سوره مائده، آیه: 99.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ}}<ref>  و اگر ما برخی از چیزهایی را که به آنان وعده می‌دهیم به تو نشان دهیم و یا جان تو را بستانیم؛ بر تو تنها پیام رسانی و بر ما حسابرسی است؛ سوره رعد، آیه: 40.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ}}<ref>  و اگر دروغ‌انگاری کنید بی‌گمان امت‌های پیش از شما (نیز) دروغ‌انگاری کرده‌اند و بر پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار، نیست ؛ سوره عنکبوت، آیه: 18.</ref>؛ {{متن قرآن|فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلاَّ الْبَلاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الإِنسَانَ كَفُورٌ }}<ref>  پس اگر روی گرداندند تو را بر آنان نگهبان نفرستاده‌ایم، بر تو جز پیام‌رسانی نیست و ما هر گاه به آدمی بخشایشی از خود چشاندیم بدان شادمان شد و چون برای کارهایی که کرده‌اند گزندی به آنان برسد بی‌گمان (در آن حال) آدمی بسیار ناسپاس است؛ سوره شوری، آیه: 48.</ref> و {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ }}<ref>  و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید پس اگر پشت کنید بر عهده پیامبر ما، تنها پیام‌رسانی آشکار است؛ سوره تغابن، آیه: 12.</ref> [[وظیفه]] [[پیامبران الهی]]، [[ابلاغ]]، و براساس [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ}}<ref>«تو، تنها بیم‌دهنده‌ای» سوره هود، آیه ۱۲.</ref> (و نیز: {{متن قرآن| وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ}}<ref>  و اینکه قرآن را بخوانم؛ آنگاه هر کس رهیاب شد به سود خویش رهیاب می‌شود و آنکه گمراه شد بگو: من تنها از بیم‌دهندگانم ؛ سوره نمل، آیه: 92.</ref>) [[انذار]] [[انسان‌ها]] بوده است.
*از سوی دیگر، [[پیامبران الهی]] طبق [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ}}<ref>«ما به آنچه می‌گویند داناتریم و تو بر آنان چیره نیستی  از این روی هر کس را که از وعده عذاب من می‌هراسد با قرآن پند بده!» سوره ق، آیه ۴۵.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ }}<ref> و اگر پروردگارت می‌خواست، تمام آن کسان که روی زمین‌اند همگی ایمان می‌آوردند؛ آیا تو مردم را ناگزیر می‌کنی که مؤمن باشند؟؛ سوره یونس، آیه: 99.</ref> [[حق]] [[اجبار]] و اکراه، {{متن قرآن|وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستاده‌ایم» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref> [[حق]] [[مراقبت]] قهرآمیز<ref>المنار، ج ۵، ص ۲۸۰؛ الفرقان، ج ۳۰، ص ۳۰۲.</ref>، و طبق {{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ}}<ref>«پس پند بده که تنها تو پند دهنده‌ای» سوره غاشیه، آیه ۲۱.</ref>. {{متن قرآن|لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ}}<ref>«تو بر آنان چیره نیستی،» سوره غاشیه، آیه ۲۲.</ref> [[حق]] سیطره بر [[مردم]] را ندارند، و مطابق [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ}}<ref>«بگو: ای مردم! حق از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، هر که رهیاب شد به سود خویش رهیاب می‌شود و هر که گمراه گشت بی‌گمان به زیان خویش گمراه می‌گردد و من کارگزار شما نیستم» سوره یونس، آیه ۱۰۸.</ref> و نیز [[آیات]] {{متن قرآن|وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ}}<ref>  و قوم تو آن را دروغ شمردند در حالی که آن، حقّ است؛ بگو: من بر (نگهداشت) شما گمارده نیستم ؛ سوره انعام، آیه: 66.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَوْ شَاء اللَّهُ مَا أَشْرَكُواْ وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ}}<ref>  و اگر خداوند می‌خواست شرک نمی‌ورزیدند و ما تو را بر آنان نگهبان نگمارده‌ایم و تو گمارده بر  آنها نیستی؛ سوره انعام، آیه: 107.</ref>؛ {{متن قرآن| أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلا }}<ref> آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب می‌توانی بود؟؛ سوره فرقان، آیه: 43.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ}}<ref>  ما این کتاب را به سوی تو برای مردم به حقّ فرو فرستاده‌ایم؛ آن کس که رهیاب شود به سود خود اوست و هر که بیراه گردد تنها به زیان خود اوست و تو نگهبان آنان نیستی ؛ سوره زمر، آیه: 41.</ref> و {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ}}<ref>  و خداوند (خود) مراقب کسانی است که به جای او سرورانی (را به پرستش) می‌گیرند و تو ناظر بر آنان نیستی ؛ سوره شوری، آیه: 6.</ref>، [[حق]] [[اجبار]] [[مردم]] را ندارند؛ پس [[ایمان]] باید بر مبنای [[آزادی]] و رغبت شکل گیرد، نه [[اجبار]] و اکراه<ref>المنیر، ج ۱۱، ص ۲۷۲.</ref>.
*مؤلف المنار با رد توهم [[ترویج]] [[اسلام]] با [[جنگ]]، و تصریح به این که اکراه بر [[دین]] به [[نص]] [[قرآن]] نفی شده، می‌گوید: [[پیامبر]] {{صل}} با هیچ یک از [[اعراب]] و غیر آنان برای واداشتن ایشان به پذیرش [[اسلام]] نجنگیده و تمام جنگ‌های [[پیامبر]]، جنبه دفاعی داشته و در جهت کسب [[آزادی]] [[دین]] و جلوگیری از [[آزار]] و [[شکنجه]] [[مؤمنان]] بوده است<ref>المنار، ج ۱۱، ص ۱۴۱ و ۲۵۵ و ج ۴، ص ۶۲؛ فی ظلال، ج ۱، ص۲۹۴؛ المنیر، ج ۲، ص ۲۶۵.</ref>؛ به همین جهت، معنای [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref> را نیز [[آزادی]] [[انتخاب]] [[دین]] و عدم جواز [[اجبار]] بر پذیرش یا ترک آن می‌داند<ref>المنار، ج ۹، ص ۶۶۵.</ref>. او پس از استناد به [[آیات قرآن]] تصریح می‌کند که قوام [[دعوت]] [[دین]] به [[برهان]] و [[استدلال]] است، نه اکراه و [[اجبار]]<ref>المنار، ج ۱۲، ص ۲۳۲.</ref>؛ زیرا نتیجه پذیرش [[حق]] با [[آزادی]] و عدم پذیرش آن با سوءِ [[اختیار]]، متوجه خود فرد است<ref>المنیر، ج ۲۴، ص ۲۱.</ref>؛ البته [[ترویج]] [[عقیده]] [[باطل]] و اموری که مخالف [[قوانین]] [[حاکم]] باشد، در [[جامعه اسلامی]] [[ممنوع]] است<ref>المنار، ج ۱۱، ص ۱۳۹؛ المیزان، ج ۴، ص ۱۳۰ و ۱۳۱.</ref> و نیز برای [[حفظ نظام اسلامی]] و خنثا کردن [[توطئه]] [[دشمنان]] {{متن قرآن|وَقَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُواْ بِالَّذِيَ أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُواْ آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>  و دسته‌ای از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ایمان آورید و در پایان آن بدان کفر ورزید باشد که آنان (از ایمان خود) بازگردند؛ سوره آل عمران، آیه: 72.</ref> به کسانی که پس از روشن شدن [[حق]]، از روی عناد و [[لجاجت]] با [[حق]] پرستان، [[مرتد]] شوند و [[کفر]] ورزند<ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۴۰.</ref> و بر ضد [[نظام]] [[حاکم اسلامی]] [[قیام]] کنند، [[لعنت خدا]] و [[عذاب]] بزرگ [[الهی]] [[وعده]] داده شده است. {{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}<ref> چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد.مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه: 86 - 89.</ref>؛ {{متن قرآن|مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ }}<ref>  بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت؛ سوره نحل، آیه: 106.</ref><ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۴۰.</ref> بر این اساس، [[کافران]] [[مسلمان]] نما با اظهار [[کفر]] و [[دعوت]] به آن، [[حق]] [[آشوب]] در [[جامعه اسلامی]] را ندارند<ref>المنار، ج ۱۱، ص ۱۳۹.</ref>؛ زیرا [[آزادی]] [[عقاید]] [[دینی]] آنان، محدود به عدم [[تجاوز]] به [[حریم]] [[عقاید]] دیگران ([[مسلمانان]]) است؛ به ویژه [[اعتقادات]] [[حکومتی]] که در زیر سایه آن [[زندگی]] می‌کنند<ref>المنار، ج ۱۱، ص ۱۴۰.</ref> و این غیر از تحمیل [[اعتقادات]]، مهر زدن بر قلب‌ها، نابودی [[فکر]] و [[اندیشه]] در [[انسان‌ها]] با [[توسل]] به شلاق و [[شمشیر]]، مجازات، [[تبعید]]، منزوی کردن [[آدمیان]] و قطع رابطه [[انسان]] با دیگران است که ساحت [[اسلام]] از [[تشریع]] یا [[رضایت]] به آن مبرا است<ref>المیزان، ج ۴، ص ۱۳۱.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 189-192.</ref>.
 
==منابع==
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]'''
 
==پانویس==
{{پانویس2}}
 
[[رده:آزادی]]
[[رده:مدخل]]
{{آزادی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۱

تغییرمسیر به: